ذایقۀ رسانه‌ای

از ویکی‌زندگی

ذائقۀ رسانه‌ای؛درک و سلیقۀ تولیدشده توسط رسانه‌های الکترونیکی.

ذایقۀ رسانه‌ای، در اثر تعامل و استفادۀ مداوم از رسانه‌های الکترونیکی، شکل می‌گیرد و نوع نگاه به‌ زندگی و مواجهه با محیط پیرامونی را تغییر می‌دهد. تغییر نگاه به زندگی در مواردی سبب تحریف یا دگرگونی ارزش‌های اجتماعی می‌شود.

تاریخچه

مارشال مک‌لوهان در سال 1965م در کتابی با نام «برای درک رسانه‌ها»، از گسترش ابعاد وجودی انسان در پرتو پیام‌های رسانه‌ای خبر داد. وی از تغییر ذایقه و فرهنگ انسانی در اثر پیشرفت‌های چشمگیر تکنولوژی اطلاعاتی و وسائل ارتباطی یاد کرده و مدعی شد که امروزه فرهنگ را مردم به‌کمک پیام‌های رسانه‌ها می‌سازند. تأکید وی بر اینکه یک ملودی، یک خانه و یا یک لباس بیانگر کلیاتی از سبک‌ها، اشکال و کاربردها است، بیانگر این مطلب است که به‌طور عموم آنها طرز تلقی‌ها، نحوۀ استفاده‌ها و کاربردها را می‌سازند و تغییر می‌دهند.[۱] بستر فرهنگی شکل‌گیری ذایقۀ رسانه‌ای را تحولات فناوری از نیمۀ دوم قرن نوزدهم میلادی پدید آورد و به‌تدریج تغییرات عمده‌ای در حوزۀ روابط انسانی و اجتماعی به‌ویژه در شیوۀ زیست جمعی و سازه‌های انسانی مانند معماری، نقاشی، پوشش و ذایقۀ غذایی ایجاد کرد. سلایق رسانه‌ای، به ارتباطات اجتماعی مردم نیز از طریق بلتفرم‌های جهان‌گستر مانند فیسبوک، توییتر/ایکس، تلگرام، اینستاگرام و یوتیوب شکل تازه بخشیده است. به ‌نظر کارشناسان این رسانه‌ها اگر از یک‌سو ارتباطات را تسهیل کرده‌اند، از سوی دیگر تنگناهای ارتباطی تازه‌ای را پدید آورده‌اند که تنها به فرهنگ و سبک زندگی غربی و آمریکایی اجازه گسترش می‌دهد.[۲]

انواع ذایقۀ رسانه‌ای

ذایقۀ رسانه‌ای، متأثر از عوامل رسانه‌ای، شیوه‌های عمل و گوناگونی فرهنگ‌های رسانه‌ای از تنوع بسیار بالایی برخوردار است که تمامی اشکال زندگی انسانی را دربر می‌گیرد:

1. آداب و رسوم تغذیه

امروزه رسانه‌های الکترونیکی، آن گونه خانواده‌ها را سرگرم کرده‌اند که حتی فرصت پخت غذاهای خانگی را از آنها سلب کرده است و اغلب به‌جای استفاده از غذاهای سنتی به فست‌فود روی آورده‌اند. پدران و مادران نیز برای دل‌خوشی فرزندان، آنها را به خوردن غذاهای فست‌فود ترغیب می‌کنند. همچنین با اثرپذیری از تبلیغات رسانه، دورهمی‌های خانوادگی با خوردن چیپس، پُفک‌نمکی و نوشیدنی‌های گازدار سپری می‌شود. خانواده‌ها به‌این نوع غذاها چنان خو گرفته‌اند که دگرگونی در شیوۀ زندگی خود را کم‌تر احساس می‌کنند. بسیاری از افراد این تغییر ذایقۀ غذایی را مدرن‌شدن زندگی می‌نامند.[۳] براساس آمارهای رسمی از 35% تا 48% مردم به غذاهای فست‌فود مانند مرغ سوخاری، همبرگر، سوسیس، کالباس و پیتزا علاقه دارند و در روز حداقل یک وعده از این نوع غذاها استفاده می‌کنند، در حالی‌که پیش از این مردم از غذاهای سنتی مانند دیزی بیشتر استفاده می‌کردند.[۴]

2. دکوراسیون منازل

دکوراسیون داخل منازل که اکنون از طریق رسانه‌های مختلف تبلیغ و همگانی می‌شوند، دیگر نشانه‌های فرهنگی گذشته را ندارند و سلایق رسانه‌ای مردم، متأثر از فرهنگ لیبرال غربی شده است. این در حالی است که معماری و تزیین خانه در سبک زندگی اسلامی و ایرانی، بازتابی از فرهنگ غنی و همراه با ارزش‌های اخلاقی بوده است که سبب آرامش و امنیت خاطر ساکنان می‌شد. خانه‌ها و دکوراسیون داخل آنها در گذشته با نشانه‌ها و هنرهای دستی و خلاق صاحبان آن آراسته می‌شد ولی اکنون مبلمان راحتی، آشپزخانه‌های اُپن، اتاق‌های ‌خواب‌ و تخت‌های ‌خواب‌، تابلوها و تصاویر زینتی منازل فلسفۀ خانۀ ایرانی را با دگردیسی‌های عمیق مواجه کرده است.[۵]

3. حریم خصوصی

در ذایقۀ فرهنگ بومی و مذهبی ایرانیان، حریم خصوصی افراد و اعضای خانواده از اهمیت بالایی برخوردار است. به‌همین دلیل، در معماری ایرانی خانه‌ها بیشتر حالت درون‌گرا دارند و به‌طور مستقیم با محیط بیرونی ارتباط بصری ندارند. در معماری ایرانی و اسلامی اتاق‌ها به‌گونه‌ای ساخته می‌شدند که حریم خصوصی افراد خانواده در آنها حفظ می‌شد و سالن‌های پذیرایی از اتاق‌های خواب و آشپزخانه مجزا بود و یا با پرده‌های ضخیمی از هم جدا می‌شد؛ اما امروزه خانه‌ها کوچک شده و اغلب از یک پذیرایی و آشپزخانۀ باز تشکیل شده است. به باور کارشناسان این تغییرات، تا حد زیادی متأثر از ذائقه رسانه‌ای است.[۶]

4. ذایقۀ تصویری

رسانه‌های تصویری مانند تلویزیون بیشتر با نمادهای فرهنگی و با زبان تصویر، با مخاطبان سخن می‌گویند. چنانچه به ‌نمایش گذاشتن زن در آشپزخانه و زن در اداره دو معنای متفاوت فرهنگی را بازتاب می‌دهند و پوشش زنان با لباس‌های بلند، نماد عقب‌ماندگی و نشانۀ زیست روستایی و سنتی قلمداد می‌شود.[۷]

5. ذایقۀ پوشش

برنامه‌های رسانه‌ای، به‌شکل عمده در داستان‌ها، رمان‌ها، تصاویر، فیلم و سریال، تصویری از چادر و زنان محجبه به‌نمایش می‌گذارند که چادر به‌صورت نمادین به زنان مستخدمه، روستایی و بی‌سواد اختصاص یافته و یا برای زنان مصیبت‌دیده، مشارکت‌کنندگان در عزاداری‌ها و زنان سالخورده مورد استفاده قرار می‌گیرد و این‌گونه القاء می‌شود که استفادۀ رسانه‌ها بازتاب فرهنگ جامعه در پوشش بوده و نشان‌دهندۀ تغییر در ذایقۀ عمومی زنان برای پوشش است. به‌باور غالب کارشناسان، نمادپردازی‌های رسانه‌ای، تحت تأثیر فرهنگ جهانی و رسانه‌ای، نقش غیر قابل انکاری در تغییر ذایقۀ اجتماعی پوشش و نوع لباس مردان و زنان جامعه داشته است.[۸]

6. مظاهر شهری

امروزه ذایقۀ رسانه‌ای، در معماری شهری، زیباسازی شهرها، استفاده از مجسمه‌ها، نمادهای فرهنگی، بیلبوردها، تصاویر رایانه‌ای در معابر و خیابان‌های شهرهای بزرگ خود را آشکارا نشان می‌دهند. آپارتمان‌های شیشه‌ای، برج‌های بلند و حتی آدم‌هایی که در خیابان‌ها راه می‌روند و سگ و گربه بغل می‌کنند، همگی نشان‌دهندۀ تغییر ذایقۀ زندگی مردم است. به ‌باور بیشتر کارشناسان فضای شهری، مظاهر هر شهر نمایانگر فرهنگ عمومی، آداب و ارزش‌های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مردمان آن است، به‌گونه‌ای که فضای عمومی شهرها نشانگر خصوصیات مردم آن شهر و هویت اجتماعی آنان است. از این‌رو در فضای عمومی شهرها امروزه سلایق رسانه‌ای حاکم شده و ساختار معماری شهری قدیمی را ندارند. شهرها در تصویرهای رسانه‌ای استحاله شده و مظاهر شهر آینه‌ای است که رسانه‌ها آن را مهندسی می‌کنند.[۹]

7. مد و فشن

مُد و فشن مهم‌ترین پدیدۀ عصر حاضر است که با روح جوانان و نوجوانان درهم تنیده و خاستگاه آن القائات پیام‌های رسانه‌ای است. مُد و فشن تنها شامل پوشش متداول حجاب نمی‌شود، بلکه تمامی شئون زندگی انسانی را پوشش داده و بر آن تأثیر گذاشته است، اما آنچه در فضای فکری جامعه بیشتر نمود یافته، در حوزۀ لباس و پوشاک، آرایش چهره و چینش ابزار و وسایل زندگی جدید است. به‌ باور غالب کارشناسان، آنچه سبب اهمیت مد و فشن در جامعۀ اسلامی شود، تأثیرپذیری فرهنگی از کشورهای دیگر است که رسانه‌ها آن را بازتاب می‌دهند. به‌طور نمونه زمانی روسری لبنانی در جامعه فراگیر شده بود و همه از آن استفاده می‌کردند و دلیل شیوع آن این بود که گره‌زدن روسری برای خیلی از زنان محجبه مشکل بود و استفاده از سوزن روسری که در الگوی لبنانی آن وجود داشت، این مشکل را رفع کرده بود.[۱۰] یا زمانی چادرهای آستین‌دار رواج یافته بود و دلیل آن راحتی بود که خانم‌های چادری می‌توانستند با حفظ چادر کارهای روزمره مانند رانندگی را نیز انجام دهند.[۱۱]

8. ازدواج و روابط زناشویی

علاقه به ازدواج و معیارهای انتخاب زوج‌های ایرانی تحت تأثیر علایق رسانه‌ای دچار دگردیسی‌های زیاد شده است. سن ازدواج بالا رفته و جوانان تمایل کمتری به ازدواج نشان می‌دهند. البته عوامل مختلف اقتصادی، معیشتی و فرهنگی در کاهش علاقه به ازدواج در میان جوانان دخالت دارد ولی بر مبنای مطالعات پژوهشی، رسانه‌های الکترونیکی نقش بارزی در تغییر الگوها و طرز نگرش جوانان به ازدواج داشته‌اند. هنرمندان زن که طرفداران بیشتری در میان جوانان دارند، تا میان‌سالی مجرد هستند و آیین دوست‌یابی اینترنتی بنیان‌های خانواده را متزلزل ساخته و اعتماد خانواده‌ها به ازدواج را کاهش داده است.[۱۲]

9. روابط اجتماعی

رسانه‌های جمعی قدرتمندترین ابزار ارتباطی در جامعۀ امروز هستند و به‌ باور صاحب‌نظران، عامل مهم کمرنگ‌شدن روابط شفاهی و گرایش بیشتر به ارتباطات الکترونیکی و مجازی است. برخی تحقیقات علمی حاکی از آن است که ارتباطات رسانه‌ای به‌رغم تسهیلات ارتباطی، سبب انزوای اجتماعی و کاستی علاقۀ کاربران رسانه‌ای به ‌حضور فیزیکی در جامعه و برقراری ارتباطات واقعی نیز می‌شود. در عین‌حال، پیام‌های رسانه‌ای از آنجا که محتواهای مدیریت‌شده هستند، انتظارات غیرواقعی خلق می‌کنند و سبب حسادت، افسردگی و انزوا نیز می‌شوند.[۱۳]

تکنیک‌های ذایقه‌سازی رسانه‌ها

1. تغییر معادلات ذهنی

سازندگان پیام‌های رسانه‌ای، سوژه‌های ذهنی افراد را از طریق ایجاد تغییر در معادلات ذهنی آنان می‌سازند و منتظر نمی‌نشینند تا افراد جامعه به‌دنیای سلایق رسانه‌ای سفر کنند، بلکه آنها سلایق خود را وارد دنیای ذهنی افراد جامعه می‌سازند. از آنجا که به‌طور غالب میزان رویارویی مخاطبان با پیام‌های رسانه‌ای، برنامه‌ریزی شده نیست، آنها نمی‌توانند معادلات ذهنی خود را در تقابل با محتوای پیام‌های رسانه‌ای، مدیریت کنند و به‌تدریج، با ذایقۀ رسانه‌ای خو می‌گیرند.[۱۴]

2. قصه‌پردازی

رسانه‌های الکترونیکی با استفاده از رنگ‌های مختلف و جلوه‌های حیرت‌آور در پیام‌های خود ذهن مخاطبان خود را طراحی نموده و مطابق ذوق آنها داستان زندگی را روایت می‌کنند و در قالب این داستان‌سرایی، به مخاطبان خود القاء می‌کنند که راجع به چه چیزی فکر کنند و چگونه فکر کنند.[۱۵]

3. هم‌ذات‌پنداری

رسانه‌های الکترونیکی با استفاده از ژانرهای کودک و نوجوان مانند کارتون، انمیشن و بازی‌های رایانه‌ای، هم‌ذات‌پنداری را در میان مخاطبان خود ایجاد می‌کند. فیلم‌ها و کارتون‌های تخیلی، به‌گونه‌ای واقعیت‌سازی می‌کنند که مخاطبان خود را در میان قهرمانان داستان و بازیگران فیلم پیدا کنند و از این طریق، با قهرمانان فیلم و داستان‌پردازی آن، هم‌ذات‌پنداری نماید. هم‌ذات‌پنداری مخاطبان، مهم‌ترین روش ذایقه‌سازی رسانه‌ای محسوب می‌شود.[۱۶]

پیامدها

1. ظرفیت‌سازی فرهنگی

از آثار ذایقۀ رسانه‌ای، مواجهۀ مخاطبان با سلایق و فرهنگ‌های مختلف در جهان است که بازتاب دهندۀ مجاری مختلف فرهنگی در تمدن‌های گوناگون جهانی محسوب می‌شود. قدرت رسانه‌ها در ایجاد پیوندهای تمدنی و فرهنگی میان ملل مختلف دنیا خود یک ظرفیت فرهنگی است که از جهات متعدد می‌تواند مثبت تلقی ‌شود و جوامع مختلف انسانی می‌توانند در پرتو آن با هم گفتگو کنند.[۱۷]

2. لیبرال‌منشی

ذایقۀ رسانه‌ای، از خاستگاه تاریخی لیبرالیسم غربی برخوردار بوده و طبیعی است که نشانه‌های فرهنگی لیبرالسم در آن وجود دارد. این ویژگی ذایقۀ شهروندان را بی‌مبالات، سنت‌گریز و قداست‌ستیز بار می‌آورد. حجاب و عفاف در منظر آنان رنگ می‌بازد و جامعه کم‌کم از معنویت تهی می‌شود.[۱۸]

3. واقعیت‌گریزی

ذایقۀ رسانه‌ای، به‌میزان زیادی واقعیت‌گریز بوده که در آن ملاک وقایع، تصاویری است که روزانه از مجاری رسانه‌های الکترونیکی به‌خورد مردم داده می‌شود. مرجعیت رسانه‌ها سبب شده تا جهان‌بینی بصری سلطۀ بی‌بدیل داشته باشد؛ به‌طور مثال اغلب افرادی که جامعه امریکا را تنها از دریچۀ دوربین رسانه‌ها دیده‌اند باور نمی‌کنند که در آمریکا فقرایی هستند که شب‌ها گرسنه می‌خوابند؛ چنین تصویری در ذایقۀ رسانه‌ای جایگاه ندارد و واقعیت آن چیزی دانسته می‌شود که از دوربین رسانه‌ها دیده شده و آمریکا را سرزمین آرزوها معرفی کرده است.[۱۹]

4. مادیگرایی

ذایقۀ رسانه‌ای، ذایقۀ مادیگرا، دنیازده و منفعت‌جو است، دنیای آن پر زرق‌وبرق و لذت‌گرا بوده و جامعه را تابع بازار مصرف و کالا محور می‌سازد. تبلیغات اجناس لوکس و کالاهای پر زرق‌وبرق از رسانه‌های تصویری و شبکه‌های اجتماعی ذهن بینندگان را تشنۀ خرید کالا می‌سازد و تمام زندگی خانواده‌ها صرف خرید و فروش کالاهای پر زرق‌و‌برق و کامجویی‌های آن می‌شود و از مسئولیت‌های مهم اجتماعی فاصله می‌گیرند.[۲۰]

5. مصرف‌گرایی

ذایقۀ رسانه‌ای، مصرف‌گرایی را ترویج می‌کند. حیات اقتصادی بازار تابع مصرف و تقاضا بوده و این ذایقه، طبیعت مصرف‌گرا دارد. به هر میزانی که مصرف بیشتر باشد، تقاضا نیز بیشتر می‌شود و تولید نیز افزایش می‌یابد و بدین‌ترتیب ذایقۀ رسانه‌ای، ذایقۀ مخاطبان رسانه‌ها را مصرفگرا و مشتری کالاهای لوکس روز به بار می‌آورد. بدین‌ترتیب، رسانه‌ها با تولید نیاز برای جامعه، ارزش‌های آن را از معنویت تهی و به سمت ارزش‌های مادی سوق می‌دهد و مصرف‌گرایی را ترویج می‌دهد.[۲۱]

6. کمرنگ‌شدن ارزش‌ها

در زندگی امروزی که در پرتو تکنولوژی مدرن، بسیار پیچیده و متحول دنبال می‌شود، ارزش‌های انسانی از زندگی رخت بر بسته و کمرنگ شده است. به‌همین دلیل «امید» و «اعتماد» در زندگی آدمیان کمتر وجود دارد، تا جایی‌که انسان‌ها به همدیگر دروغ می‌گویند، ظلم و ستم روا می‌دارند و به‌همدیگر آسیب می‌زنند. ازاین‌رو، آنها به سگ‌ها که وفاداراند، اعتماد می‌کنند ولی به هم‌نوعان خود اعتماد ندارند، یا حتی حیوانات جایگزین فرزند در خانواده‌ها شده است. جامعۀ انسانی به میزانی زیادی از وفاداری، خوش‌رفتاری، انسان‌دوستی و سایر ارزش‌های انسانی، خالی شده و انسان‌ها نیازهای عاطفی خود را از طریق حیوانات به‌ویژه سگ‌ها و گربه‌ها جبران می‌کنند.[۲۲]

7. سطحی‌گرایی

از پیامدهای دیگر ذایقۀ رسانه‌ای، سطحی‌گرایی است به‌دلیل اینکه در پیام‌های رسانه‌ای همیشه کیفیّت قربانی کمیّت بوده است، رسانه‌ها اطلاعات انبوه تولید می‌کنند، ولی غالب آن از ژرفای کافی و سندیت لازم برخوردار نیستند. ازاین‌رو اگر قدرت رسانه‌ها، در جهت‌بخشیدن به افکار عمومی در نظر گرفته شود، از آثار مهم آن، ترویج سطحی‌گرایی محسوب می‌شود.[۲۳]

8. وابسته‌سازی

از پیامدهای دیگر ذایقۀ رسانه‌ای، تشدید تعامل بین انسان و تکنولوژی است. انسان‌ها هم به‌دلیل پرکردن اوقات فراغت و هم تأمین نیازهای خود که الان اغلب رسانه‌ای شده‌اند، ناچار است از وسائل الکترونیک استفاده کنند. این ناگزیری در استفاده از سازه‌های هوشمند الکترونیک به مرور انسان را به ‌خود وابسته می‌سازد و به‌طور کلی تعاملات او را تحت سلطۀ خود می‌گیرد.[۲۴]

9. یکسان‌سازی فرهنگی

یکسان‌سازی فرهنگی براساس اقتضائات «جهانی‌شدن» از پیامدهای دیگر ذایقۀ رسانه‌ای است. جهانی‌شدن هرچند زوایای گوناگونی دارد. به‌طور مثال بخشی از جهانی‌شدن، رسانه‌ای‌شدن فرهنگ‌های خرد ملی و محلی نیز است، اما ذایقۀ رسانه‌ای، خاستگاه جهانی و غربی دارد و در نهایت تمامی فرهنگ‌ها را در یک تعامل جهانی، به‌سمت یکسان‌سازی سوق می‌دهد. نمونه‌هایی از این یکسان‌سازی را اکنون در جامعه می‌توان در عرصه‌های گوناگون فرهنگ، اقتصاد و اجتماع مشاهده کرد مانند تمایل جوانان به لباس‌های غربی، مصرف‌گرایی، نگهداری حیوانات غیر اهلی مانند سگ و میمون.[۲۵]

پانویس

  1. مک‌لوهان، برای درک رسانه‌ها، 1377ش، ص12-11.
  2. بشیریه، آموزش دانش سیاسی، 1380ش، ص52.
  3. سمیعی، «آیا با تغذیه فرهنگ نیز منتقل می‌شود؟»، وب‌سایت حوزه‌نت.
  4. «چند درصد از ایرانیان فست‌فود مصرف می‌کنند؟»،وب‌سایت اقتصادنیوز.
  5. نقره‌کار، حکمت، هنر و معماری اسلامی، 1392ش، ص297.
  6. «0 تا 100 معماری و دکوراسیون ایرانی (پارسی)»، وب‌سایت سلام ساختمان.
  7. متانی، «نقش رسانه‌های جمعی در گسترش حجاب و عفاف زنان»، 1396ش، ص39.
  8. «نقش رسانه‌ها در ترویج یا تضعیف حجاب و عفاف در جامعه»، خبرگزاری فارس.
  9. گروهی از نویسندگان، تاریخ معماری معاصر غرب، 1396ش، ص179.
  10. میرزایی، «ارتباطات رسانه‌ای بر حوزۀ حجاب زنان کشورهای اسلامی مؤثر است»، خبرگزاری مهر.
  11. «چادرعربی آستین دار و عبایی، یک پوشش اسلامی و تن‌پوش زیبا»، وب‌سایت حریران.
  12. رازقی و دیگران، «بررسی جامعه‌شناختی نگرش جوانان نسبت به ازدواج در فضای مجازی» وب‌سایت جامعه‌شناسی کاربردی.
  13. «رسانه‌های اجتماعی چگونه بر روابط تأثیر می‌گذارد»، خبرگزاری تسنیم.
  14. جیمز پاتر، دبلیو، بازشناسی رسانه‌های جمعی با رویکرد سواد رسانه‌ای، 1391ش، ص357-350.
  15. «قصه‌گویی یكی از ابزارهای قدرتمند رسانه‌ای برای ذائقه‌سازی است»، وب‌سایت هشتگ گفت‌وگو.
  16. واسعی، «آرزوهای ذهنی و همذات پنداری در سینما»، همشهری آنلاین
  17. رشیدپور و آقاسی، «ظرفیت‌سازی فرهنگی عامل کلیدی در راستای توسعۀ سیاسی- فرهنگی»، 1390ش، ص133.
  18. معینی‌فر، «بررسی اثرات نظریۀ لیبرالیسم در حوزۀ خانواده»، وب‌سایت دیگران.
  19. احمدی‌رشاد، دین رسانه‌ای، آثار و پیامدها؛ بررسی حضور مفاهیم دینی در رسانه‌های جمعی و الکترونیکی، 1395ش، ص81.
  20. نوروزی همایون، «تأثیر منفی رسانه‌ها بر جامعه»، خبرگزاری بسیج.
  21. رفیع‌پور، وسائل ارتباط جمعی و تغییر ارزش‌های اجتماعی، 1378ش، ص108-107.
  22. «چرا سگ بازی در جامعه مد شده است؟ / زنگ هشدار ویژه مسئولان اجتماعی»، خبرگزاری مهر.
  23. رجبی فروتن، «سطحی‌نگری در رسانه‌ها»، پرتال جامع علوم انسانی.
  24. «نگاهی به نظریۀ وابستگی مخاطبان/ چرا به رسانه وابسته می‌شویم؟»، وب‌سایت گرداب.
  25. مکاریان‌پور، «يكسان‌سازي فرهنگي، هدف «آمريكايي سازي» جهان»، خبرگزاری فارس.

منابع

  • احمدی‌ رشاد، عصمت‌الله، دین رسانه‌ای، آثار و پیامدها؛ بررسی حضور مفاهیم دینی در رسانه‌های جمعی و الکترونیکی، قم، بوستان کتاب، 1395ش.
  • بشیریه، حسین، آموزش دانش سیاسی، تهران، نگاه معاصر، سال 1380ش.
  • جیمز پاتر، دبلیو، بازشناسی رسانه‌های جمعی با رویکرد سواد رسانه‌ای، ترجمه امیر یزدیان و همکاران، قم، مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، 1391ش.
  • «چند درصد از ایرانیان فست‌فود می‌خورند؟»، وب‌سایت اقتصادنیوز، تاریخ درج مطلب: 27 جدی 1397ش.
  • حبیبی، آرش، «ساخت‌گرایی اجتماعی (برساخت‌گرایی)»، وب‌سایت پارس مدیر، تاریخ درج مطلب: 15 شهریور 1402ش.
  • رازقی، نادر و دیگران، «بررسی جامعه‌شناختی نگرش جوانان نسبت به ازدواج در فضای مجازی»، وب‌سایت جامعه‌شناسی کاربردی، تاریخ درج مطلب: 28 فروردین 1396ش.
  • رجبی فروتن، سعید، «سطحی‌نگری در رسانه‌ها»، مطالعات راهبردی زنان، شمارۀ 9، 1379ش.
  • «رسانه‌های اجتماعی چگونه بر روابط تأثیر می‌گذارند؟»، خبرگزاری تسنیم، تاریخ درج مطلب: 11 بهمن 1400ش.
  • رشیدپور، علی و آقاسی، سعید، «ظرفیت‌سازی فرهنگی عامل کلیدی در راستای توسعۀ سیاسی- فرهنگی»، فصلنامۀ تحقیقات سیاسی بین‌المللی، زمستان 1390ش.
  • رفيع‌پور، فرامرز، وسايل ارتباط جمعي و تغيير ارزش‌هاي اجتماعي، تهران، كتاب فرا، 1378ش.
  • سمیعی، سمیه، «آیا با تغذیه فرهنگ نیز منتقل می‌شود؟» وب‌سایت حوزه‌نت، تاریخ درج مطلب: اول مهر 1393ش.
  • شمسایی‌نیا، رامین، «قصه‌گویی یكی از ابزارهای قدرتمند رسانه‌ای برای ذائقه سازی است»، وب‌سایت هشتگ گفت‌وگو، تاریخ درج مطلب: 14 آذر 1401ش.
  • گروهی از نویسندگان، تاریخ معماری معاصر غرب، تهران، سنجش و دانش، 1396ش.
  • متانی، مهرداد، «نقش رسانه‌های جمعی در گسترش فرهنگ حجاب و عفاف زنان»، فصلنامۀ زن و فرهنگ، سال هشتم، شمارۀ 32، تابستان 1396ش.
  • معینی‌فر، محدثه، «بررسی اثرات نظریۀ لیبرالیسم بر حوزۀ خانواده»، وب‌سایت دیگران؛ شبکۀ تحلیلی نخبگان، تاریخ درج مطلب: 24 آذر 1391ش.
  • مکاریان‌پور، علی‌رضا، «يكسان‌سازي فرهنگي، هدف آمريكايي‌سازي جهان»، خبرگزاری فارس، تاریخ درج مطلب: 4 تیر 1387ش.
  • مک‎لوهان، هربرت مارشال، برای درک رسانه‎ها، ترجمه سعید آذری، تهران، مرکز تحقیقات، مطالعات و سنجش برنامه‎ای صداوسیما ، 1377ش.
  • مولوی، جلال‌الدین محمد بلخی، مثنوی معنوی، در وب‌سایت گنجور، تاریخ بازدید: 6 بهمن 1402ش.
  • میرزایی، زهرا، «ارتباطات رسانه‌ای بر حوزۀ حجاب زنان کشورهای اسلامی مؤثر است» خبرگزاری مهر، تاریخ درج مطلب: 21 تیر 1402ش.
  • نقره‌کار، عبدالحمید، حکمت، هنر و معماری اسلامی، تهران، دانشکدۀ معماری و شهرسازی دانشگاه علم و صنعت، 1392ش.
  • «نگاهی به نظریۀ وابستگی مخاطبان/ چرا به رسانه وابسته می‌شویم؟»، وب‌سایت گرداب، تاریخ درج مطلب: 17 آذر 1395ش.
  • نوروزی همایون، عباس، «تأثیر منفی رسانه‌ها بر جامعه»، خبرگزاری بسیج، تاریخ درج مطلب: 4 آبان 1395ش.
  • واسعی، میترا، «آرزوهای ذهنی و هم‌ذات پنداری در سینما»، همشهری آنلاین، تاریخ درج مطلب: 14 دی 1389ش.