ثعلب؛ گیاهی با خواص دارویی و خوراکی.

ثعلب، گیاهی از خانواده تک لپه‌ای‌ها است که دارای گل‌های خوشه‌ای سفید و صورتی، برگ‌های پهن، ریشه‌ای غده‌ای[۱] و نیز دارای خواص دارویی و خوارکی است.[۲] از غده زیرزمینی این گیاه، در تهیه‌ی برخی از انواع غذا و شیرینی استفاده می‌کنند.[۳]

واژه‌شناسی

واژه ثعلب، در زبان فارسی به‌صورت «سه برگ»، در میان عرب‌زبانان به «خصی الثعلب»[۴] و در میان مردم مصر به «ثعلب مصری» معروف است.[۵] از جمله نام‌های دیگر این گیاه می‌توان به گیاه «سحلب»، «تَعلب»، «قاتل اخیه»، «سالِپ»،[۶] «ساطورین»، «طریفلن»، «جفت آفرید»،[۷] «سورطیون»، «سوفطیون»[۸] و «شاطریون»[۹] اشاره کرد. در فرهنگ‌های مختلف ایرانی، این گیاه دارای اسامی متفاوتی است، مانند سهلاب،[۱۰] سالمه (در میان کردزبانان)، سعلم (در بانه)،[۱۱] ثهلب یا سهلب (در شیراز و کهگیلویه و بویراحمد).[۱۲] نام‌های دیگری همچون ارکیده، ارکید، اورکیس، سالپ، کوکره، لومیری و گل دختر ملکه آفتاب نیز برای این گیاه متداول است.[۱۳]

اصطلاح «ثعلب فروش»، در گذشته، به کسی اختصاص داشت که غده (بیخ) این گیاه را جوشانده و در بازار به فروش می‌رساند.[۱۴]

خصی‌الثعلب

برخی از محققان و گیاه‌شناسان، خصی‌الثعلب را یک نمونه‌ی کامل از خانواده ثعلبیان می‌شناسند.[۱۵] این گیاه از نظر ظاهری، دارای گل‌های خوشه‌ای به رنگ صورتی یا سفید است که نقاط بنفش یا ارغوانی رنگی روی آنها وجود دارند. برگ‌های خصی‌الثعلب نیز پهن بوده و برگ‌های قسمت پایینی آن، دارای نوک باریک و تیز و برگ‌های بالایی آن نیز دارای لکه‌های قهوه‌ای رنگ هستند. ریشه این نوع از ثعلب‌ها، از دو غده تشکیل می‌شود. برخی از این غده‌ها که توخالی هستند به گیاهان در حال روییدن اختصاص داشته و برخی دیگر که توپر هستند، در سال آینده خواهند رویید.[۱۶] درازای این گیاه نیز بین 25 تا 70 سانتی‌متر است.[۱۷]

گیاه‌شناسان، تا امروز، 25 گونه‌ی مختلف از این گیاه را شناسایی کرده‌اند که همگی آنها در ایران، به‌خصوص در دامنه‌های رشته‌کوه البرز، می‌رویند.[۱۸]

ترکیبات

گیاه دارویی ثعلب، دارای ترکیبات شیمیایی از جمله املاح معدنی، مواد قندی، مواد لعابی، ماده‌ای به نام «لوروگلوسین (چیزی شبیه به صمغ عربی)»، نشاسته فراوان و اسانس است. متخصصان، مُصلح این گیاه را شکر می‌دانند.[۱۹]

کاربرد ثعلب

بیشترین بخش مصرفی گیاه ثعلب، غده‌ی زیرزمینی آن است که هم به‌عنوان دارو و هم در تولید خوراک استفاده می‌شود. برای استفاده از این غده، باید آن را پس از خارج کردن از زمین، شسته و در آب جوش قرار دهند تا نرم شده و در نهایت آن را خشک کنند.[۲۰]

خوراک

غده‌ی ثعلب، امروزه به‌صورت پودر برای تولید بستنی[۲۱] و پخت شیرینی مورد استفاده است.[۲۲] از دیگر موارد استفاده از ثعلب می‌توان به استفاده از آرد ثعلب در تولید نوشابه‌هایی به همین نام در ترکیه اشاره کرد. این نوشیدنی، در کشورهای دیگری همچون انگلیس و آلمان نیز مصرف می‌شود.[۲۳]

درمان

متخصصان طب سنتی، طبیعت ثعلب را گرم و آن را از جمله گیاهان بدون ضرر می‌دانند. خوردن ثعلب، همراه با غذاهایی که طبیعت سردی داشتند، توسط پزشکان طب سنتی، توصیه می‌شد.[۲۴] برخی از مردم تهران، ثعلب را همراه با سکنجبین[۲۵] و برخی دیگر آن را با شکر می‌خوردند.[۲۶]

ثعلب، از جمله گیاهان مغذی، آرام‌بخش، دارای ارزش غذایی خاص برای کودکان،[۲۷] درمان عطش، درمان تشنج ناشی از اسهال،[۲۸] تقویت عصب و نیز تقویت‌کننده موی سر (همراه با روغن گل)[۲۹] است. از دیگر موارد کاربردی ثعلب در بخش درمان می‌توان به جوان‌سازی پوست، رفع آکنه و جوش، درمان نازایی، درمان کم‌خونی، درمان یبوست، تقویت سیستم ایمنی بدن و درمان رعشه بدن اشاره کرد.[۳۰]

امروزه، از این گیاه در طب گیاهی استفاده می‌شود. از جمله موارد استفاده‌ی آن می‌توان به درمان اسهال، روده و معده حساس در کودکان؛ استفاده از جوشانده آن در درمان سرماخوردگی، اخلاط خونی، التهاب سینه و ورم مثانه اشاره کرد.[۳۱]

ثعلب در خرده‌فرهنگ‌های ایرانی

ثعلب، در نقاط مختلف ایران به‌صورت‌های متفاوتی مورد استفاده قرار می‌گیرد؛ برای مثال، در میان ایل بویراحمد، از ریشه‌ی سیب‌زمینی شکل ثعلب، به‌منظور درمان درد سینه، سینه‌پهلو، سرماخوردگی و زکام بهره می‌گیرند.[۳۲] در آشتیان، از آرد به‌دست آمده از غده‌های ریشه ثعلب، برای نرم کردن سینه استفاده می‌کنند.[۳۳] در سروستان، خوردن ثعلب با شیر مرسوم است.[۳۴] در شیراز، مردم از جوشانده ثعلب، برای درمان سیاه‌سرفه کمک می‌گیرند.[۳۵]

پانویس

  1. عمید، فرهنگ فارسی ذیل واژه ثعلب، سایت واژه‌یاب.
  2. معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژه ثعلب، سایت واژه‌یاب.
  3. عمید، فرهنگ فارسی ذیل واژه ثعلب، سایت واژه‌یاب.
  4. جزایری، زبان خوراکی‌ها، ۱۳۶۰ش، ج2، ص62.
  5. غیاث اللغات، ۱۳۴۹ش، ذیل واژه ثعلب.
  6. حاجی شریفی، دایرة المعارف اسرار گیاهان دارویی، ۱۳۹۲ش، ج1، ص298.
  7. دهخدا، لغت‌نامۀ دهخدا، 1377ش، ذیل خصی‌الثعلب.
  8. هروی، بحر الجواهر، ۱۲۸۸ق، ذیل واژه سورطیون.
  9. صفی‌پوری، منتهی الارب، ۱۳۷۷ق، ذیل شطر.
  10. خسروی چیانه، تاریخ ایل قراپاپاق، ۱۳۸۹ش، ص۳۵۰.
  11. توکلی، جغرافیا و تاریخ بانۀ کردستان، ۱۳۸۷ش، ص۳۰.
  12. مجیدی کرائی، جغرافیای طبیعی و تاریخی استان کهگیلویـه و بویر احمد، ۱۳۹۳ش، ص86.
  13. «ثعلب چیست؟»، سایت عصر ایران.
  14. آنندراج، ۱۳۶۳ش، ذیل واژه ثعلب‌فروش.
  15. گل‌گلاب، گیاه‌شناسی، ۱۳۲۶ش، ص۲۸۷.
  16. معین، فرهنگ فارسی، ۱۳۴۲ش، ذیل واژه خصی‌الثعلب.
  17. زرگری، گیاهان دارویی، ۱۳۶۹ش، ج4، ص546.
  18. ستـوده، البرز کوه، ۱۳۸۹ش، ص۱۶۷.
  19. «ثعلب چیست؟»، سایت عصر ایران.
  20. خوشبین، گیاهان معجزه‌گر، ۱۳۸۹ش، ج1 ،ص298.
  21. شهری، طهران قدیم، ۱۳۸۳ش، ج5، ص271؛
    مظلوم‌زاده، آشپزی در فرهنگ مردم کازرون، ۱۳۸۳ش، ص262؛
    کاتبینی (سمیع‌زاده)، سفرۀ گیلان، ۱۳۹۱ش، ص303.
  22. شاملو، کتاب کوچه، ۱۳۸۷ش، ص۷۳۶؛
    دریابندری، کتاب مستطاب آشپزی، ۱۳۸۴ش، ج1، ص219.
  23. «ثعلب چیست؟»، سایت عصر ایران.
  24. روشن، تعلیقات و حاشیه بر منشآت خاقانی، ت۱۳۴۹ش، ص۴۷۵.
  25. شهری، طهران قدیم، ۱۳۸۳ش، ج5، ص272.
  26. خوشبین، گیاهان معجزه‌گر، ۱۳۸۹ش، ج1، ص300.
  27. عماد، شناسایی گیاهان دارویی و صنعتی جنگلی و مرتعی و موارد مصرف آنها، ۱۳۷۹ش، ج4، ص52.
  28. کاسانی، ترجمه (و تحریر) کهن فارسی الصیدنۀ بیرونی، ۱۳۵۸ش، ج2، ص843؛
    ابن‌نفیس، الشامل فی الصناعة الطبیة، ۱۴۲۱ق، ص269.
  29. حکیم مؤمن، تحفة ‌المؤمنین، ۱۳۸۶ش، ص۱۷۹-۱۸۰.
  30. «ثعلب چیست؟»، سایت عصر ایران.
  31. مظفریان، شناخت گیاهان دارویی و معطر ایران، ۱۳۹۱ش، ص758.
  32. «گیاهان دارویی»، ۱۳۵۹ش، ص234.
  33. نجفی آشتیانی، نیم‌نگاهی به آشتیان، ۱۳۸۵ش، ص۵۲.
  34. همایونی، فرهنگ مردم سروستان، ۱۳۷۱ش، ص۳۱۴ و ۳۳۵.
  35. همایونی، گوشه‌هایی از آداب و رسوم مردم شیراز، ۱۳۵۳ش، ص14 و 121.

منابع

  • آنندراج، محمدپادشاه، به‌تحقیق محمد دبیرسیاقی، تهران، کتاب‌فروشی خیام، ۱۳۶۳ش.
  • ابن‌نفیس، علی، الشامل فی الصناعة الطبیة، به‌تحقیق یوسف زیدان، ابوظبی، بی‌نا، ۱۴۲۱ق.
  • توکلی، محمدرئوف، جغرافیا و تاریخ بانۀ کردستان، تهران، توکلی، ۱۳۸۷ش.
  • «ثعلب چیست؟»، سایت عصر ایران، تاریخ بارگذاری 5 تیر 1400ش.
  • جزایری، غیاث‌ الدین، زبان خوراکی‌ها، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۰ش.
  • حاجی شریفی، احمد، دایرة المعارف اسرار گیاهان دارویی، تهران، سلیس، ۱۳۹۲ش.
  • حکیم مؤمن، محمد، تحفة ‌المؤمنین، به‌تحقیق روجا رحیمی و دیگران، تهران، مؤسسه نشر شهر، ۱۳۸۶ش.
  • خسروی چیانه، فرود، تاریخ ایل قراپاپاق، اورمیه، ادیبان، ۱۳۸۹ش.
  • خوشبین، سهراب، گیاهان معجزه‌گر، تهران، کردگاری، ۱۳۸۹ش.
  • دریابندری، نجف، کتاب مستطاب آشپزی، تهران، کارنامه، ۱۳۸۴ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامۀ دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، 1377ش.
  • روشن، محمد، تعلیقات و حاشیه بر منشآت خاقانی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۹ش.
  • زرگری، علی، گیاهان دارویی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۹ش.
  • ستـوده، منوچهر، البرز کوه، تهران، دکتر محمود افشار، ۱۳۸۹ش.
  • شاملو، احمد، کتاب کوچه، تهران، مازیار، حرف «ت»، همراه دفتر دوم حرف «ث»، ۱۳۸۷ش.
  • شهری، جعفر، طهران قدیم، تهران، معین، ۱۳۸۳ش.
  • صفی‌پوری، عبدالرحیم، منتهی الارب، تهران، کتاب‌فروشی اسلامیه، ۱۳۷۷ق.
  • عماد، مهدی، شناسایی گیاهان دارویی و صنعتی جنگلی و مرتعی و موارد مصرف آنها، تهران، مؤسسه توسعه روستایی ایران، ۱۳۷۹ش.
  • عمید، حسن، فرهنگ فارسی، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: 29 خرداد 1401ش.
  • غیاث اللغات، غیاث‌الدین محمد رامپوری، بمبئی، بی‌نا، ۱۳۴۹ش.
  • کاتبینی (سمیع‌زاده)، ربابه، سفرۀ گیلان، رشت، طاعتی، ۱۳۹۱ش.
  • کاسانی، ابوبکر، ترجمه (و تحریر) کهن فارسی الصیدنۀ بیرونی، به‌تحقیق منوچهر ستوده و ایرج افشار، تهران، بی‌نا، ۱۳۵۸ش.
  • گل‌گلاب، حسین، گیاه‌شناسی، تهران، بی‌نا، ۱۳۲۶ش.
  • «گیاهان دارویی»، نامۀ نور، تهران، شماره 10-11، ۱۳۵۹ش.
  • مجیدی کرائی، نورمحمد، جغرافیای طبیعی و تاریخی استان کهگیلویـه و بویر احمد، تهران، آرون، ۱۳۹۳ش.
  • مظلوم‌زاده، محمدمهدی، آشپزی در فرهنگ مردم کازرون، تهران، کازرونیه، ۱۳۸۳ش.
  • مظفریان، ولی‌الله، شناخت گیاهان دارویی و معطر ایران، تهران، فرهنگ معاصر، ۱۳۹۱ش.
  • معین، محمد، فرهنگ فارسی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۴۲ش.
  • معین، محمد، فرهنگ فارسی، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: 29 خرداد 1401ش.
  • نجفی آشتیانی، ابوالقاسم، نیم‌نگاهی به آشتیان، تهران، منشور امید، ۱۳۸۵ش.
  • هروی، محمد، بحر الجواهر، تهران، میرزا سید رضی حکیم باشی، ۱۲۸۸ق.
  • همایونی، صادق، گوشه‌هایی از آداب و رسوم مردم شیراز، شیراز، نوید شیراز، ۱۳۵۳ش.
  • همایونی، صادق، فرهنگ مردم سروستان، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۱ش.