ترنج

از ویکی‌زندگی

ترنج؛ از نقش‌های کهن اسلامی و ایرانی، مرکب از گل، برگ و طرح‌های اسلیمی.

ترنج، در لغت، به‌معنای چین و شکنج، سخت درهم فشرده و درهم کشیده و نیز نام میوه‌ای از دسته مرکبات است.[۱] در اصطلاح طراحان نیز ترنج، نقشی در طراحی قالی یا قالیچه است که آمیزه‌ای از گل، برگ و شاخه‌های اسلیمی است.[۲] این طرح در پرده‌های قلمکاری، کاشی و تهذیب نیز استفاده شده و در وسط طرح‌های دیگر قرار می‌گیرد.[۳] دهخدا نیز ترنج را نقش گلی بزرگ به‌صورت مدور یا چهارگوش می‌داند که در وسط قالی می‌بافند.[۴]

طراحی ترنج

طراحان، نقش ترنج را بیشتر به‌صورت نقشی بزرگ بر روی زمینه اصلی اثر، طراحی کرده، سپس آن را با نقوش مختلف دیگری مانند طرح ختایی، اسلیمی، انسانی، حیوانی و خط، می‌آرایند.[۵]

بن‌مایه اصلی این طرح شامل یک ترنج بزرگ (به‌عنوان نقش اصلی) در وسط کار است که با دو ترنج کوچک‌تر در دو سر کار که «سرترنج» نام داشته، 4 طرح 4/1 ترنج در 4 گوشه‌ی اثر به‌نام «لچک» و در برخی از موارد با دو نیمه ترنج که «نیم‌ترنج» نام دارند، در دو طرف بالا و پایین اثر همراه می‌شود.[۶]

پیشینه

نام ترنج در هنر طراحی، از سده 11ق برای نقشی شبیه به این میوه به‌کار رفت.[۷] امروزه، ترنج به نقشی گفته می‌شود که در مرکزیت اثر قرار گرفته و در برخی از مواقع، هیچ شباهتی به میوه آن ندارد.[۸]

این نقش، در طول تاریخ با دگرگونی‌های بسیاری همراه بوده که کامل‌ترین آنها در طراحی‌های دوره‌های تیموریان و صفویان مشاهده می‌شود. نقش ترنج در این دوران، با خطوط بیرونی دالبردار همراه است که سرترنج نیز دارند.[۹] در برخی از آثار، نقشی به‌نام «بند رومی» وجود دارد که از تکرار ترنج‌ها در دو جهت، تشکیل شده‌اند.[۱۰] گاهی، نقش ترنج، با نقوشی بسیار پیچیده و گاهی نیز با خطوط بیرونی به‌شکل ساقه و برگ همراه است.[۱۱] در برخی آثار کهن، مانند کنده‌کاری‌های چوبی مسجدالاقصی[۱۲] و نیز در کنده‌کاری‌های محراب مرمرین مسجد جامع بغداد،[۱۳] نقشی مستقل از ترنج‌های پی‌درپی وجود دارد که از سده‌های 2-3ق، مرسوم بوده‌اند.

در برخی آثار برجای‌مانده از دوران پیش از اسلام، مانند قلعه کهنه کرمانشاه،[۱۴] ظروف فلزی دوره ساسانی،[۱۵] نقش برجسته مرد پارتی در پالمیر[۱۶] و برخی ظروف به‌یادگار مانده از دوران پارت‌ها[۱۷] نیز نقش‌هایی وجود دارند که مشابه با نقش ترنج بوده و از نقش‌های گیاهی درهم بافته تشکیل شده‌اند.

کاربرد ترنج

این نوع از طراحی که در هنر اسلامی ایران رایج شده، بر روی آثاری همچون قالی، گلیم، ظروف فلزی (مانند سینی)، جلد کتاب، تذهیب، کاشی، گچ‌بری، حجاری و انواع پارچه اجرایی می‌شود. طرح ترنج، به‌دلیل کاربرد فراوان در هنر ایرانی به «طرح ملی ایران» معروف شده است.[۱۸]

ترنج در طراحی جلد کتاب

برخی از متخصصان، زمینه اصلی طراحی ترنج در نقش قالی را برگرفته از کاربرد آن در جلدسازی کتاب می‌دانند. این طرح که شامل نقش میانی و 4 نقش در گوشه‌های اثر است، از سده 3ق در میان مسلمانان رایج شد.[۱۹]

از سده 6ق، نقش ترنج به‌صورت یک ترنج ساده مورد استفاده قرار می‌گرفت.[۲۰] در طول سده‌های 7 و 8ق نیز همین طرح‌های ساده به‌چشم می‌خورد. پس از سده 8ق، این طرح‌ها با رونقی بسیار مواجه شدند که در طراحی جلد کتب در ایران و سایر سرزمین‌های اسلامی دیده می‌شود.[۲۱] متخصصان بر این باورند که طراحی ترنج و لچک، از سده 9ق، دارای پیچیدگی‌هایی شد. در آن دوران، نقش ترنج، گاه با طرحی از انسان و گاهی نیز با طرحی از حیوانات افسانه در اسطوره‌های ایرانی و یا آثار چینی همراه می‌شد.[۲۲] قالب‌هایی به‌شکل ترنج، از سده 10ق، به‌یادگار مانده‌اند که به «مهر ترنج» معروف هستند.[۲۳]

ترنج بر پارچه

از سده 7ق به بعد، طراحی ترنج بر روی پارچه نیز مرسوم شد. متخصصان، نقش این طرح بر روی برخی از پارچه‌های اندلسی و مصری را نیز متأثر از طراحی ایرانیان می‌دانند.[۲۴]

ترنج در نقش قالی

استفاده از طرح ترنج در نقش قالی، از سده 9ق، مرسوم شده است. در برخی از قالی‌های برجای‌مانده از همان روزگار، نقش بزرگی از ترنج به اندازه عرض قالی داشته‌اند. قالی‌های منقش به طرح لچک ترنج نیز در دوران صفویان متداول شد. امروزه نیز طرح ترنج و لچک ترنج، در بیشتر مناطق ایران که قالی‌بافی کماکان رواج دارد، بسیار مرسوم است. بیش‌تر قالی‌های عشایری و روستایی، دارای نقشی از ترنج‌های هندسی مانند لوزی، مربع و مستطیل هستند.[۲۵]

ترنج در آثار فلزی

در سده‌های مختلف، نقش ترنج بر روی نوار دورادور ظروف فلزی و سایر اشیاء به‌چشم می‌خورد. این نقوش، با تزئینات مختلفی نیز آراسته شده‌اند. در بسیاری از آثار مرتبط با سده‌های 6-8ق، ترنج‌هایی با نقوش انسانی دیده می‌شود.[۲۶]

ترنج در ادبیات فارسی

واژه ترنج، از جمله واژگان کهنی است که از دیرباز در نظم و نثر نویسندگان حضور داشته است. برای مثال، ناصرخسرو در بیتی به این واژه اشاره کرده است:[۲۷]

ور همچو خز و بز بپوشدت گلیمیخزت چه همی باید و دیبای ترنج


پانویس

  1. دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه ترنج، سایت واژه‌یاب.
  2. معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژه ترنج، سایت واژه‌یاب.
  3. عمید، فرهنگ فارسی، ذیل واژه ترنج، سایت واژه‌یاب.
  4. دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه ترنج، سایت واژه‌یاب.
  5. Haldane, Islamic Bookbinding in the Victoria and Albert Museum, 1983, Pic.78-80, 82, 88, 91-93; James, Qur’ans and Bindings from the Chester Beatty Library, 1980, Pic57-59; Richard, Splendeurs Persanes, Manuscrits du XIIe au XVIIe siècle, 1997, Pic21, 28, 37, 39.
  6. بیانی، کتاب‌شناسی کتاب‌های خطی، ۱۳۵۳، ص29-30.
  7. قاضی احمد قمی، گلستان هنر، ۱۳۶۶ش، ص۱۵۹؛
    سفیانی، صناعة تسفیرالکتب و حل الذهب، ۱۹۱۸م، ص۹.
  8. بیانی، «فهرست قرآن‌ها و قطعاتی از قرآن مجید»، ۱۳۲۸ش، ص۲۶، نیز تصویر ۳۱؛
    بهرامی، «تدوین قرآن و مقام آن در تاریخ»، ۱۳۲۸ش، ص۶۱؛
    مایل هروی، کتاب‌آرایی در تمدن اسلامی، ۱۳۷۲ش، ص۵۹۶.
  9. Gratzl, «Book Covers», A Survey of Persian Art, 1967, Pic952, 959, 960.
  10. Dimand, A Handbook of Muhammadan Art, 1958, Pic169, 172; Atil, Islamic Metalwork in the Freer Gallery of Art, 1985, Pic16; بهرامی، «تدوین قرآن و مقام آن در تاریخ»، ۱۳۲۸ش، تصویر 124.
  11. شیشه، مجموعۀ مرز بازرگان، ۱۳۷۳ش، ص95.
  12. Creswell, Early Muslim Architecture, 1979, Pic25, 26.
  13. Creswell, Early Muslim Architecture, 1979, Pic304.
  14. Vanden Berghe, Archéologie de l’Iran ancien, 1959, Pic132.
  15. Pope, A Survey of Persian Art, 1976, vol. II, Pic223.
  16. Keal, «Parthian Art», The Arts of Persia, 1989, Pic6.
  17. Pope, A Survey of Persian Art, 1976, vol. II, Pic179.
  18. بیانی، کتاب‌شناسی کتاب‌های خطی، ۱۳۵۳، ص30.
  19. James, Qur’ans and Bindings from the Chester Beatty Library, 1980, P118-119 & Pic96; Brend, «The Arts of the Book», The Arts of Persia, 1989, P234.
  20. بیانی، کتاب‌شناسی کتاب‌های خطی، ۱۳۵۳، ص38.
  21. رامی، «تدوین قرآن و مقام آن در تاریخ»، ۱۳۲۸ش، تصویر 124؛ Sakisian, «La Reliure dans la Perse occidentale, sous les Mongols, au XIVe et au début du XVe siècle», 1968, vol. I, Pic3,4; James, Qur’ans and Bindings from the Chester Beatty Library, 1980, Pic105.
  22. بهرامی، «تدوین قرآن و مقام آن در تاریخ»، ۱۳۲۸ش، ص۶۲؛ Gratzl, «Book Covers», A Survey of Persian Art, 1967, P1979.
  23. سفیانی، صناعة تسفیرالکتب و حل الذهب، ۱۹۱۸م، ص۹.
  24. دیماند، راهنمای صنایع اسلامی، 1365ش، ج1، ص237.
  25. Edwards, A. C., The Persian Carpet, London, 1962, P41-42; پرهام، دست‌بافت‌های عشایری و روستایی فارس، ۱۳۶۴ش، ج1، ص86.
  26. Melikian-Chirvani, Islamic Metalwork from the Iranian World 8th-18th Centuries, 1982, Pic76, 87, 99; Atil, Islamic Metalwork in the Freer Gallery of Art, , Pic7, 8, 11, 15.
  27. ناصرخسرو، دیوان اشعار، قصاید، قصیده شماره 272، بیت 6، سایت گنجور.

منابع

  • بیانی، مهدی، کتاب‌شناسی کتاب‌های خطی، به‌تحقیق حسین محبوبی اردکانی، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۵۳ش.
  • بیانی، مهدی، «فهرست قرآن‌ها و قطعاتی از قرآن مجید»، راهنمای گنجینۀ قرآن، تهران، ۱۳۲۸ش.
  • بهرامی، مهدی، «تدوین قرآن و مقام آن در تاریخ»، راهنمای گنجینۀ قرآن، تهران، ۱۳۲۸ش.
  • پرهام، سیروس، دست‌بافت‌های عشایری و روستایی فارس، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۴ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: 27 خرداد 1401ش.
  • دیماند، موریس اسون، راهنمای صنایع اسلامی، ترجمه عبدالله فریار، تهران، علمی و فرهنگی، 1365ش.
  • سفیانی، احمد، صناعة تسفیرالکتب و حل الذهب، به‌تحقیق پ. ریکار، قاهره، بی‌نا، ۱۹۱۸م.
  • شیشه، مجموعۀ مرز بازرگان، به‌تحقیق هلن علی‌اکبر زادۀ کرد مهینی، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۷۳ش.
  • عمید، حسن، فرهنگ فارسی، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: 27 خرداد 1401ش.
  • قاضی احمد قمی، گلستان هنر، به‌تحقیق احمد سهیلی خوانساری، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۶۶ش.
  • مایل هروی، نجیب، کتاب‌آرایی در تمدن اسلامی، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۲ش.
  • معین، محمد، فرهنگ فارسی، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: 27 خرداد 1401ش.
  • ناصرخسرو، دیوان اشعار، سایت گنجور، تاریخ بازدید: 26 خرداد 1401ش.
  • Atil, E. et al., Islamic Metalwork in the Freer Gallery of Art, Washington, 1985.
  • Brend, B., «The Arts of the Book», The Arts of Persia, New Haven, 1989.
  • Creswell, K. A. C., Early Muslim Architecture, New York, 1979.
  • Dimand, M. S., A Handbook of Muhammadan Art, New York, 1958.
  • Edwards, A. C., The Persian Carpet, London, 1962.
  • Gratzl, E., «Book Covers», A Survey of Persian Art, vol.V, ed. A. U. Pope, Tehran, 1967.
  • Haldane, D., Islamic Bookbinding in the Victoria and Albert Museum, London, 1983.
  • James, D., Qur’ans and Bindings from the Chester Beatty Library, London, 1980.
  • Keal, E., «Parthian Art», The Arts of Persia, New Haven, 1989.
  • Melikian-Chirvani, A. S., Islamic Metalwork from the Iranian World 8th-18th Centuries, London, 1982.
  • Pope, A. U., A Survey of Persian Art, Tehran, 1976, vol. II
  • Richard, F., Splendeurs Persanes, Manuscrits du XIIe au XVIIe siècle, Paris, 1997.
  • Sakisian, A., «La Reliure dans la Perse occidentale, sous les Mongols, au XIVe et au début du XVe siècle», Ars Islamica, New York, 1968, vol. I
  • Vanden Berghe, L., Archéologie de l’Iran ancien, Leiden, 1959.