بدون خلاصۀ ویرایش
مهدی مهدوی (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
==مفهومشناسی== | ==مفهومشناسی== | ||
===دین در لغت=== | ===دین در لغت=== | ||
دیدگاههای گوناگون واژهشناسان | دیدگاههای گوناگون واژهشناسان دربارۀ اصالت و معنای دین در سه دستۀ کلی جای میگیرد: 1ـ از اصل آرامی عبری، بهمعنای حساب؛ 2ـ دارای اصالت [[زبان عربی|عربی]] و بهمعنای عادت یا استعمال؛ 3ـ واژهای [[زبان فارسی|فارسی]] بهمعنای دیانت.<ref>[https://www.vajehyab.com/dehkhoda/%D8%AF%DB%8C%D9%86-2 دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه دین.]</ref> بههمین ترتیب، واژۀ «دین» با مفاهیم حکم و قضا، رسم و عادت، [[شریعت]] و [[مذهب]] همبستگی دارد.<ref>مصباح یزدی، رابطه علم و دین، 1392ش، ص80.</ref> | ||
===دین در اصطلاح=== | ===دین در اصطلاح=== | ||
خط ۹: | خط ۹: | ||
* دین، مجموعهای از عقاید، [[اخلاق]]، قوانین و مقررات برای اداره جامعه انسانی و پرورش انسانها است.<ref>جوادی آملی، شریعت در آینه معرفت، ۱۳۷۲ش، ص۹۳.</ref> | * دین، مجموعهای از عقاید، [[اخلاق]]، قوانین و مقررات برای اداره جامعه انسانی و پرورش انسانها است.<ref>جوادی آملی، شریعت در آینه معرفت، ۱۳۷۲ش، ص۹۳.</ref> | ||
* دین، [[سبک زندگی]] و مسیر دستيابی انسان به [[سعادت]] است.<ref>[http://lib.eshia.ir/12016/16/178/الحياة طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۲ش، ج۱۶. ص۱۷۸.] </ref> | * دین، [[سبک زندگی]] و مسیر دستيابی انسان به [[سعادت]] است.<ref>[http://lib.eshia.ir/12016/16/178/الحياة طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۲ش، ج۱۶. ص۱۷۸.] </ref> | ||
* دین، مجموعهاى از باورهاى قلبى و رفتارهاى عملى متناسب با | * دین، مجموعهاى از باورهاى قلبى و رفتارهاى عملى متناسب با آنها است.<ref>[https://mesbahyazdi.ir/node/2249/1%D9%80-%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D9%88-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF مصباح یزدی، پرسشها و پاسخها، 1381ش، ج3، ص 149.]</ref> | ||
* دین، اعتقاد به امری قدسی است که در قالب مفروض گرفتن یک جهان مقدس ممکن میشود.<ref>پیتر برگر، بهنقل از مصباح یزدی، رابطه علم و دین، 1392ش، ص 83.</ref> | * دین، اعتقاد به امری قدسی است که در قالب مفروض گرفتن یک جهان مقدس ممکن میشود.<ref>پیتر برگر، بهنقل از مصباح یزدی، رابطه علم و دین، 1392ش، ص 83.</ref> | ||
* دین، نظام یکپارچهای از باورها و اعمال مربوط به امور مقدس است که مجموعهای از انسانها را در اجتماع اخلاقی واحدی، گرد میآورد.<ref>دوركيم، صور ابتدايي حيات ديني،1382ش، ص62.</ref> | * دین، نظام یکپارچهای از باورها و اعمال مربوط به امور مقدس است که مجموعهای از انسانها را در اجتماع اخلاقی واحدی، گرد میآورد.<ref>دوركيم، صور ابتدايي حيات ديني،1382ش، ص62.</ref> | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
گرایش روانشناختی، خود شامل دو نظریه عاطفهگرا و عقلگرا است. | گرایش روانشناختی، خود شامل دو نظریه عاطفهگرا و عقلگرا است. | ||
دین در نظریه عقلگرایان، محصول جهل و نادانی بشر است. [[انسان]] تا زمانی که از امکان و توانایی علمی اندکی برخودار | دین در نظریه عقلگرایان، محصول جهل و نادانی بشر است. [[انسان]] تا زمانی که از امکان و توانایی علمی اندکی برخودار بود، مجهولات پدیدههای عالم را به دین و متافیزیک ربط میداد.<ref>اگوست کنت، بهنقل از پیروزمند، قلمرو دین در تعیین مفروضات اساسی، ارزشها، رفتارها و نمادها، 1389ش، ص16.</ref> این نظریه، مخالف مبانی توحیدی ادیان الهی است. همچنین برخی از جامعهشناسانِ دین از منتقدان جدی این نظریه هستند و آن را فاقد شواهد اثباتپذیر اجتماعی و بشری دانستهاند.<ref>مالکوم همیلتون، بهنقل از پیروزمند، قلمرو دین در تعیین مفروضات اساسی، ارزشها، رفتارها و نمادها، 1389ش، ص19.</ref> | ||
نظریۀ عاطفهگرایان، باورهای مذهبی را برخاسته از حالات عاطفی در ذهن انسانها میداند. غفلت از رهیافت عقل و عقیده در مناسبات و [[مناسک دینی]] و تبیین ناقص از رابطه عاطفه و [[مناسک دینی]] از مهمترین نقدهای وارد شده بر این نظریه است.<ref>پیروزمند، قلمرو دین در تعیین مفروضات اساسی، ارزشها، رفتارها و نمادها، 1389ش، ص20-22.</ref> | |||
====خوانش جامعهشناختی==== | ====خوانش جامعهشناختی==== | ||
دورکیم<ref>Durkheim.</ref>(1917- | دورکیم<ref>Durkheim.</ref>(1917-1858م)، از بنیانگذاران [[جامعهشناسی]]، طبیعت جامعه را خاستگاه نیازمندی افراد به دین دانسته است. از این منظر، نیاز به [[همبستگی اجتماعی]]، انسانها را بهسوی وضع قواعد و قوانین اجتماعی سوق داده و این قوانین در گذر زمان بهشکلی در ذهن اجتماعی انسانها نهادینه شده که گویی یک نیروی متعالی و برتر، آنان را به تبعیت از آن [[قوانین اجتماعی]] ملزم میکند. این نیروی برساختۀ جامعه، دین نامیده میشود.<ref>پیروزمند، قلمرو دین در تعیین مفروضات اساسی، ارزشها، رفتارها و نمادها، 1389ش، ص25.</ref> | ||
این پدیده که در اصطلاح | این پدیده که در اصطلاح تُوتِمیسم<ref>Totemism.</ref> نامیده شده، از منظر جامعهشناسان پسینی، نه یک پدیدۀ دینی بلکه یک پدیدۀ اجتماعی انگاشته میشود. توتمیسم، گسترهای کمتر از دین دارد و نمیتواند برابر با دین باشد. همچنین دیدگاه دورکیم در تبیین بسیاری از پدیدههای دینی، مانند پیدایش ادیان جدید در [[جامعه]] و ادیان فراتر از یک [[جامعه]] مثل [[اسلام]] ناتوان است؛ زیرا در این نمونهها دین فقط نماد یک [[جامعه]] و حافظ وحدت اجتماعی آن نیست. عدم جامعنگری در کارکردهای دین و فروکاستن آن به یک کارکرد اجتماعی از دیگر اشکالات این نظریه است.<ref>آذربایجانی، روانشناسی دین از دیدگاه ویلیام جیمز، 1394ش، ص90. </ref> | ||
====خوانش تجربهگرایانه==== | ====خوانش تجربهگرایانه==== | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
====وحیانی بودن دین==== | ====وحیانی بودن دین==== | ||
دین در اندیشه اسلامی دارای خاستگاه وحیانی است؛<ref>علامه طباطبایی، وحی و قرآن، ص 55. به نقل از: پیروزمند، قلمرو دین در تعیین مفروضات اساسی، ارزشها، رفتارها و نمادها، 1389ش، ص37.</ref> دین، ریشه در حقیقت برتری به نام [[وحی]] دارد که از سوی [[خدا]] به شخص [[پیامبر]] نازل شده و توسط او به مردم ابلاغ | دین در اندیشه اسلامی دارای خاستگاه وحیانی است؛<ref>علامه طباطبایی، وحی و قرآن، ص 55. به نقل از: پیروزمند، قلمرو دین در تعیین مفروضات اساسی، ارزشها، رفتارها و نمادها، 1389ش، ص37.</ref> دین، ریشه در حقیقت برتری به نام [[وحی]] دارد که از سوی [[خدا]] به شخص [[پیامبر]] نازل شده و توسط او به مردم ابلاغ میشود. [[وحی]] و [[نبوت]] از لوازم اصلی دین در اندیشه اسلامی است. از این منظر، خداوند برای هدایت بشر و رسیدن به کمال و قرب الهی، ابزارها و واسطههایی را در نظر گرفته که یکی از آنها [[وحی]] است تا امر دین از طرف خداوند به مردم برسد.<ref>پیروزمند، قلمرو دین در تعیین مفروضات اساسی، ارزشها، رفتارها و نمادها، 1389ش، ص33.</ref> در این دیدگاه، [[وحی]] نوعی تعلیم الهی خطاناپذیر است که از راههای عادی و شناختهشده برای انسانها، حاصل نمیشود.<ref>[https://mesbahyazdi.ir/node/6230/%D8%AF%D8%B1%D8%B3-%D8%AF%D9%88%D9%85#P74 مصباح یزدی، راه و راهنما شناسی، 1393ش، ص74.] </ref> | ||
در خوانش اسلامی از دین، [[وحی]] فراتر از تجربه، [[مکاشفه]] و شهود است و منشأ انسانی ندارد. در | در خوانش اسلامی از دین، [[وحی]] فراتر از تجربه، [[مکاشفه]] و شهود است و منشأ انسانی ندارد. در رابطۀ تفهيم و تفهمی که از سوی [[خدا]] با [[پیامبر]] ایجاد میشود، پیامبر خدا ظرف نزول وحی است نه مبدأ فاعلی آن. چنین خوانشی بر خلاف برداشت برخی از متکلمین مسیحی است که [[وحی]] را به تجربه دروندینی فروکاستهاند.<ref>پیروزمند، قلمرو دین در تعیین مفروضات اساسی، ارزشها، رفتارها و نمادها، 1389ش، ص37.</ref> | ||
==ضرورت دین== | ==ضرورت دین== | ||
===تبیین فلسفی=== | ===تبیین فلسفی=== | ||
از منظر ملاصدرا (1045-979ق) که از حکما و فلاسفه نامدار [[شیعه]] است، غرض نهایی آفرینش، هدایت کلیه افراد بشر به جوار الهی و بهرهمندی از کرامت، عنایت و رحمت [[خدا]] است. انسان بهدلیل حب ذات و برای رسیدن به منفعت خویش، بهدنبال غلبه بر دیگران حتی به قیمت نابودی آنان است. پس اگر زندگی بشر بهخود وانهاده شود، معیشت و زندگی انسانها به دشواری میگراید، به جنگ و قتال میانجامد و آدمیان از حرکت بهسوی پروردگار بازمیمانند. از اينرو یک نظام عدالتمحور ضرورت مییابد و این نظام عادل که امور زندگی بشر را بهدرستی مدیریت و هدایت میکند در پرتو دین برپا | از منظر ملاصدرا (1045-979ق) که از حکما و فلاسفه نامدار [[شیعه]] است، غرض نهایی آفرینش، هدایت کلیه افراد بشر به جوار الهی و بهرهمندی از کرامت، عنایت و رحمت [[خدا]] است. انسان بهدلیل حب ذات و برای رسیدن به منفعت خویش، بهدنبال غلبه بر دیگران حتی به قیمت نابودی آنان است. پس اگر زندگی بشر بهخود وانهاده شود، معیشت و زندگی انسانها به دشواری میگراید، به جنگ و قتال میانجامد و آدمیان از حرکت بهسوی پروردگار بازمیمانند. از اينرو یک نظام عدالتمحور ضرورت مییابد و این نظام عادل که امور زندگی بشر را بهدرستی مدیریت و هدایت میکند در پرتو دین برپا میشود.<ref>[http://ensani.ir/fa/article/84167/%D9%86%DB%8C%D8%A7%D8%B2-%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9%D9%87-%D9%85%D8%AF%D8%B1%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D8%A7-%D8%AA%D8%A7%DA%A9%DB%8C%D8%AF-%D8%A8%D8%B1-%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82-%D9%88-%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82 صدرالمتألهین، الشواهد الربوبیه، 1346، ص363.] </ref> | ||
[[پرونده:دین1.jpg|300px|thumb|left|کنفرانس ادیان علیه تروریسم، قزاقستان، خرداد 1395ش]] | [[پرونده:دین1.jpg|300px|thumb|left|کنفرانس ادیان علیه تروریسم، قزاقستان، خرداد 1395ش]] | ||
===تبیین روانشناسی اجتماعی=== | ===تبیین روانشناسی اجتماعی=== | ||
از نظر اریک فروم<ref>Erich Fromm.</ref>(1980-1900م) [[انسان]] موجودي اجتماعي است، هم نيازهاي خود را در اجتماع تأمين ميكند و هم كمالات شایستهاش را از همين راه به دست میآورد. از اینرو، زندگي اجتماعي براي [[انسان]] اهميت ویژهای دارد و برای حفظ آن، نیازمند نگرش مشترك است؛ يكي از راههای مهم دستیابی به اين نگرش، دين است. این نیازی پیوسته و همیشگی برای بشر در اجتماع است و دین بهترین | از نظر اریک فروم<ref>Erich Fromm.</ref>(1980-1900م) [[انسان]] موجودي اجتماعي است، هم نيازهاي خود را در اجتماع تأمين ميكند و هم كمالات شایستهاش را از همين راه به دست میآورد. از اینرو، زندگي اجتماعي براي [[انسان]] اهميت ویژهای دارد و برای حفظ آن، نیازمند نگرش مشترك است؛ يكي از راههای مهم دستیابی به اين نگرش، دين است. این نیازی پیوسته و همیشگی برای بشر در اجتماع است و دین بهترین تأمینکنندۀ آن است.<ref>قشقایی و اترک، «بررسی و نقد دیدگاه اریک فروم، در باب گرایش انسان به دین»، ص13. </ref> همچنین ویلیام جیمز<ref>William James</ref>(1910-1842م) معتقد است اتصال و ارتباط با روح عالم خلقت ([[خدا]] یا نظم کائنات) با اعمالی مثل [[نماز]] و [[نیایش]]، موجب ایجاد یک جریان قدرت و نیرویی است که هم دارای آثار مادی و معنوی است و هم زندگی دینی مزه و طعمی می گیرد که گویا رحمت محض است و زندگی سرشار از نشاط شاعرانه و بهجت دلیرانه شده، موجب اطمینان و آرامش باطنی است که در نتیجه آن ارتباط با دیگران همراه با احسان و عواطف بی دریغ است.<ref>آذربایجانی، روانشناسی دین از دیدگاه ویلیام جیمز، 1394ش، ص151. </ref> | ||
===تبیین جامعهشناختی=== | ===تبیین جامعهشناختی=== | ||
حیات اجتماعی انسان، مستلزم نوعی [[تقسیم کار اجتماعی]] است که بر اساس آن، نقش و تکلیف هر فرد تعیین میشود. این وضعیت در زندگی اجتماعی بر محترم شمردن پیمانها و قراردادها و پایبندی به | حیات اجتماعی انسان، مستلزم نوعی [[تقسیم کار اجتماعی]] است که بر اساس آن، نقش و تکلیف هر فرد تعیین میشود. این وضعیت در زندگی اجتماعی بر محترم شمردن پیمانها و قراردادها و پایبندی به آنها استوار است. تنظیم این وضعیت در زندگی اجتماعی بشر را همواره دین بر عهده داشته و تاکنون جانشینی برای آن پیدا نشده است.<ref>[http://ensani.ir/fa/article/84167/%D9%86%DB%8C%D8%A7%D8%B2-%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9%D9%87-%D9%85%D8%AF%D8%B1%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D8%A7-%D8%AA%D8%A7%DA%A9%DB%8C%D8%AF-%D8%A8%D8%B1-%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82-%D9%88-%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82 مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج2 ، تهران، صدرا، 1374، ص47 و 172.]</ref> | ||
==انواع دین== | ==انواع دین== | ||
بشر در | بشر در گذشتۀ تاریخی خود، آیینهای گوناگونی را بهعنوان دین، تجربه کرده است. برخی از این آیینها، که ادیان ابتدایی ناميده میشوند، به گذشتهای بسیار دور در بینالنهرین، مصر، یونان و روم باستان تعلق دارد و اکنون اثری از آنها باقی نمانده است و گاهی آنها را ادیان خاموش میگویند. اما بسیاری از ادیان نیز با وجود پیشینۀ کهن، همچنان زنده هستند و کموبیش پیروان قابلتوجهی در گسترۀ جهانی دارند.<ref>سلیمانی اردستانی، سیری در ادیان زنده جهان (غیر از اسلام)، 1387ش، ص24-28.</ref> | ||
===آیین دائو=== | ===آیین دائو=== | ||
«دائو» بهمعنای راه است. آیین دائو به «لائوتسه»<ref>Lao Tzo.</ref> منسوب است که | «دائو» بهمعنای راه است. آیین دائو به «لائوتسه»<ref>Lao Tzo.</ref> منسوب است که شش قرن پیش از میلاد مسیح، در سرزمین چین ظهور کرد. دائو در میان پیروان این آیین بهمعنای نیروی کیهانی است که به هستی، نظم میبخشد. این آیین با وجود بهرهمندی از بنمايههای فلسفی و خردپذیر، به تدریج گرفتار اوهام، خرافات و [[جادو]] شد.<ref>سلیمانی اردستانی، سیری در ادیان زنده جهان (غیر از اسلام)، 1387ش، ص117-123.</ref> | ||
متن مقدس این آیین، «دائو ده جینگ» ناميده میشود و رعایت اصول اخلاقی مانند [[ایثار]] و گذشت در این آیین، مورد تأکید قرار گرفته است. پیروان این آئين به دو اصل مذکر (یانگ) و مؤنث (یین) در جهان باور دارند که بر اثر آمیزش آندو، موجودات عالم پدید میآیند.<ref>سلیمانی اردستانی، سیری در ادیان زنده جهان (غیر از اسلام)، 1387ش، ص117-123.</ref> امروزه اين آئين رونق چندانی ندارد. | متن مقدس این آیین، «دائو ده جینگ» ناميده میشود و رعایت اصول اخلاقی مانند [[ایثار]] و گذشت در این آیین، مورد تأکید قرار گرفته است. پیروان این آئين به دو اصل مذکر (یانگ) و مؤنث (یین) در جهان باور دارند که بر اثر آمیزش آندو، موجودات عالم پدید میآیند.<ref>سلیمانی اردستانی، سیری در ادیان زنده جهان (غیر از اسلام)، 1387ش، ص117-123.</ref> امروزه اين آئين رونق چندانی ندارد. | ||
===آیین | ===آیین کُنفُوسیوس=== | ||
آیین کنفوسیوس<ref>Confucius.</ref> در سرزمین چین و معاصر با آیین دائو، توسط شخصی به نام «کنفوسیوس» شکل گرفت و [[جامعه آرمانی|جامعهای آرمانی]] را ترسیم کرده که اصول اخلاقی آیین دائو و همچنین | آیین کنفوسیوس<ref>Confucius.</ref> در سرزمین چین و معاصر با آیین دائو، توسط شخصی به نام «کنفوسیوس» شکل گرفت و [[جامعه آرمانی|جامعهای آرمانی]] را ترسیم کرده که اصول اخلاقی آیین دائو و همچنین انگارۀ یانگ و یین نیز در آن پذیرفته شده است. پس از کنفوسیوس، شخصیت او نزد پیروان این آیین، متعالیتر شده و بر پیروان او افزوده شد.<ref>سلیمانی اردستانی، سیری در ادیان زنده جهان (غیر از اسلام)، 1387ش، ص125-132.</ref> | ||
متون مقدس این آیین، کتابهای منتسب به کنفوسیوس است. در متون این آیین بارها بر این نکته تأکید شده که «آنچه برای خود نمیپسندی، در حق دیگران انجام مده». در کتابهای کنفوسیوس، یکبار از خداوند یاد شده است.<ref>سلیمانی اردستانی، سیری در ادیان زنده جهان (غیر از اسلام)، 1387ش، ص125-132.</ref> | متون مقدس این آیین، کتابهای منتسب به کنفوسیوس است. در متون این آیین بارها بر این نکته تأکید شده که «آنچه برای خود نمیپسندی، در حق دیگران انجام مده». در کتابهای کنفوسیوس، یکبار از خداوند یاد شده است.<ref>سلیمانی اردستانی، سیری در ادیان زنده جهان (غیر از اسلام)، 1387ش، ص125-132.</ref> | ||
===آیین هندو=== | ===آیین هندو=== | ||
آیین هندو در سرزمین هندوستان و از تلاقی [[فرهنگ]] [[اقوام آریایی]] که به آن سرزمین [[مهاجرت]] کردند با فرهنگ بومی سرزمین هند شکل گرفته است.<ref>سلیمانی اردستانی، سیری در ادیان زنده جهان (غیر از اسلام)، 1387ش، ص39.</ref> | آیین هندو در سرزمین هندوستان و از تلاقی [[فرهنگ]] [[اقوام آریایی]] که به آن سرزمین [[مهاجرت]] کردند با فرهنگ بومی سرزمین هند شکل گرفته است.<ref>سلیمانی اردستانی، سیری در ادیان زنده جهان (غیر از اسلام)، 1387ش، ص39.</ref> انگارۀ خدای مؤنث و خدای مذکر، از انگارههای ادیان پیشین به آیین هندو راه یافته است.<ref>سلیمانی اردستانی، سیری در ادیان زنده جهان (غیر از اسلام)، 1387ش، ص40.</ref> در تحولات تاریخی آیین هندو، اصول دورههای پیشین هموارهمحفوظ مانده و امور جدیدی به آن افزوده شده است. این آیین به هیچ فردی منسوب نیست و با انعطاف بسیار، اندیشههای بیگانۀ زیادی را در آموزههای خود پذیرفته است.<ref>سلیمانی اردستانی، سیری در ادیان زنده جهان (غیر از اسلام)، 1387ش، ص66و67.</ref> | ||
«وِدا»<ref>Veda</ref> بهمعنای [[دانش]] و دانایی، نام قدیمیترین متن مقدس هندوها و شامل چهار [[کتاب]] است. در برخی از سرودهای این متن اگرچه خدایان متعدد، ستایش شدهاند، اما در بعضی از سرودهای دیگر آن، [[خدا|خدای]] یگانه با نامهای «ویشوَه-کَرمه»، «پوروشَه» و «پرَه جاپتی» یاد شده است؛ این [[خدا]]، آفریدگار و پروردگار جهان است و همه چیز را میبیند و در همهجا حضور دارد.<ref>سلیمانی اردستانی، سیری در ادیان زنده جهان (غیر از اسلام)، 1387ش، ص41 و 42.</ref> | «وِدا»<ref>Veda</ref> بهمعنای [[دانش]] و دانایی، نام قدیمیترین متن مقدس هندوها و شامل چهار [[کتاب]] است. در برخی از سرودهای این متن اگرچه خدایان متعدد، ستایش شدهاند، اما در بعضی از سرودهای دیگر آن، [[خدا|خدای]] یگانه با نامهای «ویشوَه-کَرمه»، «پوروشَه» و «پرَه جاپتی» یاد شده است؛ این [[خدا]]، آفریدگار و پروردگار جهان است و همه چیز را میبیند و در همهجا حضور دارد.<ref>سلیمانی اردستانی، سیری در ادیان زنده جهان (غیر از اسلام)، 1387ش، ص41 و 42.</ref> | ||
===آیین جَین=== | ===آیین جَین=== | ||
«جَین»<ref>Jaina.</ref> یکی از ادیان آریایی است که در | «جَین»<ref>Jaina.</ref> یکی از ادیان آریایی است که در میانۀ هزارۀ اول قبل از میلاد، با جنبشی اصلاحی از درون آیین هندو متولد شد. فردی بهنام وَردهامانا، که بعدها به مَهاویره (قهرمان بزرگ) مشهور شد، از طبقۀ دوم اجتماعی یعنی کَشَتریهها علیه طبقۀ اول که بِرَهمنان بودند بهپا خاست و با پذیرش برخی از اصول آیین هندو و رد کردن بخش عمدهای از آن، روش جدیدی برای رهایی از رنج ابدی ارائه داد. در این آیین دو فرقۀ اصلی وجود دارد: سفید جامگان و آسمان جامگان؛ فرقۀ اول لباس سفید میپوشند و به زنان اجازه راهبه شدن میدهند، اما فرقۀ دوم کاملاً برهنه هستند و به زنان اجازه راهبه شدن نمیدهند.<ref>سلیمانی اردستانی، سیری در ادیان زنده جهان (غیر از اسلام)، 1387ش، ص69-74.</ref> | ||
===آیین بودا=== | ===آیین بودا=== | ||
آیین بودا، یکی از ادیان آریایی است که از دل آیین هندو زاده شده است. آیین بودا طی یک جنبش در سرزمین هند، | آیین بودا، یکی از ادیان آریایی است که از دل آیین هندو زاده شده است. آیین بودا طی یک جنبش در سرزمین هند، از | ||
طرف شخصی به نام سِدارتَه<ref>Siddharta.</ref> از طبقۀ دوم اجتماعی یعنی کَشتَریهها بهوجود آمد. او بعدها بودا (بهمعنای بیدار شده، روشنشده) خوانده شد. در آموزههای بودا به ابعاد اخلاقی و عملی توجه ویژهای شده و ایثار و گذشت زیربنای اخلاق بودایی است. آیین بودا به دو تیره اصلی «واده» که حافظ سنت اصیل بودایی است و «مَهایانَه» (بهمعنای ارابۀ بزرگ برای عبور از وادی رنج) تقسیم شد. این آیین از هند، برچیده شد، اما مکتب مهایانه در شرق آسیا به حیات خود ادامه میدهد.<ref>سلیمانی اردستانی، سیری در ادیان زنده جهان (غیر از اسلام)، 1387ش، ص77-98.</ref> | |||
آموزههای این آیین، مجموعهای از سخنان بودا است که دارای سه بخشِ شیوهنامه زندگی، تعالیم بودا و تعالیم متافیزیکی است. این تعالیم که در طول سه قرن بعد از وفات بودا نگارش شده است، نزد بوداییان مشهور به «سه سبد» است و غربیان آن را «کانون پالی» نامیدهاند.<ref>سلیمانی اردستانی، سیری در ادیان زنده جهان (غیر از اسلام)، 1387ش، ص77-98.</ref> | آموزههای این آیین، مجموعهای از سخنان بودا است که دارای سه بخشِ شیوهنامه زندگی، تعالیم بودا و تعالیم متافیزیکی است. این تعالیم که در طول سه قرن بعد از وفات بودا نگارش شده است، نزد بوداییان مشهور به «سه سبد» است و غربیان آن را «کانون پالی» نامیدهاند.<ref>سلیمانی اردستانی، سیری در ادیان زنده جهان (غیر از اسلام)، 1387ش، ص77-98.</ref> | ||
خط ۹۸: | خط ۹۹: | ||
یهودیت، یکی از [[ادیان ابراهیمی]] است که حضرت [[موسی]] از سوی [[خدا]] به قوم [[بنیاسرائیل]] عرضه کرد. [[دین یهود]] از آمیختگی قومیت و دیانت برخوردار است و تاریخ و گذشته قوم در این دین، بیش از هر دین دیگری اهمیت دارد.<ref>سلیمانی اردستانی، سیری در ادیان زنده جهان (غیر از اسلام)، 1387ش، ص143.</ref> یهودیان قبل از ظهور [[اسلام]] پیوسته از ظهور پیامبر آخرالزمان خبر میدادند و اخبار [[مکه]] را با دقت، دنبال میکردند.<ref>همدانی، سیرت رسولالله، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۲۵۳.</ref> | یهودیت، یکی از [[ادیان ابراهیمی]] است که حضرت [[موسی]] از سوی [[خدا]] به قوم [[بنیاسرائیل]] عرضه کرد. [[دین یهود]] از آمیختگی قومیت و دیانت برخوردار است و تاریخ و گذشته قوم در این دین، بیش از هر دین دیگری اهمیت دارد.<ref>سلیمانی اردستانی، سیری در ادیان زنده جهان (غیر از اسلام)، 1387ش، ص143.</ref> یهودیان قبل از ظهور [[اسلام]] پیوسته از ظهور پیامبر آخرالزمان خبر میدادند و اخبار [[مکه]] را با دقت، دنبال میکردند.<ref>همدانی، سیرت رسولالله، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۲۵۳.</ref> | ||
یکی از منابع مقدس یهودیان، | یکی از منابع مقدس یهودیان، اَلواح [[موسی]] است که شامل ده فرمان اخلاقی است. این الواح در تابوت عهد در معبد سلیمان نگهداری میشد که پس از حمله بُختُنَصَّر به اورشلیم و خرابی معبد، تابوت و الواح درون آن مفقود شد.<ref>[https://fa.wikishia.net/view/%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%A7%D8%AD_%D9%85%D9%88%D8%B3%DB%8C «الواح موسی»، سایت ویکی شیعه.]</ref> | ||
«تورات»، کتاب مقدس یهودیان است. بر اساس گزارشهای تاریخی، کتاب مقدس در دورانِ مابین حمله بُختُنَصَّر (از پادشاهان بابل) تا دوران [[کوروش]] (از پادشاهان [[ایران]]) از بین رفت و پس از تبعید یهودیان به بابل، آنچه بهصورت شفاهی در بین مردم رواج داشت دوباره نوشته شد.<ref>[https://fa.wikishia.net/view/%D8%AA%D9%88%D8%B1%D8%A7%D8%AA «تورات»، سایت ویکی شیعه.]</ref> | «تورات»، کتاب مقدس یهودیان است. بر اساس گزارشهای تاریخی، کتاب مقدس در دورانِ مابین حمله بُختُنَصَّر (از پادشاهان بابل) تا دوران [[کوروش]] (از پادشاهان [[ایران]]) از بین رفت و پس از تبعید یهودیان به بابل، آنچه بهصورت شفاهی در بین مردم رواج داشت دوباره نوشته شد.<ref>[https://fa.wikishia.net/view/%D8%AA%D9%88%D8%B1%D8%A7%D8%AA «تورات»، سایت ویکی شیعه.]</ref> | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۱۰: | ||
برخی از حواریون [[عیسی]] بن [[مریم]] همچون پولُس، باورهای شرکآلودی مثل تثلیث را به آیین [[مسیحیت]] افزودند.<ref>[https://fa.wikifeqh.ir/حضرت_عیسی «حضرت عیسی»، سایت ویکی فقه.] </ref> [[قرآن]] نیز به این افزونههای شرکآلود در آیین [[مسیحیت]] اشاره کرده است.<ref>سوره توبه، آیه 30؛ سوره مائده، آیه 72-73.</ref> | برخی از حواریون [[عیسی]] بن [[مریم]] همچون پولُس، باورهای شرکآلودی مثل تثلیث را به آیین [[مسیحیت]] افزودند.<ref>[https://fa.wikifeqh.ir/حضرت_عیسی «حضرت عیسی»، سایت ویکی فقه.] </ref> [[قرآن]] نیز به این افزونههای شرکآلود در آیین [[مسیحیت]] اشاره کرده است.<ref>سوره توبه، آیه 30؛ سوره مائده، آیه 72-73.</ref> | ||
«کتاب مقدس» عنوان کتاب دینی مسیحیان است که آن را آسمانی و الهی میدانند. در زبان انگلیسی به آن «Bible» بهمعنای «[[کتاب]]» گفته میشود.<ref>[https://fa.wikifeqh.ir/کتاب_مقدس «کتاب مقدس»، سایت ویکی فقه.] </ref> در فارسی و عربی به آن «عهدین» میگویند که طبق اعتقاد مسیحیان اشاره به عهد و پیمانی دارد که [[خدا]] با [[انسان]] بسته است: عهد قدیم که [[خدا]] در آن از [[انسان]] پیمان گرفته است تا بر شریعت الهی گردن نهد و نماد آن [[ختنه]] کردن است. قدیم بودن آن به | «کتاب مقدس» عنوان کتاب دینی مسیحیان است که آن را آسمانی و الهی میدانند. در زبان انگلیسی به آن «Bible» بهمعنای «[[کتاب]]» گفته میشود.<ref>[https://fa.wikifeqh.ir/کتاب_مقدس «کتاب مقدس»، سایت ویکی فقه.] </ref> در فارسی و عربی به آن «عهدین» میگویند که طبق اعتقاد مسیحیان اشاره به عهد و پیمانی دارد که [[خدا]] با [[انسان]] بسته است: عهد قدیم که [[خدا]] در آن از [[انسان]] پیمان گرفته است تا بر شریعت الهی گردن نهد و نماد آن [[ختنه]] کردن است. قدیم بودن آن به این دلیل است که ابتدا با [[ابراهیم]] و بعد با [[موسی]] این عهد بسته شد. و عهد جدید که با ظهور [[عیسی]] تازه شد و خدا عهد دیگری با انسان بست، این عهد و پیمان بر سر محبت [[خدا]] و [[عیسی]] مسیح است. یهودیان فقط عهد قدیم را بهعنوان عهد قبول دارند. عهد قدیم به زبان عِبری نگاشته شده است و در سدههای قبل از میلاد به زبان یونانی ترجمه شد که معروفترین آن ترجمهها «سبعینیه» است. | ||
[[پرونده:دین3.jpg|300px|thumb|left|دیدار [[پاپ]] فرانسیس، رهبر مسیحیان کاتولیک با [[آیتالله سیستانی]]، از [[مراجع تقلید]] [[شیعه|شیعیان]]، در شهر [[نجف]]، اسفند 1399ش]] | [[پرونده:دین3.jpg|300px|thumb|left|دیدار [[پاپ]] فرانسیس، رهبر مسیحیان کاتولیک با [[آیتالله سیستانی]]، از [[مراجع تقلید]] [[شیعه|شیعیان]]، در شهر [[نجف]]، اسفند 1399ش]] | ||
[[مسیحیت]] دارای دو انشعاب به نامهای کاتولیک و ارتدکس است که هر دو نسخه سبعینیه را معتبر میدانند.<ref>[https://fa.wikifeqh.ir/کتاب_مقدس «کتاب مقدس»، سایت ویکی فقه.]</ref> عهد جدید مشتمل بر 27 کتاب است که انجیل مَتّی، انجیل مَرقُس،<ref>Μάρκος، چکش بزرگ.</ref> انجیل لوقا و انجیل یوحَنّا از جمله آن کتب است.<ref>[https://fa.wikifeqh.ir/کتاب_مقدس «کتاب مقدس»، سایت ویکی فقه.]</ref> | [[مسیحیت]] دارای دو انشعاب به نامهای کاتولیک و ارتدکس است که هر دو نسخه سبعینیه را معتبر میدانند.<ref>[https://fa.wikifeqh.ir/کتاب_مقدس «کتاب مقدس»، سایت ویکی فقه.]</ref> عهد جدید مشتمل بر 27 کتاب است که انجیل مَتّی، انجیل مَرقُس،<ref>Μάρκος، چکش بزرگ.</ref> انجیل لوقا و انجیل یوحَنّا از جمله آن کتب است.<ref>[https://fa.wikifeqh.ir/کتاب_مقدس «کتاب مقدس»، سایت ویکی فقه.]</ref> | ||
===آیین اسلام=== | ===آیین اسلام=== | ||
آیین [[اسلام]] از [[ادیان ابراهیمی]] و آخرین شریعت توحیدی است که حضرت [[محمد]] (صلی الله علیه و آله) از سوی [[خدا]] برای هدایت مردم عرضه کرد. علت نامگذاری این دین به [[اسلام]]، آن است که مسلمان تسلیم | آیین [[اسلام]] از [[ادیان ابراهیمی]] و آخرین شریعت توحیدی است که حضرت [[محمد]] (صلی الله علیه و آله) از سوی [[خدا]] برای هدایت مردم عرضه کرد. علت نامگذاری این دین به [[اسلام]]، آن است که مسلمان تسلیم ارادۀ خداوند میشود.<ref>[https://fa.wikishia.net/view/اسلام «اسلام»، سایت ویکی شیعه.] </ref> افراد برای گرویدن به دین [[اسلام]] با گفتن دو جمله «أشهد أن لا إله إلا الله» و «أشهد أن محمداً رسول الله» به یگانگی [[خدا]] و رسالت حضرت [[محمد]]، شهادت میدهند. دستورات و پیامهای الهی دین [[اسلام]] که از طریق [[وحی]] بر پیامبر نازل شده در «[[قرآن]]» بهعنوان کتاب آسمانی مسلمانان گردآوری شده است.<ref>[https://fa.wikishia.net/view/%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85 «اسلام»، سایت ویکی اهل البیت.] </ref> | ||
[[اصول دین]] [[اسلام]]، [[توحید]] (یگانگی خداوند)، [[نبوت]] (رسالت [[محمد]]) و [[معاد]] (زندگی پس از مرگ و محاسبه اعمال و پاداش و جزا) است. وظایف عملی مسلمانان با عنوان [[فروع دین]]، شامل سه | [[اصول دین]] [[اسلام]]، [[توحید]] (یگانگی خداوند)، [[نبوت]] (رسالت [[محمد]]) و [[معاد]] (زندگی پس از مرگ و محاسبه اعمال و پاداش و جزا) است. وظایف عملی مسلمانان با عنوان [[فروع دین]]، شامل سه دستۀ کلی؛ عبادات، [[اخلاق]] و احکام (فردی و اجتماعی) است. امروزه دین [[اسلام]] دارای دو مذهب [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنی]] است که هر یک فرقههای متعددی دارند. در [[مذهب]] [[شیعه]]، [[امامت]] نیز امتداد اصل [[نبوت]] محسوب میشود. مهمترین دلیل ایجاد این دو [[مذهب]]، اختلاف مسلمانان در مسئلۀ [[امامت]] و جانشینی پیامبر خدا بود.<ref>[https://fa.wikishia.net/view/%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85 «اسلام»، سایت ویکی شیعه.]</ref> | ||
در باور مسلمانان، «[[قرآن]]» آخرین [[کتاب آسمانی]] است که | در باور مسلمانان، «[[قرآن]]» آخرین [[کتاب آسمانی]] است که بهوسیلۀ [[جبرئیل]] بر [[محمد]] (صلی الله علیه و آله) [[وحی]] شده است و محتوا و الفاظ آن، کلام الهی است. این [[کتاب]] از [[معجزه|معجزات]] پیامبر اسلام است و [[قرآن]]، نشانۀ این اعجاز را ناتوانی انسانها در آوردن آیات و سورههایی مشابه آن دانسته است. [[قرآن]]، فرقان، الکتاب و مُصحَف از مشهورترین نامهای [[قرآن]] است. در [[قرآن]]، از موضوعاتی چون [[توحید]]، [[معاد]]، غزوات پیامبر اسلام، داستانهای انبیاء، [[مناسک دینی]]، [[فضایل اخلاقی|فضایل]] و [[رذایل اخلاقی]] و مبارزه با [[شرک]] و [[نفاق]]، سخن به میان آمده است. طبق اعتقاد مسلمانان در [[قرآن]] هیچ تحریفی رخ نداده است.<ref>[https://fa.wikishia.net/view/%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86 «قرآن»، سایت ویکی شیعه.] </ref> | ||
==ادیان انحرافی== | ==ادیان انحرافی== | ||
===بابیت=== | ===بابیت=== | ||
بابیت، فرقهای انحرافی است که در سده 13 هجری | بابیت، فرقهای انحرافی است که در سده 13 هجری قمری، سید علیمحمد شیرازی، در [[ایران]] تأسیس کرد. او با ادعای بابیت از طرف [[پیشوای دوازدهم]] [[شیعه|شیعیان]] شروع کرد و سپس ادعای [[نبوت]] کرد و نوشتههای خود را افصح از [[قرآن]] و ناسخ [[اسلام]] دانست و تا ادعای مقام الوهیت پیش رفت. او در اثبات ادعاهای خود ناتوان بود و چندین بار در حضور علمای [[شیعه]] از عقاید خود [[توبه]] کرد اما باز به ترویج عقاید خود بازمیگشت. علیمحمد باب، سرانجام به دستور [[امیرکبیر]] در 1266ق بههمراه یکی از یارانش در [[تبریز]] اعدام شد.<ref>[https://fa.wikishia.net/view/بابیه بابیه»، سایت ویکی شیعه.] </ref> | ||
===بهائیت=== | ===بهائیت=== | ||
بهائیت، فرقهای انحرافی است که از بابیت منشعب شد. این فرقه | بهائیت، فرقهای انحرافی است که از بابیت منشعب شد. این فرقه را میرزا حسینعلی نوری در قرن سیزدهم [[هجری قمری]] پدید آورد. او پس از اعدام شدن باب، فرقۀ بهائیت را پایهگذاری کرد و خود را بهاءالله نامید. او از ادعای بهاءالله شروع کرد و به ادعای [[نبوت]] و الوهیت رسید. پیروانش او را پیامبر و بهائیت را دین جدیدی که ناسخ [[اسلام]] است میدانند. آنان آثار بهاءالله را کتابهای مقدس خود بهشمار میآورند. | ||
او در سال | او در سال 1328ق با دعوت بهائیان آمریکا و اروپا، از فلسطین به مصر و از آنجا به اروپا و آمریکا رفت. او در این سفر سه ساله، «تعالیم دوازدهگانه» را مطرح کرد. او بهعلت فراهم کردن آذوقۀ انگلیسیها در جنگ جهانی اول، نشان «نایت هود» (شوالیهگری)<ref>Knighthood.</ref>و لقب سِر (Sir) دریافت کرد. این فرقۀ انحرافی مورد حمایت روسیه، انگلیس، اسرائیل و آمریکا بوده و مقر اصلی آنان در اسرائیل است. | ||
مسلمانان، بهائیت را فرقهای | مسلمانان، بهائیت را فرقهای ضالّه و خارج از [[اسلام]] میدانند. [[فقیه|فقیهان]] [[شیعه]]، اعتقاد به این فرقه را [[کفر]] دانستهاند و بهائیان را [[نجس]] و [[کافر محارب]] شمردهاند.<ref>[https://fa.wikishia.net/view/%D8%A8%D9%87%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D8%AA «بهائیت»، سایت ویکی شیعه.] </ref> | ||
==خاتمیت دین با ظهور اسلام== | ==خاتمیت دین با ظهور اسلام== | ||
خط ۱۴۱: | خط ۱۴۲: | ||
==مناسبات علم و دین== | ==مناسبات علم و دین== | ||
مرزبندی بین [[علم]] و دین و مطرح کردن | مرزبندی بین [[علم]] و دین و مطرح کردن دوگانۀ «دین حداقلی و دین حداکثری»، مبتنی بر این نگاه است که دین یا به همه مسائل زندگی [[انسان]] میپردازد و در هر زمینهای بهترین راهکار را ارائه کرده است (دین حداکثری)؛ یا به بخشی کوچک و محدود از زندگی [[انسان]] میپردازد و منحصر در امور عبادی است (دین حداقلی). | ||
اندیشمندان مسلمان در برابر این دوگانه، دیدگاه سومی را مطرح کردهاند که تبیین کارآمدی از حضور دین در زندگی را پی میگیرد. بر اساس این تبیین، دین در تمام عرصههای زندگی [[انسان]] حضور دارد اما نه به این صورت که کیفیت وقوع و کم و کیف هر چیزی را مورد بررسی قرار دهد، بلکه دین در مسائل زندگی از لحاظ ارزشی و ارتباط آن مسائل با خوشبختی و عدم خوشبختی ابدی [[انسان]] داوری میکند. پس موضوعات علمی در | اندیشمندان مسلمان در برابر این دوگانه، دیدگاه سومی را مطرح کردهاند که تبیین کارآمدی از حضور دین در زندگی را پی میگیرد. بر اساس این تبیین، دین در تمام عرصههای زندگی [[انسان]] حضور دارد اما نه به این صورت که کیفیت وقوع و کم و کیف هر چیزی را مورد بررسی قرار دهد، بلکه دین در مسائل زندگی از لحاظ ارزشی و ارتباط آن مسائل با خوشبختی و عدم خوشبختی ابدی [[انسان]] داوری میکند. پس موضوعات علمی در حیطۀ قلمرو خویش مستقل هستند و تا جایی که با [[سعادت]] و [[شقاوت]] [[انسان]] ارتباط پیدا نکنند، حیثیت ارزشی نداشته و بایدها و نبایدهای دینی در آنها راه ندارد.<ref>[https://mesbahyazdi.ir/node/5243/%D9%81%D8%B5%D9%84-4-%D9%86%D8%B3%D8%A8%D8%AA%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D8%AA%D9%88%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D9%88-%D8%AF%DB%8C%D9%86#P132 مصباح یزدی، رابطه علم و دین، 1392ش، ص129-132.] </ref> | ||
==مناسبات دین و سیاست== | ==مناسبات دین و سیاست== | ||
سکولاریسم،<ref>Secularism.</ref> قلمرو دین را از | سکولاریسم،<ref>Secularism.</ref> قلمرو دین را از حوزۀ سیاست جدا کرده و آنها را همچون دو خط موازی، دارای مسیرهای جداگانه میداند.<ref>[https://mesbahyazdi.ir/node/5849/%D9%81%D8%B5%D9%84-%D8%AF%D9%88%D9%85-%D9%BE%DB%8C%D8%B4%E2%80%8C%D9%81%D8%B1%D8%B6%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%AD%D8%AB-%D9%88%D9%84%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D9%81%D9%82%DB%8C%D9%87#P76 مصباح یزدی، حکیمانهترین حکومت: کاوشی در نظریه ولایت فقیه، 1394ش، ص60.]</ref> اندیشمندان مسلمان، سکولاریسم را با انتقادهای جدی روبرو کردهاند و دین حداقلی را بر پایه آموزههای [[اسلام]] و عقل، باطل دانستهاند.<ref>[https://mesbahyazdi.ir/node/5849/%D9%81%D8%B5%D9%84-%D8%AF%D9%88%D9%85-%D9%BE%DB%8C%D8%B4%E2%80%8C%D9%81%D8%B1%D8%B6%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%AD%D8%AB-%D9%88%D9%84%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D9%81%D9%82%DB%8C%D9%87#P76 مصباح یزدی، حکیمانهترین حکومت: کاوشی در نظریه ولایت فقیه، 1394ش، ص75-76.]</ref> طبق نظریۀ تفکیک قوا، سه قوه مقننه، مجریه و قضائیه از شئون حکومت هستند و برای پیشبرد امور [[جامعه]] پیشبینیشدهاند؛ [[قرآن]] در همین زمینه به حق پیامبر در قانونگذاری و اجرای قانون اشاره کرده<ref>سوره احزاب، آیه 36.</ref> و همزمان در آیۀ 65 سوره نساء به مسئلۀ حل اختلاف و نزاعها که بُعد دیگری از حکومت و سیاست و از وظایف قوۀ قضائیه است اشاره کرده است. [[اسلام]]، سیاست و رفتارهای سیاسی را همچون رفتارهای اجتماعی و اعمال فردی در یک مسیر و بهسوی هدفی واحد میداند. آن هدف، رسیدن [[انسان]] به [[سعادت]] و کمال نهایی است که از راه عبودیت و اطاعت از خداوند در همۀ عرصههای اجتماعی و سیاسی و فردی به دست میآید. حتی گاهی عمل به واجبات سیاسی و اجتماعی [[اسلام]]، اساس ایمان و شرط قبولی دیگر اعمال است؛ چنانکه در [[مذهب]] [[شیعه]]، پذیرش ولایت ائمه، شرط تأثیر ایمان و اعمال شایسته در [[سعادت]] جاودانی است.<ref>[https://mesbahyazdi.ir/node/5849/%D9%81%D8%B5%D9%84-%D8%AF%D9%88%D9%85-%D9%BE%DB%8C%D8%B4%E2%80%8C%D9%81%D8%B1%D8%B6%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%AD%D8%AB-%D9%88%D9%84%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D9%81%D9%82%DB%8C%D9%87#P76 مصباح یزدی، حکیمانهترین حکومت: کاوشی در نظریه ولایت فقیه، 1394ش، ص54-59.] </ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |