آهنگری
آهنگری؛ شغل و عمل آهنگر
آهنگری، بهمعنی ساخت آلات و ادوات از آهن و همچنین، نام کارگاهی است که در آن، این کار صورت میگیرد.[۱] آهنگری، درواقع، فرآیند ذوب، ریختهگری و قالبگیری آهن است که منجر به بالا رفتن مقاومت آهن از طریق تفتن، فشردن و پتکزدن بهمنظور ساخت اشیاء آهنی میشود. این پیشه، از جمله مشاغل کهن در ایرانزمین بوده و همچنین در ساختار اجتماعی ـ اقتصادی و صنعتی ایران، نقشی پررنگ را ایفا کرده است.
کشف این فلز، تحولی شگرف را در زندگی مادی و معنوی انسانها بهدنبال داشت. ایرانیها، خیلی زود در ذوب و ریختهگری آهن به مهارت رسیده و فناوریهای لازم را بهدست آوردند. پس از آن، ویژگیهای مهم این فلز، مانند مقاومت بالای آن، منجر به تمایل مردم ایران به آهن شد و آنها، شروع به ساخت ابزارها، ظروف و جنگافزارهای خود از آهن کردند. این فراگیری استفاده از آهن، تا به امروز، در اقتصاد و صنعت ایران، ادامه دارد. این فراگیری آن چنان تمام و کمال شد، که در برخی از مناطق ایران، حتی به ظروف ساختهشده از چدن، مفرغ و قلع نیز ظروف «آهنی» میگویند و تفکیکی برای آنها قائل نبودند. درواقع، در اذهان عمومی مردم ایران، آهن به نوعی مترادف با فلز در نظر گرفته میشود. حتی دانشمندان نیز تحتتأثیر عمومیت آهن قرار گرفته و در علم متالورژی، فلزات را به دو دسته کلی «آهنی» و «غیرآهنی (آهن در برابر 79 فلز دیگر)» تقسیم کردهاند.[۲]
پیشینه آهنگری
در دوران پیش از تاریخ، انسانها برای اولینبار در دوران پالئولیتیک، سنگهای معدنی دارای فلزات را یافتند. اما، استفاده از آنها به قرنها بعد از کشف فلز، نسبت داده میشود. پس از آن، بشر توانست به ساخت و اختراع ابزارهایی آهنی روی آورد که برخی از آنها مانند «خیش»، در هزاره 4ام قبل از میلاد، سرنوشت تاریخ و تمدن انسانی را بهکلی تغییر داد و انسان را از کوچندگی به یکجانشینی و مدنیت رساند.[۳]
پژوهشگران معتقدند که هرچند، هر یک از نوآوریهای بشر در طول تاریخ، میزان تسلط او بر طبیعت را افزایش داده، اما، کشف آهن و کاربرد آن، این سلطه را بهصورتی یکباره ارتقا داد.
گروهی از دانشمندان معتقدند که بشر، نخستینبار آهن را از طریق شهابسنگها شناخته که برای آن، به نشانههای موجود در زبانها و فرهنگهای باستانی مختلف استناد کردهاند. در این منابع، آهن، فلزی آسمانی، سنگ آسمان یا فلز ستارگان محسوب شده است.[۴] قرنها پس از آن، بشر به معادن و سنگهای آهن در دل زمین، دست مییابد و بهدلیل فراوانی، جایگزین بسیاری از فلزات دیگر میشود.
سیر تحول کشف و کاربرد فلزات شامل مس و مفرغ در گام اول، طلا، نقره، قلع، سرب، برنج و انواع آلیاژهای دیگر در گام بعدی صورت گرفته که پس از آن، کشف آهن، تمام آنها را تحتتأثیرِ خود قرار داد و به تحول عمیق فرهنگ و تمدن بشری منجر شد. آثار برجایمانده از کاوشهای باستانی در نقاط مختلف جهان، نشان از قدمت آهن و آهنگری دارد. برای مثال، در حفاریهای صورتگرفته در قبرهای سلطنتی شهر «اور»، مرتبط با تمدن سومریان، تبرکوچک آهنینی کشف شده که قدمت آن به 3000 قبل از میلاد برمیگردد.[۵]
برخی از دانشمندان، خاستگاه کشف آهن را آسیای صغیر دانسته که پس از آن، ایرانیها و هندیها به مهمترین تولیدکنندگان آهن و فولاد در دوران کهن، تبدیل شدند.[۶]
پیشینه آهنگری در ایران
دوران باستان (پیش از اسلام)
ایرانیان از ترکیب مس و قلع، به آلیاژی بهنام «مفرغ» رسیدند که از مس، مقاومت بسیار بیشتری داشت. آلیاژ مفرغ را نخستین ترکیب فلزی ساخته شده توسط بشر معرفی کردهاند.[۷] پس از آن، مفرغ بهعنوان آلیاژی مناسب در ساخت انواع ابزارآلات فلزی و ظروف خانگی مورد استفاده قرار گرفت. همین فنون بهدست آمده در دوران پیش از عصر آهن، بهرهگیری ایرانیان از آهن را در دوران پس از آن، بسیار آسان کرد. برخی از مورخان، استفاده آهن توسط ایرانیان را بهدلیل مزیت اقتصادی آن نسبت به مفرغ و نیز رقابت ایرانیان با همسایگان آشوری آنها در قسمت شمالغربی ایران دانستهاند.
در ابتدا، صنعتگران ایرانی، از آهن، تنها بهمنظور تزئین و زیور استفاده میکردند. در سدههای بعدی، پس از کشف معادن آهن در ایران، ایرانیان به ساخت ابزارهایی کاربردی مانند داس، خیش، ظروف و جنگافزارهای آهنی روی آوردند.[۸] حتی، جنگافزارهای آهنی نیز در ابتدا، تنها مختص سرداران و رؤسا بود و سربازان و سپاهیان دیگر از انواع مفرغی آن استفاده میکردند.
پس از کشف مزایای آهن توسط صنعتگران ایرانی، شیوهی بهکارگیری آن در ایران بهکلی تغییر کرد. آهن، جایگزینی برای انواع ابزارآلات فلزی در ایران شد و اشیاء تزئینی و زیورآلات از مس و مفرغ ساخته شدند.[۹] اسناد کشفشده در فرآیند باستانشناسی ایران نشان میدهد که در همان دوره، ایرانیان بر هماهنگی عملیات فنی شامل استخراج از معادن سنگ آهن، تهیه زغال سنگ و ذوب آهن و نیز تربیت آهنگران و نیروی کار ماهر در این زمینه، مصمم شدند تا نظامی ثابت در راستای تولید آهن در ایران بهوجود آمده و نیز فراگیر شود. به همین دلیل است که مورخان بر این باورند که فرهنگ آهنگری از آسیای صغیر به ایران، از ایران به چین و سپس به اروپا راه یافت.[۱۰]
اشیاء بهدست آمده از حفاریهای تختجمشید نشان میدهند که در دوران هخامنشیان، آهن، نسبت به دوران پیش از آن، کاربرد گستردهتر و متنوعتری پیدا کرد. انواع زره، جنگافزارها، اره، خیش و چاقوی آهنی یافتشده در مناطق مختلفی از ایران، نشان از ابتکار ایرانیان در ساخت و پرداخت آهن در دوره هخامنشیان دارد. برای مثال، در ساخت بنای تخت جمشید، از انواع اشیاء آهنی مانند میخ، گیره و بست استفاده شده است.[۱۱] هرچند ایرانیان، در دوره هخامنشیان با روشهای تولید فولاد آشنا شدند، اما، تولید گسترده آن در دورههای بعد، یعنی دوران پارتیان و ساسانیان، صورت گرفته است. در دوره سلوکیان، تولید و استخراج آهن چنان فراوان شده بود که به سرزمینهای دیگر نیز صادر میکردند.[۱۲] اطلاعات بهدست آمده از متون کهن نیز، نشان از فراگیری پیشه آهنگری در دوره ساسانیان دارد و چهار اصطلاح متفاوت برای آهنگران در نظر گرفته شده است: 1. آهنگر: کسی که تبر و پیکان آهنی میسازد؛ 2. آهن پیکر: کسی که قالبریزی و ریختهگری آهن را انجام میدهد؛ 3. چلنگر: سازنده ظروف آهنی و 4. پولادپیکر: کسی که با پولاد کار میکند.[۱۳]
دوران اسلامی
مناطق شمالشرقی ایران (هرات، خراسان، فرغانه و بخشی از ماوراءالنهر)، در اوایل دوران پس از ظهور اسلام، از جمله مهمترین مراکز تولید آهن و نیز سلاحهای آهنی بهشمار میرفت. در این دوره، ویژگی مهم آهنگری در ایران، تخصصی شدن ساخت قطعات بود. برای مثال، آهنگران، در دماوند به ساخت سرنیزه، در قم به ساخت تبر، در ری و همدان به ساخت قیچی، آینه و بخوردان شهرت داشتند.[۱۴] همچنین، دانشمندان و نویسندگان نیز، به مباحثی تخصصیتر در این زمینه پرداخته و ویژگیهای آهن و فرآیند آهنگری را، در هر دورهای، به تفصیل بیان کردند. برای مثال، بیرونی به انواع معادن آهن در ایران اشاره کرده و آنها را به دو دسته نرمآهن (آهن ماده) و شابرکان (آهن نر) تقسیم کرده است.[۱۵] برخی دیگر از پژوهشگران، نام شابرقان (شابورقان، شابرن، شابرتان، شابورن، شابورگان، شابورک و شابران) را همان شاپورکان دانستهاند.[۱۶] فولاد (پولاد) نیز در دوره اسلامی بر اساس مقاومت و رنگ، دارای اسامی متنوعی بود. برای مثال، فَرَند (پَرَند) را فولاد مرغوب خراسان،[۱۷] پلارک (بلارک) را فولاد مرغوب هندی، روهینا (فولاد سفید) و حرمون (فولاد آبی تیره) بودند.[۱۸] گروهی از متخصصان بر این باورند که تا اوایل دوره اسلامی در ایران، صنعت فولادسازی از رونقی بسیار برخوردار بود اما متأسفانه، پس از مدتی، فولاد هندی از نظر کیفیت، بر آن برتری یافت.
معادن آهن، صنعت آهنگری و تولید قطعات آهنی ایرانیان، در بسیاری از نوشتههای جهانگردان و جغرافیدانان داخلی و خارجی نیز ثبت شده است. برای مثال، شاردن و اُلئاریوس، به فولاد مرغوب نیریز و معادن آهن دماوند و آهنگران با مهارت ماسوله، در دوران صفویان، اشاره کردهاند.[۱۹]
کورههای آهنگری، از دیرباز، به مراکز تولید زغال چوب گز، نخل، کهور و تاغ نزدیک بود و بههمین دلیل، سرزمینهای فارس و کرمان، همواره از نواحی مهم تولید آهن در ایران محسوب میشدند.[۲۰] صنعت آهن و آهنگری، در دورههای مختلف حکومتی، متأثر از کارآمدی یا ناکارآمدی حکام، فراز و نشیبهای بسیاری را تجربه کردهاند. عدم آشنایی آهنگران سنتی ایرانی با فنون و روشهای نوین آهنگری جهان، منجر به افول این صنعت در ایران شد.[۲۱] پس از مدتی، در دوره قاجاریان، تلاشهایی برای فراگیری علوم و مهارتهای مرتبط با صنعت ذوب آهن و آهنریزی، صورت گرفت. برای مثال، در 1252ق، جعفرقلی بیک افشار، برای فراگیری علوم مذکور به روسیه فرستاده شد و پس از مدتی کار در معادن سیبری، با کولهباری از تجربه به ایران آمد و در معادن مازندران مشغول بهکار شد. وی، به ساخت و ریختهگری گلولههای توپ و نیز ساخت سلاح آهنی برای توپخانههای سپاهیان ایران پرداخت.[۲۲] در دوران حکومت محمدعلی شاه قاجار نیز، برخی از معادن کهن ایرانیان، دوباره به بهرهبرداری رسیدند.[۲۳]
واردات گسترده آهن و فولاد به ایران، در دوره رضاشاه پهلوی، بهمنظور اجرای سیاستهای عمومی نوسازی پُلها، جادهها و خانهها صورت گرفت. در همین دوره، مشاغل جدید بسیاری که مرتبط با آهن و صنعت آهنگری بود، ظهور یافت، مانند اسکلتبند، در و پنجرهساز، لولهکش، تراشکار و جوشکار.[۲۴]
در دوران معاصر نیز، احداث کارخانههای ذوب آهن، در مناطق مختلف ایران و نیز واردات صنایع آهنی، دستگاههای عظیم قالبگیری و ریختهگری و ساخت مصنوعات آهنی و فلزی در کارگاههای بزرگ فلزکاری در ایران، منجر به کمرنگ شدن دکانهای سنتی آهنگری، بهویژه در شهرهای بزرگ و صنعتی شده است.[۲۵]
فرآیند آهنگری
در گذشته، آهنگر عموما بهتنهایی یا به کمک یک شاگرد، تمامی مراحل فرآیند آهنگری، شامل ذوب، ریختهگری، قالبگیری، پتکزدن و شکلدادن به آهن را انجام میداد. آهنگر خردهکار در ایران به «چلنگر» یا «چیلانگر» معروف بود که از طریق خرید اشیاء آهنی کهنه، ذوب آنها و ریختهگری مجدد، به ساخت اشیائی مانند میخ، انبر، منقل، چفت، قفل و کلید میپرداخت.[۲۶]
عملیات آهنگری، در گذشته، همکاری زنجیرهای تعداد زیادی از مشاغل، مانند قالبساز، ریختهگر، دمساز، کورهساز، چکشکار، پتکزن و لحیمکار را منجر میشد.[۲۷] در مرحله اول، قالبسازان، طی مراحلی مختلف، از آلیاژ فلزهای متعددی به ساخت قالبهای ریختهگری که «درجه» نام داشتند، میپرداختند. پس از آن، کورهداران، کوره آهنگری را با زغال چوب روشن کرده و از زغال سنگ برای افزایش دمای کوره کمک میگرفتند. کورههای آهنگری معمولا در ارتفاعی بالاتر از سطح زمین ساخته میشد و گاهی نیز آنها را در دیوار کار میگذاشتند که به «کورههای دیواری» معروف بودند. شاگرد آهنگر، در این مرحله با سیخی بلند، مدام آتش را هم میزد تا دمای کوره حفظ شود. در مرحله سوم، دمسازان، از قطعات چوبهای سخت و تکههای چرمی برای ساخت دم استفاده میکردند که با پُر و خالی شدن آن، جریان هوا به آتش دمیده شده و درجه حرارت آن بالا میرفت. گاهی، دم، در آهنگریهای بزرگ بهشکل فانوس بود که دستههایی متحرک داشت و گاهی نیز دمهای پایی با زنجیر و رکاب وجود داشت که در اختیار خود آهنگر و پیش پای او قرار داده میشد. پس از ذوب آهن، نوبت به ریختهگری میرسد. ریختهگر، باید آهن مذاب را در قالبهای مخصوص ریخته و پس از سرد شدن آن با چکش و قلم، به جداسازی آنها از قالب میپرداخت. در مرحله بعد، چند کارگر چکشکار و پتکزن، به ضربه زدنهای منظم و متداوم، به آهنها شکل میدادند و برای این کار، چندینبار به گداختن، پتکزدن و در آب فرو کردن آهن میپرداختند. در نهایت، آهنگر و شاگرد او، با ابزارآلات مخصوص خود، بر روی آهن تفته، کار میکردند.
این فرآیند ساخت، در هر شهر و روستایی، تنها به اقلام ضروری آن منطقه محدود میشد. برای مثال، در یک جامعه که از اسب و قاطر بهمنظور حمل و نقل استفاده میشد، شغل آهنگری، تنها به ساخت نعل و گاری محدود میشد. بههمین ترتیب، پیشههای تخصصی آهنگری در ایران به وجود آمد.[۲۸]
جایگاه اجتماعی آهنگران
در گذشته، آهنگری از اعتبار و منزلت بالایی برخوردار بود و آهنگران از جمله افراد درخور احترام بهحساب میآمدند. در برخی جوامع کهن، آهنگری، پیشهای مقدس بهشمار میآمد. برای مثال، شغل هفائستوس، خدای یونانیان، آهنگری بود.[۲۹] از دیگر نشانههای تقدس آهنگری، طرحهای منقش بر جامهی امپراتوران چینی است. تبر آهنین، نمادی از آهنگری است که بهعنوان یکی از نقشهای دوازدهگانهی امپراتوری چین محسوب میشود. در روم نیز، سندان و پتک، بهعنوان نمادی از «آهنگر خدایان» شناخته شده است. پژوهشگران معتقدند که در اندیشههای کهن بشری، آهنگر قهرمانی است که تمدنساز بوده و مأمور تکمیل کائنات بر روی زمین است.[۳۰]
پس از کشف معادن فلز و راههای شناخت آن، تقدس زمین نیز به دامنهی جایگاه قدسی آهنگران اضافه شد. در باور پیشینیان، غارها و معادن بهعنوان رحم مادر زمین و سنگهای پنهان معادن بهعنوان جنین مادر زمین شناخته میشدند.
آهنگران در افسانهها، اسطورهها و آیینهای ویژهی آفریقایی، هندی و سایر مناطق حضور دارند. در تمدنهای کهن، آهنگر بهدلیل توانایی تسلط بر آتش، دارای نیرویی فراانسانی و مقدس بود. همچنین، گذشتگان بر این باور بودند که آهن و آهنگری، توسط اشخاص اسطورهای و پادشاهان پیشدادی پیدا شدهاند که همین دلیل دیگری بر تقدس این پیشه در میان ایرانیان بود. فردوسی به این باور ایرانیان در شعر خود اشاره کرده و میگوید که هوشنگ جهاندار اسطورهای، برای اولینبار، آهن را از سنگ جا کرده و با او اشیائی همچون تبر، تیشه و سلاح ساخته است.[۳۱] کاوه آهنگر نیز از دیگر اسطورههای محبوب ایرانی است که پیشبند چرمین خود را بر سر نیزه کرد و در برابر ضحاک بهپاخواست.[۳۲]
علاوه بر تقدس پیشهی آهنگری در دورانهای بسیاری در ایران، از آنجایی که این حرفه بسیار سخت بود و به مردانی دلیر و تنومند برای پتکزدن و انجام سایر مراحل آهنگری نیاز داشت، بسیاری از آهنگران از جملهی پهلوانان و جوانمردان روزگاران خویش نیز محسوب میشدند. همین موضوع، موجب جایگاه و منزلت اجتماعی بالایی برای آهنگران میشد.[۳۳]
پس از مدتها، آهن دیگر بهصورت گسترده در دسترس همگان قرار گرفت و ازفلزی نایاب و گرانقیمت به فلزی ارزان تبدیل شد. به نظر برخی از پژوهشگران، همین ارزانی، خود دلیلی برای کاهش جایگاه والا و مقدس آهن و درنتیجه پیشهی آهنگری شد. در بسیاری از متون برجایمانده از دوران اسلام، به آهنگری بهعنوان حرفهای پست نگاه شده است.
آهنگری در ادبیات ایران
پیشه آهنگری، همواره، بهدلیل سختی و استحکام آهن و فولاد، از دیرباز به سرسختی، مقاومت و سنگدلی معروف بوده است. بسیاری از شاعران و نویسندگان نیز از واژههای آهن و آهنگری، ترکیباتی استعاری و تشبیهی فراوان ساختهاند. گاهی نیز، علاوهبر آهن و آهنگری، به ابزارها و وسایل آهنگران، اشاراتی صورت گرفته است. برای مثال، پتک دل، آهن دل، بت آهنگر، کوره هجر، سندان دل، آهن سرد، کورهی نسیان و چیلانگر دل.[۳۴]
آهنگری، همچون سایر واژگان کهن و دارای ارزش اجتماعی بالا، از دیرباز، در شعر شاعران نامدار ایرانی نیز حضور یافته است. باری مثال، فردوسی گفته است:[۳۵]
مرا نیست زآهنگری ننگ و عار | خِرد باید و مردی ای بادسار |
مولانا نیز بارها به پیشه آهنگری اشاره کرده است:[۳۶]
زنجیرها را بر دریم ما هر یکی آهنگریم | آهن گزان چون کلبتین، آهنگ آتشدان کنیم |
سنایی نیز از واژه آهنگری در شعر خود بهره گرفته است:[۳۷]
با دم سرد و هوای گرم کی گردد بدن | بید و آتش نیک ناید صنعت آهنگری |
پانویس
- ↑ عمید، فرهنگ فارسی، ذیل واژه آهنگری، سایت واژهیاب.
- ↑ واسیلیف، فلزات و انسان، ۱۳۵۳ش، ص۳۴.
- ↑ لنسکی، سیر جوامع بشری، ۱۳۶۹ش، ص۱۳۲.
- ↑ لینتون، سیر تمدن، ۱۳۳۷ش، ص۱۰۵.
- ↑ توحیدی، سیر تکاملی تولید آهن و فولاد در ایران و جهان، ۱۳۶۴ش، ص۹۴.
- ↑ Wulff, The Traditional Crafts of Persia, 1976, P6.
- ↑ توحیدی، سیر تکاملی تولید آهن و فولاد در ایران و جهان، ۱۳۶۴ش، ص66.
- ↑ گیرشمن، هنر ایران، در دوران ماد و هخامنشی، ۱۳۴۶ش، ص117-119.
- ↑ دیماند، راهنمای صنایع اسلامی، ۱۳۳۶ش، ص۱۳۴-۱۳۷.
- ↑ Wulff, The Traditional Crafts of Persia, 1976, P6.
- ↑ گیرشمن، ایران از آغاز تا اسلام، ۱۳۶۳ش، ص۱۶۱.
- ↑ گیرشمن، ایران از آغاز تا اسلام، ۱۳۶۳ش، ص237.
- ↑ Allan, Persian Metal Technology, 700-1300 AD, 1979, P68;
Tafazzoli, «A List of Trades and Crafts in the Sassanian Period», 1974, P193-195. - ↑ Allan, Persian Metal Technology, 700-1300 AD, 1979, P67-68;
Wulff, The Traditional Crafts of Persia, 1976, P48-52. - ↑ بیرونی، الجماهر فی الجواهر، ۱۳۷۴ش، ص۴۰۴.
- ↑ زاوش، کانیشناسی در ایران قدیم، ۱۳۷۵ش، ص۲۹۳.
- ↑ بیرونی، الجماهر فی الجواهر، ۱۳۷۴ش، ص۴۱۰.
- ↑ بیرونی، الجماهر فی الجواهر، ۱۳۷۴ش، ص۴۱۱-۴۱۲.
- ↑ شاردن، سیاحتنامه، ج4، ۱۳۳۶ش، ص94؛ اُرسل، سفرنامه، ۱۳۵۳ش، ص۲۳۸.
- ↑ توحیدی، سیر تکاملی تولید آهن و فولاد در ایران و جهان، ۱۳۶۴ش، ص150.
- ↑ ملکم، تاریخ کامل ایران، ۱۳۷۹ش، ص803.
- ↑ «تاریخ روزنامهنگاری در ایران»، ۱۳۲۳ش، ص۱۱.
- ↑ زاوش، کانیشناسی در ایران قدیم، ۱۳۷۵ش، ص300.
- ↑ شهری، تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم، ج2، ۱۳۶۸ش، ص627-629.
- ↑ توحیدی، سیر تکاملی تولید آهن و فولاد در ایران و جهان، ۱۳۶۴ش، ص172.
- ↑ خسروی، «آهنگری»، ۱۳۴۳ش، ص۶۴؛
شهری، طهران قدیم، ج2، ۱۳۷۱ش، ص314-315. - ↑ Wulff, The Traditional Crafts of Persia, 1976, P18-53.
- ↑ خسروی، «آهنگری»، ۱۳۴۳ش، ص۶۴؛
شهری، طهران قدیم، ج2، ۱۳۷۱ش، ص62-66. - ↑ واسیلیف، فلزات و انسان، ۱۳۵۳ش، ص۲۱۲.
- ↑ آللو، اسرار انجمنهای محرمانه، ۱۳۶۹ش، ص121.
- ↑ فردوسی، شاهنامه، ۱۳۶۳ش، ج1، ص55.
- ↑ فردوسی، شاهنامه، ۱۳۶۳ش، ج1، ص88.
- ↑ افشار، «فتوتنامۀ آهنگران»، ۱۳۵۹ش، ص۵۳-۵۴.
- ↑ فرخی سیستانی، دیوان، ۱۳۶۳ش، ص۵۹؛
عنصری، دیوان، ۱۳۲۳ش، ص۱۱۱؛
اسدی طوسی، گرشاسبنامه، ۱۳۵۴ش، ص۲۵۲؛
مسعود سعد سلمان، دیوان، ۱۳۶۴ش، ج2، ص620 و 623-624؛
سعدی، غزلها، ۱۳۸۵ش، ص۲۵۹. - ↑ فردوسی، شاهنامه، ۱۳۶۳ش، جص، ص767؛
عمید، فرهنگ فارسی، ذیل واژه آهنگری، سایت واژهیاب. - ↑ مولانا، دیوان شمس، غزلیات، غزل شماره 1370، بیت 5، سایت گنجور.
- ↑ سنایی، دیوان اشعار، قصاید، قصیده شماره 184، بیت 7، سایت گنجور.
منابع
- آللو، رنه، اسرار انجمنهای محرمانه، ترجمۀ ناصر موفقیان، تهران، شباویز، ۱۳۶۹ش.
- اسدی طوسی، علی، گرشاسبنامه، بهتحقیق حبیب یغمایی، تهران، کتابخانه طهوری، ۱۳۵۴ش.
- افشار، ایرج، «فتوتنامۀ آهنگران»، مشهد، فرخنده پیام، ۱۳۵۹ش.
- اُرسل، ارنست، سفرنامه، ترجمۀ علیاصغر سعیدی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۵۳ش.
- بیرونی، ابوریحان، الجماهر فی الجواهر، بهتحقیق یوسف هادی، تهران، یوسف الهادی، ۱۳۷۴ش.
- «تاریخ روزنامهنگاری در ایران»، بهتحقیق محمد نخجوانی، یادگار، تهران، س 1، شماره 7، ۱۳۲۳ش.
- توحیدی، ناصر، سیر تکاملی تولید آهن و فولاد در ایران و جهان، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۴ش.
- خسروی، خسرو، «آهنگری»، کـاوش، تهران، س 2، شماره 3، ۱۳۴۳ش.
- عمید، حسن، فرهنگ فارسی، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: 11 بهمن 1400ش.
- دیماند، م. س، راهنمای صنایع اسلامی، ترجمۀ عبدالله فریار، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۳۶ش.
- زاوش، محمد، کانیشناسی در ایران قدیم، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۵ش.
- سعدی، غزلها، بهتحقیق غلامحسین یوسفی، تهران، سخن، ۱۳۸۵ش.
- سنایی، دیوان اشعار، قصاید، قصیده شماره 184، سایت گنجور، تاریخ بازدید: 11 بهمن 1400ش.
- شاردن، ژانباتیست، سیاحتنامه، ترجمۀ محمد عباسی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۳۶ش.
- شهری، جعفر، تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم، تهران، رسا، ۱۳۶۸ش.
- شهری، جعفر، طهران قدیم، تهران، معین، ۱۳۷۱ش.
- عنصری، حسن، دیوان، بهتحقیق یحیى قریب، تهران، شرکت طبع کتاب، ۱۳۲۳ش.
- گیرشمن، رمان، هنر ایران، در دوران ماد و هخامنشی، ترجمۀ عیسى بهنام، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۶ش.
- گیرشمن، رمان، ایران از آغاز تا اسلام، ترجمۀ محمد معین، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۳ش.
- فرخی سیستانی، دیوان، بهتحقیق محمد دبیرسیاقی، تهران، زوار، ۱۳۶۳ش.
- فردوسی، شاهنامه، بهتحقیق ژول مل، تهران، کتابهای جیبی، ۱۳۶۳ش.
- لنسکی، گرهارد و لنسکی، جین، سیر جوامع بشری، ترجمۀ ناصر موفقیان، تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، ۱۳۶۹ش.
- لینتون، رالف، سیر تمدن، ترجمۀ پرویز مرزبان، تهران، نون و القلم، ۱۳۳۷ش.
- مسعود سعد سلمان، دیوان، بهتحقیق مهدی نوریان، تهران، نگاه، ۱۳۶۴ش.
- ملکم، جان، تاریخ کامل ایران، ترجمۀ اسماعیل حیرت، تهران، افسون، ۱۳۷۹ش.
- مولانا، دیوان شمس، غزلیات، غزل شماره 1370، سایت گنجور، تاریخ بازدید: 11 بهمن 1400ش.
- واسیلیف، م، فلزات و انسان، ترجمۀ پرویز فرهنگ، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۳ش.
- Allan, J. W., Persian Metal Technology, 700-1300 AD, London, 1979.
- Tafazzoli, A., «A List of Trades and Crafts in the Sassanian Period», Archaeologische Mitteilungen aus Iran, Berlin, 1974.
- Wulff, H. E., The Traditional Crafts of Persia, Massachusetts, 1976.