بنایی

از ویکی‌زندگی

بنایی؛ پیشه‌ی ساخت یا بازسازی بنا

بنّایی از ریشه‌ی «بَنا» به‌معنی ساختمان گرفته شده[۱] و پیشه‌ای است که در آن، بنّا با استفاده از مواد و مصالح، ساختمانی را برپا می‌کند. بنّا را بناکار، بناگر، معمار، گِل‌کار، گلگیر و پاخیره‌زن نیز گفته‌اند.[۲]

پیشینه بنّایی

الواح کشف‌شده از تخت جمشید نشان می‌دهد که پیشه‌ی بنّایی به 3 رتبه‌ی استادکار، دستیار و کارگر ماهر تقسیم می‌شد.[۳] در ایران باستان، به بنّایی که در ساخت سقف و بام متخصص بود، «اشکوب‌کار» می‌گفتند.[۴] در دوره ساسانیان، بنّا و معمار، در چهارمین دسته از گروه‌بندی مشاغل، که شامل روحانیان، سپاهیان، کشاورزان و پیشه‌وران، بوده است، قرار داشتند.[۵]

پس از ورود اسلام به ایران، بنّایی از از حمایت سایر اصناف برخوردار بود و در دوره سلجوقیان، پیشه بنّایی از پیشرفت چشمگیری برخوردار گردید. در دوره تیموریان نیز سازه‌ها و بناهای باشکوهی ساخته شد که نشان‌گر پیشرفت بنایی در این دوران است.[۶] در دوره صفویان، بنایی از اهمیتی خاص برخوردار شد[۷] و بنّاها از پرداخت مالیات معاف بودند. بنایان، در دوره صفویان تا اوایل دوره قاجاریان، مطیع استاد معمار بودند.[۸] شغل بنایی، در این دوران، از جمله مشاغل محترم میان مردم اصفهان، به‌شمار می‌رفت.[۹]

ابزارآلات بنّایی

در بنّایی از ابزارهای گوناگونی بهره گرفته می‌شود که از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  1. کمچه: وسیله‌ای فلزی است که به‌کمک آن، گِل، آهک و سیمان را برداشته و در جای مورد نظر می‌ریزند؛
  2. شاقول: گلوله‌ای از جنس آهن، با وزنی بالا است که به وسیله‌ی یک ریسمان محکم به بالای دیوار موردنظر آویخته شده و کجی و راستی دیوار را با آن تعیین می‌کردند؛
  3. بیل: ابزاری فلزی با دسته‌ای چوبی و سری پهن است که به‌کمک آن، از روی زمین، گِل یا خاک برمی‌دارند؛
  4. کلنگ: وسیله‌ای آهنی است که دسته چوبی و نوکی تیز داشته و برای کندن زمین و دیوار از آن استفاده می‌شود؛
  5. نردبان: این وسیله، معمولا از چوب یا فلز ساخته شده و برای بالارفتن از آن استفاده می‌شود؛
  6. داربست: این وسیله از به هم پیوستن تعدادی چوب یا فلز استوانه‌ای شکل، از طریق پیچ و مهره، تشکیل شده و معمار یا بنا، در بالای آن نشسته یا ایستاده کار می‌کند.[۱۰]

مصالح بنایی

در روند ساخت یک ساختمان، بنا معمولا از مصالحی استفاده می‌کند که از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  1. کاهگل: ترکیبی از خاک نرم، آب و کاه است که باید به وسیله پا، آن را کاملا لگدمال کرد. بنّا، کاهگل را به‌وسیله ماله، بر روی دیوار یا پشت‌بام ساختمان، مالیده و صاف و یک‌دست می‌کند.[۱۱]
  2. خشت (آجر خام): خشت، رایج‌ترین عنصر در ساختمان‌سازی بوده است. خشت‌ از ملاط گِل و در اندازه‌های ۲۰×۲۰ تا ۲۵×۲۵ سانتی‌متر و ضخامتی در حدود 4-8 سانتی‌متر ساخته می‌شد.
  3. ساروج: برای تهیه‌ی ساروج، خاک را با مقداری پِهن و زباله‌هایی که قابل اشتعال باشند و همچنین آب، ترکیب کرده و به‌صورت قرص‌هایی با قطر نیم‌متر و ضخامت 20 سانتی‌متر در می‌آورند. سپس، این قرص‌ها را در آفتاب قرار می‌دهند تا خشک شوند و پس از آن، در میان آتش قرار می‌دهند. به‌دلیل وجود زباله‌های قابل اشتعال درون این قرص‌ها، تحت تأثیر حرارتی بسیار بالا قرار گرفته و شروع به سوختن می‌کنند. پس از مدت زمانی در حدود دو روز، که این توده‌ها سرد شدند، به‌وسیله‌ی کلوخ‌کوب، غربال می‌شوند. ماده به‌دست آمده به‌صورت خاکی قرمزرنگ است که در ساختمان‌سازی از آن استفاده می‌شود.[۱۲]
  4. سنگ: بنایان، گاهی برای پِی‌ریزی دیوارها و ستون‌ها، از سنگ استفاده می‌کنند. این شیوه، در ایران باستان، رواج بیش‌تری داشت و سپس آجر، جایگزین آن شد.[۱۳]
  5. آجر: امروزه آجر در ساخت انواع ساختمان‌ها به‌کار می‌رود. آجر، مخلوطی از آهک مرده و ماسه (شن آهک) است که البته در ساختمان‌سازی امروزی، از سیمان به‌جای آن‌ها استفاده می‌شود.[۱۴]
  6. بلوک سیمانی: این بلوک‌ها، امروزه، به‌نام بتن نیز معروف هستند و به‌عنوان یک واحد بنایی سیمانی شناخته شده‌اند. بلوک‌های سیمانی، معمولا از آجرهای معمولی بزرگ‌تر بوده و در ساخت دیوارها، با سرعت بیش‌تری مورد استفاده قرار می‌گیرند.

کارکنان بنّایی

از جمله کارکنان و متخصصان این پیشه، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  1. دیوارکش: کسی است که از ترکیب آب، خاک و کاه، ملاطی تهیه کرده و از آن، در ساخت دیوار استفاده می‌کند؛
  2. خشت‌کار: کسی است که وظیفه‌ی ساخت گنبد، سقف، دیوارهای بیرونی و درونی ساختمان را به‌وسیله‌ی خشت، برعهده دارد؛
  3. آجرکار: کسی است که به تزئین بنای بیرونی ساختمان به‌وسیله آجر می‌پردازد؛
  4. سفت‌کار: کسی است که در ساخت شالوده، پِی دیوار، سقف و آهک‌کاری، مهارت دارد؛
  5. گچ‌کار: کسی است که به‌وسیله‌ی گچ، به تزئین داخل بنا می‌پردازد.[۱۵]

بنا و بنایی در ادبیات ایران

در ضرب‌المثل‌ها و ادبیات عامیانه‌ی مردم ایران، واژگان بنّا و بنّایی، بارها استفاده شده است. مَثل‌های «ان‌شاء‌الله تیشه مالۀ بنا در خانه‌ات بیفتد»، «بنا در خانۀ خرابه زندگی می‌کند» و «بنا که خشت می‌خواهد باید دستش داد»، از آن جمله هستند.[۱۶]

پانویس

  1. غیاث اللغات، ۱۳۴۹ق، ص۱۲۱.
  2. فلاح‌فر، فرهنگ واژه‌های معماری سنتی ایران، ۱۳۷۹ش، ص39.
  3. رُف، نقش‌برجسته‌ها و حجاران تخت‌جمشید، ۱۳۷۳ش، ص۱۲۵-۱۲۶؛
    ریاضی، «صنف معمار در دوران اسلامی»، ج2، ۱۳۷4ش، ص۳۵۶ و ۳۵۸.
  4. تفضلی، «فهرستی از صنایع و پیشه‌های عصر ساسانی»، جامعه و اقتصاد عصر ساسانی، ۱۳۸۵ش، ص۵۲.
  5. پیگولوسکایا، شهرهای ایران در روزگار پارتیان و ساسانیان، ۱۳۶۷ش، ص۳۸۷-۳۸۸؛
    ریاضی، «صنف معمار در دوران اسلامی»، ج2، ۱۳۷4ش، ص۳۵9.
  6. گلمبک، «معماری»، تیموریان، ۱۳۸۴ش، ص۵۳-۵۷.
  7. تحویلدار، جغرافیای اصفهان، ۱۳۴۲ش، ص۱۱۲.
  8. تاورنیه، سفرنامه، ۱۳۶۳ش، ص۵۹۶؛ آلمانی، از خراسان تا بختیاری، ۱۳۷۸ش، ص۱۴۷.
  9. جناب اصفهانی، الاصفهان، ۱۳۷۶ش، ص۹۵.
  10. آنندراج، محمد پادشاه، ۱۳۶۳ش، ذیل واژه بنا؛
    Wulff, The Traditional Crafts of Persia, 1966, P111.
  11. Wulff, The Traditional Crafts of Persia, 1966, P108.
  12. طوفان، تاریخ اجتماعی جهرم در قرون گذشته، ۱۳۸۱ش، ص۳۵-۳۶.
  13. Wulff, The Traditional Crafts of Persia, 1966, P113; Pope, «Introduction», vol. III, P.899;
    شاردن، سیاحت‌نامه، ج4، ۱۳۳۶ش، ص315.
  14. لاک، سفرنامه، ۱۳۶۱ش، ص۳۸۸؛
    دروویل، سفر در ایـران، ۱۳۶۷ش، ص۷۱؛
    Wulff, The Traditional Crafts of Persia, 1966, P112-113.
  15. تحویلدار، جغرافیای اصفهان، ۱۳۴۲ش، ص۱۱۲؛
    Wulff, The Traditional Crafts of Persia, 1966, P119-121;
    قاسمی، بررسی در پیشه‌ها و پیشه‌وران ایران، ۱۳۴۴ش، ص117.
  16. شهری، قند و نمک، ۱۳۷۰ش، ص۹۰؛
    عظیمی، فرهنگ مثل‌ها و اصطلاحات متداول در زبان فارسی، ج1، ۱۳۷۲ش، ص171؛
    ذوالفقاری، فرهنگ بزرگ ضرب‌المثل‌های فارسی، ج1، ۱۳۸۸ش، ص540؛
    شکورزاده، ده‌هزار مثل فارسی و بیست و پنج هزار معادل آن‌ها، ۱۳۷۲ش، ص184.

منابع

  • آلمانی، هانری رنه د، از خراسان تا بختیاری، ترجمۀ غلامرضا سمیعی، تهران، فرهنگ نشر نو، ۱۳۷۸ش.
  • آنندراج، محمد پادشاه، به‌تحقیق محمد دبیرسیاقی، تهران، کتاب‌فروشی خیام، ۱۳۶۳ش.
  • پولاک، ی. ا، سفرنامه، ترجمۀ کیکاووس جهانداری، تهران، خوارزمی، ۱۳۶۱ش.
  • پیگولوسکایا، ن. و، شهرهای ایران در روزگار پارتیان و ساسانیان، ترجمۀ عنایت‌الله رضا، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۶۷ش.
  • تاورنیه، ژ. ب، سفرنامه، ترجمۀ ابوتراب نوری، به‌تحقیق حمید شیرانی، تهران/ اصفهان، کتاب‌فروشی تائید، ۱۳۶۳ش.
  • تحویلدار، حسین، جغرافیای اصفهان، به‌تحقیق منوچهر ستوده، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۲ش.
  • تفضلی، احمد، «فهرستی از صنایع و پیشه‌های عصر ساسانی»، جامعه و اقتصاد عصر ساسانی، ترجمۀ حسین کیان‌راد، تهران، ۱۳۸۵ش.
  • جناب اصفهانی، علی، الاصفهان، به‌تحقیق محمدرضا ریاضی، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۷۶ش.
  • دروویل، گ، سفر در ایـران، ترجمۀ منوچهر اعتمادمقدم، تهران، شباویز، ۱۳۶۷ش.
  • ذوالفقاری، حسن، فرهنگ بزرگ ضرب‌المثل‌های فارسی، تهران، معین، ۱۳۸۸ش.
  • رُف، م، نقش‌برجسته‌ها و حجاران تخت‌جمشید، ترجمۀ هوشنگ غیاثی‌نژاد، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۷۳ش.
  • ریاضی، محمد‌رضا، «صنف معمار در دوران اسلامی»، مجموعۀ مقالات کنگرۀ تاریخ معماری و شهرسازی ایران، تهران، ۱۳۷4ش.
  • شاردن، ژ، سیاحت‌نامه، ترجمۀ محمد عباسی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۳۶ش.
  • شکورزاده، ابراهیم، ده‌هزار مثل فارسی و بیست و پنج هزار معادل آن‌ها، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۲ش.
  • شهری، جعفر، قند و نمک، تهران، معین، ۱۳۷۰ش.
  • طوفان، جلال، تاریخ اجتماعی جهرم در قرون گذشته، بی‌جا، کوشامهر، ۱۳۸۱ش.
  • عظیمی، صادق، فرهنگ مثل‌ها و اصطلاحات متداول در زبان فارسی، تهران، قطره، ۱۳۷۲ش.
  • غیاث اللغات، غیاث‌الدین محمد رامپوری، بمبئی، بی‌نا، ۱۳۴۹ق.
  • فلاح‌فر، سعید، فرهنگ واژه‌های معماری سنتی ایران، تهران، کاوش، ۱۳۷۹ش.
  • قاسمی، رضا، بررسی در پیشه‌ها و پیشه‌وران ایران، پایان‌نامۀ دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه تهران، ۱۳۴۴ش.
  • گلمبک، ل. ، «معماری»، تیموریان، ترجمۀ یعقوب آژند، تهران، ۱۳۸۴ش.
  • Pope, A. U., «Introduction», A Survey of Persian Art, eds. id and Ph. Ackerman, Tehran, vol. III
  • Wulff, H. E. The Traditional Crafts of Persia, Cambridge etc., 1966