باجگاه
باجگاه؛ منطقهای کوهستانی در شمال افغانستان.
باجگاه، یکی از مناطق کوهستانی ولسوالی(شهرستان) بلخاب در ولایت سرپل است که در کوههای بین ولسوالی سانچارک ولایت سرپل و بلخاب واقع شده است. پیشینۀ تاریخی، مناظر طبیعی، بافت جمعیتی و مختصات فرهنگی ویژه، سبب شهرت این منطقه شده است.
نامگذاری
دهخدا باجگاه را «گمرکخانه»، «راهدارخانه»، و «رصدگاه» معنی کرده است.[۱] هرچند، احتمال دارد منظور از این باجگاه نام محلی در نزدیکی بلخ باشد.[۲] برخی دیگر نیز آن را بهمعنای «مالیهچی» و «مالیهستان» دانسته و معتقدند هنوز باجدار و باجگاه واژههایی آشنا بوده و حتی مواضعی بهنام باجگاه هست.[۳]
تاریخچه
باجگاه از قدیم مالچَر (مرتع) مردم مناطق اطراف بوده است. با تهاجم عبدالرحمان خان (پادشاه افغانستان از 1880 تا 1901م) به مناطق مرکزی افغانستان، بخشی از ساکنان آواره شدۀ آن منطقه به شمال کشور مهاجرت کرده و از حدود سال 1300ش تعدادی در این منطقه ساکن شدند.[۴]
جمعیتشناسی
جمعیت باجگاه بر اساس سرشماری ادارۀ بلخاب در سال 1381ش، حدود 5000 نفر بوده است. بیشتر ساکنین باجگاه در اصل از هزارههای بِهسُودی، دایزَنگی، جاغُوری و مناطق دیگری از ولایت غزنی هستند. برخی معتقدند اقوام ساکن در باجگاه دایمیرداد، جاغوری، بهسودی، دایزنگی، شاهُو، سادات شَشپَر (منطقهای در ولایت غزنی)، سادات یَکاولَنگ و سادات سُولیج (ولایت بامیان) هستند.[۵]
موقعیت جغرافیایی
این منطقه با مساحت 35 کیلومتر مربع، در شمال شرق تَرخُوج (مرکز بلخاب) و در مسیر راهی قرار دارد که بلخاب را از طریق آقکُپرُوکبه مزارشریف (مرکز ولایت بلخ) وصل میکند. باجگاه از طرف شرق و شمال شرق با منطقۀ مَغزار وعبدالگان ولایت بلخ، از سمت غرب و شمال غرب باآبکلان ولسوالی سانچارک ولایت سرپل، از طرف جنوب با بلخاب و از طرف شمال با روستای آبدره سانچارک همجوار است.[۶]
روستاها
باجگاه، شامل سه قریۀ بزرگ است که هر کدام ترکیبی از چند منطقۀمسکونی هستند:
- 1. قریۀسِیاهتَل در شرق باجگاه: این قریه شامل قشلاق کهنه، تَۀِکمر، قَبُرغَه، شِیخسَنگ پایین و بالا، نَیَک بالا و پایین و وُیتُوی بالا و پایین است. ساکنان این قریهاغلب از مردم جاغوری (ولایت غزنی) و سادات ششپر هستند. سَرجِه منطقۀ ییلاقی سیاهتل است.
- 2. قریۀ پیتاب در شمال غرب منطقه: این قریه، شامل درهاکرمی و بند سید میرمحمدعلی است. دزدان درّه، اُورکِه خان گُل، اُورکِه امیرخان، درّۀ حاجی بختاوَر، اُورکِه منبر، اُورکِه گَوّارَه، درۀ اُشتْقُول (مرز بین باجگاه و آبکلان) و خِیل اَمِیرَک مناطق ییلاقی مربوط به ساکنین پیتاب است.
- 3. قریۀ بِرِنجآب در بین دو قریۀ قبلی بوده و شامل دو قسمت بالا و پایین است. ساکنان این قریه نیز بیشتر از مردم جاغوری و سادات ششپر هستند.
- 4. قلعۀ کابلیها: این قلعه یکی از قریههای جدید و مستقل در باجگاه است که چند سال قبل از کودتای 7 ثور 1357ش به وجود آمده و حدود 20 خانوار جمعیت دارد. این قلعه دارای دیوارهای مرتفع و چهار برج بوده و در مسیر باجگاه به آبکلان قرار دارد که دشت گَزَک، کوههای مشرف به قریۀ پیتاب، سرازیری کُوتَلسَبزَک و بلندیهای سَر آبدَرّه، حریم آن را تشکیل میدهد.[۷]
اقتصاد
زندگی مردم باجگاه متکی به زراعت و مالداری (دامپروری) است. مردم باجگاه در چهل سال اخیر مناطق اطراف را به زمین تبدیل کردهاند. کشت دیم و آبی در باجگاه متداول است. گندم، جو، نخود، باقلا، شَخَل، مُوشُونگ، لوبیا سبز، عدس، هِندَو (نوعی گیاه روغنی)، کچالو (سیب زمینی)، زَردَک (هویچ)، شلغم، لبلبو، کدو، خربزه، تربز (هندوانه)، شلغم، پیاز و انواع سبزیجات از محصولات زراعی مردم باجگاههستند. امکان کاشت انواع درختان میوه در باجگاه وجود ندارد. در برخی از مناطق باجگاه درختانی چون زردآلو، سیب، توت، سنجد و چهارمغز میروید. در سالهای اخیرباغداری رونق بیشتری داشته است. مالداری نیز در باجگاه اهمیت دارد، زیرا این منطقه، مراتع و مالچرهای زیادی دارد. گلیمبافی، خورجینبافی، بافت کلاه و دستکش، جاجیمبافی، نمدمالی، گلدوزی، خیاطی و بافتن جوراب و گَردَنپیچ (شال) در باجگاه مرسوم است.[۸]
مکاتب و معارف
باجگاه دارای یک مدرسۀ علوم دینی بهنام حسنیه است. این مدرسه در سال 1344ش توسط شیخ غلامحسن پدردار معروف به حاجی آخوند پدردار و با همکاری مردم منطقه در نَیَک پایین تأسیس شد. مدرسۀ حسنیه بعدها توسط شاگرد او سید یوسف معروف به سید مدرّس تجدید بنا شد. سابقۀ آموزش جدید در منطقه، مربوط به سالهای اخیر است. لیسۀ (دبیرستان) سیاهتل 510 متعلم و 10 معلم، لیسۀ نسوان در برنجآب بالا حدود 450 متعلم و 9 معلم و مکتب متوسطه (راهنمایی) در پیتاب بیش از 300 متعلم و 7 معلم دارند.[۹]
آبوهوا
باجگاه در زمستان بسیار سرد و برفگیر است و تا اوایل جوزا (خرداد) در این منطقه برف میبارد. در میان برخی از کوهها همیشه برف کهنه وجود دارد. باجگاه در بهار و تابستان، منطقهایایلاقی، سر سبز و دیدنی است.[۱۰]
منابع آبی
در باجگاه چشمههای بسیاری وجود دارد. چشمه کُولی برنجآب با حدود 1 آسیاب آب از آن جمله است. در پشت سیاهتل هم چشمههای «قَندَک»، «یَخَک»، «گَرمَک» میجوشد. آب همۀ چشمههای باجگاه ابتدا وارد مناطق مسکونی شده، سپس به درۀ نَیَک سرازیر شده و رود باجگاه را تشکیل میدهند. رود باجگاه بعد از عبور از درۀ نیک و وُیتُوی، با آبیاری برخی از مناطق مَغزار، اَمرَخ و زاری ولایت بلخ، به رود بلخاب میریزد.[۱۱]
پوشش گیاهی
برخی از گیاهان دارویی و غیر دارویی در منطقۀ باجگاه رویش داشته و مورد استفادۀ مردم قرار میگیرند. از جمله گلهای شقایق، تَرَهای کوهی، انواع راف، انواع رواش، زیرۀ کوهی، انواع سَمارُوق (قارچ کوهی)، انواع سقّز (آدامس) کوهی، بَدرَه، اُستُوق، تُرک دورانه، اُشلُو و خُولَه.[۱۲]
غذاهای محلی
غذاهای محلی باجگاه عبارت است از بولانی تنوری، حلوای سرخ، حلوای سفید، بُسراق، چَپاتی، اَتَلَه، نان مالیده، قوروتی، آش کشیده، آش پلو، آش دوغ، نان بَتَّه و شوربا (آبگوشت).[۱۳]
مشاهیر
صفدر خان (قهرمان افسانهای جنگهای دوران حکومت حبیبالله کلکانی 1307ش)، یکی از مشهورترین چهرههای این منطقه است که در بلخاب و اطراف آن شهرت زیادی دارد. شیخ غلامحسن مشهور به آخوند پدردار (مؤسس مدرسۀ علوم دینی باجگاه) و سید یوسف مدرّس (داماد مرحوم پدردار و جانشین او) از شخصیتهای شناخته شده در این منطقه هستند.[۱۴]
پانویس
- ↑ دهخدا، لغتنامه دهخدا ج3، 1377ش، ص3914.
- ↑ مفتاح، جغرافیای تاریخی بلخ و جیحون و مضافات بلخ، 1386ش، ص285. امیر عبدالرحمان، تاجالتواریخ، 1375ش، ص63.
- ↑ فکرت، باجدار، وبسایت آن روزها.
- ↑ رهیاب (بلخی)، بلخاب (تاریخ، فرهنگ و اجتماع) ج1، 1398ش، ص314.
- ↑ رهیاب (بلخی)، بلخاب (تاریخ، فرهنگ و اجتماع) ج1، 1398ش، ص316.
- ↑ رهیاب (بلخی)، بلخاب (تاریخ، فرهنگ و اجتماع) ج1، 1398ش، ص313.
- ↑ رهیاب (بلخی)، بلخاب (تاریخ، فرهنگ و اجتماع) ج1، 1398ش، ص317، ص317. و رهیاب (بلخی)، دانشنامه هزاره ج1، 1397ش، ص777.
- ↑ رهیاب (بلخی)، بلخاب (تاریخ، فرهنگ و اجتماع) ج1، 1398ش، ص319.
- ↑ حسنزاده، آشنایی با حوزه علمیه شیعیان در افغانستان، 1390ش، ص221. رهیاب (بلخی)، بلخاب (تاریخ، فرهنگ و اجتماع) ج1، 1398ش، ص320.
- ↑ رهیاب (بلخی)، بلخاب (تاریخ، فرهنگ و اجتماع) ج1، 1398ش، ص320.
- ↑ میرحسینی، سانچارک در بستر زمان، 1388ش، ص299.
- ↑ رهیاب (بلخی)، بلخاب (تاریخ، فرهنگ و اجتماع) ج1، 1398ش، ص322.
- ↑ رهیاب (بلخی)، بلخاب (تاریخ، فرهنگ و اجتماع) ج1، 1398ش، ص322.
- ↑ رهیاب (بلخی)، بلخاب (تاریخ، فرهنگ و اجتماع) ج1، 1398ش، ص323.
منابع
- امیر عبدالرحمان، تاج التواریخ، پیشاور، میوند،1375ش.
- حسنزاده، غ. علی، آشنایی با حوزههای علمیه شیعیان در افغانستان، قم، دارالتفسیر، 1390ش.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، 1377ش.
- رهیاب، حسین، «باجگاه»، دانشنامه هزاره، کابل، امیری، 1397ش.
- رهیاب (بلخی)، سید حسین، بلخاب (تاریخ، فرهنگ و اجتماع)، کابل، صبح امید، 1398ش.
- فکرت، محمدآصف، وبسایت آن روزها، بازیابی شده در 28 دلو 1396ش.
- مفتاح، الهامه، جغرافیای تاریخی بلخ و جیحون و مضافات بلخ، 1386ش.
- میرحسینی، سید علینقی، سانچارک در بستر زمان، قم، اشراق، 1388ش.