خواستگاری

از ویکی‌زندگی

خواستگاری؛ پیشنهاد رسمی ازدواج از سوی مرد به زن.

خواستگاری به‌معنی تقاضای ازدواج از دختر یا خانمی است که مانع شرعی برای ازدواج با خواستگار نداشته باشد.[۱]

پیشینه

رسم خواستگاری از دیرباز در ایران وجود داشته است. حتی در اساطیر ایرانی، نمونه‌هایی از خواستگاری گزارش شده است؛ به‌عنوان مثال خواستگاری کیومرث برای سیامک (پسرش)،[۲] خواستگاری افراسیاب از اسفندارمذ (ایزدبانوی زمین)[۳] یا خواستگاری تهمینه از رستم در شاهنامه[۴] که نوع دیگری خواستگاری در ایران باستان را نشان می‌دهد. فردوسی در کنار خواستگاری به آزمون پسران برای نشان‌ دادن لیاقت خود برای ازدواج اشاره کرده است؛ برای نمونه رودابه پس از آزمون زال به همسری وی درآمد.[۵]

خواستگاری در ایران پیش از اسلام

در ایران پیش از اسلام، معمولا فرد سال‌خورده‌ای همراه با هدایا برای خواستگاری به خانۀ پدر دختر می‌رفت.[۶] در آن دوره پدر، کفیل یا قیّم دختر وظیفۀ انتخاب همسر مناسب برای او را بر عهده داشت.[۷] همچنین دختر در انتخاب همسر، از آزادی نسبی برخوردار بود. نوعی ازدواج «خودسرزن» نیز وجود داشت که دختر بدون اذن پدر، خودسرانه ازدواج می‌کرد.[۸] مهریه در آن زمان از جمله مسائلی بود که خانواده‌ها به توافق رسیده و با انگشتری دختر را نشان می‌کردند.[۹]

خواستگاری در ایران پس از اسلام

پس از ورود اسلام به ایران و گسترش پدرسالاری، رضایت پدر، برادر بزرگ یا یکی از بزرگان خانوادۀ دختر، بیش از پیش اهمیت یافت.[۱۰] در دوران غزنویان، خواستگاری در میان شاهزادگان با فرستادن رسول یا نامه‌ای صورت می‌گرفت.[۱۱] برخی نامه‌های خواستگاران از سدۀ هشتم قمری برجای مانده است. خانوادۀ دختر در صورت نارضایتی نامه‌ای مبنی بر خردسالی دختر یا مشکلات مالی خانواده برای خانوادۀ پسر ارسال می‌کردند.[۱۲] در دوران تیموریان، شاهزادگان فرستاده‌ای را با هدایایی برای «خواستداری» نزد پدر دختر می‌فرستادند.[۱۳] در دوران صفویه، خانواده و اقوام پسر به جستجوی دختر مناسب برای او می‌پرداختند.[۱۴] در آن دوره یکی از مردان به خانۀ دختر می‌رفت تا درخواست خواستگاری را مطرح کند. معمولا پدر دختر با او برخورد مناسبی نداشت.[۱۵] در دوران قاجاریه، خانواده‌ها اغلب از خویشاوندان خود دختری را انتخاب می‌کردند.[۱۶] در صورت نیافتن دختر مورد نظر، آن‌ها در مجالس روضه‌خوانی، امام‌زاده‌ها و بازارهای محلی به جستجوی دختر مناسب خود می‌پرداختند.[۱۷] پس از انتخاب، شماری از زنان باتجربه به خواستگاری می‌رفتند.[۱۸] پس از پسند دختر، آن‌ها در یک مراسم رسمی با نقل، نبات و یک تخته شال به خانة دختر می‌رفتند. دختر از آنان با ظرفی آب، چای یا شربت پذیرایی می‌کرد.[۱۹]

خواستگاری در احکام اسلامی

خواستگاری در فقه، خِطبه نامیده می‌شود که قبل از مراسم عقد صورت می‌گیرد.[۲۰] در احکام اسلامی، خواستگاری از محارم، زن متأهل یا خانمی که در عدّۀ طلاق است، جایز نیست.[۲۱] خواستگاری مرد، از زنی که او را سه‌طلاقه کرده حرام است.[۲۲] خواستگاری از خانمی که فردی او را انتخاب کرده، مکروه است. خواستگاری در حال احرام نیز مکروه است.[۲۳] خواستگاری در ایام عزاداری و سالگرد شهادت پیشوایان مذهب شیعه مانعی ندارد.[۲۴]

شیوۀ خواستگاری امروزی

امروزه، خواستگاری به دو شکل سنتی و مدرن انجام می‌شود. در روش سنتی، خانوادۀ پسر جهت خواستگاری به خانۀ دختر می‌روند. در این روش خانواده رکن اصلی تصمیم‌گیری در ازدواج است. در روش مدرن، دختر و پسر پس از انتخاب یکدیگر، خانواده‌های خود را در جریان قرار می‌دهند. تصمیم‌گیری اصلی در این نوع ازدواج بر عهدۀ دختر و پسر است.[۲۵]

پانویس

  1. عاملی، حقوق خانواده، ۱۳۵۰، ص۱۷.
  2. طبری، تاریخ بلعمی، ۱۳۹۹ش، ص۱۲۴-۱۲۵.
  3. تفضلی، «خواستگاری افراسیاب از اسپندارمذ»، ۱۳۶۷ش، ص۱۹۳-۱۹۵.
  4. فردوسی، شاهنامه ، ۱۳۸۶ش، ج۲، ص۱۲۲-۱۲۳.
  5. فردوسی، شاهنامه ، ۱۳۸۶ش، ج۲، ص۲۴۶-۲۵۷.
  6. Mazahéri, La Famille iranienne, 1938, P67.
  7. Bartholomae, Die Frau im sasanidischen Recht, 1924, P10.
  8. آموزگار، زبان فرهنگ و اسطوره، ۱۳۸۶ش، ص۲۹۴-۲۹۵.
  9. Christensen, L’Iran sous les Sassanides, 1944, P328؛ علوی، زناشویی در ایران باستان، ۱۳۳۷ش، ص۱۸.
  10. حسن، تاریخ الإسلام، ۱۹۶۴م، ج۲، ص۲۵.
  11. بیهقی، تاریخ، ۱۳۷۴ش، ص۲۷۳-۲۷۴؛ بیانی، زن در ایران عصر مغول، ۱۳۵۳ش، ص۳۷-۳۸.
  12. نخجوانی، دستور الکاتب فی تعیین المراتب، ۱۹۶۴م، ج۱، ص۴۲۰-۴۲۹.
  13. شرف‌الدین، ظفرنامه، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۸۵۶.
  14. Chardin, Voyages en Perse, 1811, II, P237-238.
  15. Oléarius, Moskowitische und Persische Reise, P426.
  16. شهری، طهران قدیم، ۱۳۸۳ش، ج۳، ص۴۱؛ مستوفی، شرح زندگانـی من، ۱۳۸۶ش، ج۲، ص۱۳۷۶.
  17. شهری، طهران قدیم، ۱۳۸۳ش، ج۳، ص۴۱-۴۳؛ ناجی قزوینی، تزویج‌نامه، ۱۳۸۸ش، ص۲۹-۳۲.
  18. Massé, Croyances et coutumes persanes, 1938, I, P62.
  19. مونس‌الدوله، خاطرات، ۱۳۸۰ش، ص۳۳-۳۴.
  20. طاهری، حقوق مدنی، ۱۴۱۸ق، ج۳، ص۴۲.
  21. نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۰، ص۱۱۹-۱۲۰.
  22. علامه حلی، قواعد الاحکام، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۷.
  23. فرهنگ فقه فارسی، ۱۴۲۶ق، ج۳، ص۵۱۶.
  24. «خواستگاری رفتن در ایام عزا»، سایت جامع المسائل.
  25. «آداب و رسوم مراسم خواستگاری که دختر پسرهای دم‌بخت باید بدانند»، سایت سوربان.

منابع

  • «آداب و رسوم مراسم خواستگاری که دختر پسرهای دم‌بخت باید بدانند»، سایت سوربان، تاریخ بازدید: ۶ تیر ۱۴۰۱ش.
  • آموزگار، ژاله، زبان فرهنگ و اسطوره، تهران، معین، چ۱، ۱۳۸۶ش.
  • بیانی، شیرین، زن در ایران عصر مغول، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۵۳ش.
  • بیهقی، محمد بن حسین، تاریخ، به‌تحقیق خلیل خطیب رهبر، تهران، مهتاب، ۱۳۷۴ش.
  • تفضلی، احمد، «خواستگاری افراسیاب از اسپندارمذ»، ایران‌نامه، واشینگتن، ۱۳۶۷ش.
  • حسن، حسن ابراهیم، تاریخ الاسلام، قاهره، مکتبة النهضه المصریه، ۱۹۶۴م.
  • «خواستگاری رفتن در ایام عزا»، سایت جامع المسائل، تاریخ بازدید: ۶ تیر ۱۴۰۱ش.
  • شرف‌الدین علی یزدی، ظفرنامه، به‌تحقیق سعید میرمحمد‌صادق و عبدالحسین نوایی، تهران، کتاب‌خانه موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، ۱۳۸۷ش.
  • شهری، جعفر، طهران قدیم، تهران، معین، ۱۳۸۳ش.
  • طاهری، حبیب‌الله، حقوق مدنی، قم،‌ دفتر انتشارات اسلامی، چ۲، ۱۴۱۸ق.
  • طبری، محمد بن جریر، تاریخ بلعمی، به‌تحقیق محمد پروین گنابادی،‌ تهران، زوار، ۱۳۹۹ش.
  • عاملی، باقر، حقوق خانواده، تهران، مدرسة عالی دختران ایران، ۱۳۵۰ش.
  • علامه حلی، حسن ‌بن ‌یوسف، قواعد الاحکام، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۱۳ق.
  • علوی، هدایت‌الله، زناشویی در ایران باستان، تهران، [بی‌نا]، ۱۳۳۷ش.
  • فردوسی، شاهنامه، به‌تحقیق جلال خالقی ‌مطلق، تهران، مرکز دایره‌المعارف بزرگ فارسی، ۱۳۸۶ش.
  • فرهنگ فقه فارسی، به‌تحقیق محمود هاشمی شاهرودی، قم، موسسه دایرةالمعارف فقه فارسی، ۱۴۲۶ق.
  • مونس‌الدوله، خاطرات، به‌تحقیق سیروس سعدوندیان، تهران، زرین، ۱۳۸۰ش.
  • ناجی قزوینی، باقر، تزویج‌نامه، به‌تحقیق علی آل‌داود، تهران، [بی‌نا]، ۱۳۸۸ش.
  • نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، بیروت،‌ دار إحیاء التراث العربی، ۱۳۶۲ش.
  • نخجوانی، محمد بن هندوشاه، دستور الکاتب فی تعیین المراتب، به‌تحقیق عبدالکریم علی‌زاده، مسکو، فرهنگستان علوم جمهوری شوروی سوسیالیستی، ۱۹۶۴م.
  • مستوفـی، عبدالله، شرح زندگانـی من، تهران، هرمس، چ۱، ۱۳۸۶ش.
  • Bartholomae, Ch., Die Frau im sasanidischen Recht, Heidelberg, 1924.
  • Chardin, J., Voyages en Perse, Paris, 1811.
  • Mazahéri, A.- A., La Famille iranienne, Paris, 1938.
  • Massé, H., Croyances et coutumes persanes, Paris, 1938.
  • Oléarius, A., Moskowitische und Persische Reise, Darmstadt, Progress-Verlag.