رنگینک
رنگینک؛ نوعی حلوا حاوی آرد و خرما.
رنگینک، نوعی حلوا است که از آرد گندم، روغن و خرما تهیه میشود.[۱] از دارچین بهعنوان چاشنی آن استفاده میشود.[۲] برخی پژوهشگران معتقدند که رنگینک خوراک ارمنیها است.[۳] علت نامگذاری این غذا به رنگینک به سبب رنگین بودن مواد تزیینی روی آن است.[۴] این حلوا در شهرهای فین بندرعباس،[۵] میناب هرمزگان[۶] و جزایر کیش[۷] و قشم[۸] با نام رنگینه شناخته میشود. مردم بوشهر به آن حلوای رنگینک میگویند که از مشهورترین حلواهای این استان بهشمار رفته و قرنها است که پخت آن رواج دارد. اهالی بوشهر، معمولا از رنگینک در کنار خورش قلیهماهی و دمپخت میگو بهعنوان پیشغذا استفاده میکنند.[۹] مردم در برخی از شهرها، رنگینک را با نوع خاصی از رطب تهیه میکنند. برخی با رطب خوزستان، فارس یا خرمشهر رنگینک طبخ میکنند.[۱۰] در بوشهر از رطب کلهدرشت مخصوصا رطب کبکاب[۱۱] و در میناب از رطب نخل زَرَک یا خروک آغایی استفاده میکنند.[۱۲] در جزیره کیش این غذا به دلیل داشتن طبع گرم، غالبا در فصل زمستان طبخ میشود. اما در فصل تابستان (وقت رسیدن رطب) نیز رنگینک طبخ میشود.[۱۳] مردم شهر اِوَز در جنوب فارس در اواخر تابستان و اوایل پاییز که خرمای تازه رسیده است، رنگینک تهیه میکنند.[۱۴] در فین بندرعباس، بهسبب رسیدن رطب خاصویی و خنیزی در فصل تابستان، رنگینک بسیار رواج دارد.[۱۵] مردم از این خوراکی در سحر و افطار ماه رمضان نیز استفاده میکنند.
پیشینه
شیخ بهایی (۹۵۳-۱۰۳۰قمری) در زمان شاهعباس اول، در داستان موش و گربه به رنگینک مغز گردو اشاره کرده است.[۱۶] آشپز دربار ناصرالدین شاه برای خوان سیزدهم ۱۲ بشقاب را لازم میداند که بشقاب هفتم آن رنگینک است.[۱۷] در همان دوره در میان انواع خوراکیهای موجود در سفره نهار نظامالسلطنه، رنگینک نیز دیده میشد.[۱۸]
شیوه پخت رنگینک
در دوران قاجاریه برای طبخ رنگینک، هسته خرما را بیرون میآوردند. سپس مغز گردو و قند کوبیده شده میان آن قرار داده و در ظرفی میچیدند. آرد را درون روغن سرخ میکردند و روی خرماها را با آن میپوشاندند. در انتها از مغز پسته، قند و دارچین، جهت تزیین رنگینک استفاده میکردند.[۱۹] شیوه تهیه رنگینک در تمام نقاط جنوبی ایران مشابه است. آنها ابتدا هسته خرما را جدا کرده و در اصطلاح «کلهچین» میکنند. داخل خرما را مغز بادام، پسته یا گردو قرار میدهند. سپس خرما را میبندند تا شکل ظاهری آن تغییر نکند. در جزیره کیش تکهچوب باریکی را از سر خرما وارد میکنند تا هسته آن از سر دیگر خارج شود.[۲۰] خرماها را در ظرفی چیده و در ظرف دیگری آرد را روی حرارت با روغن بو میدهند. سپس روی خرماها را با آرد پوشانده و در انتها روی آرد را با پودر قند یا شکر، دارچین، پودر نارگیل، کنجد، گل محمدی یا هل تزیین میکنند.[۲۱]
رنگینگ در فرهنگ مردم
مردم کازرون در سفرههای مهمانی، سفره هفتسین و سفره عقد از رنگینک استفاده میکنند. در سفره عقد رنگینک را در کنار چند تخممرغ آبپز قرار میدهند. روز پس از مراسم عقد، عروس دو تخممرغ آبپز را بههمراه رنگینک به خانه داماد میفرستد. داماد این تخممرغها و نیمی از رنگینک را خورده و دو تخممرغ آبپز دیگر و نیم دیگر رنگینک را برای عروس میفرستد. دیگران نیز از این رنگینک خورده و معتقدند که باعث بختگشایی و برآوردهشدن آرزوها میشود.[۲۲] مردم در شب شهادت ائمه بهویژه در شب ۲۱ رمضان (شهادت امام علی) رنگینک نذر کرده و خیرات میکنند.[۲۳] در سیرجان ۳، ۵ یا ۷ روز پس از تدفین درگذشته، چند نوع خوراکی از جمله رنگینک طبخ میکنند.[۲۴] در این شهر از رنگینک در سفرههای نذری نیز استفاده میشود.[۲۵]
پانویس
- ↑ عمید، فرهنگ فارسی، ذیل واژه رنگینک.
- ↑ لهجه و گویش تهرانی، ذیل واژه رنگینک.
- ↑ ابراهیمی، «بررسی ریشهشناختی چند واژه در زبان فارسی»، ۱۳۸۶ش، ص۲۴.
- ↑ مظلومزاده، آشپزی در فرهنگ مردم کازرون، ۱۳۸۳ش، ص۲۴.
- ↑ سایهبانی، فین بندرعباس، ۱۳۶۹ش، ص۴۲-۴۳.
- ↑ سعیدی، فرهنگ مردم میناب، ۱۳۸۶ش، ص۲۵۵.
- ↑ مختارپور، دو سال با بومیان جزیره کیش، ۱۳۸۷ش، ص۱۱۷.
- ↑ نوربخش، جزیره قشم و خلیج فارس، ۱۳۶۹ش، ص۴۴۳.
- ↑ غذاهای محلی بوشهر، ۱۳۹۴ش، ص۱۰.
- ↑ دریابندری، کتاب مستطاب آشپزی، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۱۵۵۶.
- ↑ احمدی ریشهری، سنگستان، ۱۳۸۲ش، ص۱۷۳.
- ↑ سعیدی، فرهنگ مردم میناب، ۱۳۸۶ش، ص۲۵۵.
- ↑ مختارپور، دو سال با بومیان جزیره کیش، ۱۳۸۷ش، ص۱۱۷.
- ↑ کمالی، «معاش و خوراک در شهر اوز»، ۱۳۸۷ش، ص۴۷۴.
- ↑ سایبانی، فین بندرعباس، ۱۳۶۹ش، ص۴۲-۴۳.
- ↑ شیخ بهایی، کلیات اشعار و آثار فارسی، ۱۳۵۲ش، ص۱۲۲.
- ↑ آشپزباشی، سفره اطعمه، ۱۳۵۳ش، ص۴۶-۴۸.
- ↑ نجمالدوله، سفرنامه دوم به خوزستان، ۱۳۸۶ش، ص۱۱۵.
- ↑ آشپزباشی، سفره اطعمه، ۱۳۵۳ش، ص۴۶-۴۸.
- ↑ مختارپور، دو سال با بومیان جزیره کیش، ۱۳۸۷ش، ص۱۱۷.
- ↑ دریابندری، کتاب مستطاب آشپزی، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۱۵۵۶-۱۵۵۷؛ حاتمی، غذاهای سنتی کازرون، ۱۳۹۲ش، ص۳۶؛ حمیدی، فرهنگنامه بوشهر، ۱۳۸۰ش، ص۳۴۶.
- ↑ حاتمی، غذاهای سنتی کازرون، ۱۳۹۲ش، ص۳۷.
- ↑ مظلومزاده، آشپزی در فرهنگ مردم کازرون، ۱۳۸۳ش، ص۲۰۴.
- ↑ مؤیدمحسنی، فرهنگ عامیانه سیرجان، ۱۳۸۱ش، ص۲۱۷.
- ↑ مؤیدمحسنی، فرهنگ عامیانه سیرجان، ۱۳۸۱ش، ص۴۳۳.
منابع
- آشپزباشی، علیاکبر، سفره اطعمه، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۳ش.
- ابراهیمی، قربانعلی، «بررسی ریشهشناختی چند واژه در زبان فارسی»، مطالعات ایرانی، تهران، شماره ۱۱، ۱۳۸۶ش.
- احمدی ریشهری، عبدالحسین، سنگستان، شیراز، نوید شیراز، ۱۳۸۲ش.
- حاتمی، حسن، غذاهای سنتی کازرون، شیراز، ایلاف، ۱۳۹۲ش.
- حمیدی، جعفر، فرهنگنامه بوشهر، تهران، انتشارات فرهنگ و ارشاد اسلامی، چ۱، ۱۳۸۰ش.
- دریابندری، نجف، کتاب مستطاب آشپزی، تهران، کارنامه، چ۸، ۱۳۸۴ش.
- سایهبانی، احمد، فین بندرعباس، تهران، جداگانه، چ۱، ۱۳۶۹ش.
- سعیدی، سهراب، فرهنگ مردم میناب، تهران، ائلشن، چ۱، ۱۳۸۶ش.
- شیخ بهایی، محمد بن حسین، کلیات اشعار و آثار فارسی، بهتحقیق غلامحسین جواهری، تهران، کتابفروشی محمودی، ۱۳۵۲ش.
- عمید، حسن، فرهنگ فارسی، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: ۲۹ خرداد ۱۴۰۱ش.
- غذاهای محلی بوشهر، ستاد اجرایی خدمات سفر استان بوشهر، بوشهر، [بینا]، ۱۳۹۴ش.
- کمالی، محمدشریف و رزیتا انواری، «معاش و خوراک در شهر اوز»، خوراک و فرهنگ، بهتحقیق علیرضا حسنزاده، تهران، ۱۳۸۷ش.
- لهجه و گویش تهرانی، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: ۲۹ خرداد ۱۴۰۱ش.
- مختارپور، رجبعلی، دو سال با بومیان جزیره کیش، تهران، ورجاوند، چ۱، ۱۳۸۷ش.
- مظلومزاده، محمدمهدی، آشپزی در فرهنگ مردم کازرون، تهران، کازرونیه، چ۱، ۱۳۸۳ش.
- مؤیدمحسنی، مهری، فرهنگ عامیانه سیرجان، کرمان، مرکز کرمانشناسی، ۱۳۸۱ش.
- نجمالدوله، عبدالغفار، سفرنامه دوم به خوزستان، بهتحقیق احمد کتابی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چ۱، ۱۳۸۶ش.
- نوربخش، حسین، جزیره قشم و خلیج فارس، تهران، امیرکبیر، چ۱، ۱۳۶۹ش.