بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
'''<big>سهراب سپهری</big>'''، نویسنده، نقاش و شاعر نوپرداز معاصر<br> | '''<big>سهراب سپهری</big>'''، نویسنده، نقاش و شاعر نوپرداز معاصر<br> | ||
سهراب در ظهر 15 مهر 1307ش در شهر [[قم]] متولد شد. وی سومین فرزند اسدالله خان و فروغ سپهری است که هر دو اهل [[شعر]] و [[هنر]] بودند. مادر سهراب، | سهراب در ظهر 15 مهر 1307ش در شهر [[قم]] متولد شد. وی سومین فرزند اسدالله خان و فروغ سپهری است که هر دو اهل [[شعر]] و [[هنر]] بودند. مادر سهراب، نوادۀ لسانالملك سپهر مؤلف «ناسخ التواريخ» بود.<ref>سپهري، مرغ مهاجر، 1377ش، ص17.</ref> سهراب، در همان کودکی، [[نقاشی]]، طراحی و [[خوشنویسی]] را از پدر آموخت.<ref>سپهری، هنوز در سفرم، 1380ش، ص14.</ref> [[آموزش ابتدايي]] را در دبستان خيام [[کاشان|كاشان]] گذراند و همزمان در همین دوران به [[نقاشی]] و [[شعر]] روي آورد.<ref>مرادي كوچي، معرفي و شناخت سهراب سپهري، 1380ش، ص11.</ref> شاعران و نویسندگان مورد علاقهاش گوته، لامارتين، زولا، [[حافظ]]، [[سعدی]] و نظام وفا بودند. علاقهاش به مطالعه و نویسندگی در سنین نوجوانی آغاز شد.<ref>عابدي، تپش سايه دوست، 1377ش، ص96.</ref> در همین دوران، به سبب علاقه به [[موسيقی]]، نواختن [[سنتور]] و [[نی|ني]] را در خانه بهصورت خودآموز آغاز کرد. در 15 سالگی به [[تهران]] آمد و در دانشسراي مقدماتي به تحصيل ادامه داد.<ref>سپهري، مرغ مهاجر، 1377ش، ص 55، 56 و 62. </ref> در اين دوره، علاقۀ او به [[نقاشی|نقاشي]] و نشست و برخاست با اعضاي انجمن ادبي صباي [[کاشان|كاشان]] همچنان ادامه یافت.<ref>نیازمند ارجاع</ref> | ||
==جوانی سهراب== | ==جوانی سهراب== | ||
سهراب پس از پایان | سهراب پس از پایان دورۀ دوسالۀ دانشسرا، در 18 سالگی به استخدام ادارۀ فرهنگ (آموزش و پرورش) [[کاشان|كاشان]] درآمد و در همين سال در امتحانات ششم ادبي شركت كرد.<ref>مرادي كوچي، معرفي و شناخت سهراب سپهري، 1380ش، ص11.</ref> هنوز 20 ساله نشده بود که با [[مشفق كاشانی]] كه در آن زمان شاعري جوان بود، در ادارۀ فرهنگ آشنا شد و اين آشنايي تأثيری مثبت در زندگي او گذاشت. در حقیقت، مشفق الفباي شاعري را به سهراب آموخت و به اصلاح شعرهاي او پرداخت. سبک و روش سهراب زیر تأثیر آشنایی وی با [[منوچهر شیبانی]]، نقاش و شاعر معاصر در [[قمصر]] [[کاشان]] دگرگون شد.<ref>سپهري، هنوز در سفرم، 1380ش، ص18ـ19. </ref> او پس از گرفتن مدرك ديپلم، از ادارۀ فرهنگ استعفا کرد و براي تحصيل در رشتۀ [[نقاشی|نقاشي]] در دانشكدۀ هنرهاي زيبا، به تهران رفت. وی همزمان با تحصيل، در شركت نفت نیز به خدمت پرداخت. او به تدريج با سرودههای [[نيما]] و [[توللی]] آشنا شد و در قالبهايي چون چارپاره طبعآزمايي كرد. عشق به شاعری او را به جلسههای ادبي مورخالدولۀ سپهر کشاند و سبب آشنایی او با افرادی مانند محسن هشترودي، [[محمدابراهيم باستانی پاريزی]] و كريم پورشيرازی در اين انجمن شد.<ref>عابدي، تپش سایه دوست،1377ش، ص101ـ102.</ref> | ||
==شعر و [[نقاشی]] سهراب== | ==شعر و [[نقاشی]] سهراب== | ||
سهراب در 1330ش نخستين دفتر شعرش را منتشر کرد. دو سال بعد، از [[دانشکده هنرهای زیبا|دانشكده هنرهای زیبا]] با | سهراب در 1330ش نخستين دفتر شعرش را منتشر کرد. دو سال بعد، از [[دانشکده هنرهای زیبا|دانشكده هنرهای زیبا]] با رتبۀ اول فارغالتحصيل شد. در همان سال، نشان درجه اول علمی نیز گرفت و در چندين [[نمایشگاه نقاشی|نمايشگاه نقاشي]] در [[تهران]] شركت كرد. افزون بر آن، در هنرستانهاي هنرهاي زيبا تدريس کرد.<ref>آشوري، پیامی در راه، 1366ش، ص10.</ref> در 1336ش به پاريس رفت و در آنجا در مدرسۀ هنرهاي زيباي آن شهر در رشتۀ ليتوگرافي (چاپ سنگي) نامنویسی كرد.<ref>مرادي كوچي، معرفي و شناخت سهراب سپهري، 1380ش، ص12.</ref> یک سال بعد، به رُم رفت و ضمن اقامت دوماهه در آن شهر از نمایشگاه دوسالانۀ ونیز (Venice Biennale) ديدن كرد. وی سپس به [[ايران]] بازگشت و تابلوهايش را در نخستين دوسالانۀ تهران نمایش داد و جايزۀ نخست هنرهاي زيبا را گرفت. از 1339 تا 1354ش به چندین کشور اروپایی، ژاپن، هندوستان، آمريكا، مصر و يونان سفر کرد و در چندين [[نمایشگاه نقاشی|نمايشگاه نقاشي]] و [[جشنوارۀ بينالمللی]] حضور یافت.<ref>سپهري، هنوز در سفرم، 1380ش، ص124ـ 125.</ref> | ||
==درگذشت سهراب== | ==درگذشت سهراب== | ||
در 1358ش براي درمان بيماري [[سرطان خون]] به لندن | او در 1358ش براي درمان بيماري [[سرطان خون]] به لندن رفت؛ اما پس از ناکامی در درمان، به [[ایران]] بازگشت و سرانجام در [[تهران]] درگذشت و در صحن امامزاده سلطانعلي در قريه [[مشهد اردهال|مشهدِ اردهالِ]] [[کاشان|كاشان]] به خاك سپرده شد.<ref>آشوري، پیامی در راه، 1366ش، ص14. </ref> | ||
==آثار سهراب== | ==آثار سهراب== | ||
سهراب سپهري داراي تخيلي بسيار پيشرفته و مدرن بود. اینگونه از تخیل، پیش از آن، در [[شعر]] بيدل ديده | سهراب سپهري داراي تخيلي بسيار پيشرفته و مدرن بود. اینگونه از تخیل، پیش از آن، در [[شعر]] بيدل ديده شده و پس از بيدل تا ظهور سهراب، در شعر فارسي سابقه نداشته است.<ref>كاظمي، شعر پارسی، 1379ش، ص102.</ref> از آنجا كه سهراب هم شاعر بود و هم نقاش، شعرش طراحي لحظههاي شاعرانه و نقاشي او لبريز از شعر بود.<ref>شايگان، لحظهاي در واحه، 1361ش، ص39.</ref> هنوز از مرگ او مدت زيادي نگذشته است، اما ذهن جامعه اشعار او را مانند اشعار [[حافظ]] و [[سعدی|سعدي]] پذيرفته، به خاطر سپرده و زنده نگاه داشته است.<ref>شميسا، نگاهي به سپهري، 1372ش، ص6.</ref> <br> | ||
از مشهورترين آثار او در زمينه [[شعر]] ميتوان به مرگ | از مشهورترين آثار او در زمينه [[شعر]] ميتوان به مرگ رنگ، زندگي خوابها، آوار آفتاب، شرق اندوه، صداي پاي آب، مسافر، حجم سبز و ما هیچ، ما نگاه اشاره کرد. این هشت دفتر، در کتابی به نام هشت کتاب منتشر شده اند.<ref>نیازمند ارجاع</ref> دفتري از شعرهاي برگزيده او به نام «عاشق هميشه تنهاست»، به همت كريم امامي همراه ترجمه انگليسي آن در 1382ش در [[تهران]] چاپ شد. اشعار او به زبانهاي گوناگون مانند انگليسي، فرانسه، آلماني، عربي و در سالهاي اخير به زبانهاي اسپانيولي، تركي و سوئدي برگردانيده شده است.<ref>سپهري، مرغ مهاجر، 1377ش، ص83.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |