تره
تره؛ گیاهی از دسته سبزیجات با خواص درمانی و خوراکی.
تره، گیاهی است دو ساله، بدون ساقه، با برگهای دراز که از جمله سبزیهای خوردنی محسوب میشود.[۱] این گیاه که از خانواده پیازهای خوراکی است، از بذر خود بهصورت برگ بلند و بدون شاخهای روییده و همچون سیر و پیاز، بوی تند و تیزی دارد. ایرانیان، این سبزی را بهصورت خام در کنار سایر سبزیهای خوردنی مصرف میکنند.
سبزی تره، در فرهنگهای کهن با نامهایی همچون «تَرَگ» در زبان پهلوی،[۲] «گندنا» (در خراسان)، «کوار» (در گیلان)»، و «علف سیر» در زبان فارسی آمده است.[۳] برخی از فرهنگها، تره را هر نوع سبزی قابل کِشتی که همراه با غذا خورده میشوند، تعریف کردهاند.[۴] برخی از محققان نیز گندنا را به سه دسته تقسیم کردهاند: 1. شامی؛ 2. نبطی و 3. دشتی (بیابانی).[۵] نام تره، در برخی از کتب مربوط به علم کشاورزی در دوره مغول نیز آمده و آن را بهعنوان یکی از سبزیهای رایج در ایران معرفی کردهاند.[۶]
شیوههای کاشت و نگهداری
زمان کشت تره، در فصل خزان و پیش از سرد شدن هوا بوده است؛ اما امروزه، با توجه به تغییرات آبوهوایی رخداده در زمین، زمان کشت این سبزی، متفاوت است. زمین لازم برای کشت تره نیز باید دارای خاکی نرم و کودی مناسب باشد. تره، از جمله گیاهانی است که در طول سال، چندین مرتبه محصول میدهد.[۷] در گذشته، یکی از راههای دفع آفت از این گیاه را دفن کردن قلب گرم گوسفندی، در دل خاک میدانستند تا همه کرمهای موجود در خاک به سراغ آن رفته و گیاه تره مصون بماند.[۸]
کاربرد خوراکی تره
این گیاه، هم بهصورت خام در سبزی خوردن[۹] و هم بهصورت پخته، خورده میشود. تره، در سبزی آش، قورمه سبزی،[۱۰] سبزی پلو، کوکوسبزی،[۱۱] کوفته برنجی، کوکوی تره،[۱۲] دیزی بزباش[۱۳] و سایر انواع خوراکهای محلی مانند غذاهای کردی دغورمه، شلهگیا و قارچک،[۱۴] غذاهای شمالی ترشیتره،[۱۵] غذای گیلانی دیزهتره (خوراکی مخصوص شب چهارشنبهسوری)[۱۶] و غذای بروجردی برگ ترهشیرینک آبپز (که همراه با نان سرخکرده خورده میشود)[۱۷] کاربرد دارد. مردم افغانستان نیز تره را با نام «گندنه» شناخته و نوعی غذای معروف بهنام «بولانی» از آن تهیه میکنند.
تره را بهصورت خشکشده و بهعنوان سبزی معطر در پخت خوراک نیز استفاده میکنند.[۱۸] سبزی تره در پخت برخی از نانها مانند نان گندنا نیز استفاده میشود. در مناطق جنوبی ایران، از تره وحشی (میلو) که بهصورت خودرو در گندمزارها میروید، در طبخ نانهای محلی استفاده میشود.
تره فرنگی
نوع خاصی از تره است که بیشتر در فروردینماه و در مناطق سردسیر میروید. برگهای این نوع از تره، لزج بوده و غدهی کوچکتری نسبت به غدهی پیاز معمولی دارند.[۱۹] تره فرنگی در زبان عربی بهنام «کرّاث» شناخته میشود. منابعی کهن از تره فرنگی یاد کرده و خواص آن را برشمردهاند.[۲۰]
تره کوهی
تره کوهی، گیاهی علفی با طعمی مشابه با پیازچه و ظاهری همانند تره است. این نوع از تره نیز در سبد سبزیهای خوراکی مردم حضور داشته و در پخت برخی خوراکها استفاده میشود. تره کوهی که در دشت میروید به «کورایه» و نوع کوهی آن به «کنیوال» معروف هستند. پژوهشگران، از جمله خواص تره کوهی را دفع کرمهای معده، رفع باد بدن، رفع ورم چشم و پلک چشم و درمان فراموشی میدانند.
تره در طب سنتی
برخی از طبیبان طب سنتی، تره خام را نفاخ، موجب بوی بد دهان و خراب شدن دندان میدانستند.[۲۱] برخی دیگر، دو بار پختن تره را موجب از بین رفتن نفخ آن دانسته و از دیگر خواص تره به نرمکنندگی شکم و روانکنندگی ادرار اشاره کردهاند. در طب سنتی، تره، برای کلیه و مثانه مضر دانسته شده است.[۲۲]
برخی از طبیبان، تره را برای کسانی که مبتلا به درد معده هستند، مضر[۲۳] و گروهی دیگر آن را تقویتکننده معده[۲۴] اعلام کردهاند. طبع تره در طب سنتی، گرم و مرطوب اعلام شده و نوع بیابانی آن را گرمترین و خشکترین نوع تره دانستهاند که زیانآور است.[۲۵]
ابنسینا، به فواید و ضررهای تره اشاره کرده و آن را برای درمان بواسیر، ورم کبد، درمان دلپیچه کودکان، مداوای محل گزش مار و برای سلامتی افراد سالخورده، مفید دانسته است.[۲۶] خوانندگان و مداحان از تره برای روانی صدا استفاده میکنند.[۲۷]
تره در طب مردمی
تره در طب مردمی، دارای طبیعت گرم و خشک دانسته شده و برای افرادی که سردی مزاج دارند، توصیه میشود. برای درمان سنگینی و بیماریهای رحمی زنان، به آنها سفارش میشد که برای لحظاتی در مخلوط آب تره تازه، سرکه و آب نمک بنشینند.[۲۸] ترکیب تره و سماق را نیز برای جوش بدن مفید میدانستند. تره کوهی، در میان مردم، برای درمان درد گوش و تقویت چشم سفارش میشد.[۲۹] آغشته کردن چاقو به آب تره، باعث میشود تا تیغه آن کُند نشود. از دیگر فواید تره، از نظر مردم، افزایش اشتها و درمان لکههای پوستی است.[۳۰] مردم خراسان، ترکیب دنبه گوسفندی و تره را برای درمان بواسیر مفید میدانند.[۳۱]
فواید پزشکی تره
از جمله فواید علمی تره میتوان به حفاظت از سلامتی قلب (بهویژه تره وحشی)، افزایش سیستم ایمنی بدن (بهدلیل دارا بودن ویتامین A و E)، سلامت سیستم عصبی بدن (بهدلیل دارا بودن ویتامین B6)، تقویت چشم، کاهش احتمال ابتلا به بیماری آب مروارید، کاهش فشار خون، بهبود هضم غذا، کاهش خطر ابتلا به سرطان (سرشار از ویتامین C)، کاهش وزن، کمک به درمان دیابت نوع 2، تقویت استخوان (بهدلیل دارا بودن ویتامین K و کلسیم)، محافظت در برابر آفتاب سوختگی، درخشان شدن مو و درمان آکنه اشاره کرد.[۳۲]
تره در ادبیات فارسی
ادبیات عامه مردم ایران، دارای امثال و حِکَمی است که از واژه تره استفاده کردهاند، مانند «باغچه تره است، هرچه درو کنی بهتر میشود»؛ «بر بوی پیاز، تره میروید»؛[۳۳] «ناقد مشک سیر است یا گندنا است»؛[۳۴] «کسی برای حرف او تره هم خرد نمیکند (کنایه از گوش نکردن و اهمیت ندادن به کسی)».[۳۵]
پانویس
- ↑ معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژه تره، سایت واژهیاب.
- ↑ عریان، واژهنامۀ پهلوی ـ پازند، ۱۳۷۷ش، ص۱۰۱-۱۰۲.
- ↑ بهرامی، حسینعلی، فرهنگ گیاهی، تهران، بینا، 1329ش، ج1، ص39؛ Mozaffarian, A Dictionary of Iranian Plant Names, 2007, P27, 30.
- ↑ نفیسی، فرهنگ، ۱۳۴۳ش.
- ↑ جرجانی، ذخیرۀ خوارزمشاهی، ۱۳۸۲ش، ج2، ص68.
- ↑ پتروشفسکی، کشاورزی و مناسبات ارضی در ایران عهد مغول، ۱۳۴۴ش، ج1، ص346.
- ↑ رشیدالدین فضلالله، آثار و احیاء، ۱۳۶۸ش، ص192.
- ↑ ابنبیطار، الجامع فی الادویه المفرده، 1387ش، ص198-202.
- ↑ شهری، تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم، ۱۳۷۸ش، ج3، ص706.
- ↑ حجازی، غذاهای محلی و سنتی استان مرکزی، ۱۳۸۳ش، ص۵۰-۵۵ و ۷۶.
- ↑ نادرمیرزا قاجار، خوراکهای ایرانی، ۱۳۸۹ش، ص۷۷ و ۱۸۶.
- ↑ شهری، طهران قدیم، ۱۳۸۳ش، ج5، ص94 و 127.
- ↑ شهری، طهران قدیم، ۱۳۸۳ش، ج2، ص234.
- ↑ انصافجویی، آشپزی کردستان، ۱۳۸۶ش، ص۱۹ و ۳۳ و ۳۹.
- ↑ خاور مرعشی، هنر آشپزی در گیلان، ۱۳۸۸ش، ص۳۹.
- ↑ موسوی، نمایشها و بازیهای سنتی مردم گیلان، ۱۳۸۶ش، ص۷۷؛
شهاب کوملهای، فرهنگ عامۀ کومله، ۱۳۸۶ش، ص۲۴. - ↑ کرزبر یاراحمدی، فرهنگ مردم بروجرد، ۱۳۸۸ش، ص۲۴۴.
- ↑ نظری داشلیبرون، مردمشناسی روستای ابیانه، ۱۳۸۴ش، ص۳۹۵؛
رسولی، پژوهشی در فرهنگ مردم پیرسواران، ۱۳۷۸ش، ص۳۵۰. - ↑ هاشمنیا، فرهنگ مردم گروس (بیجار و حومه)، ۱۳۸0ش، ص۶۸.
- ↑ دیوسکوریدوس، هیولی الطب فی الحشائش و السموم، 1952م، ترجمه عربی، ش 149، ص208.
- ↑ جمالییزدی، فرخنامه، ۱۳۴۶ش، ص۱۵۶.
- ↑ رازی، الحاوی، ۱۳۸۴ش، ج21، ص211.
- ↑ حاجی زین عطار، اختیارات بدیعی (قسمت مفردات)، ۱۳۷۱ش، ص۳۷۲.
- ↑ ابومنصور موفق هروی، الابنیة عن حقائق الادویة، ۱۳۷۱ش، ص105؛
جمالییزدی، فرخنامه، ۱۳۴۶ش، ص۱۵7. - ↑ دنیسری، نوادر التبادر لتحفة البهادر، ۱۳۵۰ش، ص109.
- ↑ ابنسینا، قانون، ۱۳۷۰ش، ج3، ص80 و 241 و 258-261 و 363 و 414؛
ابنسینا، ادویۀ قلبیه، ۱۳۸۷ش، ص368. - ↑ قزوینی، عجایب المخلوقات، ۱۳۴۰ش، ص270.
- ↑ شهری، طهران قدیم، ۱۳۸۳ش، ج5، ص264-265.
- ↑ کریمی، گیاهدرمانی، ۱۳۸۶ش، ص۳۳۷-۳۳۸.
- ↑ خوشبین، گیاهان معجزهگر، ۱۳۸۹ش، ص۲۸۴-۲۸۵.
- ↑ شکورزاده، عقاید و رسوم عامۀ مردم خراسان، ۱۳۴۶ش، ص۲۰۵.
- ↑ «آشنایی با 15 خواص تره»، سایت بیتوته.
- ↑ ذوالفقاری، فرهنگ بزرگ ضربالمثلهای فارسی، ۱۳۸۸ش، ج1، ص469 و 510.
- ↑ دهخدا، امثال و حکم، ۱۳۵۲ش، ج4، ص1784.
- ↑ مستوفی، عبدالله، شرح زندگانی من، تهران، زوار، ۱۳۷۱ش، ج1، ص130.
منابع
- «آشنایی با 15 خواص تره»، سایت بیتوته، تاریخ بازدید: 28 اردیبهشت 1401ش.
- ابنبیطار، عبدالله بن احمد، الجامع فی الادویه المفرده، تهران، دانشگاه علوم پزشکی ایران، 1387ش.
- ابنسینا، ادویۀ قلبیه، ترجمۀ حسین رضوی برقعی، تهران، نی، ۱۳۸۷ش.
- ابنسینا، قانون، ترجمۀ عبدالرحمان شرفکندی، تهران، سروش، ۱۳۷۰ش.
- ابومنصور موفق هروی، الابنیة عن حقائق الادویة، بهتحقیق احمد بهمنیار، تهران، میراث مکتوب، ۱۳۷۱ش.
- انصافجویی، محمد و دیگران، آشپزی کردستان، سنندج، گوران، ۱۳۸۶ش.
- بهرامی، حسینعلی، فرهنگ گیاهی، تهران، بینا، 1329ش.
- پتروشفسکی، ا. پ، کشاورزی و مناسبات ارضی در ایران عهد مغول، ترجمۀ کریم کشاورز، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۴ش.
- جرجانی، اسماعیل، ذخیرۀ خوارزمشاهی، بهتحقیق محمدرضا محرری، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۸۲ش.
- حجازی، شبنم و یاراحمدی، علیرضا، غذاهای محلی و سنتی استان مرکزی، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۸۳ش.
- جمالییزدی، مطهر، فرخنامه، بهتحقیق ایرج افشار، تهران، فرهنگ ایران زمین، ۱۳۴۶ش.
- حاجی زین عطار، علی، اختیارات بدیعی (قسمت مفردات)، بهتحقیق محمدتقی میر، تهران، شرکت دارویی رازی، ۱۳۷۱ش.
- خاور مرعشی، زری، هنر آشپزی در گیلان، تهران، عطائی، ۱۳۸۸ش.
- خوشبین، سهراب، گیاهان معجزهگر، تهران، کردگاری، ۱۳۸۹ش.
- دنیسری، محمد، نوادر التبادر لتحفة البهادر، بهتحقیق محمدتقی دانشپژوه و ایرج افشار، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۰ش.
- دهخدا، علیاکبر، امثال و حکم، تهران، معین، ۱۳۵۲ش.
- دیوسکوریدوس، هیولی الطب فی الحشائش و السموم، ترجمه اصطفن بن بسیل و اصلاح حنین بن اسحاق، چ سزار ا دوبلر و الیاس ترس، تطوان، 1952م.
- ذوالفقاری، حسن، فرهنگ بزرگ ضربالمثلهای فارسی، تهران، معین، ۱۳۸۸ش.
- رازی، محمد بن زکریا، الحاوی، ترجمۀ سلیمان افشاریپور، تهران، فرهنگستان علوم پزشکی ایران، ۱۳۸۴ش.
- رسولی، غلامحسن، پژوهشی در فرهنگ مردم پیرسواران، تهران، بلخ، ۱۳۷۸ش.
- رشیدالدین فضلالله، آثار و احیاء، بهتحقیق منوچهر ستوده و ایرج افشار، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۸ش.
- شکورزاده، ابراهیم، عقاید و رسوم عامۀ مردم خراسان، تهران، سروش، ۱۳۴۶ش.
- شهاب کوملهای، حسین، فرهنگ عامۀ کومله، رشت، گیلکان، ۱۳۸۶ش.
- شهری، جعفر، تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم، تهران، رسا، ۱۳۷۸ش.
- شهری، جعفر، طهران قدیم، تهران، معین، ۱۳۸۳ش.
- عریان، سعید، واژهنامۀ پهلوی ـ پازند، تهران، سوره مهر، ۱۳۷۷ش.
- قزوینی، زکریا، عجایب المخلوقات، بهتحقیق نصرالله سبوحی، تهران، مرکزی، ۱۳۴۰ش.
- کرزبر یاراحمدی، غلامحسین، فرهنگ مردم بروجرد، بهتحقیق علی آنیزاده، تهران، طرح آینده، ۱۳۸۸ش.
- کریمی، فرشته، گیاهدرمانی، شیراز، نوید شیراز، ۱۳۸۶ش.
- مستوفی، عبدالله، شرح زندگانی من، تهران، زوار، ۱۳۷۱ش.
- معین، محمد، فرهنگ فارسی، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: 28 اردیبهشت 1401ش.
- موسوی، هاشم و دیگران، نمایشها و بازیهای سنتی مردم گیلان، رشت، فرهنگ ایلیا، ۱۳۸۶ش.
- نادرمیرزا قاجار، خوراکهای ایرانی، بهتحقیق احمد مجاهد، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۸۹ش.
- نظری داشلیبرون، زلیخا و دیگران، مردمشناسی روستای ابیانه، تهران، مرکز مردمشناسی، ۱۳۸۴ش.
- نفیسی، علیاکبر، فرهنگ، تهران، خیام، ۱۳۴۳ش.
- هاشمنیا، محمود و ملکمحمدی، ملوک، فرهنگ مردم گروس (بیجار و حومه)، بیجار، محمود هاشم نیا، ۱۳۸0ش.
- Mozaffarian, V., A Dictionary of Iranian Plant Names, Tehran, 2007.