آلو
آلو؛ میوهای خوشطعم و آبدار با انواع متنوع در ایران
آلو، از میوههای بومی ایران است که در موارد متعدد و متنوعی مصرف میشود. این میوه، معمولا گوشتی و آبدار با هستهای بزرگ و پوستی نازک است.[۱] درختان و درختچههای متفاوتی از آلو در ایران وجود دارد مانند آلو، آلوچه، آلوزرد، آلوسیاه، آلو بخارا، آلوی کوهی و آلوی سفید. گاهی، این میوهها را با نامهای دیگری همچون زردآلو، شفتالو، آلبالو و خرمالو نیز میشناسند. برخی از انواع آلو، مانند آلوچه و گوجه، از تیره گلسرخیان هستند که 4 گونهی درختی و درختچهای آنها در ایران بهصورت خودرو وجود دارد. در سالهای اخیر، برخی از انواع اصلاح شدهی آلو و برخی از درختان زینتی مرتبط با آنها نیز وارد ایران شده است.[۲]
واژه آلو
واژهی آلو، ریشه در زبان پهلوی دارد[۳] و در فرهنگ آنندراج، واژه آلو را برگرفته از آل، بهمعنی رنگ سرخ دانسته است.[۴] در گویشهای ایرانی، آلو را بهصورتهای متنوعی نامگذاری میکنند. برای مثال، مردم در گویش طبری، آن را «هالی» و در زبان گیلکی آن را «خالو» و «آلو» مینامند.[۵] همچنین، در نقاط دیگر، آلو را با نامهایی مانند «آلچه»، «اَلو»، «هَلو»، «خلو» و «خلوگرده» میشناسند.[۶] برخی از پژوهشگران معتقدند که آلو، اگر با واژه دیگری همراه نشود، به آلوی زرد بخارایی اشاره دارد.[۷]
خاستگاه آلو
آلو، در مناطق مختلفی از ایران، از جمله مناطق شمالی مانند گرگان، مازندران و گیلان، مناطق غربی مانند آذربایجان، کرمانشاه و مناطق مرکزی مانند همدان، لرستان، سمنان و تهران، رویش دارد.[۸]
پیشینه آلو
در منابع باستانی، مانند گفتوگوی خسرو و ریدک[۹] و نیز در بندهش،[۱۰] از انواع مختلف آلو و جنس آن، سخن گفتهاند. در بسیاری از این منابع، خاستگاه این گیاه را در ایران و نواحی اطراف آن، معرفی میکنند. حتی در منابع یونانی نیز، به آلوهای ایران اشاراتی شده است.[۱۱] برخی دانشمندان علوم طبیعی مانند پلینی اکبر، انواع آلو را به 7 گروه تقسیم کرده و خاستگاه هلو را سرزمین پارس و خاستگاه زردآلو را ارمنستان معرفی کرده است.[۱۲]
در برخی از متون کهن ادبی، طبی و کشاورزی نیز میتوان مواردی مانند فواید و مضرات آلو،[۱۳] وفور این میوه و انواع آن در سمرقند[۱۴] و خواص طبی انواع آلو[۱۵] را مشاهده کرد. مباحث تخصصی درباره کشت و برداشت این میوه نیز در برخی آثار قدیمی وجود دارد[۱۶] که گاهی بهمنظور تلطیف متن، با اشعاری همراه گردیده است:[۱۷]
از گلشن فردوس بود آلوی بالو | مطلوب به صفرا و دوای دل و جان است |
در آثار برجای مانده از سیاحان و گردشگران نیز اشارتهایی به انواع آلو در ایران دیده میشود؛ شاردن به آلوهای شهر بخارا،[۱۸] تاورنیه به انواع زردآلوهای ایرانی و طعم شیرین آنها،[۱۹] پولاک به معطر بودن درختان این گیاه در مناطقی کوهستان[۲۰] و پتروشفسکی به انواع آلوی ایرانی و خواص آن، اشاره کردهاند.
آلو در طب سنتی ایران
ابنسینا، ضمن بررسی انواع آلو، به قیاس آنها پرداخته و معتقد است که آلوی بُستی از آلوی سیاه قویتر، آلوی زرد از آلوی سرخ مؤثرتر، آلوی سفید مات سنگین بوده و آلوی ارمنی نیز از تمام انواع آلو، شیرینتر و ملینتر است.[۲۱] برخی دیگر از طبیبان نیز، به بیان خواص مختلف آلو پرداختهاند. برای مثال، طبع آلو سرد و تر است[۲۲] و برای درمان یبوست بسیار مفید است.[۲۳]
همچنین، جوشاندهی برگ درخت آلو نیز، برای لثه و لوزتین مفید است. برخی دیگر از طبیبان، آلو را برای رفع عطش، رفع بوی بد دهان، تقویت معده و دفع تب نیز مفید میدانند.[۲۴] شربت و مربای آلو نیز برای امراض صفراوی بلغمی[۲۵] و رفع سردرد مفید است.[۲۶]
در ملایر، برای رفع سردرد ناشی از صفرا، از آلوبخارا، لیموعمانی و غوره استفاده میکنند.[۲۷] در خراسان، کچلی را با آلوچه درمان میکنند.[۲۸] همچنین، آلو در گروه داروهای مُسکن برای بیماریهایی مانند بواسیر حضور دارد. در ایلام، نیز، جوشانده آلوسیاه را برای دفع صفرا مفید میدانند.[۲۹]
آلو در خشکبار و چاشنیها
ایرانیان از آلو، در انواع آجیل، خشکبار، سفرههای نذری و عیدانه استفاده میکنند.[۳۰] در مراسم «عاروس وینی (عروس بینی)» در تنکابن که هنوز نیز پابرجا است، خانواده داماد همراه با گوسفندی نر به منزل پدر عروس رفته و پدر عروس از آنها با خوراکیهای مخصوصی از جمله آلو، پذیرایی میکند.[۳۱] همچنین، انواع آلو و آلوچه، توسط زنانی که بهصورت گروهی به حمام میرفتند، خورده میشد تا بخار و گرمای آنجا موجب سردرد آنها نشود.[۳۲] آلبالو اخته، آلو خیس و چای دارچین نیز از جمله خوراکیهای زنان در شمال کشور است. برگه قیسی (زردآلو)، آلوچه خشک و انواع آلوترش خشک نیز جزء چاشنیها و تنقلات خوشطعم ایرانی محسوب میشوند.[۳۳]
آلو در خوراک
از آلو، در انواع غذاها، مانند آش شب عید، آش آلوچه، آش زردآلو و آش آلوی سیاه استفاده میشود. در سایر غذاها، مانند قلیهی حبشی، بریان پلاو، قلیه اناردان و آلبالو پلو نیز از انواع مختلف آلو استفاده میکنند.[۳۴] خورش آلو اسفناج، خورش آلو مسما، خورش آلوگشنیز در مناطق شمالی و جنوبی ایران طبخ میشود.[۳۵] خورشهای آلو میگو، به آلو و باقله آلوچه نیز در سیرجان،[۳۶] قیمه آلو در کازرون،[۳۷] خورش آلو زرد و آلو سیاه در کردستان،[۳۸] استفاده از آلو در مرغ شکمپر، ماهی شکمپر و انواع کوفته رایج است.[۳۹] بسحاق اطعمه نیز انواع آلو را از جمله خوراکیهای اشتهاآور معرفی کرده است.[۴۰]
آلو در ادبیات ایران
آلو و انواع آن در نظم و نثر فارسی و در قالب مَثَلها حضور دارد: «آلوچه به آلو نِگرد رنگ برآرد»،[۴۱] «آلو به گلو»، «آلوی کرمویی توی خیک کسی بودن»،[۴۲] «آلو به باغ و هالو به ده راه مده»،[۴۳] و «آلو از آلو رنگ میگیرد و همسایه از همسایه پند».[۴۴] مَتَلهایی نیز از واژه آلو بهره گرفتهاند، مانند: «خانوما کجان تو باغچه، چی میچینن آلوچه، آلوچههای غنچه...».
پانویس
- ↑ عمید، فرهنگ فارسی، ذیل واژه آلو، سایت واژهیاب.
- ↑ مظفریان، درختان و درختچههای ایران، ۱۳۸۳ش، ص433-434.
- ↑ MacKenzie, A Concise Pahlavi Dictionary, 1971, P79; Junker, Farhangi pahlavic, 1912, P120;
عریـان، واژهنامۀ پهلوی-پازند، ۱۳۷۷ش، ص۸۴-۸۵. - ↑ ابنمیمون، شرح اسماء العقار، ۱۹۴۰م، ص۵؛
طلاس، المعجـم الطبی النبـاتی، ۱۴۰۹ق، ص۶۰۵. - ↑ معین، حاشیه بر برهان قاطع، ۱۳۳۰ش، ص۵۸.
- ↑ ثابتی، جنگلها، درختان و درختچههای ایران، ۱۳۵۵ش، ص۵۴۸.
- ↑ قهرمان، تطبیق نامهای کهن گیاهان دارویی با نامهای علمی، ۱۳۸۳ش، ص۴۱.
- ↑ مظفریان، درختان و درختچههای ایران، ۱۳۸۳ش، ص745.
- ↑ متون پهلوی، ۱۳۷۱ش، ص۷۶.
- ↑ بندهش، ۱۳۶۹ش، ص88.
- ↑ Herodotus, The Histories, tr. A. D. Godley, 1920, V.IV, P23.
- ↑ Pliny The Elder, The Natural History, tr. J. Bostock, 1855, V.X, P.5.
- ↑ ابنوحشیه، الفلاحة النبطیة، ۱۹۹۵م، ص۱۱۸۹-۱۱۹۰.
- ↑ ابوطاهر سمرقندی، سمریه، ۱۳۴۳ش، ص۲۲ و 28.
- ↑ ابنبطلان، تقویم الصحة (ترجمۀ کهن فارسی سدۀ ۶ ق)، ۱۳۶۶ش، ص8؛
جمالی یزدی، فرخنامه، ۱۳۴۶ش، ص130. - ↑ رشیدالدین آثار و احیاء، ۱۳۶۸ش، ص۱۸- ۱۹.
- ↑ فاضل هروی، ارشاد الزراعه، ۱۳۴۶ش، ص۱۸۴-۱۸۵.
- ↑ شاردن، سیاحتنامه، ج4، ۱۳۵۰ش، ص83.
- ↑ تاورنیه، سفرنامه، ۱۳۶۳ش، ص365.
- ↑ پولاک، سفرنامه، ۱۳۶۱ش، ص۳۶۷.
- ↑ ابنسینا، قانون، ج2، ۱۳۷۰ش، ص74.
- ↑ ابومنصور موفق هروی، الابنیة عن حقائق الادویة، ۱۳۴۶ش، ص7-8.
- ↑ جرجانی، الاغراض الطبیة، ۱۳۴۵ش، ص۵۸۵.
- ↑ گیلانی، حفظ الصحۀ ناصری، ۱۳۸۲ش، ص248-250.
- ↑ حکیم مظهرعلی، قرابادین مظهری، ۱۳۸۳ش، ص۳۲؛
نفیسی، پزشکینامه، ۱۳۱۷ق، ص۳۵۱. - ↑ حکیم فریدالدین، طب فریدی، ۱۳۸۳ش، ص۳؛
عقیلی علوی شیرازی، مخزن الادویة، ۱۲۵۹ق، ص۱۰۶-۱۰۷. - ↑ رسولی، پژوهشی در فرهنگ مردم پیرسواران، ۱۳۷۸ش، ص۲۷۹-۲۸۰.
- ↑ شکورزاده، عقاید و رسوم مردم خراسان، ۱۳۶۳ش، ص۲۶۴.
- ↑ اسدیان خرمآبادی، باورها و دانستهها در لرستان و ایلام، ۱۳۵۸ش، ص۲۶۹.
- ↑ شریعتزاده، فرهنگ مردم شاهرود، ۱۳۷۱ش، ص۴۶۱.
- ↑ دانای علمی، فرهنگ عامۀ مردم تنکابن، ۱۳۸۹ش، ص۱۷۸.
- ↑ آقاجمال خوانساری، عقایدالنساء و مرآت البلها، ۱۳۴۹ش، ص۱۸-۱۹.
- ↑ احمدپناهی سمنانی، آداب و رسوم مردم سمنان، ۱۳۷۴ش، ص۳۴۱.
- ↑ باورچی بغدادی، «کارنامه»، «مادة الحیوة»، آشپزی دورۀ صفوی، ۱۳۶۰ش، ص۸۹ و ۲۰۱ و ۲۱۴ و ۲۲۲ و ۲۳۳.
- ↑ دریابندری، کتاب مستطاب آشپزی از سیر تا پیاز، ج1، ۱۳۸۴ش، ص617 و 867 و 929.
- ↑ مؤید محسنی، فرهنگ عامیانۀ سیرجان، ۱۳۸۱ش، ص۳۹۵-۳۹۷.
- ↑ مظلومزاده، آشپزی در فرهنگ مردم کازرون، ۱۳۸۳ش، ص۱۰۲.
- ↑ انصافجویی، آشپزی کردستان، ۱۳۸۶ش، ص۴۱۵-۴۱۶.
- ↑ رحمانینژاد، سفرۀ ایل قشقایی، ۱۳۸۸ش، ص۵۳؛
دانای علمی، فرهنگ عامۀ مردم تنکابن، ۱۳۸۹ش، ص۲۴۶. - ↑ بسحاق اطعمه، کلیات، ۱۳۸۲ش، ص23.
- ↑ دهخدا، امثال و حکم، ۱۳۵۲ش، ص۴۱.
- ↑ نجفی، فرهنگ فارسی عامیانه، ۱۳۷۸ش، ص۳۶.
- ↑ امینی، فرهنگ عوام، ۱۳۵۰ش، ص۴۶.
- ↑ بهمنیار، داستاننامۀ بهمنیاری، ۱۳۶۱ش، ص۴۵.
منابع
- آقاجمال خوانساری، محمد، عقاید النساء و مرآت البلها، بهتحقیق محمود کتیرایی، تهران، کتابخانه طهوری، ۱۳۴۹ش.
- ابنبطلان، مختار، تقویم الصحة (ترجمۀ کهن فارسی سدۀ ۶ق)، بهتحقیق غلامحسین یوسفی، تهران، ]بینا[، ۱۳۶۶ش.
- ابنسینا، قانون، ترجمۀ عبدالرحمان شرفکندی، تهران، سروش، ۱۳۷۰ش.
- ابنمیمون، موسى، شرح اسماء العقار، بهتحقیق ماکس مایرهف، بغداد / ترکیه، ]بینا[، ۱۹۴۰م.
- ابنوحشیه، احمد، الفلاحة النبطیة، بهتحقیق توفیق فهد، دمشق، محمد عربی خطّابی، ۱۹۹۵م.
- ابوطاهر سمرقندی، سمریه، بهتحقیق ایرج افشار، تهران، فرهنگ ایران زمین، ۱۳۴۳ش.
- ابومنصور موفق هروی، الابنیة عن حقائق الادویة، بهتحقیق احمد بهمنیار، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۶ش.
- احمدپناهی سمنانی، محمد، آداب و رسوم مردم سمنان، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۴ش.
- اسدیان خرمآبادی، محمد و دیگران، باورها و دانستهها در لرستان و ایلام، تهران، مرکز مردمشناسی ایران، ۱۳۵۸ش.
- امینی، امیرقلی، فرهنگ عوام، اصفهان، علمی، ۱۳۵۰ش.
- انصافجویی، محمد و دیگران، آشپزی کردستان، سنندج، گوران، ۱۳۸۶ش.
- باورچی بغدادی، محمدعلی، «کارنامه»، «مادة الحیوة»، آشپزی دورۀ صفوی، بهتحقیق ایرج افشار، تهران، سروش، ۱۳۶۰ش.
- بسحاق اطعمه، کلیات، بهتحقیق منصور رستگار فسایی، تهران، بنیاد فارسشناسی، ۱۳۸۲ش.
- بهمنیار، احمد، داستاننامۀ بهمنیاری، بهتحقیق فریدون بهمنیار، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۱ش.
- بندهش، ترجمۀ مهرداد بهار، تهران، توس، ۱۳۶۹ش.
- پولاک، یاکوب ادوارد، سفرنامه، ترجمۀ کیکاووس جهانداری، تهران، خوارزمی، ۱۳۶۱ش.
- تاورنیه، ژان باتیست، سفرنامه، ترجمۀ ابوتراب نوری، بهتحقیق حمید شیرازی، تهران، کتابفروشی تائید، ۱۳۶۳ش.
- ثابتی، حبیبالله، جنگلها، درختان و درختچههای ایران، تهران، وزارت کشاورزی، سازمان تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی، ۱۳۵۵ش.
- جرجانی، اسماعیل، الاغراض الطبیة، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۵ش.
- جمالی یزدی، مطهر، فرخنامه، بهتحقیق ایرج افشار، تهران، فرهنگ ایران زمین، ۱۳۴۶ش.
- حکیم فریدالدین، طب فریدی، تهران، دانشگاه علوم پزشکی ایران، ۱۳۸۳ش.
- حکیم مظهرعلی، قرابادین مظهری، تهران، مؤسسه مطالعات تاريخ پزشكي، طب اسلامي و مكمل دانشگاه علوم پزشكي ايران، ۱۳۸۳ش.
- دانای علمی، جهانگیر، فرهنگ عامۀ مردم تنکابن، تهران، آرون، ۱۳۸۹ش.
- دریابندری، نجف، کتاب مستطاب آشپزی از سیر تا پیاز، تهران، کارنامه، ۱۳۸۴ش.
- دهخدا، علیاکبر، امثال و حکم، تهران، ]بینا[، ۱۳۵۲ش.
- رحمانینژاد، زیور، سفرۀ ایل قشقایی، تهران، نقش بیان، ۱۳۸۸ش.
- رسولی، غلامحسین، پژوهشی در فرهنگ مردم پیرسواران، تهران، نشر بلخ، ۱۳۷۸ش.
- رشیدالدین فضلالله، آثار و احیاء، بهتحقیق منوچهر ستوده و ایرج افشار، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۸ش.
- شاردن، ژان، سیاحتنامه، ترجمۀ محمد عباسی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۵۰ش.
- شریعتزاده، علیاصغر، فرهنگ مردم شاهرود، تهران، ناشر مؤلف، ۱۳۷۱ش.
- شکورزاده، ابراهیم، عقاید و رسوم مردم خراسان، تهران، سروش، ۱۳۶۳ش.
- طلاس، عماد مصطفى، المعجـم الطبی النبـاتی، دمشق، ]بینا[، ۱۴۰۹ق.
- عریـان، سعید، واژهنامۀ پهلوی-پازند، تهران، شرکت انتشارات سوره مهر، ۱۳۷۷ش.
- عقیلی علوی شیرازی، محمدحسین، مخزن الادویة، کلکته، ]بینا[، ۱۲۵۹ق.
- عمید، حسن، فرهنگ فارسی، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: 2 بهمن 1400ش.
- گیلانی، محمدکاظم، حفظ الصحۀ ناصری، تهران، طب سنتی ایران، ۱۳۸۲ش.
- فاضل هروی، ارشاد الزراعه، بهتحقیق محمد مشیری، تهران، امیرکبیر، ۱۳۴۶ش.
- قهرمان، احمد و اخوت، احمدرضا، تطبیق نامهای کهن گیاهان دارویی با نامهای علمی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۸۳ش.
- متون پهلوی، بهتحقیق جاماسب جی دستور منوچهر جی جاماسب-آسانا، ترجمۀ سعید عریان، تهران، کتابخانه ملی، ۱۳۷۱ش.
- معین، محمد، حاشیه بر برهان قاطع، تهران، زوار، ۱۳۳۰ش.
- مظفریان، ولیالله، درختان و درختچههای ایران، تهران، فرهنگ معاصر، ۱۳۸۳ش.
- مظلومزاده، محمدمهدی، آشپزی در فرهنگ مردم کازرون، تهران، کازرونیه، ۱۳۸۳ش.
- مؤید محسنی، مهری، فرهنگ عامیانۀ سیرجان، کرمان، مرکز کرمانشناسی، ۱۳۸۱ش.
- نجفی، ابوالحسن، فرهنگ فارسی عامیانه، تهران، نیلوفر، ۱۳۷۸ش.
- نفیسی، علیاکبر، پزشکینامه، تهران، ]بینا[، ۱۳۱۷ق.
- Herodotus, The Histories, tr. A. D. Godley, Cambridge, 1920.
- Junker, H. F. J., Farhangi pahlavic, Heidelberg, 1912.
- MacKenzie, D. N., A Concise Pahlavi Dictionary, London, 1971.
- Pliny The Elder, The Natural History, tr. J. Bostock, London, 1855.