خراسان

از ویکی‌زندگی

خراسان؛ بخش شرقیِ سرزمین ایران و نقش‌آفرین در فرهنگ و تمدن کهن ایرانی.

خراسان، از مراکز سکونت‌گاهی کهنِ ایرانیان است که در سراسر تاریخ باستانی و اسلامیِ ایران‌زمین، نقش‌آفرین بوده است. موقعیت جغرافیایی خراسان، آن را به کانون اصلی ارتباط کشورها، تمدن‌ها و فرهنگ‌های مختلف در طول تاریخ تبدیل کرده است. خراسان بزرگ در ادوار مختلف، فراز و فرودهای زیادی را تجربه کرده و قلمرو جغرافیایی آن همواره در حال تغییر بوده است.

نام‌گذاری

از نظر برخی کارشناسان خراسان همان سرزمین «پارت» است. در کتیبۀ بیستون نام خراسان «پرثو» آمده و یونانیان این کشور را «پارثیا» می‌گفتند.[۱] خراسان در زبان فارسیِ پهلوی است به‌معنای مشرق به‌کار رفته است. برخی مورخان و پژوهشگران، خراسان را برگرفته از واژه «خورآسان» دانسته‌اند که ترکیبی از دو واژۀ «خور» به‌معنای خورشید و «آسان» به‌معنای ظاهرشدن است. از این منظر، ایرانیان باستان سرزمین‌های شرق را که جایگاه طلوع خورشید بوده، خورآسان می‌گفته‌اند.[۲]

پیشینه

پژوهش‌های باستان‌شناسی نشان می‌دهد که خراسان در عصر حجر، مورد توجه انسان‌هایی قرار گرفت که از کوه‌ها به زیر آمده و دشت را برای سکونت برگزیدند؛ آنها بر روی مسیر کمانی‌شکل اطراف کویر نمک استقرار یافتند. فردوسی نیز در شاهنامه با اقتباس از متون کهن و باستانی، خراسان را مهد شکل‌گیری اجتماعات نظام‌مند بشری دانسته است که تایید جغرافی‌دانان دورۀ اسلامی را نیز به‌همراه دارد. خراسان در دورۀ هخامنشیان یکی از بخش‌های اصلی و بزرگ امپراطوری بود که پارت‌ها در آن حکومت می‌کردند و شامل پرسوا، سغدیا، بلخ/باکتریا، خوارزم/خوارسمی و آریا/آریه می‌شد.[۳] در دهۀ 330 ق. م، اسکندر خراسان را تصرف کرد. پس از مرگ اسکندر در 323ق. م، خراسان جزء قلمرو سلوکیان شد.[۴] در دورۀ اشکانیان (250ق. م-226م، ) که خراسان از اشغال سلوکیان نجات یافت، قلمرو امپراتوری کوچک‌تر شد و شامل سه استان بود. در دورۀ ساسانیان (226-652م)، قلمرو حکومت به چهار «کستگ» با نام‌های خراسان (مشرق)، خوروران (خاواران/ مغرب)، اپاختر (باختر/ شمال) و نیمروج (نیمروز/ جنوب) تقسیم شد. در این دوره، برای اولین‌بار منطقۀ خراسان هویت اداری و سیاسی یافت و عنوان خراسان بر آن اطلاق شد.[۵]

پس از فتح خراسان توسط عرب‌های مسلمان در 31ق، [۶] شرایط مساعد اقلیمی باعث جذب قبایل عرب به این سرزمین شد[۷] و در دورۀ خلفا، خراسان از مهم‌ترین ایالت‌های ایران بود.[۸] با دفن‌هارون، خلیفۀ عباسی، در خراسان و اقامت ده‌سالۀ مامون در مرو، بسیاری از شهرهای خراسان رونق یافتند.[۹] در این دوره، خاک‌سپاری امام رضا در مشهد نیز، خراسان را در مرکز توجه شیعیان قرار داد. خراسان در 205ق، توسط سلسۀ طاهریان استقلال یافت. از قرن سوم تا هفتم هجری، حکومت و شهر‌های خراسان میان طاهریان، صفاریان، سامانیان، غزنویان، غوریان سلجوقیان و خوارزم‌شاهیان دست‌به‌دست می‌شد.[۱۰] با هجوم مغولان در قرن هفتم هجری، بسیاری از شهرهای خراسان ویران شد و حکومت‌های غیر بومی در خراسان به‌وجود آمد. با آغاز حکومت شیعه‌مذهب صفویه، تمام منطقه خراسان در قلمرو حکومتی آنها قرار گرفت. دورۀ قاجاریه، برهۀ سرنوشت‌ساز برای خراسان بزرگ بود که با قدرت‌گیری کشورهای اروپایی و ضعف حکومت مرکزی ایران، خراسان بزرگ چندپارچه شد و بخش‌های شرقی آن به تصرف احمدشاه درانی درآمد. این بخش‌ها در دورۀ شاه‌شجاع نام افغانستان به خود گرفت. همچنین در 1299ق، در چارچوب عهدنامۀ آخال، بخش شمالی خراسان به روسیه ملحق شد.[۱۱]

خراسان امروزی که در خاک ایران واقع است، از 1285 تا 1316ش، همراه با مناطق فارس، بنادر جنوبی و سیستان یکی از چهار ایالت ایران بود.[۱۲] پس از تصویب قانون تقسیمات کشوری در دی 1316ش، خراسان به 7 شهرستان تقسیم شد که تا قبل از انقلاب اسلامی به 14 شهرستان افزایش یافت. در طول این دوره خراسان با مرکزیت شهر مشهد، یکی از بزرگ‌ترین استان‌های ایران بود. در 1383ش، خراسان به سه استان شامل خراسان رضوی با مرکزیت مشهد، خراسان جنوبی با مرکزیت بیرجند و خراسان شمالی با مرکزیت بجنورد، تقسیم شد.[۱۳]

جغرافیا

مرز جغرافیاییِ خراسان بزرگ، تحت تاثیر عوامل مختلف از جمله جنگ، همواره در حال تغییر بوده است.[۱۴] خراسان بزرگ شامل سرزمین‌های شرق و شمال‌شرق ایران بود که قلمرو آن، نیمی از مساحت ترکمنستان امروزی شامل جنوب، شرق و شمال‌شرق آن، سرزمین‌های جنوب و جنوب‌شرق ازبکستان، بخش‌هایی از قرقیزستان، [۱۵] تمام جغرافیای تاجیکستان امروزی و تمام جغرافیای افغانستان به‌استثنای حوزۀ رود هیرمند را شامل می‌شد.[۱۶] برخی جغرافی‌دانان مسلمان، طول جغرافیایی خراسان در دورۀ اسلامی را از بسطام در نزدیکی شاهرود تا غزنی در جنوب‌شرق افغانستان، به‌طور تخمینی 200 فرسخ و عرض آن را از سجستان/سیستان تا آب آمویه (رودخانۀ آمودریا) به‌طور تخمینی 150 فرسخ برآورد کرده‌اند.[۱۷] وسعت قلمرو، حاصل‌خیزی زمین‌ها و باغ‌ها، همسایگی هند و چین، موقعیت سوق‌الجیشی و عبور راه ابریشم از عمق خراسان، از ویژگی‌های مهم این پهنۀ جغرافیایی است که در طول تاریخ، خراسان را در کانون توجه‌ها قرار داده است.[۱۸]

در دورۀ هخامنشیان که قلمرو امپراطوری به 20 ساتراپ (خراج‌گزار) تقسیم شده بود، خراسان با نام ساتراپ پارت شناخته می‌شد. این منطقه با مرکزیت شهر «نیسایه/نساء» (امروزه جزء قلمرو ترکمنستان است) یکی از ساتراپ‌های بزرگ آن دوره بود.[۱۹] در دورۀ اشکانیان، قلمرو پارت به 18 استان تقیسم شد که استان‌های استابنه، پارتیا و آریا در محدودۀ خراسان بزرگ قرار داشت.[۲۰] خراسان از آغاز حاکمیت ساسانیان دارای چهار «کستک» (بخش) با مرکزیت مرو، نیشابور، هرات و بلخ بود. در این دوره خراسان علاوه‌بر شهرهای مرکزی دارای ده شهرستان دیگر بوده است.[۲۱] در دورۀ اسلامی، ایالت خراسان به چهار ربع تقسیم شد. مرکز ایالت خراسان به‌ترتیب شهر‌های مرو و بلخ بود[۲۲] و سپس به نیشابور انتقال یافت.[۲۳] در دوره‌های بعد شهر مشهد جایگزین نیشابور شد. در آغاز دورۀ قاجاریه خراسان و سیستان یکی از حکمرانی‌های پنج‌گانه اما در زمان ناصرالدین شاه، یکی از ایالت‌های چهارگانۀ ایران بوده‌ است.[۲۴]

شهرهای بزرگ

در وندیداد از 16 شهر نام برده شده که از نظر کارشناسان 11 شهر آن در قلمرو خراسان بزرگ موقعیت داشته است.[۲۵] در دورۀ هخامنشیان «نساء» مرکز و شهر بزرگ خراسان بود. این شهر در عصر اشکانیان پایتخت امپراطوری شد.[۲۶] آساک (قوچان امروزی)، بیدواز و شاه‌دژ از شهرهای بزرگ دورۀ اشکانیان است.[۲۷] مناطق بسیاری در قلمرو ایران، ترکمنستان، تاجیکستان و افغانستان امروزی، بر اساس پژوهش‌ها، در دورۀ هخامنشیان و اشکانیان، شهرهای بزرگی بوده‌اند.[۲۸] بلخ، هرات، مرو، نیشابور، طوس، سرخس، بیهق/سبزوار، بادغیس، سمرقند، [۲۹] بخارا، غزنه، کابل، [۳۰] بامیان، [۳۱] قهستان، طبین، حوادث، پوشنج، ابیورد، جرجان، خوارزم، تخارستان علیا،‌اندارنه، ساسان، والج، شاش/چاچ و سغد، از شهر‌های معروف خراسان بزرگ بوده و در رونق اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و مذهبی خراسان نقش اساسی داشته‌اند.[۳۲]

جمعیت‌شناسی

در عصر آریایی‌ها، قسمت شمال خراسان در اختیار پارت‌ها و قسمت جنوب آن در دست زاگارتی‌ها بوده و از حضور اقوام پارس در خراسان نشانه‌هایی کشف شده است.[۳۳] در سنگ‌نبشته‌ها و دیگر منابع جامانده از دورۀ هخامنشیان از مردمانی به‌ نام‌های سکاها، خوارزمیان، بلخیان/باختریان، هراتیان، سغدیان، زرنگیان، پارتیان، گنداریان و رخجیان یاد شده است که به‌صورت کوچ‌نشین و یکجانشین در قلمرو خراسان بزرگ، حضور داشته‌اند و کارشناسان، آنها را با سایر ایرانیان هم‌نژاد می‌دانند.[۳۴] بربری‌ها در مناطق مرکزی افغانستان امروزی (هزارستان) معروف به‌ بربرستان که در دورۀ اسلامی غرجستان نام گرفت و بر ساکنین آن هزاره اطلاق شد، از اقوام بومی خراسان‌زمین شمرده می‌شوند.[۳۵] کرد، عرب، ترکمان، ازبک، تیمنی، تیموری، جمشیدی، خوافی، سلجوقی، سیستانی[۳۶] و افغان/پشتون اقوامی هستند که بیشتر در دورۀ اسلامی و هجوم مردم آسیای میانه و هند یا هنگام تجزیۀ خراسان بزرگ، به این سرزمین آمده‌اند.[۳۷]

فرهنگ

1. دین و اعتقادات؛ از سدۀ ششم قبل از میلاد که آیین توحیدی زرتشت رو به گسترش نهاد، مردمان خراسان نیز به این کیش درآمدند. در دورۀ اشکانیان آیین بودایی توسط راهبان رانده‌شده از هند در خراسان رایج شد[۳۸] و در تمام شهرهای بزرگ خراسان مراکز دینی بودایی برپا شد. ‌[۳۹] بلخ[۴۰] و بامیان دو مرکز مهم آیین بودایی بوده است.[۴۱] در دورۀ اشکانیان و ساسانیان، انگاره‌های چندخدایی، کیش زرتشت، ادیان یهود و مسیحیت و آیین‌های مانوی، مزدکی[۴۲] و یونانی، در خراسان پیروانی داشتند.[۴۳] در دورۀ ساسانیان آیین زرتشتی آیین رسمی بوده است.[۴۴] با ورود اسلام به خراسان در 31ق، اکثر مناطق به دین اسلام گرویدند و با استفاده از امکانات فرهنگی و تمدنی خراسان، آموزه‌های اسلامی به دیگر مناطق نیز راه یافت.[۴۵]

2. زبان و ادب؛ در دورۀ اشکانیان، در کنار فارسی میانه، زبان پارتی (پهلوی شمالی) زبان رسمی بود و در کنار خط یونانی که با حمله اسکندر، حاکم شده بود، خط اشکانی از زبان پارتی نیز بهره می‌گرفت. این زبان تا قرن چهارم میلادی زبان رسمی خراسان بوده و بعد از متروک شدن آن، زبان پهلوی ساسانی رایج شد.[۴۶] از نظر پژوهش‌گران، خراسان خاستگاه زبان پارسی دری است که تاریخ دو هزار ساله دارد و دارای گویش‌های متفاوت است. در دورۀ اسلامی، زبان دری به‌عنوان بخشی از فرهنگ جامعه باقی ماند و خط عربی را با تغییراتی قبول کرد. کارشناسان، خراسانِ دورۀ اسلامی را مهد شعر و ادب پارسی می‌دانند که شاعران بزرگی چون فردوسی، خیام، عطار نیشابوری، رودکی، ناصر خسرو، رابعۀ بلخی و حسن توسی را در دامن خود پرورانده است.[۴۷] سبک‌شناسان ادب فارسی، سبک شعر فارسی دری را از نیمۀ قرن سوم تا پایان قرن پنجم هجری، سبک خراسانی می‌نامند.[۴۸] تحقیقات باستان‌شناسی نشان می‌دهد که زبان‌های محلی سغدی، غفرانی، خوارزمی، تخاری و سکایی در قلمرو خراسان رایج بوده است.[۴۹]

3. آموزش و پرورش؛ خراسان از دوران هخامنشیان مشعل‌دار علم و دانش بود. برهمن‌ها پس از آموزش آیین ویدا، علم نجوم، صوت، تربیت بدنی ویژۀ شاه‌زادگان، ادبیات، حفظ سروده‌های مذهبی، ریاضی و طب را آموزش می‌دادند. پس از گسترش آیین بودایی با مرکزیت بامیان و بلخ، تمام دیرها دارای مکتب‌خانه بودند. در دورۀ اسلامی در تمام مناطق خراسان مدارس برپا شدند و اولین حوزۀ علمیه در بلخ تاسیس شد. در عصر طاهریان و سامانیان بلخ به‌عنوان پایتخت علمی خراسان محل تجمع دانشمندان بود و آثار علمی زیادی به زبان دری پدید آمد. در دورۀ غزنویان دارالتالیف و انجمن نشر و ترجمه تاسیس شد؛ اما تعصب مذهبی غزنویان موجب ممنوعیت علوم عقلی شد. در دورۀ غوریان دروازۀ تحصیل به روی دختران نیز باز شد. در این دوره، مکتب‌خانه‌ها و کتاب‌خانه‌های دولتی زیادی تاسیس شد.[۵۰] با حملۀ مغول، بیشتر این مراکز از بین رفت، اما در عصر تیموریان دوباره رونق علمی به خراسان بازگشت و هرات به مرکز تجمع علما و دانشمندان تبدیل شد. خراسان در طول تاریخ به ویژه دورۀ اسلامی، خاستگاه دانشمندان زیادی بوده است.[۵۱] پس از ورود اسلام و تقویت مراکز علمی، علم طب رشد چشمگیری پیدا کرد و حکیمان نامداری چون ابوعلی ‌سینا، حکیم یوسفی هروی، محمدحسین عقیلی خراسانی، حکیم میسری، ابومنصور هروی و ابوبکر اخوینی بخارایی در خراسان ظهور کردند.[۵۲]

4. هنر؛ یافته‌های باستان‌شناسی نشان می‌دهد که پیکرتراشی، طراحی لوازم زندگی و نقاشی از هنرهای ماقبل تاریخ خراسان بوده است.[۵۳] بودای بامیان و نقاشی‌های روی دیوار غارهای موجود در آن، گواه رشد هنر مجسمه‌سازی، نقاشی و حکاکی خراسان در دورۀ اشکانی است. معبد درۀ بامیان نمایندۀ مکتب هنری گندهارا در آسیای میانه بوده است.[۵۴] در دورۀ اسلامی این هنرها به دلیل مخالفت گروه‌های مذهبی، برای مدتی از رونق افتاد؛ اما در دورۀ تیموریان سبک نقاشی بومی در آمیزش با سبک چینی رونق تازه یافت و خطاطی و مینیاتوری به درجۀ کمال رسید.[۵۵] ریشه‌های هنر موسیقی خراسان به دورۀ هخامنشیان می‌رسد[۵۶] که در دورۀ ساسانیان به اوج رسید و در آن، از انواع سازها مانند بربط، نی، چنگ و چغانه استفاده می‌شود. در دورۀ اسلامی موسیقی خراسانی تاثیر زیادی روی موسیقی عربی گذاشت.[۵۷]

5. پوشاک؛ یافته‌های باستان‌شناسی نشان می‌دهد که تا اوایل دورۀ اسلامی، پوشاک مردم خراسان بیشتر شبیه لباس‌های مادها بوده است. در آغاز دورۀ اسلامی، پوشاک خراسان به‌طور معمول شامل کلاه/سرپوش، پیراهن بلند دارای آستین و شلوار بوده که سر بازو، آستین دور دامن و موچ پا، تزیین می‌شده است. پای‌افزار نیمه‌ساق‌بلند و کمربند چرمی و زیوردار از پارچۀ ابریشمی نیز رایج بوده است. کلاه گردنمدی یا خفتان مردانه با آستین‌های بلند و یقه‌گرد و چاک‌هایی در دو طرف نیز در مناطقی استفاده می‌شد. زنان از خفتان شبیه مردان و شالی که روی آن قرار می‌گرفته، استفاده می‌کرده‌اند. با ورود اسلام، عرب‌ها نیز به لباس خراسانی تمایل زیاد داشته‌اند.

6. اعیاد؛ خراسانیان از دوران باستان، اعیادی همچون نوروز و مهرگان داشته‌اند. نوروز را به جمشید نسبت می‌دهند و اولین روز آغاز فصل گرما است؛ اما مهرگان را به فریدون نسبت می‌دهند زمانی که مردم از قحطی نجات پیدا کردند و بر ضحاک پیروز شدند. در این جشن‌ها هدایای زیادی مبادله می‌شد و اسیران و زندانیان بخشیده می‌شدند.[۵۸] جشن مهرگان با موسیقی همراه بود و انواع غذا، شیرینی و نوشیدنی در آن خورده می‌شد. پس از ورود اسلام در کنار نوروز و مهرگان، دو عید فطر و قربان نیز به جشن‌های خراسان افزوده شد.[۵۹]

7. مشاغل؛ با توجه به موقعیت جغرافیایی خراسان بزرگ و عبور خط تجارتی راه ابریشم از عمق خراسان، مردم خراسان به تجارت، کشاورزی و دام‌داری اشتغال داشته‌اند. صنایعی مانند کاغذ‌سازی، [۶۰] فلزکاری، بافندگی، سفال‌گری، رنگرزی، کفش‌سازی و شیشه‌گری نیز در خراسان رایج بوده و در دورۀ اسلامی رشد چشمگیری یافت.[۶۱] داروسازی نیز در خراسان رونق خوبی داشته است. برخی گروه‌ها نیز در طبابت، [۶۲] آموزگاری[۶۳] و مشاغل دیوانی و نظامی، فعالیت می‌کردند.[۶۴] یکی از شغل‌های پررونق و دارای سبک ویژۀ خراسان، معماری است که از گذشته تا کنون مورد توجه بوده است.[۶۵]

پانویس

  1. موسوی، «موقعیت جغرافیایی خراسان قبل و بعد از اسلام»، وب‌سایت پژوهشکدۀ باقرالعلوم.
  2. رضویان و شالی، «جغرافیای تاریخی خراسان»، 1390ش، ص69.
  3. رضویان و شالی، «جغرافیای تاریخی خراسان»، 1390ش، ص69.
  4. رحیم‌پور، «تاریخ و فرهنگ خراسان بزرگ»، 1389ش، ص43.
  5. رضویان و شالی، «جغرافیای تاریخی خراسان»، 1390ش، ص69.
  6. دادبه و دیگران، «خراسان» مرکز دائرۀ المعارف بزرگ اسلامی.
  7. اکبری، «قلمرو حکومت طاهریان و اهمیت شهرهای اربعۀ خراسان»، 1389ش، ص21.
  8. رحیم‌پور، «تاریخ و فرهنگ خراسان بزرگ»، 1389ش، ص43.
  9. اکبری، «قلمرو حکومت طاهریان و اهمیت شهرهای اربعۀ خراسان»، 1389ش، ص21.
  10. بی‌باک، «جغرافیای تاریخی خراسان در ادوار تاریخ»، 1398ش، ص82.
  11. رحیم‌پور، «تاریخ و فرهنگ خراسان بزرگ»، 1389ش، ص43.
  12. «خراسان در گذر زمان»، وب‌سایت صدای آریان.
  13. «سیر تاریخی تقسیمات کشوری خراسان بزرگ در دوران معاصر»، وب‌سایت امید سبزوار.
  14. رضویان و شالی، «جغرافیای تاریخی خراسان»، 1390ش، ص69.
  15. موسوی، «موقعیت جغرافیایی خراسان قبل و بعد از اسلام»، وب‌سایت پژوهشکدۀ باقرالعلوم.
  16. رحیم‌پور، «تاریخ و فرهنگ خراسان بزرگ»، 1389ش، ص38-39.
  17. رضویان و شالی، «جغرافیای تاریخی خراسان»، 1390ش، ص69.
  18. موسوی، «موقعیت جغرافیایی خراسان قبل و بعد از اسلام»، وب‌سایت پژوهشکدۀ باقرالعلوم.
  19. موسوی، «موقعیت جغرافیایی خراسان قبل و بعد از اسلام»، وب‌سایت پژوهشکدۀ باقرالعلوم.
  20. رحمانی و قربانخانی، «بررسی تاریخ و تمدن شهرهای خراسان بزرگ نمونۀ موردی: سمرقند، هرات، بلخ و مرو»، 1391ش، ص12.
  21. موسوی، «موقعیت جغرافیایی خراسان قبل و بعد از اسلام»، وب‌سایت پژوهشکدۀ باقرالعلوم.م.
  22. رحمانی و قربانخانی، «بررسی تاریخ و تمدن شهرهای خراسان بزرگ نمونۀ موردی: سمرقند، هرات، بلخ و مرو»، 1391ش، ص12.
  23. اکبری، «قلمرو حکومت طاهریان و اهمیت شهرهای اربعۀ خراسان»، 1389ش، ص25.
  24. رضویان و شالی، «جغرافیای تاریخی خراسان»، 1390ش، ص69.
  25. دادبه و دیگران، «خراسان» مرکز دائرۀ المعارف بزرگ اسلامی.
  26. «چه فراز و فرودهایی در قلب و تاریخ خراسان بزرگ نهفته است؟»، خبرگزاری ایسنا.
  27. نوری، «سه شهر اشکانی دیگر خراسان بزرگ»، وب‌سایت روزنامۀ صبح ایران.
  28. «چه فراز و فرودهایی در قلب و تاریخ خراسان بزرگ نهفته است؟»، خبرگزاری ایسنا.
  29. رحمانی و قربانخانی، «بررسی تاریخ و تمدن شهرهای خراسان بزرگ نمونۀ موردی: سمرقند، هرات، بلخ و مرو»، 1391ش، ص12-14.
  30. صاحبی بزاز و تندی، «بررسی عوامل مؤثر در گسترش شهرهای خراسان بزرگ بین سده‌های سوم تا هفتم هجری»، 1396ش، ص24.
  31. همدانی «بامیان»، مرکز دائرۀالمعارف بزرگ اسلامی.
  32. رحیم‌پور، «تاریخ و فرهنگ خراسان بزرگ»، 1389ش، ص41.
  33. «چه فراز و فرودهایی در قلب و تاریخ خراسان بزرگ نهفته است؟»، خبرگزاری ایسنا.
  34. دادبه و دیگران، «خراسان» مرکز دائرۀ المعارف بزرگ اسلامی.
  35. موسوی، هزاره‌های افغانستان، 1379ش، ص127-137.
  36. «تاریخ خراسان، روایت هشتصدهزار ساله»، خبرگزاری تسنیم.
  37. آریانپور، خراسانیان در قرون وسطی، 1376ش، ص19-26.
  38. فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص6-8.
  39. مجتبایی، «پیش از اسلام خراسان یک سرزمین بودایی بود»، مرکز دائرۀالمعارف بزرگ اسلامی.
  40. جعفری دهقی، «نگاهی به آیین بودا در ایران باستان»، مرکز دائرۀالمعارف برزگ اسلامی.
  41. همدانی، «بامیان»، مرکز دائرۀالمعارف بزرگ اسلامی.
  42. مفتخری و دیگران، «مهاجرت قبایل عرب به خراسان و پیامدهای فرهنگی آن»، 1393ش، ص139.
  43. «حکومت و فرهنگ در دورۀ اشکانیان»، وب‌سایت تبیان.
  44. «ساسانیان نیز در مراسم مذهبی خود نذری می‌دادند»، وب‌سایت مجلۀ گردشگری اِلی‌گشت.
  45. فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص3-7.
  46. مفتخری و دیگران، «مهاجرت قبایل عرب به خراسان و پیامدهای فرهنگی آن»، 1393ش، ص140.
  47. رحیم‌پور، «تاریخ و فرهنگ خراسان بزرگ»، 1389ش، ص41.
  48. معروف و شایگان‌فر، «سبک خراسانی در شعر و معماری»، 1398ش، ص72.
  49. مفتخری و دیگران، «مهاجرت قبایل عرب به خراسان و پیامدهای فرهنگی آن»، 1393ش، ص140 و 1459.
  50. اصغری، «تعلیم و تربیت در افغانستان»، 1390ش، ص171-175.
  51. امینی، «تاریخ تحولات حوزه‌های علمیه شیعه در افغانستان در صد سال اخیر»، 1389ش، ص186-187.
  52. خرم‌پژوه و دیگران، «مروری بر زندگی و آثار مشاهیر طب سنتی ایران و اسلام در منطقۀ خراسان»، 1395ش، ص39-40.
  53. «چه فراز و فرودهایی در قلب و تاریخ خراسان بزرگ نهفته است؟»، خبرگزاری ایسنا.
  54. لعلی، «نقش فرهنگی بامیان در گذشته و اکنون افغانستان، مورد مطالعه معروف‌ترین ساحات باستانی»، وب‌سایت هفته‌نامۀ جادۀ ابریشم.
  55. فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، 7 و 19.
  56. «تاریخچۀ موسیقی ایران»، وب‌سایت آوای چکاوک.
  57. مفتخری و دیگران، «مهاجرت قبایل عرب به خراسان و پیامدهای فرهنگی آن»، 1393ش، ص159.
  58. مفتخری و دیگران، «مهاجرت قبایل عرب به خراسان و پیامدهای فرهنگی آن»، 1393ش، ص140-143.
  59. محمودآبادی و عباسی، «فرایند برگزاری مهرگان در قرون نخستین اسلامی، 1387ش، ص266-272.
  60. فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص3-7.
  61. ثنائی و قنوات، «صنایع عمدۀ نیشابور در صده‌های 3 تا 6ق/ 9 تا 12م بر پایۀ داده‌های باستان‌شناختی و منابع مکتوب»، 1396ش، ص196-210.
  62. خرم‌پژوه و دیگران، «مروری بر زندگی و آثار مشاهیر طب سنتی ایران و اسلام در منطقۀ خراسان»، 1395ش، ص39-40.
  63. اصغری، «تعلیم و تربیت در افغانستان»، 1390ش، ص171-175.
  64. «تشکیلات اداری و نظامی در دورۀ اشکانیان»، وب‌سایت تاریخ ما.
  65. معروف و شایگان‌فر، «سبک خراسانی در شعر و معماری»، 1398ش، ص72.

منابع

  • آریانپور، آلف، خراسانیان در قرون وسطی، چ اول، 1376ش.
  • اصغری، محمدجواد، «تعلیم و تربیت در افغانستان»، فصل‌نامۀ پژوهش‌های منطقه‌ای، شمارۀ 7، تابستان 1390ش.
  • اکبری، امیر، «قلمرو حکومت طاهریان و اهمیت شهرهای اربعۀ خراسان»، پژوهش‌نامۀ تاریخ، سال پنجم، تابستان 1389ش.
  • امینی، عبدالحسین، «تاریخ تحولات حوزه‌های علمیه شیعه در افغانستان در صد سال اخیر»، پایانامه، گرایش تاریخ اسلام، قم، جامعۀ‌المصطفی، 1389ش.
  • بی‌باک، شهرام، «جغرافیای تاریخی خراسان در ادوار تاریخ»، نشریۀ علمی تخصصی شباک، سال پنجم، شمارۀ 51، اسفند 1398ش.
  • «تاریخ خراسان؛ روایت هشتصدهزار ساله»، خبرگزاری تسنیم، تاریخ درج مطلب: 31 تیر 1393ش.
  • «تاریخچۀ موسیقی ایران»، وب‌سایت آوای چکاوک، تاریخ بازدید: 7 مهر 1403ش.
  • «تشکیلات اداری و نظامی در دورۀ اشکانیان»، وب‌سایت تاریخ ما، تاریخ درج مطلب: 2 دی 1397ش.
  • «تمدن کهن هخامنشی در خراسان شمالی/ وقتی دست تاریخ رو می‌شود»، خبرگزاری مهر، تاریخ درج مطلب: 29 اردیبهشت 1391ش.
  • ثنائی، حمیدرضا و قنوات، عبدالرحیم، «صنایع عمدۀ نیشابور در صده‌های 3 تا 6ق/ 9 تا 12م بر پایۀ داده‌های باستان‌شناختی و منابع مکتوب»، فصل‌نامۀ پژوهش‌های تاریخی، سال 53، دورۀ جدید، سال نهم، شمارۀ 4، زمستان 1396ش.
  • جعفری دهقی، محمود، «نگاهی به آیین بودا در ایران باستان»، مرکز دائرۀالمعارف برزگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: 27 مهر 1395ش.
  • «چه فراز و فرودهایی در قلب و تاریخ خراسان بزرگ نهفته است؟»، خبرگزاری ایسنا، تاریخ درج مطلب: 2 آبان 1402ش.
  • «حکومت و فرهنگ در دورۀ اشکانیان»، وب‌سایت تبیان، تاریخ درج مطلب: 23 شهریور 1391ش.
  • خرم‌پژوه، حمیده و دیگران، «مروری بر زندگی و آثار مشاهیر طب سنتی ایران و اسلام در منطقۀ خراسان»، مجلۀ تاریخ پزشکی، دورۀ هشتم، شمارۀ 28، پاییز 1395ش.
  • «خراسان از آغاز تا اسلام»، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه، تاریخ درج مطلب: 13 آذر 1386ش.
  • «خراسان در گذر زمان»، وب‌سایت صدای آریان، تاریخ بازدید: 14 مهر 1403ش.
  • دادبه، اصغر و دیگران، «خراسان» مرکز دائرۀ المعارف بزرگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: 18 دی 1398ش.
  • رضویان، محمدتقی و شالی، محمد، «جغرافیای تاریخی خراسان»، فصل‌نامۀ خراسان بزرگ، سال دوم، شمارۀ 4، پاییز 1390ش.
  • رحیم‌پور، علی، «تاریخ و فرهنگ خراسان بزرگ»، پژوهش‌نامۀ خراسان بزرگ، سال اول، شمارۀ 1، زمستان 1389ش.
  • رحمانی، امیر و قربانخانی، محسن، «بررسی تاریخ و تمدن شهرهای خراسان بزرگ نمونۀ موردی: سمرقند، هرات، بلخ و مرو»، پژوهشنامۀ خراسان بزرگ، سال سوم، شمارۀ 9، زمستان 1391ش.
  • «ساسانیان نیز در مراسم مذهبی خود نذری می‌دادند»، وب‌سایت مجلۀ گردشگری اِلی‌گشت، تاریخ درج مطلب: 16 مهر 1398ش.
  • «سیر تاریخی تقسیمات کشوری خراسان بزرگ در دوران معاصر»، وب‌سایت امید سبزوار، تاریخ درج مطلب: 17 شهریور 1401ش.
  • صاحبی بزاز، منصوره و تندی، احمد، «بررسی عوامل مؤثر در گسترش شهرهای خراسان بزرگ بین سده‌های سوم تا هفتم هجری قمری»، پژوهش‌نامۀ خراسان بزرگ، دورۀ 8، شمارۀ 27، تابستان 1396ش.
  • فرهنگ، میرمحمد­صدیق، افغانستان در پنج قرن اخیر، ویرجینیا، امریکن سپیدی، قوس (آذر) 1367ش.
  • لعلی، موسی، «نقش فرهنگی بامیان در گذشته و اکنون افغانستان، مورد مطالعه معروف‌ترین ساحات باستانی»، وب‌سایت هفته‌نامۀ جادۀ ابریشم، تاریخ درج مطلب: 25 آبان 1399ش.
  • محمودآبادی، اصغر و عباسی، علی‌اکبر، «فرایند برگزاری مهرگان در قرون نخستین اسلامی»، فصل‌نامۀ فرهنگ، شمارۀ 68، زمستان 1387ش.
  • موسوی، احمد، «موقعیت جغرافیایی خراسان قبل و بعد از اسلام»، وب‌سایت پژوهشکدۀ باقرالعلوم، تاریخ درج مطلب: 24 آبان 1393ش.
  • موسوی، عسکر، هزاره‌های افغانستان، ترجمۀ اسدالله شفایی، تهران، مؤسسۀ فرهنگی هنری نقش سیمرغ، 1379ش.
  • مجتبایی، فتح‌الله، «پیش از اسلام خراسان یک سرزمین بودایی بود»، مرکز دائرۀالمعارف بزرگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: 30 اردیبهشت 1393ش.
  • معروف، غلام‌رضا و شایگان‌فر، نادر «سبک خراسانی در شعر و معماری»، پژوهشنامۀ خراسان بزرگ، شمارۀ 36، پاییز 1398ش.
  • مفتخری، حسین، و دیگران، «مهاجرت قبایل عرب به خراسان و پیامدهای فرهنگی آن»، فصل‌نامۀ مطالعات فرهنگی و اجتماعی خراسان، 1393ش.
  • نوری، سلیمان، «سه شهر اشکانی دیگر خراسان بزرگ»، وب‌سایت روزنامۀ صبح ایران، تاریخ درج مطلب: 16 آبان 1394ش.
  • همدانی، علی‌کرم، «بامیان»، مرکز دائرۀالمعارف بزرگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: 20 خرداد 1399ش.