آش دندانی: تفاوت میان نسخهها
هانیه کلهر (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «<big>'''آش دندانی'''</big>؛ نوعی آش به مناسبت روییدن نخستین دندان کودک. در بسیاری از نقاط ایران، زمانی که نخستین دندان کودک میروید، آشی از حبوبات مختلف پخته میشود. آش دندانی، نوعی آش نذری محسوب میشود. مردم پس از دریافت آش دندانی، دعا میکنند تا...» ایجاد کرد) |
هانیه کلهر (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<big>'''آش دندانی'''</big>؛ نوعی آش به مناسبت روییدن نخستین دندان کودک. | <big>'''آش دندانی'''</big>؛ نوعی آش به مناسبت روییدن نخستین دندان کودک. | ||
در بسیاری از نقاط ایران، زمانی که نخستین دندان کودک میروید، آشی از حبوبات مختلف پخته میشود. آش دندانی، نوعی آش نذری محسوب میشود. مردم پس از دریافت آش دندانی، دعا میکنند تا دندانهای کودک پس از روییدن مانند این حبوبات سفت و محکم شود. در بروجرد به آش دندانی «دنوروئه» و در دماوند به آن «دونک» میگویند. | در بسیاری از نقاط ایران، زمانی که نخستین دندان کودک میروید، آشی از حبوبات مختلف پخته میشود.<ref>شهاب کوملهای، فرهنگ عامه کومله، ۱۳۸۶ش، ص۸۸.</ref> آش دندانی، نوعی آش نذری محسوب میشود.<ref>دریابندری، کتاب مستطاب آشپزی، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۶۲۰-۶۲۱.</ref> مردم پس از دریافت آش دندانی، دعا میکنند تا دندانهای کودک پس از روییدن مانند این حبوبات سفت و محکم شود.<ref>شهاب کوملهای، فرهنگ عامه کومله، ۱۳۸۶ش، ص۸۸-۸۹.</ref> در بروجرد به آش دندانی «دنوروئه»<ref>کرزبر یاراحمدی، فرهنگ مردم بروجرد، ۱۳۸۸ش، ص۳۰۰.</ref> و در دماوند به آن «دونک» میگویند.<ref>جذوه، واژهنامه بوربسه، ۱۳۷۷ش، ص۲۳.</ref> | ||
==پیشینه== | ==پیشینه== | ||
برخی معتقدند این غذا از دوران قاجاریه در ایران رایج شده است. در متون آشپزی دوران قاجار، آش دندانی و شیوهی پخت آن شرح داده شده است. | برخی معتقدند این غذا از دوران قاجاریه در ایران رایج شده است. در متون آشپزی دوران قاجار، آش دندانی و شیوهی پخت آن شرح داده شده است.<ref>آشپزباشی، سفره اطعمه، ۱۳۵۳ش، ص۷۷-۷۸.</ref> | ||
==مواد تشکیلدهنده== | ==مواد تشکیلدهنده== | ||
آش دندانی از گندم پوستکنده، لوبیا، نخود، عدس و باقلا تهیه میشود. آشپزها جهت تزیین آن از پیازداغ و نعناعداغ استفاده میکنند. برخی به این آش، گوشت نیز اضافه میکنند. | آش دندانی از گندم پوستکنده، لوبیا، نخود،<ref>آشپزباشی، سفره اطعمه، ۱۳۵۳ش، ص۷۷.</ref> عدس و باقلا تهیه میشود.<ref>شهاب کوملهای، فرهنگ عامه کومله، ۱۳۸۶ش، ص۸۸-۸۹.</ref> آشپزها جهت تزیین آن از پیازداغ و نعناعداغ استفاده میکنند.<ref>دریابندری، کتاب مستطاب آشپزی، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۶۲۱.</ref> برخی به این آش، گوشت نیز اضافه میکنند.<ref>ماسه، معتقدات و آداب ایرانی، ۱۳۵۵ش، ج۱، ص۵۹-۶۰.</ref> | ||
==شیوه پخت== | ==شیوه پخت== | ||
این غذا به دو نحوهی آشی و دمی تهیه میشود. جهت تهیه دمی دندانی، ابتدا گندم پوستکنده، عدس، نخود، ماش، لوبیای قرمز و لوبیای چشمبلبلی هرکدام به مقدار ۴۰ عدد را در ظرفی میریزند. به این مواد آب اضافه کرده و روی حرارت به آنها اجازه پخت داده میشود و حبوبات را مانند پلو دم میکنند. برخی به این مواد، روغن و پیازداغ نیز میافزایند. بعضی از مردم، این خوراک را بدون مناسبت پخته و به آن «دونی» میگویند. | این غذا به دو نحوهی آشی و دمی تهیه میشود. جهت تهیه دمی دندانی، ابتدا گندم پوستکنده، عدس، نخود، ماش، لوبیای قرمز و لوبیای چشمبلبلی هرکدام به مقدار ۴۰ عدد را در ظرفی میریزند. به این مواد آب اضافه کرده و روی حرارت به آنها اجازه پخت داده میشود و حبوبات را مانند پلو دم میکنند. برخی به این مواد، روغن و پیازداغ نیز میافزایند. بعضی از مردم، این خوراک را بدون مناسبت پخته و به آن «دونی» میگویند.<ref>هدایت، نیرنگستان، ۱۳۱۱ش، ص۱۹۴-۱۹۵.</ref> | ||
==آش دندانی در فرهنگ ایرانیان== | ==آش دندانی در فرهنگ ایرانیان== | ||
در نواحی مختلف ایران، آش دندانی را با آداب و رسوم خاصی تهیه میکنند. مادران بروجردی، جهت تهیه آش دندانی، از همسایهها مقداری نخود، لوبیا، عدس و گندم برای خوشیمنی میگیرند. سپس از این مواد، آش دندانی تهیه کرده و به همسایهها میدهند. همسایهها معتقدند که اگر ظرف آش را خالی به صاحب آش پس دهند دندانهای کودک کج و نافرم میشود. به این دلیل آنها در کاسههای آش نمک، قند یا سکه قرار داده و هنگام پس دادن کاسه میگویند: نذرتان قبول؛ انشاءالله دندانهایی مانند مروارید دربیاورد. | در نواحی مختلف ایران، آش دندانی را با آداب و رسوم خاصی تهیه میکنند. مادران بروجردی، جهت تهیه آش دندانی، از همسایهها مقداری نخود، لوبیا، عدس و گندم برای خوشیمنی میگیرند. سپس از این مواد، آش دندانی تهیه کرده و به همسایهها میدهند. همسایهها معتقدند که اگر ظرف آش را خالی به صاحب آش پس دهند دندانهای کودک کج و نافرم میشود. به این دلیل آنها در کاسههای آش نمک، قند یا سکه قرار داده و هنگام پس دادن کاسه میگویند: نذرتان قبول؛ انشاءالله دندانهایی مانند مروارید دربیاورد.<ref>کرزبر یاراحمدی، فرهنگ مردم بروجرد، ۱۳۸۸ش، ص۳۰۰.</ref> | ||
مردم گیلان، آش دندانی را طی یک مراسم ويژه میپزند. این مراسم نوعی شکرگزاری جهت توان غذاخوردن کودک و تأمین نیروی جسمانی او است. در کوچان و کومله، مراسمی با نام «دندون فشئون» برگزار میشود. در این مراسم، سه دیگ حاوی عدس، لوبیا و باقلا پخته میشود. آنها پس از آمدن مهمانها، سفرهای پهن میکنند و در آن قرآن، آینه، قیچی، سوزن، نخ، مداد، شیرینی و وسایل دیگری قرار میدهند و کودک را کنار سفره مینشانند. کودک هر وسیلهای را که برداشت، آن را تعبیر میکنند. به طور مثال اگر مداد را بردارد معلم و اگر قیچی و سوزن را بردارد خیاط میشود. مهمانها پس از خوردن آش، به کودک پول و به مادر جوراب، دستمال یا پارچه پیراهنی هدیه میدهند. بخشی از آش به کسانی که در مراسم حاضر نشدند داده میشود و آنها در کاسه جوراب، تخم مرغ و پول قرار داده و ظرف را پس میدهند. در شرق گیلان، آش دندونی را با گردو و کشمش طبخ میکنند. خانوادههای تهیدست مقداری گندم پخته و در پشتبام برای کبوتران میریزند. مردم تهران آش دندانی را با ۷ قلم بنشن تهیه کرده و به ۷ خانه میفرستند. در قزوین، پس از نیش زدن نخستین دندان کودک، مقداری گندم، پخته و بخشی از آن را به آشنایان و بخشی دیگر را به نخ کشیده و به کلاه کودک آویزان میکنند. به این نخ «دندان کشه» گفته میشود. اهالی شیراز بر این باورند که زمان درآمدن نخستین دندان کودک باید مقداری گندم در آب ریخته و بجوشانند. وقتی دانهها بر اثر حرارت میشکفند، دندان کودک نیز به راحتی میشکفد و کودک را آزار نمیدهد. مردم شاهرود از نخود، گندم، ذرت، گوشت و عدس آش دندانی میپزند. آنها پیازداغ فراوان به آش اضافه کرده و میان آشنایان تقسیم میکنند. برخی از مردم بر این باورند که کودک، هنگام درآوردن نخستین دندان خود میگوید: اگر مادرم بداند که من برای درآوردن دندان چه سختی میکشم، چوب گهواره را شکسته و برایم آش دندانی میپزد. | |||
مردم گیلان، آش دندانی را طی یک مراسم ويژه میپزند. این مراسم نوعی شکرگزاری جهت توان غذاخوردن کودک و تأمین نیروی جسمانی او است.<ref>میرشکرایی، «مردمشناسی و فرهنگ عامه»، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۴۴۰. </ref> در کوچان و کومله، مراسمی با نام «دندون فشئون» برگزار میشود. در این مراسم، سه دیگ حاوی عدس، لوبیا و باقلا پخته میشود. آنها پس از آمدن مهمانها، سفرهای پهن میکنند و در آن قرآن، آینه، قیچی، سوزن، نخ، مداد، شیرینی و وسایل دیگری قرار میدهند و کودک را کنار سفره مینشانند. کودک هر وسیلهای را که برداشت، آن را تعبیر میکنند. به طور مثال اگر مداد را بردارد معلم و اگر قیچی و سوزن را بردارد خیاط میشود.<ref>شهاب کوملهای، فرهنگ عامه کومله، ۱۳۸۶ش، ص۸۸-۸۹؛ فخرایی، گیلان در گذرگاه زمان، ۱۳۵۴ش، ص۲۸۰؛ طاهری، «روایتی از هویت فرهنگی یک روستای زلزلهزدۀ رودبار»، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۱۴۵.</ref> مهمانها پس از خوردن آش، به کودک پول و به مادر جوراب، دستمال یا پارچه پیراهنی هدیه میدهند. بخشی از آش به کسانی که در مراسم حاضر نشدند داده میشود و آنها در کاسه جوراب، تخم مرغ و پول قرار داده و ظرف را پس میدهند.<ref>شهاب کوملهای، فرهنگ عامه کومله، ۱۳۸۶ش، ص۸۹.</ref> در شرق گیلان، آش دندونی را با گردو و کشمش طبخ میکنند. خانوادههای تهیدست مقداری گندم پخته و در پشتبام برای کبوتران میریزند.<ref>میرشکرایی، «مردمشناسی و فرهنگ عامه»، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۴۴۰.</ref> مردم تهران آش دندانی را با ۷ قلم بنشن تهیه کرده و به ۷ خانه میفرستند.<ref>سلیمیمؤید، سیمای میراث فرهنگی تهران، ۱۳۸۱ش، ص۷۰.</ref> در قزوین، پس از نیش زدن نخستین دندان کودک، مقداری گندم، پخته و بخشی از آن را به آشنایان و بخشی دیگر را به نخ کشیده و به کلاه کودک آویزان میکنند. به این نخ «دندان کشه» گفته میشود.<ref>گلریز، مینودر یا بابالجنة قزوین، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص۴۰۷؛ سیمای میراث فرهنگی قزوین، ۱۳۸۲ش، ص۵۵.</ref> اهالی شیراز بر این باورند که زمان درآمدن نخستین دندان کودک باید مقداری گندم در آب ریخته و بجوشانند. وقتی دانهها بر اثر حرارت میشکفند، دندان کودک نیز به راحتی میشکفد و کودک را آزار نمیدهد.<ref>همایونی، گوشههایی از آداب و رسوم مردم شیراز، ۱۳۵۳ش، ص۳۸.</ref> مردم شاهرود از نخود، گندم، ذرت، گوشت و عدس آش دندانی میپزند. آنها پیازداغ فراوان به آش اضافه کرده و میان آشنایان تقسیم میکنند.<ref>شریعتزاده، فرهنگ مردم شاهرود، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۲۵۷.</ref> برخی از مردم بر این باورند که کودک، هنگام درآوردن نخستین دندان خود میگوید: اگر مادرم بداند که من برای درآوردن دندان چه سختی میکشم، چوب گهواره را شکسته و برایم آش دندانی میپزد.<ref>کتیرایی، از خشت تا خشت، ۱۳۷۸ش، ص۹۱.</ref> | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
خط ۳۰: | خط ۳۱: | ||
* هدایت، صادق، نیرنگستان، تهران، دانش، ۱۳۱۱ش. | * هدایت، صادق، نیرنگستان، تهران، دانش، ۱۳۱۱ش. | ||
* همایونی، صادق، گوشههایی از آداب و رسوم مردم شیراز، شیراز، اداره کل فرهنگ و هنر استان فارس، ۱۳۵۳ش. | * همایونی، صادق، گوشههایی از آداب و رسوم مردم شیراز، شیراز، اداره کل فرهنگ و هنر استان فارس، ۱۳۵۳ش. | ||
[[رده: ویکیزندگی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۸ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۰۳
آش دندانی؛ نوعی آش به مناسبت روییدن نخستین دندان کودک.
در بسیاری از نقاط ایران، زمانی که نخستین دندان کودک میروید، آشی از حبوبات مختلف پخته میشود.[۱] آش دندانی، نوعی آش نذری محسوب میشود.[۲] مردم پس از دریافت آش دندانی، دعا میکنند تا دندانهای کودک پس از روییدن مانند این حبوبات سفت و محکم شود.[۳] در بروجرد به آش دندانی «دنوروئه»[۴] و در دماوند به آن «دونک» میگویند.[۵]
پیشینه
برخی معتقدند این غذا از دوران قاجاریه در ایران رایج شده است. در متون آشپزی دوران قاجار، آش دندانی و شیوهی پخت آن شرح داده شده است.[۶]
مواد تشکیلدهنده
آش دندانی از گندم پوستکنده، لوبیا، نخود،[۷] عدس و باقلا تهیه میشود.[۸] آشپزها جهت تزیین آن از پیازداغ و نعناعداغ استفاده میکنند.[۹] برخی به این آش، گوشت نیز اضافه میکنند.[۱۰]
شیوه پخت
این غذا به دو نحوهی آشی و دمی تهیه میشود. جهت تهیه دمی دندانی، ابتدا گندم پوستکنده، عدس، نخود، ماش، لوبیای قرمز و لوبیای چشمبلبلی هرکدام به مقدار ۴۰ عدد را در ظرفی میریزند. به این مواد آب اضافه کرده و روی حرارت به آنها اجازه پخت داده میشود و حبوبات را مانند پلو دم میکنند. برخی به این مواد، روغن و پیازداغ نیز میافزایند. بعضی از مردم، این خوراک را بدون مناسبت پخته و به آن «دونی» میگویند.[۱۱]
آش دندانی در فرهنگ ایرانیان
در نواحی مختلف ایران، آش دندانی را با آداب و رسوم خاصی تهیه میکنند. مادران بروجردی، جهت تهیه آش دندانی، از همسایهها مقداری نخود، لوبیا، عدس و گندم برای خوشیمنی میگیرند. سپس از این مواد، آش دندانی تهیه کرده و به همسایهها میدهند. همسایهها معتقدند که اگر ظرف آش را خالی به صاحب آش پس دهند دندانهای کودک کج و نافرم میشود. به این دلیل آنها در کاسههای آش نمک، قند یا سکه قرار داده و هنگام پس دادن کاسه میگویند: نذرتان قبول؛ انشاءالله دندانهایی مانند مروارید دربیاورد.[۱۲]
مردم گیلان، آش دندانی را طی یک مراسم ويژه میپزند. این مراسم نوعی شکرگزاری جهت توان غذاخوردن کودک و تأمین نیروی جسمانی او است.[۱۳] در کوچان و کومله، مراسمی با نام «دندون فشئون» برگزار میشود. در این مراسم، سه دیگ حاوی عدس، لوبیا و باقلا پخته میشود. آنها پس از آمدن مهمانها، سفرهای پهن میکنند و در آن قرآن، آینه، قیچی، سوزن، نخ، مداد، شیرینی و وسایل دیگری قرار میدهند و کودک را کنار سفره مینشانند. کودک هر وسیلهای را که برداشت، آن را تعبیر میکنند. به طور مثال اگر مداد را بردارد معلم و اگر قیچی و سوزن را بردارد خیاط میشود.[۱۴] مهمانها پس از خوردن آش، به کودک پول و به مادر جوراب، دستمال یا پارچه پیراهنی هدیه میدهند. بخشی از آش به کسانی که در مراسم حاضر نشدند داده میشود و آنها در کاسه جوراب، تخم مرغ و پول قرار داده و ظرف را پس میدهند.[۱۵] در شرق گیلان، آش دندونی را با گردو و کشمش طبخ میکنند. خانوادههای تهیدست مقداری گندم پخته و در پشتبام برای کبوتران میریزند.[۱۶] مردم تهران آش دندانی را با ۷ قلم بنشن تهیه کرده و به ۷ خانه میفرستند.[۱۷] در قزوین، پس از نیش زدن نخستین دندان کودک، مقداری گندم، پخته و بخشی از آن را به آشنایان و بخشی دیگر را به نخ کشیده و به کلاه کودک آویزان میکنند. به این نخ «دندان کشه» گفته میشود.[۱۸] اهالی شیراز بر این باورند که زمان درآمدن نخستین دندان کودک باید مقداری گندم در آب ریخته و بجوشانند. وقتی دانهها بر اثر حرارت میشکفند، دندان کودک نیز به راحتی میشکفد و کودک را آزار نمیدهد.[۱۹] مردم شاهرود از نخود، گندم، ذرت، گوشت و عدس آش دندانی میپزند. آنها پیازداغ فراوان به آش اضافه کرده و میان آشنایان تقسیم میکنند.[۲۰] برخی از مردم بر این باورند که کودک، هنگام درآوردن نخستین دندان خود میگوید: اگر مادرم بداند که من برای درآوردن دندان چه سختی میکشم، چوب گهواره را شکسته و برایم آش دندانی میپزد.[۲۱]
پانویس
- ↑ شهاب کوملهای، فرهنگ عامه کومله، ۱۳۸۶ش، ص۸۸.
- ↑ دریابندری، کتاب مستطاب آشپزی، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۶۲۰-۶۲۱.
- ↑ شهاب کوملهای، فرهنگ عامه کومله، ۱۳۸۶ش، ص۸۸-۸۹.
- ↑ کرزبر یاراحمدی، فرهنگ مردم بروجرد، ۱۳۸۸ش، ص۳۰۰.
- ↑ جذوه، واژهنامه بوربسه، ۱۳۷۷ش، ص۲۳.
- ↑ آشپزباشی، سفره اطعمه، ۱۳۵۳ش، ص۷۷-۷۸.
- ↑ آشپزباشی، سفره اطعمه، ۱۳۵۳ش، ص۷۷.
- ↑ شهاب کوملهای، فرهنگ عامه کومله، ۱۳۸۶ش، ص۸۸-۸۹.
- ↑ دریابندری، کتاب مستطاب آشپزی، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۶۲۱.
- ↑ ماسه، معتقدات و آداب ایرانی، ۱۳۵۵ش، ج۱، ص۵۹-۶۰.
- ↑ هدایت، نیرنگستان، ۱۳۱۱ش، ص۱۹۴-۱۹۵.
- ↑ کرزبر یاراحمدی، فرهنگ مردم بروجرد، ۱۳۸۸ش، ص۳۰۰.
- ↑ میرشکرایی، «مردمشناسی و فرهنگ عامه»، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۴۴۰.
- ↑ شهاب کوملهای، فرهنگ عامه کومله، ۱۳۸۶ش، ص۸۸-۸۹؛ فخرایی، گیلان در گذرگاه زمان، ۱۳۵۴ش، ص۲۸۰؛ طاهری، «روایتی از هویت فرهنگی یک روستای زلزلهزدۀ رودبار»، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۱۴۵.
- ↑ شهاب کوملهای، فرهنگ عامه کومله، ۱۳۸۶ش، ص۸۹.
- ↑ میرشکرایی، «مردمشناسی و فرهنگ عامه»، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۴۴۰.
- ↑ سلیمیمؤید، سیمای میراث فرهنگی تهران، ۱۳۸۱ش، ص۷۰.
- ↑ گلریز، مینودر یا بابالجنة قزوین، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص۴۰۷؛ سیمای میراث فرهنگی قزوین، ۱۳۸۲ش، ص۵۵.
- ↑ همایونی، گوشههایی از آداب و رسوم مردم شیراز، ۱۳۵۳ش، ص۳۸.
- ↑ شریعتزاده، فرهنگ مردم شاهرود، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۲۵۷.
- ↑ کتیرایی، از خشت تا خشت، ۱۳۷۸ش، ص۹۱.
منابع
- آشپزباشی، علیاکبر، سفره اطعمه، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۳ش.
- جذوه، واژهنامه بوربسه، بهتحقیق ایرج افشار، تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ۱۳۷۷ش.
- دریابندری، نجف، کتاب مستطاب آشپزی، تهران، کارنامه، چ۸، ۱۳۸۴ش.
- سلیمیمؤید، سلیم، سیمای میراث فرهنگی تهران، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۸۱ش.
- سیمای میراث فرهنگی قزوین، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۸۲ش.
- شریعتزاده، علیاصغر، فرهنگ مردم شاهرود، تهران، مولف، چ۱، ۱۳۷۱ش.
- شهاب کوملهای، حسین، فرهنگ عامه کومله، رشت، گیلکان، ۱۳۸۶ش.
- طاهری، طاهر، «روایتی از هویت فرهنگی یک روستای زلزلهزدۀ رودبار»، گیلاننامه، به تحقیق محمدتقی پوراحمد جکتاجی، رشت، ۱۳۷۴ ش.
- فخرایی، ابراهیم، گیلان در گذرگاه زمان، تهران، جاودان، ۱۳۵۴ش.
- کتیرایی، محمود، از خشت تا خشت، تهران، ثالث، ۱۳۷۸ش.
- کرزبر یاراحمدی، غلامحسین، فرهنگ مردم بروجرد، بهتحقیق علی آنیزاده، تهران، طرح آینده، چ۱، ۱۳۸۸ش.
- گلریز، محمدعلی، مینودر یا بابالجنة قزوین، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۶۸ش.
- ماسه، هانری، معتقدات و آداب ایرانی، ترجمه مهدی روشنضمیر، تبریز، دانشگاه ملی ایران، ۱۳۵۵ش.
- میرشکرایی، محمد، «مردمشناسی و فرهنگ عامه»، کتاب گیلان، بهتحقیق ابراهیم اصلاح عربانی، تهران، ۱۳۷۴ش.
- هدایت، صادق، نیرنگستان، تهران، دانش، ۱۳۱۱ش.
- همایونی، صادق، گوشههایی از آداب و رسوم مردم شیراز، شیراز، اداره کل فرهنگ و هنر استان فارس، ۱۳۵۳ش.