ترانه‌سرایی

از ویکی‌زندگی

ترانه‌سرایی؛ حرفه‌ی کسی که به سرودن یا آفرینش ترانه مشغول است.

ترانه‌سَرا، ترانه‌سُرا، ترانه‌نویس و ترانه‌پرداز، کسی است که به پیشه‌ی ترانه‌سرایی مشغول بوده و به‌صورت حرفه‌ای به سرایش ترانه می‌پردازد. ترانه‌سرا، برای این حرفه، باید با موسیقی، ریتم و هارمونی آن و فنون ترانه‌سرایی آشنا باشد. بیش‌تر ترانه‌سرایان، نوازندگانی توانمند نیز بوده‌اند. ترانه‌سرا همچنین با زبان عامیانه (فولکوریک) مردم آشنا است؛ زیرا استفاده از واژگان، اصطلاحات و زبان روز مردم و دوری کردن از زبان کلاسیک، در این شاخه از شاعری، مهم است.[۱]

ترانه‌سرایی در ایران، در دوره ساسانیان به اوج شکوفایی خود رسید و از نامداران این هنر می‌توان به باربد، نکیسا، رامتین و بامشاد اشاره کرد.[۲]

ترانه

ترانه، در لغت از ماده «تَر» به‌معنی خُرد، تر و تازه و جوان و نیز از ریشه «تَئورونَه» در زبان اوستایی گرفته شده است.[۳] ترانه در اصطلاح، به انواع قالب‌های شعری ملحون (دارای لحن) یا همراه موسیقی مانند دوبیتی، رباعی، بیت و فهلویات (اشعاری به زبان فارسی دری آمیخته با زبان پهلوی)، اطلاق می‌شود.[۴] ترانه، امروزه در میان ادیبان و در اصطلاح موسیقیایی، هم‌ردیف با تصنیف، آواز، سرود و نغمه در نظر گرفته می‌شود.[۵] عباراتی کهن همچون «گلبانگ پهلوی»، «بیت پهلوی» و «پهلوانی سماع» نیز جایگزین واژه ترانه بوده‌اند.[۶] قدیمی‌ترین ترانه‌ی ثبت‌شده توسط مورخان و محققان، شعری منسوب به دربار خسروپرویز است:

قیصر ماه مانذ و خاقان خرشید *** ان من خذای ابر مانذ کامغاران *** کخاهذ ماه بوشد کخاهذ خرشید

معنای این ترانه 3 بیتی به این شرح است:[۷]

قیصر مانند ماه و خاقان مانند خورشید است *** اما خداوندگار من مانند ابرِ کامکار است *** هرگاه بخواهد ماه را می‌پوشد و هرگاه بخواهد خورشید را

ترانه‌سرایان نامدار

از ترانه‌سرایان قدیمی ایران که نام و نشانی از آن‌ها باقی‌مانده است، می‌توان به «خواجه کمال‌الدین بندار رازی» و «باباطاهر» اشاره کرد که ترانه‌هایی زیبا را در قالب دوبیتی سروده‌اند. از میان شاعران معاصر ترانه‌سرا نیز می‌توان به «اشرف‌الدین حسینی» (نسیم شمال)، «محمدتقی بهار» (ملک‌الشعرا)، «علی‌اکبر دهخدا»، «نیما یوشیج» و «احمد شاملو» اشاره کرد که از قالب‌های آزاد برای سرودن ترانه استفاده کرده‌اند.[۸]

ترانه‌سرایی در موسیقی

ترانه، از حدود دهه‌ی 1330ش، با گسترش انواع رسانه به‌ویژه رادیو، مفهومی جدید یافت. از آن پس، ترانه و تصنیف، مترادف یک‌دیگر شناخته‌شده و ترانه، نوعی موسیقی آوازی شهری در ایران تعریف شد که دارای مضامین عاشقانه، بدون داشتن قالبی مشخص، با ساختار موسیقیایی ساده و قابل فهم است.

سرچشمه‌های ترانه‌سرایی در ایران

ترانه‌سرایان ایرانی، از سه سرچشمه اصلی برای سرودن ترانه‌های خود استفاده می‌کنند: 1. تصنیف کلاسیک؛ 2. موسیقی مطربی و 3. موسیقی سبک (مردم‌پسند غربی). پژوهشگران، با توجه به این 3 منشأ، ترانه‌های معاصر ایرانی را به 3 دسته تقسیم کرده‌اند.[۹]

ترانه‌های دستگاهی

این نوع از ترانه‌ها، به نظام موسیقی ایرانی وفادار بوده اما علاوه‌ بر آن، به استفاده از انواع ابزارآلات موسیقی غربی (ویولون، فلوت) نیز مجاز هستند. ترانه‌های دستگاهی، با هدف فاصله گرفتن از تصنیف‌های کهن و ایجاد تنوع، تغییراتی در وزن ترانه ایجاد کردند و از این طریق، نقش ترانه‌سرا و آهنگ‌ساز به‌صورت کامل جدا شد. امروزه برای آفرینش ترانه، ابتدا موسیقی آن شکل‌ گرفته، سپس ترانه‌سرا بر روی آن، شعری را می‌سراید.[۱۰]

ترانه‌های کافه‌ای

این نوع از ترانه‌ها، از تحول محیط مطرب روحوضی شکل گرفته‌اند. بیش‌تر این ترانه‌ها، دارای مضامین طنز هستند که با سنت ضرب‌خوانی مطرب‌ها، هماهنگی دارند. ترانه‌های موسوم به «ترانه‌های کوچه ـ بازاری» نیز از انواع دیگر ترانه‌های کافه‌ای محسوب می‌شوند. اما، نکته آن است که این نوع از ترانه‌ها، در مجموع، مورد پسند فرهنگ رسمی ایرانیان قرار نگرفته و همواره با نگاهی تحقیرآمیز روبه‌رو بوده‌اند.

ترانه‌های پاپ

این نوع از ترانه‌ها، در ابتدا به ترانه‌های «نشاط‌انگیز» مشهور بودند که از گذاشتن شعر بر روی موسیقی‌های سبُک غربی، ایجاد شدند.

پانویس

  1. «ترانه چیست؟ ترانه‌سرا کیست؟»، سایت شعر ناب.
  2. رشیدی، یک قرن ترانه و آهنگ، 1383ش، ص7.
  3. بهار، محمدتقی، «فهلویات یا ترانه‌های ملی»، ج1، ۱۳۷۱ش، ص127 و 137.
  4. شمیسا، سیر رباعی در شعر فارسی، ۱۳۶۳ش، ص14-16؛
    بهار، محمدتقی، «فهلویات یا ترانه‌های ملی»، ج1، ۱۳۷۱ش، ص127 و 130؛
    احمدپناهی، ترانه و ترانه‌سرایی در ایران، ۱۳۸۳ش، ص۵۷-۶۹.
  5. شمیسا، سیر رباعی در شعر فارسی، ۱۳۶۳ش، ص13.
  6. بهار، محمدتقی، «فهلویات یا ترانه‌های ملی»، ج1، ۱۳۷۱ش، ص129-130؛
    همایی، تاریخ ادبیات ایران، 1369ش، ص۱۶۵ و ۱۸۰.
  7. شفیعی‌کدکنی، موسیقی شعر، ۱۳۷۰ش، ص۵۶۱-۵۷۵؛
    تفضلی، تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام، ۱۳۷۶ش، ص۳۱۲؛
    بهار، «شعر در ایران»، ج1، ۱۳۷۱ش، ص۷۴-۱۲۵.
  8. احمدپناهی، ترانه و ترانه‌سرایی در ایران، ۱۳۸۳ش، ص549-558.
  9. فاطمی، موسیقی و زندگی موسیقایی در مازندران، ۱۳۸۱ش، ص۳۹-۴۰.
  10. بدیع‌زاده، گلبانگ محراب تا بانگ مضراب، ۱۳۸۰ش، ص۱۳۰ و ۱۴۵؛
    نواب صفا، قصۀ شمع، ۱۳۷۷ش، ص۱۰۴ و ۱۲۶ و ۱۵۵.

منابع

  • احمدپناهی، محمد، ترانه و ترانه‌سرایی در ایران، تهران، سروش، ۱۳۸۳ش.
  • بدیع‌زاده، جواد، گلبانگ محراب تا بانگ مضراب، به‌تحقیق الاهه بدیع‌زاده، تهران، نی، ۱۳۸۰ش.
  • بهار، محمدتقی، «سبک شعر فارسی»، «شعر در ایران»، «فهلویات یا ترانه‌های ملی»، بهار و ادب فارسی، به‌تحقیق محمد گلبن، تهران، ج1، ۱۳۷۱ش.
  • «ترانه چیست؟ ترانه‌سرا کیست؟»، سایت شعر ناب، تاریخ بازدید: 30 فروردین 1401ش.
  • تفضلی، احمد، تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام، به‌تحقیق ژاله آموزگار، تهران، سخن، ۱۳۷۶ش.
  • رشیدی، علی‌محمد، یک قرن ترانه و آهنگ، تهران، صفی علی‌شاه، ویرایش 2، 1383ش.
  • شفیعی‌کدکنی، محمدرضا، موسیقی شعر، تهران، آگه، ۱۳۷۰ش.
  • شمیسا، سیروس، سیر رباعی در شعر فارسی، تهران، آشتیانی، ۱۳۶۳ش.
  • فاطمی، ساسان، موسیقی و زندگی موسیقایی در مازندران، تهران، ماهور، ۱۳۸۱ش.
  • نواب صفا، اسماعیل، قصۀ شمع، تهران، البرز، ۱۳۷۷ش.
  • همایی، جلال‌الدین، تاریخ ادبیات ایران، تهران، کتابفروشی فروغی، 1369ش.