بلوغ: تفاوت میان نسخهها
فاطمه کمالی (بحث | مشارکتها) |
فاطمه کمالی (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۰ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''<big>بلوغ</big>'''، پایان دوران کودکی، رسیدن به سن تکلیف و توانایی باروری. | '''<big>بلوغ</big>'''، پایان دوران کودکی، رسیدن به سن تکلیف و توانایی باروری. | ||
==مفهومشناسی== | ==مفهومشناسی== | ||
بلوغ بهمعنای رسیدن و اتمام است. | بلوغ بهمعنای رسیدن و اتمام است.<ref>[https://lib.efatwa.ir/40707/8/419 ابنمنظور، لسان العرب، 1414ق، ج8، ص419.]</ref> به انتهاى مقصد رسيدن و يا انجام دادن كارى در پايان زمان و مكانى معيّن هم بلوغ گفته میشود. گاهى نیز مقصود از بلوغ يعنى به پايان رسيدن، تسلّط يافتن و اشراف داشتن به چيزى، هر چند كه به انتهاي آن نرسيده باشد.<ref>[https://lib.efatwa.ir/41892/1/144 راغب اصفهانی، مفردات ألفاظ القرآن، 1412ق، ص144.] </ref> همچنین بلوغ بهمعنای بالغشدگی پسر و دختر،<ref>دهخدا، لغتنامه، ذیل واژۀ بلوغ. </ref> رسیدن به سن رشد یا سن قانونی هم آمده است.<ref>معین، فرهنگ معین، 1382ش، ذیل واژۀ بلوغ.</ref> | ||
===بلوغ در اصطلاح=== | ===بلوغ در اصطلاح=== | ||
پایان محجوریت کودک، بلوغ است.<ref>[https://lib.eshia.ir/10151/4/140 عاملی جبعی، مسالك الأفهام إلى تنقيح شرائع الإسلام، 1413ق، ص140.] </ref> برخی آن را زمانی میدانند که بچه بالغ شود؛ یعنی علائم بلوغ در او پیدا شود (مانند اینکه محتلم شود) و تکلیف بر عهدهاش بیاید.<ref>طريحي، مجمع البحرين، 1375ش، ج5، ص7.</ref> برخی رسیدن به قابلیت و استعداد نزدیکی کردن را بلوغ میدانند، قابلیتی که شهوت از آنان برانگیخته شده و غسل بر آنان مترتب شود و آن را اولین مرتبۀ مردانگی در جنس مذکر و اولین مرحله از زن بودن در جنس مؤنث بیان میکنند.<ref>[https://lib.eshia.ir/71615/1/251 جناجی حلّی نجفی، كشف الغطاء عن مبهمات الشريعة الغرّاء،1380ش، ج1،ص251.] </ref> برخی فقها بلوغ را رسیدن به مرز ازدواج میدانند؛ به عقیدۀ آنها بلوغ کمال طبیعی انسان است که بهواسطۀ آن نسل باقی میماند و عقل با آن تقویت میشود و حالتی که خردسالان با رسیدن به حد کمال، در زمرۀ مردان و زنان داخل میشوند.<ref>[https://lib.eshia.ir/10088/26/4/%D8%A7%D9%84%D8%A8%D9%84%D9%88%D8%BA_%D9%85%D8%A8%D8%A7%D9%84%D8%BA_%D8%A7%D9%84%D9%86%D8%B3%D8%A7%D8%A1 نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام،1400ق، ج26، ص4.]</ref> بلوغ در اصطلاح حقوقی نیز رشد جسمانی و فیزیکی و سرآغاز تحوّل فکری دانسته شده است.<ref>جعفری لنگرودی، مبسوط در ترمینولوژی حقوق، 1382ش، ج۲، ص۸۸۲.</ref> | پایان محجوریت کودک، بلوغ است.<ref>[https://lib.eshia.ir/10151/4/140 عاملی جبعی، مسالك الأفهام إلى تنقيح شرائع الإسلام، 1413ق، ص140.] </ref> برخی آن را زمانی میدانند که بچه بالغ شود؛ یعنی علائم بلوغ در او پیدا شود (مانند اینکه محتلم شود) و تکلیف بر عهدهاش بیاید.<ref>طريحي، مجمع البحرين، 1375ش، ج5، ص7.</ref> برخی رسیدن به قابلیت و استعداد نزدیکی کردن را بلوغ میدانند، قابلیتی که شهوت از آنان برانگیخته شده و غسل بر آنان مترتب شود و آن را اولین مرتبۀ مردانگی در جنس مذکر و اولین مرحله از زن بودن در جنس مؤنث بیان میکنند.<ref>[https://lib.eshia.ir/71615/1/251 جناجی حلّی نجفی، كشف الغطاء عن مبهمات الشريعة الغرّاء،1380ش، ج1،ص251.] </ref> برخی فقها بلوغ را رسیدن به مرز ازدواج میدانند؛ به عقیدۀ آنها بلوغ کمال طبیعی انسان است که بهواسطۀ آن نسل باقی میماند و عقل با آن تقویت میشود و حالتی که خردسالان با رسیدن به حد کمال، در زمرۀ مردان و زنان داخل میشوند.<ref>[https://lib.eshia.ir/10088/26/4/%D8%A7%D9%84%D8%A8%D9%84%D9%88%D8%BA_%D9%85%D8%A8%D8%A7%D9%84%D8%BA_%D8%A7%D9%84%D9%86%D8%B3%D8%A7%D8%A1 نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام،1400ق، ج26، ص4.]</ref> بلوغ در اصطلاح حقوقی نیز رشد جسمانی و فیزیکی و سرآغاز تحوّل فکری دانسته شده است.<ref>جعفری لنگرودی، مبسوط در ترمینولوژی حقوق، 1382ش، ج۲، ص۸۸۲.</ref> | ||
==تغییرات در بلوغ== | ==تغییرات در بلوغ== | ||
آغاز نوجوانی معمولا از سن ۱۲ سالگی است و تا آخرین سالهای دهۀ دوم زندگی که رشد جسمانی کم و بیش کامل میشود، ادامه مییابد. واژه بلوغ به اولین مرحله نوجوانی گفته میشود، بهطور دقیقتر زمانی که هورمونها زیاد و نشانههای آن نمودار میشود. با ازدیاد هورمونها، نمود آن در دختران به شکل بزرگ شدن تخمدانها و سینهها و در پسرها با بزرگ شدن بیضهها و درآوردن ریش و غیره بروز میکند.<ref>عطاری کرمانی، اینگونه فرزندتان را تریبت کنید، 1383ش، ص۲۶۸.</ref> هنگام بلوغ، غدد نخاعی که در پایۀ مغز قرار دارد، هورمون مخصوصی را ترشح میکند که به هورمون «گنادوتروییک» معروف است. بر اثر دخالت این غده است که بیضه در پسران و تخمدان در دختران شروع به فعالیت میکند و عواطف جنسی بهوسیلۀ تخیل که یک عامل درونی است و نیز عامل بیرونی (به کمک مغز) تحریک میشود.<ref>هارفیلد، روان شناسی کودک و بالغ، 1377ش، ص125.</ref> همچنین رشد اسکلتی و عضلانی بهسرعت اتفاق میافتد؛ ابتدا طول پاها به حداکثر خود میرسد و به دنبال آن رشد عرضی بدن و پهن شدن شانهها پیش میآید.<ref>مرویان حسینی، کودک و نوجوان و تربیت جنسی، 1394ش، ص94.</ref> | آغاز نوجوانی معمولا از سن ۱۲ سالگی است و تا آخرین سالهای دهۀ دوم زندگی که رشد جسمانی کم و بیش کامل میشود، ادامه مییابد. واژه بلوغ به اولین مرحله نوجوانی گفته میشود، بهطور دقیقتر زمانی که هورمونها زیاد و نشانههای آن نمودار میشود. با ازدیاد هورمونها، نمود آن در دختران به شکل بزرگ شدن تخمدانها و سینهها و در پسرها با بزرگ شدن بیضهها و درآوردن ریش و غیره بروز میکند.<ref>عطاری کرمانی، اینگونه فرزندتان را تریبت کنید، 1383ش، ص۲۶۸.</ref> هنگام بلوغ، غدد نخاعی که در پایۀ مغز قرار دارد، هورمون مخصوصی را ترشح میکند که به هورمون «گنادوتروییک» معروف است. بر اثر دخالت این غده است که بیضه در پسران و تخمدان در دختران شروع به فعالیت میکند و عواطف جنسی بهوسیلۀ تخیل که یک عامل درونی است و نیز عامل بیرونی (به کمک مغز) تحریک میشود.<ref>هارفیلد، روان شناسی کودک و بالغ، 1377ش، ص125.</ref> همچنین رشد اسکلتی و عضلانی بهسرعت اتفاق میافتد؛ ابتدا طول پاها به حداکثر خود میرسد و به دنبال آن رشد عرضی بدن و پهن شدن شانهها پیش میآید.<ref>مرویان حسینی، کودک و نوجوان و تربیت جنسی، 1394ش، ص94.</ref> | ||
خط ۱۴: | خط ۱۵: | ||
* '''سن'''؛ بنابر مشهور پسر در پانزده و دختر در نه سال تمام قمرى بالغ میشود. اگر کودکی به این سن رسید ولی نشانههایی از رویش مو بر شرمگاه و احتلام را نداشت، باز با رسیدن به سن مذکور، حكم به بلوغ فرد مىشود.<ref>https://lib.eshia.ir/10088/26/16</ref><br> | * '''سن'''؛ بنابر مشهور پسر در پانزده و دختر در نه سال تمام قمرى بالغ میشود. اگر کودکی به این سن رسید ولی نشانههایی از رویش مو بر شرمگاه و احتلام را نداشت، باز با رسیدن به سن مذکور، حكم به بلوغ فرد مىشود.<ref>https://lib.eshia.ir/10088/26/16</ref><br> | ||
علاوه بر نشانههای کلی بلوغ در دختران و پسران برخی نشانههای اختصاصی هم بیان شده است: | علاوه بر نشانههای کلی بلوغ در دختران و پسران برخی نشانههای اختصاصی هم بیان شده است: | ||
* نشانههای بلوغ دختران: حیض و بارداری<ref>[https://lib.eshia.ir/10036/2/282/%D8%AE%D9%85%D8%B3%D8%A9 طوسی، المبسوط في فقه الإمامية، 1387ق، ج2، ص282.] </ref> | * '''نشانههای بلوغ دختران''': حیض و بارداری<ref>[https://lib.eshia.ir/10036/2/282/%D8%AE%D9%85%D8%B3%D8%A9 طوسی، المبسوط في فقه الإمامية، 1387ق، ج2، ص282.] </ref> | ||
* نشانههای بلوغ پسران: بم و کلفت شدن صدا<ref>[https://lib.efatwa.ir/45575/6/4474 زحیلی، الفقه الإسلامي وأدلته، بیتا، ج6، ص4474.]</ref> | * '''نشانههای بلوغ پسران''': بم و کلفت شدن صدا<ref>[https://lib.efatwa.ir/45575/6/4474 زحیلی، الفقه الإسلامي وأدلته، بیتا، ج6، ص4474.]</ref> | ||
==انواع بلوغ== | ==انواع بلوغ== | ||
در قرآن کریم سه نوع بلوغ بیان شده است؛ بلوغ نکاح، بلوغ حُلُم و بلوغ اشُدّ. | در قرآن کریم سه نوع بلوغ بیان شده است؛ بلوغ نکاح،<ref>سورۀ نساء، آیۀ 6.</ref> بلوغ حُلُم<ref>سورۀ نور، آیۀ 58 -59. </ref> و بلوغ اشُدّ<ref>سوره یوسف، آیه 22؛ سورۀ انعام، آیۀ 152؛ سوره اسراء، آیۀ 34؛ سورۀ قصص، آیۀ 14؛ سورۀ احقاف، آیۀ 15. </ref> که در ادامه توضیح هر یک میآید: | ||
* '''بلوغ نکاح'''؛ مراد از آن رسیدن به سنی است که توانایی نکاح و زناشویی پیدا میشود حتی اگر بالفعل احتلام صورت نگیرد.<ref>طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، 1372ش، ج3، ص16. </ref><br> | |||
* '''بلوغ حُلُم'''؛ حُلُم در لغت بهمعنای خواب دیدن است.<ref>[https://lib.eshia.ir/40718/2/93/%D9%8A%D9%8E%D8%AB%D9%92%D9%84%D9%90%D8%AB%D9%8F%D9%87%D9%8F%D9%85%D9%8E%D8%A7 ابن فارس، معجم مقاييس اللغة، 1404ق، ج2، ص93.]</ref> مراد از تعبیر قرآنی «بلوغ حُلُم» رسیدن به آغاز بلوغ جنسی با احتلام است.<ref>طبری، جامع البيان فى تفسير القرآن،1412ق، ج18، ص126.</ref><br> | |||
* '''بلوغ اشُدّ'''؛ برخی مفسران آن را احتلام و بالغ شدن دانستهاند <ref> [https://lib.efatwa.ir/46987/23/205 فخررازی، التفسير الكبير، 1420ق، ج23، ص205.]</ref> و بعضی دیگر مراد از آن را کامل شدن قوای جسمانی و بدنی یا کمال عقل ذکر کردهاند.<ref>طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، 1372ش، ج7، ص114. </ref> | |||
==آثار بلوغ== | ==آثار بلوغ== | ||
با اثبات بلوغ، کودک به مرحلهای از رشد جسمی و عقلانی میرسد که مخاطب تکالیف، مسئولیتها و حقوق میشود و این رشد سبب اصلی وجوب احکام است. | با اثبات بلوغ، کودک به مرحلهای از رشد جسمی و عقلانی میرسد که مخاطب تکالیف، مسئولیتها و حقوق میشود و این رشد سبب اصلی وجوب احکام است.<ref>زرقاء، المدخل الفقهی العام، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۷۷۷ –780.</ref> بنابر روایات، فرد با رسیدن به این مرحله مکلف به رعایت برنامههای اعتقادی و عملی دین میشود و از دیگر سو، تمام احکام حقوقی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بر او بار میشود و در نهایت در روز جزاء، نظر به همین رشد مورد بازخواست قرار میگیرد.<ref>[https://lib.eshia.ir/11025/1/42 حر عاملی، وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة، 1412ق، ج۱، ص۴۲-45.]</ref> | ||
بلوغ شرط صحت عبادات نیست. بر حسب بسیاری از آموزههای دینی انجام احکام شرعی توسط کودک، او و والدین او را مستوجب ثواب خواهد کرد. | بلوغ شرط صحت عبادات نیست. بر حسب بسیاری از آموزههای دینی انجام احکام شرعی توسط کودک، او و والدین او را مستوجب ثواب خواهد کرد.<ref>[https://lib.eshia.ir/10141/3/278 انصاری، المکاسب، 1383ش، ج3، ص 278 – 279.]</ref> | ||
تصرف در اموال و حقوق مالی، از دیگر آثار بلوغ است. | تصرف در اموال و حقوق مالی، از دیگر آثار بلوغ است.<ref>سورۀ نساء، آیۀ 6. </ref> عهدهداری امامت جماعت،<ref>[https://lib.eshia.ir/10088/13/325/%D8%A7%D9%84%D8%A8%D9%84%D9%88%D8%BAhttps://lib.eshia.ir/10088/13/325/%D8%A7%D9%84%D8%A8%D9%84%D9%88%D8%BA نجفی، جواهر الکلام، ج13، ص325.]</ref> منصب قضاوت<ref>[https://lib.eshia.ir/71613/4/59/%D8%A7%D9%84%D8%B5%D9%81%D8%A7%D8%AA محقق حلی، شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام، 1408ق، ج4، ص59.] </ref> از دیگر مسائلی است که بلوغ در آنها شرط است. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
قرآن کریم | * قرآن کریم | ||
ابنفارس، أحمد، معجم مقاييس اللغة، بهتحقیق عبدالسلام محمد هارون، قم، مكتب الاعلام الاسلامي، 1404ق. | * ابنفارس، أحمد، معجم مقاييس اللغة، بهتحقیق عبدالسلام محمد هارون، قم، مكتب الاعلام الاسلامي، 1404ق. | ||
ابنمنظور، محمد بن مكرم، لسان العرب، بهتحقیق جمالالدین میردامادی، بیروت، دار الفكر للطباعة و النشر و التوزيع- دار صادر، 1414ق. | * ابنمنظور، محمد بن مكرم، لسان العرب، بهتحقیق جمالالدین میردامادی، بیروت، دار الفكر للطباعة و النشر و التوزيع- دار صادر، 1414ق. | ||
جعفری لنگرودی، محمدجعفر، مبسوط در ترمینولوژی حقوق، تهران، گنج دانش، 1382ش. | * جعفری لنگرودی، محمدجعفر، مبسوط در ترمینولوژی حقوق، تهران، گنج دانش، 1382ش. | ||
جناجی حلّی نجفی(کاشف الغطاء)، جعفر بن خضر، كشف الغطاء عن مبهمات الشريعة الغرّاء، بهتحقیق مكتب الإعلام الإسلامي، قم، مرکز انتشارات و دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، 1380ش. | * جناجی حلّی نجفی(کاشف الغطاء)، جعفر بن خضر، كشف الغطاء عن مبهمات الشريعة الغرّاء، بهتحقیق مكتب الإعلام الإسلامي، قم، مرکز انتشارات و دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، 1380ش. | ||
حلّى، نجمالدين، شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام، بهتحقیق عبدالحسين محمد على بقال، قم، اسماعیلیان، 1408ق. | * حلّى، نجمالدين، شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام، بهتحقیق عبدالحسين محمد على بقال، قم، اسماعیلیان، 1408ق. | ||
دهخدا، علیاکبر، لغتنامه، وبسایت واژهیاب. | * دهخدا، علیاکبر، لغتنامه، وبسایت واژهیاب. | ||
رازی، محمد بن عمر، التفسير الكبير (مفاتيح الغيب)، بيروت، دار إحياء التراث العربي، 1420ق. | * رازی، محمد بن عمر، التفسير الكبير (مفاتيح الغيب)، بيروت، دار إحياء التراث العربي، 1420ق. | ||
راغب اصفهانى، حسين بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، بهتحقیق صفوان عدنان داوودی، بیروت، دارالشامية، چ اول، 1412ق. | * راغب اصفهانى، حسين بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، بهتحقیق صفوان عدنان داوودی، بیروت، دارالشامية، چ اول، 1412ق. | ||
الزحيلي، وهبة، الفقه الإسلامي و أدلته، دمشق، دارالفکر، بیتا. | * الزحيلي، وهبة، الفقه الإسلامي و أدلته، دمشق، دارالفکر، بیتا. | ||
طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البيان في تفسير القرآن، بهتصحیح فضلالله يزدى طباطبايى و هاشم رسولی، تهران، ناصرخسرو، 1372ش. | * طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البيان في تفسير القرآن، بهتصحیح فضلالله يزدى طباطبايى و هاشم رسولی، تهران، ناصرخسرو، 1372ش. | ||
طبرى، محمد بن جرير، جامع البيان فى تفسير القرآن(تفسير الطبرى)، بیروت، دار المعرفة، 1412ق. | * طبرى، محمد بن جرير، جامع البيان فى تفسير القرآن(تفسير الطبرى)، بیروت، دار المعرفة، 1412ق. | ||
طريحي، فخرالدين بن محمد، مجمع البحرين، بهتحقیق احمد حسينى اشكورى، تهران، مرتضوى، 1375ش. | * طريحي، فخرالدين بن محمد، مجمع البحرين، بهتحقیق احمد حسينى اشكورى، تهران، مرتضوى، 1375ش. | ||
طوسی، ابوجعفر محمد بن حسن، المبسوط في فقه الإمامية، تهران، المكتبة المرتضوية لإحياء الآثار الجعفريه، 1387ق. | * طوسی، ابوجعفر محمد بن حسن، المبسوط في فقه الإمامية، تهران، المكتبة المرتضوية لإحياء الآثار الجعفريه، 1387ق. | ||
عاملی جُبَعی(شهید ثانی)، زینالدین بن علی بن احمد، مسالك الأفهام إلى تنقيح شرائع الإسلام، قم، مؤسسة المعارف الإسلامیة، 1413ق. | * عاملی جُبَعی(شهید ثانی)، زینالدین بن علی بن احمد، مسالك الأفهام إلى تنقيح شرائع الإسلام، قم، مؤسسة المعارف الإسلامیة، 1413ق. | ||
عطاری کرمانی، عباس، اینگونه فرزندتان را تربیت کنید، تهران، آسیم، ۱۳۸۳ش. | * عطاری کرمانی، عباس، اینگونه فرزندتان را تربیت کنید، تهران، آسیم، ۱۳۸۳ش. | ||
مرویان حسینی، سید محمود و سید محمدباقر حجتی، کودک و نوجوان و تربیت جنسی، مشهد، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، 1394ش. | * مرویان حسینی، سید محمود و سید محمدباقر حجتی، کودک و نوجوان و تربیت جنسی، مشهد، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، 1394ش. | ||
معین، محمد، فرهنگ معین، تهران، زرین، ۱۳۸۲ش. | * معین، محمد، فرهنگ معین، تهران، زرین، ۱۳۸۲ش. | ||
نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1400ق. | * نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1400ق. | ||
هارفیلد، جی.ای، روانشناسی کودک و بالغ، ترجمه مشفق همدانی، تهران، صفی علیشاه، 1377ش. | * هارفیلد، جی.ای، روانشناسی کودک و بالغ، ترجمه مشفق همدانی، تهران، صفی علیشاه، 1377ش. | ||
* بلوغ، پایان دوران کودکی، رسیدن به سن تکلیف و توانایی باروری. | |||
[[رده:ویکیزندگی]] | [[رده:ویکیزندگی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۶:۰۱
بلوغ، پایان دوران کودکی، رسیدن به سن تکلیف و توانایی باروری.
مفهومشناسی
بلوغ بهمعنای رسیدن و اتمام است.[۱] به انتهاى مقصد رسيدن و يا انجام دادن كارى در پايان زمان و مكانى معيّن هم بلوغ گفته میشود. گاهى نیز مقصود از بلوغ يعنى به پايان رسيدن، تسلّط يافتن و اشراف داشتن به چيزى، هر چند كه به انتهاي آن نرسيده باشد.[۲] همچنین بلوغ بهمعنای بالغشدگی پسر و دختر،[۳] رسیدن به سن رشد یا سن قانونی هم آمده است.[۴]
بلوغ در اصطلاح
پایان محجوریت کودک، بلوغ است.[۵] برخی آن را زمانی میدانند که بچه بالغ شود؛ یعنی علائم بلوغ در او پیدا شود (مانند اینکه محتلم شود) و تکلیف بر عهدهاش بیاید.[۶] برخی رسیدن به قابلیت و استعداد نزدیکی کردن را بلوغ میدانند، قابلیتی که شهوت از آنان برانگیخته شده و غسل بر آنان مترتب شود و آن را اولین مرتبۀ مردانگی در جنس مذکر و اولین مرحله از زن بودن در جنس مؤنث بیان میکنند.[۷] برخی فقها بلوغ را رسیدن به مرز ازدواج میدانند؛ به عقیدۀ آنها بلوغ کمال طبیعی انسان است که بهواسطۀ آن نسل باقی میماند و عقل با آن تقویت میشود و حالتی که خردسالان با رسیدن به حد کمال، در زمرۀ مردان و زنان داخل میشوند.[۸] بلوغ در اصطلاح حقوقی نیز رشد جسمانی و فیزیکی و سرآغاز تحوّل فکری دانسته شده است.[۹]
تغییرات در بلوغ
آغاز نوجوانی معمولا از سن ۱۲ سالگی است و تا آخرین سالهای دهۀ دوم زندگی که رشد جسمانی کم و بیش کامل میشود، ادامه مییابد. واژه بلوغ به اولین مرحله نوجوانی گفته میشود، بهطور دقیقتر زمانی که هورمونها زیاد و نشانههای آن نمودار میشود. با ازدیاد هورمونها، نمود آن در دختران به شکل بزرگ شدن تخمدانها و سینهها و در پسرها با بزرگ شدن بیضهها و درآوردن ریش و غیره بروز میکند.[۱۰] هنگام بلوغ، غدد نخاعی که در پایۀ مغز قرار دارد، هورمون مخصوصی را ترشح میکند که به هورمون «گنادوتروییک» معروف است. بر اثر دخالت این غده است که بیضه در پسران و تخمدان در دختران شروع به فعالیت میکند و عواطف جنسی بهوسیلۀ تخیل که یک عامل درونی است و نیز عامل بیرونی (به کمک مغز) تحریک میشود.[۱۱] همچنین رشد اسکلتی و عضلانی بهسرعت اتفاق میافتد؛ ابتدا طول پاها به حداکثر خود میرسد و به دنبال آن رشد عرضی بدن و پهن شدن شانهها پیش میآید.[۱۲]
نشانههای عمومی بلوغ در فقه
- احتلام؛ یعنى بیرون آمدن منى (مراد توانایى جسمانى فرد براى آن است)[۱۳]
- اِنبات؛ روییدن موى ضخیم بر شرمگاه.[۱۴]
- سن؛ بنابر مشهور پسر در پانزده و دختر در نه سال تمام قمرى بالغ میشود. اگر کودکی به این سن رسید ولی نشانههایی از رویش مو بر شرمگاه و احتلام را نداشت، باز با رسیدن به سن مذکور، حكم به بلوغ فرد مىشود.[۱۵]
علاوه بر نشانههای کلی بلوغ در دختران و پسران برخی نشانههای اختصاصی هم بیان شده است:
انواع بلوغ
در قرآن کریم سه نوع بلوغ بیان شده است؛ بلوغ نکاح،[۱۸] بلوغ حُلُم[۱۹] و بلوغ اشُدّ[۲۰] که در ادامه توضیح هر یک میآید:
- بلوغ نکاح؛ مراد از آن رسیدن به سنی است که توانایی نکاح و زناشویی پیدا میشود حتی اگر بالفعل احتلام صورت نگیرد.[۲۱]
- بلوغ حُلُم؛ حُلُم در لغت بهمعنای خواب دیدن است.[۲۲] مراد از تعبیر قرآنی «بلوغ حُلُم» رسیدن به آغاز بلوغ جنسی با احتلام است.[۲۳]
- بلوغ اشُدّ؛ برخی مفسران آن را احتلام و بالغ شدن دانستهاند [۲۴] و بعضی دیگر مراد از آن را کامل شدن قوای جسمانی و بدنی یا کمال عقل ذکر کردهاند.[۲۵]
آثار بلوغ
با اثبات بلوغ، کودک به مرحلهای از رشد جسمی و عقلانی میرسد که مخاطب تکالیف، مسئولیتها و حقوق میشود و این رشد سبب اصلی وجوب احکام است.[۲۶] بنابر روایات، فرد با رسیدن به این مرحله مکلف به رعایت برنامههای اعتقادی و عملی دین میشود و از دیگر سو، تمام احکام حقوقی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بر او بار میشود و در نهایت در روز جزاء، نظر به همین رشد مورد بازخواست قرار میگیرد.[۲۷] بلوغ شرط صحت عبادات نیست. بر حسب بسیاری از آموزههای دینی انجام احکام شرعی توسط کودک، او و والدین او را مستوجب ثواب خواهد کرد.[۲۸] تصرف در اموال و حقوق مالی، از دیگر آثار بلوغ است.[۲۹] عهدهداری امامت جماعت،[۳۰] منصب قضاوت[۳۱] از دیگر مسائلی است که بلوغ در آنها شرط است.
پانویس
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، 1414ق، ج8، ص419.
- ↑ راغب اصفهانی، مفردات ألفاظ القرآن، 1412ق، ص144.
- ↑ دهخدا، لغتنامه، ذیل واژۀ بلوغ.
- ↑ معین، فرهنگ معین، 1382ش، ذیل واژۀ بلوغ.
- ↑ عاملی جبعی، مسالك الأفهام إلى تنقيح شرائع الإسلام، 1413ق، ص140.
- ↑ طريحي، مجمع البحرين، 1375ش، ج5، ص7.
- ↑ جناجی حلّی نجفی، كشف الغطاء عن مبهمات الشريعة الغرّاء،1380ش، ج1،ص251.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام،1400ق، ج26، ص4.
- ↑ جعفری لنگرودی، مبسوط در ترمینولوژی حقوق، 1382ش، ج۲، ص۸۸۲.
- ↑ عطاری کرمانی، اینگونه فرزندتان را تریبت کنید، 1383ش، ص۲۶۸.
- ↑ هارفیلد، روان شناسی کودک و بالغ، 1377ش، ص125.
- ↑ مرویان حسینی، کودک و نوجوان و تربیت جنسی، 1394ش، ص94.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، 1400ق، ج26، ص10-11.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، 1400ق، ج26، ص5-10.
- ↑ https://lib.eshia.ir/10088/26/16
- ↑ طوسی، المبسوط في فقه الإمامية، 1387ق، ج2، ص282.
- ↑ زحیلی، الفقه الإسلامي وأدلته، بیتا، ج6، ص4474.
- ↑ سورۀ نساء، آیۀ 6.
- ↑ سورۀ نور، آیۀ 58 -59.
- ↑ سوره یوسف، آیه 22؛ سورۀ انعام، آیۀ 152؛ سوره اسراء، آیۀ 34؛ سورۀ قصص، آیۀ 14؛ سورۀ احقاف، آیۀ 15.
- ↑ طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، 1372ش، ج3، ص16.
- ↑ ابن فارس، معجم مقاييس اللغة، 1404ق، ج2، ص93.
- ↑ طبری، جامع البيان فى تفسير القرآن،1412ق، ج18، ص126.
- ↑ فخررازی، التفسير الكبير، 1420ق، ج23، ص205.
- ↑ طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، 1372ش، ج7، ص114.
- ↑ زرقاء، المدخل الفقهی العام، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۷۷۷ –780.
- ↑ حر عاملی، وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة، 1412ق، ج۱، ص۴۲-45.
- ↑ انصاری، المکاسب، 1383ش، ج3، ص 278 – 279.
- ↑ سورۀ نساء، آیۀ 6.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام، ج13، ص325.
- ↑ محقق حلی، شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام، 1408ق، ج4، ص59.
منابع
- قرآن کریم
- ابنفارس، أحمد، معجم مقاييس اللغة، بهتحقیق عبدالسلام محمد هارون، قم، مكتب الاعلام الاسلامي، 1404ق.
- ابنمنظور، محمد بن مكرم، لسان العرب، بهتحقیق جمالالدین میردامادی، بیروت، دار الفكر للطباعة و النشر و التوزيع- دار صادر، 1414ق.
- جعفری لنگرودی، محمدجعفر، مبسوط در ترمینولوژی حقوق، تهران، گنج دانش، 1382ش.
- جناجی حلّی نجفی(کاشف الغطاء)، جعفر بن خضر، كشف الغطاء عن مبهمات الشريعة الغرّاء، بهتحقیق مكتب الإعلام الإسلامي، قم، مرکز انتشارات و دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، 1380ش.
- حلّى، نجمالدين، شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام، بهتحقیق عبدالحسين محمد على بقال، قم، اسماعیلیان، 1408ق.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه، وبسایت واژهیاب.
- رازی، محمد بن عمر، التفسير الكبير (مفاتيح الغيب)، بيروت، دار إحياء التراث العربي، 1420ق.
- راغب اصفهانى، حسين بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، بهتحقیق صفوان عدنان داوودی، بیروت، دارالشامية، چ اول، 1412ق.
- الزحيلي، وهبة، الفقه الإسلامي و أدلته، دمشق، دارالفکر، بیتا.
- طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البيان في تفسير القرآن، بهتصحیح فضلالله يزدى طباطبايى و هاشم رسولی، تهران، ناصرخسرو، 1372ش.
- طبرى، محمد بن جرير، جامع البيان فى تفسير القرآن(تفسير الطبرى)، بیروت، دار المعرفة، 1412ق.
- طريحي، فخرالدين بن محمد، مجمع البحرين، بهتحقیق احمد حسينى اشكورى، تهران، مرتضوى، 1375ش.
- طوسی، ابوجعفر محمد بن حسن، المبسوط في فقه الإمامية، تهران، المكتبة المرتضوية لإحياء الآثار الجعفريه، 1387ق.
- عاملی جُبَعی(شهید ثانی)، زینالدین بن علی بن احمد، مسالك الأفهام إلى تنقيح شرائع الإسلام، قم، مؤسسة المعارف الإسلامیة، 1413ق.
- عطاری کرمانی، عباس، اینگونه فرزندتان را تربیت کنید، تهران، آسیم، ۱۳۸۳ش.
- مرویان حسینی، سید محمود و سید محمدباقر حجتی، کودک و نوجوان و تربیت جنسی، مشهد، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، 1394ش.
- معین، محمد، فرهنگ معین، تهران، زرین، ۱۳۸۲ش.
- نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1400ق.
- هارفیلد، جی.ای، روانشناسی کودک و بالغ، ترجمه مشفق همدانی، تهران، صفی علیشاه، 1377ش.
- بلوغ، پایان دوران کودکی، رسیدن به سن تکلیف و توانایی باروری.