طلاق در اسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۶: خط ۶:
==طلاق در اسلام==  
==طلاق در اسلام==  
طلاق در آموزه‌های اسلامی پذیرفته شده است؛ اما با وجود آن‌که جایز دانسته شده، همین آموزه‌ها طلاق را از مبغوض‌ترین امور نزد خدا معرفی کرده‌اند<ref>[https://lib.eshia.ir/27311/11/464 کلینی، الکافی، 1429ق، ج11، ص464].</ref> که عرش الهی را می‌لرزاند.<ref>طبرسی، مکارم الأخلاق، ۱۳۷۰ش، ص۱۹۷.</ref> خداوند خانه‌ای را که در آن ازدواج باشد، دوست دارد و از خانه‌ای که در آن طلاق باشد، بیزار است.<ref>[https://lib.eshia.ir/71429/21/94 مجلسی، مرآة العقول فی شرح أخبار آل‌الرسول، ۱۴۰۴ق، ج۲۱، ص۹4]؛ [https://lib.eshia.ir/27311/11/465 كلينى، الکافی، 1429ق، ج11، ص465]. </ref>
طلاق در آموزه‌های اسلامی پذیرفته شده است؛ اما با وجود آن‌که جایز دانسته شده، همین آموزه‌ها طلاق را از مبغوض‌ترین امور نزد خدا معرفی کرده‌اند<ref>[https://lib.eshia.ir/27311/11/464 کلینی، الکافی، 1429ق، ج11، ص464].</ref> که عرش الهی را می‌لرزاند.<ref>طبرسی، مکارم الأخلاق، ۱۳۷۰ش، ص۱۹۷.</ref> خداوند خانه‌ای را که در آن ازدواج باشد، دوست دارد و از خانه‌ای که در آن طلاق باشد، بیزار است.<ref>[https://lib.eshia.ir/71429/21/94 مجلسی، مرآة العقول فی شرح أخبار آل‌الرسول، ۱۴۰۴ق، ج۲۱، ص۹4]؛ [https://lib.eshia.ir/27311/11/465 كلينى، الکافی، 1429ق، ج11، ص465]. </ref>
قرآن کریم شرایطی را برای طلاق بیان می‌دارد؛ مانند اینکه طلاق به احسان<ref>سوره بقره، آیه 229.</ref> و یا به معروف<ref>سوره بقره، 231.</ref> مقید باشد؛ بدین معنا که مرد خواستار طلاق، باید به معروف (شایسته و متعارف) عمل کند و بهتر است که بالاتر از آن به احسان پای‌بند باشد. تقیید به این دو، بدین خاطر است که مرد با احسان به زن، بخشی از مزایای زندگی خانوادگی و انس که با طلاق از بین می‌رود را برای زن جبران می‌کند.<ref>علاسوند، زن در اسلام، 1397ش، ص309.</ref> اهل‌بیت و پیشوایان مذهب [[شیعه]] نیز به این مسئله توجه داشته و به دلجویی از زنان مطلقه سفارش کرده‌اند چرا که اینان با رنج بسیار و تحمل سرزنش‌های دیگران به خانواده خود بازمی‌گردند و دادن هدیه و احسان به اینان نوعی جبران آن خسارت‌ها است.<ref>ا[https://lib.eshia.ir/11021/3/506 بن‌بابویه، من لایحضره الفقیه، 1413ق، ج3، ص506]. </ref>
 
قرآن کریم شرایطی را برای طلاق بیان می‌دارد؛ مانند اینکه طلاق به احسان<ref>سوره بقره، آیه 229.</ref> و یا به معروف<ref>سوره بقره، 231.</ref> مقید باشد؛ بدین معنا که مرد خواستار طلاق، باید به معروف (شایسته و متعارف) عمل کند و بهتر است که بالاتر از آن به احسان پای‌بند باشد. تقیید به این دو، بدین خاطر است که مرد با احسان به زن، بخشی از مزایای زندگی خانوادگی و انس که با [[طلاق]] از بین می‌رود را برای زن جبران می‌کند.<ref>علاسوند، زن در اسلام، 1397ش، ص309.</ref> اهل‌بیت و پیشوایان مذهب [[شیعه]] نیز به این مسئله توجه داشته و به دلجویی از زنان مطلقه سفارش کرده‌اند چرا که اینان با رنج بسیار و تحمل سرزنش‌های دیگران به خانواده خود بازمی‌گردند و دادن هدیه و احسان به اینان نوعی جبران آن خسارت‌ها است.<ref>ا[https://lib.eshia.ir/11021/3/506 بن‌بابویه، من لایحضره الفقیه، 1413ق، ج3، ص506]. </ref>


==احکام طلاق==
==احکام طلاق==
خط ۱۳: خط ۱۴:
==اقسام طلاق==
==اقسام طلاق==
طلاق به‌صورت مطلق به دو دستۀ بدعی و سنی تقسیم می‌شود؛
طلاق به‌صورت مطلق به دو دستۀ بدعی و سنی تقسیم می‌شود؛
طلاق بدعی، طلاق خلاف شرايط مقرر در شريعت اسلام است که نامشروع و حرام دانسته شده است؛ مانند طلاق در حال حیض، در حال نفاس، در طهر مواقع و یا طلاق سه‌گانه زن (سه طلاقه كردن) که رجوعی بین آن‌ها واقع نشده باشد.  
*طلاق بدعی، طلاق خلاف شرايط مقرر در شريعت اسلام است که نامشروع و حرام دانسته شده است؛ مانند طلاق در حال حیض، در حال نفاس، در طهر مواقع و یا طلاق سه‌گانه زن (سه طلاقه كردن) که رجوعی بین آن‌ها واقع نشده باشد.
طلاق سُنّی يا سُنّت، طلاق مشروع و مجاز است که خود به رِجعی، عِدّی و بائن تقسیم می‌شود.<ref>[https://lib.eshia.ir/10088/32/116 نجفي، جواهر الكلام، ۱۹۸۱م، ج32، ص116-117].</ref> هر یک از این انواع، تعریفی‌ دارد:<br>
*طلاق سُنّی يا سُنّت، طلاق مشروع و مجاز است که خود به رِجعی، عِدّی و بائن تقسیم می‌شود.<ref>[https://lib.eshia.ir/10088/32/116 نجفي، جواهر الكلام، ۱۹۸۱م، ج32، ص116-117].</ref> هر یک از این انواع، تعریفی‌ دارد:
'''[[رجوع در طلاق|طلاق رجعی]]'''؛ طلاقی است که شوهر می‌تواند در بازۀ معینی به همسر خود رجوع کند، چه رجوع در آن اتفاق بیفتد یا نیفتد.<br>
**'''[[رجوع در طلاق|طلاق رجعی]]'''؛ طلاقی است که شوهر می‌تواند در بازۀ معینی به همسر خود رجوع کند، چه رجوع در آن اتفاق بیفتد یا نیفتد.
 
**'''طلاق عِدّی'''؛ هرگاه مرد، همسر خود را طلاق بدهد و قبل از پایان عده رجوع کند و مواقعه کند و از طهر مواقعه بگذرد و در طهر غیر مواقعه طلاق دهد اگر به طلاق سوم برسد، در اینجا احتیاج به محلّل دارد و بدون آن، رجوع به همسر جایز نیست.<ref>[https://www.eshia.ir/feqh/archive/text/yazdi/feqh/96/960921/ یزدی، درس خارج فقه، مدرسه فقاهت 21/ 09/ 1396.]</ref>
'''طلاق عِدّی'''؛ هرگاه مرد، همسر خود را طلاق بدهد و قبل از پایان عده رجوع کند و مواقعه کند و از طهر مواقعه بگذرد و در طهر غیر مواقعه طلاق دهد اگر به طلاق سوم برسد، در اینجا احتیاج به محلّل دارد و بدون آن، رجوع به همسر جایز نیست.<ref>[https://www.eshia.ir/feqh/archive/text/yazdi/feqh/96/960921/ یزدی، درس خارج فقه، مدرسه فقاهت 21/ 09/ 1396.]</ref><br>
**'''طلاق بائن'''؛ طلاقی است که امکان رجوع در آن وجود ندارد؛ قانون مدنی این نوع طلاق را در چهار مورد بیان می‌کند؛
'''طلاق بائن'''؛ طلاقی است که امکان رجوع در آن وجود ندارد؛ قانون مدنی این نوع طلاق را در چهار مورد بیان می‌کند؛
#طلاقی که قبل از نزدیکی واقع شود؛
#طلاقی که قبل از نزدیکی واقع شود؛
#طلاق یائسه؛
#طلاق یائسه؛
۲٬۰۹۲

ویرایش