تغافل

از ویکی‌زندگی
نسخهٔ تاریخ ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۵۸ توسط علی بیرانوند (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «'''<big>تغافل</big>'''؛ خود را به‌ غفلت‌زدن و چشم‌پوشی از اشتباه دیگران. ==مفهوم‌شناسی== تغافل، در لغت خود را به غفلت‌زدن و بی‌خبر نشان‌دادن است و در اصطلاح به حالتی گفته می‌شود که انسان با وجود آگاهی از چیزی، اما از روی مصلحت چنان وانمود می‌کند...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

تغافل؛ خود را به‌ غفلت‌زدن و چشم‌پوشی از اشتباه دیگران.

مفهوم‌شناسی

تغافل، در لغت خود را به غفلت‌زدن و بی‌خبر نشان‌دادن است و در اصطلاح به حالتی گفته می‌شود که انسان با وجود آگاهی از چیزی، اما از روی مصلحت چنان وانمود می‌کند که گویی بی‌خبر است. در این رویکرد تربیتی، اصلاح کردار و رفتار، مورد نظر است. چشم‌پوشی، عفو، گذشت، اغماض، مدارا، به رو نیاوردن و نادیده گرفتن، از جمله تعابیر بیانگر این مفهوم در زبان فارسی است.

اهمیت تغافل

تغافل، یک اصل اخلاقی و تربیتی در آموزه‌های قرآن کریم و امامان شیعه است. انسان موجودی ممکن‌الخطا است و اگر ندانسته در مسیر زندگی، اشتباهی از او سر زد، نباید به‌گونه‌ای مورد سرزنش قرار گیرد که از خودباوری و اعتماد‌به‌‌نفس او کاسته شود. حضرت محمد با به‌کارگیری این روش در جریان فتح مکه، موجب تحول در بسیاری از افراد شد. در روایتی از امام علی نقل شده که بهره نگرفتن از تغافل، زندگی را برای آدمی، ناگوار می‌سازد. بسیاری از افراد به دلايلی همچون غفلت، آشنا نبودن با كارها و يا نگرانى‏ها و مشكلاتى كه براى آنها پيش مى‏آيد، مرتكب لغزش و خطا مى‏شوند که اگر نسبت به خطای آنها چشم‌پوشى نشود و شخصيت و كرامت آنها، مورد بى‌مهرى و اهانت قرار گيرد، خواسته يا ناخواسته در مسير جسارت‏ها، برخوردهاى غرض‌آلود و لغزش‏هاى عامدانه قرار مى‏گیرند. با استفاده از شیوۀ تغافل، شخص خطاكار، با احساس احترام و اعتمادى كه از طرف مقابل می‌کند، در جهت جبران لغزش‏هاى خود برمی‌آید و سعی می‌کند اعتماد و حُسن ظن او را نسبت به خويش، جلب نمايد.

آثار تربیتی تغافل

از جمله آثار تربیتی تغافل در آیات و روایات، فرصت توبه و بازگشت، افزایش کرامت و منزلت انسان، آرامش و آسایش، جلوگیری از سرکشی و گمراهی، حفظ اقتدار مربی و والدین و اصلاح رفتار است.

انواع تغافل

تغافل به دو نوع مثبت (ممدوح) و منفی (مذموم) تقسیم شده است: 1-تغافل مثبت: در این قسم، انسان از چیزهایی آگاه است که پنهان کردن آنها لازم و پسندیده است و سبب حفظ آبروی فرد خطاکار می‌شود؛ چراکه اظهار آنها، پیامدهای ناخوشایندی را به‌همراه دارد. 2-تغافل منفی: این قسم از تغافل، با حُسن نیت همراه نیست؛ بلکه هوای نفس و اندیشه‌های پلید، محرّک آن می‌شود. تغافل منفی، خود به انواعی تقسیم می‌شود: 2ـ1. تغافل فرد حسود؛ افراد حسود به‌خاطر سوء‌نیت خود، نسبت به خطای کسی تغافل می‌کند تا او به خطای خود ادامه دهد و آبروی او در بین مردم برود. 2ـ2. تغافل فرد سودجو؛ این فرد به‌دلیل منفعت شخصی از خطای فرد خطاکار چشم‌پوشی می‌کند. 2ـ3. تغافل جاه‌طلب؛ انسان جاه‌طلب نیز به‌خاطر اینکه موجبات آزردگی خاطر دیگران را فراهم نکند، اخلاق ناپسند آنها را نادیده می‌گیرد.

حدومرز تغافل

تغافل از جمله آموزه‌های دینی است که دارای حدومرز مشخص است. در روایتی از امام علی نقل شده، نیکوکار و بدکار را بنا به آنچه انجام داده‌اند، جزا بدهید تا نیکوکار در نیکوکاری بی‌رغبت و بدکار به بدی کردن وادار نشود. تغافل نیز از این امر مستثنا نبوده و دارای حدومرزهایی است: 1- خطا؛ در این مورد شخص خطاکار از برملا شدن گناه و خطای خود و اینکه حیثیت و آبروی او در خطر است، هراس دارد. در چنین مواردی مصلحت در این است که خطای او پوشیده شود تا به‌خاطر حفظ آبروی خود دیگر آن خطا را تکرار نکند. 2- امور جزئی و غیر سرنوشت‌ساز؛ تغافل مربوط به امور جزئی است که در زندگی هر انسانی ممکن است رخ ‌دهد؛ چراکه تغافل در امور مهم و سرنوشت‌ساز سبب آسیب‌های جدی به آیندۀ شخص خطاکار می‌شود. 3- تغافل مبتنی بر عقل و مصلحت؛ در متون دینی تغافلی که بر اساس عقل و مصلحت‌اندیشی است و با اخلاق و فضیلت‌های انسانی هماهنگ باشد، پسندیده است و به آن سفارش شده است. 4- پرهیز از تغافل در گناه‌های تکرارشونده؛ چنانچه تغافلی سبب گسترش خطا و گناه در محیط خانواده و جامعه شود، جایز نیست.

آثار تغافل در تحکیم روابط اجتماعی

تغافل، زمینه‌ساز تحکیم روابط افراد، در خانواده و اجتماع است. این ویژگی موجب می‌شود تا فرد با مصلحت‌اندیشی از خطای دیگران چشم‌پوشی کرده و با این کار زمینه آرامش، شادکامی، حفظ حرمت و آبرو و در کل، زندگی توأم با آرامش و صلح و صفا را برای افراد خانواده و جامعه فراهم ‌کند.

آثار این شاخص اخلاقی در محیط خانواده را موارد زیر گفته‌اند: ایجاد فضای آرام در خانواده،  ایجاد فرصت اصلاح و بهبود رفتار،  تکریم شخص تغافل کننده،  ایجاد فضای اعتماد و عدم مقابله،  رفع سختی و ناگواری در زندگی مشترک،  افزایش تفاهم در زندگی مشترک،  خوش‌‌نامی،  حفظ حریم زناشویی، لجاجت‌زدایی،  دنیا‌زدایی و آخرت‌گزینی. 

اهمیت تغافل در روان‌شناسی بالینی

بر اساس برخی از نظريه‌های روان‌شناختی، اگر احساس حقارت (سیری کاملا طبیعی که منشأ آن ناتوانی‌های اولیه انسان، نقص‌های جسمانی، تحقیرها، تمسخرها و برخوردهایی است که در خانواده، جمع دوستان و نظام مدرسه تجربه می‌شود) تبدیل به عقدۀ حقارت (احساس نقص و ضعف و ناتوانی در خود) شود، فرد برای جبران آن از راه‌های ناسالم و بعضاً ضد اجتماعی همچون بزه‌کاری، رفتارهای پرخاشگرایانۀ ضد اجتماعی و سوء استفاده از موقعیت و قدرت شخصی به هنگام برخورداری از آن، وارد عمل می‌شود. بسیاری از روان‌شناسان با وجود اندیشه‌های متضاد تربیتی، معتقدند که برای جلوگیری از هرگونه سوء رفتار و بزه‌کاری اجتماعی، یکی از مؤثرترین روش‌های تربیتی والدین به‌ویژه در دوران کودکی و در بزنگاه‌های فشار و ناتوانی، تغافل است.