تفنگ
تفنگ؛ جنگافزاری که با آن گلوله را به مسافتی دور یا نزدیک پرتاب میکنند.
تفنگ، اسلحهای آتشین، پرتابی و قابل حمل است که از یک لوله بلند، قنداق و ابزارهای آتشزن، تشکیل شده است. تفنگ، دارای کاربردهای جنگی، دفاعی، شکاری، امنیتی و آیینی است.
انواع تفنگ
تفنگ، انواع مختلفی دارد: 1. دولول؛ 2. سَرپُر؛ 3. بادی؛ 4.کمرشکن و 5.شکاری.[۱]
برخی از تفنگها، گلوله را با انفجار مهمات به بیرون رانده و برخی دیگر که به «تفنگ بادی» معروف هستند، با فشار هوا و بهصورت مکانیکی این کار را انجام میدهند. تفنگهای دارای مهمات نیز دارای دو نوع «ساچمهزن» و «گلولهزن» هستند.
تفنگ تهپُر، تفنگی است که فشنگ را از قسمت ته لوله در آن میگذارند. تفنگ سرپر نیز تفنگی است که از دهانهی لوله پُر میشود.[۲]
برخی، تفنگ را شامل انواع زیر دانستهاند: 1. سلاح دستی (پیستول) با تعداد تیر کم؛ 2. مسلسلهای دستی با حالت شلیک خودکار پیاپی، چندتیر و تکتیر؛ 3. تفنگهای تهاجمی (سلاحهای جنگی) با قدرت بالاتری نسبت به دو نوع قبلی؛ 4. تفنگهای ساچمهزنی (شاتگان تفنگی) با قدرت بالا و فشنگهایی از جنس مقوا یا پلاستیک و 5. تفنگ تکتیرانداز با بُرد بالا و دوربین.
واژهشناسی
تفنگ از اضافه شدن «ن» به واژه فارسی «تُفَک» بهدست آمده که لولهای چوبین است و با گلولهی گِلی در شکار پرندگان کوچک استفاده میشد. روش استفاده از تفک، دمیدن ناگهانی در آن بوده است. کارشناسان، علت نامگذاری این ابزار را صدای تُف، در هنگام دمیدن در آن میدانند که بهمرور زمان به «تُفک» معروف شده است.[۳]
پیشینه
در 907ق، صدای اولین شلیک تفنگ در ایران شنیده شد.[۴] نیاز جنگی و نظامی ایرانیان به ابزارآلات جنگی، دلیل ورود تفنگ به ایران بوده، اما تا زمان شاه اسماعیل و شاه عباس صفوی، استفاده از تفنگ در ایران، برخلاف جوانمردی دانسته میشد[۵] و در نخستی نبرد ایران با عثمانی، منجر به شکست ایران در جنگ چالدران شد.[۶] کمکم تفنگ، جایگزین دیگر ابزارهای جنگی شد، اما مردم، تا مدتها همان اصطلاحات مربوط به تیروکمان را برای تفنگ نیز بهکار میبردند. برای مثال، در بسیاری از متون برجایمانده از دوره صفویان، از مصدر «ریختن» برای تفنگ استفاده شده است؛ مانند «از بالا و پایین، تیر و تفنگ ریختند».[۷] برخی از مردم بختیاری، هنوز هم در استفاده از تفنگ، حالت تیراندازی با کمان را به خود میگیرند.[۸]
پس از ورود تفنگ به سپاه ایران، کارگاههای اسلحهسازی نیز سازماندهی شده و تفنگداران خاصه در نظام سلطنتی ناصرالدین شاه، ردهبندی شدند. برخی مورخان، از حضور رده تفنگچی در دوره شاه عباس نیز خبر دادهاند.[۹] در آن دوران، تفنگچیها، در پایینترین رده نظامی (که در مجموع شامل 4 رده بودند) قرار داشتند.[۱۰] ابزارهای لازم برای تفنگ، همچون چخماق، وزنه باروت، ساچمهدان، دبهبروت، سوزن، میله و انواع سمبه نیز همگی در کمربند تفنگچی جای میگرفتند.[۱۱] با ورود انواع تفنگ به ایران، مشاغلی جدید نیز در ایران ایجاد شد تا کار تفنگسازی و تعمیرات مربوط به آنها انجام شود.
تفنگسازی
صنعت تفنگسازی در ایران، برای اولینبار در دوره شاه طهماسب صفوی رونق گرفت. در همین دوره صنفی جدید در گروه مشاغل ایرانیان بهنام صنف «تفنگدار» ایجاد شد.[۱۲] در زمان شاهعباس صفوی نخستین اسلحهسازی دولتی، در اصفهان دایر شد.[۱۳] جهانگردان به دقت و مهارت صنعتکاران ایرانی در ساخت لولههای تفنگ اشاره کرده و از استقامت آن سخن گفتهاند.[۱۴] تفنگهای جوهردار در دوره فتحعلیشاه ساخته شده[۱۵] و تفنگهای سرپر توسط عربها وارد ایران شدند.[۱۶] برخی تفنگ تهپر را از جمله اختراعات ایرانیان میدانند که در دوره ناصرالدینشاه به وقوع پیوسته است. برخی از منابع، از کیفیت برتر تفنگهای ساختهشده در جبهخانههای ایرانی نسبت به صنایع انگلیسی، در زمان امیرکبیر، سخن گفتهاند.[۱۷]
برخی از تفنگسازها، بر روی قنداق تفنگ، به طراحی و تزئیناتی خاص مطابق با سلیقه مشتری و ذوق و مهارت سازندهی آن میپرداختند.[۱۸] از جملهی این تزئینات میتوان به زرکوبی، نقرهکوبی، قلمزنی، خاتم و منبتکاری روی لوله و قنداق برخی از تفنگها اشاره کرد.[۱۹]
تفنگ در فرهنگ ایرانیان
از مهمترین کاربردهای تفنگ نزد ایرانیان، استفاده آن برای دفاع و حفظ امنیت، بهويژه نزد عشایر بوده است. اهمیت تفنگ نزد عشایر تا جایی بود که آن را همچون ناموس خود میدانستند.[۲۰]
استفاده ایرانیان از تفنگ برای شکار حیوانات و پرندگان، در میان سرداران و بزرگان،[۲۱] عشایر و روستاییان،[۲۲] رایج بوده است.
همچنین تفنگ، از همان ابتدای ورود به ایران، در مراسم آیینی خردهفرهنگهای ایرانی حضور یافت. شلیک تفنگ در زمان تحویل سال،[۲۳] برای بیدار ماندن زائو و فراری دادن آل[۲۴] و زمان بردن عروس به خانه داماد،[۲۵] از کاربردهای آیینی تفنگ است.
پانویس
- ↑ معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژه تفنگ، سایت واژهیاب.
- ↑ عمید، فرهنگ فارسی، ذیل واژه تفنگ، سایت واژهیاب.
- ↑ کسروی، کاروند، ۱۳۵۲ش، ص۴۳۶؛
ذکاء، «تفنگ و پیشینۀ آن»، ۱۳۴۶ش، ص۲۸۲. - ↑ قاضی احمد قمی، خلاصة التواریخ، ۱۳۵۹ش، ج1، ص72.
- ↑ واله، سفرنامه، ۱۳۴۸ش، ص۳۴۸؛
فلسفی، جنگ چالدران، ۱۳۳۲ش، ص۴۴. - ↑ کسروی، کاروند، ۱۳۵۲ش، ص۴۳۶-437.
- ↑ عالمآرای صفوی، ۱۳۶۳ش، ص519.
- ↑ دیگار، فنون کوچنشینان بختیاری، ۱۳۶۶ش، ص۱۲۸.
- ↑ اسکندربیک منشی، عالمآرای عباسی، ۱۳۳۵ش، ج2، ص824.
- ↑ واله، سفرنامه، ۱۳۴۸ش، ص۳۴4-345.
- ↑ ذکاء، ارتش شاهنشاهی ایران از کورش تا پهلوی، ۱۳۵۰ش، ص205.
- ↑ تکمیل همایون، تحولات قشون در تاریخ معاصر ایران، شکل گرفتن نیروهای نظامی در آغاز دورۀ قاجاریه، ۱۳۷۶ش، ج1، ص17.
- ↑ بیانی، تاریخ نظامی ایران، دورۀ صفویه، ۱۳۷۹ش، ص۷۱؛
تکمیل همایون، تحولات قشون در تاریخ معاصر ایران، شکل گرفتن نیروهای نظامی در آغاز دورۀ قاجاریه، ۱۳۷۶ش، ج1، ص28. - ↑ Chardin, Travels in Persia, 1927, P270-271.
- ↑ مفتون دنبلی، مآثر سلطانیه، ۱۳۵۱ش، ص۱۳۳.
- ↑ دیگار، فنون کوچنشینان بختیاری، ۱۳۶۶ش، ص۱۲۸.
- ↑ آدمیت، امیرکبیر و ایران، ۱۳۶۱ش، ص۲۹۶.
- ↑ بالایی لنگرودی، «چه سود از گذشته، جز خاطره، در شناخت صنایع دستی و صنعتگران سنتی»، ۱۳۷۶ش، ص۵۷.
- ↑ ذکاء، ارتش شاهنشاهی ایران از کورش تا پهلوی، ۱۳۵۰ش، ص204.
- ↑ دهگان، فرهنگ جامع ضربالمثلهای فارسی، ۱۳۸۳ش، ص۲۳۸.
- ↑ روملو، احسن التواریخ، ۱۳۸۴ش، ج1، ص138؛
نوایی، ایران و جهان، از مغول تا قاجاریه، ۱۳۶۴ش، ج1، ص121؛
ذکاء، ارتش شاهنشاهی ایران از کورش تا پهلوی، ۱۳۵۰ش، ص201. - ↑ همایونی، فرهنگ مردم سروستان، ۱۳۴۸ش، ص۱۸۵.
- ↑ لهساییزاده، تاریخ و فرهنگ مردم دوان، ۱۳۸۰ش، ص۱۱۶.
- ↑ بهمنبیگی، عرف و عادت در عشایر فارس، ۱۳۲۴ش، ص۸۲.
- ↑ نصراللهپور، رقص، رامش، نیایش، ۱۳۸۶ش، ص۱۴۸.
منابع
- آدمیت، فریدون، امیرکبیر و ایران، تهران، خوارزمی، ۱۳۶۱ش.
- اسکندربیک منشی، عالمآرای عباسی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۳۵ش.
- بالایی لنگرودی، علی، «چه سود از گذشته، جز خاطره، در شناخت صنایع دستی و صنعتگران سنتی»، گیلهوا، رشت، شماره 46، ۱۳۷۶ش.
- بهمنبیگی، محمد، عرف و عادت در عشایر فارس، شیراز، نوید شیراز، ۱۳۲۴ش.
- بیانی، خانبابا، تاریخ نظامی ایران، دورۀ صفویه، تهران، زرین قلم، ۱۳۷۹ش.
- تکمیل همایون، ناصر، تحولات قشون در تاریخ معاصر ایران، شکل گرفتن نیروهای نظامی در آغاز دورۀ قاجاریه، تهران، دفتر پژوهشهای فرهنگی، ۱۳۷۶ش.
- دهگان، بهمن، فرهنگ جامع ضربالمثلهای فارسی، تهران، معتبر، ۱۳۸۳ش.
- دیگار، ژان پیر، فنون کوچنشینان بختیاری، ترجمۀ اصغر کریمی، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۶۶ش.
- ذکاء، یحیى، ارتش شاهنشاهی ایران از کورش تا پهلوی، تهران، بینا، ۱۳۵۰ش.
- ذکاء، یحیی، «تفنگ و پیشینۀ آن»، بررسیهای تاریخی، تهران، س2، شماره 3-4، ۱۳۴۶ش.
- روملو، حسن، احسن التواریخ، بهتحقیق عبدالحسین نوایی، تهران، اساطیر، ۱۳۸۴ش.
- عالمآرای صفوی، بهتحقیق یدالله شکری، تهران، اطلاعات، ۱۳۶۳ش.
- عمید، حسن، فرهنگ فارسی، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: 31 اردیبهشت 1401ش.
- فلسفی، نصرالله، جنگ چالدران، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۳۲ش.
- قاضی احمد قمی، خلاصة التواریخ، بهتحقیق احسان اشراقی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۵۹ش.
- کسروی، احمد، کاروند، بهتحقیق یحیى ذکاء، تهران، کتابهای جیبی، ۱۳۵۲ش.
- لهساییزاده، عبدالعلی و سلامی، عبدالنبی، تاریخ و فرهنگ مردم دوان، شیراز، نوید شیراز، ۱۳۸۰ش.
- معین، محمد، فرهنگ فارسی، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: 31 اردیبهشت 1401ش.
- مفتون دنبلی، عبدالرزاق، مآثر سلطانیه، بهتحقیق غلامحسین صدری افشار، تهران، مؤسسه انتشاراتی روزنامه ایران، ۱۳۵۱ش.
- نصراللهپور، علیاصغر، رقص، رامش، نیایش، کرمانشاه، مؤسسه کوثر، ۱۳۸۶ش.
- نوایی، عبدالحسین، ایران و جهان، از مغول تا قاجاریه، تهران، هما، ۱۳۶۴ش.
- واله، پیترو دلا، سفرنامه، ترجمۀ شعاعالدین شفا، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۴۸ش.
- همایونی، صادق، فرهنگ مردم سروستان، تهران، بهنشر، ۱۳۴۸ش.
- Chardin, J., Travels in Persia, tr. P. Sykes, London, 1927.