رود بلخاب

از ویکی‌زندگی

رود بلخاب؛ رودخانه‌ای در شمال افغانستان که در دشت بلخ به هیجده نهر تقسیم می‌شود.

بلخاب، رودی است تاریخی که از کوه بابا در قسمت شمالی ولایت (استان) بامیان جاری شده و با عبور از ولسوالی (شهرستان) یَکَه‌وَلَنگ و ولسوالی بلخاب ولایت سرپل، وارد ولسوالی کِشِندِه در ولایت بلخ می‌شود. این رود بعد از عبور از «چشمه شفاء»، در دشت‌های ولایت بلخ به «هیجده‌نهر»تقسیم می‌شود.

سرچشمه

بسیاری از محققان، کوه بابا را سرچشمه رود بلخاب دانسته‌اند.[۱] جبال بامیان،[۲] چشمه میان کوه‌ها که از دهانۀ آن تا بلخ ده منزل راه است[۳] و چشمۀ «کُپرُوک» در رشته‌کوه بند‌امیر در شمال بند ذوالفقار،[۴] توسط برخی محققان به‌عنوان سرچشمۀ این رود، یاد شده‌اند.

مسیر عبور

مسیر عبور رود بلخاب بسیار طولانی است. پژوهشگران، طول آن را از 350 تا 471 کیلومتر ذکر کرده‌اند.[۵] فواصل این مناطق از بامیان تا بلخ عبارت است: بند‌امیر تا نَیَک (مرکز یکه‌اولنگ) 34 کیلومتر؛ نیک تا دَرَّه چاشت 74 کیلومتر؛ دره چاشت تا تَرپَچ بلخاب حدود 23 کیلومتر؛ ترپچ تا تَرخُوج (مرکز بلخاب) 50 کیلومتر؛ ترخوج تا قریه سَرپُل بلخاب 25 کیلومتر؛ سرپل تا شِیگَی 32 کیلومتر؛ شیگی تا اَندَراب بلخ 15 کیلومتر؛ اندراب تا آقکُپرُوک 45 کیلومتر؛ آقکپروک تا شُولگَرَه 40 کیلومتر و شولگره تا مزارشریف 30 کیلومتر.

رود بلخاب در مجموع از بندامیر تا بلخ حدود 368 کیلومتر را طی می‌کند. حدود 125 کیلومتر این مسیر در ولایت بامیان، حدود 115 کیلومتر این مسیر در بلخاب ولایت سرپل و حدود 130 کیلومتر این مسیر در ولایت بلخ قرار دارد.[۶]

بلخاب از سرچشمه به سمت غرب جریان پیدا می‌کند و سپس به سمت شمال تغییر مسیر می‌دهد. از حدود مرکز بلخاب به سمت شرق جریان می‌یابد و در پایان با گذر از مسیری پر پیچ و خم که کوه‌های بلند آن را احاطه کرده، وارد دشت ترکستان می‌شود.[۷]

شاخه‌های فرعی

در مسیر حرکت بلخاب، از بند‌امیر ولایت بامیان تا ولایت بلخ، رودهای فرعی بسیاری به آن ملحق می‌شوند که برخی فصلی و برخی دائمی هستند. در ولایت بامیان رودهای اَندَه، رُستَم، سیا‌دره، دره‌علی، بند‌پیتاب، دره‌ چاشت، سبز‌دره، دَگا، کاسان و سُولِیج به رود بلخاب می‌ریزند. در ولایت سرپل، رودهای کاشان و اِسمَیدان، تَخشِی، اِیل‌دَراز، دره‌مَزار (پِیغُولَه و زَوَک)، رِیزَه‌گَگ (تَرخُوج)، تَگاب‌لُولَهو و تَگاب‌تَخت (پُورشَهر) به آن می‌ریزد. در ولایت بلخ رود باجگاه بلخاب، آبدَرَّه سانچارک و آب چشمه شفاء به رود بلخاب می‌ریزد.[۸]

میزان جریان آب

از بند‌امیر و مناطق ولایت بامیان حدود 20 آسیاب آب وارد ولسوالی بلخاب می‌شود. در بلخاب رودهای زیادی به آن می‌ریزد و میزان آب رود بلخاب در زمان خروج از منطقه بلخاب تقریباً دو برابر می‌شود. در ماه ثور (اردیبهشت) و جوزا (خرداد)، که باران زیاد می‌بارد و برف کوه بابا و تیربند ‌ترکستان آب می‌شود، رود بلخاب در بسیاری از مناطق، طغیان می‌کند و خسارات زیادی به بار می‌آورد.[۹]

بیش‌ترین میزان آب‌دهی رود بلخاب، بنابر سنجش سال 1346ش در رباط بالا (جایی که رود وارد زمین‌های پست و هموار بلخ می‌شود، 752،1 متر مکعب در ثانیه بر آورد شده است. در آن هنگام، در منطقه‌ای که رود وارد زمین پست می‌شود، میانگین جریان آب حدود یکصدمتر مکعب در ثانیه است. بیش‌ترین مورد که 531 متر مکعب در ثانیه بوده، در 8 جوزا 1356ش. ثبت شده است.[۱۰]

بلخاب و هجده‌نهر

رود بلخاب با ورود به مزارشریف، به نام «هیجده‌نهر» خوانده می‌شود که به باور عمومی (بعد از چشمه شفاء) در بیابان‌های جنوب غرب آن ولایت به هیجده‌نهر تقسیم می‌شود. برخی اعتقاد دارند که تعداد نهرهای بلخاب به 18 نهر نمی‌رسد.[۱۱] برخی تعداد نهرهای آن را بیشتر دانسته و نوشته‌اند در نواحی شمالی دشت بلخ حدود 20 نهر از بلخاب منشعب می‌شوند که برخی نهر طبیعی و برخی ساخته دست انسان است که هر یک از آن‌ها حدود 4 متر پهنا و حدود 14 متر ژرفا دارند.[۱۲]

به نوشته برخی از منابع جغرافیایی، رود بلخاب چون از تنگه‌ی چشمه‌شفا گذشته وارد بلخ می‌شود، نهرهایی از آن به مناطق مختلف بلخ کشیده شده که شامل شهر مزارشریف و ولسوالی‌های نَهرشاهی، دِهدادی، چِمتال، چَهاربُولَک، بلخ و دولت‌آباد می‌گردد و جلگه بُوینَه‌قَرَه (شُولگَرَه) بیشترین استفاده را از رود بلخاب می‌برد.[۱۳]

در منابع جغرافیایی نهرهای جدا شده از این رود به تفصیل مورد اشاره قرار گرفته و نوشته‌اند این رودخانه از کنار شهرهای مَدر، رِباط کَروان در ناحیة اَندَراب و گَوزگانان می‌گذرد و بعد از رسیدن به دشت بلخ و عبور از کنار دروازه نَوبَهارِ، به دوازده شاخه تقسیم می‌شود.[۱۴]

برخی از منابع و از جمله نویسنده حدود ‌العالم (سده 4 هجری) از دوازده نهر بلخاب نام برده است.[۱۵]

در منابع جدیدتر اسامی بیشتری ثبت کرده‌اند، از جمله حافظ ابرو در سده 9 هجری از 21 نهر نام برده و محمد مومن هم با جزئیات به این تقسیم‌بندی اشاره کرده است.[۱۶]

سابقه تاریخی

رود بلخاب از قدیمی‌ترین رودهای دنیا است. استرابو آن را کنار شهر اُوراسپَه یا زاریاسپَه می‌داند.[۱۷] بطلمیوس نیز شهر باکترا [بلخ] را کنار شاه‌جوی زاریاسپه معرفی کرده است.[۱۸] بیشتر آثار تاریخی و جغرافیایی به رود بلخاب اشاره کرده‌اند و تاثیر آن رود بر منطقه خشکیده بلخ غیر قابل انکار است. تمدن، فرهنگ و هنر بلخ با رود بلخاب رابطه تنگاتنگی دارد و این رود منشأ پیدایش یک تمدن بزرگ در حاشیه صحرای قره‌قوم به‌شمار می‌رود.[۱۹]

زندگی اولیه انسان در کنار رود بلخاب از ابتدای ورود انسان به این منطقه گزارش شده است. در آق‌کپروک آثاری به دست آمده است که بیانگر زیست انسان در 20 هزار سال قبل در جوار دریای بلخاب است.[۲۰]

آثار تاریخی موجود در مناطق اطراف رود بلخاب، نشانه وجود تمدن در امتداد آن است. گمان می‌رود عامل روی‌آوری مردم به بلخ، همین رود بلخاب بوده است که بر اساس نظریه‌ای گندم اولین مرتبه در همین منطقه کشت شده و تمدن بلخاب بعداً به بین‌النهرین منتقل شده است. بلخاب در طول تاریخ مسیر رفت‌وآمد دسته‌های انسانی از شمال به جنوب و بالعکس بوده است. آریایی‌های هندی حدود 2000 سال قبل از میلاد از همین مسیر به کابل و سپس هند مهاجرت کرده‌اند.[۲۱]

رود بلخاب در منابع دینی

رود بلخاب، با اسطوره و ادیان پیوند دیرینه‌ای دارد. ریشه آن رود بند‌امیر بامیان و به باور عموم مردم منسوب به علی بن ابی‌طالب است و بنای آن‌ها نیز به او نسبت داده می‌شود. این رابطۀ اسطوره‌ای، از اسامی بندها نیز به دست می‌آید.[۲۲] بیشتر مورخان و جغرافی‌دانان دوره اسلامی نیز کوه‌های مرکزی بامیان را سرچشمه تمام آب‌ها و رودهای اطراف آن، از جمله سرچشمه رود بلخاب دانسته‌اند.[۲۳]

روایاتی در فضیلت رود بلخاب در منابع دیده می‌شود که این رود را در کنار نهر فرات، دجله و نیل از بزرگ‌ترین نهرهای جهان معرفی کرده‌اند.[۲۴] همچنین رود بلخاب، ارزشمندترین رود مذهبی در دین زرتشتی به‌شمار آمده که با خدایان و پیامبر آن‌ دین رابطۀ اسطوره‌ای دارد. بر اساس منابع زرتشتی، «دائِیتِی» نام رود بسیار مشهور و مقدسی است که در سرزمین «اَئِیرِینَه وَئِجَه» (نخستین سرزمین مزدا آفریده که مسکن اولیه آریایی‌ها بود)، جریان دارد. این رود در اوستا با صفت «وَنگُوهِی» به معنی نیک و خوب آمده است.[۲۵] این رود محل برانگیخته شدن زرتشت و محل ستایش او برای یاری جستن از خداوند در هدایت مردم است.[۲۶]

پانویس

  1. مفتاح، جغرافیای تاریخی بلخ و جیحون و مضافات بلخ، 1386ش، ص43، شورماچ، جغرافیای عمومی افغانستان، 1350ش، ص135.
  2. ابن‌حوقل، صورت الارض، 1345ش، ص54.
  3. یعقوبی، البلدان، 1343ش، ص54.
  4. پولادی، هزاره‌ها، 1385ش، ص101.
  5. بالان، د، ایرانیکا، دانشنامه جهان اسلام، ج4، 1377ش، ص2.
  6. رهیاب، بلخاب (تاریخ، فرهنگ و اجتماع) ج2، 1401ش، ص250.
  7. دولت‌آبادی، شناسنامه افغانستان، 1387ش، ص169؛ لعلی، سیری در هزاره‌جات، 1372ش، ص90.
  8. رهیاب، بلخاب (تاریخ، فرهنگ و اجتماع) ج2، 1401ش، ص250؛ خلیق، ساحه‌های باستانی و بناهای تاریخی بلخ، 1394ش، ص64؛ جاوید، افغانستان در گذر زمان از عصر حجر تا محمود غزنوی ج1، 1394ش، ص818.
  9. بالان، د، ایرانیکا، دانشنامه جهان اسلام ج4، 1377ش، ص12.
  10. شورماچ، جغرافیای عمومی افغانستان، 1350ش، ص83-84؛ دولت‌آبادی، شناسنامه افغانستان، 1387ش، ص169؛ خلیق، ساحه‌های باستانی و بناهای تاریخی بلخ، 1394ش، ص65 و 168.
  11. جاوید، افغانستان در گذر زمان از عصر حجر تا محمود غزنوی، ج1، 1394ش، ص818.
  12. شورماچ، جغرافیای عمومی افغانستان، 1350ش، ص83.
  13. جاوید، افغانستان در گذر زمان از عصر حجر تا محمود عزنوی، ج1، 1394ش، ص818.
  14. اصطخری، المسالک و الممالک، 1373ش، ص278؛ جوزجانی، حدود العالم من المشرق الی المغرب، 1372ش، ص108.
  15. جوزجانی،حدود العالم من المشرق الی المغرب، 1372ش، ص108.
  16. زواری، جغرافیای تاریخی بلخ، 1388ش، صفحات 145-146.
  17. استرابو، جغرافیای استرابو، 1382ش، ص82 و 134.
  18. مفتاح، وهرود و ارنگ، 1386ش، ص41-42.
  19. ابن‌خلدون، مقدمه ابن‌خلدون، 1347ش، ص116، ابوزید بلخی، آفرینش و تاریخ ، 1350ش، ج 2،ص60، یعقوبی، البلدان، 1343ش، ص51؛ جوزجانی، حدود العالم من المشرق الی المغرب، 1372ش، ص29؛ میرعابدینی، بلخ در تاریخ و ادب فارسی، 1385ش، ص65؛ مقدسی، احسن‏التقاسيم، 1408ق، ص23، بارتولد، تذکرة جغرافیای تاریخی ایران، 1358ش، ص54.
  20. جاوید، افغانستان کنونی در شاهنامه فردوسی، 1394ش، ص26.
  21. ویل‌دورانت، تاریخ تمدن ج1، 1365ش، ص35.
  22. بالان، د،ایرانیکا، دانشنامه جهان اسلام، ج4، 1377ش، ص262.
  23. ابوزید بلخی، آفرینش و تاریخ ، 1350ش، ج2،ص60؛ یعقوبی، البدان، 1343ش، ص51؛ مقدسی، احسن‌ التقاسیم، 1408ق، ص23؛ بارتولد، تذکرة جغرافیای تاریخی ایران، 1358ش، ص54.
  24. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن ج10، ص231؛ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج10، ص229.
  25. رضی، ونديداد، 1381ش، ج1، ص925.
  26. رضی، وندیداد، 1381ش، ج2، ص925 و ج1، ص237.

منابع

  • ابن‌حوقل، صورت‌الارض،ترجمه جعفر شعار، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، 1345ش.
  • ابن‌خلدون، عبدالرحمان بن محمد، مقدمه ابن‌خلدون، ترجمه محمد پروین گنابادی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1347ش.
  • ابوزید بلخی، آفرينش و تاريخ، ترجمه محمد‌رضا شفیعی کدکنی، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، 1350ش.
  • استرابو، جغرافیای استرابو، ترجمه همایون صنعتی‌زاده، تهران، بنیاد افشار، 1382ش.
  • اصطخری، ابواسحاق ابراهیم، المسالک و الممالک، ترجمه محمد بن اسعد بن عبدالله تستری، تهران، بنیاد افشار، 1373ش.
  • بارتولد، و. تذکرة جغرافیای تاریخی ایران، تهران، توس، 1358ش.
  • بالان، د، ایرانیکا، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دایرة ‌المعارف اسلامی، 1377ش.
  • پولادی، حسن، هزاره‌ها، تهران، عرفان، 1387ش.
  • جاوید، محمد‌علی، افغانستان در گذر زمان از عصر حجر تا محمود غزنوی، کابل، واژه، 1394ش.
  • جاوید، محمد‌علی، افغانستان کنونی در شاهنامه فردوسی، کابل، رنگین کمان، 1394ش.
  • جوزجانی (نویسنده ناشناخته)، حدود العالم من المشرق الی المغرب (مقدمه بارتولد، تعلیقات مینورسکی)، تهران، دانشگاه الزهرا، 1372ش.
  • خلیق، صالح‌محمد،ساحه‌های باستانی و بناهای تاریخی بلخ، تهران، انجمن نویسندگان بلخ، 1394ش.
  • دورانت، ویل،تاریخ تمدن جلد اول، ترجمه احمد آرام. تهران، انقلاب اسلامی، 1365ش.
  • دولت‌آبادی، بصیر احمد، شناسنامه افغانستان، تهران، عرفان، 1387ش.
  • رضي، هاشم، ونديداد، تهران، فکر روز، 1376ش.
  • رهیاب (بلخی)، سید حسین، بلخاب (تاریخ، فرهنگ و اجنماع) جلد اول، کابل، صبح امید، 1398ش؛ صبح امید دانش، قم، 1401ش.
  • زواری، محمد‌امین، جغرافیای تاریخی بلخ، تهران، بنیاد افشار، 1388ش.
  • شورماچ نورستانی، علی‌اکبر، جغرافیای عمومی افغانستان، کابل، زوری، 1350ش.
  • طبرسی، ابو‌علی فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت: الاعلمی للمطبوعات،1402ق.
  • طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن جلد دهم، قم: نشر الاسلامی، 1385ق.
  • لعلی، علیداد، سیری در هزاره‌جات، قم، احسانی، 1372ش.
  • مفتاح، الهامه، جغرافیای تاریخی بلخ و جیحون و مضافات بلخ، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 1386ش.
  • مقدسی، محمد بن احمد، احسن التقاسيم، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1408ق.
  • میرعابدینی، سید ابوطالب، بلخ در تاریخ و ادب فارسی، تهران، دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکزی، 1385ش.
  • یعقوبی، احمد بن ابی‌یعقوب، البلدان، ترجمه محمد‌ابراهیم آیتی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1343ش.