خیرالنساء بیگم
خیرالنساء بیگم، مادر شاه عباس یکم و زن مقتدر در دوران صفوی.
در دورههای مختلف تاریخ ایران، زنان درباری هرگاه فرصتی مییافتند در عرصه سیاست حاضر شده و تأثیراتی برجای میگذاشتند. دورۀ صفوی به علت حضور زنان دربار در امور سیاسی و سوءاستفادة آنها از قدرت، از جایگاه ویژهای برخوردار است. خیرالنساء بیگم، قدرت اصلی دربار صفوی بهشمار میآمد و با اعمال نفوذ بر سلطان محمد خدابنده به مدت دو سال بر امپراطوری صفوی حکومت کرد. او را بانویى قدرتطلب، سرسخت و تندخو دانستهاند.
زندگینامه
خیرالنساء بیگم ملقب به «بلقیس ثانی» و «ماه شرفالنساء»، در 926ق در بهشهر طبرستان در خانوادۀ سرشناس و با نفوذ سیاسی به دنیا آمد. پدر وی «میرعبدالله خان ثانی»، والی مازندان بود و نسب او به «سید قوامالدین» مشهور به «میربزرگ» از سادات مرعشی میرسد.[۱] خیرالنساء مقدمات علوم اسلامی و فنون ادب را نزد علمای روزگار خود آموخت[۲] و در 973ق با «محمدمیرزا خدابنده» پسر اول شاهتهماسب ازدواج کرد. پژوهشگران علت این ازدواج را بیشتر سیاسی و برای ایجاد ارتباط میان مرعشیان طبرستان با خاندان صفوی میدانند.[۳] ثمرة این ازدواج چهار فرزند پسر بود.[۴]
وضعیت اجتماعی و سیاسی در دوران خیرالنسا بیگم
دوران صفوی مهمترین دورۀ تاریخ ایران بعد از ورود اسلام است. در این دوره، کشور ایران یکپارچه و متحد شد، مذهب شیعه بهعنوان مذهب رسمی در ایران گسترش یافت و پیوندی تنگاتنگ بین مذهب و دولت برقرار شد.[۵] در عصر صفوی، دورة کوتاهمدت بین مرگ شاه اسماعیل دوم تا آغاز حکومت شاه عباس اول، عصر اقتدار زنان درباری در عرصة سیاسی بوده است. زنان برجستهای مانند پریخانخانم و خیرالنساء بیگم برای مدتی کوتاه در رأس قدرت قرار گرفتند و بر امور کشور فرمانروایی کردند.[۶] ایران در این دوره، از مرزهای شرقی در معرض هجوم ازبکان و از غرب مورد حمله سپاه عثمانی بود و از داخل نیز امیران قزلباش در برابر حکومت، جبههگیری میکردند. عصیان و سرکشی امیران قزلباش، خشم و کینه مهدعلیا/خیرالنسا را بههمراه داشت.[۷]
خاستگاه تربیتی
خیرالنساء از خانوادهای اشرافی بود که از قرن هشتم تا دهم در مازندران حکومت میکردند. او زنی جاهطلب بود و بعد از به سلطنت رسیدن خدابنده، خود را در رأس حکومت قرار داد.[۸] خیرالنساء علاقة زیادی به زبان طبری داشت بههمین دلیل همیشه خوانندگان و شاعران طبرستانی را به عمارت خود دعوت میکرد.[۹]
مسئولیتهای سیاسی
1. قرار گرفتن در جایگاه ملکة ایران و مقام نایبالسلطنه به مدت دو سال؛
2. اداره و کنترل امپراطوری صفوی به مدت دو سال؛ افسران و مقامات کشوری بهجای حضور در دربار سلطنتی، هر روز صبح به در ورودی حرم میآمدند تا فرامین ملکه را دریافت کنند.[۱۰]
3. حضور در تمام جلسات حکومتی و داشتن فرمان رسمی شاهی.[۱۱]
فعالیتهای سیاسی
1. تلاش برای ولیعهدی فرزندان
خیر النساء با اعمال نفوذ سیاسی بر شاهتهماسب در تعیین مقام فرزندان خود نقش اساسی داشت.[۱۲] پس از درگذشت شاهتهماسب، پسر او اسماعیلمیرزا بر تخت نشست اما سلطنت وی دوام نیافت و در 985ق به قتل رسید و برادر او محمد خدابنده به سلطنت رسید.[۱۳] محمد خدابنده مبتلا به ضعف شدید بینایی بود و در صلاحیت وی برای پادشاهی تردید وجود داشت، اما با کمک و حمایت پریخانخانم خواهر خود، صاحب این مقام شد. سلطنت محمد خدابنده و ضعف او موجب شد که ادارة امور کشور در عمل، بر عهده خیرالنساء باشد.[۱۴] وی خاندان خود را در مازندران و سایر نقاط ایران به مقامات عالی رساند و پسر خود حمزهمیرزا را ابتدا به وکالت دیوان اعلی منصوب وسپس بهعنوان ولیعهد معرفی کرد.[۱۵]
2. فرماندهی جنگ با سپاه عثمانی؛
بعد از حمله عثمانی به ایران، مهدعلیا فرمان گردآمدن سپاه را صادر کرد و با فرزندش حمزهمیرزا و جمعی از بزرگان دولت و سران قزلباش از قزوین به آذربایجان رفت و در آنجا به تدارک لشکرکشی پرداخت وسپس عازم قفقاز شد. با رسیدن نیروهای کمکی جنگ به سود صفویان پایان یافت. مهدعلیا در این جنگ، بخشهایی از ولایت شیروان را نیز تصرف کرد.[۱۶]
3. لشکرکشی به مازندران؛
یکی از اقدامات خیرالنساء که موجب نارضایتی شدید سران قزلباش شد، صدور فرمان لشکرکشی به مازندران برای انتقام از خون پدر خود میرعبدالله بود.[۱۷]
4. انتخاب میرزاسلیمان جابری بهعنوان صدراعظم؛
میرزاسلیمان از رجال کاردان و دانای ایران و وزیر شاهاسماعیل دوم صفوی بود.[۱۸]
5. مشارکت و زمینهسازی برای قتل مخالفان؛
خیرالنساء، قدرت و نفوذ پریخان خانم در بین سران قزلباش و محبوبیت او نزد شاه را مانع حکمرانی خود میدانست. به دستور خیرالنساء، پریخان خانم در سی سالگی به قتل رسید.[۱۹] او همچنین با هدف پایداری قدرت خود و نفوذ بر سلطان محمد خدابنده، فرمان قتل شمخال خان دایی پریخان خانم را صادر کرد و با سعایت نزد سلطان محمد خدابنده، فرمان قتل شاهشجاع، فرزند شاه اسماعیل دوم، را دریافت کرد.[۲۰]
قتل خیرالنساء
سران قزلباش که از کینهتوزی و خودرأیی خیرالنساء به ستوه آمده بودند برای حذف او از عرصة قدرت همدست شدند و نارضایتی خود را به گوش سلطان محمد خدابنده رساندند.[۲۱] در پی بیاعتنایی مهدعلیا به خشم و اعتراض سپاهیان،[۲۲] سران قزلباش در روز اول جمادیالثانی 987ق وارد حرمسرا شدند و این زن را در برابر چشم همه خفه کردند. جسد مهدعلیا همان روز در امامزادة قزوين به خاك سپرده شد.[۲۳]
پانویس
- ↑ جعفری کلنکاری، «خیرالنسا بیگم، ملقب به مهد علیا اصل و نسب، موقعیت و مناصب، اقدامات و سرانجام او»، 1387ش، ص82.
- ↑ زارعیان جهرمی، «نقش سیاسی و اداری مهدعلیا در دربار و دیوان عصر صفوی»، وبسایت راسخون.
- ↑ «خیرالنسا بیگم ملکة همسر شاه محمد خدابنده»، وبسایت تاریخ پارسی.
- ↑ جعفری کلنکاری، «خیرالنسا بیگم، ملقب به مهد علیا اصل و نسب، موقعیت و مناصب، اقدامات و سرانجام او»، 1387ش، ص86-84.
- ↑ «زنان و زمامداران صفوی»، پایگاه اطلاعرسانی حوزه.
- ↑ زارعیان جهرمی، «نقش سیاسی و اداری مهدعلیا در دربار و دیوان عصر صفوی»، وبسایت راسخون.
- ↑ جعفری کلنکاری، «خیرالنسا بیگم، ملقب به مهد علیا اصل و نسب، موقعیت و مناصب، اقدامات و سرانجام او»، 1387ش، ص81.
- ↑ فلسفی، زندگانی شاه عباس اول، 1401ش، ج1، ص39-40.
- ↑ «خیرالنسا بیگم ملکة همسر شاه محمد خدابنده»، وبسایت تاریخ پارسی.
- ↑ رضایی و دیگران، «بررسی نقش متنفذان درباری در انتخاب جانشین پادشاه در دورة صفویه»، 1400ش، ص207.
- ↑ «خیرالنسا بیگم ملکة همسر شاه محمد خدابنده»، وبسایت تاریخ پارسی.
- ↑ «خیرالنساءبیگم»، وبسایت دانشنامة جهان اسلام.
- ↑ پناهی، «نقش زنان دربار صفوی در تحولات اجتماعی پس از مرگ شاه تهماسب اول تا پادشاهی شاه محمد خدابنده»، وبسایت راسخون.
- ↑ «خیرالنساءبیگم»، وبسایت دانشنامة جهان اسلام.
- ↑ زارعیان جهرمی، «نقش سیاسی و اداری مهدعلیا در دربار و دیوان عصر صفوی»، وبسایت راسخون.
- ↑ «خیرالنساء»، وبسایت دانشنامة جهان اسلام.
- ↑ زارعیان جهرمی، «نقش سیاسی و اداری مهدعلیا در دربار و دیوان عصر صفوی»، وبسایت راسخون.
- ↑ «زنان و زمامداران صفوی»، پایگاه اطلاعرسانی حوزه.
- ↑ میردیده، «پریخان خانم؛ سیاستران حرمسرانشین»، خبرگزاری ایسنا.
- ↑ جعفری کلنکاری، «خیرالنسا بیگم، ملقب به مهدعلیا؛ اصل و نسب، موقعیت و مناصب، اقدامات و سرانجام او»، 1387ش، ص89-92.
- ↑ «زنان و زمامداران صفوی»، پایگاه اطلاعرسانی حوزه.
- ↑ پناهی، «نقش زنان دربار صفوی در تحولات اجتماعی پس از مرگ شاه تهماسب اول تا پادشاهی شاه محمد خدابنده»، وبسایت راسخون.
- ↑ «خیرالنساءبیگم»، وبسایت دانشنامة جهان اسلام.
منابع
- پناهی، عباس، «نقش زنان دربار صفوی در تحولات اجتماعی پس از مرگ شاه تهماسب اول تا پادشاهی شاه محمد خدابنده»، وبسایت راسخون، تاریخ درج مطلب: 29 خرداد 1397ش.
- جعفری کلنکاری، حرمت، «خیرالنسا بیگم، ملقب به مهد علیا اصل و نسب، موقعیت و مناصب، اقدامات و سرانجام او»، نشریة مسکویه، شمارة 9، 1387ش.
- «خیرالنسا بیگم ملکة همسر شاه محمد خدابنده»، وبسایت تاریخ پارسی، تاریخ درج مطلب: 22 بهمن 1400ش.
- «خیرالنساءبیگم»، وبسایت دانشنامة جهان اسلام، تاریخ درج مطلب: 1393ش.
- رضایی، زهرا و دیگران، «بررسی نقش متنفذان درباری در انتخاب جانشین پادشاه در دورة صفویه»، فصلنامة علمی پژوهشی شاپا، شمارة 64 ،1400ش.
- زراعیان جهرمی، زهرا، «نقش سیاسی و اداری مهدعلیا در دربار و دیوان عصر صفوی»، وبسایت راسخون، تاریخ درج مطلب: 8 مهر 1397ش.
- «زنان و زمامداران صفوی»، پایگاه اطلاعرسانی حوزه، تاریخ بازدید: 20 شهریور 1402ش.
- فلسفی، نصرالله، زندگانی شاه عباس اول، تهران، نگاه، 1347ش.
- میردیده، علیرضا، «پریخان خانم؛ سیاستران حرمسرانشین»، خبرگزاری ایسنا، تاریخ درج مطلب: 16 بهمن 1397ش.