بادگیر

از ویکی‌زندگی
خانه آقازاده در ابرکوه

بادگیر؛ مَجرایی در سقف یا میان دیوار ساختمان برای تهویه و خنک‌سازی هوا
بادگیرها بُرج‌هایی هستند که برای تهویه و خنک‌سازی بر بام خانه‌ها و ساختمان‌ها ساخته می‌شوند و از طریق یک مجرا، هوا را به قسمت‌های تحتانی سازه منتقل می‌کنند.[۱] بادگیر، که نمادی از معماری اصیل ایرانی است و از دیرباز در شهرها و روستاهای مناطق گرم و خشک ایران مورد استفاده بوده،[۲] در نقاط مختلف ایران دارای تفاوت‌های ساختاری قابل توجهی است.[۳] یکی از تکامل‌یافته‌ترین نمونه‌های بادگیر در ایران، بادگیر مسجد جامع طبس است.[۴] شهر یزد، به‌سبب تعداد زیاد بادگیرها و نقش پررنگ آن در تکامل این سازه، به «شهر بادگیرها» معروف است.

پیشینه

بادگیرها سمبلی از تمدن ایرانی هستند که از گذشته‌های دور، از آن‌ها برای خنک کردن و تهویه‌ی هوای درون ساختمان استفاده می‌شد. باتوجه به کاربرد دیرینه‌ی بادگیرها در ایران، می‌توان آن را اختراع مردم ایران دانست.[۵] اعراب نیز در گذشته از بادگیرها استفاده می‌کردند و نمونه‌هایی از آن در کشورهایی مثل مصر و سوریه وجود دارد.[۶] در مدارک تاریخی و ادبی، از قدمت این عنصر معماری، سرنخ روشنی به‌دست نمی‌آید اما نام‌های بادخان، بادخون، بادغر، بادآهنگ، بادآهنج، بادهنج، بادهلج و غیره در متن‌ها و اشعار سُرایندگان نامدار ایرانی، تأییدی بر قدمت این سازه است.[۷] در متون تاریخی[۸] و نیز در سفرنامه‌های مسافران اروپایی که در روزگار پادشاهان صفوی به ایران آمده بودند، گزارش‌هایی (گاه مفصل) درباره ساختار و کارآیی بادگیر وجود دارد.[۹] هنوز هم می‌توان باقی‌مانده این بادگیرها را در اقلیم گرم و مرطوب جنوب و اقلیم گرم و خشک مرکز ایران مانند بندرعباس، یزد و اصفهان مشاهده کرد.

معماری بادگیر

ساختمان اصلی این سازه از 3 بخش تشکیل می‌شود:

  1. دهانه بیرونی با اندامی بلند و رو به بالا،
  2. میله یا گذرگاه باد که از بام به درون کشیده شده،
  3. دهانه درونی که از گوشه‌ای از سقف یا دیوار به درون ساختمان راه می‌یابد.

گاهی نیز اتاقی زیر آن هست که به آن «اتاق بادگیر» یا «بادگیرخانه» می‌گویند.[۱۰] بادگیر معمولا چهارگوش است و در دیوارهای 4 گانه آن چند سوراخ تعبیه می‌شود. درون بادگیرها نیز با تیغه‌ها و جدارهایی از آجر (خشت) یا چوب و آجر ساخته شده است. در معماری بادگیرها، گاهی علاوه بر چشمه‌های بدنه پهن، دو یا چند چشمه در هر پهلوی باریکِ بدنه می‌سازند، تا در صورت تغییر جهت باد، هوای خنک همچنان به درون بادگیر کشیده شود.[۱۱] بادگیرها معمولا یک طرفه، چهار طرفه و هشت طرفه هستند و این معماری بادگیرها به سرعت و جهت وزش باد بستگی دارد. بادگیرها را از نظر شکل میله (گذرگاه) آن به 4 گونه تقسیم‌بندی می‌کنند: میله مربعی (مکعبی)، میله استوانه‌ای،[۱۲] میله هشت‌ضلعی، میله مستطیلی.

طرز کار بادگیر

این سازه، باد مطلوب را گرفته و به داخل اتاق هدایت می‌کند.[۱۳] بادگیرها معمولا در بالای نقطه‌ای از ساختمان تعبیه می‌شوند که لازم است هوا خنک‌تر و نیز تهویه هوا ضروری‌تر باشد. بادگیر با وزش باد، کاهش و افزایش دما در شب و روز و نیز تغییر چگالی هوای داخل و اطرافش، به‌صورت خودکار خنک‌سازی را انجام می‌دهد.

خنک‌سازی بر اثر جابه‌جایی هوا

در این روش، تغییر دمای هوا بدون تغییر رطوبت اتفاق می‌افتد. هنگام وزش باد، باد از دهانه‌ی رو به بادگیر داخل و هنگام ورود با برخورد به خمیدگی درون چشمه‌ها، شتاب آن افزایش می‌یابد و از تنها راه خروج آن خارج شده و ساختمان را خنک و فضا را تهویه می‌کند.[۱۴] عملکرد بادگیرها در شب و یا هنگامی که باد نمی‌وزد، متفاوت است. عملکرد اولیه بادگیر که درصورت وزش باد رخ می‌دهد، عمل بر اساس اصل کشش دهانه‌های رو به باد و مکش از دهانه‌های پشت به باد است. اما زمانی که باد نمی‌وزد، عملکرد این نوع سازه‌ها براساس اختلاف دما و چگالی خواهد بود. در شب هوای بیرون سرد می‌شود و به‌سمت پایین حرکت می‌کند. این هوا در اثر حرارت ذخیره شده (در طول روز) در دیواره‌های بادگیر گرم شده و به بالا می‌رود. این چرخه تا زمانی‌که دمای دیوارها و هوای بیرون یکی شود ادامه می‌یابد.[۱۵]

خنک‌سازی تبخیری

در این نوع خنک‌سازی، تغییر دما و تغییر رطوبت هوا به‌صورت همزمان رخ می‌دهد. در نقاط مختلف ایران، از روش‌هایی متفاوت برای این نوع عملکرد استفاده می‌کنند. از حوض‌خانه، فواره میانه حوض، سرداب‌ها و زیرزمین‌ها و نیز پرده‌های نم‌دار برای این منظور استفاده می‌شود.[۱۶]

پانویس

  1. عمید، فرهنگ لغت عمید، ذیل واژه بادگیر.
  2. پیرنیا، «بادگیر و خیشخان»، ۱۳۴۸ش، ص45 و 46.
  3. پیرنیا، «بادگیر و خیشخان»، ۱۳۴۸ش، ص45؛ مصطفوی، «بادگیر پدیده‌ای زیبا و سهل و ممتنع در معماری اصیل ایرانی»، ج1، ۱۳۷۱ش، ص338.
  4. توسلی، ساخت شهرها و معماری در اقلیم گرم و خشک ایران، ۱۳۶۰ش، ص89؛ دانش‌دوست، بناهای تاریخی طبس، ۱۳۷۶ش، ص38.
  5. ورجاوند، پرویز، دانشنامة جهان اسلام، بادگیر.
  6. فرشاد، مهدي، تاريخ مهندسي در ايران، تهران، میرماه، 1392ش، ص106.
  7. اسدی طوسی، لغت فرس، ۱۳۱۹ش، ص135 و 362؛ نفیسی، احوال و اشعار رودکی، ۱۳۱۹ش، ج3، ص1204.
  8. جعفری، تاریخ یزد، ۱۳۴۳ش، ص54 و 55 و 58-60.
  9. سیلوای فیگروا، سفرنامه، ۱۳۶۳ش، ص55 و 56؛
    Chardin, J., Voyages en Perse, Amsterdam, 1711, p209, 210.
  10. پیرنیا، «بادگیر و خیشخان»، ۱۳۴۸ش، ص۴۳.
  11. توسلی، ساخت شهرها و معماری در اقلیم گرم و خشک ایران، ۱۳۶۰ش، ص88.
  12. فرشاد، مهدي، تاريخ مهندسي در ايران، تهران، میرماه، 1392ش، ص106.
  13. بهادری‌نژاد، «دستگاه‌های خنک‌سازی خودبه خودی در معماری ایران»، ۱۳۵۸ش، ص361.
  14. پیرنیا، «بادگیر و خیشخان»، ۱۳۴۸ش، ص46 و 47؛ مصطفوی، «بادگیر پدیده‌ای زیبا و سهل و ممتنع در معماری اصیل ایرانی»، ۱۳۷۱ش، ص338؛ توسلی، ساخت شهرها و معماری در اقلیم گرم و خشک ایران، ۱۳۶۰ش، ص88.
  15. بهادری‌نژاد، «دستگاه‌های خنک‌سازی خودبه‌خودی در معماری ایران»، ۱۳۵۸ش، ص361 و 362.
  16. جعفری، تاریخ یزد، ۱۳۴۳ش، ص60؛ بهادری‌نژاد، «دستگاه‌های خنک‌سازی خودبه‌خودی در معماری ایران»، ۱۳۵۸ش، ص363.

منابع

  • اسدی طوسی، لغت فرس، به‌تحقیق اقبال آشتیانی، تهران، اساطیر، ۱۳۱۹ش.
  • بهادری‌نژاد، مهدی، «دستگاه‌های خنک‌سازی خودبه‌خودی در معماری ایران»، تهران، آشنایی با دانش، شماره 5، ۱۳۵۸ش.
  • پیرنیا، محمدکریم، «بادگیر و خیشخان»، تهران، باستان‌شناسی و هنرایران، شماره4، ۱۳۴۸ش.
  • توسلی، محمود، ساخت شهرها و معماری در اقلیم گرم و خشک ایران، تهران، ۱۳۶۰ش.
  • جعفری، جعفر، تاریخ یزد، به‌تحقیق ایرج افشار، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۳ش.
  • دانش‌دوست، یعقوب، بناهای تاریخی طبس، تهران، سروش، ۱۳۷۶ش.
  • سیلوای فیگروا، گارثیا، سفرنامه، ترجمۀ غلامرضا سمیعی، تهران، ]بی‌نا[، ۱۳۶۳ش.
  • فرشاد، مهدي، تاريخ مهندسي در ايران، تهران، میرماه، 1392ش.
  • عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید تهران، انتشارات امیرکبیر، 1394، ذیل واژه بادگیر.
  • مصطفوی، محمدتقی، «بادگیر پدیده‌ای زیبا و سهل و ممتنع در معماری اصیل ایرانی»، یزدنامه، به‌تحقیق ایرج افشار، تهران، ج1، ۱۳۷۱ش.
  • نفیسی، سعید، احوال و اشعار رودکی، تهران، ادب، ۱۳۱۹ش.
  • ورجاوند، پرویز، دانشنامة جهان اسلام، بادگیر.
  • Chardin, J., Voyages en Perse, Amsterdam, 1711.