خانواده دموکراتیک: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
<big>'''خانواده دموکراتیک؛'''</big> نوعی از خانواده بر مبنای نادیده گرفتن تفاوت‌های جنسیتی در مدیریت خانواده.
<big>'''خانواده دموکراتیک؛'''</big> نوعی از خانواده بر مبنای نادیده گرفتن تفاوت‌های جنسیتی در مدیریت خانواده.


خانواده دموکراتیک، گونه‌ای از خانواده است که ریشه در سبک زندگی مدرن غربی دارد و بر اصولی مانند آزادی و برابری زن و مرد استوار است. در خانوادۀ دموکراتیک یا مردمی‌شده، به علت انکار تفاوت‌هاي جنسيتی، خانواده به‌شکل افقی ساختار مي‌يابد و رواج آن در کشورها اسلامی موجب تعارض با ارزش‌هاي بنيادين دینی و فرهنگی شده است. پژوهشگران از بحران هويت جنسيتی، فروپاشی اقتدار مردانه و زنانه‌شدن خانواده، تحقیرشدن نقش‌های مادری و همسری، اولويت‌يافتن اشتغال زنان، رواج مناسبات طلب‌کارانه میان اعضای خانواده و تشديد منازعات خانوادگی و بی‌خانمانی، به‌عنوان مهم‌ترین آسیب‌های این نوع خانواده نام‌ برده‌اند.  
خانواده دموکراتیک، گونه‌ای از خانواده است که ریشه در سبک زندگی مدرن غربی دارد و بر اصولی مانند آزادی و برابری زن و مرد استوار است. در خانوادۀ دموکراتیک یا مردمی‌شده، به علت انکار تفاوت‌های جنسیتی، خانواده به‌شکل افقی ساختار می‌یابد و رواج آن در کشورها اسلامی موجب تعارض با ارزش‌های بنیادین دینی و فرهنگی شده است. پژوهشگران از بحران هویت جنسیتی، فروپاشی اقتدار مردانه و زنانه‌شدن [[خانواده]]، تحقیرشدن نقش‌های مادری و همسری، اولویت‌یافتن اشتغال زنان، رواج مناسبات طلب‌کارانه میان اعضای خانواده و تشدید منازعات خانوادگی و بی‌خانمانی، به‌عنوان مهم‌ترین آسیب‌های این نوع خانواده نام‌ برده‌اند.  


==مفهوم‌شناسی==
==مفهوم‌شناسی==


محققان در تبیین مفهوم خانوادۀ دموکراتیک، آن را در تقابل با مفهوم‌شناسی و توصیف ویژگی‌های «خانوادۀ استبدادی» و «خانوادۀ اخلاقی» (اسلامی) مطرح کرده‌اند تا درک بهتری حاصل شود؛ خانوادۀ استبدادی ريشه در فرهنگ قبيله‌ای دارد و به‌دلیل مواجهۀ قبايل با طبيعت خشن و جنگ‌هاي مستمر، «زورمداری» بنيادی‌ترين عامل برای ارزش‌گذاری‌های اجتماعی محسوب می‌شود. بر مبنای این فرهنگ، نهاد خانواده به‌شکل استبدادی «مردسالار» ساخت می‌يابد که در آن مرد نماد قدرت خانوادگی بوده و زن ناگزير از اطاعت شوهر است.<ref>عنبرسوز، زن در ايران باستان، 1389ش، ص188.</ref> خانوادۀ اخلاقی خاستگاه دينی دارد و مناسبات خانوادگی بر اساس تعاون<ref>سورۀ مائده، آیۀ 2.</ref> و سرعت در خيرات،<ref>سورۀ آل عمران، آیۀ 114.</ref> اصل «مودت» و «رحمت»  شکل می‌یابد<ref>سورۀ روم، آیۀ 21.</ref> و داراي ساختار عمودی تعديل‌يافته است. مناسبات زناشويی در این خانواده در قالب وفاداری عاطفی و تعهد جنسی نظم پیدا می‌کند<ref>رضی‌الدين، مكارم الاخلاق،1370ش، ص238.</ref> و موقعيت شوهری و پدری مركز اقتدار محسوب می‌شود.<ref>سورۀ نساء، آیۀ 34.</ref> مرد وظيفه دارد با رعايت مشورت‌های لازم، خانواده را مديريت،<ref>مكارم شيرازى، تفسیر نمونه، 1366ش، ج3، ص370.</ref> نيازهاي مادی<ref>پاينده، نهج الفصاحة، 1382ش، ص384.</ref> را تأمین و از فضای معنوی آن مراقبت کند.<ref>صدوق، امالی صدوق، 1400ق، ص577. </ref> در خانوادۀ اخلاقی، موقعيت بانویی و مادري، منبع آرامش است.<ref>سورۀ روم، آیۀ 21؛ سورۀ اعراف، آیۀ 189.</ref>در مقابل خانوادۀ دموکراتیک، داراي ساختار افقی است؛ یعنی قدرت در سطح اعضای خانواده پخش شده و فرديت اعضاء از برجستگی بيشتری برخوردار بوده و امور مشترك خانوادگی به‌شکل توافقی مديريت مي‌شود. به نظر پژوهشگران چنين خانواده‌ای، همسطح ديگر گروهای اجتماعی متزلزل بوده و دنیای غرب می‌كوشد آن را بر اساس «حقوق» حفظ كند؛ اما به‌دلیل حاکمیت بنیادهای مادی‌گرا و لذت‌طلبی، تعارض جدی با استحکام نهاد خانواده بر بنياد حقوق و اخلاق اسلامی دارد. ازاين‌رو در اين الگو، به‌طور طبيعی ازدواج در سطح قرارداد اجتماعی ساده، تنزل يافته و توليد مثل تا جايی اهميت می‌يابد كه سبب شادكامی زن و مرد شود و مزاحمتی برای آنها ايجاد نکند. <ref>محبی، «مردمي‌شدن خانواده؛ فرايند آسيب‌ديدگي و بحران خانوادگي»، 1402ش، ص87-88.</ref>
محققان در تبیین مفهوم خانوادۀ دموکراتیک، آن را در تقابل با مفهوم‌شناسی و توصیف ویژگی‌های «خانوادۀ استبدادی» و «خانوادۀ اخلاقی» (اسلامی) مطرح کرده‌اند تا درک بهتری حاصل شود؛ خانوادۀ استبدادی ریشه در فرهنگ قبیله‌ای دارد و به‌دلیل مواجهۀ قبایل با طبیعت خشن و جنگ‌های مستمر، «زورمداری» بنیادی‌ترین عامل برای ارزش‌گذاری‌های اجتماعی محسوب می‌شود. بر مبنای این فرهنگ، نهاد خانواده به‌شکل استبدادی «[[مردسالاری|مردسالار]]» ساخت می‌یابد که در آن مرد نماد قدرت خانوادگی بوده و زن ناگزیر از اطاعت شوهر است.<ref>عنبرسوز، زن در ايران باستان، 1389ش، ص188.</ref> خانوادۀ اخلاقی خاستگاه دینی دارد و مناسبات خانوادگی بر اساس تعاون<ref>سورۀ مائده، آیۀ 2.</ref> و سرعت در خیرات،<ref>سورۀ آل عمران، آیۀ 114.</ref> اصل «مودت» و «رحمت»  شکل می‌یابد<ref>سورۀ روم، آیۀ 21.</ref> و دارای ساختار عمودی تعدیل‌یافته است. مناسبات زناشویی در این خانواده در قالب وفاداری عاطفی و تعهد جنسی نظم پیدا می‌کند<ref>رضی‌الدين، مكارم الاخلاق،1370ش، ص238.</ref> و موقعیت شوهری و پدری مركز اقتدار محسوب می‌شود.<ref>سورۀ نساء، آیۀ 34.</ref> مرد وظیفه دارد با رعایت مشورت‌های لازم، خانواده را مدیریت،<ref>مكارم شيرازى، تفسیر نمونه، 1366ش، ج3، ص370.</ref> نیازهای مادی<ref>پاينده، نهج الفصاحة، 1382ش، ص384.</ref> را تأمین و از فضای معنوی آن مراقبت کند.<ref>صدوق، امالی صدوق، 1400ق، ص577. </ref> در خانوادۀ اخلاقی، موقعیت [[بانو|بانویی]] و مادری، منبع آرامش است.<ref>سورۀ روم، آیۀ 21؛ سورۀ اعراف، آیۀ 189.</ref>در مقابل خانوادۀ دموکراتیک، دارای ساختار افقی است؛ یعنی قدرت در سطح اعضای خانواده پخش شده و فردیت اعضاء از برجستگی بیشتری برخوردار بوده و امور مشترك خانوادگی به‌شکل توافقی مدیریت می‌شود. به نظر پژوهشگران چنین خانواده‌ای، همسطح دیگر گروهای اجتماعی متزلزل بوده و دنیای غرب می‌كوشد آن را بر اساس «حقوق» حفظ كند؛ اما به‌دلیل حاکمیت بنیادهای مادی‌گرا و لذت‌طلبی، تعارض جدی با استحکام نهاد خانواده بر بنیاد حقوق و اخلاق اسلامی دارد. ازاین‌رو در این الگو، به‌طور طبیعی ازدواج در سطح قرارداد اجتماعی ساده، تنزل یافته و تولید مثل تا جایی اهمیت می‌یابد كه سبب شادكامی زن و مرد شود و مزاحمتی برای آنها ایجاد نکند. <ref>محبی، «مردمي‌شدن خانواده؛ فرايند آسيب‌ديدگي و بحران خانوادگي»، 1402ش، ص87-88.</ref>


==زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی==
==زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی==


خانوادۀ دموکراتیک، در بستر تجدد (مدرنيته) به وجود آمده که عنصر كانونی در اين تمدن، «لذت‌گرايي غریزی» است. از آن‌جایی‌که دسترسی به لذت‌های مادی احتیاج به امکانات اقتصادی دارد، دنیای مدرن بر بنیاد اصل سود و سرمایه بنا شده و به باور پژوهشگران ارزش‌های انسانی را با معیار پول و سرمایه ارزش‌گذاری می‌کند. از طرف دیگر روابط شخصی، پیوندهای خانوادگی، عشق و دوستی، علقه‌های همسایگی و اجتماعی همگی در سایۀ منافع شخصی تجاری، رنگ باخته‌<ref>تافلر، موج سوم، 1384ش، ص57.</ref> و منزلت‌های اجتماعی نیز با ملاک درآمدهای اقتصادی معنا پیدا کرده است. درچنین زمینه‌ای فرایند فروپاشی هویت ‌جنسیتی تشدید و خانوادۀ دموکراتیک غربی در زنجیره‌ای به‌هم‌پیوسته از آسیب‌ها گرفتار شده است.<ref>محبی، «مردمي‌شدن خانواده؛ فرايند آسيب‌ديدگي و بحران خانوادگي»، 1402ش، ص91-92.</ref>
خانوادۀ دموکراتیک، در بستر تجدد (مدرنیته) به وجود آمده که عنصر كانونی در این تمدن، «لذت‌گرایی غریزی» است. از آن‌جایی‌که دسترسی به لذت‌های مادی احتیاج به امکانات اقتصادی دارد، دنیای مدرن بر بنیاد اصل سود و سرمایه بنا شده و به باور پژوهشگران ارزش‌های انسانی را با معیار پول و سرمایه ارزش‌گذاری می‌کند. از طرف دیگر روابط شخصی، پیوندهای خانوادگی، عشق و دوستی، علقه‌های همسایگی و اجتماعی همگی در سایۀ منافع شخصی تجاری، رنگ باخته‌<ref>تافلر، موج سوم، 1384ش، ص57.</ref> و منزلت‌های اجتماعی نیز با ملاک درآمدهای اقتصادی معنا پیدا کرده است. درچنین زمینه‌ای فرایند فروپاشی هویت ‌جنسیتی تشدید و خانوادۀ دموکراتیک غربی در زنجیره‌ای به‌هم‌پیوسته از آسیب‌ها گرفتار شده است.<ref>محبی، «مردمي‌شدن خانواده؛ فرايند آسيب‌ديدگي و بحران خانوادگي»، 1402ش، ص91-92.</ref>


==مبنای نظری خانوادۀ دموکراتیک==
==مبنای نظری خانوادۀ دموکراتیک==


پژوهشگران معتقدند که خانوادۀ دموکراتیک، بر مبنای نظری انکار تفاوت‌های مرد و زن (تفاوت جنسیتی) استوار است؛ مردسالاری در کنار نژادپرستی و اشرافیت‌گرایی، از ویژگی‌های مهم تاریخ غرب بوده و باعث شده است که در غرب مدرن واکنش‌های تند علیه این تبعیض‏‌ها شکل‌ بگیرد و مساوات‌طلبی تبدیل به خواست عمومی شود. در کنار جنبش‌های فراگیر اجتماعی، جریان‌های فمینیستی نیز با شعار برابری جنسیتی به وجود آمد.<ref>محبی، «مردمي‌شدن خانواده؛ فرايند آسيب‌ديدگي و بحران خانوادگي»، 1402ش، ص92. </ref> فمينيست‌ها، با تأکيد بر این اندیشۀ «دوبووار» که انسان، زن زاده نمی‌شود بلکه در جامعه به زن تبدیل می‌شود، وظایف و ویژگی‌های مرد و زن را بخشی از یک ایدئولوژی دانستند.<ref>احمدی و تشکری، «تأثير خانواده در جامعه‌پذيری نقش‌های جنسيتی از دیدگاه اسلام و فمينيسم»، 1400ش، 54.</ref> به‌همین دلیل آنها در صدد یکسان‌سازی نقش‌های زن‌ و مرد بوده و جامعه‌پذیری جنسیتی در خانواده را از علت‌های اصلی نابرابری‌های جنسیتی در سطح خانواده و اجتماع تلقی می‌کنند.<ref>بستان، «جنسیت در خانواده از دیدگاه جامعه‌شناسی اسلامی»، 1397ش، ص55.</ref>  
پژوهشگران معتقدند که خانوادۀ دموکراتیک، بر مبنای نظری انکار تفاوت‌های مرد و زن (تفاوت جنسیتی) استوار است؛ مردسالاری در کنار نژادپرستی و اشرافیت‌گرایی، از ویژگی‌های مهم تاریخ غرب بوده و باعث شده است که در غرب مدرن واکنش‌های تند علیه این تبعیض‏‌ها شکل‌ بگیرد و مساوات‌طلبی تبدیل به خواست عمومی شود. در کنار جنبش‌های فراگیر اجتماعی، جریان‌های فمینیستی نیز با شعار برابری جنسیتی به وجود آمد.<ref>محبی، «مردمي‌شدن خانواده؛ فرايند آسيب‌ديدگي و بحران خانوادگي»، 1402ش، ص92. </ref> فمینیست‌ها، با تأکید بر این اندیشۀ «دوبووار» که انسان، زن زاده نمی‌شود بلکه در جامعه به زن تبدیل می‌شود، وظایف و ویژگی‌های مرد و زن را بخشی از یک ایدئولوژی دانستند.<ref>احمدی و تشکری، «تأثير خانواده در جامعه‌پذيری نقش‌های جنسيتی از دیدگاه اسلام و فمينيسم»، 1400ش، 54.</ref> به‌همین دلیل آنها در صدد یکسان‌سازی نقش‌های زن‌ و مرد بوده و جامعه‌پذیری جنسیتی در خانواده را از علت‌های اصلی نابرابری‌های جنسیتی در سطح خانواده و اجتماع تلقی می‌کنند.<ref>بستان، «جنسیت در خانواده از دیدگاه جامعه‌شناسی اسلامی»، 1397ش، ص55.</ref>  


==ویژگی‌ها==
==ویژگی‌ها==


از مهم‌ترین ویژگی‌های خانوادۀ دموکراتیک، زنانه‌شدن این نوع خانواده و فرزندسالاری است. پژوهشگران معتقدند که انکار تفاوت‌هاي نقش زن و مرد در فرايند دموکراتیک‌شدن خانواده در جهان اسلام، به‌تدریج به زنانه‌شدن خانواده و در نهایت به فرزندسالاری منجر می‌شود. نمودهاي چنین دگرگونی را می‌توان در موارد زیادی در خانواده‌های ایرانی مشاهده کرد. برای مثال در بسیاری از خانواده‌ها درآمدها، ارتباطات دوستانه و خانوادگي شوهر توسط همسرکنترل می‌شود. همچنین روابط خانوادگي به سمت طايفۀ مادري متمایل شده و فرزندان با خويشان مادري احساس همرنگي بيشتري دارند. فرزندسالاری در خانواده‌های دموکراتیک غربی کم‌تر است؛ زیرا با توجه به استقلال اقتصادی زنان، وقتی اقتدار مرد در ساختار خانواده می‌شکند، قدرت خانوادگی در میان زن و مرد توزیع شده و فرزندان با رویکرد مستقل‌شدن در اولین فرصت، جامعه‌پذیر می‌شوند و به کمک قوانین حقوقی می‌توانند منابع خود را تأمین کنند.<ref>محبی، «مردمي‌شدن خانواده؛ فرايند آسيب‌ديدگي و بحران خانوادگي»، 1402ش، ص94-95.</ref>
از مهم‌ترین ویژگی‌های خانوادۀ دموکراتیک، زنانه‌شدن این نوع خانواده و فرزندسالاری است. پژوهشگران معتقدند که انکار تفاوت‌های نقش زن و مرد در فرایند دموکراتیک‌شدن خانواده در جهان اسلام، به‌تدریج به زنانه‌شدن خانواده و در نهایت به فرزندسالاری منجر می‌شود. نمودهای چنین دگرگونی را می‌توان در موارد زیادی در خانواده‌های ایرانی مشاهده کرد. برای مثال در بسیاری از خانواده‌ها درآمدها، ارتباطات دوستانه و خانوادگی شوهر توسط همسرکنترل می‌شود. همچنین روابط خانوادگی به سمت طایفۀ مادری متمایل شده و فرزندان با خویشان مادری احساس همرنگی بیشتری دارند. فرزندسالاری در خانواده‌های دموکراتیک غربی کم‌تر است؛ زیرا با توجه به استقلال اقتصادی زنان، وقتی اقتدار مرد در ساختار خانواده می‌شکند، قدرت خانوادگی در میان زن و مرد توزیع شده و فرزندان با رویکرد مستقل‌شدن در اولین فرصت، جامعه‌پذیر می‌شوند و به کمک قوانین حقوقی می‌توانند منابع خود را تأمین کنند.<ref>محبی، «مردمي‌شدن خانواده؛ فرايند آسيب‌ديدگي و بحران خانوادگي»، 1402ش، ص94-95.</ref>


==اقتدار مردانه در خانوادۀ دموکراتیک==
==اقتدار مردانه در خانوادۀ دموکراتیک==


در سبک زندگی اسلامی، مهم‌ترین نقش مرد در ساختار خانواده، «قوامیت» یعنی تکیه‌گاه‌ بودن برای زن است.<ref>سورۀ نسا، آیۀ 4.</ref> اقتدار مرد از سنخ ولایت بوده و نه تنها حق استبداد در رأی را ندارد که باید با رعایت تمایلات و نیازهای دیگران، خانواده را مدیریت<ref>مكارم شيرازى، تفسیر نمونه، 1366ش، ج‏3، ص370.</ref>و معیشت آنها را از روزی حلال تأمین کند.<ref>سورۀ مؤمنون، آیۀ 51.</ref> از دیگر سو، جهاد زن، شکيبایى در برابر ناملايماتى است كه از همسر خود مي‌بیند.<ref>صدوق، من لایحضره الفقیه، 1413ق، ج‏3، ص439.</ref> انکار تفاوت‌های جنسیتی در خانوادۀ دموکراتیک اما باعث فروپاشی اقتدار مردانه در ساختار خانواده شده است. زیرا دموکراسی مستلزم برابری در تصمیم‌گیری بوده و فمینیست‌ها اقتدار مرد در خانواده را منشأ اصلی شکل‌گیری نظام‌های پدرسالار معرفی و مظلومیت تاریخی زنان را بر همین مبنا تفسیر می‌کنند. حذف اقتدار پدر در خانواده‌‌های غربی از یک سوی نظارت مرد بر اعضای خانواده را دچار مشکل کرد و از سوی دیگر برابری‌خواهی و عدم تمکین زنان، موجب افزایش طلاق و گسترش آسیب‌های جدی در غرب شد. در خانوادۀ اسلامی نیز اقتدار مرد تضعیف شد. <ref>محبی، «مردمي‌شدن خانواده؛ فرايند آسيب‌ديدگي و بحران خانوادگي»، 1402ش، ص94.</ref>
در سبک زندگی اسلامی، مهم‌ترین نقش مرد در ساختار خانواده، «قوامیت» یعنی تکیه‌گاه‌ بودن برای زن است.<ref>سورۀ نسا، آیۀ 4.</ref> اقتدار مرد از سنخ ولایت بوده و نه تنها حق استبداد در رأی را ندارد که باید با رعایت تمایلات و نیازهای دیگران، خانواده را مدیریت<ref>مكارم شيرازى، تفسیر نمونه، 1366ش، ج‏3، ص370.</ref>و معیشت آنها را از روزی حلال تأمین کند.<ref>سورۀ مؤمنون، آیۀ 51.</ref> از دیگر سو، جهاد زن، شکیبایى در برابر ناملایماتى است كه از همسر خود می‌بیند.<ref>صدوق، من لایحضره الفقیه، 1413ق، ج‏3، ص439.</ref> انکار تفاوت‌های جنسیتی در خانوادۀ دموکراتیک اما باعث فروپاشی اقتدار مردانه در ساختار خانواده شده است. زیرا دموکراسی مستلزم برابری در تصمیم‌گیری بوده و فمینیست‌ها اقتدار مرد در خانواده را منشأ اصلی شکل‌گیری نظام‌های پدرسالار معرفی و مظلومیت تاریخی زنان را بر همین مبنا تفسیر می‌کنند. حذف اقتدار پدر در خانواده‌‌های غربی از یک سوی نظارت مرد بر اعضای خانواده را دچار مشکل کرد و از سوی دیگر برابری‌خواهی و عدم تمکین زنان، موجب افزایش طلاق و گسترش آسیب‌های جدی در غرب شد. در خانوادۀ اسلامی نیز اقتدار مرد تضعیف شد. <ref>محبی، «مردمي‌شدن خانواده؛ فرايند آسيب‌ديدگي و بحران خانوادگي»، 1402ش، ص94.</ref>


==هویت زن در خانوادۀ دموکراتیک==
==هویت زن در خانوادۀ دموکراتیک==
خط ۳۱: خط ۳۱:
پژوهشگران معتقدند که از برجسته‌ترین نمادهای فرهنگ خانوادۀ دموکراتیک، تشابه نقش (وظایف و مسئولیت‌ها) زن و مرد بوده که از جهات مختلف، نهاد خانواده‌ را در کل جهان از جمله کشورهای اسلامی با مشکلات زیر مواجه می‌کند:  
پژوهشگران معتقدند که از برجسته‌ترین نمادهای فرهنگ خانوادۀ دموکراتیک، تشابه نقش (وظایف و مسئولیت‌ها) زن و مرد بوده که از جهات مختلف، نهاد خانواده‌ را در کل جهان از جمله کشورهای اسلامی با مشکلات زیر مواجه می‌کند:  


==1. تحقير نقش‌های مادری و همسری==
==1. تحقیر نقش‌های مادری و همسری==


در نگرش اسلامی نقش‌های زنانه معطوف به جایگاه زن در نظام خلقت تعریف شده و زن تجلی مهر الهی بوده که در کانون عاطفی خانواده قرارگرفته است. انجام وظایف همسری و مادری توسط زن خانواده، عبادت در راه خدا محسوب ‌می‌شود؛<ref>علاسوند، «اگر زن نباشی (ضرورت نگاه نظام‌مند به الگوی شخصیت زن مسلمان)»، 1386ش، ص39.</ref> اما در نگاه مدرن که هدف زندگی در سطح لذت‌‌های مادی تقلیل یافته، زنان منزلت اجتماعی را در میزان درآمد شغلی دنبال می‌کنند و نقش‌های مادری و همسری را بزرگترین مانع در این راه می‌دانند. آنان با منطق دموکراسی برای برداشتن این موانع از یک سوی به تحقیر این نقش‌ها پرداخته و آنها را در آشپزخانه ماندن و کهنه‌شستن می‌نامند و از سوي ديگر، اهميت اشتغال را با هويت انساني‏ زنان همسان معرفی کرده‌اند.<ref>مهدوي، «مصاحبه علمي: خوانش انتقادي اشتغال زنان»، 1383ش.</ref>
در نگرش اسلامی نقش‌های زنانه معطوف به جایگاه زن در نظام خلقت تعریف شده و زن تجلی مهر الهی بوده که در کانون عاطفی خانواده قرارگرفته است. انجام وظایف همسری و مادری توسط زن خانواده، عبادت در راه خدا محسوب ‌می‌شود؛<ref>علاسوند، «اگر زن نباشی (ضرورت نگاه نظام‌مند به الگوی شخصیت زن مسلمان)»، 1386ش، ص39.</ref> اما در نگاه مدرن که هدف زندگی در سطح لذت‌‌های مادی تقلیل یافته، زنان منزلت اجتماعی را در میزان درآمد شغلی دنبال می‌کنند و نقش‌های مادری و همسری را بزرگترین مانع در این راه می‌دانند. آنان با منطق دموکراسی برای برداشتن این موانع از یک سوی به تحقیر این نقش‌ها پرداخته و آنها را در آشپزخانه ماندن و کهنه‌شستن می‌نامند و از سوی دیگر، اهمیت اشتغال را با هویت انسانی‏ زنان همسان معرفی کرده‌اند.<ref>مهدوي، «مصاحبه علمي: خوانش انتقادي اشتغال زنان»، 1383ش.</ref>


==2. اولویت‌یافتن اشتغال زنان==
==2. اولویت‌یافتن اشتغال زنان==


خانوادۀ دموکراتیک به‌دلیل خاستگاه و ریشۀ آن در فرهنگ سرمایه‌داری، اقتصاد محور بوده و معیار ارزش‌گزاری جایگاه زن و شوهر، پول است<ref>محبی، «مردمي‌شدن خانواده؛ فرايند آسيب‌ديدگي و بحران خانوادگي»، 1402ش، ص97.</ref> که در تعارض آشکار با الگوی خانوادۀ اسلامی قرار دارد. در این نگاه بر خلاف نگاه اسلامی؛ ثروت مادی زن، جایگزین اصالت خانوادگی او شده، درآمدزایی همسر مهم‌تر از نقش همسری و مادری او دانسته می‌شود. از سوی دیگر اشتغال با تحصیلات رابطۀ مستقیم دارد. خانواده‌ها در گذشته دخترها را براي مادري، همسري و خانه‌داري و پسرها را براي مهارت‏هاي شغلي مورد نیاز آموزش مي‏دادند، اما در خانوادۀ دموکراتیک، دختران و پسران، به‌صورت یکسان و برای اشتغال تربیت می‌شوند.<ref>مهدوي، «مصاحبه علمي: خوانش انتقادي اشتغال زنان»، 1383ش. </ref>  
خانوادۀ دموکراتیک به‌دلیل خاستگاه و ریشۀ آن در فرهنگ سرمایه‌داری، اقتصاد محور بوده و معیار ارزش‌گزاری جایگاه زن و شوهر، پول است<ref>محبی، «مردمي‌شدن خانواده؛ فرايند آسيب‌ديدگي و بحران خانوادگي»، 1402ش، ص97.</ref> که در تعارض آشکار با الگوی خانوادۀ اسلامی قرار دارد. در این نگاه بر خلاف نگاه اسلامی؛ ثروت مادی زن، جایگزین اصالت خانوادگی او شده، درآمدزایی همسر مهم‌تر از نقش همسری و مادری او دانسته می‌شود. از سوی دیگر اشتغال با تحصیلات رابطۀ مستقیم دارد. خانواده‌ها در گذشته دخترها را برای مادری، همسری و خانه‌داری و پسرها را برای مهارت‏های شغلی مورد نیاز آموزش می‏دادند، اما در خانوادۀ دموکراتیک، دختران و پسران، به‌صورت یکسان و برای اشتغال تربیت می‌شوند.<ref>مهدوي، «مصاحبه علمي: خوانش انتقادي اشتغال زنان»، 1383ش. </ref>  


==3. تغییر جایگاه خانه==
==3. تغییر جایگاه خانه==


در سبک زندگی اسلامی «خانه»، محل آسایش، آرامش،<ref>سورۀ نحل، آیۀ 80.</ref> معنویت‌گرایی<ref>سورۀ احزاب، آیۀ 34.</ref> و فضای عاطفی است که در فرهنگ فارسی «مأوا» نامیده می‌شود.<ref>جمعی از نویسندگان، مجموعه مقالات آسیب‌های اجتماعی ایران، 1389ش، ص41.</ref> از طرف دیگر زن، کانون عاطفه و عامل دلبستگی‌ها در خانه بوده و رمز اصلي ازدواج‌‌هاي ناموفق ناشی از ناکامي زوجين در دستيابي‌ به شيوه‌هاي مؤثر دادوستد عاطفي است؛<ref>شرفي، خانواده معتدل (آناتومي خانواده)، 1388ش، ص52.</ref> اما در خانوادۀ دموکراتیک، به‌دلیل تحقیر نقش مادری و جذب زنان در بازار کار، کانون محبت در نهاد خانواده آسیب دیده و خانه تبدیل به «خوابگاه» می‌شود.<ref>محبی، «مردمي‌شدن خانواده؛ فرايند آسيب‌ديدگي و بحران خانوادگي»، 1402ش، ص97.</ref> در خانوادۀ دموکراتیک، زن و شوهر وقتی از کار برمی‌گردند، هرکدام در صدد رفع خستگی‌های ناشی از اشتغال در بیرون هستند و به اعضای بیمار و سالمندان، به‌ویژه کودکان توجه لازم نمی‌شود. در حالی‌که بچه‌ها در سنین کودکی نیاز به حضور فیزیکی مادر دارند و هيچ‌ جايگزيني‌ براي‌ مادر تصور نمی‌شود.<ref>محبی، «مردمي‌شدن خانواده؛ فرايند آسيب‌ديدگي و بحران خانوادگي»، 1402ش، ص98.</ref>
در سبک زندگی اسلامی «خانه»، محل آسایش، آرامش،<ref>سورۀ نحل، آیۀ 80.</ref> معنویت‌گرایی<ref>سورۀ احزاب، آیۀ 34.</ref> و فضای عاطفی است که در فرهنگ فارسی «مأوا» نامیده می‌شود.<ref>جمعی از نویسندگان، مجموعه مقالات آسیب‌های اجتماعی ایران، 1389ش، ص41.</ref> از طرف دیگر زن، کانون عاطفه و عامل دلبستگی‌ها در خانه بوده و رمز اصلی ازدواج‌‌های ناموفق ناشی از ناکامی زوجین در دستیابی‌ به شیوه‌های مؤثر دادوستد عاطفی است؛<ref>شرفي، خانواده معتدل (آناتومي خانواده)، 1388ش، ص52.</ref> اما در خانوادۀ دموکراتیک، به‌دلیل تحقیر نقش مادری و جذب زنان در بازار کار، کانون محبت در نهاد خانواده آسیب دیده و خانه تبدیل به «خوابگاه» می‌شود.<ref>محبی، «مردمي‌شدن خانواده؛ فرايند آسيب‌ديدگي و بحران خانوادگي»، 1402ش، ص97.</ref> در خانوادۀ دموکراتیک، زن و شوهر وقتی از کار برمی‌گردند، هرکدام در صدد رفع خستگی‌های ناشی از اشتغال در بیرون هستند و به اعضای بیمار و سالمندان، به‌ویژه کودکان توجه لازم نمی‌شود. در حالی‌که بچه‌ها در سنین کودکی نیاز به حضور فیزیکی مادر دارند و هیچ‌ جایگزینی‌ برای‌ مادر تصور نمی‌شود.<ref>محبی، «مردمي‌شدن خانواده؛ فرايند آسيب‌ديدگي و بحران خانوادگي»، 1402ش، ص98.</ref>


==مناسبات اعضای خانوادۀ دموکراتیک==
==مناسبات اعضای خانوادۀ دموکراتیک==
خط ۵۵: خط ۵۵:
===2. افزایش طلاق و کاهش جمعیت===
===2. افزایش طلاق و کاهش جمعیت===


بر اساس تحقیقات پژوهشگران، از پیامدهای مهم مناسبات حاکم بر خانوادۀ دموکراتیک، افزایش طلاق و کاهش جمعیت است؛ زنان و مردان امروزی وقتی ناسپاسی از همدیگر و از فرزندان خود می‌بینند، طلاق را بهترین گزینه در نظر گرفته و پرورش فرزند را عمل غیر منطقی تلقی می‌کنند. این نوع خانواده شعار «فرزند کمتر زندگي با لذت‌تر» را در افکار عمومی منطقی جلوه داده و تمایلات طبیعی مادرشدن و پدربودن را در انسان‌ مدرن‌شده، سرکوب می‌کند. پژوهشگران یکی از عوامل افزایش طلاق در ایران را نیز گسترش تمایلات به خانوادۀ دموکراتیک در جامعه می‌دانند. برای مثال ميزان طلاق‌هاي ثبت شده در ایران در 1375ش نسبت به ازدواج‌های ثبت شده 8/7% بوده‌ که این میزان در مهرماه 1391ش به 16.3 درصد افزایش یافته است.<ref>محبی، «مردمي‌شدن خانواده؛ فرايند آسيب‌ديدگي و بحران خانوادگي»، 1402ش، ص100.</ref>
بر اساس تحقیقات پژوهشگران، از پیامدهای مهم مناسبات حاکم بر خانوادۀ دموکراتیک، افزایش طلاق و کاهش جمعیت است؛ زنان و مردان امروزی وقتی ناسپاسی از همدیگر و از فرزندان خود می‌بینند، طلاق را بهترین گزینه در نظر گرفته و پرورش فرزند را عمل غیر منطقی تلقی می‌کنند. این نوع خانواده شعار «فرزند کمتر زندگی با لذت‌تر» را در افکار عمومی منطقی جلوه داده و تمایلات طبیعی مادرشدن و پدربودن را در انسان‌ مدرن‌شده، سرکوب می‌کند. پژوهشگران یکی از عوامل افزایش طلاق در ایران را نیز گسترش تمایلات به خانوادۀ دموکراتیک در جامعه می‌دانند. برای مثال میزان طلاق‌های ثبت شده در ایران در 1375ش نسبت به ازدواج‌های ثبت شده 8/7% بوده‌ که این میزان در مهرماه 1391ش به 16.3 درصد افزایش یافته است.<ref>محبی، «مردمي‌شدن خانواده؛ فرايند آسيب‌ديدگي و بحران خانوادگي»، 1402ش، ص100.</ref>


===3. افرایش بی‌خانمانی===
===3. افرایش بی‌خانمانی===
خط ۶۳: خط ۶۳:
===4. افزایش بزهکاری‌های اجتماعی===
===4. افزایش بزهکاری‌های اجتماعی===


به‌دلیل فروپاشی نهاد خانواده در غرب و افرایش تمایلات خانوادۀ دموکراتیک، روحیۀ مجردزیستی و فرار از مسئولیت‌های خانوادگی میان زنان و مردان افزایش پیدا کرده و این مسئله به نظر کارشناسان امور خانواده باعث افزایش بزه‌کاری‌های اجتماعی می‌شود. تحقیقات نشان می‌دهد که مردان جوان و مجرد هميشه در سراسر جهان تهديدي براي خود و جامعه هستند؛ چنین مردانی به خشونت، پرخاش و بي‌بندو‌باري بيشتري تمايل دارند. همچنين بيشتر آنها از بيماري، سانحه يا حوادث نابهنگام مي‌ميرند. آنان اکثريت منحرفان، تبهکاران و خلافکاران را تشکيل مي‌دهند.<ref>محبی، «مردمي‌شدن خانواده؛ فرايند آسيب‌ديدگي و بحران خانوادگي»، 1402ش، ص100.</ref>
به‌دلیل فروپاشی نهاد خانواده در غرب و افرایش تمایلات خانوادۀ دموکراتیک، روحیۀ مجردزیستی و فرار از مسئولیت‌های خانوادگی میان زنان و مردان افزایش پیدا کرده و این مسئله به نظر کارشناسان امور خانواده باعث افزایش بزه‌کاری‌های اجتماعی می‌شود. تحقیقات نشان می‌دهد که مردان جوان و مجرد همیشه در سراسر جهان تهدیدی برای خود و جامعه هستند؛ چنین مردانی به خشونت، پرخاش و بی‌بندو‌باری بیشتری تمایل دارند. همچنین بیشتر آنها از بیماری، سانحه یا حوادث نابهنگام می‌میرند. آنان اکثریت منحرفان، تبهکاران و خلافکاران را تشکیل می‌دهند.<ref>محبی، «مردمي‌شدن خانواده؛ فرايند آسيب‌ديدگي و بحران خانوادگي»، 1402ش، ص100.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
خط ۷۰: خط ۷۰:


*قرآن کریم.
*قرآن کریم.
*احمدی، فاطمه و تشکری، زهرا، «تأثير خانواده در جامعه‌پذيری نقش‌های جنسيتی از دیدگاه اسلام و فمينيسم»، مجله پژوهش‌های اسلامی جنسيت و خانواده، سال چهارم، شمارۀ ششم، بهار و تابستان 1400ش.
*احمدی، فاطمه و تشکری، زهرا، «تأثیر خانواده در جامعه‌پذیری نقش‌های جنسیتی از دیدگاه اسلام و فمینیسم»، مجله پژوهش‌های اسلامی جنسیت و خانواده، سال چهارم، شمارۀ ششم، بهار و تابستان 1400ش.
*بستان، حسین، «جنسیت در خانواده از دیدگاه جامعه‌شناسی اسلامی»، فصلنامۀ تحقیقات بنیادین علوم انسانی، شمارۀ 13، 1397ش.
*بستان، حسین، «جنسیت در خانواده از دیدگاه جامعه‌شناسی اسلامی»، فصلنامۀ تحقیقات بنیادین علوم انسانی، شمارۀ 13، 1397ش.
*بوذری‌نژاد، یحیی و اقبالی، ابوالفضل، «هویت جنسیتی زنانه (زنانگی) در سیرۀ حضرت زهرا»، مجلۀ زن در توسعه و سیاست، دورۀ 21، شماره 2، 1402ش.
*بوذری‌نژاد، یحیی و اقبالی، ابوالفضل، «هویت جنسیتی زنانه (زنانگی) در سیرۀ حضرت زهرا»، مجلۀ زن در توسعه و سیاست، دورۀ 21، شماره 2، 1402ش.
*پاينده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه؛ مجموعه كلمات قصار حضرت رسول، تهران، دنياى دانش، 1382ش.
*پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه؛ مجموعه كلمات قصار حضرت رسول، تهران، دنیاى دانش، 1382ش.
*تافلر، الوین، موج سوم، ترجمه شهیندخت خوارزمی، تهران، نشر علم، 1384ش.
*تافلر، الوین، موج سوم، ترجمه شهیندخت خوارزمی، تهران، نشر علم، 1384ش.
*جمعی از نویسندگان، مجموعه مقالات آسیب‌های اجتماعی ایران، تهران، انجمن جامعه‌شناسان ایران، 1389ش.
*جمعی از نویسندگان، مجموعه مقالات آسیب‌های اجتماعی ایران، تهران، انجمن جامعه‌شناسان ایران، 1389ش.
*رضى‌الدين، حسن، مكارم الأخلاق‏، قم، رضى‏.1370ش.
*رضى‌الدین، حسن، مكارم الأخلاق‏، قم، رضى‏.1370ش.
*شرفي، محمدرضا، خانواده معتدل (آناتومي خانواده)، تهران، انجمن اوليا و مربيان، 1388ش.
*شرفی، محمدرضا، خانواده معتدل (آناتومی خانواده)، تهران، انجمن اولیا و مربیان، 1388ش.
*صدوق، محمد بن على، امالی صدوق، بیروت، اعلمی، 1400ق.
*صدوق، محمد بن على، امالی صدوق، بیروت، اعلمی، 1400ق.
*صدوق، محمد بن على، من لايحضره الفقيه، قم، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعۀ مدرسين حوزۀ علميه قم، 1413ق.
*صدوق، محمد بن على، من لایحضره الفقیه، قم، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعۀ مدرسین حوزۀ علمیه قم، 1413ق.
*علاسوند، فریبا، اگر زن نباشی (ضرورت نگاه نظام‌مند به الگوی شخصیت زن مسلمان)، مجلۀ خردنامۀ همشهری، شمارۀ 16، تیر 1386ش.
*علاسوند، فریبا، اگر زن نباشی (ضرورت نگاه نظام‌مند به الگوی شخصیت زن مسلمان)، مجلۀ خردنامۀ همشهری، شمارۀ 16، تیر 1386ش.
*عنبرسوز، مريم، زن در ايران باستان، تهران، روشنگران و مطالعات زنان، 1389ش.
*عنبرسوز، مریم، زن در ایران باستان، تهران، روشنگران و مطالعات زنان، 1389ش.
*فاکس، جلووف، «زنان و آیندۀ خانواده، بررسی بنیادهای جنبش فمینیستی»، ترجمۀ اصغر افتخاری و محمدتراهی، مجله کتاب زنان، شمارۀ 1381ش.  
*فاکس، جلووف، «زنان و آیندۀ خانواده، بررسی بنیادهای جنبش فمینیستی»، ترجمۀ اصغر افتخاری و محمدتراهی، مجله کتاب زنان، شمارۀ 1381ش.  
*کاوه، محمد، آسیب‌شناسی بیماری‌های اجتماعی، تهران، جامعه‌شناسان، 1391ش.
*کاوه، محمد، آسیب‌شناسی بیماری‌های اجتماعی، تهران، جامعه‌شناسان، 1391ش.
*محبی، محمدعارف، «مردمي شدن خانواده؛ فرايند آسيبديدگي و بحران خانوادگي»، مجلۀ معرفت فرهنگی، سال پانزدهم، شمارۀ 57، زمستان 1402ش
*محبی، محمدعارف، «مردمی شدن خانواده؛ فرایند آسیبدیدگی و بحران خانوادگی»، مجلۀ معرفت فرهنگی، سال پانزدهم، شمارۀ 57، زمستان 1402ش
*مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالکتاب الاسلامية، 1353ش.
*مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتاب الاسلامیة، 1353ش.
*مهدوي، محمدصادق، «مصاحبۀ علمي: خوانش انتقادي اشتغال زنان»، مجلۀ حوراء، شمارۀ 8، آبان و آذر 1383ش.  
*مهدوی، محمدصادق، «مصاحبۀ علمی: خوانش انتقادی اشتغال زنان»، مجلۀ حوراء، شمارۀ 8، آبان و آذر 1383ش.  
[[رده: ویکی‌زندگی]]
[[رده: ویکی‌زندگی]]
[[رده: ازدواج]]
[[رده: ازدواج]]
۲٬۰۹۲

ویرایش