←5،1. پیدایش اجتماع=
(←2. زهد) |
|||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
===5. جامعهشناسی=== | ===5. جامعهشناسی=== | ||
===5،1. پیدایش اجتماع==== | ===5،1. پیدایش اجتماع==== | ||
بهنظر فارابی، تقسیم کار بهمنظور برآوردن نیازهای انسان، علت عمدۀ پیدایش اجتماعات انسانی است. | |||
====5،2. مدينۀ فاضله==== | ====5،2. مدينۀ فاضله==== | ||
فارابی معتقد بود که «مدينۀ فاضله»، بر اساس شناخت عقلي و وحياني شکل میگیرد و جایی است که مقصود حقیقی از اجتماع در آن، همکاری است که سبب رسیدن به سعادت میشود. به نظر او، مدينۀ فاضله مانند موجود زنده است كه همۀ اعضاي آن در راه حفظ و ادامۀ زندگي همكاري ميکنند؛ همانگونه كه در مراحل تكويني انسان، ابتدا قلب به وجود ميآيد و بعد ساير اعضا شكل ميگيرند، در مدينۀ فاضله نيز جايگاه هر يك از بخشهاي جامعه بههمين شكل است. فارابی معتقد است که رئيس مدينۀ فاضله از نظر بدنی، اخلاقی و آگاهی دارای اوصاف زیادی است که در سلسله مراتب تكامل وجودي به آخرين مرحلۀ رشد نفساني، رسيده و هيچ امري بر او پوشیده نيست. | فارابی معتقد بود که «مدينۀ فاضله»، بر اساس شناخت عقلي و وحياني شکل میگیرد و جایی است که مقصود حقیقی از اجتماع در آن، همکاری است که سبب رسیدن به سعادت میشود. به نظر او، مدينۀ فاضله مانند موجود زنده است كه همۀ اعضاي آن در راه حفظ و ادامۀ زندگي همكاري ميکنند؛ همانگونه كه در مراحل تكويني انسان، ابتدا قلب به وجود ميآيد و بعد ساير اعضا شكل ميگيرند، در مدينۀ فاضله نيز جايگاه هر يك از بخشهاي جامعه بههمين شكل است. فارابی معتقد است که رئيس مدينۀ فاضله از نظر بدنی، اخلاقی و آگاهی دارای اوصاف زیادی است که در سلسله مراتب تكامل وجودي به آخرين مرحلۀ رشد نفساني، رسيده و هيچ امري بر او پوشیده نيست. | ||
====5،3. مدینۀ غیرفاضله==== | ====5،3. مدینۀ غیرفاضله==== | ||
همانگونه كه شكلگيري مدينۀ فاضله مبتني بر شناخت عقلي و وحياني است، اساس شكلگيري مدينۀ «غيرفاضله» نیز خيال، حس و وهم است. مدینۀ غیرفاضله خود شامل چهار مدینۀ جاهله، فاسقه، و مبتذله میشود که هرکدام اوصاف ویژۀ خود را دارند. | همانگونه كه شكلگيري مدينۀ فاضله مبتني بر شناخت عقلي و وحياني است، اساس شكلگيري مدينۀ «غيرفاضله» نیز خيال، حس و وهم است. مدینۀ غیرفاضله خود شامل چهار مدینۀ جاهله، فاسقه، و مبتذله میشود که هرکدام اوصاف ویژۀ خود را دارند. | ||
==طبقهبندی علوم== | ==طبقهبندی علوم== | ||
فارابی، علوم زمانۀ خود را از نظر موضوع، به علوم نظری و عملی تقسیم میکند. علوم سهگانۀ رياضي، طبيعي و الهیات را از شاخۀ علوم نظری دانسته و سه رشتۀ علمی «سیاست نفس وعلوم اخلاقی»، «سیاست خانواده یا اقتصاد» و «سیاست کشور و مردم» را در شاخۀ علوم عملی جای میدهد. همچین، فارابی علوم را از نگاه دیگر، به ابزاری و غیرابزاری دستهبندی میکند که علوم ابزاری، زبان و منطق را در بر گرفته و علوم غیرابزاری، حساب و هندسه، مناظر، نجوم تعليمي، موسيقي، اَثقال و حِيَل، علوم طبيعي و الهي، اخلاق، سياست، فقه و كلام را شامل ميشود. | فارابی، علوم زمانۀ خود را از نظر موضوع، به علوم نظری و عملی تقسیم میکند. علوم سهگانۀ رياضي، طبيعي و الهیات را از شاخۀ علوم نظری دانسته و سه رشتۀ علمی «سیاست نفس وعلوم اخلاقی»، «سیاست خانواده یا اقتصاد» و «سیاست کشور و مردم» را در شاخۀ علوم عملی جای میدهد. همچین، فارابی علوم را از نگاه دیگر، به ابزاری و غیرابزاری دستهبندی میکند که علوم ابزاری، زبان و منطق را در بر گرفته و علوم غیرابزاری، حساب و هندسه، مناظر، نجوم تعليمي، موسيقي، اَثقال و حِيَل، علوم طبيعي و الهي، اخلاق، سياست، فقه و كلام را شامل ميشود. |