زن و خانواده در اندیشۀ افلاطون
افلاطون در 427 قبل از میلاد مسیح به دنیا آمد و پس از هشتاد سال زندگی در 347ق.م درگذشت. از او بهعنوان فردی تیزهوش، سختکوش و دانشطلب یاد کردهاند. ورزش، نقاشی، سرود، شعر و موسیقی از جمله فعالیتهای او بوده است. وی هشت سال شاگرد سقراط بوده که بیشترین تأثیر را نیز از وی گرفته است.[۱] وی خارج از آتن، مدرسهای به نام آکادمی تأسیس کرد و حاصل کوششهای علمی او حدود سی رساله، به شیوۀ دیالوگ است.[۲]
دیدگاههای افلاطون در مورد زنان
دیدگاههای افلاطون پیرامون زنان، موجب تفسیرهای گوناگونی از نظرات او شده است؛ بهگونهای که برخی فمینیستها، وی را مدافع حقوق زنان و برخی دیگر او را همانند ارسطو، زنستیز میدانند.[۳] آرای او بهقرار زیر قابلبررسی است:
برابری زن و مرد
افلاطون در توصیف برابری زن و مرد گفته است؛ همچنان که سگهاى ماده، همراه با سگهاى نرِ نگهبان، شب تا صبح از گله مواظبت مىکنند یا همراه سگهاى شکارى صید مىکنند و کاری که سگهاى نر انجام مىدهند، اینان نیز انجام مىدهند، زنان هم باید همان کارهاى مردان را انجام دهند؛ اما با در نظر داشتن دو شرط مهم؛ نخست اینکه اگر قرار است مذکر و مؤنث، کاری را انجام دهند، نباید فراموش کنیم یکی ضعیف و دیگری توانمند است. مراد از این مطلب ضعف جنس مؤنث در دنیاى حیوانات و آدمیان در مقایسه با زورمندى جنس مذکر است. دومین شرط این است که اگر بر زنان، همان کارهای مردان را واجب دانستیم، باید همچون مردان آموزشهایی ببینند.[۴] وی به لزوم آموزش تعلیمات جنگی به زنان همانند مردان و شرکت ایشان در مسابقات ورزشی نیز تصریح میکند.[۵] از نظر او هیچ حرفۀ اجتماعی نیست که خاص جنس زن یا خاص جنس مرد باشد. استعداد پرداختن به کارها و فنون گوناگون در مرد و زن برابر است و از این نظر فرقی میان طبیعت آنها نیست ولی زن در هر مورد ضعیفتر از مرد است. به تعبیر آکین، وی تفاوت زن و مرد را از نظر کمی میپذیرد، هر چند مخالف تفاوت کیفی آنها از لحاظ استعدادها است.[۶]
اشتراک در زنان و کودکان
وی برای جلوگیری از فساد قدرت، شهوتپرستی و جاهطلبی رهبران و عقلای حاکم، اشتراک در زنان و نداشتن فرزند را پیشنهاد میدهد. به عقیدۀ او مردان بر سر زن به ستیزه و رقابت میپردازند و با داشتن فرزند، حکومت را موروثی خواهند کرد؛[۷] بنابراین پیشنهاد میدهد که مردان باید دارای زنهای مشترک باشند و فرزندانی که این زنها به وجود میآورند، باید بهعنوان اولاد مشترک نظامیان و رهبران نگریسته شوند و هیچ یک از والدین نباید قادر به شناختن فرزند خود و هیچ فرزندی نیز نباید قادر به شناختن والدینش باشد.[۸] به اعتقاد برخی پژوهشگران، در چنین جامعهای فضای سنتی نقش زنان و نیز نقش خانواده و خانهداری سنتی نابود خواهد شد، از طرفی با رشد و تربیت اشتراکی کودکان، درصد بارداری کاهش مییابد و مادر نقش سنتی خود را از دست میدهد.[۹]
اهانت به زنان
افلاطون در جایی زنان را همردیف با کودکان، بیماران، ضعیفان، افراد رشدنیافته و حیوانات قرار میدهد.[۱۰] او دلیل منع همجنسبازی را چنین بیان میکند که یکی از دو جنس (مرد) مجبور است، نقش نفرتانگیز زن در امور جنسی را ایفا کند.[۱۱] همچنین افلاطون زنان را ستیزهگر، گرفتار رنج و بدبختی، عزادار، عاشق، بیمار و دچار درد زایمان توصیف میکند.[۱۲]
پانویس
- ↑ گاتری، تاریخ فلسفهی یونان، 1377ش، ص29-66.
- ↑ بخشایشی اردستانی، سیر تاریخی اندیشههای سیاسی در غرب (از افلاطون تا نیچه)، 1384ش، ص30-31.
- ↑ عظیمزاده اردبیلی و ذبیحی بیگدلی، مبانی حقوق خانواده در اسلام و غرب، 1396ش، ص27.
- ↑ النشار، مکانة المرأة في فلسفة افلاطون: قراءة فى محاوراتي الجمهورية والقوانين، 1997م، ص42.
- ↑ افلاطون، جمهور، 1368ش، ص282.
- ↑ آکین، زن در دیدگاه فلسفۀ سیاسی غرب، 1383ش، ص75-106.
- ↑ بخشایشی اردستانی، سیر تاریخی اندیشههای سیاسی در غرب (از افلاطون تا نیچه)، 1384ش، ص31.
- ↑ فاستر، خداوندان اندیشۀ سیاسی، 1382ش، ص134.
- ↑ آکین، زن از دیدگاه فلسفۀ سیاسی غرب، 1383ش، ص56-102.
- ↑ افلاطون، قوانین، 1354ش، ص17.
- ↑ افلاطون، قوانین، 1354ش، ص836.
- ↑ افلاطون، قوانین، 1354ش، ص639.
منابع
- آکین، سوزان مولیر، زن در دیدگاه فلسفۀ سیاسی غرب، ترجمۀ ن.نوری زاده، تهران، قصیدهسرا و روشنگران و مطالعات زنان، 1383ش.
- افلاطون، جمهور، ترجمۀ فؤاد روحانی، تهران، علمی و فرهنگی، 1368ش.
- افلاطون، قوانین، ترجمۀ محمدحسن لطفی، تهران، صفیعلیشاه، 1354ش.
- بخشایشی اردستانی، احمد، سیر تاریخی اندیشههای سیاسی در غرب (از افلاطون تا نیچه)، تهران، آوای نور، 1384ش.
- عظیمزاده اردبیلی، فائزه و ذبیحی بیگدلی، عاطفه، مبانی حقوق خانواده در اسلام و غرب، تهران، دانشگاه امام صادق علیهالسلام، 1396ش.
- فاستر، مایکل، خداوندان اندیشۀ سیاسی، تهران، علمی و فرهنگی، 1382ش.
- گاتری، دبلیو، کی.تی.سی، تاریخ فلسفهی یونان، ترجمۀ حسن فتحی، تهران، فکر روز، 1377ش.
- النشار، مصطفی، مکانة المرأة في فلسفة افلاطون: قراءة فى محاوراتي الجمهورية والقوانين، قاهره، دارالقباء، 1997م.