تابوت گردانی
تابوت گردانی؛ از آیینهای کهن سوگ در ایران و جهان.
تابوت گردانی بهمعنای حمل تابوتوارههای تمثیلی و بهمنظور تشییع نمادین شهیدان در آیینهای سوگواری است. این رسم بر مجموعهای از عقاید و باورهای کهن استوار است.[۱]
تابوتواره
شیعیان در سالروز شهادت پیشوایان مذهبی خود، صندوقهای آرایهبندی شدهای که نماد تابوت است، در سطح شهر و معابر میگردانند. این تابوتوارهها به شکلهای گوناگون مانند صندوق گور، ضریح، گنبد و بارگاه ساخته میشوند. تابوتواره در مناطق گوناگون، نامهای مختلفی مانند «نخل»، «حجله»، «دُغدُغه»، «ششگوشه»، «نهر علقمه» و «شط فرات» دارد. از مشهورترین تابوتوارهها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- نخل: اتاقکی چوبی به شکل مکعبمستطیل، دارای سقفی دوشیب یا تخت و کناره کنگرهای است. نخل در مناطق کویری و جنوبی ایران، پیش از روز عاشورا با پارچههای سیاه، سبز، ترمه و زیورآلاتی همچون آینه، پَر، چراغ، فانوس و نیز جنگافزارهایی مانند شمشیر، خنجر و کلاهخود، آراسته میشود.[۲]
- حجله: اتاقکی چوبی و استوانهایشکل، دارای چند ستون، سقف گنبدی یا تخت بر روی طبقی مدور است. ستونها و دور تا دور حجله، آینهکاری شده و نقاشیهایی تزئینی نیز بر آن کشیده میشوند. شمع، فانوس و چراغ لاله، از مشهورترین ابزار تزئینی حجلهها است و در سوگواریهای محرم یا در سوگ جوانان استفاده میشوند.[۳]
- ششگوشه: صندوقی شبیه ضریح 6 گوشه امام حسین است که نقرهکاری و رنگآمیزی میشود. دستههای عزاداری در کاشان، در روز ششم محرم، آن را میگردانند.[۴]
- تعزیه: تابوتوارههایی متداول در میان شیعیان عراق و هند است که شبیه به ضریح امام حسین ساخته میشوند.[۵]
پیشینه تابوتگردانی در ایران
بنابر روایات تاریخی، مردم در ایران باستان، هر ساله در تاریخ درگذشت سیاوش (قهرمان اسطورهای ایران) تابوتوارهای برای او ساخته و در سطح شهر میگرداندند.[۶] این رسم، پیشینهای 3 هزار ساله داشته و به رسم «سیاوشان» معروف بوده است. سوگ سیاوشان، در دیوارنگارهای برجایمانده از قرن 7 یا 8 میلادی، کنار رود زرافشان، رسمشده که شامل حجلهای حاوی پیکرهی سیاوش است که در اطراف آن، زنان بر سر و سینه خود میزنند.[۷]
رسم تابوتگردانی در آیین بارانخواهی نیز تا سدههای نخستین پس از ورود اسلام به ایران، متداول بوده است.[۸]
تابوتگردانی در هند
شیعیان هند، در روز عاشورا (دهم محرم) و نیز روز اربعین امام حسین، تابوتواره (تعزیه)های خود را از زیارتگاههایی که به امامباره معروف هستند، بیرون آورده و آن را همراه با نوحهسرایی بهسمت رودخانه حمل کرده و در نهایت آن را به درون آب میاندازند.[۹] گروهی دیگر از شیعیان، این تعزیهها را بهسمت گورستانهایی که به کربلا معروف شدهاند، حمل کرده و خاک میکنند.[۱۰]
تابوتگردانی در اندونزی
مسلمانان اندونزی، در صبح روز عاشورا که به «سورا» معروف است، تابوتهای کوچکی (تابوت لینواتق) را کوچه به کوچه گردانده و صدقه میگیرند. این تابوتها، در شب دوازدهم محرم، به خانه حاکم برده میشود و از آنجا، دوباره در سطح شهر چرخانده شده و در نهایت در روز سوم امام حسین، به آب انداخته میشود.[۱۱]
تابوتگردانی در ایران پس از اسلام
مورخان احتمال میدهند که رسم تابوت گردانی در میان شیعیان ایران، با راهاندازی مجالس سوگ شهیدان و بزرگان دینی شروع شده است. منجنیق، کهنترین شعار مذهبی شیعیان است که نمادی از تابوت امام اول یا امام سوم شیعیان بوده است. منجنیقها، در زمان رفتن به زیارت توسط مردم حمل میشدند. برخی از پژوهشگران، منجنیق را چیزی شبیه به نخل امروزی میدانند.[۱۲] رسم محملگردانی (محمل اتاقکی شبیه به عماری و کجاوه است) نیز در برخی از سرزمینهای اسلامی مانند مصر، شام، ایران، یمن و عراق وجود داشته که از شهرهای مختلف بهسمت کعبه میفرستادند. برخی از محققان، محملها را چیزی شبیه به سقاخانههای دستی شیعیان معرفی کردهاند که در روز عاشورا گردانده میشوند.[۱۳]
تابوتگردانی در گزارش جهانگردان
بنابر آنچه در گزارش جهانگردان مختلف آمده، رسم تابوت گردانی در دوران صفویان رایج بوده است. برخی از آنها به تابوتهای پوشیده با پارچههای مخمل سیاه اشاره کردهاند که سلاحهایی مختلف روی آنها قرار داده میشد.[۱۴] همچنین به حمل عماریها، توسط 8 تا 10 تن، در روز عاشورا اشاره گردیده که به انواع گل و بوتههای نقاشیشده و پارچههای زر انداخته شده، مزین بودهاند.[۱۵]
تابوتشویی
در گذشته، در فصل پاییز، در مناطق کمآب ایران، آیینی بهنام تابوتشویی اجرایی میشد. در این آیین، که تا چندی پیش در نقاط مختلفی از ایران مرسوم بود، تابوتی را از مسجد محل برداشته، به کنار آب یا چشمهای رفته و تابوت را در آن قرار میدادند تا باران ببارد.[۱۶] در برخی از مناطق ایران، حمل تابوت توسط 7 دختر انجام میشد.[۱۷] در مشهد اردهال، یک تخته قالیچه (تابوت تمثیلی شهید سلطانعلی) را از آرامگاه او برداشته و با آدابی مخصوص به کنار نهری برده و با چوبی بر آن آب میپاشیدند. این کار بهمعنای غسل و شستن فرش بوده است. سنت قالیشویی که امروزه در این منطقه برگزار میشود، برگرفته از همین باور است.[۱۸] همین رسم با اندکی تفاوت در نقاط دیگری از ایران، مانند مراغه نیز انجام میشود.[۱۹]
پانویس
- ↑ بلوکباشی، «تابوتگردانی، نمایشی تمثیلی از قدرت قدسی خداوندی»، ۱۳۷۸ ش، ص۳۲،
بلوکباشی، نخلگردانی، ۱۳۸۰ش، ص10. - ↑ بلوکباشی، نخلگردانی، ۱۳۸۰ش، ص41-42 و 44-45.
- ↑ بلوکباشی، نخلگردانی، ۱۳۸۰ش، ص29-30.
- ↑ ابوالفضلی، «مراسم و نشانههای عزاداری ماه محرم در کاشان»، ۱۳۷۱ش، ص۱۵۳-۱۵۵؛
بلوکباشی، نخلگردانی، ۱۳۸۰ش، ص37-38. - ↑ احمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ۱۳۶۷ش، ص32.
- ↑ بلوکباشی، قالی شویان، ۱۳۷۹ش، ص۶۷،
بلوکباشی، نخلگردانی، ۱۳۸۰ش، ص۱۳، و ۹۷. - ↑ فرامکین، باستانشناسی در آسیای مرکزی، ۱۳۷۲ش، ص121-124.
- ↑ اصطخری، مسالک وممالک، ۱۳۴۷ش، ص91.
- ↑ Tritton, Islam: Belief and Practices, 1966, P75.
- ↑ Jaffri, «Moharram Ceremonies in India», Ta’zieh: Ritual and Drama in Iran, 1979, P233; حکمت، سرزمین هند، ۱۳۳۷ش، ص۲۵۳-۲۵۲.
- ↑ شهرستانی، عزای حسین، ۱۴۰۲ق، ص۳۶۷-۳۶۲؛
بلوکباشی، نخلگردانی، ۱۳۸۰ش، ص28-29. - ↑ بلوکباشی، نخلگردانی، ۱۳۸۰ش، ص15.
- ↑ فراهانی، سفرنامه، ۱۳۴۲ش، ص280.
- ↑ دلاواله، سفرنامه، ۱۳۴۸ش، ص86.
- ↑ تاورنیه، سفرنامه، ۱۳۶۳ش، ص413-414.
- ↑ عناصری، «آیین طلب باران و حرمت آن در ایران»، ۱۳۴۸ش، ص۵۱.
- ↑ میهندوست، «ترانـۀ بـاران در تون»، ۱۳۶۰ش، ص۱۵۶.
- ↑ بلوکباشی، نخلگردانی، ۱۳۸۰ش، ص92.
- ↑ باشگوز، «مراسم تمنای باران و باران سازی در ایران»، 1358ش، ص۱۱۶.
منابع
- ابوالفضلی، محمد، «مراسم و نشانههای عزاداری ماه محرم در کاشان»، مجموعه مقالات اولین گردهمآیی مردمشناسی سازمان میراث فرهنگی، تهران، ۱۳۷۱ش.
- احمد، عزیز، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ترجمۀ نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران، کیهان، ۱۳۶۷ش.
- اصطخری، ابراهیم، مسالک و ممالک، ترجمۀ کهن فارسی، بهتحقیق ایرج افشار، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۷ش.
- باشگوز، ایهان، «مراسم تمنای باران و باران سازی در ایران»، ترجمۀ محمدحسین باجلان فرخی، کتاب جمعه، تهران، س 1، شماره 18، 1358ش.
- بلوکباشی، علی، «تابوتگردانی، نمایشی تمثیلی از قدرت قدسی خداوندی»، نشر دانش، تهران، س16، شماره 4، ۱۳۷۸ش.
- بلوکباشی، علی، قالیشویان، تهران، ۱۳۷۹ش.
- بلوکباشی، علی، نخلگردانی، تهران، دفتر پژوهشهای فرهنگی، ۱۳۸۰ش.
- تاورنیه، ژان باتیست، سفرنامه، ترجمۀ ابوتراب نوری، بهتحقیق حمید شیرانی، تهران، سنایی، ۱۳۶۳ش.
- حکمت، علیاصغر، سرزمین هند، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۳۷ش.
- دلاواله، پیترو، سفرنامه، ترجمۀ شعاعالدین شفا، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۴۸ش.
- شهرستانی، صالح، عزای حسین، قم، عصر ظهور، ۱۴۰۲ق.
- عناصری، جابر، «آیین طلب باران و حرمت آن در ایران»، فرهنگ ایران باستان، تهران، فروردین، س7، شماره 1، ۱۳۴۸ش.
- فراهانی، حسین، سفرنامه، بهتحقیق حافظ فرمانفرماییان، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۲ش.
- فرامکین، گرگوار، باستانشناسی در آسیای مرکزی، ترجمۀ صادق ملک شهمیرزادی، تهران، اداره نشر وزارت امور خارجه، ۱۳۷۲ش.
- میهندوست، محسـن، «ترانـۀ بـاران در تون»، نامۀ کـانون نویسندگان، تهران، شماره 6، ۱۳۶۰ش.
- Jaffri, H.A., «Moharram Ceremonies in India», Ta’zieh: Ritual and Drama in Iran, ed. P. J. Chelkowski, New York, 1979.
- Tritton, A.S., Islam: Belief and Practices, London, 1966.