حمام در فرهنگ ایرانیان

از ویکی‌زندگی

حمام در فرهنگ ایرانیان؛ باورها، انگاره‌ها و مَثل‌های ایرانی مرتبط با حمام

استفاده از حمام، از دیرباز در باورها و فرهنگ مردم ایران ریشه کرده و آن‌ها مراسم متنوع و گوناگونی را در حمام برگزار می‌کردند که شامل حمام عروسی، حمام زایمان، حمام از عزا درآوردن، حمام ختنه‌سوران، حمام کفن و دفن و حمام نوزاد می‌شود. برای مثال، مردم در ارسنجان رسم از عزا درآوردن خانواده‌ی عزادار را در روز هفتم او، به‌جا آورده و خانواده‌ عزادار را به حمام برده و بر سرشان حنا می‌گذارند.[۱]

بسیاری از باورهای ایرانیان درباره حمام برآمده از آموزه‌های دینی یا آموخته‌های کهن فرهنگی است که گاه در طول تاريخ با خرافه آمیخته شده و از اصل خود فاصله گرفته است. برخی از اين باورها هنوز بین مردم وجود دارد. برای مثال، بسیاری از مردم بر این باورند که آب خوردن در حمام خوب نیست، لذا، مردم قزوین هنگام نوشیدن آب در حمام، کف دستشان را روی سرشان می‌گذارند.[۲] گیلانی‌ها نیز برای نوشیدن آب، دست چپ خود را روی سرشان گذاشته و آب می‌نوشند.[۳] به رسم مردم آمل باید دو مداح در روز استحمام عروس و داماد، آن‌ها را از خانه تا حمام و نیز در مسیر برگشت همراهی کنند. همچنین در روز استحمام زنی که تازه زایمان کرده، چاقویی که ناف بچه را با آن بریده‌اند نیز به حمام می‌برند.[۴] زنان در اراک رسم 10 روزه دارند؛ یعنی زن زائو را پس از ده روز همراه با زنان همسایه یا خویشان وی، به حمام می‌برند که این همراهی با مراسم خاصی همراه است.[۵]

در باور برخی از ایرانیان، حمام رفتن در روز یکشنبه شگون ندارد.[۶] همچنین اگر زنی چندبار در روزهای چهارشنبه به حمام برود، شوهرش خواهد مُرد.[۷] تا کردن حوله در حمام بدشگون است. زن آبستن نباید به محض غروب آفتاب به گرمابه برود.[۸] تعبیر حمام کردن در خواب، به زیارت رفتن خواهد بود.[۹] مردم لرستان و ایلام بر این باورند که هرکسی در خواب خود را در حمام و مشغول به شستن خود ببیند، به زودی خواهد مُرد. به باور همین مردم، زنی که باردار نمی‌شود باید همراه با یک زن زائو به حمام رفته و از همان آب بر سر خود بریزد تا باردار شود.[۱۰] بختیاری‌ها، شب چهارشنبه به حمام رفتن را ممنوع،[۱۱] تایبادی‌ها روز چهارشنبه را مکروه، مردم میغان آن را موجب ضرر و زیان[۱۲] و اهل سقز آن را شوم می‌دانند.[۱۳] تویسرکانی‌ها، دفع ادرار در حمام را بسیار بد دانسته و آن را موجب زوال عقل می‌دانند.[۱۴]

حمام در ادبیات عامه

همواره کلمات و عباراتی که جایگاهی ویژه بین مردم دارند، به سرعت وارد ادبیات عامه و کوچه بازاری آن‌ها شده و مَثَل‌ها و کنایاتی درخور و متناسب با موقعیت‌های گوناگون شکل می‌گیرد. «درِ حمامِ علی‌مراد»: کنایه از صحت نداشتن چیزی (ضرب‌المثلی لرستانی و معادل ضرب‌المثل: «وعده سر خرمن»)؛[۱۵] «حمام جن»: اشاره به طولانی بودن یک چیز؛ «یک حمام خرابه چند تا استاد و بینه‌دار می‌خواهد؟»: کار کوچک و بی اهمیت (ضرب‌المثلی شیرازی)؛ «با آب حمام دوست گرفت»: مهمان کردن به چیزی بی‌ارزش و درعین حالت منت دادن به طرف مقابل؛ «لنگ حمام است، هرکی بست بست»: عمومی بودن یک چیز؛ «مثل حمام زنونه است» یا «حمام زنانه شد»: محلی پر سروصدا که همگی با هم سخن می‌گویند؛ «رستمِ درِ حمام»: هر فرد بی‌خاصیت و پرمدعا؛ «بوقْ روی حمام است»: همه‌اش با هم است، جداکردنی نیست (هرکسی حمام را می‌خرد، بوق حمام هم برای او می‌شود)؛[۱۶] «تعارف آب حمام است» یا «تعارف آب حمامی خرجی نداره» معادل «تعارف شاه عبدالعظیمی»: تعارفی بی‌خود که هیچ پشت‌بندی ندارد؛ «حمام بی عرق نمی‌شود»: امکان سود و زیان همزمان در هر کاری؛ و مثل‌های دیگری همچون: «حمام جای خر بستن نیست»، «حمام نرفتن بی‌بی از بی‌چادری است»،[۱۷] «حمام جنی» [۱۸] «گلخن‌تاب که حمامی شود، خود را پادشاه می‌داند»،[۱۹] «بزرگی حمام را از سربینه‌اش می‌توان شناخت»،[۲۰] «توی خزینه همه کس خوش آواز است»،[۲۱] «مثل آب حمام»، «حمام هم به این گرمی نیست»،[۲۲] «صابونش به تن همه می‌خوره»،[۲۳] «گدا گدا را نمی‌تونه ببینه، حمامی حمامی را»،[۲۴] «مگر سنگ‌پا گم شده؟»،[۲۵] نیز از این جمله‌اند.

پانویس

  1. اسکندری، ارسنجان‌نامه، ۱۳۸۵ش، ص۱۰۰.
  2. گلریز، مینودر یا باب‌الجنة قزوین، ۱۳۳۷ش، ص367.
  3. فخرایی، گیلان در گذرگاه زمان، ۱۳۵۴ش، ص۳۱۳.
  4. انجوی شیرازی، تمثیل و مثل، ۱۳۵۱ش، ص114.
  5. محتاط، محمدرضا، سیمای اراک، ج2، 1367ش، ص287 و 288.
  6. ماسه، معتقدات و آداب ایرانی، ج2، ۱۳۵۷ش، ص16
  7. مشایخی، فرهنگ مردم تایباد و باخرز، ۱۳۸۸ش، ص۱۵۸.
  8. ماسه، معتقدات و آداب ایرانی، ج2، ۱۳۵۷ش، ص189.
  9. کرزبر یاراحمدی، فرهنگ مردم بروجرد، ۱۳۸8ش، ص۲۳۸.
  10. اسدیان خرم‌آبادی، باورها و دانسته‌ها در لرستان و ایلام، ۱۳۵۸‌ش، ص176.
  11. خسروی، فرهنگ بختیاری، ۱۳۶۸ش، ص۱۲۸.
  12. نادری، میغان‌نامه، ۱۳۸۹ش، ص۲۳۵.
  13. فاروقی، فرهنگ مردم سقز، 1362ش، ص۴۲.
  14. مرادی، فرهنگ عامۀ خطۀ تویسرکان، ج1، ۱۳۷۵ش، ص41.
  15. عسکری‌عالم، فرهنگ عامۀ لرستان، ج2، ۱۳۸۶ش، ص186.
  16. دهخدا، لغت‌نامه دهخدا، ذیل واژه حمام، سایت واژه‌یاب.
  17. شاردن، سیاحت‌نامه، ج5، ۱۳۳۸ش، ص498.
  18. شهری، شکر تلخ، بی‌تا، ص157.
  19. ذوالفقاری، فرهنگ بزرگ ضرب‌المثل‌های فارسی، ج2، ۱۳۸۸ش، ص1523.
  20. شکورزاده، ده هزار مَثَل فارسی و بیست و پنج هزار معادل آن‌ها، 1372ش، ص171.
  21. شکورزاده، ده هزار مَثَل فارسی و بیست و پنج هزار معادل آن‌ها، 1372ش، ص254.
  22. لطفی، فرهنگواره‌ی گرمابه، تهران، 1390ش، ص374.
  23. رضایی، «حمام در ادبیات منظوم ایران»، 1382ش، ص178.
  24. شکورزاده، ده هزار مَثَل فارسی و بیست و پنج هزار معادل آن‌ها، 1372ش، ص583.
  25. روح‌الامینی، حمام عمومی در جامعه و فرهنگ و ادب دیروز: نگرش و پژوهش مردم‌شناختی، 1386ش، ص73.

منابع

  • اسدیان خرم‌آبادی، محمد و دیگران، باورها و دانسته‌ها در لرستان و ایلام، تهران، وزارت فرهنگ و آموزش عالی، ۱۳۵۸‌ش.
  • اسکندری، اکبر و اسکندری، نرگس، ارسنجان‌نامه، شیراز، نوید شیراز، ۱۳۸۵ش.
  • اقتداری، احمد، لارستان کهن و فرهنگ لارستانی، تهران، جهان معاصر، ۱۳۷۱ش.
  • انجوی شیرازی، ابوالقاسم، تمثیل و مثل، تهران، سروش، ۱۳۵۱ش.
  • خدیش، حسین، فرهنگ مردم شیراز، شیراز، نوید شیراز، ۱۳۸۵ش.
  • خسروی، عبدالعلی، فرهنگ بختیاری، تهران، فرهنگ‌سرا، ۱۳۶۸ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه دهخدا، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: 2 مهر 1400.
  • ذوالفقاری، حسن، فرهنگ بزرگ ضرب‌المثل‌های فارسی، تهران، معین، ۱۳۸۸ش.
  • رضایی، الهه و باتقوا، مهدی، «حمام در ادبیات منظوم ایران»، کتاب ماه هنر، شماره 57-58، ص 176-179، 1382ش.
  • روح‌الامینی، محمود، حمام عمومی در جامعه و فرهنگ و ادب دیروز: نگرش و پژوهش مردم‌شناختی، تهران، اطلاعات، 1386ش.
  • شاردن، ژان، سیاحت‌نامه، ترجمۀ محمد عباسی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۳۸ش.
  • شکورزاده، ابراهیم، ده هزار مَثَل فارسی و بیست و پنج هزار معادل آن‌ها، مشهد، آستان قدس رضوی، 1372ش.
  • شهری، جعفر، شکر تلخ، تهران، شهرکتاب، بی‌تا.
  • عسکری‌عالم، علی‌مردان، فرهنگ عامۀ لرستان، خرم‌آباد، افلاک، ۱۳۸۶ش.
  • فاروقی، عمر، فرهنگ مردم سقز، سقز، ادارۀ فرهنگ و هنر، 1362ش.
  • فخرایی، ابراهیم، گیلان در گذرگاه زمان، تهران، جاودان، ۱۳۵۴ش.
  • کرزبر یاراحمدی، غلامحسین، فرهنگ مردم بروجرد، تهران، طرح آینده، ۱۳۸8ش.
  • گلریز، محمدعلی، مینودر یا باب‌الجنة قزوین، تهران، طاها، ۱۳۳۷ش.
  • لطفی، علی‌رضا و مسجدی، حسین، فرهنگواره‌ی گرمابه، تهران، کتاب آبان، 1390ش.
  • ماسه، هانری، معتقدات و آداب ایرانی، ترجمۀ مهدی روشن‌ضمیر، تبریز، شفیعی، ۱۳۵۷ش.
  • محتاط، محمدرضا، سیمای اراک، اراک، چاپخانۀ هما، 1367ش.
  • مرادی، صحبت‌الله، فرهنگ عامۀ خطۀ تویسرکان، کرمانشاه، بی‌جا، ۱۳۷۵ش.
  • مشایخی، محمدجواد، فرهنگ مردم تایباد و باخرز، مشهد، محقق، ۱۳۸۸ش.
  • نادری، علی‌اصغر، میغان‌نامه، سمنان، حبله‌رود، ۱۳۸۹ش.