حرمت تن

از ویکی‌زندگی

حرمت تن؛ احترام و شرافت بدن انسان در سبک زندگی مؤمنانه.

حرمت تن، رابطۀ معناداری با سبک‌های زندگی دارد. در سبک زندگی مؤمنانه، بدن از احترام ذاتی برخوردار بوده و کسی حق ندارد به آن آسیب بزند یا زمینه‌های بی‌احترامی به آن را فراهم کند. بخشی از آداب معاشرت در سبک زندگی ایرانی و هنجارهای آن دربارۀ احترام به تن انسان است؛ برای مثال، نحوۀ پوشش و آرایش بدن دارای مقررات خاصی است تا احترام و عزت بدن انسان حفظ شود. همچنین حرمت تن، نوعی تعهد و انگیزش درونی در انسان ایجاد می‌کند تا به خود و دیگران آسیب نزند.

مفهوم‌شناسی

«حرمت» در لغت به‌معنای آبرو، عزت و هر چیزی است که محترم‌داشتن آن لازم به نظر می‌رسد.[۱] «تن» در ادبیات دین و جامعه‌شناسی فرهنگ، فراتر از مفهوم زیست‌شناختی (جسم)  بوده و به‌عنوان نماد و محصول فرهنگی نظم و ترتیبات اجتماعی و تاریخی مطرح می‌شود. از این جهت، حرمت تن، با حفظ عزت و ارزش اندام انسان در جامعه و تعاملات اجتماعی، ارتباط می‌یابد و شامل آبروداری در ارتباط با اندام خود و محترم‌داشتن بدن می‌شود.[۲] به باور برخی محققان در دنیای مدرن، بدن افراد محملی برای ابراز هویت و نمادی از شخصیت فرد محسوب می‌شود وکنترل بدن و توجه به ترکیب، تزیین و هیبت ظاهری و بیرونی آن، ابزاری است که به افراد امکان می‌دهد تا روایت مشخصی از هویت خود را حفظ کنند و آن را در معرض تماشای دیگران قرار دهند.[۳]

تاریخچه

حرمت تن و عوامل اثرگذار بر ارزشمندی آن از آغاز زندگی انسان وجود داشته و در کنش‌های فردی و اجتماعی او در طول تاریخ تجلی پیدا کرده است. از حوزه‌های مهم تجلی احترام به بدن، عیب‌پوشی بوده و برای مثال، رفتار و روش گذشتۀ انسان‌ها نشان می‌دهد که آنها راضی به آشکاربودن عورت خود در نظر دیگران نبودند و از آن حیا می‌ورزیدند.[۴] در داستان آدم و حوا نیز آمده است که وقتی آنها از میوۀ ممنوع خوردند، لباس آنها فروریخته و عورت آنها نمایان و باعث شرم آنان شد.[۵] ویل دورانت در بیان شیوۀ لباس و پوشش یونانیان در هزارۀ دوم پیش از میلاد این واقعیت را یادآور شده و می‌نویسد که مردان بالاتنه را نمی‌پوشانند و فقط دامن یا پاچین کوتاهی به کمر می‌بستند و از روی حیا، پارچه‌ای روی آن می‌کشیدند؛ اما زنان بیش از مردان به این امر توجه داشته و به‌منظور تأمین آبرو و پوشاندن عورت، لباس می‌پوشیدند.[۶] ارزش بدن و سلامت آن در اسلام نیز از همان ابتدا مطرح بود و این ارزشمندی به حدی است که بعضی دانشمندان مسلمان معتقدند پیامبران الهی در آغاز رسالت خود، باید سالم و از نقص بدنی دور و بر کنار باشند و نیز سلامت تن، از شرایط قابلیت شخص برای تصدی مقام نبوت و امامت به‌شمار می‌آید.[۷]

مبانی دینیِ حرمت تن

1. امانت الهی‌

بر اساس آموزه‌های دینی، بدن انسان امانت الهی است. در آیات متعدد قرآن، خداوند صاحب‌اختیار اعضای بدن انسان دانسته شده است. به‌همین دلیل در دانش فقه، بدن انسان از حرمت ویژه برخوردار بوده و امام خمینی آسیب‌رساندن به بدن[۸] و حتی خوردنی‌های مضر را حرام می‌داند.[۹] همچنین وی اعضا و جوارح بدن را امانت الهی تلقی می‌کند و معتقد است که انسان در سلامتی و حفظ آن باید تلاش کند.[۱۰]

2. کرامت انسان

بر اساس آموزه‌های اسلامی، انسان دارای دو بعد مادی (بدن) و معنوی (روح) بوده و  در هر دو بعد و در تمامی مراحل و مراتب آن، دارای ارزش، شأن و احترام ویژه است؛ اما توجیه‌گر كرامت ذاتی و ارجمندی بدن انسان، بعد معنوی انسان است. در این نگاه، آنچه انسان را از سایر حیوانات به‌طور اساسی تمایز می‌بخشد و به او ارزش و كرامت ویژه می‌بخشد، ساختار روحی او است.[۱۱]

3. ارزشمندی حیات اجتماعی

به باور اندیشمندان مسلمان، از مبانی مهم حرمت تن، ارزشمندی حیات اجتماعی انسان است که با ارزش‌گذاری به تن همۀ افراد انسانی تحقق می‌یابد. به‌همین دلیل، دین اسلام براى حفظ حیات انسان و جلوگیرى از خودكشى و آسیب‌رسانی، راهكارهاى مناسبى اندیشیده است. همچنین با وضع قوانین مناسب مانند قصاص و دیه، سعى كرده است از بروز دگركشى و آسیب‌رسانی به دیگران پیشگیرى كند. قرآن کریم، «قصاص» را موجب حفظ حیات اجتماعى می‌داند.[۱۲]

حرمت بدن در قرآن

در قرآن کریم حرمت بدن انسان مورد تأکید قرار گرفته و از هر نوع آسیب‌زدن به آن نهی شده است.[۱۳] همچنین مصادیق مختلف حرمت تن مانند تغذیه، پرورش، پوشش و بهداشت تن، مورد توجه قرار گرفته است. قرآن، واژۀ «لباس» را در مورد پوشش بدن نیز به کار برده و فوائد آن را مانند «حفظ آبرو» و حرمت بدن یاد کرده است؛[۱۴] زیرا انسان از دیده شدن عورت خود راضی نیست وپوشاندن آن از نگاه دیگران را بخشی از آبرومندی خود تلقی می‌کند.[۱۵] در آیه 31 سورۀ نور که به آیه «ابداء الزینة» شهرت یافته،[۱۶] از نشان‌دادن زینت‌های زن به نامحرم نهی شده است. به فتوای فقیهان شیعه و با استدلال به آیۀ ابداء الزینه، پوشاندن آرایش در برابر نامحرم واجب است.[۱۷] در کتاب‌های فقهی از نشان دادن زینت به مردان نامحرم با واژه تَبَرُّج یاد شده است.[۱۸] همچنین در روایات، نشان‌دادن آرایش زن به نامحرم نکوهش شده است.[۱۹]

حرمت بدن در سیرۀ پیامبر

در سیره پیامبر اهتمام جدی به بدن و بهداشت ظاهری تن دیده می‌شود. براساس منابع روایی، پیامبر به آرایش مو و لباس اهمیت زیاد می‌داد. برای مثال وی خودش را پیرایش می‌کرد و اگر آینه نداشت به ظرف آب زلال می‌نگریست.[۲۰] همچنین جهت حفظ بهداشت بدن و لباس، هفته‌ای یک بار شست‌وشو می‌کرد.[۲۱] او به خوشبویی بدن نیز توجه فراوان داشت و به‌وسیله بوی عطر خود شناخته می‌شد.[۲۲] پیامبر اسلام، مردم را به رعایت بهداشت سفارش می‌کرد و آن را نماد مسلمانی و جزئی از ایمان به خداوند معرفی می‌کرد.[۲۳] او بهداشت دندان را مایۀ نظافت و نظافت را عامل واردشدن انسان در بهشت دانسته است.[۲۴] دربارۀ لباس نیز پیامبر اسلام به‌صورت مکرر به پوشیدن لباس سفید سفارش کرده است زیرا زودتر و بهتر آلودگی‌ها را نشان مى‏دهد و انسان نسبت به پاکیزگی آن زودتر اقدام مى‏کند.[۲۵]

مؤلفه‌های حرمت بدن

مؤلفه‌های حرمت بدن شامل روابط اجتماعی، پوشاك، نحوۀ آراستن بدن، تغذیه، بهداشت و سلامت، چگونگی ژست‌های بدنی و نحوۀ سخن گفتن است. اگرچه در هر فرهنگ و جامعه‌اي الگوهایی براي پوشش، آرایش و ظواهر بدنی وجود دارد که همۀ‌ افراد تا حدود آن را رعایت می‌کنند، اما در جلوه‌هاي عینی آن تفاوت‌هایی به چشم‌ می‌خورد و انسان‌ها می‌توانند فقط در محدودۀ الگوهاي اجتماعی و فرهنگی مجاز دست به انتخاب بزنند. حرمت بدن در سبک زندگی اسلامی به‌صورت مجزا و تفکیک شده مطرح نشده است. از آنجا که حرمت تن انسان، ذیل حیات انسان و تابع تجلیات روحی او است، در مؤلفه‌های حرمت تن انسان نیز ارتباط آن با سایر ابعاد زندگی از جمله روح انسان مد نظر قرار گرفته است. [۲۶]

1. روابط اجتماعی

از حوزه‌های مهم حرمت تن انسان و حفظ حرمت آن، روابط اجتماعی شامل گفت‌وگو، نگاه‌کردن و لمس‌کردن بدن است. در این حوزه، اساس روابط اجتماعی در سبک زندگی اسلامی، بر مبنای «مَحرم» و «نامحرم» تنظیم شده است و کسی حق ندارد به نحو دل‌خواه در بدن کسی دیگر تصرف کند.[۲۷] در همین چارچوب و به‌دلیل حریم بدن انسان، نگاه به بدن زن، حتی به چهرۀ آرایش‌‌کرده و زیورآلات او (نگاه به محل زینت)، عکس بی‌‌حجاب زن آشنا،[۲۸] عکس‌‌های تحریک‌کننده، نگاه‌‌كردن مرد به بدن نامحرم (چه با قصد لذت و چه بدون آن)،[۲۹] نگاه‌كردن به عورت ديگران،[۳۰] نگاه‌‌کردن مرد با قصد لذت به بدن مرد ديگر و زن به بدن زن ديگر ممنوع شده است.[۳۱] همچنین در روایاتی از امامان  شیعه ارتباط‌داشتن زن و مرد نامحرم، مذمت شده[۳۲]  و بنابر نظر فقها، لمس بدن نامحرم در موارد غیر اضطراری و معالجه جایز نیست.[۳۳] حتی گوش‌دادن به صدای زن نامحرم، اگر با قصد لذت حرام باشد، ممنوع است.[۳۴] به نظر اندیشمندان مسلمان، چنین ساختار ارزشی، پیامدهای زیر را به دنبال دارد: ایجاد نگرش صحیح به نقش زن و مرد، روش‌های درست قرارگرفتن زن و مرد در کنار هم در خانواده و جامعه، ترویج فرهنگ خویشتن‌داری جنسی و ایجاد مرز مشخص بین زن و مرد با حجاب و عفاف، تعیین مرزها و نقش‌ها در سه حوزۀ تکامل فردی، خانواده و فعالیت‌های اجتماعی برای زنان و مردان و دفاع از حقوق آنها، جلوگیری از خودنمایی، مصرف‌گرایی، مدپرستی، اشرافی‌گری و سرگرم‌شدن زنان به امور پست و شهوانی، اصل قراردادن بنیان خانواده در جامعه، رکن قراردادن زن در استحکام بنیان خانواده و مشخص‌بودن حقوق زن در خانواده.[۳۵]

2. تغذیه و پرورش بدن

در سبک زندگی مؤمنانه، به‌دلیل حرمت تن، انسان مجاز نیست برای رشد و پاسخ به نیازمندی‌های بدنی خود هر غذایی را بخورد. در اندیشۀ دینی، بدن از احترام خاص برخودار بوده و باید متناسب با شأن، اهداف و کارکرد عبادی آن تغذیه شود. از این جهت، ملاک در استفاده از مواد غذایی مطابق آموزه‌های دینی، غذای حلال در مقابل غذای حرام است. برای مثال از میان چهارپایان، گوشت گوسفند، گاو، شتر، آهو و برخی دیگر از حیوانات، حلال و گوشت چهارپایان درنده‌خو، دارای دندان و چنگال و ناخن‌های تیز مانند شیر، پلنگ، روباه، کفتار، شغال و گربه حرام دانسته شده است. در سبک زندگی اسلامی، نحوۀ ذبح‌ و آماده‌کردن گوشت و مصرف غذا دارای آداب و رسوم و مقررات خاص است. [۳۶] در قرآن که مبنای رفتار مسلمانان محسوب می‌شود، بر خوردن غذاهای پاک،[۳۷] ممنوعیت غذاهای غیربهداشتی،[۳۸] اسراف‌نکردن در مصرف غذا،[۳۹] دوری از خوردن گوشت مردار،[۴۰] گوشت خوک و خون[۴۱] و شراب[۴۲] تأکید شده چنانکه پیامبر اسلام و امامان شیعه در امر تغذیۀ سالم بدن توصیه‌ها و سیرۀ ارزشمندی داشته‌اند. برای مثال در سیرۀ پیامبر چرایی تغذیه، نوع غذا، تنوع و مقدار آن، زمان تغذیه، همراهی با دیگران در تغذیه و چگونگی انجام تغذیه مطرح شده است. در سیرۀ پیامبر اسلام غذاخوردن برای تن‌پروری صرف نبوده بلکه با هدف کسب توان برای عبادت بوده است. غذاهای او نیز ویژگی‌هایی چون حلال‌بودن، تنوع، سادگی، مضر نبودن و سودمندی را داشته است.[۴۳]

3. بهداشت و سلامت

در سبک زندگی اسلامی بهداشت و سلامت تن، ارزش و اهمیت ویژه‌ای دارد و آداب و سنن خاص و دستورالعمل‌های زیادی برای حفظ سلامت تن وضع شده است.[۴۴] در قرآن‌کریم با واژه‌هاى «طیّبات»، «طهارت» و مشتقّات آن، از بهداشت و سلامت نام برده شده و به‌طور کلی عبارت است از: ایجاد کامل تندرستی بدنی، روانی، اجتماعی، نبود هر نوع ناتوانی جسمانی، مبارزه با بیماری‌های همه‌گیر، بالابردن سطح زندگی، اصلاح محیط، کشف داروهای تازه برای نابودی امراض، پاک‌سازی محیط روستایی و آلودگی آب‌ها، مبارزه با عوامل مزاحم تمدن، مانند سر و صدا و ازدحام.[۴۵] در آموزه‌های دینی برای بهداشت بدن وضو، غسل،[۴۶] طهارت لباس،[۴۷] پاکیزگی محیط زیست، [۴۸]ممنوعیت آمیزش با زنان در عادت ماهیانه،[۴۹]دوری از زنا،[۵۰] لواط[۵۱]  و استمناء[۵۲] توصیه شده است. از نظر دین اسلام، حفظ صحت و سلامت واجب و هر چیز زیان‌آوری که به جسم انسان لطمه وارد آورد حرام دانسته شده و تحت یک قاعدۀ فقهی «کلّ مُضرّ حرامٌ» (هر چیزی که ضرر دارد، حرام است)، بیان شده است. در سبک زندگی اسلامی گاهی یک امر واجب مانند «روزه» اگر برای بدن ضرر داشته باشد، تکلیف آن برداشته می‌شود.[۵۳] ذیل آیۀ اسراف: «کُلوا واشرَبوا ولا تُسرِفوا اِنَّهُ لایُحِبُّ المُسرِفین»[۵۴] نیز روایت شده که منظور از اسراف، مصرف هر چیزی است که از نظر سلامت، به بدن انسان زیان برساند. مفسران ذیل آیه به زیان‌های پرخوری برای بدن اشاره کرده و دربارۀ حکم شرعی آن بحث کرده‌اند.[۵۵] با توجه به اهمیت سلامت و نقش اساسی آن در ارزش بدن انسان، درخواست سلامت بدنی از خداوند، جزء دعاهای مسلمانان است؛ چنان که در دعای «ابوحمزۀ ثمالی» (از دعاهای معروف ماه رمضان) سلامت در جسم و توانایی در بدن از خداوند خواسته می‌شود.[۵۶] در روایتی از پیامبر اسلام، از سلامت و امنیت، به عنوان دو نعمت مخفی یاد شده است.[۵۷]

4. پوشش

بر اساس اسناد تاریخی پوشش در همۀ ادوار تاریخ و تمام فرهنگ‌ها نشانه‌ای برای شخصیت انسان و احترام بدن او محسوب می‌شده است.[۵۸] در سبک زندگی اسلامی مسئلۀ پوشش زن و پنهان‌کردن زینت‌های ظاهری و باطنی وی، اهمیت بسیاری دارد. قرآن در چندین آیه به این موضوع با تعابیر مختلف اشاره کرده و زنان را از هتک حرمت خود با بدحجابی و بی‌حجابی، خودآرایی و خودنمایی در برابر نامحرم نهی کرده است؛ برای مثال در آیۀ 31 سورۀ نور، زنان را مکلف می‌کند که جاذبه‌ها و زینت‌های ظاهری و باطنی خود را آشکار نکنند، مگر آن مقدار که به‌صورت طبیعی نمایان است.[۵۹] در قرآن، موسی که هنگام آب‌کشیدن از چاه و سیراب‌کردن گوسفندان دختران جوان شعیب پیامبر، چشم‌پوشی کرد و به بدن آنها نگاه نکرد، به‌عنوان الگوی عفت و حیا معرفی شده است.[۶۰] به گفتۀ شهید مطهری، نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی معاشرت‌های بی‌بندوبار، هیجان‌ها و التهاب‌های جنسی را فزونی می‌بخشد و تقاضاهای رابطۀ جنسی را به‌صورت یک عطش روحی و یک خواست اشباع‌نشدنی در می‌آورد. به نظر پژوهشگران حفظ حریم میان زن و مرد و لزوم پوشش بدن زن به این دلیل است که مردان نسبت به زنان به محرک‌های جنسی حساس‌ترند و پوشش نامناسب زنان و جاذبۀ ناشی از آن مردان به‌خصوص جوانان را تحریک می‌کند. عدم پوشش مناسب بدن زن، علاوه‌بر ایجاد و شیوع فساد و فحشا موجب اختلال روانی و فروپاشی خانواده‌ها نیز می‌شود.[۶۱]

5. آرایش ظاهر

آراستگی ظاهری پیوند عمیق با حرمت تن داشته و به معنی مرتب، پاکیزه و مناسب‌بودن سر و وضع ظاهر بدن است.[۶۲] به باور پژوهشگران انسان به اقتضای فطرت، جویای پاکیزگی، زیبایی، تمیزی و آراستگی بوده و از پریشانی نفرت دارد. به‌همین دلیل در سبک زندگی اسلامی که منطبق بر فطرت الهی است، به آراستگی ظاهر اهمیت زیاد داده و مصادیق مختلف آن بیان شده است که برای مثال می‌توان به پوشیدن لباس پاکیزه و آراسته، شانه‌زدن و مراقبت از موی سر و محاسن، تمیزنگهداشتن بدن و زدودن موهای زاید آن، کوتاه‌کردن ناخن و دوری از چیزهای تنفرانگیز، مانند بوی بد دهان که از رعایت‌کردن بهداشت دهان و دندان ناشی می‌شود، اشاره کرد.[۶۳]

6 آسیب‌زدن به بدن

آسیب‌زدن به بدن که در فقه اسلامی تحت عنوان «اضرار به نفس» آمده، از مؤلفه‌های مهم حرمت تن محسوب می‌شود و دارای مصادیق مختلف است؛ برای مثال استعمال دخانیات، ورزش‌های سخت و خطرناک[۶۴] و اعتیاد به مواد مخدر از جمله مصادیق اضرار به نفس بوده و بر اساس آموزه‌های دینی ممنوع است. سوءمصرف مواد مخدر در منابع مختلف به خودکشی تدریجی تشبیه شده که در آموزه‌های دینی به شدت نهی شده است.[۶۵]

حرمت بدن در فرهنگ غرب

انسان در فرهنگ مدرن غرب تا حد یک ماشین تنزل کرده، روح و اصالت او انکار و اعتقاد به علت غایی و هدف‌داشتن طبیعت، یک عقیدۀ ارتجاعی تلقی می‌شود که از پیامدهای اصلی آن، اهمیت یافتن بدن و ظهور جامعۀ مصرفی است. در چنین فرهنگی، افراد با دست‌کاری ویژگی‌های ظاهری بدن و فاصله‌گیری از مفهوم «بدن طبیعی»، به ساخت بدن کالایی مبادرت می‌ورزند. جامعه‌شناسان معتقدند که کالاشدن بدن در جوامع غربی آن را به‌صورت سرمایۀ فیزیکی در آورده است. بدن در جریان فردی‌شدن دنیای مدرن، به حریمی شخصی تبدیل شده که غیر از خود فرد، هیچ نهاد دیگری اجازه ابراز نظر یا تصمیم‌گیری دربارۀ آن را ندارد. به گفتۀ پژوهشگران، این نوع نگاه، ارزش افراد را از مقام «خلیفة اللهی» به مقام حیوانی تنزل داده که ولنگاری جنسی؛ یعنی نگاه ابزاری به بدن زن،[۶۶] اختلاط، آزادی و بی‌بندوباری در روابط زن و مرد و آزادی جنسی و هم‌جنسی، ابراز قراردن زنان برای لذت‌بردن مردان، تجمل‌گرایی، اشرافی‌گری و مدپرستی، تحریک مردان با برهنگی و بی‌حجابی و رهاساختن زنان، سست‌‌شدن بنیان خانواده، و بی‌هویت‌کردن کودکان از پیامدهای مخرب آن است.[۶۷]

حرمت بدن میت

بر اساس آموزه‌های دینی جسم انسان همان‌طور که در زمان حیات دارای حرمت است، پس از مرگ نیز این احترام به قوت خود باقی می‌ماند. برخی مکاتب‌مادی‌گرا برای جسم انسان ارزش ابزاری قایل‌اند كه با مرگ فرد جسد او هم احترام ندارد.[۶۸] در روایات و دستورات اسلام توصیه‌های فراوانی در مورد حرمت جسد انسان شده و این ارزش و احترام تا حدی است كه برای جسارت و آسیب به جسد انسان، دیه تعیین شده است.[۶۹] حتی نبش قبر مسلمان جرم‌انگاری شده و قانون‌گذار برای آن مجازات حبس در نظر گرفته است.[۷۰] در دین اسلام قاعدۀ «حرمة المیت کحرمة الحی» اهمیت و احترام به جسد انسان را نشان می‌دهد[۷۱] به‌دلیل حرمت بدن انسان، در فقه اسلامی دفن بدن میت از واجبات کفایی دانسته شده[۷۲] که باید پس از تشریفات دینی یعنی غسل، حنوط (مالیدن کافور بر مواضع سجود)، کفن‌کردن و خواندن نماز بر او انجام شود.[۷۳] همچنین تشریح مردۀ مسلمان، فقط در صورت بروز اضطرار، جایز دانسته شده است.[۷۴]

حرمت تن در شعر فارسی

سعدی شیرازی شرافت تن انسان را ذیل شرافت روح (جان) انسان مطرح کرده و چنین می‌سراید:[۷۵]

تن آدمی شریف است به جان آدمیتنه همین لباس زیباست نشان آدمیت
اگر آدمی به چشم است و دهان و گوش و بینیچه میان نقش دیوار و میان آدمیت
خور و خواب و خشم و شهوت شغب است و جهل و ظلمتحیوان خبر ندارد ز جهان آدمیت
به حقیقت آدمی باش وگر نه مرغ باشدکه همین سخن بگوید به زبان آدمیت
مگر آدمی نبودی که اسیر دیو ماندیکه فرشته ره ندارد به مکان آدمیت
اگر این درنده‌خویی ز طبیعتت بمیردهمه عمر زنده باشی به روان آدمیت
رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیندبنگر که تا چه حد است مکان آدمیت
طیران مرغ دیدی، تو ز پایبند شهوتبه در آی تا ببینی طیران آدمیت
نه بیان فضل کردم که نصیحت تو گفتمهم از آدمی شنیدیم بیان آدمیت

پانویس

  1. معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژۀ تن.
  2. آزاد ارمکی و چاوشیان، «بدن به مثابه رسانه هویت»، 1381ش، ص61.
  3. ذکایی، «جوانان، بدن و فرهنگ تناسب»، 1386ش، ص123.
  4. ابراهیم‌نژاد، «فلسفۀ پوشش وعفاف در فرهنگ اسلامی»، 1387ش، ص95.
  5. سورۀ اعراف، آیۀ ۱۹.
  6. ابراهیم‌نژاد، «فلسفۀ پوشش وعفاف در فرهنگ اسلامی»، 1387ش، ص95.
  7. جلال کمالی، «فرصتی برای تازگی روز تربیت بدنی و ورزش»، 1385ش، ص111.
  8. خمینی، استفتائات امام خمینی، 1372ش، ج3، ص580.
  9. خمینی، تحریر الوسیله، 1379ش، ج3، ص289.
  10. خمینی، جهاد با نفس یا جهاد الاکبر، 1378ش، ص61.
  11. نورمحمدی، «ارزش‌شناسی در نظام جامع سلامت اسلام»، 1401ش، ص23.
  12. سورۀ بقره، آیۀ 179.
  13. سورۀ بقره، آیۀ 195.
  14. سورۀ اعراف، آیۀ 26-28.
  15. ابراهیم‌نژاد، «فلسفه پوشش وعفاف در فرهنگ اسلامی»، 1387ش ص95.
  16. طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۹ق، ج۵، ص۴۹۲.
  17. کاشف الغطاء، کشف الغطاء، بی‌تا، ص۱۹۸؛ طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۳۱۹.
  18. بحرانی، سند العروة الوثقی (نکاح)، ۱۴۲۹ق، ج۱، ص۸۹.
  19. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۰۰، ص۲۳۵.
  20. طبرسی، مکارم الاخلاق، 1378ش، ص34.
  21. طبرسی، مکارم الاخلاق، 1378ش، ص 94.
  22. عاملی، وسائل الشیعه، 1416ق، ج3، ص500
  23. حسن‌لو، «بهداشت فردی در سیرۀ نبوی»، 1391ش، ص46.
  24. طباطبایی، محمدحسین، سنن النبی، بی‌تا، ص273.
  25. رضوانی‌پور، «بهداشت جسم و جان در نگاه پیامبر اعظم»، 1386ش، ص37-38.
  26. حقیقتیان، و دیگران، «بررسی عوامل اجتماعی- فرهنگی موثر بر تصویر بدن با تأکید بر سبک زندگی در بین دختران و زنان جوان»، 1394ش، ص181.
  27. جمعی از نویسندگان، احکام اسلامی، بی‌تا، ج1، ص133، وب‌سایت کتابخانه مدرسۀ فقاهت.
  28. مکارم شیرازی، احکام بانوان، 1389ش، ص33.
  29. توضیح المسائل مراجع، 1389ش، ج2، م2433.
  30. توضیح المسائل مراجع، 1389ش، ج2، م2437 و 2438.
  31. توضیح المسائل مراجع، 1389ش، ج2، م2437
  32. نوری، مستدرک‌الوسائل، ۱۴۰۸ق، ج۱۴، ص۲۷۲.
  33. نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۹، ص۱۰۰.
  34. طباطبایی یزدی، العروة‌الوثقی، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۴۹۰.
  35. شخصیت و حقوق زنان: در رهنمودهای رهبر معظم انقلاب اسلامی، 1383ش، ص39-90.
  36. آخوندی، «نگاهی به غذا و تغذیه از منظر اسلامی»، 1387ش، ص75-78.
  37. سورۀ بقره، آیۀ 172.
  38. سورۀ اعراف، آیۀ 175.
  39. سورۀ اعراف، آیۀ 31.
  40. سورۀ انعام، آیۀ 145.
  41. سورۀ بقره، آیۀ 173.
  42. سورۀ بقره، آیۀ 219.
  43. جباری، «اصول تغذیه در سیره و پیامبر اعظم»، 1386ش، ص38.
  44. مطهری، مجموعه آثار، 1390ش، ج۲، ص۲۸۵.
  45. مولوی و گیتی ثمر، بهداشت همگانی، 1367ش، ص3.
  46. سورۀ مائده، آیۀ 6.
  47. سورۀ مدثر، آیۀ 4.
  48. سورۀ حج، آیۀ 26.
  49. سورۀ بقره، آیۀ 222.
  50. سورۀ اسراء، آیۀ 32.
  51. سورۀ اعراف، آیۀ 81 -81.
  52. سورۀ مومنون، آیۀ 7-5.
  53. مطهری، مجموعه آثار، 1390ش، ج۲، ص۲۸۵.
  54. سورۀ اعراف، آیۀ ۳۱.
  55. قرطبی، شمس‌الدین، تفسیر قرطبی، ج۷، ص۱۹۱ ۱۹۲.
  56. جلال کمالی، «فرصتی برای تازگی روز تربیت بدنی و ورزش»، 1385ش، ص111.
  57. مجلسی، بحارالانوار، 1403ق، ج81، ص171.
  58. مکارم شیرازی و جمعی از نویسندگان، تفسیر نمونه، 1374ش، ج۶، ص۱۱۷
  59. سورۀ نور، آیۀ 31.
  60. سورۀ قصص، آیۀ 26.
  61. مطهری، مجموعه آثار، 1390ش، ج19، ص435.
  62. معین، فرهنگ فارسی، 1360ش، ج1، ص39.
  63. مقدس‌نيا و محمدی، «پاکیزگی و آراستگی ظاهر»، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه.
  64. سعیدی و دیگران، «حفظ تن و حرمت اضرار به نفس از منظر فرهنگ و سلامت (با تأکید بر کتاب مفاتیح الحیاۀ آیتالله جوادی آملی)»، 1401ش، ص29-32.
  65. حمیدی، «اضرار به نفس در مصرف مواد مخدر از دیدگاه قرآن و فقه امامیه و اهل سنت»، 1399ش، ص887.
  66. شیرازی، «نگاهی به نشانه‌های فرهنگ غرب»، خبرگزاری ایرنا.
  67. شخصیت و حقوق زنان: در رهنمودهای رهبر معظم انقلاب اسلامی، 1383ش، ص7.
  68. نورمحمدی، «ارزش‌شناسی در نظام جامع سلامت اسلام»، 1401ش، ص23.
  69. نورمحمدی، «ارزش‌شناسی در نظام جامع سلامت اسلام»، 1401ش، ص22.
  70. قانون مجازات اسلامی، مادۀ ۶۳۴.
  71. .آقائی، جرائم علیه مردگان در حقوق کیفری ایران، ۱۳۸۵ش، ص۱۳۱.
  72. طباطبائی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۳۲.
  73. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴، ص۱۱۸-۲۶۳.
  74. خمینی، تحریر الوسیله، 1379ش، ج۲، ص۵۹۴.
  75. سعدی، مواعظ، غزلیات، غزل شمارۀ 11، وب‌سایت گنجور.

منابع

  • قرآن کریم.
  • آخوندی، مصطفی، «نگاهی به غذا و تغذیه از منظر اسلامی»، مجلۀ  حصون، شمارۀ 15، بهار 1387ش.
  • آزاد ارمکی، تقی، چاوشیان، حسن، «بدن به مثابۀ رسانۀ هویت»، مجلۀ جامعه‌شناسی ایران، دورۀ 4، شمارۀ 4، 1381ش.
  • آقایی، مجید، جرائم علیه مردگان در حقوق کیفری ایران، تهران، میثاق عدالت، ۱۳۸۵ش.
  • ابراهیم‌نژاد، محمدرضا، «فلسفه پوشش وعفاف در فرهنگ اسلامی»، فصلنامه خط اول، سال دوم، شماره 5، تابستان 1387ش.
  • بحرانی، محمد، سند العروة الوثقی (النکاح)، قم، باقیات، ۱۴۲۹ق.
  • توضیح المسائل مراجع، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1389ش.
  • جلال کمالی، زینب خاتون، «فرصتی برای تازگی روز تربیت بدنی و ورزش»، مجلۀ گلبرگ، شمارۀ 79، مهر 1385ش.
  • جباری، محمدرضا، «اصول تغذیه در سیره پیامبر اعظم»، مجلۀ تاریخ در آیینۀ پژوهش، شمارۀ 13، 1386ش.
  • جمعی از نویسندگان، احکام اسلامی، وب‌سایت کتابخانه مدرسۀ فقاهت، تاریخ بازدید: 10 بهمن 1402ش.
  • حسن‌لو، امیرعلی، «بهداشت فردی در سیرۀ نبوی»، مجلۀ حبل‌المتین، سال اول، زمستان 1391ش.
  • حقیقتیان، منصور و دیگران، «بررسی عوامل اجتماعی- فرهنگی مؤثر بر تصویر بدن با تأکید بر سبک زندگی در بین دختران و زنان جوان»، مجلۀ مطالعات راهبردی ورزش و جوانان، شمارۀ 14، اسفند 1394ش.
  • حمیدی، مهدی، «اضرار به نفس در مصرف مواد مخدر از دیدگاه قرآن و فقه امامیه و اهل سنت»، مجموعه مقالات نهمین همایش ملی پژوهش‌های مدیریت و علوم انسانی در ایران، 21 اسفند 1399ش.
  • خمینی، سیدروح‌الله، استفتائات امام خمینی، قم، دفتر انتشارات اسلامى، 1372ش.
  • ‌خمینی، سیدروح‌الله، تحریر الوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۷۹ش.
  • خمینی، سیدروح‌الله، جهاد با نفس یا جهاد الاکبر، قم، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى، 1378ش.
  • ذکایی، محمدسعید «جوانان، بدن و فرهنگ تناسب»، فصلنامه تحقیقات فرهنگی، سال اول، شمارۀ 1، 1386ش.
  • رضوانی‌پور، محمدرضا، «بهداشت جسم و جان در نگاه پیامبر اعظم»، مجلۀ  پاسدار اسلام، شمارۀ 306،  خرداد 1386ش.
  • سعدی، غزلیات، وب‌سایت گنجور، تاریخ بازدید: 10 بهمن 1402ش.
  • سعیدی، مریم و دیگران، «حفظ تن و حرمت اضرار به نفس از منظر فرهنگ و سلامت (با تأکید بر کتاب مفاتیح الحیاۀ آیت‌الله جوادی آملی)»، مجلۀ پژوهش‌های کاربردی در مدیریت و علوم انسانی، سال سوم، شمارۀ 8،  پاییز 1401ش.
  • شخصیت و حقوق زنان: در رهنمودهای رهبر معظم انقلاب اسلامی، تهران، قدر ولایت، 1383ش.
  • شیرازی، علی، «نگاهی به نشانه‌های فرهنگ غرب»، خبرگزاری ایرنا، تاریخ درج مطلب: ۲۶ آذر ۱۴۰۱ش.
  • طباطبایی، محمدحسین، سنن النبی، قم، دفتر انتشارات اسلامى، بی‌تا.
  • طباطبایی یزدی، سید محمدکاظم، العروة الوثقی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۱۹ق.
  • طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، قم، شریف رضی، 1378ش.
  • عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، قم، آل‌البیت، 1416ق.
  • قانون مجازات اسلامی، تهران، قانون‌یار، 1392ش.
  • قرطبی، شمس‌الدین، تفسیر قرطبی، قاهره، دار الكتب المصرية، 1964م.
  • کاشف الغطاء، جعفربن خضر بن یحی، کشف الغطاء، خراسان، مكتب الاعلام الاسلامي، بی‌تا.
  • مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، تصحیح محمدباقر محمودی و دیگران، بیروت،‌ دار احیاء‌ التزاث العربی، ۱۴۰۳ق.
  • مطهری، مرتضی،  مجموعه آثار شهید مطهری، قم، صدرا، 1390ش.
  • معین، محمد، فرهنگ فارسی، وب‌سایت واژه‌یاب، تاریخ درج مطلب: 10 بهمن 1402ش.
  • معین، محمد؛ فرهنگ فارسی، تهران، امیر کبیر، 1360ش.
  • مقدس‌نيا، سیدمحمد و محمدی، محمدمهدی، «پاکیزگی و آراستگی ظاهر»، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه، تاریخ درج مطلب: 7 آبان 1396ش.
  • مکارم شیرازی، احکام بانوان، قم، امام علی بن ابی‌طالب، 1389ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر و جمعی از نویسندگان، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، 1374ش.
  • مولوی، محمدعلی و گیتی ‌ثمر ، بهداشت همگانی، تهران، چهر، 1367ش.
  • نجفی، محمدحسن، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، تحقیق عباس قوچانی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۳۶۲ش.
  • نورمحمدی، غلام‌رضا، «ارزش‌شناسی در نظام جامع سلامت اسلام»، فصلنامه قرآن و طب، دورۀ 7، شمارۀ 3، پاییز 1401ش.
  • نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل، قم، مؤسسة آل‌البيت لإحياء التراث، ۱۴۰۸ق.