تعارف

از ویکی‌زندگی

تعارف؛ رسم ویژه‌ای در میان ایرانیان برای نشان‌دادن دوستی یا ادب.

تعارف به مجموعۀ آدابی گفته ‌می‌شود که هر فردی در رابطه‌اش با دیگران و برای نشان دادن فزونی محبت، دوستی و ادب به‌طور نهادینه انجام می‌دهد. تعارف به‌عنوان گونه‌ای از آداب معاشرت اجتماعی، از ویژگی‌های فرهنگ ایرانی است. برخی، گسترش و پیچیدگی تعارف در ایران، برآمده از تسلط و سرایت ادبیات فارسی دانسته‌اند.

مفهوم‌شناسی

در فرهنگ ایرانی به مجموعه‌ای از آداب مانند خوش‌آمدگویی و احوال‌پرسی، با احترام از کسی درخواست کردن، قبول نکردن دعوتی یا چیزی با وجود رضایت درونی، با ادب و احترام سخن گفتن، تکلفات رسمی و همچنین هدیه و پیش‌کش بردن چیزی، تعارف گفته ‌می‌شود.[۱]

پیشینه

ایرانیان از دیرباز‌، آموزه‌های اخلاقی و احترام‌آمیز را بر پایة ارزش‌های دینی و فرهنگ انسانی، رعایت می‌کردند. در مواردی این آموزه‌ها به‌خصوص در برابر صاحبان قدرت به ‌شکل تملق و چاپلوسی ظاهر می‌شد یا احترام گذاشتن به افراد بر اساس موقعیت آنها صورت می‌گرفت. این امر به‌ویژه در نهادهای رسمی و اداری، بر اساس قوانین خاص و از طرف افراد زیردست نسبت به بالادست انجام می‌گرفت و در هر دوره‌ای ادبیات خاص خود را به‌وجود می‌آورد؛ پیشینۀ این سنت، القاب و صفاتی بود که شاعران و نویسندگان برای دوست‌داران خود به‌کار می‌بردند.[۲] شکل دیگر تعارف‌ها در گذشته، غالباً با نسبت دادن القاب و عناوین خاص صورت می‌گرفت که در هر دوره نیز شأن و منزلت خاصی داشت و مردم هم از این طریق به کیفیت ارتباط و میزان مشروعیت آنها پی می‌بردند.[۳] در ایران «تعارف» به‌اندازه‌ای مرسوم بود که یکی از سفرای دولت‌های اروپایی در زمان فتحعلی ‌شاه، ‌گفته است که نمی‌گذارند کسی از این مملکت بدون تعارف برود.[۴]

خاستگاه

در گذشته، بسیاری از شاعران پارسی‌گوی به مدیحه‌سرایی درباریان و پادشاهان می‌پرداختند؛ این زبان مدح و تعارف به‌تدریج در ذهن و زبان مردم کوچه و بازار ‌نفوذ کرد. برخی گفته‌اند شاعران و ادیبان، خود از ساختارهای سیاسی و اجتماعی جامعه تأثیر پذیرفته‌اند. گروهی بر این باورند که در عصر جدید، با افول تدریجی ادبیات کلاسیک و تولید و توسعة ادبیات نوین، از شدت تعارف‌ها کاسته شده است.[۵]

تعارف در فرهنگ ایرانی

تعارف به‌عنوان نوعی آداب معاشرت اجتماعی، اگرچه در کشورهایی مانند هند و ژاپن هم دیده می‌شود اما از ویژگی‌های فرهنگ ایرانی دانسته شده است؛[۶] تعارف در فرهنگ ایرانی با توجه به رتبۀ اجتماعی افراد، طیف وسیعی از رفتارها را شامل می‌شود؛ مانند باز کردن درب برای خانم توسط آقا، ایستادن جلوی درب برای ورود همکاران، بی‌ارزش نشان‌دادن قیمت جنس توسط مغازه‌دار (با لفظ قابل‌ نداره) در مقابل خریدار و مذاکره برای حقوق و دستمزد بین کارگر و کارفرما.[۷] تعارف در فرهنگ ایران، عادتی اکتسابی است و کودکان معمولاً آن را از بزرگ‌ترها می‌آموزند. در بیشتر موارد فردِ تعارف‌کننده به خود و دیگران دروغ می‌گوید.[۸]

دیدگاه‌های مختلف دربارۀ تعارف

هرمان نوردن از سیاحان فرنگی، خصلت مهمان‌نوازی ایرانیان را می‌ستاید. او بیان می‌کند که در بعضی مسافرت‌ها هم‌سفران ایرانی هرچه داشتند، به او تعارف می‌کردند. تعارف در جامعۀ امروز ایران، نقشی مهم در روابط اجتماعی دارد، طوری که ارتباط ایرانیان با یکدیگر با تعارف آغاز شده و با تعارف هم تمام می‌شود.[۹] برخی دیگر، افراد تعارفی را دروغگو و ریاکار می‌شناسند. آنها معتقدند بسیاری از تعارف‌ها توخالی بوده و از صمیم قلب نیست. به همین دلیل، اگر تعارف‌کننده، بر اثر عادت یا به‌سبب رعایت آداب و تشریفات، تعارف کند ولی مخاطب آن را جدی بگیرد، تعارف‌کننده گرفتار می‌شود. مَثَل معروف «تعارف آمد نیامد دارد» یا «تعارف یکیش خیر است، یکیش شر»، به همین مسئله اشاره دارد.[۱۰]

گونه‌های تعارف

تعارف در روابط، شکل‌های مختلف اما مشخصی دارند و به‌‌صورت جملات و سؤالاتی بیان می‌شود که غالباً پاسخ‌های شناخته‌شده‌ای دارند. هر طبقه و صنفی، آداب ویژه‌ای برای تعارف‌های معمول خود داشته‌اند که بسیاری از آنها همچنان رایج است؛ مثلاً در تهران قدیم، مکان‌های عمومی مانند زورخانه[۱۱]، قهوه‌خانه و حمام، آداب و تعارف خاصی داشتند.[۱۲] در کتاب «طهران قدیم» تعارف‌ها دسته‌بندی شده است؛ مثل تعارف‌های کسبه،[۱۳] تعارف میان صاحب‌خانه و میهمان[۱۴]، تعارف‌های خاص میان زنان شیرازی[۱۵]، تعارف‌های عشایر بویراحمد و کهگیلویه[۱۶]، تعارف‌ها و احوال‌پرسی‌های مردم سروستان[۱۷]، تعارف‌های مردم بندر گناوه و ابیانه که دارای اصطلاحات خاص با گویش متفاوت و اصیل هستند،[۱۸] همچنین تعارف‌های مربوط به مراسم‌های خاص مانند خواستگاری و عروسی که با شرایط اجتماعی هر منطقه تغییر می‌کند.[۱۹] البته در بعضی مناطق مردم کمتر تعارف می‌کنند؛ مانند کردها که خواهش و تعارف در بین آنها وجود ندارد.[۲۰] ولی از جنبه‌های دیگر مثل غذا خوردن یا احوال‌پرسی با میهمان نسبت به مناطق دیگر، بیشتر تعارف می‌کنند.[۲۱]

الفاظ و عبارت‌های تعارف در گویش‌ها و زبان‌های مختلف ایرانی فرق می‌کند، در حالی که ماهیت و معنای آنها تفاوت چندانی ندارد. نوع تعارف در ارتباط با افراد دور و نزدیک هم متفاوت است. مثلاً با افراد ناآشنا رودربایستی داشته و تعارف بیشتری می‌کنند. هرچند که برخی از افراد به علت عادت به تعارف زیاد، فرقی میان آشنا و ناآشنا قائل نمی‌شوند. افعال و ضمایر، در زبان فارسی برای نشان دادن تعارف، در اشخاص مختلف به شکل‌های خاصی به کار می‌رود که شاید در زبان‌های دیگر معادلی نداشته باشد؛ مثلاً برای فعل «دیدن» بر اساس جایگاه و شأن اجتماعی و اقتصادی مخاطب، از عباراتی مثل «تشریف آوردن»، «حضور به هم رسانیدن»، «تشریف‌فرما شدن»، «قدم بر سر و چشم گذاشتن»، «قدم رنجه فرمودن»، «مشرف شدن»، «شرف حضور یافتن»، «به خاکبوس درگاه نائل آمدن»، «توفیق خدمت حضرت بندگان یافتن» و مانند اینها استفاده می‌شود. همچنین افعال «گفتن» و «فرمودن» هم نقش‌های دوگانه‌ای را ایفا می‌کنند.[۲۲]

در تعارفات معمول، علاوه بر افعال، از ضمایر خاص مانند به کار بردن ضمیر جمع به جای مفرد، یا غایب به جای مخاطب استفاده می‌شود. همچنین کلمات، صفات و القابی که به جای ضمیر به کار می‌روند؛ مثلاً به جای من، کلمۀ «بنده» و به جای فرزند «بنده‌زاده»، «غلام‌زاده» و «نورچشمی» یا از کلماتی مانند «جناب‌عالی»، «حضرت‌عالی»، «حضرت مستطاب عالی»، و «سرکار»، «سرکار عالی»، «سرکار علیّه» در مورد خانم‌ها به جای «تو» استفاده می‌شود. امروزه برخی از این تعابیر به‌قدری در زبان فارسی عادی و معمول شده است که اگر از آنها استفاده نشود، حمل بر بی‌ادبی و سهل‌انگاری می‌شود.[۲۳]

در دعوت‌ها و میهمانی‌ها مانند سور، جشن تولد و ازدواج تا ولیمۀ سفرهای زیارتی و پذیرایی در مراسم هفتم و چهلم و سالگرد درگذشتگان، از الفاظ و عبارات تعارف‌آمیز فراوان استفاده می‌شود.[۲۴] از دیگر مفاهیم تعارف، هدیه دادن و هدیه فرستادن است که به مناسبت‌های مختلف انجام گرفته و به آن «تعارف یا تعارفی بردن» گفته می‌شود که در گذشته میان اشخاص بانفوذ و صاحبان قدرت، به‌عنوان رشوه و «حق و حساب» تلقی می‌شد.[۲۵] گاهی هم این تعارف‌ها و رشوه دادن‌ها برای دفع ضرر و جلوگیری از خسارتی بوده است.[۲۶]

تعارف در ادبیات فارسی

ضرب‌المثل‌ها

«تعارف آمد و نیامد دارد»: وقتی تصور می‌شود که شخصی دعوت ما را نمی‌پذیرد اما خلاف آن رخ می‌دهد. «تعارف شاه‌عبدالعظیمی»: زمانی که شخصی به زبان تعارف کند ولی در دل راضی نباشد.[۲۷] مشابه این تعارف، مثل‌وارۀ «تعارف آب حمامی» است که به تعارفی گفته می‌شود که خرج و مایه‌ای نداشته باشد.[۲۸] «تعارف کم کن و بر مبلغ افزا»: در موردی به کار می‌رود که مبلغ کمی به‌جای دستمزد پرداخته شود و تعارف و چرب‌زبانی تحویل داده شود.[۲۹] عبارت «از تعارف گذشته» نیز برای جدی نشان دادن پیشنهاد به کار می‌رود.[۳۰] همچنین می‌توان به مَثل‌های زیر اشاره کرد: تعارف از تعارف خیزد (آذری)؛ تعارف درچمبه‌ای (کاه‌کشی) (بختیاری)؛ تعارف دهاتی یک بهْ، توقعش یک ده (تهرانی)؛ تعارف سر پیمانه را پر نمی‌کند (بختیاری)؛ تعارف کرد برای خودش دردسر درست کرد (رامسری)؛ تعارف لیلی برگ چغندر است (شاهرودی)؛ تعارف نکنی نمی‌شود، می‌نشیند هم بلند نمی‌شود. (سمنانی)[۳۱]

پانویس

  1. معین، فرهنگ فارسی، ج۱، 1351ش، ص۳۱۲؛ شاملو، کتاب کوچه، ۱۳۵۷- ۱۳۸۷ش، حرف «ت»، دفتر اول، ص۲۶-۲۷، ۳۳۳-۳۳۸.
  2. رزمجو، شعر کهن فارسی در ترازوی نقد اخلاق اسلامی، ۱۳۶۶ش، ج۲، ص۲۹.
  3. یاحقی، تعارف، «دانشنامه فرهنگ ایران».
  4. یاحقی، تعارف، «دانشنامه فرهنگ ایران».
  5. تعارف چیست و به چه معنی است؟، وب‌سایت نم‌نمک.
  6. یاحقی، تعارف، «دانشنامه فرهنگ ایران».
  7. علیرضایی، «تعارف در فرهنگ مردم ایران»، نجوای فرهنگ، ۱۳۸۷ش، ص108-109.
  8. شاملو، کتاب کوچه، ۱۳۵۷- ۱۳۸۷ش، حرف «ت»، دفتر اول، ص۲۶-۲۷، ۳۳۳- ۳۳۸؛ سپهر، ناسخ التواریخ، ۱۳۸۰ش، ج2، ص648.
  9. علیرضایی، «تعارف در فرهنگ مردم ایران»، نجوای فرهنگ، ۱۳۸۷ش، ص۳۳۳- ۳۳۸.
  10. یاحقی، تعارف، «دانشنامه فرهنگ ایران».
  11. شهری، جعفر، طهران قدیم، تهران، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۸۳.
  12. یاحقی، تعارف، «دانشنامه فرهنگ ایران».
  13. شهری، جعفر، طهران قدیم، ۱۳۸۳ش، ج۴، ص۳۴۹.
  14. شهری، جعفر، طهران قدیم، ۱۳۸۳ش، ج۴، ص۴۰۸-۴۱۳.
  15. ثابت، عبارت‌ها و تعارف‌های رایج در بین زنان شیرازی، فرهنگ مردم، ۱۳۸۵ش، ص۱۵۵-۱۶۹.
  16. لمعه، فرهنگ عامیانۀ عشایر بویراحمدی و کهگیلویه، ۱۳۵۳ش، ص۳۷.
  17. همایونی، صادق، فرهنگ مردم سروستان، ۱۳۷۱ش، ص۲۹۹-۳۰۰.
  18. دریانورد، سیمای بندر گناوه، ۱۳۷۷ش، ص۲۱۸.
  19. یاحقی، تعارف، «دانشنامه فرهنگ ایران».
  20. افندی بایزیدی، آداب و رسوم کردان، ۱۳۶۹ش، ص۱۷۸.
  21. [https://www.cgie.org.ir/fa/article/239656/%D8%AA%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81 یاحقی، تعارف، «دانشنامه فرهنگ ایران».
  22. یاحقی، تعارف، «دانشنامه فرهنگ ایران».
  23. یاحقی، تعارف، «دانشنامه فرهنگ ایران».
  24. یاحقی، تعارف، «دانشنامه فرهنگ ایران».
  25. یاحقی، تعارف، «دانشنامه فرهنگ ایران».
  26. یاحقی، تعارف، «دانشنامه فرهنگ ایران».
  27. یاحقی، تعارف، «دانشنامه فرهنگ ایران».
  28. شاملو، کتاب کوچه، ۱۳۵۷-۱۳۸۷ش، حرف «آ»، دفتر اول، ص۱۱۶.
  29. یاحقی، تعارف، «دانشنامه فرهنگ ایران».
  30. صفی‎نژاد، جواد، مونوگرافی ده ‎طالب‌آباد، تهران، 1355ش، ص۱۳۹.
  31. یاحقی، تعارف، «دانشنامه فرهنگ ایران».

منابع

  • افندی بایزیدی، محمود، آداب و رسوم کردان، به ‌کوشش الکساندر ژابا، تهران، كتابخانه مركزی و مركز اسناد دانشگاه علامه طباطبایی، ۱۳۶۹ش.
  • بهین، عبدالرضا، درمان رودرواسی، تهران، انتشارات فرهنگ و دانش، ۱۳۹۳ش.
  • دریانورد، غلامحسین، سیمای بندر گناوه، تهران، انتشارات هیرمند، ۱۳۷۷ش.
  • رزمجو، حسین، شعرکهن فارسی در ترازوی نقد اخلاق اسلامی، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۶۶ش.
  • سپهر، محمدتقی، ناسخ التواریخ، به کوشش جمشید کیانفر، تهران، ۱۳۸۰ش.
  • شاملو، احمد، کتاب کوچه، تهران، مازیار، ۱۳۵۷- ۱۳۸۷ش.
  • شهری، جعفر، طهران قدیم، تهران، معین، ۱۳۸۳ش.
  • صفی‎نژاد، جواد، مونوگرافی ده ‎طالب‌آباد، تهران، موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی، ۱۳۵۵ش.
  • علیرضایی، شایلی، تعارف در فرهنگ مردم ایران، نجوای فرهنگ، تهران، حوزه تخصصی، ۱۳۸۷ش.
  • کُتسبو، موریتس فون، مسافرت به ایران، ترجمۀ محمود هدایت، تهران، بی‌نا، ۱۳۶۵ش.
  • گوبینو، ژ. آ.، سه سال در ایران، ترجمۀ ذبیح‎الله منصوری، تهران، فرخی، بی‌تا.
  • لمعه، منوچهر، فرهنگ عامیانۀ عشایر بویراحمدی و کهگیلویه، تهران، بی‌نا، ۱۳۵۳ش.
  • معین، محمد، فرهنگ فارسی، تهران، ۱۳۷۱ش.
  • نجفی، ابوالحسن، فرهنگ فارسی عامیانه، تهران، نیلوفر، ۱۳۷۸ش.
  • نجفی، محمدعلی و آقایی، خلیل، تعارف و رودربایستی، قم، میراث ماندگار، ۱۳۹۶ش.
  • همایونی، صادق، فرهنگ مردم سروستان، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۱ش.