توغل
توغل، رویداد ستارهشناختی در تقویم محلی هزارههای افغانستان.
تُوغَل، پدیدۀ ستارهشناختی در میان قوم هزارۀ افغانستان است که تغییرات و رویدادهای جوی مثل سرما و گرمای شدید و برف و باران زیاد بر اساس آن پیشبینی و تبیین میشود.
مفهومشناسی
توغل، در گویش هزارگی بهمعنای سرکش، بیرحم و تُند است[۱] و در اصطلاح ستارهشناختی در فرهنگ هزارگی، به نزدیک شدن مِیچِید[۲] (خوشۀ پروین) به ماه گفته میشود.[۳] این رویداد، در باور عامیانه، نوعی دشمنی و جنگ میان ستارگان (میچید و ماه) است که سبب تغییرات جوی و حوادث زمینی میشود.[۴] توغل همواره با گرما و سرمای شدید یا بارندگی زیاد همراه است که به آن «پِیچِیش» میگویند. این پدیده، هر ماه یکبار و بیشتر در اول، وسط و آخر ماه رخ میدهد.[۵]
تاریخچه
تاریخ دقیق شکلگیری توغل در تقویم محلی هزارهها بهخوبی مشخص نیست و مردم در تفسیر آن داستانهای عجیب و غریب میگویند،[۶] اما رویداد توغل، ریشه در علاقۀ مردم هزاره به ستارهشناسی و تأثیر آن بر کشاورزی، پرورش حیوانات و معیشت آنها دارد. بههمین دلیل، کشاورزان، برای خود تقویمی ویژه داشته و برخی از ستارگان را با نام خاص میخواندند که در وضعیت جوی و زندگی آنها مؤثر است. یکی از ستارگان در گاهشماری مردم هزاره، میچید است که گردش و رفتار آن در تغییرات و وضع آبوهوا و زندگی روزمرۀ مردم نقش دارد و یکی از تأثیرات آن، رویداد توغل است.[۷]
نحوۀ محاسبه
نحوۀ محاسبۀ توغل، پیچیده و با ترکیب و مقارنۀ ماه قمری و شمسی به دست میآید. توغل، از آغاز تابستان از زیاد به کم، با «بیستویک توغل»، شروع میشود و با شمارش عددهای فرد، تا «یک توغل» در اسفندماه، پایان مییابد.[۸] توغل «بیستویکم» نشان میدهد که اجتماع «ماه» و «پروین»، بهصورت تخمینی، 21 روز پس از رؤیت «هلال» اتفاق میافتد. همچنین، توغل «نوزدهم»، به این معنا است که نزدیک شدن پروین به ماه، 19 روز بعد از رؤیت هلال رخ میدهد و بههمین ترتیب تا آخرین توغل ادامه دارد.[۹]
تعداد توغل و نامگذاری
در مجموع، ده رویداد توغل وجود دارد که هر کدام بهنام روز قمری که در آن اتفاق میافتد، نامگذاری شده است: بیستویکتوغل، نوزدهتوغل، هفدهتوغل، پانزدهتوغل، سیزدهتوغل، یازدهتوغل، هفتتوغل، پنجتوغل، سهتوغل و یکتوغل.[۱۰]
طول رویداد هر توغل
توغل بهطور معمول شش تا هفت شبانهروز طول میکشد که هر روز نام خاصی دارد و نامگذاریها در مطابقت با حرکات ستارۀ «میچید» صورت میگیرد:[۱۱]
- «توغل»، میچید به ماه نزدیک میشود؛
- «بَغَل» هر دو ستاره، در کنار هم قرار میگیرند؛
- «مُروُله»، با هم درگیر میشوند و اصطکاک پیدا میکنند؛
- «بَرغُولَه»، همدیگر را دنبال میکنند؛
- «مِیرنَه» توغل به پایان میرسد؛[۱۲]
- «شَشَگ»، در بعضی از مناطق هزارهنشین، روز ششم را ششگ مینامند؛[۱۳]
- در برخی نقاط، به دو روز بعد از مرحلۀ پنجم، «پَس کِیبَه» یا «دُم توغل» گفته میشود که ممکن است باعث حوادث و تغییرات جوی در این دو روز شود.[۱۴]
رابطۀ توغل و فصلهای سال
توغل در طول سال وجود دارد؛ اما در فصل بهار مورد توجه زیادی قرار نمیگیرد. در فصل تابستان، «توغل هفده» که گاهی منجر به بارندگی و سیل بسیار شدید میشود، اهمیت پیدا میکند. رویداد توغل، در سه ماه زمستان که در مناطق سردسیر هزارهنشین بارش برف و کولاک و سرما زیاد است، مورد توجه بسیاری قرار گرفته و موشکافانه بررسی میشود.[۱۵]
توغلهای معروف
1. هفتتوغل
در برج قوس (آذر)، در هفتم ماه قمری اتفاق میافتد.[۱۶]
2. پنجتوغل
در برج جدی (دی)، در پنجم ماه قمری رخ میدهد.[۱۷]
3 سهتوغل
در برج دلو (بهمن)، در سوم ماه قمری واقع میشود. سه توغل، سختترین توغل و همراه با باد و کولاک و باران شدید برف است.[۱۸]
4. یکتوغل
در برج حوت (اسفند)، در یکم ماه قمری پدید میآید.[۱۹] رابطۀ توغل با چله و نوروز در گویش هزارگی، به شب چله (یلدا)، شب «رُوزوَزگَشت» (وقتيكه روزها به درازي ميگرايد) گفته میشود. به باور عامیانه در میان مردم هزاره، «هفت توغل»، همیشه با روزوازگشت و روز «نوروز» با «یک توغل» همراه است. اگر چله، در اول هفت توغل که شش روز طول میکشد، واقع شود، نوروز نیز در اول یک توغل واقع خواهد شد.[۲۰]
توغل در باور و ادبیات عامیانه
برخی از افراد، در قدیم بر این باور بودند که مسافرت در رزوهای توغل، بدشگون است.[۲۱] همچنین به باور بعضی از مردم، قهر و دوری ستارۀ میچید از جفت خود قمر، باعث برف، باران و سرما میشود. پیرامون این رویداد، قصههای عامیانه نیز وجود دارد که با پیامهای اخلاقی و توصیه به ذخیرهسازی مواد غذایی در زمستان پایان مییابد. علاوه بر آن، دوبیتیهای عامیانه دربارۀ توغل سروده شده، مانند:[۲۲]
رایِ بُولّو کُو بَغلُومَل شی خوبه | ماه و میچید دَه یک توغل شی خوبه | |
ماه و میچید ده یک توغل چه باشه | قَدِ یار جان شِیفتِ بغل شی خوبه |
فصل بهار و توغل
فرارسیدن فصل بهار در مناطق سردسیر هزارهنشین، بهمعنای سپری شدن مشکلات و سختیهای زمستان است. بههمین دلیل، با آغاز بهار که پایان «یک توغل»، است، مرگ توغل نیز فرا رسیده[۲۳] و در ماه دوم و سوم بهار، توغلی وجود ندارد.[۲۴]
پانویس
- ↑ پژمان، «چله چیست؟ »، وبلاگ مسافر پاییز.
- ↑ میچید، در گویش هزارگی هفت ستارۀ درخشان اند که صبح زود در افق ظاهر میشوند.
- ↑ شهرستانی، «ستارهشناسی هزارگی و حساب تُغل»، وبسایت هزاره کالچر.
- ↑ فردبناند و سعیدی، «کلتور هزاره»، 1359ش، ص98-100.
- ↑ شریعتی، «از سیخینه تا لونگر، زندگی در سیخینه، خش بیستونهم»، وبسایت اطلاعرسانی جاغوری.
- ↑ فردبناند و سعیدی، «کلتور هزاره»، 1359ش، ص98.
- ↑ شهرستانی، «ستارهشناسی هزارگی و حساب تُغل»، وبسایت هزاره کالچر.
- ↑ فردبناند و سعیدی، «کلتور هزاره»، 1359ش، ص98.
- ↑ فردبناند و سعیدی، «کلتور هزاره»، 1359ش، ص98.
- ↑ فردبناند و سعیدی، «کلتور هزاره»، 1359ش، ص98.
- ↑ پژمان، «چله چیست؟ »، وبلاگ مسافر پاییز.
- ↑ پژمان، «چله چیست؟ »، وبلاگ مسافر پاییز.
- ↑ مهریار، «توغل؛ قهر زمستان»، وبلاگ میرآدینه.
- ↑ شهرستانی، «ستارهشناسی هزارگی و حساب تُغل»، وبسایت هزاره کالچر.
- ↑ شهرستانی، «ستارهشناسی هزارگی و حساب تُغل»، وبسایت هزاره کالچر.
- ↑ مهریار، «توغل؛ قهر زمستان»، وبلاگ میرآدینه.
- ↑ مهریار، «توغل؛ قهر زمستان»، وبلاگ میرآدینه.
- ↑ مهریار، «توغل؛ قهر زمستان»، وبلاگ میرآدینه.
- ↑ مهریار، «توغل؛ قهر زمستان»، وبلاگ میرآدینه.
- ↑ مهریار، «توغل؛ قهر زمستان»، وبلاگ میرآدینه.
- ↑ پژمان، «چله چیست؟ »، وبلاگ مسافر پاییز.
- ↑ پژمان، «چله چیست؟ »، وبلاگ مسافر پاییز.
- ↑ پژمان، «چله چیست؟ »، وبلاگ مسافر پاییز.
- ↑ شریعتی، «از سیخینه تا لونگر، زندگی در سیخینه، خش بیستونهم»، وبسایت اطلاعرسانی جاغوری.
منابع
- پژمان، اسدالله، «چله چیست؟»، وبسایت مسافر پاییز، تاریخ درج مطلب: 2 دی 1392ش.
- شریعتی، حفیظالله، «از سیخینه تا لونگر، زندگی در سیخینه، بخش بیستونهم»، وبسایت اطلاعرسانی جاغوری، تاریخ درج مطلب: 21 اردیبهشت 1398ش.
- شهرستانی، علیاکبر، «ستارهشناسی هزارگی و حساب تُغل»، وبسایت هزاره کالچر، تاریخ درج مطلب: 16 فروردین 1399ش.
- فردبناند، کلوس و سعیدی، نگهت، «کلتور هزاره»، مجلۀ علوم اجتماعی، سال دوم، شمارۀ 6، مهر و آبان 1359ش.
- مهریار، حیاتالله، «توغل؛ قهر زمستان»، وبلاگ میرآدینه، تاریخ درج مطلب: 23 اسفند ۱۳۹۱ش.