تعزیه نامه؛ متن یا نسخهی تعزیهخوانی
تعزیهنامه، کلامی منظوم است که در زمان اجرای نمایش سنتی تعزیه، توسط بازیگران، بهمنظور مرثیهخوانی و گفتوگو، استفاده میشود. موضوع اصلی این نوشتهها، واقعه کربلا و شهادت امام حسین است. به تعزیهنامه، «نسخه» نیز گفته میشود.
پیشینه
پژوهشگران بر این باورند که تعزیه، با الهام از نمایشوارههای مذهبی دوران باستان، در دوره صفویان رونق گرفت[۱] و در دوره قاجار به اوج رسید.[۲] در دوره قاجار، تعزیهنامههای بسیاری تدوین و چاپ شد.[۳] در ابتدا، تعزیهنامهها تنها برای دو روز (تاسوعا و عاشورا) تدوین میشدند و متون بسیار سادهای داشتند؛ اما از دوران زندیه، تعزیهنامهها برای 10 روز و 10 شب اول محرم مهیا شده و گاهی برای برخی از مناسبتهای مذهبی دیگر، مانند شهادت امام علی نیز نوشته و اجرایی میشدند.[۴]
استفادهی پیدرپی و نسخهبرداریهای مکرر از تعزیهنامهها، منجر به آشفتگی و تحریف آنها شده بود؛ اما دستور امیرکبیر به شهاب اصفهانی برای تنظیم 12 مجلس از وقایع کربلا،[۵] موجب شد تا از آشفتگی و تحریف متون تعزیهنامه، تا حد زیادی، کاسته شود.[۶] میرزا نصرالله اصفهانی (شهاب)، در دوره ناصرالدین شاه، به گردآوری و تکمیل اشعار تعزیهی پیش از خود پرداخت و خود نیز تعزیههایی را نوشت که از آن جمله میتوان به تعزیه «مسلم» اشاره کرد.
سرایندگان تعزیهنامه
امروزه، بیش از 100 تعزیهنامه وجود دارد[۷] که سرایندگان بسیاری از آنها، گمنام هستند؛ زیرا بسیاری از تعزیهنویسان هنگام سرایش متن، انگیزهای برای آفرینش یک اثر هنری و ادبی با نام خود نداشتهاند و گاهی متون نمایشی را فیالبداهه میسرودند و در اختیار بازیگران قرار میدادند.[۸] علت دیگر این گمنامی، ترس از علمایی بوده،که تعزیه را مردود یا مکروه میدانستند. برخی از تعزیهنامهها نیز در طول تاریخ، دچار تغییراتی گسترده شدهاند و اطلاق نام یک نویسنده بر آنها، ممکن نبوده است.[۹]
از مشهورترین سُرایندگان تعزیه در تاریخ ایران میتوان به خواجه حسینعلی خان (دربار فتحعلی شاه و محمدشاه قاجار)، سیدمصطفی کاشانی (میرعزا)، میرزا محمدتقی خان (معروف به تعزیهگردان) و میرزا باقر (معینالبکا) اشاره کرد.[۱۰]
محتوای تعزیهنامه
شهادت امام حسین، موضوع اصلی در تمام تعزیهنامههای موجود است. موضوعات دیگر که برگرفته از واقعه عاشورا هستند، بهعنوان موضوعات فرعی در برخی از تعزیهنامهها نوشته شدهاند.[۱۱] با تغییر جایگاه و پایگاه تعزیه در میان مردم، تعزیهنامهها نیز دچار تغییراتی در شکل، محتوا و مضمون شدهاند.
انواع تعزیهنامه بر اساس محتوا و موضوع، عبارت است از:
- واقعه: تعزیهنامههایی که موضوع آنها، درباره شهادت امام حسین و واقعه عاشورا است، مانند تعزیه «هفتاد و دو تن»؛
- پیش واقعه: تعزیهنامههایی فرعی، مانند پیش واقعه «شهادت حضرت عباس»؛
- گوشه: شبیههای دارای داستان مستقل، غیر مذهبی و غیرمرتبط به کربلا، مانند «شست بستن دیو»؛[۱۲]
تنوع شکلهای تعزیهنامه نیز منجر به ورود موضوعات جدید در این بخش نمایشی شده و تعزیهنامهها را به موضوعات تاریخی، افسانهای و اساطیری تقسیم کرده است.[۱۳] همچنین موضوعات جدید باعث شدند تا مضامینی جدید از ایران باستان، فرهنگ زردشتی (سنت حنا بستن در تعزیه حضرت قاسم)، فرهنگ مسیحی (تعزیه وهب) و فرهنگ یهودی (تعزیه چهار مرغ)، در تعزیهنامهها وارد شوند.[۱۴]
ویژگیهای ادبی
اشعار موجود در تعزیهنامه، از نظر فصاحت و شیوایی، دارای فراز و فرود بسیار است. همین موضوع، داوریهای مختلف و گاه متضادی را برای این نوع از اشعار، به وجود آورده است. با این حال، محققان، ویژگیهای ادبی تعزیهنامهها را از چند نظر قابل بررسی میدانند:
- قالب شعر: بیشتر تعزیهنامهنویسان، از قالب مثنوی برای سرودن اشعار خود بهره گرفتهاند. آنها همچنین، از قالبهایی دیگر مانند ترجیعبند و رباعی نیز استفاده کردهاند.[۱۵]
- صنعت ادبی: تضمین، از جمله صنایع ادبی مورد استفاده تعزیهسرایان بوده است. از جمله صنایع دیگر ادبی در تعزیهنامه میتوان به اقتباس، تلمیح، المام، براعت استهلال، تشابه، استقبال، لف و نشر، تجنیس، تنسیق و ایهام اشاره کرد.[۱۶]
- بحور عروضی: تعزیهنامهها، بیشتر در بحور عروضی پذیرفته شده در زبان فارسی سروده شدهاند، که از آن میان، بحر «مجتث» بیشترین بسامد را در متون تعزیه داشته است.[۱۷]
ویژگیهای زبانی
زبان تعزیهنامهها، زبانی روشن، ساده، صمیمی و قابل فهم برای همگان است. اشعار تعزیه، تنها برای خواندن، سروده نمیشدند و جنبه اجرایی و نمایشی نیز داشتهاند و سراینده تعزیهنامه میبایست از زبانی ساده برای سُرایش استفاده میکرد تا نزدیکی خواننده و مخاطب را حفظ کند. استفاده از لغات عامیانه در کنار واژگان ادبی (مانند گل سرسبد)، اصطلاحات و کلمات خاص تعزیه (تغییر کلمات برحسب ضرورت)، اصطلاحات و ترکیبات درباری، نظامی و اداری، ترکیبات عربی و ترکی، کلمات فارسی و غیرفارسی متداول جدید (مانند آمار و فامیل) و استفاده از گویشهای محلی، از دیگر ویژگیهای زبانی تعزیهنامه است.[۱۸]
منابع ادبی
متون ادبی و مذهبی بسیاری مورد استفاده تعزیهنامهنویسان بوده است، مانند:
- مقتلها و سوگنامههای داستانی: مانند «روضة الشهدا» کاشفی، «تحفة الذاکرین» بیدل و «جلاء العیون» علامه مجلسی.[۱۹]
- منظومههای نیمهنمایشی: مانند برخی سرودههای سنایی غزنوی، مرثیههای محتشم کاشانی و صباحی بیدگلی.[۲۰]
- حماسههای منظوم مذهبی: که در بحر متقارب سروده شده و به شرح دلاوریهای پیامبر، حمزه سیدالشهدا و امام علی پرداختهاند.[۲۱]
چاپ و ترجمه
امروزه، رونوشتهای بسیاری از تعزیهنامهها در کتابخانههای معتبر جهان نگهداری میشوند. برخی از این آثار نیز به زبانهای فرانسه، انگلیسی، آلمانی و ایتالیایی ترجمه و چاپ شدهاند.[۲۲]
مجموعه خوچکو، مجموعهای خطی است که شامل 33 تعزیهنامه است و امروزه در کتابخانه ملی پاریس نگهداری میشود. مجموعه پلی نیز از 37 مجلس تعزیه فراهم شده و با نامه تعزیه حسن و حسین، در 1879م، در لندن منتشر شد. مجموعه چرولی، با 1055 تعزیهنامه از مجالس مختلف تعزیه، از نظر کمیت و کیفیت، از مهمترین مجموعههای گردآوری شده از تعزیهها محسوب میشود. این مجموعه، در 1961م، تحت عنوان «فهرست درامهای مذهبی ایران» چاپ و منتشر شد.
پانویس
- ↑ چلکوفسکی، «گفت وگو»، ۱۳۵۵ش، ص14؛
بیضایی، نمایش در ایران، ۱۳۷۹ش، ص30-31؛
ملکپور، ادبیات نمایشی ایران، ج1، ۱۳۶۳ش، ص211-213. - ↑ بکتاش، تئاتر ایرانی، ۱۳۵۰ش، ص۷؛
شهیدی، پژوهشی در تعزیه و تعزیهخوانی، ۱۳۸۰ش، ص۷۶-۸۱ و ۱۱۱-۱۱۹؛
چلکوفسکی، «کتابشناسی»، ۱۳۶۷ش، ص۳۶۵-۳۷۶. - ↑ کالمار، «بانیان تعزیهخوانی»، ۱۳۷۴ش، ص۴۹؛
همایونی، «سیر تکامل تعزیههای ایرانی»، ۱۳۵۲ش، ص۹۳. - ↑ چلکوفسکی، «تعزیه، نمایش بومی پیشرو ایران»، ۱۳۶۷ش، ص19؛
شهیدی، پژوهشی در تعزیه و تعزیهخوانی، ۱۳۸۰ش، ص۷4. - ↑ خیامپور، فرهنگ سخنوران، ج2، ۱۳۷۲ش، ص517.
- ↑ آدمیت، امیرکبیر و ایران، ۱۳۶۲ش، ص۳۲۱.
- ↑ محجوب، «تأثیر تئاتر اروپایی و نفوذ روشهای نمایشی آن در تعزیه»، ۱۳۶۷ش، ص۱۸۵؛
ملکپور، ادبیات نمایشی ایران، ج1، ۱۳۶۳ش، ص229. - ↑ ملکپور، ادبیات نمایشی ایران، ج1، ۱۳۶۳ش، ص229؛
آرینپور، از صبا تا نیما، ج1 ۱۳۷۲ش، ص323. - ↑ ممنون، «در جست و جوی شاعران و کاتبان تعزیه»، ۱۳۵۶ش، ص۱۶؛
شهیدی، پژوهشی در تعزیه و تعزیهخوانی، ۱۳۸۰ش، ص511-513. - ↑ ممنون، «در جست و جوی شاعران و کاتبان تعزیه»، ۱۳۵۶ش، ص۱5-16؛
شهیدی، پژوهشی در تعزیه و تعزیهخوانی، ۱۳۸۰ش، ص511-516؛
شهیدی، «دگرگونی و تحول در ادبیات و موسیقی تعزیه»، ۱۳۶۷ش، ص84؛
ملکپور، ادبیات نمایشی ایران، ج1، ۱۳۶۳ش، ص229؛
فقیهی، تاریخ جامع قم، ج1، ۱۳۵۰ش، ص250؛
صیاد، مقدمه بر متن تعزیۀ حر منسوب به مصطفى کاشانی، ۱۳۵۰ش، «الف» و «ب». - ↑ هنوی، «صورت خیال قالبی در تعزیه»، ۱۳۶۷ش، ص۲۵۸.
- ↑ ملکپور، ادبیات نمایشی ایران، ج1، ۱۳۶۳ش، ص242-243؛
بیضایی، «گوشهای از تاریخ نمایش در ایران»، ۱۳۴۰ش، ص83؛
شهیدی، «دگرگونی و تحول در ادبیات و موسیقی تعزیه»، ۱۳۶۷ش، ص72-73؛
شهیدی، پژوهشی در تعزیه و تعزیهخوانی، ۱۳۸۰ش، ص262. - ↑ شهیدی، پژوهشی در تعزیه و تعزیهخوانی، ۱۳۸۰ش، ص261-263؛
همایونی، «سیر تکامل تعزیههای ایرانی»، فروردین، ۱۳۵۲ش، ص۹۲؛
آرینپور، از صبا تا نیما، ج1، ۱۳۷۲ش، ص324. - ↑ کالمار، «بانیان تعزیهخوانی»، ۱۳۷۴ش، ص۶۸ و ۹۷؛
فتحعلیبیگی، «همزیستی ادیان توحیدی درقلمروتعزیه»، ۱۳۸۲ش، ص۳۷ و ۳۹ و ۴۱ و ۴۹ و ۵۰ و ۵۲؛
ملکپور، ۱/ ۲۳۰؛
شهیدی، پژوهشی در تعزیه و تعزیهخوانی، ۱۳۸۰ش، ص261-263؛
همایونی، «تحلیلی از تعزیۀ عروسی قاسم»، ۱۳۶۷ش، ص37-38؛
چلکوفسکی، «گفت وگو»، ۱۳۵۵ش، ص14. - ↑ شهیدی، پژوهشی در تعزیه و تعزیهخوانی، ۱۳۸۰ش، ص571-586؛
شهیدی، «دگرگونی و تحول در ادبیات و موسیقی تعزیه»، ۱۳۶۷ش، ص81. - ↑ صیاد، مقدمه بر متن تعزیۀ حر منسوب به مصطفى کاشانی، ۱۳۵۰ش، «ب»؛
شهیدی، پژوهشی در تعزیه و تعزیهخوانی، ۱۳۸۰ش، ص501 و 557-558 و 573-578؛
شهیدی، «دگرگونی و تحول در ادبیات و موسیقی تعزیه»، ۱۳۶۷ش، ص85. - ↑ شهیدی، پژوهشی در تعزیه و تعزیهخوانی، ۱۳۸۰ش، ص564-568؛
شهیدی، «دگرگونی و تحول در ادبیات و موسیقی تعزیه»، ۱۳۶۷ش، ص90؛
هنوی، «صورت خیال قالبی در تعزیه»، ۱۳۶۷ش، ص۲۶۱؛
ساتن، «منابع ادبی تعزیه»، ۱۳۶۷ش، ص231-255 و 256. - ↑ شهیدی، پژوهشی در تعزیه و تعزیهخوانی، ۱۳۸۰ش، ص539-544.
- ↑ شهیدی، پژوهشی در تعزیه و تعزیهخوانی، ۱۳۸۰ش، ص۴۹۹-۵۰۰؛
ملکپور، ادبیات نمایشی ایران، ج1، ۱۳۶۳ش، ص213-214؛
ساتن، «منابع ادبی تعزیه»، ۱۳۶۷ش، ص250 و 252؛
هنوی، «صورت خیال قالبی در تعزیه»، ۱۳۶۷ش، ص۲58. - ↑ شهیدی، پژوهشی در تعزیه و تعزیهخوانی، ۱۳۸۰ش، ص۴۹۹-۵۰۰؛
هنوی، «صورت خیال قالبی در تعزیه»، ۱۳۶۷ش، ص۲58؛
محجوب، «تأثیر تئاتر اروپایی و نفوذ روشهای نمایشی آن در تعزیه»، ۱۳۶۷ش، ص185؛
اقبال، «مرثیه سرایی در عهد قاجار»، ۱۳۶۷ش، ص279-293. - ↑ شهیدی، پژوهشی در تعزیه و تعزیهخوانی، ۱۳۸۰ش، ص۵۱۰-۵۱۱؛
ملکپور، ادبیات نمایشی ایران، ج1، ۱۳۶۳ش، ص213-214؛
گلچین معانی، احمد، «حماسههای دینی»، نامۀ آستان قدس، س 6، شماره 22 و 23، ۱۳۴۴ش، ص193-203. - ↑ ملکپور، ادبیات نمایشی ایران، ج1، ۱۳۶۳ش، ص230؛
باستان، «شبیه خوانی و تعزیهخوانی»، ۱۳۴۶ش، ص۱۵؛
مسعودیه، موسیقی مذهبی ایران، ج1، ۱۳۶۷ش، ص29-31.
منابع
- آدمیت، فریـدون، امیرکبیر و ایران، تهـران، خوارزمی، ۱۳۶۲ش.
- آرینپور، یحیى ، از صبا تا نیما، تهران، زوار، ۱۳۷۲ش.
- اقبال، زهرا، «مرثیه سرایی در عهد قاجار»، تعزیه هنربومی پیشرو ایران، بهتحقیق پیتر چلکوفسکی، ترجمۀ داوود حاتمی، تهران، ۱۳۶۷ش.
- باستان، نصرتالله، «شبیه خوانی و تعزیهخوانی»، خوشه، شماره 8، ۱۳۴۶ش.
- بکتاش، مایل و غفاری، فرخ، تئاتر ایرانی، تهران، قطره، ۱۳۵۰ش.
- بیضایی، بهرام، «گوشهای از تاریخ نمایش در ایران»، آرش، تهران، شماره 1، ۱۳۴۰ش.
- بیضایی، بهرام، نمایش در ایران، تهران، روشنگران و مطالعات زنان، ۱۳۷۹ش.
- چلکوفسکی، پیتر، «گفت وگو»، تماشا، تهران، س 6، شماره 276، ۱۳۵۵ش.
- چلکوفسکی، پیتر، «تعزیه، نمایش بومی پیشرو ایران»، «کتابشناسی»، تعزیه هنربومی پیشرو ایران، ترجمۀ داوود حاتمی، تهران، ۱۳۶۷ش.
- خیامپور، عبدالرسول، فرهنگ سخنوران، تهران، طلایه، ۱۳۷۲ش.
- ساتن، الول، «منابع ادبی تعزیه»، تعزیه هنربومی پیشرو ایران، ترجمۀ داوود حاتمی، تهران، ۱۳۶۷ش.
- شهیدی، عنایتالله، پژوهشی در تعزیه و تعزیهخوانی، تهران، کمیسیون ملی یونسکو، ۱۳۸۰ش.
- شهیدی، عنایتالله، «دگرگونی و تحول در ادبیات و موسیقی تعزیه»، تعزیه هنر بومی پیشرو ایران، ترجمۀ داوود حاتمی، تهران، ۱۳۶۷ش.
- صیاد، پرویز، مقدمه بر متن تعزیۀ حر منسوب به مصطفى کاشانی، تهران، ۱۳۵۰ش.
- کالمار، ژان، «بانیان تعزیهخوانی»، ترجمۀ جلال ستاری، دربارۀ تعزیه و تئاتر، بهتحقیق لاله تقیان، تهران، ۱۳۷۴ش.
- گلچین معانی، احمد، «حماسههای دینی»، نامۀ آستان قدس، س 6، شماره 22 و 23، ۱۳۴۴ش.
- فتحعلیبیگی، داوود، «همزیستی ادیان توحیدی درقلمروتعزیه»، پل فیروزه، تهران، س 3، شماره 10، ۱۳۸۲ش.
- فقیهی، علیاصغر، تاریخ جامع قم، قم، زائر، ۱۳۵۰ش.
- محجوب، محمدجعفر، «تأثیر تئاتر اروپایی و نفوذ روشهای نمایشی آن در تعزیه»، تعزیه هنر بومی و پیشروایران، ترجمۀ داوود حاتمی، تهران، ۱۳۶۷ش.
- مسعودیه، محمدتقی، موسیقی مذهبی ایران، تهران، سروش، ۱۳۶۷ش.
- ملکپور، جمشید، ادبیات نمایشی ایران، تهران، توس، ۱۳۶۳ش.
- ممنون، پرویز، «در جست و جوی شاعران و کاتبان تعزیه»، تماشا، تهران، شماره 345، ۱۳۵۶ش.
- همایونی، صادق، «تحلیلی از تعزیۀ عروسی قاسم»، تعزیه هنر بومی پیشرو ایران، ترجمۀ داوود حاتمی، تهران، ۱۳۶۷ش.
- همایونی، صادق، «سیر تکامل تعزیههای ایرانی»، کاوه، تهران، ۱۳۵۲ش.
- هنوی، ویلیام، «صورت خیال قالبی در تعزیه»، تعزیه هنر بومی پیشرو ایران، ترجمۀ داوود حاتمی، تهران، ۱۳۶۷ش.