حسینقلی مستعان: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌زندگی
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''<big>حسینقلی مستعان</big>'''، مترجم و داستان‌نویس ایرانی. حسینقلی مستعان در زمره داستان‌نویسان و مترجمان برجسته نام برده می‌شود که مدتی نیز سردبیر روزنامه ایران بود. او با عنوان برترین پاورقی‌نویس زمان خویش و با ترجمه کتاب «بینوایان»، شاهکار...» ایجاد کرد)
 
خط ۱۱: خط ۱۱:
مستعان در دهه‌های بیست و سی خورشیدی، از جایگاه اجتماعی بالایی برخوردار بود. او در میهمانی‌ها مرکز توجه بود و با ظاهری آراسته و شخصیت جذابی که داشت علاقمندان خود را جذب می‌کرد.<ref>[https://www.wikiadabiat.net/index.php/%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86%E2%80%8C%D9%82%D9%84%DB%8C_%D9%85%D8%B3%D8%AA%D8%B9%D8%A7%D9%86 «حسین‌قلی مستعان»، ویکی ادبیات.]</ref>  شهرت او نیز به‌خاطر شور و حالی بود که در آثار وی بازتاب می‌یافت به‌طوری که چندین‌بار تجدید چاپ می‌شدند و نام او را بر سر زبان‌ها می‌انداخت. به نام واقعی مستعان کمتر کسی آشنایی داشت؛ چون او با نام‌های مستعار آثار خود را چاپ و نشر کرد، اما پاورقی‌ها و کتاب‌های او را غالب ایرانیان علاقمند به ادبیات می‌شناختند.<ref>[https://www.wikiadabiat.net/index.php/%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86%E2%80%8C%D9%82%D9%84%DB%8C_%D9%85%D8%B3%D8%AA%D8%B9%D8%A7%D9%86 «حسین‌قلی مستعان»، ویکی ادبیات.]</ref>   
مستعان در دهه‌های بیست و سی خورشیدی، از جایگاه اجتماعی بالایی برخوردار بود. او در میهمانی‌ها مرکز توجه بود و با ظاهری آراسته و شخصیت جذابی که داشت علاقمندان خود را جذب می‌کرد.<ref>[https://www.wikiadabiat.net/index.php/%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86%E2%80%8C%D9%82%D9%84%DB%8C_%D9%85%D8%B3%D8%AA%D8%B9%D8%A7%D9%86 «حسین‌قلی مستعان»، ویکی ادبیات.]</ref>  شهرت او نیز به‌خاطر شور و حالی بود که در آثار وی بازتاب می‌یافت به‌طوری که چندین‌بار تجدید چاپ می‌شدند و نام او را بر سر زبان‌ها می‌انداخت. به نام واقعی مستعان کمتر کسی آشنایی داشت؛ چون او با نام‌های مستعار آثار خود را چاپ و نشر کرد، اما پاورقی‌ها و کتاب‌های او را غالب ایرانیان علاقمند به ادبیات می‌شناختند.<ref>[https://www.wikiadabiat.net/index.php/%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86%E2%80%8C%D9%82%D9%84%DB%8C_%D9%85%D8%B3%D8%AA%D8%B9%D8%A7%D9%86 «حسین‌قلی مستعان»، ویکی ادبیات.]</ref>   
==فعالیت‌ها==
==فعالیت‌ها==
مستعان کار گزارشگری و مطبوعاتی خویش را با روزنامه ایران در هفده‌سالگی آغاز کرد. عکاسی هم از علاقمندی‌های او بود که در کنار کار خبرنگاری انجام می‌داد. پس از آن کم‌کم به کار داستان‌نویسی روی آورد. در همین زمان ترجمه را هم شروع کرد که موجب شد دوران جدیدی در زندگی او رقم بخورد. اما ایام طلایی مستعان با کار در مجله تهران مصور همراه بود که پرتیراژ شدن این مجله حاصل حضور مستعان در آن بود.<ref>[[C:\Users\Mrs Abbasi\Desktop\|«زندگی و اثار حسینقلی مستعان»، وب‌سایت لک‌لک بوک.]]  </ref>  
مستعان کار گزارشگری و مطبوعاتی خویش را با روزنامه ایران در هفده‌سالگی آغاز کرد. عکاسی هم از علاقمندی‌های او بود که در کنار کار خبرنگاری انجام می‌داد. پس از آن کم‌کم به کار داستان‌نویسی روی آورد. در همین زمان ترجمه را هم شروع کرد که موجب شد دوران جدیدی در زندگی او رقم بخورد. اما ایام طلایی مستعان با کار در مجله تهران مصور همراه بود که پرتیراژ شدن این مجله حاصل حضور مستعان در آن بود.<ref>«زندگی و اثار حسینقلی مستعان»، وب‌سایت لک‌لک بوک.</ref>
 
==دیدگاه‌ها درباره مستعان==
==دیدگاه‌ها درباره مستعان==
علی بهزادی، منتقد ادبی، درباره شاکله شخصیتی و فکری مستعان بیان می‌دارد بعد از شهریور ۱۳۲۰ش که موضوع بحث در باب تملق‌گویی و چاپلوسی مطبوعات از دوران ۲۰‌سالۀ رضاشاه پهلوی، رایج شده بود، نظر مستعان در مجلۀ «راهنمای زندگی» جالب توجه بود؛ در مدت یک‌ سال‌ونیم که مجله را منتشر می‌کرد، نه عکسی از رضاشاه چاپ کرد و نه تملق او را گفت. مستعان این عادت بی‌اعتنایی به مقامات را تا آخر عمر حفظ کرد.<ref>اتحاد، پژوهشگران معاصر ایران، فرهنگ معاصر، 1387ش، ص668.</ref>  
علی بهزادی، منتقد ادبی، درباره شاکله شخصیتی و فکری مستعان بیان می‌دارد بعد از شهریور ۱۳۲۰ش که موضوع بحث در باب تملق‌گویی و چاپلوسی مطبوعات از دوران ۲۰‌سالۀ رضاشاه پهلوی، رایج شده بود، نظر مستعان در مجلۀ «راهنمای زندگی» جالب توجه بود؛ در مدت یک‌ سال‌ونیم که مجله را منتشر می‌کرد، نه عکسی از رضاشاه چاپ کرد و نه تملق او را گفت. مستعان این عادت بی‌اعتنایی به مقامات را تا آخر عمر حفظ کرد.<ref>اتحاد، پژوهشگران معاصر ایران، فرهنگ معاصر، 1387ش، ص668.</ref>  

نسخهٔ ‏۱۳ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۴۹

حسینقلی مستعان، مترجم و داستان‌نویس ایرانی.

حسینقلی مستعان در زمره داستان‌نویسان و مترجمان برجسته نام برده می‌شود که مدتی نیز سردبیر روزنامه ایران بود. او با عنوان برترین پاورقی‌نویس زمان خویش و با ترجمه کتاب «بینوایان»، شاهکار ویکتور هوگو شناخته می‌شود.

کودکی و نوجوانی

حسینقلی مستعان در سال 1286ش در تهران متولد شد. او تحصیل خود را از سن چهار‌سالگی در مکتب‌خانه آغاز و از همان اوان به تشویق پدر، شروع به یادگیری زبان فرانسه و عربی کرد. پدر، او را در شش‌سالگی برای گذراندن تحصیلات ابتدایی به مدرسۀ اسلام، فرستاد اما حسینقلی قبول نکرد که در کلاس اول بنشیند، سپس به مدرسۀ شرف مظفری رفت و در آنجا امتحان داد و برای کلاس چهارم او را پذیرفتند. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، به دارالفنون رفت و زبان فرانسه را در آنجا فراگرفت. پدر مستعان مخالف رفتن پسر به مدرسه دارالفنون بود که قصد داشت در آنجا دورۀ متوسطه را بگذراند؛ زیرا پدر تصور می‌کرد تحصیل در دارالفنون، پسر را از دین دور خواهد کرد. اما مادر برخلاف پدر، با نظر فرزند موافقت کرد و برای تحصیل حسینقلی، پول و لباس و سایر لوازم ضرروی زندگی تهیه کرد. پس از اتمام تحصیلات دوره متوسطه، یک روز، پدر مستعان در اوج عصبانیتی که داشت، او را از خانه بیرون کرد. پس از این ماجرا، زندگی مستقل و پر از رنج مستعان آغاز شد. وی از تهران رفت و چهار - پنج سال به کارهای مختلف، از پیش‌خدمتی گرفته تا روضه‌خوانی روزگار گذراند.[۱]

جوانی

مستعان پس از اتمام دوره متوسطه، در مدرسه علوم سیاسی و حقوق ادامه تحصیل داد.[۲] وی در کنار تحصیل، زبان‌های عربی، فرانسه، انگلیسی، آلمانی و ایتالیایی را نیز فراگرفت که در فعالیت‌های او در عرصه ادبیات مردمی اثرگذار بود.[۳] مستعان کار در مطبوعات را در نوجوانی با روزنامه ایران آغاز کرد، و پس از پایان تحصیلات، به شکل حرفه‌ای آن را دنبال کرد. کارهای پاورقی را با خلق «داستان نوری» از 1314ش با مجله مهرگان آغاز کردد. در ادامۀ کار حرفه‌ای خود، با مجله مصور تهران قرارداد همکاری بست؛ این دوره را دوره اوج نویسندگی و شهرت او دانسته‌اند و نام او در صدر فهرست اهالی هنر و ادبیات آن زمان قرار گرفت.[۴] در این دوران بهترین آثار او به شکل پاورقی در مجلات و روزنامه‌ها چاپ ‌شد.[۵]

دیدگاه‌ها

مستعان اهتمام داشت قصه‌های همه مجله‌ها را بخواند. هرگز از نوشتۀ کسی بد نمی‌گفت. او معتقد بود علاوه‌ بر تلاش برای تصویرسازی دقیق در نوشتن که وضعیت زمانۀ او را به‌خوبی بازتاب دهد، همواره هدف محوری خویش، یعنی «هدایت و نیک‌آموزی و نیز جهت‌دهی خواننده به فضیلت‌های انسانی و اخلاقی» را حفظ کند. او اعتقاد داشت چنانچه نوشته‌ای عاری از آرمان اخلاقی و انسانی باشد، ارزشی ندارد هرچند از جنبه هنری به اوج کمال رسیده باشد.[۶] مستعان به‌دنبال این نبود که دیگران از شهرت وی استفاده شخصی کنند؛ برای نمونه وقتی گلاب آدینه، دختر او در سینمای ایران جایگاهی پیدا کرد، به‌خاطر مخالفت پدر، نام‌خانوادگی‌ خود را از مستعان به «آدینه» تغییر داد.[۷]

جایگاه اجتماعی مستعان

مستعان در دهه‌های بیست و سی خورشیدی، از جایگاه اجتماعی بالایی برخوردار بود. او در میهمانی‌ها مرکز توجه بود و با ظاهری آراسته و شخصیت جذابی که داشت علاقمندان خود را جذب می‌کرد.[۸] شهرت او نیز به‌خاطر شور و حالی بود که در آثار وی بازتاب می‌یافت به‌طوری که چندین‌بار تجدید چاپ می‌شدند و نام او را بر سر زبان‌ها می‌انداخت. به نام واقعی مستعان کمتر کسی آشنایی داشت؛ چون او با نام‌های مستعار آثار خود را چاپ و نشر کرد، اما پاورقی‌ها و کتاب‌های او را غالب ایرانیان علاقمند به ادبیات می‌شناختند.[۹]

فعالیت‌ها

مستعان کار گزارشگری و مطبوعاتی خویش را با روزنامه ایران در هفده‌سالگی آغاز کرد. عکاسی هم از علاقمندی‌های او بود که در کنار کار خبرنگاری انجام می‌داد. پس از آن کم‌کم به کار داستان‌نویسی روی آورد. در همین زمان ترجمه را هم شروع کرد که موجب شد دوران جدیدی در زندگی او رقم بخورد. اما ایام طلایی مستعان با کار در مجله تهران مصور همراه بود که پرتیراژ شدن این مجله حاصل حضور مستعان در آن بود.[۱۰]

دیدگاه‌ها درباره مستعان

علی بهزادی، منتقد ادبی، درباره شاکله شخصیتی و فکری مستعان بیان می‌دارد بعد از شهریور ۱۳۲۰ش که موضوع بحث در باب تملق‌گویی و چاپلوسی مطبوعات از دوران ۲۰‌سالۀ رضاشاه پهلوی، رایج شده بود، نظر مستعان در مجلۀ «راهنمای زندگی» جالب توجه بود؛ در مدت یک‌ سال‌ونیم که مجله را منتشر می‌کرد، نه عکسی از رضاشاه چاپ کرد و نه تملق او را گفت. مستعان این عادت بی‌اعتنایی به مقامات را تا آخر عمر حفظ کرد.[۱۱]

آثار

آثار مستعان را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد: داستان‌هایی که به قلم خود نگاشته و ترجمه‌ها.

داستان‌ها

از جمله آثار معروف مستعان که خود نگارش کرده است می‌توان به این داستان‌ها اشاره کرد که به‌صورت پاورقی در مجلات و روزنامه‌ها چاپ می‌شد: «آفت»، «شهر آشوب»، «از شمع بپرس»، «شیوا»، «پشیمان»، «هوس»، «عشق مقدس» و «دلخسته».

دیگر آثار مشهور او عبارتند از: شوریده، رفزا، نوری، ناز، غزال، استحوان زیر پی، مثل خدا که مال همه است، نقطه‌های شراب، آتش که به جان شمع فتد، قصه انسانیت، شورانگیز، نرگس، قصه رسوایی، آلامد، بهشت، دلارام، گناه مقدس، فتنه شادیاخ و رابعه.[۱۲]

ترجمه‌ها

ترجمه کتاب بینوایان اثر ویکتور هوگو، اثر برجسته این مترجم چیره‌دست است. وی این ترجمه را ابتدا به‌صورت پاورقی و سپس به شکل جزوه داستانی منتشر کرد (1307ش) که باعث شد نام مستعار او بر زبان‌ها بیفتد و بارها تجدید چاپ شود. وی در طول بیست‌سال زمان که برای این اثر ترجمه وقت گذاشت توانست آن را به بهترین شکل تمام کند.[۱۳] از دیگر ترجمه‌های مستعان می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: یهودی سرگردان از اوژن سو، ژان پهلوان پسر پاردیان از میشل زواگو، ثمیله از فردینان دوش، معجزه گرگ از مازوئل و ماجرای دل از مارسل الن.[۱۴]

مخاطبان آثار مستعان

مستعان در نقش یک پاورقی‌نویس متبحر به مفاهیمی مشتمل بر مایه‌های زندگی معمولی می‌پرداخت. از این رو خوانندگان بیشتری داشت و بر سوق‌دادن مخاطب به‌سمت ادبیات متعالی تأثیر می‌گذاشت.[۱۵]

سبک نوشتار و نثر

وی دارای نثری صحیح، روان و شیرین بود که حتی رقبا بدان اذعان داشتند.[۱۶]

اوج مستعان

دوران اوج مستعان طی چهارده‌سال با مجله تهران مصور رقم خورد اما سرانجام پس از اختلاف با سردبیر مجله، با ترک مستعان از آن به پایان رسید و هر دو نتوانستند این دوران اوج را تکرار کنند.[۱۷]

تاثیر مستعان بر جامعه ادبی

حسینقلی مستعان با اسامی مستعار حبیب، ح. م، حمید حمید و نیز انوشه، نقش فراوان در افزایش کتابخوانی چند نسل ایرانیان دارد. در دهه‌های بیست و سی و حتی چهل شمسی، کمتر خواننده و ایرانی باسوادی یافت می‌شد که کتاب‌های مستعان را نخوانده باشد.[۱۸]

درگذشت

حسینقلی مستعان در پانزدهم اسفند 1361ش وفات کرد و به وصیت خود مستعان، زیر پای مادر خود مدفون شد با این سنگ نوشته که خود خواسته بود روی سنگ قبرش نوشته شود: «زیر پای مادرم خفته‌ام که بهشت اینجا است». [۱۹]

پانویس

  1. آژند، «پابه‌پای پاورقی‌نویسان ایران مستعان، حسین‌قلی»، ادبیات داستانی، 1378ش، ص2.
  2. «حسین‌قلی مستعان»، ویکی ادبیات.
  3. اتحاد، پژوهشگران معاصر ایران، فرهنگ معاصر، 1387ش، ص661.
  4. «زندگی و اثار حسینقلی مستعان»، وب‌سایت لک‌لک بوک.
  5. «زندگی و اثار حسینقلی مستعان»، وب‌سایت لک‌لک بوک.
  6. اتحاد، پژوهشگران معاصر ایران، فرهنگ معاصر، 1387ش، ص665.
  7. «حسین‌قلی مستعان»، ویکی ادبیات.
  8. «حسین‌قلی مستعان»، ویکی ادبیات.
  9. «حسین‌قلی مستعان»، ویکی ادبیات.
  10. «زندگی و اثار حسینقلی مستعان»، وب‌سایت لک‌لک بوک.
  11. اتحاد، پژوهشگران معاصر ایران، فرهنگ معاصر، 1387ش، ص668.
  12. «زندگی و اثار حسینقلی مستعان»، وب‌سایت لک‌لک بوک.
  13. حیدری، «با بهترین مترجم‌های ایرانی و آثارشان آشنا شوید + ۱۸ مترجم برتر ایرانی»، وب‌سایت ویرگول.
  14. «حسین‌قلی مستعان»، ویکی ادبیات.
  15. فروغی‌راد، «ادبیات عامه‌پسند لازمهٔ ادبیات نخبه‌گرا»، فصل‌نامه مطالعات ادبیات، عرفان و فلسفه. 1397ش، ص1-11.
  16. اتحاد، پژوهشگران معاصر ایران، فرهنگ معاصر، 1387ش، ص669.
  17. «زندگی و اثار حسینقلی مستعان»، وب‌سایت لک‌لک بوک.
  18. آژند، «پابه‌پای پاورقی‌نویسان ایران مستعان، حسین‌قلی»، ادبیات داستانی، 1378ش، ص2.
  19. «زندگی و اثار حسینقلی مستعان»، وب‌سایت لک‌لک بوک.

منابع

  • آژند، یعقوب، «پابه‌پای پاورقی‌نویسان ایران مستعان، حسین‌قلی (مستعان السلطان ا‌بن‌ غلامحسین مستعان هوشی ‌دریان)»، ادبیات داستانی، زمستان 1378ش.
  • اصغری، کتایون، «بررسی ترجمه در یک قرن اخیر»، وب‌سایت کتابچی، تاریخ بازدید: 19 فروردین 1402ش.
  • اتحاد، هوشنگ، پژوهشگران معاصر ایران، تهران، فرهنگ معاصر، 1387ش .
  • «حسین‌قلی مستعان»، ویکی ادبیات، تاریخ بازدید: 20 فروردین 1402ش.
  • حیدری، علی، «با بهترین مترجم‌های ایرانی و آثارشان آشنا شوید + ۱۸ مترجم برتر ایرانی»، وب‌سایت ویرگول، تاریخ بازدید: 20 فروردین 1402ش.
  • «زندگی و اثار حسینقلی مستعان»، وب‌سایت لک‌لک بوک، تاریخ بازدید: 19 فروردین 1402ش.
  • فروغی‌راد، اسماء، «ادبیات عامه‌پسند لازمۀ ادبیات نخبه‌گرا»، فصل‌نامه مطالعات ادبیات، عرفان و فلسفه، 1397ش.