تکیه

از ویکی‌زندگی

تکیه؛ مکانی وسیع برای انجام مراسم عزا و روضه‌خوانی.

تکیه، به‌معنای محل آسایش، در اصطلاح به مکان ويژه‌‌ی تعزیه‌خوانی، روضه‌خوانی و حسینیه‌ گفته می‌شود.[۱] اصطلاح تکیه به ساختمانی با معماری ویژه اشاره دارد که برای برگزاری برخی آیین‌های نمایشی مانند شبیه‌خوانی و مراسم‌های عزاداری استفاده می‌شود. تکیه، همچنین مکانی خاص برای برپایی و اجرای مناسک اهل تصوف و درویشان است.

واژه‌شناسی

واژه عربی تکیه، در لغت به‌معنای تکیه کردن بر چیزی و نیز جایی برای درویشان است.[۲] در زبان فارسی، تکیه به‌معنای بالش (چیزی برای تکیه‌دادن به آن)، مکان قرار گرفتن فقیران (مَجاز از پشت و پناه)،[۳] مکان آرمیدن، تکیه‌گاه و پُشتی[۴] و حسینیه (برای روضه‌خوانی و تعزیه‌خوانی)[۵] است. برخی پژوهشگران، تکیه را واژه‌ای ترکی، برگرفته از واژه عربی «تُکَأَه» می‌دانند[۶] که به‌معنای رباط، زاویه، خانقاه و قرارگاهی برای صوفیان بوده که در آن به مراسم ذکر و نیایش می‌پرداختند.[۷]

پیشینه

واژه تکیه، برای نخستین‌بار در متون امپراتوری عثمانی، از سده 10ق، به‌معنای زاویه، خانه عبادت و مناسک و آیین‌های صوفیانه، به‌کار رفت.[۸] با پیشرفت دولت عثمانی و توسعه سرزمین‌های تحت سلطه‌ی آن‌ها، در مناطق امروزی سوریه و مصر نیز تکیه جایگزینی برای خانقاه و رباط شد. معماری تکیه در دولت عثمانی، به‌صورت تالار مسقف و گنبدداری بود که متأثر از مکتب قسطنطنیه ساخته می‌شد.[۹] پس از پایان یافتن دولت عثمانی، اصطلاح تکیه، به سماع‌خانه (توحیدخانه)، فضای مخصوص مقابر شیوخ، حرم خانواده، جای پذیرایی و واحدهایی برای اقامت درویشان، گفته می‌شد. در اصفهان، تکیه به بقعه‌هایی گفته می‌شد که شخصیتی مقدس و بزرگ در آن دفن شده باشد. ابن‌بطوطه به تکیه منسوب به شیخ علی بن سهل در اصفهان اشاره کرده و آن را یکی از زیارت‌گاه‌های معروف ولایت اصفهان دانسته که از تمامی مهمانان در آن‌جا با غذا پذیرایی می‌شد.[۱۰]

پس از پیدایش و توسعه آیین‌های نمایشی همچون شبیه‌خوانی و تعزیه در ایران، کاربری تکیه‌ها نیز به‌مرور زمان تغییر کرد و از خانقاه و آرامگاه به حسینیه‌ها تبدیل شدند. گزارش‌هایی از دوران پادشاهی شاه طهماسب اول و شاه اسماعیل دوم، در قزوین نشان می‌دهد که در طول شب‌های ماه رمضان، به پای توغ‌های تکیه دولت و تکیه‌های دیگر «سَردَم» بسته و مجالس سخنرانی و مناظرات ادبی در آن‌ها برگزار می‌شدند. تبدیل تکیه‌ها به حسینیه، به گزارش مورخان، از دوره قاجار آغاز شد.[۱۱] هرچند، زمینه‌ی این تغییر کاربری، در اواخر دوره صفویان و آغاز دوره حکومتی زندیان صورت گرفته بود.[۱۲]

برخی، تکیه‌ها را کوچک‌ترین واحد فعالیت دینی و صنفی معرفی کرده‌اند که در آن به حل و فصل مشکلات صنفی و اقتصادی نیز پرداخته می‌شد.[۱۳]

تکیه و حسینیه

در فرهنگ عامه مردم ایران، در بسیاری از نقاط (مانند سمنان و یزد)،[۱۴] کاربرد تکیه و حسینیه یکسان و در برخی مناطق دیگر (مانند تهران و شهرهای شمالی ایران)، تکیه محلی برای شبیه‌خوانی و حسینیه محلی برای عزاداری و روضه‌خوانی بوده است.[۱۵]

تکیه‌های ويژه‌ی مراسم شبیه‌خوانی در تهران، دارای 3 خاستگاه متفاوت بودند:

  1. تکیه‌هایی که در ابتدا، بقعه‌ی یکی از بزرگان، مشایخ یا صالحان بوده و در صحن یا حیاط آن‌جا، یا در محیط اطراف آن، مراسم سوگواری برگزار می‌کردند. این فضاها، پس از مدتی، با اندکی تغییر به‌صورت تکیه‌خانه‌هایی برای تعزیه‌خوانی درآمدند، مانند تکیه‌های پیرزن و هفت‌تن.
  2. تکیه‌هایی که در ابتدا، کاروا‌ن‌سرا بوده‌اند و گاهی در آن‌جا مراسم عزاداری و مذهبی نیز برپا می‌شده است، مانند تکیه‌های حمام‌خانه و باغ پسته بیک.
  3. تکیه‌هایی که از دوره حکومتی زندیان، مخصوص برگزاری تعزیه بنا شده و شیوه معماری آن‌ها، تلفیقی از معماری کاروان‌سرا، خانقاه، میدان و زورخانه بوده است، مانند تکیه عباس‌آباد.[۱۶]

براساس نتایج آماری تهیه‌شده در 1375ش، در مجموع، 1,807 تکیه ثابت و 8,752 حسینیه در سطح کشور وجود داشته است.[۱۷]

تکیه در بافت شهری

تکیه (حسینیه) از جمله عناصر اصلی محله‌های سنتی در شهرهای ایرانی به‌شمار می‌رود. ساختار و کالبد اصلی شهرهای ایران، در گذشته، بر 4 پایه اصلی استوار بوده است: 1. مرکز شهر؛ 2. مراکز محله‌ها (همراه با عناصر ارتباط‌دهنده)؛ 3. گذر اصلی؛ 4. میدان، تکیه (حسینیه).[۱۸] بیش‌تر تکیه‌های ساخته‌شده در ایران، در مرکز محله قرار گرفته و در طول سال، برای برپایی مراسم مختلف از آن‌ها استفاده می‌کردند.

معماری تکیه

معماری تکیه‌های اهل تصوف (خانقاه) به گونه‌ای بود که آن‌ها بتوانند آزادانه به رقص سماع و سایر رقص‌های صوفیانه‌ی خود بپردازند. بنابراین، در میانه‌ی این ساختمان‌ها، فضایی بنا می‌شد که کرسی و تخته‌بند مرشد (قطب) در آن قرار می‌گرفت.[۱۹] در بنای ساختمان‌های ویژه‌ی اجرای تعزیه، از همین سبک معماری الهام گرفته شد.

تکیه‌های ثابت

ساختار معماری تکیه‌های ثابت شامل ساختمانی بدون سقف یا سقف‌دار؛ سکویی در میان فضای داخلی با دو ردیف پلکان در دو سمت؛ گذرگاهی در اطراف سکو برای حضور اسب‌ها؛ جایگاهی مخصوص تماشاگران پیرامون گذرگاه و غرفه‌ای به‌عنوان رختکن برای بازیگران بوده است. همچنین، هر تکیه دارای چند مدخل برای ورود و خروج برای تماشاگران و شتران و اسبان تعزیه بوده است. تکیه‌هایی که فاقد سقف بودند، به‌هنگام اجرای تعزیه، با چادری پوشانده می‌شدند.[۲۰]

طاق‌نماها یا غرفه‌هایی ویژه نیز در ساختمان تکیه وجود داشت که برخی از آن‌ها مخصوص بزرگان محل و یکی از آن‌ها نیز مخصوص سَردَم بستن بودند. طاق‌نمای سردم بسته‌شده، جایی بود که با کشکول، بوق، تسبیح، جنگ‌افزارهای کهن، چلچراغ، قالی و قالیچه و نشانه‌های دیگر آراسته می‌شد و یک نفر در آن نشسته و به خواندن اشعار مذهبی، به‌خصوص 7 بند محتشم کاشانی، مشغول می‌شد.[۲۱] سکوی تکیه‌ها، مطابق با شکل و ابعاد زمین و نیز شرایط اصلی فضای داخلی ساختمان طراحی می‌شد. بیش‌ترین تکیه‌ها، دارای سکوهای گرد بودند. از دیگر انواع سکوها می‌توان به سکوهای نعل اسبی، سه‌گوش و متحرک اشاره کرد. در گذشته، به تمام سکوهای گرد، مستطیل، مربع یا چندضلعی، سکوی مدور یا گِرد می‌گفتند.[۲۲] تکیه‌های فاقد سکو، اجرای نمایش تعزیه را روی سقف آب‌انبار یا حوض میانی کاروان‌سرا که با الوارهای چوبی پوشیده شده بودند، انجام می‌دادند.

در برخی از تکیه‌ها، 3 بخش یا صحن مجزا وجود داشت که به نام‌های «حسینیه»، «عباسیه» و «زینبیه» مشهور بودند. مراسم عزاداری حضرت عباس در صحن عباسیه و مراسم عزاداری امام حسین در صحن حسینیه برگزار می‌شد و صحن زینبیه نیز معمولا به‌صورت اتاق‌هایی در پشت حسینیه واقع می‌شد.[۲۳]

تکیه‌های موقت

این نوع از تکیه‌ها، هر ساله در ماه محرم و به‌هنگام عزاداری، در حیاط خانه‌ها یا زیر چادرهای افراشته بر پا می‌شدند. شاهزادگان و اشراف، هر سال، حیاط خانه خود را سیاه‌پوش کرده و چادری بر آن برمی‌افراشتند و آن را با چوب‌ها و الوارهای چوبی محکم می‌کردند. چادر تکیه‌های موقت از جنس کرباس و به اندازه بزرگی حیاط خانه دوخته می‌شد. پشت و روی این چادرها منقش به تصاویر گوناگونی بود. برخی چادرها، با نواردوزی‌های بسیار زیبا تزئین شده و تصاویری از شیر، پلنگ، طاووس، مرغ، گل و گلدان و شیرهای شمشیر به‌دست بر روی آن دوخته می‌شدند.[۲۴] درون تکیه‌های چادری نیز با وسایلی همچون پوست حیوانات، شمشیر، سپر، قالیچه، شال‌های کشمیری، چلچراغ، آیینه، گلدان‌های چینی، تابلوهای نقاشی و منبت‌کاری‌های زیبا تزئین می‌شدند.[۲۵]

پانویس

  1. دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه تکیه، سایت واژه‌یاب.
  2. دراجی، الربط و التکایا البغدادیة فی العهد العثمانی، ۲۰۰۱م، ص۲3.
  3. آنندراج، محمدپادشاه، ۱۳۳۶ش، ج2، ص1166.
  4. Brown, The Darvishes, 1968, P97.
  5. نفیسی، فرهنگ، ۱۳۴۳ش، ذیل واژه تکیه.
  6. عدنانی، معجم الاغلاط اللغویة المعاصرة، ۱۹۸۹م، ص۹۷.
  7. خیرالدین، موسو‌عة حلب المقارنة، بی‌تا، ج2، ص384.
  8. مصطفى، التراث المعماری الاسلامی فی مصر، ۱۴۰۴ق، ص۹۳.
  9. Brown, The Darvishes, 1968, P97.
  10. ابن‌بطوطه، سفرنامه، ۱۳۴۸ش، ج1، ص212.
  11. گلریز، مینودر یا باب‌الجنۀ قزوین، ۱۳۶۸ش، ص۵۸۱.
  12. شهیدی، پژوهشی در تعزیه و تعزیه‌خوانی، از آغاز تا پایان دورۀ قاجار در تهران، ۱۳۸۰ش، ص۲۴۳.
  13. روحانی، «اصناف و پیشه‌وران در تاریخ ایران»، ۱۳۶۶ش، ص68.
  14. احمدپناهی سمنانی، آداب و رسوم مردم سمنان، ۱۳۷۴ش، ص274.
  15. شهیدی، پژوهشی در تعزیه و تعزیه‌خوانی، از آغاز تا پایان دورۀ قاجار در تهران، ۱۳۸۰ش، ص۲۴۳؛
    سلطان زاده، روند شکل‌گیری شهر و مراکز مذهبی در ایران، ۱۳۶۲ش، ص۱۸۲.
  16. شهیدی، پژوهشی در تعزیه و تعزیه‌خوانی، از آغاز تا پایان دورۀ قاجار در تهران، ۱۳۸۰ش، ص۲۴5.
  17. نتایج آماری، طرح تهیۀ شناسنامۀ مساجد و اماکن مذهبی کشور، ۱۳۷۵ش، ص9.
  18. توسلی، «حسینیه‌ها، تکایا، مصلى‌ها»، معماری ایران، دورۀ اسلامی، ۱۳۶۶ش، ص۸۱.
  19. ذکاء، تاریخچۀ ساختمان‌های ارگ سلطنتی تهران و راهنمای کاخ گلستان، ۱۳۴۹ش، ص۲۸۳.
  20. بیضایی، نمایش در ایران، ۱۳۷۱ش، ص۱۳۱.
  21. مستوفی، شرح زندگانی من، ۱۳۷۱ش، ج1، ص301.
  22. فلاح‌زاده، تاریخ اجتماعی ـ سیاسی تئاتر در ایران (تعزیه)، ۱۳۸۴ش، ص۲۰۵؛
    شهیدی، پژوهشی در تعزیه و تعزیه‌خوانی، از آغاز تا پایان دورۀ قاجار در تهران، ۱۳۸۰ش، ص۲۴3.
  23. معتمدی، عزاداری سنتی شیعیان در بیوت علما و حوزه‌های علمیه و کشورهای جهان، ۱۳۷۹ش، ج2، ص441.
  24. شهری، طهران قدیم، ۱۳۷۰ش، ج1، ص114.
  25. فلاح‌زاده، تاریخ اجتماعی ـ سیاسی تئاتر در ایران (تعزیه)، ۱۳۸۴ش، ص۲۰۵.

منابع

  • آنندراج، محمدپادشاه، به‌تحقیق محمد دبیرسیاقی، تهران، خیام، ۱۳۳۶ش.
  • ابن‌بطوطه، سفرنامه، ترجمۀ محمدعلی موحد، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۸ش.
  • احمدپناهی سمنانی، محمد، آداب و رسوم مردم سمنان، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۴ش.
  • الموسوعة الفلسطینیه، القسم العام، بیروت، دار النهضه العربیه، ۱۹۸۴م.
  • بیضایی، بهرام، نمایش در ایران، تهران، روشنگران و مطالعات زنان، ۱۳۷۱ش.
  • توسلی، محمود، «حسینیه‌ها، تکایا، مصلى‌ها»، معماری ایران، دورۀ اسلامی، به‌تحقیق محمد یوسف کیانی، تهران، ۱۳۶۶ش.
  • خیرالدین، م، موسو‌عة حلب المقارنة، به‌تحقیق محمدکمال، جامعة حلب، بی‌تا.
  • دراجی، احمد محمدحسن، الربط و التکایا البغدادیة فی العهد العثمانی، بغداد، بی‌نا، ۲۰۰۱م.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: 16 خرداد 1401ش.
  • ذکاء، یحیى، تاریخچۀ ساختمان‌های ارگ سلطنتی تهران و راهنمای کاخ گلستان، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۴۹ش.
  • روحانی، کاظم، «اصناف و پیشه‌وران در تاریخ ایران»، کیهان اندیشه، تهران، شماره 12، ۱۳۶۶ش.
  • سلطان زاده، حسین، روند شکل‌گیری شهر و مراکز مذهبی در ایران، تهران، آگاه، ۱۳۶۲ش.
  • شهری، جعفر، طهران قدیم، تهران، معین، ۱۳۷۰ش.
  • شهیدی، عنایت‌الله، پژوهشی در تعزیه و تعزیه‌خوانی، از آغاز تا پایان دورۀ قاجار در تهران، به‌تحقیق علی بلوکباشی، تهران، دفتر پژوهش‌های فرهنگی، ۱۳۸۰ش.
  • عدنانی، محمد، معجم الاغلاط اللغویة المعاصرة، بیروت، بی‌نا، ۱۹۸۹م.
  • گلریز، محمدعلی، مینودر یا باب‌الجنۀ قزوین، قزوین، سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۶۸ش.
  • فلاح‌زاده، مجید، تاریخ اجتماعی ـ سیاسی تئاتر در ایران (تعزیه)، تهران، پژواک کیوان، ۱۳۸۴ش.
  • مستوفی، عبدالله، شرح زندگانی من، تهران، زوار، ۱۳۷۱ش.
  • معتمدی، حسین، عزاداری سنتی شیعیان در بیوت علما و حوزه‌های علمیه و کشورهای جهان، قم، عصر ظهور، ۱۳۷۹ش.
  • مصطفى، صالح لمعی، التراث المعماری الاسلامی فی مصر، بیروت، بی‌نا، ۱۴۰۴ق.
  • نتایج آماری، طرح تهیۀ شناسنامۀ مساجد و اماکن مذهبی کشور، مرکز آمار ایران، تهران، ۱۳۷۵ش.
  • نفیسی، علی‌اکبر،‌ فرهنگ، به‌تحقیق سعید نفیسی، تهران، خیام، ۱۳۴۳ش.
  • Brown, J. P., The Darvishes, London, 1968.