میارداری
میارداری؛ سنت حمایت از پناهندگان در قوم بلوچ.
میارداری، سنت پناهدادن مردم بلوچ به پناهندگان است. این سنت منشأ بسیاری از کنشهای بلوچها در برابر آسیبهای اجتماعی بهویژه خونخواهی و تظلمطلبی بوده است. با اینکه زندگی مردم بلوچ با دشواری همراه بوده، اما رحم و شفقت نیز از شاخصههای برجستۀ زندگی اجتماعی این مردم محسوب میشود که موجب تداوم سنت میارداری در سبک زندگی آنها شده است.
مفهومشناسی
میار بهمعنای پناهخواستن و پناهآوردن است. میارداری (به زبان محلی: میارجلّی) بهمعنای پناهندگی و یک قاعدۀ عرفی در فرهنگ مردم بلوچ است. این قاعدۀ عرفی، راه پناهدادن به پناهندۀ ستمدیده را هموار و برای شخص یا قبیلۀ پناهندهپذیر (میارجل) مسؤلیت حمایت و احقاق حقوق ضایعشدۀ او را ایجاد میکند. میارداری از روشهای صلح و پایان منازعۀ مردم بلوچ محسوب میشود.[۱]
پیشینه
میارداری، از شاخصهای فرهنگ کهن بلوچی است که اختصاص به طایفه و جغرافیای خاص ندارد.[۲] ادبیات شفاهی این مردم مانند داستان حماسی دودا در حمایت از یک پیرزن (سمی) در مقابل طایفۀ «بیبرگ» گواه قدمت این سنت است.[۳] بر اساس نوشتهها برادر دودا «بالاچ» نیز در یک مبارزۀ جداگانه، بهمنظور دفاع از میاران خود، کشته شده است.[۴]
اهمیت و جایگاه
داستان میرکمبر (میر قمبر) که مادر کشتهشدن او را در راه دفاع از میاران افتخار میدانست، حکایت از اهمیت این سنت دارد. ضربالمثلهایی مانند «سر بلوچ میرود اما میار بلوچ نمیرود»[۵] یا «آ مرد که میارءَ جلَنت نیم روچء نَوَپسنِت» یعنی شخص پناهندهپذیر تا ظهر نمیخوابد، نشان میدهد که سنت میارداری نزد مردم بلوچ ارزش بالایی دارد.[۶] همچنین سنت میارداری در ادبیات، از جمله اشعار عامیانۀ بلوچ بازتاب گسترده پیدا کرده و توسط آوازخوانان در محافل و جشنهای بلوچ خوانده شده و با این روش در میان تمام جامعۀ بلوچ بهعنوان یک ارزش مشترک تداوم پیدا کرده است. بر اساس تحقیقات انجامشده، اولین مورد میارجلّی که در قالب شعر آمده، داستان گوهر است که از گواهرم قهر میکند و به میر چاکر پناهنده میشود؛ «گوهری که بهزیبایی حور است، به چاکر که میر است گفت: به تو پناه آوردهام، به میران تو پناه آوردهام. چاکر میر به گوهر حور گفت: به قلمرو من بنگر، هرجا که باب میل تو است، در چراگاهها و باغهای من سکنی گزین.»[۷]
زمینههای فرهنگی و اجتماعی
از نظر کارشناسان، در گذشته فقدان یا ضعف حکومتهای مرکزی، زندگی عشایری و عدم دسترسی به قانون سبب میشد جامعۀ سنتی بلوچ مانند دیگر قبایل مناسبات اجتماعی خود را بر پایۀ قواعد عرفی و سنت تنظیم کند. زندگی سراسر جنگ مردم بلوچ و نبود یک مرجع حامی ستمدیدگان و احقاق حقوق آنان، از یکسو و رحم، شفقت، امانتداری و جوانمردی بلوچها از سوی دیگر، سبب شد که اشخاص بهدلیل احساس ناامنی، تظلمخواهی و احقاق حقوق به فرد یا طایفۀ دیگر پناه ببرد و سبب شکلگیری سنت میارداری شود.[۸]
انگیزۀ میارطلبی و میارداری
از نظر محققان، انگیزۀ میارطلبی در فرهنگ بلوچ همان ترس است که شخص میارخواه نمیتواند در جامعه و محل سکونت خود آزادانه زندگی کند. این معیار در کنوانسیون 1951م ژنو نیز برای پناهندگی تعریف شده است. در واقع سنت میارداری و کنوانسیون فوق برای حفاظت از انسانهای در معرض خطر به وجود آمده است. [۹]
کاربرد میارداری در فرهنگ بلوچ
براساس تحقیقات انجامشده، در فرهنگ بلوچ، میارداری از روشهای حل منازعات طایفهای و یا شخصی است که توسط آن از خونریزیها، بحرانها، انتقامجوییها و ستمهای آینده جلوگیری میشود. کارشناسان معتقدند که میارداری در فرهنگ بلوچ بر پایۀ صداقت، درستکاری و اخلاق استوار است و افراد حق سوء استفاده از آن را به خود نمیدهند؛ در این سنت، شخص میارطلب که مقصر است آنقدر اظهار پشیمانی میکند که حتی در جرایم قتل و تعرض ناموسی، مورد بخشش صاحب حق قرار میگیرد و یا اینکه میارجل بهوی میار میدهد.[۱۰]
انواع میارداری
در فرهنگ بلوچ میارداری از نظر ماهیت اتفاقی که منجر به میارجویی میشود گونههای متفاوت دارد: الف) میارداری ناشی از ظلم؛ فرد یا افرادی حتی یک قبیله در برابر ظلمهای رئیس یا افراد قبیلۀ خود یا دیگر قبایل، نزد فرد یا قبیلهای قویتر که در امانتداری، شجاعت و مرحمت معروف باشد، پناه میبرند و از آنها تقاضای حمایت میکنند. ب) میارداری ناشی از ارتکاب جرم؛ در گذشته در نبود نهاد قضایی، خانواده و نزدیکان قربانی جرم، حق انتقام را برای خود محفوظ میدانستند و مجرم بهمنظور رهایی از انتقامجویی، بهصورت مستقیم به آنها پناه برده با تکیه بر صداقت در گفتار و رفتار اظهار ندامت کرده و خواستار بخشش میشد.[۱۱] ج) میارداری ناشی از نزاعهای قبیلهای؛ بهطور معمول طرف مغلوب به شخص یا قبیلهای که از طرف مقابل او قویتر باشد، جهت دریافت حمایت و احقاق حقوق ضایعشدۀ خود، پناه میبرند. د) میارداری ناشی از عدم فرصت دفاع؛ گاهی شخص بهرغم نداشتن تقصیر یا تقصیر کمتر، فرصتی برای دفاع از خود و اثبات بیگناهی نداشته است؛ براین اساس به شخص یا قبیلۀ دیگر پناه میبرد تا فرصتی برای اثبات بیگناهی خود پیدا کند.[۱۲] ه) میارداری بهمنظور فرار از چرخۀ انتقامجویی؛ بهدلیل اینکه انتقامجویی شخصی منجر به تسلسل این زنجیره میشود؛ مردم بلوچ به مجرم پناه میدهند تا فرصتی برای راهحلهای غیر از انتقام ایجاد کنند و زنجیرۀ انتقامجویی را بشکنند.[۱۳]
جایگاه زنان در میارداری
در فرهنگ بلوچ زن حرمت بسیار دارد و اگر زن میارجل قرار گیرد، از خونینترین درگیرهای جلوگیری میشود. در گذشته نیز هنگام حملۀ بلوچها بر طوایف دیگر، اگر زنی از همان طوایف بر سر راه مینشست و میارچادر میکرد، جنگآوران بلوچ از حمله منصرف میشدند.[۱۴] در داستانهای شفاهی بلوچ آمده، شخصی که سنگینترین جرم را مرتکب شده و به چادر زنی با اظهار ندامت پناهبرده، تا زمانی که در میار آن زن بوده، از هرنوع تعرض در امان مانده است.[۱۵]
مسئولیت میارجل
براساس قاعدۀ میارداری بلوچ، پس از پذیرش میار، میارجل (پناهندهپذیر) در قبال میار خود (ولو مجرم) مسؤلیت پیدا میکند و علاوهبر حفظ حرمت آن، بهبهترین شکل از وی حفاظت کرده و ملزم است برای احقاق حقوق ضایع شدۀ او تا پای جان تلاش کند یا او را مورد عفو قرار دهد. هرگونه آسیبرسیدن به میار، سبب ننگ میارجل و طایفۀ او میشود.[۱۶] حتی اگر قاتل از سر اشتباه وارد محدودۀ دشمن خونخواه شود، تا زمانی که در محدودۀ او قرار دارد، میار محسوب شده، نهتنها از شر خونخواهی در امان است بلکه مورد شفقت نیز قرار میگیرد.[۱۷]
بازتولید سنت میارداری
کارشناسان معتقدند که سنت میارداری بلوچ، بهرغم آنکه در مدیریت منازعات درونقومی، کنترل انتقامجوییها و ایجاد صلح، نقش قابل توجهی داشته، در حالحاضر رو به کمرنگشدن است. از نظر این کارشناسان در وضعیتی که جوامع با تهاجم فرهنگی گسترده روبهرو هستند، نیاز بیشتری به شناسایی، تقویت و بازتولید ارزشهای فرهنگی قومیتها وجود دارد. هرچند ممکن است ارزشهای فرهنگی از جمله روش میارداری بلوچ نقاط ضعفی داشته باشد، اما از آنجا که این روش حالت بازدارندگی و اصلاحگرایانه دارد، تقویت وترویج آن میتواند در مدیریت بحرانها از جمله بحران امنیتی و کنترل کجرویهای اجتماعی کارساز باشد. از نظر کارشناسان، سازمان میراث فرهنگی با ثبت روش میارداری بهعنوان یک میراث معنوی، توجه پژوهشگران را برای شناسایی فرهنگ این مردم باید جلب کند تا این امر تلنگری برای این مردم شود و از رسمها و آیینهای مثبت خود در زندگی سخت کنونی، استفاده کند.[۱۸]
پانویس
- ↑ «سنت میارجل میراث هزارسالۀ سیستان و بلوچستان در حمایت از ستمدیدگان»، خبرگزاری مهر.
- ↑ قنربرپور، «میارداری در بلوچها و حمایت از پناهندگان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ.
- ↑ «رسومی که آتش منازعات میان طوایف ایرانی را خاموش میکند»، وبسایت لستاسکند.
- ↑ «سنت میارجل میراث هزارسالۀ سیستان و بلوچستان در حمایت از ستمدیدگان»، خبرگزاری مهر.
- ↑ قنربرپور، «میارداری در بلوچها و حمایت از پناهندگان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ.
- ↑ دهانی و دیگران، «جلوههای از امانتداری و میارجلی در ضربالمثلهای بلوچی»، 1400ش، ص239.
- ↑ بولادایی، «هویت بلوچی و ارزشهای اجتماعی جامعهی بلوچ در شعر»، وبسایت برانز.
- ↑ «ینتیله سنتی بهقدمت تاریخ سیستان و بلوچستان»، وبسایت معاونت اجتماعی و پیگیری از وقوع جرم قوۀ قضائیه.
- ↑ قنبرپور، «میارداری و پناهندگان»، وبسایت روزنامۀ همشهری.
- ↑ قنربرپور، «میارداری در بلوچها و حمایت از پناهندگان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ.
- ↑ قنبرپور، «میارداری و پناهندگان»، وبسایت روزنامۀ همشهری.
- ↑ قنربرپور، «میارداری در بلوچها و حمایت از پناهندگان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ.
- ↑ «رسومی که آتش منازعات میان طوایف ایرانی را خاموش میکند»، وبسایت لستاسکند.
- ↑ جانبالهی فیروزآبادی، «مظلومیت و قهاریت زن بلوچ»، 1399ش، ص68.
- ↑ قنربرپور، «میارداری در بلوچها و حمایت از پناهندگان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ.
- ↑ «سنت میارجل میراث هزارسالۀ سیستان و بلوچستان در حمایت از ستمدیدگان»، خبرگزاری مهر.
- ↑ قنربرپور، «میارداری در بلوچها و حمایت از پناهندگان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ.
- ↑ قنربرپور، «میارداری در بلوچها و حمایت از پناهندگان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ.
منابع
ب
- ولادایی، ناصر، «هویت بلوچی و ارزشهای اجتماعی جامعه بلوچ در شعر»، وبسایت برانز، تاریخ بازدید: 8 بهمن 1402ش.
- جانبالهی فیروزآبادی، محمدسعید، «مظلومیت و قهاریت زن بلوچ»، فصلنامۀ توانمندسازی زنان و جامعۀ پایدار، دورۀ 6، شمارۀ 1، بهار 1399ش.
- دهانی، مجیبالرحمن و دیگران، «جلوههای از امانتداری و میارجلی در ضربالمثلهای بلوچی»، پژوهشنامۀ اورمزد، شمارۀ 54، بهار 1400ش.
- «سنت میارجل میراث هزارسالۀ سیستان و بلوچستان در حمایت از ستمدیدگان»، خبرگزاری مهر، تاریخ درج مطلب: 30 دی 1393ش.
- قدیر، محسن و کاظمی فروشانی، حسین، «بررسی پدیدۀ پناهندگی از منظر اسلام و حقوق بینالملل»، فصلنامۀ پژوهش تطبیقی حقوق اسلام و غرب، سال پنجم، شمارۀ اول، بهار 1397ش.
- قنربرپور، سینا، «میارداری در بلوچها و حمایت از پناهندگان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ، تاریخ درج مطلب: 18 دی 1389ش.
- قنبرپور، سینا، «میارداری و پناهندگان»، وبسایت روزنامۀ همشهری، تاریخ درج مطلب: 21 اسفند 1389ش.
- «ینتیله سنتی بهقدمت تاریخ سیستان و بلوچستان»، وبسایت معاونت اجتماعی و پیگیری از وقوع جرم قوۀ قضائیه، تاریخ درج مطلب: 10 فروردین 1396ش.