تبرک در ادیان

از ویکی‌زندگی

تبرک در ادیان؛ جایگاه تبرک در ادیان مختلف.

در بیش‌تر ادیان و فرهنگ‌ها، باورمندی به تبرک نسبت به عناصر مذهبی، طبیعی و مراحل اجتماعی دیده می‌شود. برای مثال، در عهد عتیق «یهوه»،[۱] در میان کلیمی‌ها «زدّیک» (مرشد معنوی)[۲] و در میان مسیحیان «کشیش»،[۳] به‌عنوان عناصری متبرک در نظر گرفته می‌شوند.

تبرک در دین مسیحیت

در دین مسیحیت، تبرک به‌عنوان یکی از هفت آیین اساسی در نظر گرفته شده و به «عشای ربانی» معروف است. در مسیحیت، متبرک شدن مستلزم تماس فیزیکی و یا ارتباط معنوی یک موجود با امر مقدس است. از جمله مصادیق عمده تبرک در سنت کاتولیک می‌توان به تبرک در تولد، تعمید، ازدواج و مرگ اشاره کرد. این متبرک شدن نیز نتایجی همچون رسیدن به ملکوت آسمانی، وارث زمین شدن، فرزند خدا خوانده شدن، آمرزش خطاها و گناهان، یافتن تاج حیاتی که خداوند به محبان خود وعده داده و آرام گرفتن در روح جلال الهی را به‌دنبال دارد.[۴]

تبرک در دین اسلام

در میان مسلمانان، زیارت اهل قبور و برکت‌جویی از آنها، امری معمول و پذیرفته بوده است؛ اما اندکی از مسلمانان همچون ابن‌تیمیه، زیارت قبور و استلام به هرجایی غیر از بیت‌الله را جایز نمی‌دانند.[۵] امروزه این تلقی از تبرک، در میان وهابیت بسیار رایج است؛ در حالی‌که دیگر مذاهب اسلامی، به‌ویژه شیعیان، تبرک به قبور و جنازۀ اولیاء خداوند را جایز و از نشانه‌های ایمان می‌دانند.[۶] به همین ترتیب، مناسک مربوط به تولد، ازدواج و مرگ تا حدی با تبرک آمیخته بوده و نتایجی همچون افزایش رزق، افزایش عمر، افزایش تعداد فرزندان، حفظ سلامتی، تقویت رابطه معنوی با خداوند، افزایش اعتبار و آبروی افراد را به‌دنبال دارد. چنین باوری دربارۀ تبرک، نزد مسلمانان و به‌ويژه شیعیان، به باوری همگانی تبدیل شده است.[۷]

تبرک در قرآن

مشتقات ریشۀ «برک» در قرآن کریم، به‌معنای فزونی و وفور نعمت آمده است؛[۸] مانند آیه‌ای از سوره یوسف که در آن، خداوند به تبرک یعقوب به پیراهن یوسف اشاره کرده است. طبق این آیه، رحمت الهی از طریق پیراهن یوسف بر یعقوب جاری شده و یعقوب با این تبرک، بینایی خود را بازیافت.[۹]

تبرک اماکن و اشخاص

در باور مردم ایران، برخی از اماکن و افراد خاص، متبرک‌اند. از آن جمله می‌توان به مزار شیوخ و قلندران (مشایخ صوفیه و قلندران)،[۱۰] مزار مشایخ موسوم به اولیا نزد اقوام ترکمن،[۱۱] قدمگاه‌ها و برخی چاه‌های منسوب به بزرگان دینی، افراد نظر کرده در کازرون،[۱۲] لباس افرادی که در حرم و بقعه امامان و امام‌زادگان شفا یافته‌اند،[۱۳] خاکستر اجاق سادات و البسه و خوراک آنها[۱۴] در میان برخی از مردم ایران اشاره کرد.

انتقال برکت

محققان، انتقال برکت به عناصر عالم طبیعت را از طریق روش‌های زیر عملی می‌دانند:

  1. انتقال تبرک از طریق تماس با یک عنصر متبرک؛ مانند لمس حجرالاسود توسط زائران خانۀ خدا یا لمس ضریح ائمۀ اطهار. برخی، تقدس و تبرک قدم‌گاه‌ها، چشمه‌ها، درخت‌ها، غارها و احجار را به‌همین روش می‌دانند. برای مثال، در منطقه‌ای در چهار فرسنگی شمال مکه، مردم با ساختن آرد در گودی‌هایی، از آن نانی متبرک تهیه می‌کنند؛ زیرا بر این باورند که روزگاری پیامبر، در همان گودی‌ها، آرد می‌ساخته است.[۱۵]
  2. انتقال برکت از راه تشابه با امری متبرک؛ محققان معتقدند که این شباهت، علاوه‌ بر متبرک بودن خود، قدرت برکت‌دهی را نیز شامل می‌شود؛ مانند آویختن تصاویری از اماکن مقدس مثل کعبه در خانه. هرچند، این شیوه به تصاویر محدود نبوده و در برخی از نقاط جهان، مانند هند، از امام‌باره‌هایی استفاده می‌کنند که نمادی از زیارت و مرقد ائمه هستند و شیعیان، از آنها، طلب برکت می‌کنند.[۱۶] از دیگر سازه‌های آیینی متبرک می‌توان به حجله، نخل و تابوت‌واره‌ها اشاره کرد. همچنین، بهره‌گیری از شمایل قدیسان مذهبی، به‌ویژه در میان مسیحیان، مصداقی دیگر از شیوه‌های انتقال برکت است. ترسیم صلیب روی بدن، یکی از رایج‌ترین راه‌های تبرک در میان مسیحیان است.
  3. انتقال برکت بر مبنای درخواست و طلب کردن؛ در این روش، خداوند یا هر موجود مقدسی که مورد نظر فرد باشد، آگاهانه به متبرک کردن کسی یا چیزی می‌پردازد. برای مثال، می‌توان به برکت دادن به پنج نان و دو ماهی اشاره کرد که توسط حضرت عیسی صورت گرفته و برای اطعام هزاران نفر مورد استفاده قرار می‌گیرد.

پانویس

  1. کشف الآیات یا آیه‌یاب کتاب مقدس، بی‌تا، ص۱۴۷.
  2. عربستانی، تعمیدیان غریب، ۱۳۸۳ش، ص۲۱۹.
  3. متز، تمدن اسلامی در قرن چهارم هجری، ۱۳۶۲ش، ج1، ص59.
  4. «تبرک یافتن از دیدگاه مسیحیت کاتولیک و شیعه اثنی عشری»، سایت دانشگاه ادیان و مذاهب.
  5. ابن‌تیمیه، «النیة»، بی‌تا، ص۲۹۷-۲۹۸،
    ابن‌تیمیه، العبودیة، ۱۴۰۱ق، ص35.
  6. احمدی، التبرک، ۱۴۰۳ق، ص۱۴۵-۱۶۸.
  7. «تبرک یافتن از دیدگاه مسیحیت کاتولیک و شیعه اثنی عشری»، سایت دانشگاه ادیان و مذاهب.
  8. سوره فصلت، آیه 10؛
    سوره اعراف، آیه 96 و 137.
  9. البحر المحیط، ابوحیان الاندلسی، 1412ق، ج6، ص324؛
    تبیین القرآن، سید محمد شیرازی، 1389ق، ج2، ث57.
  10. عبید زاکانی، کلیات، ۱۳۴۳ش، ص۳۵۶-۳۵۷؛
    راوندی‏، تاریخ اجتماعی ایران‏، ۱۳۸۲ش، ج3، ص503؛
    تمیم‌داری، فرهنگ عامه، ۱۳۹۰ش، ص278.
  11. معطوفی، تاریخ، فرهنگ و هنر ترکمان، ۱۳۸۳ش، ج3، ص2049.
  12. حاتمی، باورها و رفتارها، گذشته درکازرون، ۱۳۸۵ش، ص۱۸۰.
  13. پاینده، آیین‌ها و باورداشت‌های گیل و دیلم، ۱۳۵۵ش، ص239.
  14. امیری، تاریخ و فرهنگ مردم فراشبند، ۱۳۸۲ش، ص۱۰۲ و ۳۰۲.
  15. ناصرخسرو، سفرنامه، ۱۳۵۶ش، ص137-138.
  16. احمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ۱۳۶۷ش، ص۳۲.

منابع

  • قرآن کریم.
  • ابن‌تیمیه، احمد، العبودیة، بیروت، دار الوصاله، ۱۴۰۱ق.
  • ابن‌تیمیه، احمد، «النیة»، مجموعة الرسائل الکبرى، بیروت، داراحیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • احمد، عزیز، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ترجمۀ نقی لطفی و محمد جعفر یاحقی، تهران، کیهان، ۱۳۶۷ش.
  • احمدی، علی، التبرک، بیروت، چ احمد ملحم، ۱۴۰۳ق.
  • البحر المحیط، ابوحیان الاندلسی، بیروت، دارالفکر، 1412ق.
  • امیری، رزاق، تاریخ و فرهنگ مردم فراشبند، شیراز، نوید شیراز، ۱۳۸۲ش.
  • پاینده، محمود، آیین‌ها و باورداشت‌های گیل و دیلم، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۵۵ش.
  • «تبرک یافتن از دیدگاه مسیحیت کاتولیک و شیعه اثنی عشری»، سایت دانشگاه ادیان و مذاهب، تاریخ انتشار: 22 اسفند 1393ش.
  • حاتمی، حسن، باورها و رفتارها، گذشته درکازرون، تهران، کازرونیه، ۱۳۸۵ش.
  • خاچیکی، سارو، کشف الآیات یا آیه‌یاب کتاب مقدس، تهران، آفتاب عدالت، بی‌تا.
  • شیرازی، سید محمد، تبیین القرآن، کربلا، المجتبی، 1389ق.
  • عربستانی، مهرداد، تعمیدیان غریب، تهران، افکار، ۱۳۸۳ش.
  • متز، آدام، تمدن اسلامی در قرن چهارم هجری، ترجمۀ علیرضا ذکاوتی قراگزلو، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۲ش.
  • معطوفی، اسدالله، تاریخ، فرهنگ و هنر ترکمان، تهران، انجمن آثا رو مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۳ش.