جهیزیه

از ویکی‌زندگی

جهیزیه، اسباب و اثاثیه‌ای که عروس به خانۀ شوهر می‌برد.

جهیزیه عروس

مفهوم‌شناسی

جَهاز یا جِهاز واژه‌ای عربی و به‌معنای اثاثیه و اسباب است.[۱] معادل فارسی آن، وَردَک، وردوک، جهیز و جهیزیه است و به اسباب و اثاثیه‌ای که خانوادۀ عروس به خانۀ شوهر می‌برند، گفته می‌شود.[۲]

پیشینه

پیشینه جهیزیه را تا قانون حمورابی در 18 قرن پیش از میلاد پی گرفته‌اند که در آن، بندهایی به شرایط و ضوابط جهیزیه اختصاص داشته است.[۳] در ایران، تهیۀ جهاز و اسباب زندگی توسط والدین همواره رایج بوده است. فردوسی در حکایت ازدواج زال، از هدایا و اشیاء گران‌بهایی سخن گفته که رودابه به خانۀ زال آورده است.[۴] در دوران ساسانی، دختران ارثی از پدر نداشتند و به‌جای آن جهیزیۀ کاملی به خانۀ شوهر می‌بردند.[۵] در همین عهد، یکی از وظایف حکومت، تهیۀ جهیزیه برای دختران فقیر و نادار بود.[۶]

تهیه جهیزیه

تهیۀ جهاز مناسب، نزد مادران ایرانی به‌اندازه‌ای اهمیت داشت که اسباب گران‌بها و زیبای خود را برای جهاز دختران‌شان کنار می‌گذاشتند و یا وقتی به سفر یا زیارت می‌رفتند و متاع خوبی می‌یافتند، آن را برای جهاز می‌خریدند.[۷] تهیۀ جهاز در برخی مناطق ایران با نوعی همکاری همراه است. در منطقه‌ای از آذربایجان شرقی، هر یک از اعضای خانوادۀ عروس، خرید بخشی از جهیزیه را بر عهده می‌گیرند.[۸] در بعضی نقاط، تدارک جهیزیه بر عهدۀ داماد است و خانوادۀ عروس تنها اسباب اتاق‌خواب را آماده می‌کند.[۹] گاه محدودیت‌هایی نیز در دادن جهیزیه به دختر وجود دارد؛ مثلاً در برخی نواحی اگر دختر در دوران نامزدی از شوهرش باردار شده باشد از جهیزیه محروم می‌شود.[۱۰] در تهران قدیم نیز اگر باکره نبودن عروس ثابت می‌شد، خانوادۀ شوهر جهیزیۀ او را به‌عنوان خسارت، تصاحب می‌کردند.[۱۱]

ثبت جهاز

در برخی مناطق ایران، خانوادۀ عروس، فهرست جهیزیه را ثبت می‌کنند؛ در این رسم، پدر داماد پیش از مراسم عروسی، به خانۀ عروس می‌رود و یک نفر از خانوادۀ عروس در حضور همگان، یک‌یک اقلام جهیزیه را با صدای بلند اعلام می‌کند و شخصی آن را در برگه‌ای یادداشت می‌کند و در پایان حاضران آن را امضاء می‌کنند.[۱۲] این نگارش فهرست، بدان سبب است که اگر روزی ازدواج به طلاق انجامید، خانوادۀ عروس بتواند مطابق آن فهرست، اثاثیه را پس بگیرد.[۱۳] از نظر حقوقی نیز اگر اختلاف در میزان جهیزیه به دادگاه کشیده شود، این سند مفید است.[۱۴]

جهازبران

ایرانیان معمولا جهاز عروس را با تشریفات ويژه‌ای به خانۀ داماد می‌برند. در میان برخی از ایشان این نگاه رایج است که این رسم باید در ساعتی سعد صورت گیرد.[۱۵] در گذشته برخی افراد با عنوان باربر و طبق‌کش، اثاثیه را بالای سر خود حمل می‌کردند و بابت این کار از داماد مبلغی را به‌عنوان انعام می‌گرفتند. البته اگر خانوادۀ عروس قصد پوشیده داشتن جهیزیه از دیگران را داشت، آن را هنگام اذان صبح جابه‌جا می‌کرد.[۱۶]

آسیب‌شناسی جهیزیه

امروزه جهیزیه به یکی از موانع جدی ازدواج در ایران تبدیل شده است.[۱۷] بعضی از خانواده‌ها، هزینه جهیزیه را به‌زحمت تهیه می‌کنند و تلاش می‌کنند تا جهازی مفصل و پر زرق‌وبرق را در اختیار دخترشان بگذارند.[۱۸] این سنّت در ابتدا بسیار آسان بود و با وسایل مختصری که دختر به خانۀ بخت می‌برد، زندگی زناشویی آغاز می‌شد؛ اما امروزه خانواده‌ها می‌کوشند تا تمام وسایل زندگی را برای عروس و داماد فراهم کنند. در بسیاری از موارد، اگر دختر جهیزیۀ خوبی به خانۀ بخت نبرد تا آخر عمر مورد سرزنش همسر و اقوام وی قرار می‌گیرد و زمينه‌ساز مشكلات پسینی در زندگی زوجين می‌شود.[۱۹] به‌همین دلیل، دخترانی که توانایی مالی خانواده خود را ضعیف می‌بینند گاهی از قبول خواستگار سرباز می‌زنند.[۲۰] این رسم در حالی فرهنگ خانواده‌های ایرانی را به چالش کشیده که بر اساس آموزه‌های اسلامی، داماد و خانوادۀ وی، حق مطالبۀ جهاز را ندارند.[۲۱]

جهیزیه در نگاه پیامبر خدا

نگاه آموزه‌های اسلام به اثاثیۀ منزل در حد رفع نیاز و سادگی تمام است.[۲۲] در همین چارچوب، پیامبر خدا برای دختر خود جهیزیه‌ای ساده تهیه کرد که فهرست آن از این قرار بود: پیراهنی به قیمت هفت درهم، حوله‌ای مشکی بافت ‏خیبر، روسری‌ای به بهای چهار درهم، دو رختخواب؛ یکی از لیف خرما و دیگری از پشم گوسفند، حصیر، چهار بالش از چرم طائف، ظرفی مسی برای شستن لباس، آسیاب دستی، مَشکی از پوست، کاسه‌ای برای شیر، آفتابه، کوزه‌ای سبزرنگ و دو کوزۀ سفالی.[۲۳] او پس از گرد آوردن این جهیزیه ساده، دست به دعا برداشت و چنین گفت: «خداوندا به این قوم که بیشتر ظروف‌شان گِلی است، برکت عنایت فرما.»[۲۴]

پانویس

  1. قیم، فرهنگ معاصر عربی ـ فارسی، 1387ش، ذیل واژۀ جهاز.
  2. محمد پادشاه، فرهنگ آنندراج، 1363ش، ذیل واژۀ جهیزیه.
  3. Iroku, A Day in the Life of God, 2008, p298, 301, 302, 303 and 304.
  4. دبیرسیاقی، شاهنامۀ فردوسی به نثر، 1387ش، ص93-94.
  5. بارتولمه، زن در حقوق ساسانی، 1344ش، ص20.
  6. مظاهری، خانوادۀ ایرانی در روزگار پیش از اسلام، 1373ش، ص35.
  7. کتیرایی، از خشت تا خشت، 1378ش، ص191.
  8. حاج‌محمدیاری، «مراسم ازدواج در شهر تسوج»، 1387ش، ص154.
  9. ضیایی، «ازدواج و زناشویی در میان ارامنۀ اصفهان»، 1387ش، ص202.
  10. پاینده، آیین‌ها و باورداشت‌های گیل و دیلم، 1355ش، ص81.
  11. شهری، طهران قدیم، 1383ش، ج3، ص82.
  12. شهاب کومله‌ای، فرهنگ عامۀ کومله، ۱۳۸۶ش، ص69.
  13. کرزبر یاراحمدی، فرهنگ مردم بروجرد، 1388ش، ص‌۳۰۸.
  14. کاتوزیان، حقوق مدنی (حقوق خانواده)، 1382ش، ج1، ص185.
  15. مونس‌الدوله، خاطرات، 1380ش، ص۴۷.
  16. کتیرایی، از خشت تا خشت، 1378ش، ص170.
  17. محمدی‌سیف و عارف، «آسیب‌شناسی تأخیر در سن ازدواج جوانان ایرانی»، 1394ش، ص81-82.
  18. «هشت سنت غلط ازدواج از نگاه رهبر انقلاب»، سایت دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای، تاریخ درج مطلب: سوم مهر 1393ش.
  19. سبحانی‌نیا، راهکارهای آسان‌سازی ازدواج برای جوانان، 1394ش، ص58-59.
  20. حسینی بیرجندی، خانواده ‌درمانی و مشاوره ازدواج و زناشویی، 1381ش، ص87-‌88.
  21. قرائتی، تفسیر نور، 1383ش، ج6، ص181.
  22. مجلسی، بحار الأنوار الجامعة لدُرر أخبار الأئمة الأطهار، 1403ق، ج69، ص54.
  23. شیخ طوسی، الأمالي، 1414ق، ج‌1، ص41-40.
  24. إربلی، كشف الغمة في معرفة الأئمة، 1421ق، ج1، ص349.

منابع

  • إربلی، علی بن عیسی، كشف الغمة في معرفة الأئمة، قم، الشريف الرضي، 1421ق.
  • بارتولمه، کریستیان، زن در حقوق ساسانی، مترجم: ناصرالدین صاحب‌الزمانی، تهران، عطائي، ۱۳۴۴‌ش.
  • پایندۀ لنگرودی، محمود، آیین‌ها و باورداشت‌های گیل و دیلم، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۵ش.
  • حاج‌محمدیاری، رقیه، «مراسم ازدواج در شهر تسوج»، مجلۀ فرهنگ مردم ایران، تهران، شمارۀ 13، ۱۳۸7ش.
  • حسینی بیرجندی، سیدمهدی، خانواده ‌درمانی و مشاوره ازدواج و زناشویی، تهران، اساطیر، 1381ش.
  • خامنه‌ای، سید علی، «هشت سنت غلط ازدواج از نگاه رهبر انقلاب»، سایت دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله‌ العظمی خامنه‌ای، تاریخ درج مطلب: 3 مهر 1393ش.
  • دبیرسیاقی، محمد، شاهنامۀ فردوسی به نثر، تهران، قطره،۱۳۸۷ش.
  • سبحانی‌نیا، محمد، راهکارهای آسان‌سازی ازدواج برای جوانان، قم، بوستان کتاب، 1394ش.
  • شهاب کومله‌ای، حسین، فرهنگ عامۀ کومله، رشت، گیلکان، ۱۳۸۶ش.
  • شهری، جعفر، طهران قدیم، تهران، معین، 1383ش.
  • ضیایی، مژگان، «ازدواج و زناشویی در میان ارامنۀ اصفهان»، فرهنگ مردم ایران، تهران، شمارۀ 13، ۱۳۸7ش.
  • طوسی، محمد بن حسن، الأمالی، به‌تحقیق مؤسسة البعثة، قم، دار الثقافة، 1414ق.
  • قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مركز فرهنگى درس‌هایی از قرآن، 1383‌ش.
  • قیم، عبدالنبی، فرهنگ معاصر عربی ـ فارسی، تهران، فرهنگ معاصر، ۱۳۸۷ش.
  • کاتوزیان، ناصر، حقوق مدنی (حقوق خانواده)، تهران، بهمن برنا و شرکت سهامی انتشار، 1382ش.
  • کتیرایی، محمود، از خشت تا خشت، تهران، ثالث، 1378ش.
  • کرزبر یاراحمدی، غلامحسین، فرهنگ مردم بروجرد، به‌کوشش علی آنی‌زاده، تهران، طرح آینده، ۱۳۸۸ش.
  • محمد پادشاه، فرهنگ آنندراج، به‌کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، خیام، ۱۳63ش.
  • محمدی‌سیف، معصومه و عارف، محمد، «آسیب‌شناسی تأخیر در سن ازدواج جوانان ایرانی»، مهندسی فرهنگی، شماره 10، 1394ش.
  • مظاهری، علی‌اکبر، خانوادۀ ایرانی در روزگار پیش از اسلام، ترجمۀ عبدالله توکل، تهران، قطره، 1373ش.
  • مونس‌الدوله، خاطرات مونس‌الدوله: ندیمه حرمسرای ناصرالدین شاه، به‌کوشش سیروس سعدوندیان، تهران، زرین، ۱۳۸۰ش.
  • . Iroku, Osita, A Day in the Life of God, Inc, The Enlil Institute, 2008.