خراطی

از ویکی‌زندگی

خراطی؛ پیشه تراشیدن چوب

خراطی پیشه‌ای سنتی است که در آن انواع چوب به شکل‌های گرد، استوانه و مخروط، تراشیده شده[۱] و در صنایع مختلف به‌کار گرفته می‌شود. خراط با دست و ابزار منبت‌کاری، بر روی چوب اشکال مختلفی را ایجاد می‌کند.[۲] به فرد خراط، خراطه، چوب‌تراش و دوک‌تراش نیز می‌گویند.[۳]

پیشینه

سابقه خراطی به دوران هخامنشیان باز می‌گردد. تخت داریوش،[۴] پایه‌های مبل‌های وی، چهارپایه و عودسوز از چوب خراطی شده بودند.[۵] در اشیای حفاری شده در آذربایجان شرقی، جام شراب پایه‌دار، کاسه دسته‌دار و جعبه‌ا‌ی خراطی شده مربوط به دوره‌ی اشکانی یافت شده است.[۶] در دوران صفویه، خراطی از جمله مشاغل خاص یا اصناف دولت‌خانه در سرای پادشاه بود.[۷] در آن دوره، خراطان اصفهانی، شهرت زیادی داشتند.[۸] در دوران قاجاریه، خراطان موظف به پرداخت مالیات بودند.[۹]

دستگاه خراطی

دستگاه خراطی که کارکرد اصلی آن، چرخاندن قطعه کار است[۱۰] با نام‌های چرخ خراطی و کارگاه نیز شناخته می‌شود. از ابتدایی‌ترین و کهن‌ترین انواع چرخ‌های خراطی، می‌توان به چرخ خراطی کمانی اشاره کرد. این دستگاه با نیروی دست کار می‌کند. برخی از انواع دستگاه خراطی برای تامین نیروی محرکه چرخشی خود از نیروی آب استفاده می‌کنند. از این دستگاه برای ساخت ظروف چوبی استفاده می‌شود. بعدها دستگاه‌هایی وارد بازار شد که برای تامین نیروی محرکه خود، از نیروی الکتریکی استفاده می‌کردند.[۱۱] در دستگاه خراطی، چوب در راستای محور افقی میان دو مرغک قرار می‌گیرد. خراط آن را چرخانده و با کشیدن قلم‌های تراش روی چوب، شکل مورد نظر خود را بر روی آن ایجاد می‌کند.[۱۲]

محصولات خراطی

از جمله محصولات خراطی می‌توان به چوب چپق، گوشت‌کوب، چوب ننو، گهواره، چوب رشته‌بری، ستون نرده، پایه‌های میز، پایه‌های صندلی، پایه‌های کرسی،[۱۳] پایه‌های مبل، تخت‌خواب، چهارپایه، فلکه دار ریسندگی، بدنه قلیان (از چوب ازگیل یا ساج)،[۱۴] روروک کودک،[۱۵] نورد چانه‌پهن‌کنی نان‌های تافتون و لواش، دسته‌ی هاون،[۱۶] مهره‌های شطرنج، تخته نرد و چرخ‌های ریسندگی اشاره کرد. یکی از مهم‌ترین محصولات خراط‌ها در روستا، تهیه دوک‌ دستی است که برای ریسیدن پشم کاربرد دارد. دوک برای کارکرد بهتر باید صاف باشد؛ به این دلیل، خراط پس از تولید دوک‌دستی، آن را در جای خشک نگه‌داری کرده و در صورت کج شدن، آن را روی آتش گرم کرده و با خم‌گیر صاف می‌کند.[۱۷]

چوب‌های خراطی

چوب‌هایی که اغلب در خراطی استفاده می‌شود عبارت‌اند از: گردو، فوفل، شمشاد، افرا، زیتون، نارون، زبان‌گنجشک، چنار و توت نرک.[۱۸]

مراکز تولید محصولات خراطی

رشت، فعال‌ترین شهر ایران در زمینه تولید محصولات خراطی است. به دلیل وجود انواع چوب در شمال کشور، استان‌های گیلان و مازندران اغلب محصولات خراطی را تولید می‌کنند.[۱۹] در شهرستان‌های ساری، بابل، آمل و شهسوار قطعه‌های خراطی‌شده مانند میانه، لاوک و شانه تولید می‌شوند.[۲۰] در کاوش‌های باستان‌شناسی گیلان، آثاری به‌دست آمده که نشان‌دهنده‌ی مهارت خراط‌های دوران باستان در این منطقه است.[۲۱] در شهر بیرجند،[۲۲] شیراز، دزفول[۲۳] و کازرون، خراطی از پیشه‌های سنتی محسوب شده و محصولاتی مانند پایه‌های نهنی،[۲۴] گهواره بچه، آسک (نوعی آسیاب خانگی با دسته‌ی چوبی)[۲۵] و دولچه آب‌خوری (نوعی سه‌پایه چوبی) می‌سازند.[۲۶] خراطان در شهرستان دوام، محصولاتی مانند سر دلک (دولچه)، میزان ترازو، گل‌میخ و کرسی تهیه می‌کنند.[۲۷] خراطان سنندجی در فصل بهار از چوب‌های سفید یا چنار برای بازی کودکان، توپی به‌نام «خل‌خله» تراشیده و ۳ یا ۴ حلقه‌ی زرد، سرخ و سبز دور آن می‌زنند. خل‌خله در هنگام چرخیدن انعکاس زیبایی از رنگ‌های خود می‌نمایاند.[۲۸]

پانویس

  1. دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه خراطی.
  2. شهری، تاریخ اجتماعی ایران در قرن سیزدهم، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۶۹.
  3. دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه خراط.
  4. Gluck, A Survey Of Persian Handicraft, 1977, P346.
  5. Koch, Es Kundet Dareios Der Konig, 1996, P224 And 226؛ Wulf, The Traditional Crafts Of Persia, 1966, P90-91
  6. کام‌بخش‌فرد، «دهکده‌های پارتی در مغان و آذربایجان»، ۱۳۴۶ش، ص۲۸.
  7. رستم‌الحکما، رستم‌التواریخ، ۱۳۵۲ش، ص۱۰۰-۱۰۲.
  8. تحویل‌دار، جغرافیای اصفهان، ۱۳۸۸ش، ص۱۱۶.
  9. فلور، جستارهایی از تاریخ اجتماعی ایران در عصر قاجار، ۱۳۶۵ش، ج۲، ص۱۲۱.
  10. ملایی اونجی، «خراطی و بیانی نو»، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۴۰۲.
  11. ملایی اونجی، «خراطی و بیانی نو»، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۴۰۳-۴۰۴.
  12. Wulf, The Traditional Crafts Of Persia, 1966, P91-92.
  13. شهری، تاریخ اجتماعی ایران در قرن سیزدهم، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۶۹.
  14. Wulf, The Traditional Crafts Of Persia, 1966, P92.
  15. شهری،‌ طهران قدیم، ۱۳۸۳ش، ج۳، ص۱۵۲، حاشیه ۱۹۲.
  16. شهری، تاریخ اجتماعی ایران در قرن سیزدهم، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۷۲.
  17. Wulf, The Traditional Crafts Of Persia, 1966, P92.
  18. ملایی اونجی، «خراطی و بیانی نو»، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۴۰۵؛ عسکری خانقاه، روستای قاسم‌آباد گیلان، ۱۳۷۲ش، ص۱۱۰.
  19. ملایی اونجی، «خراطی و بیانی نو»، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۴۰۵؛ عسکری خانقاه، روستای قاسم‌آباد گیلان، ۱۳۷۲ش، ص۱۱۰.
  20. نیازمند، «حرفه‌ها و پیشه‌ها»، ۱۳۴۳ش، ص۱۸۵۹.
  21. حاج‌سید‌جوادی، «صنایع دستی گیلان»، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۴۶.
  22. رضایی، بیرجندنامه، ۱۳۸۱ش، ص۳۰۲.
  23. Mortensen, Nomads of Luristan, 1993, P253.
  24. حاتمی، باورها و رفتارهای گذشته در کازرون، ۱۳۸۵ش، ص۵۴.
  25. حاتمی، باورها و رفتارهای گذشته در کازرون، ۱۳۸۵ش، ص۲۴۰-۲۴۱.
  26. خدیش، فرهنگ مردم شیراز، ۱۳۷۹ش، ص۸۴.
  27. لهستایی‌زاده، تاریخ و فرهنگ مردم دوان، ۱۳۸۰ش، ص۲۱۴.
  28. ایازی، آیینه سنندج، ۱۳۷۱ش، ص۳۷۱.

منابع

  • ایازی، برهان، آیینه سنندج، تهران، مولف، ۱۳۷۱ش.
  • تحویل‌دار، حسین، جغرافیای اصفهان، به‌تحقیق الهه تیرا، تهران، اختران، ۱۳۸۸ش.
  • حاتمی، حسن، باورها و رفتارها گذشته در کازرون، [بی‌جا]، [بی‌نا]، ۱۳۸۵ش.
  • حاج‌سید‌جوادی، حسن،‌ «صنایع دستی گیلان»، کتاب گیلان، به‌تحقیق ابراهیم اصلاح عربانی،‌ تهران، ۱۳۷۴ش.
  • خدیش، حسین، فرهنگ مردم شیراز، شیراز، نوید شیراز، ۱۳۷۹ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: ۱۰ خرداد ۱۴۰۱ش.
  • رستم‌الحکما، محمدهاشم، رستم‌التورایخ، به‌تحقیق محمد مشیری، تهران، امیرکبیر، ۱۳۵۲ش.
  • رضایی، جمال، بیرجندنامه، به‌تحقیق محمود رفیعی، تهران، هیرمند، ۱۳۸۱ش.
  • شهری، جعفر، تاریخ اجتماعی ایران در قرن سیزدهم، تهران، رسا، ۱۳۷۸ش.
  • شهری، طهران قدیم، تهران، معین، ۱۳۸۳ش.
  • عسکری خانقاه، اصغر، روستای قاسم‌آباد گیلان، شیراز، [بی‌نا]، ۱۳۷۲ش.
  • فلور، ویلم، جستارهایی از تاریخ اجتماعی ایران در عصر قاجار، به‌ترجمه ابوالقاسم سری، تهران، توس، ۱۳۶۵ش.
  • کام‌بخش‌فرد، عباس، «دهکده‌های پارتی در مغان و آذربایجان»، بررسی‌های تاریخی، تهران، شماره ۷، ۱۳۴۶ش.
  • لهستایی‌زاده، عبدالعلی و سلامی، عبدالنبی،‌ تاریخ و فرهنگ مردم دوان، شیراز، نوید شیراز، ۱۳۸۰ش.
  • ملایی اونجی، داوود، «خراطی و بیانی نو»، گنجینه‌های از یاد رفته هنر ایران، به‌تحقیق مهدی ملکی‌نژاد، تهران، ۱۳۸۸ش.
  • نیازمند، رضا، «حرفه‌ها و پیشه‌ها»، ایران‌شهر، تهران، ۱۳۴۳ش.
  • Gluck, J. and S. H. Gluck, A Survey Of Persian Handicraft, Tehran, 1977.
  • Koch, H., Es Kundet Dareios Der Konig, Rhein, 1996.
  • Mortensen, I. D., Nomads of Luristan, Copenhagen, 1993.
  • Wulf, H. E., The Traditional Crafts Of Persia, cambridge, 1966.