اطاعت از والدین در قرآن

از ویکی‌زندگی

اطاعت از والدین در قرآن؛ بیان ضرورت و قلمرو فرمان‌بری فرزندان از پدر و مادر بر اساس آموزه‌های قرآن.


نیکی کردن به والدین از سفارش‌های روشن قرآن است،[۱] و مخالفت نکردن با پدر و مادر از مصادیق نیکی به آن‌ها قلمداد شده است. قرآن در یک مورد، سرپیچی از والدین را پذیرفته است و آن جایی است که والدین مشرک، سعی کنند باور خویش را به فرزند تحمیل کنند تا او نیز به خدای یکتا شرک بورزد. در سایر موارد، قرآن به شیوه‌های گوناگون، اطاعت از پدر و مادر را بر انسان لازم می‌داند.[۲] بر اساس آیه 68 سوره یوسف، فرمان‌بری از پدران یکی از وظایف فرزندان است. خداوند در این آیه به داستان برادران یوسف اشاره می‌کند که به دستور پدرشان یعقوب نبی، گوش داده و هرکدام از یک دروازه وارد مصر شدند. خداوند در این آیه، ثمره و پیامد پذيرش سفارش پدر را آرامش دل او معرفی کرده است.[۳]

پیروی در ایمان

تبعیت کردن از والدین در ایمان به خدا یکی از جلوه‌های اطاعت از والدین است. خداوند در قرآن تبعیت از والدین در ایمان را به نیکی یاد کرده و برای آن پاداش بزرگی قرار داده است. آنجا که در مقام منت نهادن بر مؤمنین برآمده و وعده می‌دهد به زودی ذریه مؤمنین در بهشت به ایشان ملحق خواهند شد، ذریه‌ای که در ایمان آوردن (به خدا و دین او)، از والدین تبعیت کردند تا چشم پدران را روشن سازد.[۴] علامه طباطبایی در توضیح این آیه از قرآن، مصداق ایمانی که فرزندان در آن از والدین تبعیت می‌کنند را، به قرینه اینکه خداوند به مؤمنین منت نهاده است، ایمانی می‌داند که کمتر از میزانِ ایمان والدین است؛ زیرا اگر خداوند تنها ذریه‌ای را به والدین ملحق کند که ایمانشان مساوی یا کامل‌تر از والدین است، منت نهادن معنا ندارد.[۵]

اطاعت فرزندان یعقوب

قرآن داستان فرزندان یعقوب را بیان کرده است که علی‌رغم مخالفت با دستور پدر در مراقبت و حفظ برادرشان یوسف، از یعقوب در مورد وارد شدن به مصر از دروازه‌های متعدد، اطاعت کردند. یعقوب نبی هنگام حرکت فرزندان به سمت مصر، آنها را از وارد شدن از یک درب نهی کرده و به ورود از درب‌های متعدد امر می‌کند. البته یعقوب خود معترف است که اگر چیزی را خداوند بخواهد انجام دهد، با این کار نمی‌توان از آن جلوگیری کرد اما گوش دادن به فرمان پدر یک روش خداپسندانه است، یعقوب نیز همین اطاعت را از فرزندانش می‌خواست تا قلبش آرام گیرد و نگرانی او درباره حسودی بدخواهان، رفع شود. قرآن در ادامه، این حقیقت را آشکارتر می‌کند که هرچند تنها ثمره اطاعت امر پدر توسط فرزندانِ یعقوب، تسلای دل پدر و آرامش یافتن او بود اما همین مقدار از اطاعت هم مطلوب بوده و مورد تأیید قرآن است.[۶]


قرآن در جای دیگری از دغدغه اطاعت از اوامر پدر، در فرزندان یعقوب نبی پرده برداشه است و آن زمانی بود فرزندان یعقوب با عزیز مصر (یوسف نبی) دیدار کردند و او بنیامین، برادر کوچک‌ترشان، را نزد خود نگاه داشت. بعد از اینکه برادران از خلاصی بنیامین ناامید شدند، با هم به گفتگو پرداختند. در این گفتگو، برادر بزرگ‌ترشان عهدی که با پدر برای حفظ و مراقبت و برگرداندن بنیامین بسته بودند را یادآوری می‌کند و همچنین بدعهدی که درگذشته نسبت به برادر دیگرشان یوسف داشتند را نیز به یادشان می‌آورد، در نتیجه به‌خاطر اینکه شرم از رویارویی با پدرش یعقوب نبی داشت، تصمیم گرفت تنها در مصر بماند تا اینکه یا به حکم الهی مرگش فرا رسد یا پدر اجازه بازگشتن به او بدهد.[۷]

اطاعت اسماعیل از پدر

اطاعت بی‌چون و چرای اسماعیل فرزند ابراهیم در برابر خواسته پدرش که ذبح شدن برای خدا بود، در قرآن نقل شده است. وقتی اسماعیل به سن نوجوانی رسید و هم‌پای پدر مشغول کار شد، ابراهیم خواب دید که باید اسماعیل را در پیشگاه الهی ذبح کند. او خوابش را به اسماعیل بیان می‌کند و اسماعیل بی‌درنگ پاسخ می‌دهد: پدرم، آنچه که به آن امر شده‌ای را انجام ده و به خواست خدا مرا از صابران خواهی یافت.[۸]


از یک سو پدر با صراحت خواست و فرمان خدا را مطرح می‌کند تا اسماعیل با آگاهی از عمل و با اراده و اختیار خویش تصمیم بگیرد و از سوی دیگر اسماعیل با خطاب «یا ابتِ» (پدرم) نشان می‌دهد که این درخواست، پیوند پدر و فرزندی را ذره‌ای سست نمی‌کند و در عین حال حکم الهی نیز بر زمین نمی‌ماند. اسماعیل برای اینکه پدر در تصمیمش محکم و راسخ باشد، نمی‌گوید باشد مرا ذبح کن! بلکه از انجام مأموریت الهی دم می‌زند و در نهایت با تکیه بر خواست الهی، استقامت و صبوری طلب می‌کند.[۹]


پانویس


منابع

  • قرآن کریم
  • قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش.
  • طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، 1378ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1374ش.