تجارت

از ویکی‌زندگی

تجارت؛ بازرگانی و داد و ستد کالا و خدمات با هدف به‌دست آوردن سود

تجارت، سوداگری و بازرگانی، به‌معنای خرید و فروش به نیت کسب سود است.[۱] تجارت، در اصطلاح، به‌معنی واگذاری مالکیت کالا یا خدمت، از طرف یک نفر یا یک نهاد (فروشنده) به طرف دیگر، در برابر دریافت چیزی از خریدار است. تجارت، به دو بخش تجارت داخلی و خارجی تقسیم می‌شود.

تجارت در قرآن

در قرآن، چندین آیه به اصول و قواعد تجارت پرداخته است.[۲] علاوه بر سوداگری دنیوی و مادی، واژه تجارت در برخی از آیات قرآن برای اشاره به داد و ستد اخروی و معنوی نیز به‌کار رفته است. در این آیات، انسان از تجارتی که او را از جهاد در راه خدا و طاعت الهی دور کند، منع گردیده و در مقابل، ایمان به خدا و جهاد مالی و جانی در راه خدا، تجارتی نجات‌دهنده برای آدمی معرفی شده است.[۳] همچنین به برپا کنندگان نماز و انفاق‌کنندگان در راه خدا، بشارت داده شده که هرگز در تجارت خود با زیان و زوال روبه‌رو نخواهند شد.

تجارت در روایات و احادیث

بخش‌های گوناگونی از جوامع روایی شیعه، به تجارت، انواع و روش تجارت اختصاص دارد؛ از جمله: باب کراهت ترک تجارت،[۴] باب فضل تجارت و مواظبت از آن و یا آداب تجارت.[۵]

در حدیثی از امام علی، مردم به تجارت، تشویق گردیده‌اند و به این سخن از پیامبر خدا اشاره شده که روزیِ انسان اگر 10 جزء باشد 9 جزء آن در تجارت است.[۶] همچنین، امام علی در نامه‌ای به مالک ‌اشتر، تاجران را افرادی آرام و سالم خوانده و به مالک سفارش کرده تا در حق آن‌ها نیکی کند.[۷]

تجارت در متون فقهی

عناوین گوناگون تجاری مانند مکاسب،[۸] بیع یا بیوع،[۹] متاجر[۱۰] و تجارت[۱۱] در متون فقهی مورد توجه بوده است. فقها برای تجارت 3 کاربرد در نظر گرفته‌اند:[۱۲]

  1. مطلق کسب و اکتساب؛
  2. معاوضه به قصد کسب سود؛
  3. مطلق بیع و داد و ستد (چه سودآور باشد و چه غیر از آن).[۱۳]

ذیل این کاربردهای سه‌گانه، احکام فقهی گوناگونی بیان شده است. همچنین، موضوع تجارت از نظر حکم شرعی، ذیل یکی از سه عنوان کلی شامل مباح، حرام و مکروه می‌گنجد.[۱۴] تجارت حرام، شامل کسب و کارهایی مانند خرید و فروش شراب است که در شریعت اسلام، ممنوع شده است. تجارت مکروه، شامل کسب و کارهای شبهه‌آمیزی می‌شود که ممکن است به فعل حرام بینجامد.[۱۵] کسب و کارهایی که حرام یا مکروه نباشد ذیل عنوان تجارت مباح قرار می‌گیرد.

آداب دینی تجارت

در بیش‌تر منابع فقهی، فصلی به آداب تجارت اختصاص دارد؛ برخی از این آداب به شرح زیر است؛

مستحبات در تجارت

  1. فرا گرفتن احکام فقهی تجارت؛
  2. توجه برابر به مشتریان؛
  3. پذیرش درخواست خریدار برای پس گرفتن کالا؛
  4. آسان‌گیری در خرید و فروش؛
  5. رعایت انصاف در توزین اجناس و کالا؛
  6. پنهان نکردن عیب کالا.

مکروهات در تجارت

  1. سوگند خوردن برای معامله؛
  2. زیبا جلوه دادن کالا با هدف ایجاد رغبت کاذب در خریدار؛
  3. پنهان کردن عیب کالا؛
  4. ستایش کالا و تعریف از آن؛
  5. چانه زدن پس از قطعی شدن قیمت؛
  6. دخالت در معامله دیگران.

تجارت در ادبیات ایران

واژه تجارت، کاربرد و شیوه‌های مختلف آن، دست‌مایه‌ی نوشته‌های برخی از نویسندگان و شاعران، در طول تاریخ بوده است. برای مثال، حافظ در بیتی می‌گوید:[۱۶]

دلم ز حلقه زلفش به جان خرید آشوبچه سود دید ندانم که این تجارت کرد


سعدی نیز در بیتی به این مضمون اشاره کرده است:[۱۷]

فراق افتد میان دوستدارانزیان و سود باشد در تجارت


پانویس

  1. دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه تجارت، سایت واژه‌یاب.
  2. سوره بقره، آیه 282؛ سوره نساء، آیه 29؛ سوره نور، آیه 37.
  3. سوره صف، آیات 10-11 و 61.
  4. حر عاملی، وسائل الشیعة، ج12، ۱۳۹۱ق، ص2.
  5. کلینی، الکافی، ج5، ۱۴۱۳ق، ص150؛
    ابن‌بابویه، من لایحضره الفقیـه، ج3، ۱۴۰۶ق، ص122؛
    طوسی، تهذیب الاحکام، ج7، ۱۴۰۱ق، ص2.
  6. ابن‌بابویه، من لایحضره الفقیـه، ج3، ۱۴۰۶ق، ص123.
  7. نهج‌البلاغه، 1379ش، نامۀ ۵۳.
  8. ابن‌بـراج، المهذب، ۱۴۰۶ق، ص۳۴۳؛
    شهید اول، الدروس الشرعیة، ج3، ۱۴۱۴ق، ص159.
  9. سیدمرتضى، الانتصار، ۱۴۱۲ق، ص۲۰۷؛
    ابن‌حمزه، الوسیلة، ۱۴۰۸ق، ص۲۳۷؛
    علامۀ حلی، تذکرة الفقهاء، ج1، ۱۳۴۹ش، ص458 و 580؛
    اشرفی، ۱۳۱۲ق، ص۲۷۲.
  10. علامۀ حلی، مختلف الشیعة، ج5، ۱۴۱۶ق، ص35؛
    علامۀ حلی، قواعد الاحکام، ج3، ۱۴۱۳ق، ص328-329؛
    شهید اول، اللمعة الدمشقیة، ۱۴۰۶ق، ص103.
  11. بحرانی، الحدائق الناضرة، ج18، ۱۴۰۵ق، ص5؛
    محقق حلی، شرائع الاسلام، ج1، ۱۴۱۸ق، ص107؛
    محقق حلی، المختصر النافع، ۱۴۱۰ق، ص116.
  12. عاملی، مفتاح الکرامة، ج8، ۱۴۱۸ق، ص6.
  13. صاحب جواهر، جواهرالکلام، ج8، ۱۴۱۲ق، ص69.
  14. طوسی، النهایة، بی‌تا، ص‌۳۷۱؛
    ابن ادریس، السرائر، ج2، ۱۴۱۰ق، ص214؛
    محقق حلی، شرائع الاسلام، ج2، ۱۴۱۸ق، ص263؛
    محقق حلی، المختصرالنافع، ۱۴۱۰ق، ص116.
  15. شهید ثانی، الروضة البهیة، ج3، بی‌تا، ص220.
  16. حافظ، غزلیات، غزل شماره 132، بیت 5، سایت گنجور.
  17. سعدی، دیوان اشعار، غزلیات، غزل شماره 37، بیت 2، سایت گنجور.

منابع

  • قرآن.
  • ابن‌ادریس، محمد، السرائر، قم، جامعه مدرسین قم، ۱۴۱۰ق.
  • ابن‌بابویه، محمد، من لایحضره الفقیـه، به‌تحقیق حسـن اعلمی، بیـروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۴۰۶ق.
  • ابن‌بـراج، عبـدالعزیـز، المهذب، قم، جامعه مدرسی فی الحوزه العلمیه بقم، ۱۴۰۶ق.
  • ابن‌حمزه، محمد،‌ الوسیلة، به‌تحقیق محمدحسون، ‌قم، کتابخانه عمومی آیت الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۸ق
  • اشرفی، ملامحمد، شعائر الاسلام، تهران، بی‌نا، ۱۳۱۲ق.
  • بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، به‌تحقیق محمدتقی ایروانی و یوسف بقاعی، بیروت، ۱۴۰۵ق.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: 23 فروردین 1401ش.
  • حافظ، غزلیات، سایت گنجور، تاریخ بازدید: 23 فروردین 1401ش.
  • حر عاملی، محمد، وسائل الشیعة، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۱ق.
  • سعدی، دیوان اشعار، سایت گنجور، تاریخ بازدید: 23 فروردین 1401ش.
  • سیدمرتضى، علی، الانتصار، بیروت، دار القرآن کریم، ۱۴۱۲ق.
  • شهید اول، محمد، الدروس الشرعیة، قم، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۱۴ق.
  • شهید اول، محمد، اللمعة الدمشقیة، به‌تحقیق محمدتقی مروارید و علی‌اصغر مروارید، بیروت، دار التراث، ۱۴۰۶ق.
  • شهید ثانی، زین‌الدین، الروضةالبهیة، بیروت، دارالعالم الاسلامی، بی‌تا.
  • صاحب جواهر، محمدحسن نجفی، جواهرالکلام، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۲ق.
  • طوسی، محمد، النهایة، بیروت، دارالاندلس، بی‌تا.
  • طوسی، محمد، تهذیب الاحکام، بیروت، دار صعب و دارالتعارف، ۱۴۰۱ق.
  • عاملی، محمدجواد، مفتاح الکرامة، بیروت، دار التراث، ۱۴۱۸ق.
  • علامۀ حلی، حسن، تذکرة الفقهاء، تهران، مؤسسه آل البیت، ۱۳۴۹ش.
  • علامۀ حلی، حسن، قواعد الاحکام، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ۱۴۱۳ق.
  • علامۀ حلی، حسن، مختلف الشیعة، قم، جامعه مدرسین قم، ۱۴۱۶ق.
  • کلینی، محمد، الکافی، به‌تحقیق محمدجواد فقیه، بیروت، مؤسسه الرساله، ۱۴۱۳ق.
  • محقق حلی، جعفر، المختصر النافع، تهران، قسم الدراسات الاسلامیه، ۱۴۱۰ق.
  • محقق حلی، جعفر، شرائع الاسلام، بیروت، دار الهدی للطباعه و النشر، ۱۴۱۸ق.
  • نهج‌البلاغه، ترجمه سید علی نقی فیض الاسلام، تهران، فقیه، 1379ش.