ترحیم

از ویکی‌زندگی

ترحیم؛ مراسمی آیینی برای یادبود فرد درگذشته و طلب صبر برای بازماندگان.

ترحیم، در لغت به‌معنای مهربانی کردن،[۱] رحم کردن و طلب آمرزش کردن است.[۲] ترحیم در اصطلاح، به‌معنی درود و رحمت فرستادن برای مردگان است.[۳]

مجلس ترحیم

مجلس ترحیم در زبان عامه، به‌معنی مجلس سوگواری، عزاخانه و مجلس ختم است که به‌منظور گرامی‌داشت فرد درگذشته برپا می‌شود.[۴] مجلس ترحیم، در روز سوم، شب هفتم، شب چهلم و در سالگرد فوت درگذشته برپا می‌شود که به مجلس «فاتحه‌خوانی» و «ختم» نیز معروف است. زردشتیان ایران برای مجلس ختم از واژه «پُرسه» استفاده می‌کردند.[۵] در برخی از نقاط ایران، از واژه پُرسه برای مجلس ختم زنانه و از واژه فاتحه‌خوانی، برای مجلس ختم مردانه استفاده می‌شود.[۶] در سایر نقاط ایران نیز بنابر لهجه و زبان خاص هر منطقه، از واژگان متفاوتی برای مجلس ختم استفاده می‌شود. برای مثال، در بلوچستان مجلس ترحیم را «پرسان»،[۷] نزد عشایر بختیاری به «پُرس»[۸] و در عربی به «حَفلَةالتأبین»[۹] معروف هستند.

آگهی ترحیم

آگهی ترحیم یا اعلامیه‌ی فوت نیز دعوت‌نامه‌ای است که از طرف صاحبان عزا و اقوام نزدیک میت، برای دعوت به مراسم عزاداری تهیه و پخش می‌شود. آگهی فوت را به‌صورت یک اعلامیه در روزنامه یا نشریه منتشر کرده یا به‌صورت مستقل چاپ می‌کنند. امروزه، انتشار آگهی ترحیم به‌صورت آنلاین نیز متداول است. کاربرد اصلی این اعلامیه‌ها، اطلاع‌رسانی زمان و مکان مجلس ختم است. آگهی‌ها در گذشته، به‌صورت سیاه و سفید و امروزه به‌صورت رنگی چاپ می‌شوند.

پیشینه

قدمت برگزاری مراسم ترحیم در میان مردم جهان، به دیرینگی حیات بشر بر روی زمین است. برای مثال، قوم بنی‌اسرائیل در سوگ عزیزان خود، نوحه‌خوانی کرده و گریه می‌کردند. آن‌ها، همچنین بر سر خاک از دست رفتگان خود حضور یافته و خیرات می‌دادند. پس از ورود اسلام به ایران، برگزاری مجالس ترحیم در میان ایرانیان رواج داشته است. احادیث بسیاری به برپایی این نوع از مراسم اشاره دارند؛ پیامبر خدا در مجلس ترحیم زید بن حارثه، در حالی‌که اندوه بر چهره داشت، دعا می‌کرد.[۱۰] در فرهنگ مسلمانان، همراهی با صاحب عزا در تهیه طعام، طلب آمرزش برای فرد درگذشته، تسلیت دادن به بازماندگان و درخواست صبر برای آن‌ها، مستحب دانسته شده است.[۱۱]

مجلس ترحیم در نقاط مختلف ایران

در نقاط مختلف ایران، آیین‌های سوگواری و برگزاری مجالس ترحیم، از روز خاکسپاری شروع می‌شود. در بیشتر مناطق ایران، دوستان و آشنایان، پس از دفن میت، همراه با صاحبان عزا به منزل او رفته و 3 تا 7 روز عزاداری می‌کنند. گاهی این مجالس، با نواختن موسیقی محلی همراه می‌شود. برای مثال، در کهگیلویه و بویراحمد، نواختن دِلفان مرسوم است.[۱۲] برخی مجلس ترحیم را در خانه و گروهی دیگر آن را در مسجد برگزار می‌کنند. مجالس ترحیم، در بیش‌تر نقاط ایران، همراه با اطعام و پذیرایی از مهمانان، همراه است که تهیه‌ی آبگوشت لپه و خورشت قیمه، در گذشته بسیار رواج داشته است.[۱۳] وعده‌های غذایی پخته‌شده، بیش‌تر از گوشت گوسفندی تهیه می‌شد که برای مرده، قربانی کرده بودند. در برخی از نقاط ایران نیز اطعام عمومی که به «خرج» معروف است، به روزهای سوم و هفتم موکول می‌شود. برخی، پذیرایی از کسانی که برای عرض تسلیت به خانه صاحب‌ عزا می‌روند را سفارش پیامبر می‌دانند.[۱۴] در هند نیز مسلمانان در روز سوم، غذایی تهیه کرده و به خانه صاحب‌ عزا می‌فرستند.[۱۵]

در بعضی روستاهای ایران، علاوه ‌بر مجلس ترحیم به‌مدت یک هفته، هر روز بر سر مزار درگذشته نیز می‌روند. روستاییان، با وعده شام یا نهار از مهمانان خود پذیرایی می‌کنند.[۱۶]

مردم عرب‌زبان خوزستان، تا یک ماه یا به مدت 7 هفته (در شب‌های جمعه)، شام داده و مجلس ترحیم برگزار می‌کنند.[۱۷] در تهران، مجالس ترحیم به دو بخش زنانه و مردانه تقسیم شده و از خوراکی‌هایی همچون حلوا و خرما برای پذیرایی استفاده می‌شود. در این مجالس، قرآن‌های جزوه‌ای روی یک جعبه قرار داده می‌شوند تا هر شرکت‌کننده‌ای، یکی از آن‌ها را بخواند.[۱۸]

در مجلس ترحیم، صاحب عزا در آستانه در ایستاده و به شرکت‌کنندگان، خوشامد می‌گوید. مجلس، بیشتر با قرآن‌خوانی و خواندن شعر و مداحی آغاز می‌شود. برخی از افراد، در حین مراسم، به پخش کردن جزوه‌های قرآنی در میان شرکت‌کنندگان می‌پردازند. گاهی، برخی از یک روحانی و سخنران برای سخنرانی در مجلس دعوت می‌کنند که بیش‌تر در باب فانی بودن این جهان، گناه و غفلت انسان‌ها، سختی مرگ و سفر آخرت سخن می‌گویند. در میان این سخنان، سخنران به احوال و صفات فرد درگذشته نیز اشاره کرده و با ذکر مصیبتی از اهل‌بیت، سخنرانی خود را پایان داده و از منبر پایین می‌آید.[۱۹] شرکت‌کنندگان در مجلس ترحیم، در زمان ورود و خروج خود با صاحبان عزا دست داده، روبوسی کرده و برای آن‌ها طلب صبر می‌کنند. از جمله جملات متداول در این مجالس می‌توان به «خدا بیامرزد»، «خداوند رحمت کند»، «غم آخرتان باشد»، «تسلیت عرض می‌کنم»، «غم شما دور»، «سر شما سلامت» و «روحش شاد» اشاره کرد.[۲۰]

پیروان دیگر ادیان، از جمله ارمنیان، آشوریان و زردشتیان، تا 3 روز سوگواری کرده و خیرات می‌دهند. برگزاری مجلس هفتم و چهلم نیز در میان آن‌ها رایج است.[۲۱]

پوشش سوگ

از جمله رسوم مشترک بیش‌تر مجالس ترحیم در ایران، سیاه پوشیدن است.[۲۲] برخی منابع کهن، از پوشیدن جامه‌های کبود نیلی یا سیاه در دوران باستان و پس از آن خبر داده‌اند.[۲۳] برخی از مردم ایران، از جمله زردشتیان سیاه‌پوشی در مجالس ترحیم را به شدت نهی کرده‌اند.

پانویس

  1. صفی‌پوری، منتهی الارب، ۱۳۷۷ش، ص۴۳۸.
  2. معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژه ترحیم، سایت واژه‌یاب.
  3. عمید، فرهنگ فارسی، ذیل واژه ترحیم، سایت واژه‌یاب.
  4. دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه ترحیم، سایت واژه‌یاب.
  5. تدین، تاریخ، جغرافیا و فرهنگ مردم اقلید، ۱۳۸۲ش، ص۱۲۴؛
    مؤید محسنی، فرهنگ عامیانۀ سیرجان، ۱۳۸۱ش، ص۲۱۶؛
    غیاث‌اللغات، غیاث‌الدین محمد رامپوری۱۳۷۵ش، ص۱۶۹؛
    آنندراج، محمدپادشاه، ۱۳۳۶ش، ج2، ص902؛
    رضایی، بیرجندنامه، ۱۳۸۱ش، ص503-504؛
    مجیدزاده، «آیین سوگواری در دلفان لرستان»، ۱۳۴۳ش، ص9.
  6. رسولی، پژوهشی در فرهنگ مردم پیرسواران، ۱۳۷۸ش، ص۳۴۲.
  7. افشار سیستانی، بلوچستان و تمدن دیرینۀ آن، ۱۳۷۱ش، ص388.
  8. گودرزی، سیمای عشایر شرق لرستان، ۱۳۷۴ش، ص۱۲۲-۱۲۵.
  9. صفی‌پوری، منتهی الارب، ۱۳۷۷ش، ص7؛
    آذرنوش، فرهنگ معاصر عربی ـ فارسی، ۱۳۸۱ش، ص۱۳۱.
  10. ابوداوود سجستانی، السنن، ۱۹۸۱م، ج3، ص490.
  11. ابوداوود سجستانی، السنن، ۱۹۸۱م، ج3، ص489 و 497.
  12. لمعه، منوچهر، فرهنگ عامیانۀ عشایر بویراحمدی و کهگیلویه، تهران، ساورز، ۱۳۵۳ش، ص۲۸؛
    مجیدزاده، «آیین سوگواری در دلفان لرستان»، ۱۳۴۳ش، ص8-9؛
    شاهمـرادی، «آیین‌های سوگـواری در بختیاری»، ۱۳۷۶ش، ص۲۲۴-۲۲۵.
  13. دالمانی، از خراسان تا بختیاری (سفرنامه)، ۱۳۳۵ش، ص۲۷۸؛
    زنده‌دل، راهنمای جامع ایرانگردی، ۱۳۷۷-۱۳۷9ش، ج9، ص188؛
    بلوکباشی، «آیین به خاک سپردن مرده و سوگواری آن»، ۱۳۴۴ش، ص81.
  14. ابوداوود سجستانی، السنن، ۱۹۸۱م، ج3، ص497، حاشیه 1.
  15. ابن‌بطوطه، الرحله، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۰ق، ص506.
  16. بیگدلی، ترکمن‌های ایران، ۱۳۶۹ش، ص۵۲۱؛
    زنده‌دل، راهنمای جامع ایرانگردی، ۱۳۷۷-۱۳۷9ش، ج2، ص139.
  17. زنده‌دل، راهنمای جامع ایرانگردی، ۱۳۷۷-۱۳۷9ش، ج10، ص110.
  18. بلوکباشی، «آیین به خاک سپردن مرده و سوگواری آن»، ۱۳۴۴ش، ص79 و 81؛
    کتیرایی، از خشت تا خشت، ۱۳۷۸ش، ص۲۸۱؛
    ماسه، معتقدات و آداب ایرانی، ۱۳۵۵ش، ج1، ص164-165.
  19. بلوکباشی، «آیین به خاک سپردن مرده و سوگواری آن»، ۱۳۴۴ش، ص79-80؛
    شکورزاده، ابراهیم، عقاید و رسوم مردم خراسان، تهران، سروش، ۱۳۶۳ش، ص۲۱۴-۲۱۵؛
    ماسه، معتقدات و آداب ایرانی، ۱۳۵۵ش، ج1، ص165-166.
  20. بلوکباشی، «آیین به خاک سپردن مرده و سوگواری آن»، ۱۳۴۴ش، ص80؛
    شکورزاده، ابراهیم، عقاید و رسوم مردم خراسان، تهران، سروش، ۱۳۶۳ش، ص۲۱4.
  21. تونجی، یزیدیان یا شیطان‌پرستان، ۱۳۸۰ش، ص۱۶۴-۱۶۵؛
    صلیبی، ایرانیان آشوری و کلدانی، ۱۳۸۲ش، ص۷۴.
  22. شهزادی، مجموعۀ سخنرانی‌ها، ب۱۳۸۰ش، ص۱۲۹.
  23. ثعالبی مرغنی، غرر اخبار ملوک الفرس و سیرهم، منتهی الارب زُتنبرگ، ۱۹۰۰م، ص۵۰؛
    ابن‌بطوطه، الرحله، ۱۴۰۰ق، ص۱۹۷؛
    مظاهری، زندگی مسلمانان در قرون وسطا، ۱۳۷۸ش، ص۸۱.

منابع

  • آذرنوش، آذرتاش، فرهنگ معاصر عربی ـ فارسی، تهران، فرهنگ معاصر، ۱۳۸۱ش.
  • آنندراج، محمدپادشاه، به‌تحقیق محمد دبیرسیاقی، تهران، خیام، ۱۳۳۶ش.
  • ابن‌بطوطه، الرحله، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۰ق.
  • ابوداوود سجستانی، سلیمان، السنن، استانبول، بی‌نا، ۱۹۸۱م.
  • افشار سیستانی، ایرج، بلوچستان و تمدن دیرینۀ آن، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۱ش.
  • بلوکباشی، علی، «آیین به خاک سپردن مرده و سوگواری آن»، پیام نوین، تهران، شماره 9، ۱۳۴۴ش.
  • بیگدلی، محمدرضا، ترکمن‌های ایران، تهران، پاسارگاد، ۱۳۶۹ش.
  • تدین، انوشیروان، تاریخ، جغرافیا و فرهنگ مردم اقلید، تهران، تدبیر، ۱۳۸۲ش.
  • تونجی، محمد، یزیدیان یا شیطان‌پرستان، ترجمۀ احسان مقدس، تهران، عطائی، ۱۳۸۰ش.
  • ثعالبی مرغنی، حسین، غرر اخبار ملوک الفرس و سیرهم، منتهی الارب زُتنبرگ، پاریس، بی‌نا، ۱۹۰۰م.
  • دالمانی، هانری رنه، از خراسان تا بختیاری (سفرنامه)، ترجمۀ فره‌وشی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۳۵ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: 24 خرداد 1401ش.
  • رسولی، غلامحسن، پژوهشی در فرهنگ مردم پیرسواران، تهران، بلخ، ۱۳۷۸ش.
  • رضایی، جمال، بیرجندنامه، به‌تحقیق محمود رفیعی، تهران، هیرمند، ۱۳۸۱ش.
  • زنده‌دل، حسن و دیگران، مجموعۀ راهنمای جامع ایرانگردی، تهران، مؤسسه تحقیقات و انتشارات کاروان جهانگردان، ۱۳۷۷-۱۳۷9ش.
  • شاهمـرادی، بیـژن، «آیین‌های سوگـواری در بختیاری»، یاد بهار، به‌تحقیق کتایون مزداپور، تهران، ۱۳۷۶ش.
  • شکورزاده، ابراهیم، عقاید و رسوم مردم خراسان، تهران، سروش، ۱۳۶۳ش.
  • شهزادی، رستم، مجموعۀ سخنرانی‌ها، به‌تحقیق مهرانگیز شهزادی، تهران، بی‌نا، ۱۳۸۰ش.
  • صفی‌پوری، عبدالرحیم، منتهی الارب، تهران، کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۷۷ش.
  • صلیبی، ژاسنت، ایرانیان آشوری و کلدانی، تهران، دفتر پژوهش‌های فرهنگی، ۱۳۸۲ش.
  • عمید، حسن، فرهنگ فارسی، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: 24 خرداد 1401ش.
  • غیاث‌اللغات، غیاث‌الدین محمد رامپوری، به‌تحقیق منصور ثروت، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۵ش.
  • کتیرایی، محمود، از خشت تا خشت، تهران، ثالث، ۱۳۷۸ش.
  • گودرزی، حسین، سیمای عشایر شرق لرستان، ترسیم، ۱۳۷۴ش.
  • لمعه، منوچهر، فرهنگ عامیانۀ عشایر بویراحمدی و کهگیلویه، تهران، ساورز، ۱۳۵۳ش.
  • ماسه، هانری، معتقدات و آداب ایرانی، ترجمۀ مهدی روشن‌ضمیر، تبریز، شفیعی، ۱۳۵۵ش.
  • مجیدزاده، یوسف و دیگران، «آیین سوگواری در دلفان لرستان»، هنر و مردم، تهران، شماره 25، ۱۳۴۳ش.
  • معین، محمد، فرهنگ فارسی، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: 24 خرداد 1401ش.
  • مظاهری، علی، زندگی مسلمانان در قرون وسطا، ترجمۀ مرتضى راوندی، تهران، سپهر، ۱۳۷۸ش.
  • مؤید محسنی، مهری، فرهنگ عامیانۀ سیرجان، کرمان، مرکز کرمان‌شناسی، ۱۳۸۱ش.