بدون خلاصۀ ویرایش
هانیه کلهر (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «<big>'''زمرد'''</big>؛ نوعی سنگ قیمتی که معمولا به رنگ سبز است زُمُرد، سنگی قیمتی اس...» ایجاد کرد) |
هانیه کلهر (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<big>'''زمرد'''</big>؛ نوعی سنگ قیمتی که معمولا به رنگ سبز است | <big>'''زمرد'''</big>؛ نوعی سنگ قیمتی که معمولا به رنگ سبز است | ||
زُمُرد، سنگی قیمتی است که معمولا به رنگ سبز دیده میشود و در جواهرسازی بهکار میرود. این سنگ از سیلیکات آلومینیوم و بریلیوم تشکیل شده است. زمرد واژهای عربی است که در زبان فارسی دوال یا دوبال گفته میشود. عالیترین نوع زمرد را ظلمانی، ریحانی و سلفی دانستهاند. زمرد نماد عشق و زندگی جاوید است. | زُمُرد، سنگی قیمتی است که معمولا به رنگ سبز دیده میشود و در جواهرسازی بهکار میرود.<ref>[https://www.vajehyab.com/?q=زمرد عمید، فرهنگ فارسی، ذیل واژه زمرد.] </ref> این سنگ از سیلیکات آلومینیوم و بریلیوم تشکیل شده است. زمرد واژهای عربی<ref>زاوش، کانیشناسی در ایران قدیم، ۱۳۷۵ش، ص۱۳۵. </ref> است که در زبان فارسی دوال یا دوبال گفته میشود.<ref>[https://www.vajehyab.com/dehkhoda/زمرد-2 دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه زمرد.]</ref> عالیترین نوع زمرد را ظلمانی، ریحانی و سلفی دانستهاند.<ref>بیرونی، الجماهر فی معرفة الجواهر، ۱۴۰۴ق، ص۲۶۳؛ زاوش، کانیشناسی در ایران قدیم، ۱۳۷۵ش، ص۱۳۷. </ref> زمرد نماد عشق و زندگی جاوید است.<ref>هادی، حاشیه بر الجماهر فی معرفة الجواهر، ۱۳۷۴ش، ص۲۶۲.</ref> | ||
==مشخصات زمرد== | ==مشخصات زمرد== | ||
زمرد از گروه کانیهای بریل بوده و از حلقههای شش ضلعی تشکیل شده است. رنگ صورتی تا قرمز زمرد به دلیل وجود منگنز، رنگ سبز آن به دلیل وجود کروم و رنگ آبی آن به دلیل وجود عنصر آهن در آن است. زمرد زود شکسته شده و با سوهان ساییده میشود. اگر در آتش قرار بگیرد رنگ آن کدر میشود. این سنگ جلاپذیر نیست و طبیعت سرد و خشک دارد. سختی آن از دیگر سنگها کمتر است. برای بهتر شدن کیفیت رنگ آن، زمرد را با روغن یا موم، اشباع میکنند تا بازتاب نور از آن، کم شود. درخشندگی زمرد در تماس با مواد شوینده، از دست میرود و برای بازگشت کیفیت نخستین، باید در روغن غوطهور شود. | زمرد از گروه کانیهای بریل بوده و از حلقههای شش ضلعی تشکیل شده است.<ref>راستگو، «زمینشناسی، ژئوشیمی و میانبارهای زمرد»، ۱۳۹۳ش، ص۲.</ref> رنگ صورتی تا قرمز زمرد به دلیل وجود منگنز، رنگ سبز آن به دلیل وجود کروم و رنگ آبی آن به دلیل وجود عنصر آهن در آن است.<ref>راستگو، «زمینشناسی، ژئوشیمی و میانبارهای زمرد»، ۱۳۹۳ش، ص۶.</ref> زمرد زود شکسته شده و با سوهان ساییده میشود. اگر در آتش قرار بگیرد رنگ آن کدر میشود. این سنگ جلاپذیر نیست و طبیعت سرد و خشک دارد. سختی آن از دیگر سنگها کمتر است.<ref>زاوش، کانیشناسی در ایران قدیم، ۱۳۷۵ش، ص۱۳۶؛ نصیرالدین طوسی، تنسوخنامه ایلخانی، ۱۳۶۳ش، ص۵۹و۶۰و۶۱؛ عقیلی علوی شیرازی، مخزن الادویة، ۱۳۷۱ش، ص۴۷۷.</ref> برای بهتر شدن کیفیت رنگ آن، زمرد را با روغن یا موم، اشباع میکنند تا بازتاب نور از آن، کم شود. درخشندگی زمرد در تماس با مواد شوینده، از دست میرود و برای بازگشت کیفیت نخستین، باید در روغن غوطهور شود.<ref>ادیب، فرهنگ جامع جواهرشناسی، ۱۳۸۹ش، ص۲۷۷. </ref> | ||
==معادن زمرد== | ==معادن زمرد== | ||
امروزه معادن زمرد در روسیه، کلمبیا، برزیل، هندوستان، پاکستان و شرق آفریقا وجود دارد. | امروزه معادن زمرد در روسیه، کلمبیا، برزیل، هندوستان، پاکستان و شرق آفریقا وجود دارد.<ref>منوچهر دانایی، فرهنگ گوهرشناسی، ۱۳۷۶ش، ص۲۱۳؛ صالحی، فرهنگ گوهرشناسی، ۱۳۸۴ش، ص۴۸.</ref> | ||
==خواص زمرد== | ==خواص زمرد== | ||
خواجه نصیرالدین طوسی، همراه داشتن زمرد را موجب دلگرمی و دوری از خواب بد و بهبود اسهال و درمان خونریزی و زیاد نگاه کردن به زمرد را موجب افزایش بینایی و ایمن شدن از بیماری صرع دانسته است. ایجاد نشاط و سرزندگی، تقویت کبد و معده، رفع اضطراب، غم و خفقان، بهبود ذاتالریه، رفع ریزش مو، دفع سنگ کلیه و مثانه و بهبود جذام از خواص همراه داشتن زمرد است. همچنین ساییدن و خوردن مقداری زمرد برای برطرف کردن آسیب زهر جانوران مفید است. نگاه طولانی به زمرد مانع از یبوست و بیاشتهایی میشود. برخی سرمهی هفت جواهر که شامل زمرد، یاقوت، زبرجد، الماس، لعل، مروارید و فیروزه است را برای تقویت بینایی چشم موثر میدانند. در گذشته، نقاشان برای رفع خستگی چشمان خود به زمرد نگاه میکردند. زمرد برای انواع درد، سوختگی، ورم مفاصل، ورم معده و تحریکپذیری روده نیز مفید است. | خواجه نصیرالدین طوسی، همراه داشتن زمرد را موجب دلگرمی و دوری از خواب بد و بهبود اسهال و درمان خونریزی و زیاد نگاه کردن به زمرد را موجب افزایش بینایی و ایمن شدن از بیماری صرع دانسته است.<ref>نصیرالدین طوسی، تنسوخنامه ایلخانی، ۱۳۶۳ش، ص۵۹-۶۰. </ref> ایجاد نشاط و سرزندگی، تقویت کبد و معده، رفع اضطراب، غم و خفقان، بهبود ذاتالریه، رفع ریزش مو، دفع سنگ کلیه و مثانه و بهبود جذام از خواص همراه داشتن زمرد است. همچنین ساییدن و خوردن مقداری زمرد برای برطرف کردن آسیب زهر جانوران مفید است.<ref>عقیلی علوی شیرازی، مخزن الادویة، ۱۳۷۱ش، ص۴۷۷.</ref> نگاه طولانی به زمرد مانع از یبوست و بیاشتهایی میشود.<ref>هادی، حاشیه بر الجماهر فی معرفة الجواهر، ۱۳۷۴ش، ص۲۶۲-۲۶۳، حاشیه۱. </ref> برخی سرمهی هفت جواهر که شامل زمرد، یاقوت، زبرجد، الماس، لعل، مروارید و فیروزه است را برای تقویت بینایی چشم موثر میدانند.<ref>بلوکباشی، نوروز جشن نوزایی آفرینش، ۱۳۸۱ش، ص۷۹. </ref> در گذشته، نقاشان برای رفع خستگی چشمان خود به زمرد نگاه میکردند.<ref>هادی، حاشیه بر الجماهر فی معرفة الجواهر، ۱۳۷۴ش، ص۲۶۲-۲۶۳، حاشیه۱.</ref> زمرد برای انواع درد، سوختگی، ورم مفاصل، ورم معده و تحریکپذیری روده نیز مفید است.<ref>مختاری، «گوهردرمانی»، ۱۳۹۵ش، ص۳۲.</ref> | ||
==زمرد در فرهنگ عامه== | ==زمرد در فرهنگ عامه== | ||
در باور مردم، همراه داشتن زمرد، بهويژه زمردهایی که تعویذ روی آنها حک شده باشد، خوشیمن است و شگون دارد. مسافران برای داشتن سفر ایمن با خود زمرد حمل میکردند. برخی آسمان را «پرده هفترنگ» نامیده و بر این باور هستند که آسمان ششم از زمرد است. در گذشته، گاهی از زمرد برای شناسایی زهر استفاده میشد؛ زیرا بر این باور بودند که زمرد در برابر زهر کدر میشود. همچنین ثروتمندان برای خوشیمن شدن بردههای سیاه خود، نام زمرد بر آنها مینهادند. | در باور مردم، همراه داشتن زمرد، بهويژه زمردهایی که تعویذ روی آنها حک شده باشد، خوشیمن است و شگون دارد.<ref>ادیب، فرهنگ جامع جواهرشناسی، ۱۳۸۹ش، ص۲۹۵. </ref> مسافران برای داشتن سفر ایمن با خود زمرد حمل میکردند.<ref>بیرونی، الجماهر فی معرفة الجواهر، ۱۴۰۴ق، ص۲۶۲-۲۶۳. </ref> برخی آسمان را «پرده هفترنگ» نامیده و بر این باور هستند که آسمان ششم از زمرد است.<ref>ماسه، معتقدات و آداب ایرانی، ۱۳۵۵ش، ج۱، ص۲۹۸.</ref> در گذشته، گاهی از زمرد برای شناسایی زهر استفاده میشد؛ زیرا بر این باور بودند که زمرد در برابر زهر کدر میشود.<ref>هادی، حاشیه بر الجماهر فی معرفة الجواهر، ۱۳۷۴ش، ص۲۶۲-۲۶۳، حاشیه۱. </ref> همچنین ثروتمندان برای خوشیمن شدن بردههای سیاه خود، نام زمرد بر آنها مینهادند.<ref>شهری، طهران قدیم، ۱۳۸۳ش، ج۴، ص۱۱۳.</ref> | ||
در قصهی «ماهپیشونی»، دیو یک لباس حریر، تاج یاقوت و خفتی زمردنشان به بانوی شهر هدیه میدهد. در قصهی عاشقانه «مغول دختر»، اتاقهایی با درختان زمرد، الماس، فیروزه و مروارید توصیف شده است. | |||
خوابگزاران نیز درباره خواب دیدن زمرد، تعبیرهای نیک و بد بسیار گفتهاند. | در قصهی «ماهپیشونی»، دیو یک لباس حریر، تاج یاقوت و خفتی زمردنشان به بانوی شهر هدیه میدهد.<ref>درویشیان، فرهنگ افسانههای مردم ایران، ۱۳۸۲ش، ج۱۳، ص۱۲۴.</ref> در قصهی عاشقانه «مغول دختر»، اتاقهایی با درختان زمرد، الماس، فیروزه و مروارید توصیف شده است.<ref>درویشیان، فرهنگ افسانههای مردم ایران، ۱۳۸۲ش، ج۱۴، ص۶۱.</ref> | ||
خوابگزاران نیز درباره خواب دیدن زمرد، تعبیرهای نیک و بد بسیار گفتهاند.<ref>خوابگزاری، ۱۳۴۶ش، ص۲۱۶.</ref> | |||
==زمرد و زبرجد== | ==زمرد و زبرجد== | ||
برخی، زمرد و زبرجد را همسان و از یک جنس دانستهاند. از این منظر، زبرجد نوعی زمرد اعلا بوده که دیگر موجود نیست. ابوریحان بیرونی، خواص زمرد و زبرجد را یکسان دانسته است. در مقابل، برخی دیگر آنها را متمایز از یکدیگر دانسته و برای هر یک خواص متفاوتی بیان کردهاند. | برخی، زمرد و زبرجد را همسان و از یک جنس دانستهاند. از این منظر، زبرجد نوعی زمرد اعلا بوده که دیگر موجود نیست.<ref>نصیرالدین طوسی، تنسوخنامه ایلخانی، ۱۳۶۳ش، ص۵۶؛ عقیلی علوی شیرازی، مخزن الادویة، ۱۳۷۱ش، ص۴۷۶؛ حکیم مومن، تحفة المومنین، ۱۴۰۲ق، ص۴۴.</ref> ابوریحان بیرونی، خواص زمرد و زبرجد را یکسان دانسته است.<ref>بیرونی، الجماهر فی معرفة الجواهر، ۱۴۰۴ق، ص۲۶۲.</ref> در مقابل، برخی دیگر آنها را متمایز از یکدیگر دانسته و برای هر یک خواص متفاوتی بیان کردهاند.<ref>حکیم مومن، تحفة المومنین، ۱۴۰۲ق، ص۴۵۳و۴۴۰.</ref> | ||
==زمرد در ادبیات فارسی== | ==زمرد در ادبیات فارسی== | ||
فردوسی در بسیاری از اشعار شاهنامه از زمرد یاد کرده است. برای نمونه: | فردوسی در بسیاری از اشعار شاهنامه از زمرد یاد کرده است. برای نمونه: | ||
به مشک و به عنبر سرش بافته | {{آغاز نستعلیق}} | ||
{{شعر|نستعلیق}} | |||
{{ب| به مشک و به عنبر سرش بافته | به یاقوت و زمرد تنش بافته }} | |||
{{پایان شعر}} | |||
{{پایان نستعلیق}} | |||
ناصر خسرو در بیتی گفته است: | ناصر خسرو در بیتی گفته است: | ||
کنون تیر گلبن عقیق و زمرد | {{آغاز نستعلیق}} | ||
{{شعر|نستعلیق}} | |||
{{ب| کنون تیر گلبن عقیق و زمرد | از این کینه بر پر و سوفار دارد }} | |||
{{پایان شعر}} | |||
{{پایان نستعلیق}} | |||
گاهی باورهای عامیانه و نیز پیامهای اخلاقی نیز با کلیدواژه زمرد در ادبیات فارسی، بازنمایی شده است: | گاهی باورهای عامیانه و نیز پیامهای اخلاقی نیز با کلیدواژه زمرد در ادبیات فارسی، بازنمایی شده است: | ||
شنیدهام به حکایت که دیدهی افعی***برون شود چه زمرد در او برند فراز | شنیدهام به حکایت که دیدهی افعی***برون شود چه زمرد در او برند فراز | ||
من این ندیدم و دیدم که خواجه دست بداشت***برابر دل من بترکید دیده آز | من این ندیدم و دیدم که خواجه دست بداشت***برابر دل من بترکید دیده آز | ||
خط ۴۷: | خط ۶۰: | ||
* نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چ۷، ۱۴۰۴ق. | * نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چ۷، ۱۴۰۴ق. | ||
* هادی، یوسف، حاشیه بر الجماهر فی معرفه الجواهر، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۴ش. | * هادی، یوسف، حاشیه بر الجماهر فی معرفه الجواهر، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۴ش. | ||
[[رده: ویکیزندگی]] |