امام علی بن موسی

از ویکی‌زندگی

امام علی بن موسی، هشتمین امام شیعیان.

علی (علیه‌السّلام) فرزند امام موسی بن جعفر (علیهما‌السّلام) است و مادرش، کنیز بود و او را تُکتَم، [۱] خیزران، [۲] نجمه، اروی، [۳] سَکَن، سمانه، ام‌البنین، [۴] صَقر، شَقراء و طاهره[۵] می‌گفتند. کنیۀ او، ابوالحسن ثانی یا ثالث[۶] و ابوبکر[۷] و لقب او، رضا، [۸] ولی، وفیّ، [۹] صابر، فاضل، رضیّ[۱۰] و زکی[۱۱] است. وی پنج سال پس از وفات امام صادق، [۱۲] در روز شنبه یا پنجشنبه[۱۳] یا جمعه، 11ربیع‌الاول[۱۴] یا 6 یا 7 یا 8 شوال[۱۵] یا 11 ذیقعده[۱۶] یا ذیحجه سال 147، [۱۷] 148، [۱۸] 150، 151، [۱۹] 153، [۲۰] یا 158ق در مدینه[۲۱] به دنیا آمد. 30 یا 35 سال[۲۲] با پدرش زیست و 19 یا 20 سال[۲۳] یا 21 سال دوران امامت وی بود.[۲۴] امامت او، پس از موسی بن جعفر، از سال 183ق[۲۵] یا 186ق آغاز شد و تا سال 203ق ادامه یافت.[۲۶] وی در روز جمعه یا سه‌شنبه 17[۲۷] یا 23 یا 24 رمضان، یا آخر ماه صفر یا آخر ذیحجه سال 202 یا 203ق[۲۸] در سن 44، 47، 48، [۲۹] 49، [۳۰] 50، [۳۱] 51، 55، [۳۲] 57[۳۳]یا 59سالگی[۳۴] در قریۀ نوقان، از توابع سناباد (مشهد کنونی) به واسطه غذا[۳۵] یا انگور[۳۶] یا اناری که علی بن هُشام یا مامون[۳۷] آن را مسموم کرده بود، به شهادت رسید.[۳۸] مامون در سوگ او بسیار گریست[۳۹] و چند روز از خوردن و آشامیدن، دست کشید[۴۰] و با جنازۀ امام به نجوا پرداخت![۴۱] و سپس، دستور داد جنازۀ امام را در طوس، در خانۀ حُمَید بن قَحطبه، [۴۲] کنار قبر پدرش،‌هارون الرشید دفن کنند.[۴۳] برخی معتقدند علی بن موسی به مرگ طبیعی از دنیا رفته است، [۴۴] یا با مسمومیت غذایی رحلت کرده و یا عباسیان و نه مامون، موجب شهادت امام رضا شدند.[۴۵] تشییع جنازه باشکوه امام، در تاریخ خراسان بی‌سابقه بوده است.[۴۶]

علی بن موسی (علیه‌السّلام) تنها یک فرزند، آن هم محمد بن علی را به‌عنوان یادگار و جانشینِ بعد از خود، داشته است که با لقب جواد، شناخته می‌شود.[۴۷] وی، هنگام رحلت پدر، هفت سال و چند ماه داشت.[۴۸] علامه مجلسی دختری به نام فاطمه را نیز از فرزندان امام رضا برشمرده، که از او حدیث نقل کرده است.[۴۹] برخی، علاوه بر امام جواد، فرزندان دیگری نیز برای علی بن موسی ذکر کرده‌اند: موسی، [۵۰] حسن، حسین، علی، فاطمه، [۵۱] جعفر و ابراهیم.[۵۲]

فضایل امام رضا

از امام رضا به‌عنوان مصداقی بارز از واژۀ «کوثر»، در سورۀ کوثر نام برده‌اند، [۵۳] که زیارت او، از زیارت جدّش، امام حسین، بهتر است.[۵۴] پیامبر اکرم، او را کسی معرفی کرده است که با نور خدا می‌نگرد و حکیمانه سخن می‌گوید و دچار لغزش و خطا نمی‌شود، دانا است و از علم و حکمت پُر بوده[۵۵] و پاداشِ زیارت او، بهشت است.[۵۶] امام باقر و امام صادق او را بهترین خَلق روی زمین، پس از موسی بن جعفر دانسته‌اند.[۵۷] امام صادق، او را به دلیل علم سرشارش، «عالِم آل‌محمد» دانسته است.[۵۸] حتی مامون هم او را بهترینِ اهل زمین و داناترین و عابدترینِ آنان می‌دانست[۵۹] و هیچکس را از علی بن موسی، افضل و مُحِقّ‌تر به خلافت، نمی‌دانست.[۶۰] او، بزرگ‌ترین، برگزیده‌ترین و محبوب‌ترین فرد نزد امام کاظم بود.[۶۱] از امام رضا به‌عنوان بزرگ‌ترین پیشوا،‌هادی دین، شهرۀ آفاق و مورد تکریم و احترام همگان، یاد می‌کنند.[۶۲] عظمت علمی، مقام معنوی و اخلاق عملی او، موجب جذب مردم به‌سوی وی شده بود.[۶۳] از او بیش از 20 مورد پیش‌گویی و امور خارق‌العاده گزارش شده است.[۶۴] چیزی نبود که از او بپرسند و او پاسخش را نداند، [۶۵] زیرا به گذشته و حال، آگاه بود.[۶۶] همواره در مناظرات، بر خصم غلبه می‌کرد.[۶۷] این‌گونه، شخصیت علمی وی، بر همگان، از تمام فرقه‌ها و ادیان و مذاهب، ثابت شده بود.[۶۸] توجه بسیار به عبادت، ساده‌زیستی و تواضع، رعایت عدالت در برخورد با نزدیکان، از دیگر نکات اخلاقی امام رضا است.[۶۹] نماز را در اول وقت، اقامه کرده و به دیگران نیز همین را توصیه می‌کرد. هر صبح و شام، قرآن می‌خواند و پرسش دیگران را با قرآن پاسخ می‌داد.[۷۰]

تربیت الهی، ثبات شخصیت، عزت نفس، زهد و ساده‌زیستی، تواضع و فروتنی، سخاوت و گشاده‌دستی، حِلم و بردباری، آشنایی به زبان‌های مختلف، حتی زبان حیوانات، از دیگر فضایل علی بن موسی به‌شمار می‌رود.[۷۱]

نظر علمای اهل‌سنت دربارۀ امام رضا

برخی علمای اهل‌سنت، به علی بن موسی، به‌خاطر شخصیت والای او، یا به تبعیت از شیعیان، لفظ امام را اطلاق می‌کنند. اولین کسی که این واژه را به‌کار برد، مسعودی بود.[۷۲] برخی نیز، نظیر مسعودی، ابن‌صبُاغ، محمدخواجه پارسا و قاضی بهجت افندی، همان امامتِ مدّنظر شیعه را اراده کرده و روایات دلالت‌کننده بر امامت علی بن موسی را نیز آورده‌اند.[۷۳]

از علی بن موسی، در کتاب‌های «سُنَن»، در ابواب زکات و ایمان و نیز، مباحث تفسیری و اخلاقی، احادیثی نقل شده است.[۷۴] او از پدرش، موسی بن جعفر، عموهایش، اسماعیل، اسحاق و عبدالله، روایت نقل کرده است. و نیز برخی راویان حدیث، نظیر اباصلت هِرَوی، احمد بن حنبل، محمد بن رافع، نصر بن علی جَهضَمی، خالد بن احمد ذُهَلی، محمد بن اسلَم طوسی، ابی‌زرعة رازی، اسحاق بن راهَوَیه، آدم بن ابی‌ایاس و احمد بن عامر طائی، از او روایت نقل کرده‌اند.[۷۵]

واقدی او را از ثقاتی می‌داند[۷۶] که در بیست‌سالگی در مسجد نبوی فتوا می‌داد. حاکم نیشابوری، ابن‌جُندی، ذهبی و ابن‌حجر عسقلانی وی را از طبقه دهم[۷۷] یا هشتم تابعین مدینه دانسته‌اند.[۷۸] ابن ابی‌الحدید او را داناترین، سخاوتمندترین مردم و باکرامت‌ترین افراد به لحاظ اخلاقی برشمرده است. ابن‌خلّکان و ابن‌حجر هیثمی او را یکی از امامان شیعه دانسته‌اند، که مامون او را ولیّ‌عهد خود قرار داد و به نامش سکه ضرب کرد و دخترش، ام‌حبیب را به زوجیت او در آورد.[۷۹]

دلایل امامت علی بن موسی

امام رضا یکی از 12 امامی است که پیامبر بر امامت آنها تصریح کرده است.[۸۰] همچنین بنابر روایت جابر بن عبدالله انصاری، نام علی بن موسی در لوحی که پیامبر از جانب جبرائیل به فاطمه داده بود، به‌عنوان امامِ پس از موسی بن جعفر، ذکر شده است.[۸۱] همچنین، در صحیفه‌ای که نزد اُمّ‌سَلَمه بوده است، نام یکایک امامان شیعه ذکر شده و یادآوری شده است که علم و سلاح هر یک از امامان، به امام بعدی به ارث گذاشته شده است.[۸۲] حدیث «اوصیائی، الاثنی‌عشر»[۸۳] نیز، اشاره به امامت تک‌تک امامان، از جمله علی بن موسی دارد. موسی بن جعفر طی 48 روایت، [۸۴] به امامت علی بن موسی[۸۵] و جانشینی او پس از خود[۸۶] تصریح کرده است.[۸۷] مقبولیت علی بن موسی میان شیعیان و برتری علمی و اخلاقی او نیز اثبات‌کنندۀ امامت وی است.[۸۸]

ولایتعهدی امام رضا

در گزارش‌های تاریخی چنین آمده است که مامون، ابتدا با رفتاری احترام‌آمیز، خلافت را پیشکش کرد، اما با استنکاف امام رضا از قبول خلافت، ولایتعهدی[۸۹] را پیشنهاد داد.[۹۰] وی، علی بن موسی را از مدینه به خراسان فرا خواند و در روز دوشنبه، دوم، [۹۱] پنجم، [۹۲] ششم، [۹۳] هفتم، نهم یا بیست‌وسوم رمضان سال 200ق یا 201ق برای ولایتعهدی وی، بیعت گرفت و به او لقب «الرضا من آل‌محمد» داد.[۹۴] مامون دستور داد بر منابر بر امام رضا ثنا گفته و به نام او سکه (درهم و دینار) ضرب کردند.[۹۵] سپس، مامون، دختر یا خواهرش، ام‌حبیب را به تزویج امام رضا در آورد.[۹۶]

امام، در ابتدا، از پذیرش دعوت مامون و رفتن به خراسان، استنکاف ورزید[۹۷] تا نشان دهد علاقه‌ای به همکاری با حکومت ندارد؛ [۹۸][۹۹] اما پس از آن که مجبور شد، تمکین کرده[۱۰۰] و با چشمانی اشک‌بار، در حالی که با قبر پیامبر وداع می‌کرد، [۱۰۱] به‌همراه ماموران مامون، از طریق بصره به سمت مرو[۱۰۲] روانه شد. در مرو، ابتدا پیشنهاد پذیرش خلافت را با این استدلال که امر خلافت برای ما نخواهد بود، [۱۰۳] رد کرد[۱۰۴] و سپس، وقتی مامون، امام را تهدید کرد، به‌ناچار، پیشنهاد ولایتعهدی را پذیرفت.[۱۰۵] علی بن موسی با این شرط ولایتعهدی را پذیرفت که در هیچ امر و نهی و عزل و نصبی دخالت نکند و چیزی را تغییر ندهد و در فتوا و قضا، ورود نکند، [۱۰۶] زیرا نمی‌خواست مسئولیت وضع موجود را بر عهده بگیرد.[۱۰۷] امام، به سبک پیامبر با مردم بیعت کرد، یعنی دست خود را بر روی دستان بیعت‌کنندگان قرار می‌داد.[۱۰۸] اولین بیعت‌کننده نیز عباس، پسر مامون بود.[۱۰۹] امام رضا، پس از برگزاری تشریفات تفویض ولایتعهدی و بیعت با مردم و مقامات، در سخنانی، خطاب به مردم، یادآور شد که ما را به واسطۀ قرابت با پیامبر، بر شما حقی است. شما را نیز، بر ما حقی است. هرگاه شما حق ما را پرداخت کردید، بر ما نیز، واجب است حق شما را بپردازیم.[۱۱۰] امام رضا، طی ولایتعهدی خود، علاوه بر برپایی جلسات مناظره، که توسط مامون ترتیب داده می‌شد و تبیین معارف اسلامی و شیعی، [۱۱۱] مبادرت به برپایی نماز عید فطر کرد که ناتمام ماند.[۱۱۲] او همچنین برای نزول باران، دعا کرد.[۱۱۳]

اقدام مامون در تفویض ولایتعهدی به علی بن موسی، موجب ناخرسندی بنی‌عباس و خلع مامون از خلافت شد.[۱۱۴]

کارکردهای پذیرش ولایتعهدی توسط امام رضا

تفویض و پذیرش ولایتعهدی، به نوعی پذیرش ضمنی علویان توسط عباسیان بود[۱۱۵] و اهل‌بیت را از فراموشی در عرصۀ سیاسی، حفظ می‌کرد و جان امام و شیعیان نیز حفظ می‌شد.[۱۱۶] همچنین چهرۀ واقعی مامون، توسط امام به مردم، شناسانده می‌شد[۱۱۷] تا جایی که مامون ناگزیر بود تا خود را به لحاظ فکری، متمایل به تشیّع نشان دهد؛ [۱۱۸] تا جایی که برخی شواهد، دلیل تمایل مامون به تشیع دانسته شده است، مانند مناظرۀ مامون با علمای اهل‌سنت در رابطه با برتری علی بر خلفای دیگر، تفویض ولایتعهدی به امام رضا، وامدار دانستن خود در هدایت به تشیع در جریان بحث بین‌هارون‌الرشید و امام کاظم، حلال کردن مُتعه (صیغه)، اعتقاد به مخلوق بودن قرآن، گواهی علمای اهل‌سنت بر دوست‌داشتن علی توسط مامون، منع از ذکر خیر معاویه و نیز سروده‌های مامون در مدح علی و اولاد او.[۱۱۹] شیخ مفید و شیخ صدوق معتقدند مامون نذر کرده بود تا در صورت چیره‌شدن بر برادرش، امین، خلافت را به اهلش واگذار کند، [۱۲۰] اما بعداً پشیمان شد![۱۲۱]

اهداف مامون از ولایتعهدی امام رضا

تلاش مامون بر این بود تا به مردم بباوراند که از سرِ اخلاص و با خلوص نیّت و علاقۀ وافِر به امام رضا، ولایتعهدی را به وی تفویض کرده است. و در این کار، آن‌چنان ماهرانه رفتار کرد که برخی علمای شیعه، نظیر ابن شهرآشوب[۱۲۲] و ابن‌طاووس او را از اتهام دست‌داشتن در شهادت امام رضا مُبرّا دانستند.[۱۲۳] در منابع تاریخی، اهداف مامون از ولایتعهدی امام رضا به شرح زیر آمده است:

  • جلب نظر ایرانیان، به ویژه اهالی خراسان و استمرار حمایت آنان؛ [۱۲۴]
  • جلب خوشنودی عباسیان؛ [۱۲۵]
  • جلب اعتماد و محبت اعراب؛ [۱۲۶]
  • مشروعیت‌بخشی[۱۲۷] و قانونی جلوه دادن حکومت عباسیان در چشم علویان؛ [۱۲۸]
  • فرو نشاندن شورش‌های متعددِ علویان و مقابله با آشوب‌ها و مخالفت‌های آنان و زدودن احترامِ رو به فزونی علویان از دل و دیدۀ مردم؛ [۱۲۹]
  • بازگرداندن و تقویت حسّ اعتمادِ از دست رفتۀ مردم، به واسطۀ کشتن برادرش، امین؛ [۱۳۰]
  • ریشه‌کنی درخت تشیّع؛ [۱۳۱]
  • کنترل و خلع سلاح علی بن موسی و ایجاد مصونیت برای خود از ناحیۀ امام رضا، که همواره او را تهدیدی برای خلافت خود می‌دانست؛ [۱۳۲]
  • کسب وجهۀ معنوی به واسطۀ ولایتعهدی یکی از فرزندان پیامبر؛ [۱۳۳]
  • تبدیل صحنۀ مبارزات انقلابی شیعیان به عرصۀ فعالیت سیاسی آرام و بی‌خطر؛ [۱۳۴]
  • تبدیل امام رضا به توجیه‌گر رفتار دستگاه خلافت؛ [۱۳۵]
  • مرتفع شدن ادعای زهد و بی‌اعتنایی امامان نسبت به امور دنیوی؛ [۱۳۶]
  • زدودن تدریجی رنگ مردمیِ امام، به عنوان مرجع پرسش‌ها و شکایات؛ [۱۳۷]
  • کنترل مستمرّ علی بن موسی، به عنوان کانون مبارزه و معارضه با حاکمان عباسی.[۱۳۸]

قدم‌گاه‌های امام رضا در ایران

قدم‌گاه‌های منسوب به امام رضا، در شهرهای بهبهان (اَرجان)، اَبرقو (ابرکوه)، خرانق (مشهدک)، دِه‌شیر (فراشاه)، که سه مورد اخیر، دارای کتیبه هستند و نیشابور واقع شده‌اند.[۱۳۹] قدم‌گاه‌هایی که در شوشتر، دزفول و نائین وجود دارند، از اعتبار سندی برخوردار نیستند.[۱۴۰]

تاثیر حضور امام رضا در ایران

حضور سه‌سالۀ امام رضا در ایران، پیامدها و تاثیرات بسیاری در جامعه و فرهنگ ایرانی داشت، از جمله:

  • رشد و گسترش تشیّع در خراسان و تاثیر عمیق آن بر فرهنگ، هنر و اقتصاد ایران؛ [۱۴۱]
  • ارتقای علمی و اعتقادی و فکری مردم خراسان؛ [۱۴۲]
  • ارتباط عاطفی و معنوی امام با ایرانیان؛ [۱۴۳]
  • مناظرات علمی و عقیدتی با اهل کتاب (یهودیان، مسیحیان، زرتشتیان، مانویان و صابئیان)، نِحلِه‌های فکری گوناگون و ارباب مذاهب مختلف؛ [۱۴۴]
  • تشکیل محافل علمی و کلامی و حدیثی در دفاع از کیان اسلام و فرهنگ اهل بیت و ردّ ایرادات و پاسخ به شبهات، با حضور گستردۀ شیعیان در این محافل، که در مسجد مرو و منزل امام برگزار می‌شد؛ [۱۴۵]
  • دلگرمی شیعیان به وجود امام رضا و استقرار علویان در شهرها؛ [۱۴۶]
  • پیاده‌کردن سنت‌های الهی و سیرۀ نبوی در جامعه؛ [۱۴۷]
  • فراهم شدن زمینه برای کوچ سادات و علویان به منطقه خراسان، [۱۴۸] به‌ویژه پس از دستور علی بن موسی به بستگان خود برای کوچ به ایران، که طی چند کاروان، 12673 نفر به خراسان آمدند.[۱۴۹]

اوضاع فرهنگی-اجتماعی در زمان امام رضا

دوران امامت علی بن موسی (183-203)، ده سال با خلافت‌هارون الرشید (183-193)، مقارن بود؛‌هارون به دلیل نگرانی از عواقب قتل امام کاظم، متعرّض امام رضا نمی‌شد و امام رضا بدون تقیّه و با استفاده از شرایط پیش آمده، اظهار امامت ‌کرده و با تربیت شاگردانی، علوم و معارف دینی و حقایق قرآنی را نشر می‌داد.[۱۵۰][۱۵۱] در دورۀ حکومت امین (193-198)، [۱۵۲] به دلیل درگیریِ او با برادرش، مامون، باز هم امام رضا به فعالیت‌های علمی و فرهنگی خود ادامه داد.[۱۵۳] پنج سال آخر از حیات امام رضا (198-203) با خلافت مامون، مقارن بود.[۱۵۴] با آغاز خلافت مامون، قیام‌های علویان اوج گرفت.[۱۵۵] امام رضا گرچه با اصل این قیام‌ها مخالف نبود، اما به دلیل آگاهی از ناکامی اکثر این قیام‌ها و نیز، افراط برخی از قیام‌کنندگان در کشتار مردم و غارت اموال، از تایید آنها، سر باز می‌زد.[۱۵۶]

این دوران همچنین «دوران اوج تمدن اسلامی» نامیده شده است؛ در این دوره، علومی نظیر تفسیر، حدیث، فقه، اصول، نحو، کلام، پزشکی، شیمی، معماری و مهندسی شهری، نجوم، عمران و کشاورزی رونق داشته و توسعه پیدا کرد و دولت اسلامی بر اغلب مناطق جهان استیلا یافت. فضای امیدوار کننده‌ای برای افکار و عقاید و علوم مختلف پدید آمد و نهضت ترجمه در زمینۀ فلسفه، طب، نجوم، ریاضیات، منطق، هیئت، جغرافیا و تاریخ به اوج رسید.[۱۵۷] صاحبان علم و منطق و فلسفه گرامی داشته شدند و ریاضی‌دان بزرگی همچون خوارزمی پدیدار گشت که دربارۀ جبر مطالعاتی داشت و آن را از حساب جدا کرد. یعقوب بن اسحاق کَندی، که در طب و فلسفه و حساب و منطق و هندسه و نجوم خبره بود، بسیاری از کتاب‌های فلسفه را به عربی برگرداند.[۱۵۸] کتابخانه‌هایی در بغداد، تاسیس و انجمن‌های علمی تشکیل می‌شد که علمای اسلامی و غیراسلامی در آن شرکت داشتند. همچنین، 30 مدرسۀ عالی ایجاد شده بود و مهم‌ترین کتابخانه هم، «بیت الحکمة» بود.[۱۵۹] فعالیت‌های علمی در تمام عرصه‌ها، از جمله مباحث کلامی، به شدت رونق داشته و رو به گسترش بود. اشاعره و معتزله، بیشترین سهم را در سوگیری‌های مباحث کلامی در جامعه داشتند.[۱۶۰] بغداد، یثرب، کوفه و بصره در زمرۀ مهم‌ترین مراکز علمی آن دوران مطرح بوده‌اند.[۱۶۱]

علی بن موسی، در این دوران، وظیفۀ خود را صیانت از عقیده و فرهنگ جامعۀ اسلامی می‌دانست و خطر جریان‌های فکری التقاطی و منحرف، نظیر واقفیه (توقف کنندگان در امامتِ موسی بن جعفر)، مُشَبَّهه، مُجَسّمه (برای خدا جسم قایل بودند)، مُفَوِّضه، مُتصوِّفه، مُعتزِله، غُلات (غالیان=غُلُوّ کنندگان) و جبریّون[۱۶۲] را در جامعه، گوشزد می‌کرد و از طریق محافل علمی، مناظره با صاحبان عقاید و مذاهب فکری و دینی و پاسخگویی به شبهات آنان، به روشنگری و تبیین راه و فکر صحیح، مبادرت می‌ورزید. به همین دلیل، بخش عمده‌ای از روایات منقوله از علی بن موسی، پیرامون موضوعات کلامی، نظیر تجسیم، تشبیه و رؤیت خدا است.[۱۶۳] همچنین، توضیح مبانی شیعه، جایگاه اهل بیت در کتاب و سنت، برخی مسائل کلامی، مسائل اختلافی بین شیعه و سنی، نظیر ایمان ابوطالب، مصداق شیعه، صحابی و اولی‌الامر، رهاورد مناظرات و جلسات امام رضا است.[۱۶۴] عصر امام رضا، عصر مناظرات داغ در زمینه مباحث کلامی و عقیدتی بود.[۱۶۵]

سیرۀ علمی و عملی امام رضا

سیرۀ عبادی

امام رضا بسیار نماز می‌خواند و به نماز اول وقت، اهمیت می‌داد؛ شب را به نماز و سجده‌های طولانی و تلاوت قرآن سپری می‌کرد؛ [۱۶۶] شب‌ها، کم می‌خوابید و شب‌زنده‌دار بود و روزها، روزه بود؛ [۱۶۷] اهتمام به دعا و صلوات، [۱۶۸] پرهیز از کسب مال حرام و دوری از ناامیدی از درگاه الهی، به عنوان دو مانع استجابت دعا، [۱۶۹] از ویژگی‌های او بود. علی بن موسی با قرآن انس داشت[۱۷۰] و آن را طی سه روز ختم می‌کرد.[۱۷۱] او قرآن را زیبا تلاوت می‌کرد، در معانی آیات، تامُّل کرده و به سؤالات و شبهات، از طریق آیات قرآن پاسخ می‌داد. امام رضا به علوم قرآنی، نظیر محکمات و متشابهات قرآنی، توجه می‌کرد.[۱۷۲]

سیرۀ اخلاقی

امام رضا آیینۀ تمام‌نمای خصال نیکو بود؛ خوش‌اخلاق و خوش‌رفتار بود و اخلاق بد را نابودگر اعمال می‌دانست؛ بر راستگویی، تاکید و بر امانتداری، توصیه می‌کرد؛ [۱۷۳] به مشورت با دیگران، سفارش و از کم‌فروشی و ریخت وپاش، خیانت و رباخواری، نهی می‌کرد؛ [۱۷۴] از جدال و مِراء با دیگران و دشمنی و بدگویی نسبت به دیگران، نهی می‌کرد؛ [۱۷۵] نظم او زبان‌زد بود؛ [۱۷۶] ادب و تواضع و فروتنی داشت، [۱۷۷] کلام کسی را قطع نمی‌کرد و با سخن خود، خاطرِ کسی را آزرده نساخته و در حق کسی جفا نمی‌کرد؛ [۱۷۸] از کسی رو برنمی‌گرداند؛ [۱۷۹] بر حِلم و بردباری تاکید داشت و نرم و ملایم سخن می‌گفت[۱۸۰] و در سخن گفتن، درشتی نمی‌کرد؛ [۱۸۱] در حضور دیگران، پای خود را دراز نمی‌کرد[۱۸۲] و به دیوار تکیه نمی‌داد؛ آب دهان خود را بر زمین نمی‌انداخت؛ [۱۸۳] قهقهه نمی‌زد، ولی همواره مُتِبَسِّم بود.[۱۸۴] او نسبت به سهو و خطای دیگران، عفو و اغماض داشت؛ [۱۸۵] کنیزان و غلامان و کارگزاران خود را با القاب زشت صدا نمی‌زد[۱۸۶] و با آنها بدرفتاری و فحاشی نمی‌کرد؛ [۱۸۷] نسبت به آنها تکبر نورزیده، [۱۸۸] با آنها هم‌غذا و هم‌سفره می‌شد و به تنهایی غذا نمی‌خورد[۱۸۹] و آنها را هنگام غذا، به دنبال امور متفرقه گسیل نمی‌داشت؛ برای صرف غذا، ابتدا از بهترین غذاها برای مساکین کنار می‌گذاشت و آن‌گاه، تَناوُل می‌کرد.[۱۹۰] سخی و گشاده‌دست بود و در زهد و ساده‌زیستی و بی‌توجهی به تجملات، سرآمد بود؛ [۱۹۱] اجازه نمی‌داد کسی برای احترام او، از سرِ سفره برخیزد؛ [۱۹۲] درخواست نیازمندان را بی‌پاسخ نمی‌گذاشت[۱۹۳] و از پشتِ در به افراد نیازمند کمک می‌کرد؛ [۱۹۴] در دل شب، صدقات پنهانی می‌داد؛ [۱۹۵] اگر به کسی وعده می‌داد، بدان ملتزم می‌شد.[۱۹۶] امام رضا ملاک شیعه بودن را نه با شعار و ادعا، بلکه در عمل صالح و انجام دستورات خدا و پیامبر می‌دانست.[۱۹۷]

سیرۀ اجتماعی

امام علی بن موسی الرضا بر صلۀ رحم تاکید می‌ورزید، [۱۹۸] و آن را دارای آثار فراوان معنوی، روانی و اجتماعی و نیز، موجب آبادانی شهرها، ازدیاد روزی و طولانی شدن عمر می‌دانست.[۱۹۹] او بر ملاقات با یکدیگر، سفارش می‌کرد؛ [۲۰۰] بر حقوق مردم و همسایگان، [۲۰۱] پیروان ادیان و فرقه‌ها، پای می‌فشرد و با آنان برخورد عادلانه و مطلوب داشت[۲۰۲] و نمی‌گذاشت حقی از آنان ضایع و ظلمی بر آنان برود؛ [۲۰۳] نسبت به کژی‌ها و ناراستی‌ها و نادرستی‌های نزدیکان خود، اعتراض می‌کرد تا به دلیل انتساب به او، سوءاستفاده نکنند؛ [۲۰۴] از خطای خطاکاران، درمی‌گذشت؛ [۲۰۵] به رفع گرفتاری افراد، توجه و اهتمام داشت؛ [۲۰۶] از مردم‌آزاری، به‌ویژه همسایگان، پرهیز می‌کرد و اشخاص را با لقب و کنیه، مورد خطاب قرار می‌داد؛ کرامت انسانی همگان را حفظ می‌کرد[۲۰۷] و آن را مبتنی بر چهار اصل می‌دانست: الف - اصل آزادی انسان‌ها و حرّیّت و آزادگی آنها؛ ب - اصل برابری انسان‌ها، با رعایت حقوق همۀ انسان‌ها، اعمّ از مسلمان و غیرمسلمان؛ [۲۰۸] ج- اصل قدردانی از انسان‌ها، از باب «من لم‌یشکر المخلوق، لم‌یشکر الخالق؛ د - اصل احترام به انسان‌ها. امام رضا به سالم‌سازی محیط زیست، توجه و اهتمام داشت؛ [۲۰۹] مهمان‌نواز بود[۲۱۰] و بر سرِ سفرۀ او، کوچک و بزرگ، بنده و آزاد، حاضر بودند؛ [۲۱۱] از مهمان، توقع کار کردن نداشت[۲۱۲] و هنگام رفتن مهمان، او را تا درب منزل مشایعت می‌کرد؛ [۲۱۳] اجرت کارگر را در ابتدای امر، تعیین می‌کرد.[۲۱۴]

سیرۀ تربیتی

امام رضا ازدواج را زمینه‌ساز کمالِ فرد و گسترش روابط اجتماعی افراد می‌دانست؛ اخلاق خوب را شاخص مهمی در انتخابِ همسر صالح، به‌عنوان سودمندترین موهبت و اولین گام در پاکدامنی و تحویل فرزند صالح به جامعه می‌دانست و توصیه می‌کرد به مردِ بداخلاق دختر ندهید؛ فرزند را لازمۀ تداوم زندگی و نام نیکو و بامُسمّا نهادن بر فرزند را، حق او می‌دانست؛ [۲۱۵] مراقبت‌های ویژه در ایام بارداری و توجه به نوعِ تغذیه، که موجب شجاعت، خوش‌خلقی، خوش‌سیمایی فرزند و دانشمند شدن او در آینده خواهد شد، را لازم می‌دانست؛ صدقه‌دادن و عقیقه‌کردن، برخورد و رفتار منطقی و احترام‌آمیز با نوجوان و جوان، نظارت والدین بر اخلاق، رفتار و تحصیل فرزند، آموزش خوداتکایی و تزریق اعتماد به نفس، به فرزند را توصیه می‌کرد؛ [۲۱۶] شیر مادر را بهتر از هر چیزی برای کودک می‌دانست؛ بازی با کودکان را مهم می‌شمرد و از تنبیه بدنی آنان نهی می‌کرد و به قهر کوتاه‌مدت توصیه می‌کرد؛ به کودکان سلام می‌داد و آن را سنت پیامبر می‌دانست؛ [۲۱۷] او، با رفتار خود، شیوۀ صحیحِ زندگی را تعلیم می‌داد و نیکی به والدین را واجب می‌دانست.[۲۱۸] او خانه را محل آرامش می‌دانست و صدایش را در خانه بلند نمی‌کرد؛ به میانه‌روی در امور و خوش‌اخلاقی و خوش‌رفتاری با خانواده سفارش می‌کرد.[۲۱۹] حُسن رفتار با خانواده و والدین و مهرورزی با همسر و فرزندان را لازم دانسته، [۲۲۰] و حق مادر را واجب‌ترین حق می‌دانست؛ معتقد بود خداوند به زنان، در مقایسه با مردان، مهربان‌تر است.[۲۲۱]

سیرۀ سیاسی

طرح مسالۀ امامت و ولایت در قالب حدیث «سلسلةالذهب» در نیشابور، بیعت با مردم به شیوۀ پیامبر در جریان پذیرش ولایتعهدی، شرط عدم دخالت در امور حکومتی و عزل و نصب‌ها، از جمله اموری است که امام رضا در سیرۀ سیاسی خود، مدّنظر داشته است.[۲۲۲]

سیرۀ علمی

دانش علی بن موسی، بی‌پایان بود و هر دانشمندی با او نشست و برخاست داشت، بدان اذعان می‌کرد؛ با شور و اشتیاق و بردباری، پاسخِ پرسش مردم را می‌داد و هیچ سؤالی را بی‌پاسخ نمی‌گذاشت؛ [۲۲۳] شرم و حیا را در علم‌آموزی روا نمی‌دانست و با هر کس، با زبان خود او سخن می‌گفت.[۲۲۴] تشکیل مدرسۀ علمی در مدینه و نشر معارف آل‌محمد، تربیت شاگردان، مبارزه با غالیان و جریانات فکری انحرافی، تالیف کتب علمی و اعتقادی، نظیر «فقه‌الرضا»، «صحیفة الرضا»، «محض‌الاسلام» و رسالۀ «ذهبیّه» در طب، [۲۲۵] برگزاری جلسات مناظره با فرقه‌های مختلف دینی و مذهبی، نظیر جاثلیق، راس‌الجالوت و عمران صابی، [۲۲۶] سیما و سیرۀ علمی علی بن موسی را به تصویر می‌کشد.

سبک زندگی رضوی

علی بن موسی بر آراستگی و پاکیزگی تاکید داشت و آن را از اخلاق انبیا می‌دانست که در تربیت درست در خانواده و نیز در پاکدامنی زنان مؤثر است. امام رضا موهای خود را شانه می‌کرد، به چشمانش سورمه می‌کشید، محاسن خود را به رنگ مشکی خضاب می‌کرد و همواره عطرآگین بود و بوی خوش او، در فضا متصاعد بود. او از خواب بین‌الطلوعین، نهی می‌کرد؛ همواره متبسّم و خوشرو بود، اما از قهقهه، اجتناب می‌کرد. امام رضا در معاشرت، سرآمد بود.[۲۲۷][۲۲۸]

  1. بهداشت غذایی؛ امام رضا، کم‌خوری را مایۀ سلامت تن می‌دانست و پیش و پس از غذا، دست‌های خود را می‌شُست؛ غذا را با نمک آغاز می‌کرد؛ [۲۲۹] در خوردن غذا، از پرخوری، پرهیز می‌کرد[۲۳۰] و دیگران را نیز، توصیه به میانه‌روی می‌کرد؛ صبحانه را کامل و شام را سبک میل می‌کرد؛ به خوردن گوشت، توصیه می‌کرد، زیرا آن را موجب رویش گوشت و فَربِهی (تُپُلی) و تعادل اخلاق و نخوردنش را موجب بداخلاقی می‌دانست؛ [۲۳۱] پیش از آن که سیر شود، از خوردن، دست می‌کشید؛ پیش از غذا، مقداری سرکه می‌نوشید و آن را موجب قوّت ذهن و ازدیاد عقل می‌دانست؛ در تابستان، غذاهای سرد و در زمستان، غذاهای گرم و در بهار و پاییز، غذاهای معتدل می‌خورد؛ غذا را داغ نمی‌خورد؛ [۲۳۲] به خوردن شام، ولو به تکّه نانی، سفارش می‌کرد؛ [۲۳۳] از آشامیدن آب در حین غذا، پرهیز می‌کرد و برای سلامت معده، لازم می‌دانست؛ [۲۳۴] نوشیدن آب سرد را بعد از غذاهای گرم و بعد از شیرینی، نهی می‌کرد و برای دندان‌ها مُضِرّ می‌دانست، اما آب جوشانده را برای هر چیزی مفید می‌دانست، که هیچ زیانی ندارد؛ [۲۳۵] همراه غذا، سبزی می‌خورد[۲۳۶] و پای سفره‌ای که سبزی نداشت، نمی‌نشست.[۲۳۷] او پس از صرف غذا،‌اندکی به قفا (پشت) خوابیده و پای راست را روی پای چپ قرار می‌داد؛ [۲۳۸] خوردن عسل و زیتون و سیر و انجیر و کشمش را، به دلیل خواص فراوان آنها، توصیه می‌کرد.[۲۳۹]
  2. بهداشت فردی؛ استحمام و غُسل را جهت تمیزی توصیه می‌کرد و از حمام، با معدۀ پُر پرهیز می‌داد و آن را موجب قولنج می‌دانست؛ شستن دست و صورت را پیش از تَناوُل غذا لازم می‌دانست؛ [۲۴۰] مسواک را آخرِ شب می‌زد و برای سفیدی دندان، نمک می‌زد؛ [۲۴۱] دهان خود را با کُندُر خوشبو می‌کرد؛ [۲۴۲] ناخن گرفتن، کوتاه کردن شارِب (سِبیل)، زدن عطر و تعویض لباس را نیکو می‌پنداشت؛ به پهلوی راست یا چپ می‌خوابید؛ هنگام تَخَلّی (دستشویی)، سر را پوشانده و سنگینی بدن را روی پای چپ قرار داده و طول نمی‌داد؛ همچنین، از ایستاده ادرار کردن، پرهیز داده و در پایان، استبراء می‌کرد.[۲۴۳]
  3. بهداشت روان؛ تفریحات سالم، سکوت (خلوت با خود و خدا)، انس با قرآن، توکل، دوری از بُخل و خِساست (خسیس بودن و ناخن خشکی) و حسادت، از ویژگی‌های برجستۀ علی بن موسی در بخش بهداشت روان بود.[۲۴۴]

مناظرات امام رضا

علی بن موسی با علمای ادیان و مذاهب و فرقه‌های گوناگون (یهودیان، نصارا، مجوسان، صابئیان/ستاره‌پرستان، بَراهِمه، دَهریون و مُلحِدان)، در مناسبت‌های مختلف، مناظره کرده است؛ [۲۴۵] از جمله با عمرو بن هَدّاب، جاثلیق مسیحی، راس‌الجالوت، عمران صابی، سلیمان مَروزی، ابو قَرّه، هربذ اکبر، علی بن محمد بن جهم، ابن‌سِکّیت و مامون.[۲۴۶]

فرقۀ واقفیه

پس از امام کاظم، گروهی از شیعیان پنداشتند که موسی بن جعفر وفات نیافته است و یا اگر از دنیا رفته باشد، دوباره بازگشته و دنیا را پر از عدل و داد می‌کند، زیرا او همان مهدی موعود است![۲۴۷] به همین دلیل، در امام هفتم توقف کردند و به امامت علی بن موسی گردن ننهادند.[۲۴۸] از جملۀ این کسان، می‌توان به حَیّان سَرّاج، [۲۴۹] وکیل امام کاظم در جمع‌آوری وجوهات شرعی و محمد بن بشیر، [۲۵۰] از غالیان زمانه، که امام کاظم را خدا و خود را پیامبرِ مبعوث از طرف وی معرفی می‌کرد، اشاره کرد. او فرقۀ بشیریه را اختراع کرد.[۲۵۱] انگیزۀ توقف در موسی بن جعفر، توسط وکلای او، به دلیل وجود اموال فراوانی بود که در نزد اینان باقی مانده بود.[۲۵۲] علی بن موسی، پس از چند دوره مناظره با آنان، آنها را لعن کرده و متهم به الحاد کرد.[۲۵۳]

آثار علمی امام رضا

  • مُسند امام رضا، شامل 2430 حدیث از 32 کتاب حدیثی. مشتمل بر احادیث صحیح، مُوثّق، حسن، ضعیف و متروک؛
  • مناظرات، جمع‌آوری شده در عیون اخبار الرضا؛
  • طب الرضا (رساله ذهبیّه)[۲۵۴] منسوب به علی بن موسی؛ [۲۵۵]
  • فقه الرضا، منسوب به علی بن موسی، (برخی آن را تالیف ابن‌بابَوَیه، پدر شیخ صدوق می‌دانند و عده‌ای نیز، آن را از آثار ابن ابی‌غراقه -شَلمَغانی- دانسته‌اند.[۲۵۶] اکثر محققان، صحتِ انتسابِ این کتاب را به علی بن موسی، ثابت ندانسته‌اند.[۲۵۷]
  • صحیفة الرضا؛ [۲۵۸] به مُسند الرضا و رضویات نیز مشهور است.[۲۵۹] علامه مجلسی آن را از مُرسلات می‌داند.[۲۶۰]
  • نامۀ معروف به «جوامع الشریعة»، به فضل بن سهل و بیان رئوس مطالب عقیدتی و فقهی شیعه؛ [۲۶۱]
  • بیان حدیث معروف به «امامت»، در مرو، خطاب به عبدالعزیز بن مُسلِم؛ [۲۶۲]

میراث فرهنگی امام رضا

  • تربیت 318 نفر در مکتب علی بن موسی.[۲۶۳]
  • سخنان حکمت‌آموز؛ [۲۶۴]
  • بیان حدیث سلسلة الذهب، [۲۶۵] در نیشابور، که 10000 یا 20000 یا 24000 و یا 30000 قلمدان، بی‌تاب ثبت آن، از زبان امام هشتم بودند.[۲۶۶] این حدیث را 90تن از علمای اهل‌سنت، از 12طریق، روایت کرده‌اند.[۲۶۷]

امام رضا غالباً روایات خود را با سلسله سند از امامان پیشین خود و از زبان علی بن ابی‌طالب و پیامبر نقل می‌کرد. او ضمن تایید تشیّع اعتقادی، از تشیّع سیاسی (زیدیه، اسماعیلیه، فَطَحیّه و واقِفیّه)، حمایت نمی‌کرد.[۲۶۸]

اصحاب امام رضا

دِعبِل خُزائی، حسن بن علی بن زیاد وَشّاء، حسن بن علی بن فَضّال، حسن بن محبوب سَرّاد، زکریا بن آدم بن عبدالله بن سعد اشعری قمی، صفوان بن یحیی بَیّاع سابری، محمد بن اسماعیل بن بَزیع و نصر بن قابوس، ازجمله اصحاب امام رضا هستند.[۲۶۹]

پانویس

  1. . مسعودی، اثبات الوصیة، 1362ش، ص379؛ موصلی شافعی، النعیم المقیم لعترة النبا العظیم، ص379.
  2. . ابن‌جوزی، تذکرة الخواصّ، 1427ق، ص440.
  3. . جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص425-426.
  4. . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج1، ص41؛ زمانی قمشه‌ای، هیئت و نجوم اسلامی، 1384ش، ج2، ص319.
  5. . قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص455.
  6. . مسعودی، اثبات الوصیة، 1362ش، ص380
  7. . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج1، ص46.
  8. . مسعودی، اثبات الوصیة، 1362ش، ص380
  9. . ابن‌جوزی، تذکرة الخواصّ، 1427ق، ص440؛ الرحمة، ائمّة اهل‌البیت فی کتب اهل‌السنّة، 1424ق، ص290.
  10. . قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص456.
  11. . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج1، ص95.
  12. . مسعودی، اثبات الوصیة، 1362ش، ص403
  13. . الرحمة، ائمّة اهل‌البیت فی کتب اهل‌السنّة، 1424ق، ص290.
  14. . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج1، ص48؛ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص425؛ پورامینی، چشمۀ حکمت رضوی، 1398ش، ص20.
  15. . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج1، ص48.
  16. . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج1، ص48؛ الرحمة، ائمّة اهل‌البیت فی کتب اهل‌السنّة، 1424ق، ص290.
  17. . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج1، ص47.
  18. . مفید، الارشاد، 1399ق، ص304؛ اربِلی، کشف الغُمّة فی معرفة الائمّة، 1381ق، ج2، ص311؛ قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص455.
  19. . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج1، ص47.
  20. . پورامینی، چشمۀ حکمت رضوی، 1398ش. ص20.
  21. . مفید، الارشاد، 1399ق، ص304.
  22. . منتظرالقائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص210.
  23. . مفید، الارشاد، 1399ق، ص304.
  24. . مسعودی، اثبات الوصیة، 1362ش، ص403 و پاورقی ص403
  25. . الرحمة، ائمّة اهل‌البیت فی کتب اهل‌السنّة، 1424ق، ص290.
  26. . مسعودی، اثبات الوصیة، 1362ش، ص385؛ الرحمة، ائمّة اهل‌البیت فی کتب اهل‌السنّة، 1424ق، ص291.
  27. . جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص425.
  28. . مسعودی، اثبات الوصیة، 1362ش، ص402 و پاورقی؛ مفید، الارشاد، 1399ق، ص304؛ ابن‌جوزی، تذکرة الخواصّ، 1427ق، ص444.
  29. . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج2، ص590.
  30. . ابن‌جوزی، تذکرة الخواصّ، 1427ق، ص444.
  31. . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج2، ص590.
  32. . مفید، الارشاد، 1399ق، ص304؛ ابن‌جوزی، تذکرة الخواصّ، 1427ق، ص444؛ قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص547.
  33. . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج2، ص591.
  34. . مسعودی، اثبات الوصیة، 1362ش، پاورقی ص402-403
  35. . مفید، الارشاد، 1399ق، ص315.
  36. . ابن‌جوزی، تذکرة الخواصّ، 1427ق، ص444؛ قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج2، ص580؛ امینی، نگاهی به زندگی و ولایتعهدی امام رضا، 1395ش، ص117-118.
  37. . قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص539، 541 و 545؛ مطهری، سیری در سیرۀ ائمّۀ اطهار، 1383ش، ص211؛ عطاردی، مُسنَد الامام الرضا، ج1، ص124-139.
  38. . یعقوبی، تاریخ یعقوبی، 1387ش، ص318؛ مسعودی، اثبات الوصیة، 1362ش، ص401-402.
  39. . مفید، الارشاد، 1399ق، ص316؛ ابن‌جوزی، تذکرة الخواصّ، 1427ق، ص444؛ قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص545؛ قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج2، ص587.
  40. . ابن‌جوزی، تذکرة الخواصّ، 1427ق، ص444؛ امینی، نگاهی به زندگی و ولایتعهدی امام رضا، 1395ش، ص116، 122 و 124؛ امین، سیرۀ معصومان، ج5، 1397ش، ص209، 212-213.
  41. . یعقوبی، تاریخ یعقوبی، 1387ش، ص318
  42. . امینی، نگاهی به زندگی و ولایتعهدی امام رضا، 1395ش، ص124.
  43. . مسعودی، اثبات الوصیة، 1362ش، ص402؛ مفید، الارشاد، 1399ق، ص316؛ ابن‌جوزی، تذکرة الخواصّ، 1427ق، ص444؛ امین، سیرۀ معصومان، ج5، 1397ش، ص213.
  44. . امینی، نگاهی به زندگی و ولایتعهدی امام رضا، 1395ش، ص116.
  45. . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج2، ص581.
  46. . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج2، ص587-588.
  47. . مفید، الارشاد، 1399ق، ص316؛ قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص548؛ طبسی، الامام الرضا عند اهل‌السنّة، 1391ش، ص27.
  48. . مفید، الارشاد، 1399ق، ص316؛ قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص500-501 و 548.
  49. . قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص548.
  50. . موصلی شافعی، النعیم المقیم لعترة النبا العظیم، ص409.
  51. . طبسی، الامام الرضا عند اهل‌السنّة، 1391ش، 27.
  52. . ابن‌جوزی، تذکرة الخواصّ، 1427ق، ص447.
  53. . زارعی سبزواری، سیرۀ علمی و عملی امام رضا، 1394ش، ص121
  54. . کلینی، کافی، 1407ق، ج4، ص584؛ پورامینی، بر مدار آفتاب، 1395ش، ص19.
  55. . طبسی، الامام الرضا عند اهل‌السنّة، 1391ش، ص34.
  56. . زارعی سبزواری، سیرۀ علمی و عملی امام رضا، 1394ش، ص209.
  57. . مسعودی، اثبات الوصیة، 1362ش، ص379
  58. . قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص455؛ رحیمی و انفرادی، امام رضا، دانای خاندان محمد، 1400ش، ص49.
  59. . قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص474 و 508؛ خامنه‌ای، انسان 250ساله، 1391ش، ص317.
  60. . قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص508.
  61. . منتظر القائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص210.
  62. . خامنه‌ای، انسان 250ساله، 1391ش، ص317؛ منتظر القائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص210.
  63. . منتظر القائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص217.
  64. . قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص490 و 504؛ وطن‌دوست، گذری بر سیرۀ عملی امام رضا، 1392ش، ص109، 111-113.
  65. . معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ص363.
  66. . قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص464؛ قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج1، ص65.
  67. . قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص461؛ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص442؛ وطن‌دوست، گذری بر سیرۀ عملی امام رضا، 1392ش، ص114؛ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ص364.
  68. . مطهری، سیری در سیرۀ ائمّۀ اطهار، 1383ش، ص206؛ وطن‌دوست، گذری بر سیرۀ عملی امام رضا، 1392ش، ص98 و 106-109.
  69. . امینی، نگاهی به زندگی و ولایتعهدی امام رضا، 1395ش، ص32-38.
  70. . رحیمی و انفرادی، امام رضا، دانای خاندان محمد، 1400ش، ص20-22.
  71. . وطن‌دوست، گذری بر سیرۀ عملی امام رضا، 1392ش، ص90، 96، 114-116، 119، 121، 123، 126، 127؛ طبسی، الامام الرضا عند اهل‌السنّة، 1391ش، ص218.
  72. . طبسی، الامام الرضا عند اهل‌السنّة، 1391ش، ص157-161.
  73. . طبسی، الامام الرضا عند اهل‌السنّة، 1391ش، ص161-163.
  74. . طبسی، الامام الرضا عند اهل‌السنّة، 1391ش، ص31-32 و 139-140.
  75. . طبسی، الامام الرضا عند اهل‌السنّة، 1391ش، ص32.
  76. . طبسی، الامام الرضا عند اهل‌السنّة، 1391ش، ص36.
  77. . طبسی، الامام الرضا عند اهل‌السنّة، 1391ش، ص31.
  78. . ابن‌جوزی، تذکرة الخواصّ، 1427ق، ص440؛ الرحمة، ائمّة اهل‌البیت فی کتب اهل‌السنّة، 1424ق، ص292 – 294.
  79. . الرحمة، ائمّة اهل‌البیت فی کتب اهل‌السنّة، 1424ق، ص297.
  80. . مفید، الاختصاص، 1413ق، ص211؛ طبرسی، اعلام الوری، 1390ق، ص396-397.
  81. . مفید، الارشاد، 1399ق، ص272؛ منتظرالقائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص176؛ وطن‌دوست، گذری بر سیرۀ عملی امام رضا، 1392ش، ص39.
  82. . مفید، الارشاد، 1399ق، ص275.
  83. . قندوزی حنفی، ینابیع المودّة، جزء3، ص11.
  84. . رحیمی و انفرادی، امام رضا، دانای خاندان محمد، 1400ش، ص18.
  85. . مفید، الارشاد، 1399ق، ص304-307؛ قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج1، ص140 و 147.
  86. . مسعودی، اثبات الوصیة، 1362ش، ص382؛ صدوق، عیون اخبار الرضا، 1404ق، ج1، ص42.
  87. . معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ص372-374.
  88. . جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص427.
  89. . واژۀ ولایتعهد، اولین بار، توسط مامون در قضیۀ انتصاب امام رضا به ولایتعهدی، به کار رفت. (مطهری، سیری در سیرۀ ائمّۀ اطهار، 1383ش، ص169-170)
  90. . پیشوایی، سیرۀ پیشوایان؛ نگرشی بر زندگانی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی امامان معصوم، 1380ش، ص478-479.
  91. . امین، سیرۀ معصومان، ج5، 1397ش، ص164.
  92. . معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ص410.
  93. . قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص510.
  94. . ابن‌جوزی، تذکرة الخواصّ، 1427ق، ص442.
  95. . یعقوبی، تاریخ یعقوبی، 1387ش، ص315؛ مفید، الارشاد، 1399ق، ص311؛ ابن‌جوزی، تذکرة الخواصّ، 1427ق، ص442.
  96. . مسعودی، اثبات الوصیة، 1362ش، ص397؛ نصیری، تحلیلی از تاریخ تشیُّع و امامان، 1384ش، ص220.
  97. . نصیری، تحلیلی از تاریخ تشیُّع و امامان، 1384ش، ص221.
  98. . پیشوایی، سیرۀ پیشوایان.
  99. نگرشی بر زندگانی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی امامان معصوم، 1380ش، ص493.
  100. . مفید، الارشاد، 1399ق، ص310-311؛ مطهری، سیری در سیرۀ ائمّۀ اطهار، 1383ش، ص185-186 و 190-192.
  101. . جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص436-437.
  102. . یعقوبی، تاریخ یعقوبی، 1387ش، ص315
  103. . مسعودی، اثبات الوصیة، 1362ش، ص396؛ مفید، الارشاد، 1399ق، ص310-311.
  104. . پیشوایی، سیرۀ پیشوایان؛ نگرشی بر زندگانی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی امامان معصوم، 1380ش، ص493.
  105. . خامنه‌ای، انسان 250ساله، 1391ش، ص313؛ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص437 و 440.
  106. . مفید، الارشاد، 1399ق، ص310-311؛ خامنه‌ای، انسان 250ساله، 1391ش، ص313 و 314.
  107. . جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص441.
  108. . مفید، الارشاد، 1399ق، ص311.
  109. . مطهری، سیری در سیرۀ ائمّۀ اطهار، 1383ش، ص187.
  110. . اصفهانی، مقاتل الطالبیّین، 1408ق، ص455؛ منتظر القائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص215.
  111. . معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ص418-425.
  112. . امین، سیرۀ معصومان، ج5، 1397ش، ص172-173.
  113. . عرفان‌منش، جغرافیای تاریخی هجرت امام رضا، از مدینه تا مرو، 1382ش، ص171-176؛ طبسی، الامام الرضا عند اهل‌السنّة، 1391ش، ص219.
  114. . ابن‌جوزی، تذکرة الخواصّ، 1427ق، ص443.
  115. . عبدالرحمان، سیرۀ اهل‌بیت، ص399.؛ پیشوایی، سیرۀ پیشوایان؛ نگرشی بر زندگانی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی امامان معصوم، 1380ش، ص491.
  116. . پیشوایی، سیرۀ پیشوایان؛ نگرشی بر زندگانی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی امامان معصوم، 1380ش، ص490.
  117. . عبدالرحمان، سیرۀ اهل‌بیت، ص400؛ پیشوایی، سیرۀ پیشوایان؛ نگرشی بر زندگانی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی امامان معصوم، 1380ش، ص491.
  118. . مطهری، سیری در سیرۀ ائمّۀ اطهار، 1383ش، ص175-176؛ طبسی، الامام الرضا عند اهل‌السنّة، 1391ش، ص182؛ پیشوایی، سیرۀ پیشوایان؛ نگرشی بر زندگانی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی امامان معصوم، 1380ش، ص476.
  119. . امین، سیرۀ معصومان، ج5، 1397ش، ص151-152.
  120. . طبسی، الامام الرضا عند اهل‌السنّة، 1391ش، ص181-182؛ امین، سیرۀ معصومان، ج5، 1397ش، ص153-154.
  121. . مطهری، سیری در سیرۀ ائمّۀ اطهار، 1383ش، ص177-178 و 180 و 198-199؛ طبسی، الامام الرضا عند اهل‌السنّة، 1391ش، ص174.
  122. . ابن شهرآشوب، کشف الغُمّة، 1405ق، ج2، ص282-283.
  123. . جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص431.
  124. . مطهری، سیری در سیرۀ ائمّۀ اطهار، 1383ش، ص180-181؛ نصیری، تحلیلی از تاریخ تشیُّع و امامان، 1384ش، ص219.
  125. . نصیری، تحلیلی از تاریخ تشیُّع و امامان، 1384ش، ص219.
  126. . پیشوایی، سیرۀ پیشوایان؛ نگرشی بر زندگانی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی امامان معصوم، 1380ش، ص487.
  127. . خامنه‌ای، انسان 250ساله، 1391ش، ص310؛ عبدالرحمان، سیرۀ اهل‌بیت، ص396.
  128. . نصیری، تحلیلی از تاریخ تشیُّع و امامان، 1384ش، ص219.
  129. . خامنه‌ای، انسان 250ساله، 1391ش، ص308؛ عبدالرحمان، سیرۀ اهل‌بیت، ص395-396؛ طبسی، الامام الرضا عند اهل‌السنّة، 1391ش، ص182.
  130. . پیشوایی، سیرۀ پیشوایان؛ نگرشی بر زندگانی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی امامان معصوم، 1380ش، ص487.
  131. . خامنه‌ای، انسان 250ساله، 1391ش، ص309.
  132. . قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص499؛ مطهری، سیری در سیرۀ ائمّۀ اطهار، 1383ش، ص181، 182 و 199.
  133. . خامنه‌ای، انسان 250ساله، 1391ش، ص311.
  134. . امینی، نگاهی به زندگی و ولایتعهدی امام رضا، 1395ش، ص96.
  135. . جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص433.
  136. . امینی، نگاهی به زندگی و ولایتعهدی امام رضا، 1395ش، ص99-100.
  137. . خامنه‌ای، انسان 250ساله، 1391ش، ص311.
  138. . عبدالرحمان، سیرۀ اهل‌بیت، ص397؛ طبسی، الامام الرضا عند اهل‌السنّة، 1391ش، ص183.
  139. . عرفان‌منش، جغرافیای تاریخی هجرت امام رضا، از مدینه تا مرو، 1382ش، ص86-134.
  140. . عرفان‌منش، جغرافیای تاریخی هجرت امام رضا، از مدینه تا مرو، 1382ش، ص64-65 و 109-116.
  141. . صفی‌زاده، خدمات تمدنی و فرهنگی ایران به اسلام، 1390ش، ص369 و 375؛ امینی، نگاهی به زندگی و ولایتعهدی امام رضا، 1395ش، ص104.
  142. . منتظر القائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص216.
  143. . خامنه‌ای، انسان 250ساله، 1391ش، ص315-316.
  144. . منتظر القائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص216؛ صفی‌زاده، خدمات تمدنی و فرهنگی ایران به اسلام، 1390ش، ص369-375.
  145. . منتظر القائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص216-217.
  146. . خامنه‌ای، انسان 250ساله، 1391ش، ص316.
  147. . منتظر القائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص217.
  148. . منتظر القائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص218.
  149. . صفی‌زاده، خدمات تمدنی و فرهنگی ایران به اسلام، 1390ش، ص380.
  150. . پیشوایی، سیرۀ پیشوایان.
  151. نگرشی بر زندگانی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی امامان معصوم، 1380ش، ص468-469.
  152. . امینی، نگاهی به زندگی و ولایتعهدی امام رضا، 1395ش، ص29-30.
  153. . پیشوایی، سیرۀ پیشوایان؛ نگرشی بر زندگانی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی امامان معصوم، 1380ش، ص472.
  154. . نصیری، تحلیلی از تاریخ تشیُّع و امامان، 1384ش، ص216؛ زمانی قمشه‌ای، هیئت و نجوم اسلامی، 1384ش، ج2، ص319.
  155. . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج2، ص311-321.
  156. . معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ص415.
  157. . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج2، ص281-291.
  158. . نصیری، تحلیلی از تاریخ تشیّع و امامان، 1384ش، ص224-225.
  159. . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج2، ص282-283.
  160. . جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص450.
  161. . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج2، ص291-293.
  162. . وطن‌دوست، گذری بر سیرۀ عملی امام رضا، 1392ش، ص210-223.
  163. . جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص450-454.
  164. . جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص460-461.
  165. . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج1، ص169.
  166. . وطن‌دوست، گذری بر سیرۀ عملی امام رضا، 1392ش، ص47 و 66.
  167. . قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص462؛ وطن‌دوست، گذری بر سیرۀ عملی امام رضا، 1392ش، ص63.
  168. . وطن‌دوست، گذری بر سیرۀ عملی امام رضا، 1392ش، ص69.
  169. . زارعی سبزواری، سیرۀ علمی و عملی امام رضا، 1394ش، ص26-37.
  170. . وطن‌دوست، گذری بر سیرۀ عملی امام رضا، 1392ش، ص47 و 66.
  171. . امین، سیرۀ معصومان، ج5، 1397ش، ص144.
  172. . زارعی سبزواری، سیرۀ علمی و عملی امام رضا، 1394ش، ص112-117.
  173. . پورامینی، بر مدار آفتاب، 1395ش، ص72-73.
  174. . پورامینی، بر مدار آفتاب، 1395ش، ص78-79.
  175. . پورامینی، بر مدار آفتاب، 1395ش، ص76.
  176. . پورامینی، بر مدار آفتاب، 1395ش، ص78.
  177. . پورامینی، بر مدار آفتاب، 1395ش، ص67-68.
  178. . معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ص365؛ امین، سیرۀ معصومان، ج5، 1397ش، ص145.
  179. . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج1، ص56.
  180. . پورامینی، بر مدار آفتاب، 1395ش، ص68-69.
  181. . رحیمی و انفرادی، امام رضا، دانای خاندان محمد، 1400ش، ص37.
  182. . رحیمی و انفرادی، امام رضا، دانای خاندان محمد، 1400ش، ص37؛ امین، سیرۀ معصومان، ج5، 1397ش، ص145.
  183. . معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ص365؛ پورامینی، بر مدار آفتاب، 1395ش، ص67.
  184. . قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص462.
  185. . رحیمی و انفرادی، امام رضا، دانای خاندان محمد، 1400ش، ص44.
  186. . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج1، ص56.
  187. . قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص462.
  188. . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج1، ص56.
  189. . قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص462؛ امین، سیرۀ معصومان، ج5، 1397ش، ص145.
  190. . قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص463؛ پورامینی، بر مدار آفتاب، 1395ش، ص55-64.
  191. . رحیمی و انفرادی، امام رضا، دانای خاندان محمد، 1400ش، ص31.
  192. . قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص468-469.
  193. . پورامینی، بر مدار آفتاب، 1395ش، ص81؛ رحیمی و انفرادی، امام رضا، دانای خاندان محمد، 1400ش، ص37.
  194. . قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص468.
  195. . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج1، ص57؛ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ص370.
  196. . قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص492.
  197. . زارعی سبزواری، سیرۀ علمی و عملی امام رضا، 1394ش، ص54 و 56.
  198. . وطن‌دوست، گذری بر سیرۀ عملی امام رضا، 1392ش، ص179.
  199. . رحیمی و انفرادی، امام رضا، دانای خاندان محمد، 1400ش، ص39.
  200. . پورامینی، بر مدار آفتاب، 1395ش، ص95-96 و 103.
  201. . وطن‌دوست، گذری بر سیرۀ عملی امام رضا، 1392ش، ص195.
  202. . رحیمی و انفرادی، امام رضا، دانای خاندان محمد، 1400ش، ص37.
  203. . پورامینی، بر مدار آفتاب، 1395ش، ص101؛ رحیمی و انفرادی، امام رضا، دانای خاندان محمد، 1400ش، ص46.
  204. . پورامینی، بر مدار آفتاب، 1395ش، ص102؛ رحیمی و انفرادی، امام رضا، دانای خاندان محمد، 1400ش، ص45.
  205. . رحیمی و انفرادی، امام رضا، دانای خاندان محمد، 1400ش، ص44؛ وطن‌دوست، گذری بر سیرۀ عملی امام رضا، 1392ش، ص230.
  206. . وطن‌دوست، گذری بر سیرۀ عملی امام رضا، 1392ش، ص197-200.
  207. . زارعی سبزواری، سیرۀ علمی و عملی امام رضا، 1394ش، ص59-67.
  208. . وطن‌دوست، گذری بر سیرۀ عملی امام رضا، 1392ش، ص234.
  209. . رحیمی و انفرادی، امام رضا، دانای خاندان محمد، 1400ش، ص47.
  210. . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج1، ص64.
  211. . قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص468؛ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ص365.
  212. . وطن‌دوست، گذری بر سیرۀ عملی امام رضا، 1392ش، ص191 و 194.
  213. . رحیمی و انفرادی، امام رضا، دانای خاندان محمد، 1400ش، ص41.
  214. . قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص468؛ رحیمی و انفرادی، امام رضا، دانای خاندان محمد، 1400ش، ص43.
  215. . پورامینی، بر مدار آفتاب، 1395ش، ص88-91.
  216. . زارعی سبزواری، سیرۀ علمی و عملی امام رضا، 1394ش، ص70-79.
  217. . پورامینی، بر مدار آفتاب، 1395ش، ص92-95.
  218. . رحیمی و انفرادی، امام رضا، دانای خاندان محمد، 1400ش، ص38 و 41.
  219. . پورامینی، بر مدار آفتاب، 1395ش، ص84-85.
  220. . وطن‌دوست، گذری بر سیرۀ عملی امام رضا، 1392ش، ص184 و 187.
  221. . پورامینی، بر مدار آفتاب، 1395ش، ص87 و 90.
  222. . زارعی سبزواری، سیرۀ علمی و عملی امام رضا، 1394ش، ص203-205.
  223. . پورامینی، بر مدار آفتاب، 1395ش، ص64-65.
  224. . رحیمی و انفرادی، امام رضا، دانای خاندان محمد، 1400ش، ص51.
  225. . رحیمی و انفرادی، امام رضا، دانای خاندان محمد، 1400ش، ص73-75.
  226. . زارعی سبزواری، سیرۀ علمی و عملی امام رضا، 1394ش، ص129-193.
  227. . رحیمی و انفرادی، امام رضا، دانای خاندان محمد، 1400ش، ص36-38.
  228. امین، سیرۀ معصومان، ج5، 1397ش، ص145.
  229. . وطن‌دوست، گذری بر سیرۀ عملی امام رضا، 1392ش، ص130-131 و 152.
  230. . رحیمی و انفرادی، امام رضا، دانای خاندان محمد، 1400ش، ص33؛ وطن‌دوست، گذری بر سیرۀ عملی امام رضا، 1392ش، ص132.
  231. . وطن‌دوست، گذری بر سیرۀ عملی امام رضا، 1392ش، ص134-141.
  232. . رحیمی و انفرادی، امام رضا، دانای خاندان محمد، 1400ش، ص32؛ وطن‌دوست، گذری بر سیرۀ عملی امام رضا، 1392ش، ص132.
  233. . پورامینی، بر مدار آفتاب، 1395ش، ص55-64.
  234. . وطن‌دوست، گذری بر سیرۀ عملی امام رضا، 1392ش، ص136.
  235. . پورامینی، بر مدار آفتاب، 1395ش، ص115-116.
  236. . وطن‌دوست، گذری بر سیرۀ عملی امام رضا، 1392ش، ص134-135.
  237. . پورامینی، بر مدار آفتاب، 1395ش، ص109.
  238. . رحیمی و انفرادی، امام رضا، دانای خاندان محمد، 1400ش، ص33.
  239. . وطن‌دوست، گذری بر سیرۀ عملی امام رضا، 1392ش، ص142-145.
  240. . وطن‌دوست، گذری بر سیرۀ عملی امام رضا، 1392ش، ص149-152.
  241. . پورامینی، بر مدار آفتاب، 1395ش، ص106-107.
  242. . رحیمی و انفرادی، امام رضا، دانای خاندان محمد، 1400ش، ص35.
  243. . وطن‌دوست، گذری بر سیرۀ عملی امام رضا، 1392ش، ص156-159.
  244. . وطن‌دوست، گذری بر سیرۀ عملی امام رضا، 1392ش، ص160-167.
  245. . قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص514-.
  246. . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج1، ص157-272؛ امین، سیرۀ معصومان، ج5، 1397ش، ص147.
  247. . معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ص375-376.
  248. . نوبختی، فِرَق الشیعة، 1361ش، ص119.
  249. . طوسی، رجال کَشّی، 1382ش، ص517.
  250. . اشعری، المقالات و الفِرَق، 1361ش، ص62.
  251. . معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ص376.
  252. . معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ص377-379.
  253. . معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ص381.
  254. . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج1، ص308-349؛ امین، سیرۀ معصومان، ج5، 1397ش، ص192.
  255. . منتظر القائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص221؛ وطن‌دوست، گذری بر سیرۀ عملی امام رضا، 1392ش، ص116.
  256. . معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ص427؛ قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج1، ص404-406؛ وطن‌دوست، گذری بر سیرۀ عملی امام رضا، 1392ش، ص117.
  257. . امین، سیرۀ معصومان، ج5، 1397ش، ص195.
  258. . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج1، ص349-404.
  259. . امین، سیرۀ معصومان، ج5، 1397ش، ص196.
  260. . امین، سیرۀ معصومان، ج5، 1397ش، ص196.
  261. . خامنه‌ای، انسان 250ساله، 1391ش، ص315؛ وطن‌دوست، گذری بر سیرۀ عملی امام رضا، 1392ش، ص118.
  262. . خامنه‌ای، انسان 250ساله، 1391ش، ص315.
  263. . طوسی، رجال، 1381ق، ص366؛ منتظر القائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص219؛ رحیمی و انفرادی، امام رضا، دانای خاندان محمد، 1400ش، ص73.
  264. . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج2، ص117-143.
  265. . «کلمة لااله الّا الله، حِصنی. فَمَن قالها، دخل حِصنی، و مَن دخل حِصنی، امِن مِن عذابی. بشرطها و شروطها، و انا مِن شروطها.
  266. . عرفان‌منش، جغرافیای تاریخی هجرت امام رضا، از مدینه تا مرو، 1382ش، ص128-131؛ طبسی، الامام الرضا عند اهل‌السنّة، 1391ش، ص83 و 143؛ امین، سیرۀ معصومان، ج5، 1397ش، ص160.
  267. . طبسی، الامام الرضا عند اهل‌السنّة، 1391ش، ص83-84.
  268. . صفی‌زاده، خدمات تمدنی و فرهنگی ایران به اسلام، 1390ش، ص370.
  269. . قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص552-567

منابع

  • قرآن
  • ابن‌جوزی، سبط، تذکرة الخواصّ، قم، ذوی القربی، چاپ اول، 1427ق.
  • ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب، بیروت، دارالاضواء، 1405ق.
  • اربلی، علی بن موسی، کشف الغُمّة فی معرفة الائمّة، تحقیق سیدهاشم رسولی محلاتی، تبریز، بنی‌هاشمی، 1381ق.
  • الرحمة، حکمت، ائمّة اهل‌البیت فی کتب اهل‌السنّة، تهران، مؤسسة الکوثر للمعارف الاسلامیة، 1424ق.
  • اشعری، سعد بن عبدالله، المقالات و الفِرَق، تصحیح محمدجواد مشکور، تهران، علمی و فرهنگی، 1361ش.
  • اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبیّین، تحقیق احمد صقر، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، 1408ق.
  • امین، سیدمحسن، سیرۀ معصومان، ترجمه علی حجتی کرمانی، تهران، سروش، 1397ش.
  • امینی، محمدعلی، نگاهی به زندگی و ولایتعهدی امام رضا، مشهد، آستان قدس رضوی، 1395ش.
  • پورامینی، محمدباقر، چشمۀ حکمت رضوی (گزیدۀ عیون اخبارالرضا)، ترجمه محمدمهدی رضایی، مشهد، آستان قدس رضوی1398ش.
  • پورامینی، محمدحسین، بر مدار آفتاب (سبک زندگی بر مدار حیات رضوی)، مشهد، آستان قدس رضوی، 1395ش.
  • پیشوایی، مهدی، سیرۀ پیشوایان؛ نگرشی بر زندگانی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی امامان معصوم، قم، توحید، 1380ش.
  • جعفریان، رسول، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، قم، انصاریان، چاپ یازدهم، 1387ش.
  • خامنه‌ای، علی، انسان 250 ساله، بیانات مقام معظم رهبری دربارۀ زندگی سیاسی – مبارزاتی ائمّۀ معصومین، تهران، مرکز صهبا، 1391ش.
  • رحیمی، سلمان و انفرادی، مرتضی، امام رضا، دانای خاندان محمد، مشهد، آستان قدس رضوی، 1400ش.
  • زارعی سبزواری، عباسعلی، سیرۀ علمی و عملی امام رضا، مشهد، آستان قدس رضوی، 1394ش.
  • زمانی قمشه‌ای، علی، هیئت و نجوم اسلامی، ج2، تاریخ شمسی اسلام، قم، مؤسسه امام صادق، 1384ش.
  • صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا، بیروت، مؤسّسة الاعلمی للمطبوعات، 1404ق.
  • صفی زاده، فاروق، خدمات تمدنی فرهنگی ایران به اسلام، تهران، حکایتی دیگر، 1390ش.
  • طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، تهران، اسلامیه، ‌ چاپ سوم، 1390ق.
  • طبسی، محمدمحسن، الامام الرضا عند اهل‌السّنُّة، مشهد، مجمع البحوث الاسلامیّة، 1391ش.
  • طوسی، محمد بن حسن، رجال شیخ طوسی، تحقیق سیدمحمدصادق بحرالعلوم، نجف، حیدریه، 1381ق.
  • طوسی، محمد بن حسن، رجال کَشّی، اختیار معرفة الرجال، تحقیق محمدتقی فاضل میبدی، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1382ش.
  • عبدالرحمان، عبدالحمید، سیرۀ اهل‌بیت، زاهدان، مکتبة الاسلامیة، بی‌تا.
  • عرفان‌منش، جلیل، جغرافیای تاریخی هجرت امام رضا، از مدینه تا مرو، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی، 1382ش.
  • عطاردی، عزیزالله، مُسنَد الامام الرضا، مشهد، کنگره جهانی امام رضا، بی‌تا.
  • قرشی، باقر شریف، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، ترجمه جاسم رشید و سیدمحمد صالحی، تهران، دارالکتب الاسلامیّة، 1389ش.
  • قمی، عباس، منتهی الآمال، قم، هجرت، 1371ش.
  • قندوزی حنفی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع المودّة، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بی‌تا.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق و تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، 1407ق.
  • محمدزاده، مرضیه، امام علی بن موسی الرضا، قم، دلیل ما، 1393ش.
  • مسعودی، علی بن حسین، اثبات الوصیة، ترجمه: محمدجواد نجفی، تهران، اسلامیه، 1362ش.
  • مطهری، مرتضی، سیری در سیرۀ ائمّۀ اطهار، تهران، صدرا، 1383ش.
  • معروف حسنی،‌هاشم، زندگی دوازده امام، ترجمه محمد مقدس، تهران، امیرکبیر، 1389ش.
  • مفید، محمد بن نعمان، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، 1399ق.
  • مفید، محمد بن نعمان، الاختصاص، قم، المؤتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، 1413ق.
  • منتظرالقائم، اصغر، تاریخ امامت، قم، دفتر نشر معارف، چاپ سوم، 1384ش.
  • موصلی شافعی، عمر بن شجاع‌الدین، النعیم المقیم لعترة النبا العظیم، تحقیق سامی غریری، قم، مؤسسة دارالکتاب الاسلامی، بی‌تا.
  • نصیری، محمد، تحلیلی از تاریخ تشیُّع و امامان، قم، دفتر نشر معارف، چاپ اول، 1384ش.
  • نوبختی، حسن بن موسی، فِرَق الشیعة، ترجمه و تعلیقات از محمدجواد مشکور، تهران، علمی و فرهنگی، 1361ش.
  • وطن‌دوست، رضا، گذری بر سیرۀ عملی امام رضا، مشهد، آستان قدس رضوی، 1392ش.
  • یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، تعلیق و حواشی: خلیل منصور، قم، دارالزهرا، 1387ش.