تنور در خرده‌فرهنگ‌های ایرانی؛ جایگاه فرهنگی و کارکرد تنور در زندگی ایرانیان

تنور، از دیرباز در زندگی مادی و معنوی مردم ایران، جایگاهی ویژه و کاربردهای گوناگون داشته است. ایرانیان از تنور علاوه‌ بر طبخ نان، برای پخت انواع شیرینی و غذا استفاده می‌کنند. در مناطق سردسیر، از تنور به‌عنوان کرسی ‌خانه‌ نیز استفاده می‌شود.[۱] برخی در دوره صفویه، گوسفند کاملی را در تنور آویزان می‌کردند و دیگی از برنج را زیر آن قرار می‌دادند تا برنج، با حرارت تنور و چربی که از گوشت در آن می‌چکید، پخته شود.[۲] خوراک «بریان‌بره» در میان مردم ایل شکاک نیز به‌همین روش پخته می‌شد. آن‌ها، شکم بره را از برنج، کره و لپه پر می‌کردند و روی تخته‌سنگی روی تنور قرار می‌دادند تا خوب سرخ شود.[۳] سیب‌زمینی تنوری، ماهی تنوری، بره تنوری، بادمجان روریگی و کباب بادیه نیز از دیگر انواع غذاهای رایج در میان مردم است که در تنور طبخ می‌شود.[۴]

تنور در آیین‌ها و مراسم‌ها

تنور در میان مردم ایران، دارای جایگاهی مقدس است و آن را دارای خاصیت برکت‌زایی می‌دانند. به‌همین دلیل، در بسیاری از مراسم‌های ایرانیان، مانند محرم، زایمان، آفتاب‌خواهی، عروسی و فال‌گیری، رد پای تنور دیده می‌شود.

در مراسم فال‌گیری با کوزه، که در شب چهارشنبه‌سوری در نقاطی از ایران برگزار می‌شود، هر فرد، به میل خود، یک چیز را درون کوزه انداخته، سپس درب کوزه را محکم بسته و با پارچه‌ای می‌بندند. پس از آن، افراد روی در کوزه، آینه کوچک، سورمه‌دان، مقداری نمک و شانه‌ای چوبی گذاشته و این‌ها را در تنور خانه قرار می‌دهند. شب بعد (پنج‌شنبه)، دختران و زنان به‌همان خانه‌ای که کوزه قرار دارد، رفته و پس از صرف شام، کوزه را از تنور درآورده و به‌دست دختری که کم‌تر از 3 سال سن داشته باشد، می‌دهند و هرکسی یک چهاربیتی را می‌خواند.[۵]

در نقاطی از ایران، عروس را پیش از ترک خانه پدر، به دور تنور خانه‌ی پدری می‌گردانند و او لبه‌ی تنور را می‌بوسد. این کار توسط پدر یا برادر عروس، عمو یا دایی او انجام می‌شود. مردم، بر این باورند که این عمل، موجب ثبات برکت در خانه پدری و پُرروزی شدن عروس در خانه جدید خواهد شد.[۶] در زنجان، عروس پس از طواف تنور خانه‌ی پدری، تخم‌مرغی را درون آن می‌اندازد که به‌معنی بقا و دوام زندگی و نیز فرزندآوری است.[۷] در برخی از نقاط ایران، مانند بیرجند، در شب شام غریبان (شب یازدهم محرم)، چراغی را در زیر بشکه یا تنوری ساختگی روشن می‌کنند که نمادی از «تنور خولی» است.[۸] در برخی از نواحی نیز، مردم در شب شام غریبان، تنور خانه‌ها را خاموش می‌کنند، زیرا معتقدند که خولی، سر امام حسین را در چنین شبی در تنور نگه داشته است.[۹] در کرمان، تنور خانه‌ها را در شب شام غریبان کربلا با موادی معطر مانند گلاب خوش‌بو کرده و شمعی را داخل آن روشن می‌کنند.[۱۰]

تنور در طب سنتی

خاکستر تنور، گرمای داخل تنور، نان سوخته و قطعات کنده شده از دیواره‌ی تنور، مورد توجه طب سنتی است و در درمان بیماری‌ها استفاده می‌شود.[۱۱] مردم از نان گرم داخل تنور برای درمان تب‌خال،[۱۲] از گرمای داخل تنور برای دفع سرمازدگی،[۱۳] از خاکستر گرم تنور برای درمان قولنج[۱۴] و از خاک تنور برای درمان سیاه‌سرفه[۱۵] استفاده می‌کنند.

همچنین، در برخی از نقاط، بیمار مبتلا به کمردرد را کنار تنور می‌خوابانند تا عرق کند، سپس کمر او را با چادری می‌بندند تا خوب شود.[۱۶] در سقز، زن زائو را روی تنور گرم می‌نشاندند تا بدن او گرم شده و نوزاد زودتر متولد شود.[۱۷] برای درمان پادرد، پشکل گوسفند را داخل تنور انداخته و بیمار را کنار تنور می‌نشاندند. سپس، لحافی را روی او می‌انداختند تا پاها در معرض دود و گرما قرار گرفته، عرق کرده و بهبود یابد.[۱۸] خاکستر تنور، در برخی از مناطق ایران، به‌عنوان ماده‌ای ضدعفونی‌کننده استفاده می‌شود. گاهی، این خاکستر را با موادی همچون تخم‌مرغ و نمک نیز مخلوط کرده و روی محل کوفتگی قرار می‌دهند.[۱۹]

استفاده از تنور در درمان بیماری‌هایی دیگر همچون قارچ پوستی، زگیل (با استفاده از دوده سقف تنورخانه)،[۲۰] دررفتگی و کوفتگی بدن و نیز بیماری‌های روحی (با استفاده از آبی که مقداری از خاکستر تنور در آن حل‌شده)، رایج است.

تنور در باور مردم ایران

ایرانیان دیدن تنور در خواب را اتفاقی مبارک می‌دانند. اگر تنور، آتش داشته و نان در حال پخته شدن باشد، آن خواب، بهتر و مبارک‌تر است. اگر مرد چنین خوابی ببیند، تعبیر آن ازدواج و تشکیل خانواده است؛ اگر دختر دم‌بخت چنین خوابی ببیند، تعبیر آن، یافتن شوهر است و اگر پسر جوان چنین خوابی ببیند، تعبیر آن، اشتغال است و درآمد و تعبیر آن برای فرد بیمار، شفای زودهنگام است.

احترام به تنور و نیکوپنداری آن در فرهنگ ایرانی تا جایی است که گاهی به آن قسم می‌خورند یا از آن طلب شفا و گره‌گشایی می‌کنند. برخی از مردم، هواکش تنور را به‌سمت قبله قرار می‌دهند. مرد خانواده در بیش‌تر نقاط ایران، اولین نان پخته‌شده در تنور را نمی‌خورد تا عمر بانوی خانه، کوتاه نشود.[۲۱] گاهی نان اول تنور را در خانه نگه می‌دارند و آن را موجب افزایش برکت می‌دانند.[۲۲] برخی، نان اول را نمی‌خورند تا نان دوم از تنور بیرون آورده شود و این کار را موجب ازدیاد فرزندان می‌دانند.[۲۳] ترکمن‌ها، اولین سری از نان پخته‌شده در تنور منزل را که از بهترین نوع کلوچه‌های محلی است، خیرات می‌کنند.[۲۴] در برخی روستاها، پخت اولین نان تنور توسط دختر خانه را موجب خوش‌بختی او می‌دانند. در ارومیه، مردم معتقدند که اگر مادر داماد، اولین نان تنور را روی سر عروس بگیرد، عروس فراخ‌روزی خواهد شد. در تربت حیدریه، اولین نان را به کسی که به خوش‌روزی بودن معروف است، می‌دهند تا روزی و برکت خانه زیاد شود.[۲۵]

در مناطقی مانند نطنز، نان را برکت حضرت زهرا، تنور را دستگاه او و نان پختن را نیز سنت او می‌دانند.[۲۶] مردم زنجان پیش از پخت نان، 3 صلوات فرستاده و در تنور می‌دمند.[۲۷]

مرمت و نوسازی تنور، معمولا به‌صورت نذر انجام می‌شود. افراد، نذر می‌کنند که در صورت حاجت‌روایی، تنور خانه را بازسازی کنند. ترکمن‌ها، علاوه ‌بر قرار دادن دهانه دودکش تنور به‌سمت قبله، مقداری نمک را نیز به دهانه‌ی آن می‌زنند تا تنور بابرکت شود.

در ارومیه، زن زائو، تا 7 روز نباید به‌سمت تنور برود و این کار را بدیمن می‌دانند.[۲۸]

پانویس

  1. Polak, Persien das Land und seine Bewohner, 1865, V.I, P65.
  2. Tavernier, Les Six voyages, 1677, P643.
  3. شهریارافشار، «ایل شکاک»، ۱۳۴۵ش، ص۴۶.
  4. روغنی، نان سنگک، ۱۳۸۵ش، ص۱۲۴-۱۲۵.
  5. عسکری خانقاه، «نگاهی به مراسم چهارشنبه‌سوری در جوپشت و خور»، ۱۳۵۱ش، ص۳۴.
  6. علی‌اکبرزاده، مردم‌نگاری شهرستان شاهین‌دژ، ۱۳۷۵ش، ص۳۷۹.
  7. سخاییان، بازنگری مردم‌نگاری شهرستان زنجان، ۱۳۸۸ش، ص۹۴۶ و ۹۴۸.
  8. برآبادی، مردم‌شناسی عزاداری ماه محرم در بیرجند، ۱۳۸۱ش، ص۲۵ و ۵۳ و ۱۲۰.
  9. حسنی، مردم‌نگاری شهرستان لامرد، ۱۳۷۹ش، ص۱۰۵ و ۴۰۶-۴۰۷.
  10. محبی کرمانی، مردم‌نگاری شهرستان راین با تکیه بر فناوری آهن، ۱۳۸۲ش، ص۷۵.
  11. عبدالله‌پور، بازنگری و مردم‌نگاری شهرستان ماه‌نشان، ۱۳۸۶ش، ص۴۶.
  12. علی‌اکبرزاده، مردم‌نگاری شهرستان ماکو، ۱۳۷۳ش، ص79.
  13. علی‌اکبرزاده، مردم‌نگاری شهرستان اورمیه، ج1، ۱۳۷۲ش، ص143.
  14. وجدانی‌فر، مردم‌نگاری شهر بزرگ اردبیل، ۱۳۸۵ش، ص۲۹۹.
  15. حسنی، مردم‌نگاری شهرستان گرمسار، ۱۳۷۴ش، ص186.
  16. حسنی، مردم‌نگاری شهرستان ملایر، ۱۳۸۵ش، ص90.
  17. رهو، مردم‌نگاری شهرستان سقز، ۱۳۷۸ش، ص۲۴۶.
  18. سلیمی مؤید، مردم‌نگاری شهرستان کرج، ج1، ۱۳۸۰ش، ص127.
  19. حسنی، مردم‌نگاری شهرستان فارسان، ۱۳۷۸ش، ص205.
  20. علی‌اکبرزاده، مردم‌نگاری شهرستان شاهین‌دژ، ۱۳۷۵ش، ص297.
  21. حسنی، مردم‌نگاری شهرستان بهبهان، ۱۳۷۶ش، ص59؛
    علی‌اکبرزاده، مردم‌نگاری شهرستان قروه، ۱۳۷۴ش، ص31.
  22. حسنی، مردم‌نگاری شهرستان فارسان، ۱۳۷۸ش، ص79.
  23. رهجو، مردم‌نگاری شهرستان کوهبنان، ۱۳۸۵ش، ص۴۹۸.
  24. مرادی، «نان ترکمن، خوراک، بـاورهای عامیانه و فرهنگـی ترکمن‌ها»، ۱۳۸۷ش، ص۲۸۹-۲۹۰.
  25. قندهاری‌زاده، مردم‌نگاری شهرستان تربت حیدریه، ۱۳۷۵ش، ص۴۷-۴۸.
  26. نوبان، مردم‌نگاری شهرستان نطنز، ۱۳۸۵ش، ص117.
  27. سخاییان، بازنگری مردم‌نگاری شهرستان زنجان، ۱۳۸۸ش، ص۲۳۱ و ۲۳۳.
  28. علی‌اکبرزاده، مردم‌نگاری شهرستان اورمیه، ج1، ۱۳۷۲ش، ص340.

منابع

  • برآبادی، احمد و دیگران، مردم‌شناسی عزاداری ماه محرم در بیرجند، تهران، قلم آشنا، ۱۳۸۱ش.
  • حسنی، حمیدرضا و دیگران، مردم‌نگاری شهرستان بهبهان، تهران، سازمان میراث فرهنگی، ۱۳۷۶ش.
  • حسنی، حمیدرضا و دیگران، مردم‌نگاری شهرستان گرمسار، تهران، سازمان میراث فرهنگی، ۱۳۷۴ش.
  • حسنی، حمیدرضا و دیگران، مردم‌نگاری شهرستان فارسان، تهران، سازمان میراث فرهنگی، ۱۳۷۸ش.
  • حسنی، حمیدرضا و دیگران ، مردم‌نگاری شهرستان لامرد، تهران، سازمان میراث فرهنگی، ۱۳۷۹ش.
  • حسنی، حمیدرضا و دیگران ، مردم‌نگاری شهرستان ملایر، تهران، سازمان میراث فرهنگی، ۱۳۸۵ش.
  • روغنی، داوود، نان سنگک، به‌تحقیق جواد صفی‌نژاد، تهران، اختران کتاب، ۱۳۸۵ش.
  • رهجو، مریم و دیگران، مردم‌نگاری شهرستان کوهبنان، تهران، سازمان میراث فرهنگی، ۱۳۸۵ش.
  • رهو، روشنک و دیگران، مردم‌نگاری شهرستان سقز، تهران، سازمان میراث فرهنگی، ۱۳۷۸ش.
  • سخاییان، ناهید و دیگران، بازنگری مردم‌نگاری شهرستان زنجان، تهران، سازمان میراث فرهنگی، ۱۳۸۸ش.
  • سلیمی مؤید، سلیم، مردم‌نگاری شهرستان کرج، تهران، سازمان میراث فرهنگی، ۱۳۸۰ش.
  • شهریارافشار، بیژن، «ایل شکاک»، هنر و مردم، تهران، شماره 44، ۱۳۴۵ش.
  • عبدالله‌پور، محرم و دیگران، بازنگری و مردم‌نگاری شهرستان ماه‌نشان، تهران، سازمان میراث فرهنگی، ۱۳۸۶ش.
  • عسکری خانقاه، اصغر و هنری، مرتضى، «نگاهی به مراسم چهارشنبه‌سوری در جوپشت و خور»، هنر و مردم، تهران، شماره 114، ۱۳۵۱ش.
  • علی‌اکبرزاده، سیروس و سپهرفر، حسن، مردم‌نگاری شهرستان اورمیه، تهران، سازمان میراث فرهنگی، ۱۳۷۲ش.
  • علی‌اکبرزاده، سیروس و سپهرفر، حسن، مردم‌نگاری شهرستان شاهین‌دژ، تهران، سازمان میراث فرهنگی، ۱۳۷۵ش.
  • علی‌اکبرزاده، سیروس و سپهرفر، حسن، مردم‌نگاری شهرستان ماکو، تهران، سازمان میراث فرهنگی، ۱۳۷۳ش.
  • علی‌اکبرزاده، سیروس و فلسفی‌میاب، علی، مردم‌نگاری شهرستان قروه، تهران، سازمان میراث فرهنگی، ۱۳۷۴ش.
  • قندهاری‌زاده، فرزاد و مکاری، محمد، مردم‌نگاری شهرستان تربت حیدریه، تهران، سازمان میراث فرهنگی، ۱۳۷۵ش.
  • محبی کرمانی، مهدی و دیگران، مردم‌نگاری شهرستان راین با تکیه بر فناوری آهن، تهران، سازمان میراث فرهنگی، ۱۳۸۲ش.
  • مرادی، منصور، «نان ترکمن، خوراک، بـاورهای عامیانه و فرهنگـی ترکمن‌ها»، خـوراک و فـرهنگ، به‌تحقیق علیرضا حسن‌زاده، نوبان، مهرالزمان و دیگران، مردم‌نگاری شهرستان نطنز، تهران، سازمان میراث فرهنگی، ۱۳۸۵ش.
  • تهران، ۱۳۸۷ش.
  • وجدانی‌فر، نادر و دیگران، مردم‌نگاری شهر بزرگ اردبیل، تهران، سازمان میراث فرهنگی، ۱۳۸۵ش.
  • Polak, J. E., Persien das Land und seine Bewohner, Leipzig, 1865.
  • Tavernier, J. B., Les Six voyages, ed. G. Clouzier, Paris, 1677.