رازیانه

از ویکی‌زندگی

رازیانه؛ گیاهی علفی و خوش‌بو با مصرف دارویی

رازیانه

رازیانه گیاهی دو ساله از تیره‌ی چتریان است که ارتفاعی حدود 1 تا 1.5 متر دارد. برگ‌های آن متناوب و دارای بریدگی، و گل‌های آن زرد خوشه‌ای است. دانه‌های ریز رازیانه نیز مصرف دارویی دارند. رازیان، رازیانج، رازنج، رازیام، رازیانک،[۱] بادیان و والان[۲] نام‌های دیگر این گیاه است. برخی رازیانه و بادیان را مترادف یکدیگر می‌دانند، اما برخی دیگر این دو گیاه را متفاوت از یکدیگر دانسته‌اند.[۳] خاستگاه این گیاه در ایران، در مناطق شمالی و دامنه‌های رشته‌کوه البرز است.[۴] رازیانه به دو نوع «بری» و «بستانی» تقسیم می‌شود؛ نوع بستانی آن گرم و خشک، تخم آن گرم‌تر و ریشه‌اش نیز در مقایسه با نوع بری قوی‌تر از دیگر اجزاء آن است.[۵]

کاربرد طبی رازیانه

در طب سنتی، همواره بر خواص درمانی رازیانه و راه‌های استفاده از آن تأکید می‌شود.[۶] مردم ایران، بر اساس تجربه‌های خود در طب سنتی بر این باورند که رازیانه آرامش‌بخش است و برای درمان آسم، سرفه و درد پهلو مؤثر است. رازیانه خواص دیگری نیز دارد، از جمله افزایش شیر مادران شیرده،[۷] برطرف کردن سوء هاضمه، بهبود دل‌درد (مخلوط شیر و رازیانه)،[۸] رفع ناراحتی‌های قلبی،[۹] جوان‌کننده پوست، ملین و مسهل، ضد ورم و التهاب روده. از آن‌جا که این گیاه بسیار گرم و خشک است، دمنوش آن را با عسل یا سکنجبین می‌خورند.

سایر موارد مصرفی رازیانه در ایران

رازیانه از دوران صفوی، به‌عنوان ادویه در پخت برخی خوراک‌ها مانند کماج، آش اماج، ترشی‌ها، نان‌ها و حلواها کاربرد دارد.[۱۰] علاوه بر آن، رازیانه در برخی غذاهای مناسبتی و آئینی مصرف می‌شود. برای مثال، پس از جشن عروسی در گیلان مرسوم است که مادر عروس، حلوایی با آرد برنج، روغن و رازیانه بپزد و به خانه‌ی داماد بفرستد.[۱۱] شاهرودی‌ها نیز همزمان با بردن سیسمونی نوزاد، معجونی از تخم‌شوید، رازیانه و نان‌خام کوبیده آماده می‌کنند. گاهی نیز این معجون را درکاچی ریخته و به زن زائو می‌خورانند که به آن «بلماق» گویند.[۱۲] «بُرساق» نیز نام مایه‌پنیر طبیعی‌ای است که حاوی شیردان گوساله/ بره به‌همراه نمک، رازیانه و پونه است. پس از پُر کردن شیردان از مواد مذکور، آن را در پارچه‌ی سفیدی پیچیده و درجایی خنک نگهداری می‌کنند تا خشک شود، سپس در تهیه‌ی پنیر از آن استفاده می‌شود.[۱۳]

رازیانه در فرهنگ و ادبیات ایران

برخی از مردم ایران معتقدند که گذاشتن رازیانه بر سر سفره‌ی عقد، منجر به دور کردن چشم شیطان از آن می‌شود.[۱۴] علاوه بر آن این گیاه وارد زبان ‌عامه مردم نیز شده است. برای مثال: «از صدقۀ سر رازیانه، آب می‌ره پای سیاه‌دانه»،[۱۵] «یکی در خانه‌اش پر از رازیانه است، ولی از دل‌درد می‌میرد»،[۱۶] «در خانۀ پر از بادیان کوهی، از دل‌درد می‌میرم».[۱۷]

پانویس

  1. عمید، فرهنگ فارسی عمید، ذیل واژه رازیانه.
  2. معین، فرهنگ فارسی معین، ذیل واژه رازیانه.
  3. اخوینی بخاری، هدایة المتعلمین، ۱۳۷۱ش، ص263 و 367 و 432 و 434.
  4. خوش‌بین، گیاهان معجزه‌گر، ج2، ۱۳۸۹ش، ص108؛
    تائب، «مقدمه‌ای بر طب سنتی گیلان (گیل‌تجربه)»، ۱۳۶۶ش، ج1، ص31.
  5. ابومنصور موفق هروی، الابنیة عن حقائق الادویة، ۱۳۴۶ش، ص13 و 17.
  6. ابن‌سینا، رسالۀ جودیه، ۱۳۸۳ش، ص۴؛
    رازی، الجدری و الحصبة، ۱۳۴۴ش، ص64 و 65؛
    جمالی یزدی، فرخ‌نامه، ۱۳۴۶ش، ص172.
  7. مهرین، خواص میوه‌ها ـ خوراکی‌ها، ۱۳۷۳ش، ص۹۸.
  8. رضایی نورآبادی، «طب و درمان عامیانه در بین قوم لک»، ۱۳۸۶ش، ص71 و 78؛
    ثواقب، دریاچۀ پریشان و فرهنگ منطقۀ فامور، ۱۳۸۶ش، ص412؛
    جانب‌اللهی، پزشکی سنتی و عامیانۀ مردم ایران، ۱۳۹۰ش، ص81 و 85 و 86.
  9. لهسایی‌زاده، تاریخ و فرهنگ مردم دوان، ۱۳۷۰ش، ص۳۳۵.
  10. باورچی بغدادی، «کارنامه، در باب طباخی و صنعت آن»، ۱۳۶۰ش، ص۴۱؛
    نورالله، «مادة الحیاة، رساله در علم طباخی»، ۱۳۶۰ش، ص۲۴۴؛
  11. پایندۀ لنگرودی، آیین‌ها و باورداشت‌های گیل و دیلم، ۱۳۵۵ش، ص۶۹.
  12. شریعت‌زاده، فرهنگ مردم شاهرود، ۱۳۷۱ش، ص۲۵۰ و ۲۵۲.
  13. رسولی، پژوهشی در فرهنگ مردم پیرسواران، ۱۳۷۸ش، ص۱۷۶.
  14. تمیم‌داری، فرهنگ عامه، ۱۳۹۰ش، ص۱۹۸.
  15. خدیش، فرهنگ مردم شیراز، ۱۳۸۵ش، ص۱۹۷؛
    ذوالفقاری، فرهنگ بزرگ ضرب‌المثل‌های فارسی، ج1، ۱۳۸۸ش، ص296 و 1289.
  16. ذوالفقاری، فرهنگ بزرگ ضرب‌المثل‌های فارسی، ج2، ۱۳۸۸ش، ص1999.
  17. ذوالفقاری، فرهنگ بزرگ ضرب‌المثل‌های فارسی، ج2، ۱۳۸۸ش، ص964.

منابع

  • ابن‌سینا، رسالۀ جودیه، به‌تحقیق محمود نجم‌آبادی، همدان، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، دانشگاه بوعلی‌سینا، ۱۳۸۳ش.
  • ابومنصور موفق هروی، الابنیة عن حقائق الادویة، به‌تحقیق احمد بهمنیار و حسین محبوبی اردکانی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۶ش.
  • اخوینی بخاری، ربیع، هدایة المتعلمین، به‌تحقیق جلال متینی، مشهد، دانشگاه فردوسی مشهد، ۱۳۷۱ش.
  • باورچی بغدادی، محمدعلی، «کارنامه، در باب طباخی و صنعت آن»، کارنامه و مادة الحیاة (متن دو رساله در آشپزی از دورۀ صفوی)، به‌تحقیق ایرج افشار، تهران، سروش، ۱۳۶۰ش.
  • پایندۀ لنگرودی، محمود، آیین‌ها و باورداشت‌های گیل و دیلم، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۵ش.
  • تائب، حسن، «مقدمه‌ای بر طب سنتی گیلان (گیل‌تجربه)»، گیلان‌نامه، به‌تحقیق محمدتقی پوراحمد جکتاجی، رشت، ۱۳۶۶ش.
  • تمیم‌داری، احمد، فرهنگ عامه، تهران، مهکامه، ۱۳۹۰ش.
  • ثواقب، جهانبخش، دریاچۀ پریشان و فرهنگ منطقۀ فامور، شیراز، نوید شیراز، ۱۳۸۶ش.
  • جانب‌اللهی، محمدسعید، پزشکی سنتی و عامیانۀ مردم ایران، تهران، امیرکبیر، ۱۳۹۰ش.
  • جرجانی، اسماعیل، الاغراض الطبیة، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۴۵ش.
  • جمالی یزدی، مطهر، فرخ‌نامه، به‌تحقیق ایرج افشار، تهران، فرهنگ ایران‌زمین، ۱۳۴۶ش.
  • خدیش، حسین، فرهنگ مردم شیراز، شیراز، نوید شیراز، ۱۳۸۵ش.
  • خوش‌بین، سهراب، گیاهان معجزه‌گر، تهران، کردگاری، ۱۳۸۹ش.
  • ذوالفقاری، حسن، فرهنگ بزرگ ضرب‌المثل‌های فارسی، تهران، معین، ۱۳۸۸ش.
  • رازی، محمد بن زکریا، الجدری و الحصبة، به‌تحقیق محمود نجم‌آبادی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۴ش.
  • رضایی نورآبادی، علی‌عباس، «طب و درمان عامیانه در بین قوم لک»، نجوای فرهنگ، تهران، س3، شماره5-6، ۱۳۸۶ش.
  • رسولی، غلامحسن، پژوهشی در فرهنگ مردم پیرسواران، تهران، بلخ، ۱۳۷۸ش.
  • شریعت‌زاده، علی‌اصغر، فرهنگ مردم شاهرود، تهران، ناشر مؤلف، ۱۳۷۱ش.
  • عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: 17 مهر 1400ش.
  • لهسایی‌زاده، عبدالعلی و سلامی، عبدالنبی، تاریخ و فرهنگ مردم دوان، تهران، اطلاعات، ۱۳۷۰ش.
  • معین، محمد، فرهنگ فارسی معین، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: 17 مهر 1400ش.
  • مهرین، مهرداد، خواص میوه‌ها ـ خوراکی‌ها، تهران، خشایار، ۱۳۷۳ش.
  • نورالله، «مادة الحیاة، رساله در علم طباخی»، کارنامه و مادة الحیاة (متن دو رساله در آشپزی از دورۀ صفوی)، به‌تحقیق ایرج افشار، تهران، سروش، ۱۳۶۰ش.