اژدها؛ جانور افسانهای به شکل خزندهای با توانایی پرواز
اژدها موجودی افسانهای است که بالهای بزرگ، چنگالهای قوی و دم بلند داشته و از دهانش آتش بیرون میآید.[۱] در زبان فارسی به اژدها، «اژدر» و «اژدرها» نیز گفته میشود.
رابطه اژدها و مار
اژدها معمولا بهعنوان نماد شر و بدی و بهشکل مار غولپیکری ترسیم میشود.[۲] بسیاری از افسانهها و ادبیات عامه، اژدها را با مار، یکی دانستهاند. در اساطیر، مار بهصورت اژدهای غولپیکر و عجیبالخلقه توصیف شده است.[۳]
اژدها در فرهنگ ایرانی
در اساطیر هندوایرانی، اژدها عامل خشکسالی انگاشته میشد و بارش ابرها زمانی آغاز میشد که قهرمان، اژدها را میکشت. نام دیو خشکسالی در اوستا، «اپَوشه» و «ورثه» است. در اوستا، اژدها موجودی غولآسا، انسانخوار و دشمن خوبی و آیین زرتشت است. دربارهی این اژدها در ادبیات زرتشتی و مانوی بیشتر از اوستا داستان بیان شده است. تصویر اژدها در باورهای مانوی، متأثر از باورهای مردم بینالنهرین بوده و به شکل یک موجود آبزی ترسیم شده است. معروفترین واژهی هندوایرانی برای اژدها، «اَهی» در هند (بهمعنی مار) و «اَژی» در اوستا (بهمعنی مار و اژدها) است.[۴]
اژدها در نگارگری ایرانی
شکل اژدها در گذر زمان از طرحهای ساده مانند مار، شروع شده و به شکلهای پیچیدهتر، ارتقا یافته است.
اژدها-مار؛ اژدها در این حالت، بهصورت ماری عظیمالجثه، خزنده، پیچان، با ظاهری هراسناک و مهاجم تصویر شده است.
اژدها-مار چهارپا؛ این اژدها شبیه چهارپایان است، اما بدن مارگونهی خود را حفظ کرده است. در نگارهای از هشتم قمری، صحنهی نبرد بهرام گور با چنین اژدهایی، ترسیم شده است.
اژدها-مار دو پا؛ در این اژدها، دو پا به قسمت جلویی بدن او افزوده شده و قسمت انتهایی بدن اژدها حالت خزنده بودن خود را حفظ کرده است. در نسخهای از شاهنامه (۱۲۱۵ق) چنین اژدهایی در حال نبرد با رستم، ترسیم است.
اژدها-مار دوپای بالدار؛ در فرایند تکامل ساختاری اژدها، دو بال به او افزوده شده که توانایی حرکت و هجوم بیشتری به او داده است. این اژدها دو پای قطور دارد که هر کدام به یک بال متصل است. سر او شاخدار و پنجههای او تیز است و از دهانش آتش بیرون میآید. در نگارهای از سدهی دوازدهم قمری، اژدها-مار بالداری در حال پیکار با اسفندیار، ترسیم شده است.
اژدها-مار چندسر؛ در سیر تکاملی اژدها، اژدها-مارهایی ترسیم شدهاند که چند سر و ظاهری ترسناک دارند. در نگارهای از پنج گنج نظامی، ماهان سوار بر اژدهای هفت سر بالدار، نشان داده شده که چهار پا دارد. در این تصویر، اژدها رام ماهان شده است.[۵]
مفهوم اژدها در چین
کشور چین به سرزمین اژدها معروف است و اژدها و تصویر آن در تمام هنرهای سنتی چین، حضور پررنگی دارد.[۶] برای مردم چین، اژدهای امپراطوری، اولین حیوان نیکخواه در میان چهار حیوان مقدس (اژدها، ققنوس، اسب تکشاخ و لاکپشت) است. اژدها، نمادی از استقامت، قدرت آسمانی و خردمندی است. اژدهای چینی ۱۱۷ فلس دارد که ۸۱ فلس از یانگ و ۳۶ فلس از یین انرژی میگیرند. تنها، اژدهای آسمانی بزرگ دارای تمام انرژی یانگ است.[۷] اژدهای چینی با خود ثروت، خوشبختی و باران به ارمغان میآورد. اژدهای چینی، نماد قدرت، شجاعت و قهرمانی است. او بر تمام مشکلات و سختیها فائق آمده و پرانرژی، خوشبین، زیرک، جاهطلب و زیبا است. مردم چین او را دوست داشته و برای بارش باران نزد او دعا میکنند.[۸] اژدهای چینی، بیآزار و مقدس بوده و از شرق محافظت میکند. در چین، باران شدید به باران اژدها معروف است.[۹]
اژدها در ادبیات فارسی
در برخی از آثار کهن فارسی، مارهای بزرگ با طول ۳۰ گز و عمر ۱۰۰ سال، اژدها ناميده شدهاند. چشم تیزبین و بدون پلک این مار برای محافظت از گنج، مناسب است.[۱۰] در شاهنامه، درفش پهلوانان و بهويژه رستم، اژدها پیکر است.[۱۱] در اوستا آمده است که گرشاسپ، اژدهای زهرآگین و زردفام با زهری به بلندی یک نیزه و دندانهایی به بزرگی بازوهای یک انسان و شاخی به بلندی تنهی درخت را کشته است.[۱۲] در ایران باستان، بسیاری از پهوانان، صورت اژدها را بر سر نیزهی خود میکردند و رومیان آن را از ایرانیان تقلید کردند.[۱۳] در اساطیر بینالنهرین نیز مظهر مزدوک، نقش اژدها است. اژدها در این داستانها نماد استبداد، خشکسالی و هرج و مرج است.[۱۴] در این داستانها، این موجود خیالی دو بال داشته و از دهانش آتش بیرون میآید.[۱۵] در برخی از قصههای ایرانی، اژدها نرمخو بوده و غیر مستقیم راه نجات را به آدمیان نشان میداد.[۱۶] اژدها در بعضی از داستانها بهصورت شیر، ماهی یا غول است.[۱۷] پریان و دیوها نیز در داستانها، شکل اژدها دارند.[۱۸] معمولا راه رهایی قهرمان از دست اژدها، ریختن خون اژدها است.[۱۹] در ادبیات عرفانی، اژدها گاهی دشمنی است که از درون انسان سر بر آورده و او را گمراه میکند و باعث عذاب انسان میشود[۲۰] و حتی موجب اخراج آدمی از بهشت میگردد[۲۱] و گاهی دوستی است که همچون عصای موسی، جادوگران را شکست میدهد و مارها را میخورد.[۲۲]
پانویس
- ↑ عمید، فرهنگ فارسی، ذیل واژه اژدها.
- ↑ طاهری، «سیر تحول و طبقهبندی اژدها در نگارگری ایرانی»، ۱۳۸۸ش، ص۷.
- ↑ دوبوکور، رمزهای زنده جان، ۱۳۷۳ش، ص۴۱.
- ↑ Encyclopaedia Iranic, 2012, III, P191.
- ↑ طاهری، «سیر تحول و طبقهبندی اژدها در نگارگری ایرانی»، ۱۳۸۸ش، ص۷.
- ↑ رستگارفسائی، اژدها در اساطیر ایران، ۱۳۷۹ش، ص۱۶.
- ↑ Hann, Dragons Unicorns and Phoenixes-Origin and Continuity of Technique and Motif, 2004, P34.
- ↑ Werner, Myths and Legends of China, 2005, P301-302.
- ↑ رادفر، تعامل ادبیات و هنر در مکتب اصفهان، ۱۳۸۵ش، ص۳۴.
- ↑ قزوینی، عجائب المخلوقات و غرائب الموجودات، ۱۳۶۱ش، ص۱۴۰.
- ↑ هندرسن، اساطیر باستانی انسان و سمبولهایش، ۱۳۵۷ش، ص۱۰۸.
- ↑ عناصری، شناخت اساطیر ایران بر اساس طومار نقالان، ۱۳۷۰ش، ص۴۵.
- ↑ درویش، گامی در اساطیر، ۱۳۵۵ش، ص۶۵.
- ↑ جابز، کتاب اول جانوران، ۱۳۷۰ش، ص۱۴۰.
- ↑ ساندرزمان، بهشت و دوزخ در اساطیر بینالنهرین، ۱۳۷۳ش، ص۸۷.
- ↑ انجوی شیرازی، مردم و شاهنامه، ۱۳۵۴ش، ص۳۶۲.
- ↑ انجوی شیرازی، قصههای ایرانی، ۱۳۵۲ش، ص۹۹و۱۸۰؛ انجوی شیرازی، گل به صنوبر چه کرد، ۱۳۵۷ش، ص۷-۲۳.
- ↑ طرسوسی، دارابنامه، ۱۳۴۴ش، ج۱، ص۱۹۱؛ خواجوی کرمانی، سامنامه، ۱۳۱۹ق، ج۲، ص۱۸۹.
- ↑ انجوی شیرازی، قصههای ایرانی، ۱۳۵۲ش، ص۱۴۷.
- ↑ مولوی، مثنوی معنوی، ۱۳۳۴ش، دفتر سوم، ص۵۶-۶۰؛ ابوالقاسم حکیم سمرقندی، السوادالاعظم، ۱۳۴۸ش، ص۸۳؛ غزالی، کیمیای سعادت، ۱۳۶۱ش، ج۱، ص۹۵.
- ↑ طبری، تاریخ، ۱۹۶۴م، ج۱، ص۸۶.
- ↑ محمد بن منور، اسرارالتوحید، ۱۳۴۸ش، ص۱۹۹-۲۰۰.
منابع
- ابوالقاسم حکیم سمرقندی، اسحاق، سوادالاعظم، بهتحقیق عبدالحی حبیبی، تهران، [بینا]، ۱۳۴۸ش.
- انجوی شیرازی، ابوالقاسم، مردم و شاهنامه، تهران، رادیو تلویزیون ملی ایران-مرکز فرهنگ مردم، ۱۳۵۴ش.
- انجوی شیرازی، ابوالقاسم، قصههای ایرانی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۵۲ش.
- انجوی شیرازی، ابوالقاسم، گل به صنوبر چه کرد، تهران، امیرکبیر، ۱۳۵۷ش.
- جابز، گرترود، کتاب اول جانوران، بهترجمه محمدرضا بقاپور، تهران، مرکز، ۱۳۷۰ش.
- خواجوی کرمانی، سامنامه، بهتحقیق اردشیر بنشاهی، بمبئی، [بینا]، ۱۳۱۹ق.
- درویش، محمدرضا، گامی در اساطیر، اصفهان، بابک، ۱۳۵۵ش.
- دوبوکور، مونیک، رمزهای زنده جان، بهترجمه جلال ستاری، تهران، مرکز نشر، چ۱، ۱۳۷۳ش.
- رادفر، ابوالقاسم، تعامل ادبیات و هنر در مکتب اصفهان، تهران، فرهنگستان هنر، چ۱، ۱۳۸۵ش.
- رستگار فسائی، منصور، اژدها در اساطیر ایران، تهران، طوس، چ۲، ۱۳۷۹ش.
- ساندرزمان، ک.، بهشت و دوزخ در اساطیر بینالنهرین، بهترجمه ابوالقاسم اسماعیلپور، تهران، فکر روز، ۱۳۷۳ش.
- طاهری، علیرضا، «سیر تحول و طبقهبندی اژدها در نگارگری ایرانی»، مطالعات هنر اسلامی، دوره ۵، شماره ۱۰، بهار و تابستان ۱۳۸۸ش.
- طبری، تاریخ، بهتحقیق دخویه، لیدن، [بینا]، ۱۹۶۴م.
- طرسوسی، محمد، دارابنامه، بهتحقیق ذبیحالله صفا، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۴ش.
- عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۱ش.
- عناصری، جابر، شناخت اساطیر ایران بر اساس طومار نقالان، تهران، سروش، ۱۳۷۰ش.
- غزالی، محمد، کیمیای سعادت، بهتحقیق حسین خدیوجم، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۶۱ش.
- قزوینی، زکریا محمد بن محمود، عجائب المخلوقات و غرائب الموجودات، بهتحقیق نصرالله سبوحی، تهران، [بینا]، ۱۳۶۱ش.
- محمد بن منور، اسرارالتوحید، بهتحقیق ذبیحالله صفا، تهران، امیرکبیر، ۱۳۴۸ش.
- مولوی، مثنوی معنوی، بهتحقیق نیکلسن، تهران، امیرکبیر، ۱۳۳۴ش.
- هندرسن، جوزف، اساطیر باستانی انسان و سمبولهایش، بهترجمه ابوطالب صارمی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۵۷ش.
- Encyclopaedia Iranica, Persica Press, 2012.
- Hann, M. A., Dragons Unicorns and Phoenixes-Origin and Continuity of Technique and Motif, University Gallery Leeds, 2004.
- Werner, E. T. C., Myths and Legends of China, Hellingman Press, 2005.