روزه

از ویکی‌زندگی

روزه، از مناسک و احکام شرعی مورد تأکید در اسلام. روزه، و احکام خاص آن در آیات، روایات و منابع دینی اسلام و نیز در بسیاری از ادیان الهی و غیر الهی مورد توجه بوده است. این واجب دینی همواره در فرهنگ مسلمانان با مناسک و آداب‌ورسوم گوناگون همراه بوده است. یافته‌های علمی نیز روزه‌داری را برای جسم و جان انسان مفید می‌داند.

مفهوم‌شناسی

«روزه» در فرهنگ مسلمانان، یکی از مناسک دینی است که بر اساس آن از طلوع تا غروب آفتاب و به‌قصد قربت الهی، از خوردن و آشامیدن و مبطلات دیگر پرهیز می‌کنند.[۱] روزه‌داری در ماه رمضان بر همه مسلمانان بالغ، عاقل و سالم واجب است.[۲]

پیشینه

از دورۀ باستان، بسیاری از ادیان و آیین‌ها، دستورات ویژه‌ای برای روزه‌داری داشته‌اند و آن را برای پالایش جان و تهذیب نفس مورد توجه قرار داده‌اند.[۳] روزه نزد یهودیان، عبادتی شناخته‌شده است و موسی پیش از دریافت مهم‌ترین فرمان‌های آیین یهود از سوی خدا، چهل روز در کوه سینا روزه گرفت. در شریعت یهود روزه از راه‌های نزدیکی به خدا دانسته شده و به واجب و مستحب تقسیم می‌شود.[۴] در مسیحیت نیز روزه متداول بوده و با احکام ویژه‌ای همراه است.[۵] در انجیل اشاره شده است که عیسی پس از نزول جبرئیل، چهل روز روزه گرفت.[۶] در اسلام روزه از دستورات مهم دینی است و به وجوب آن در قرآن تصریح شده است.[۷] دستور به روزۀ ماه رمضان در سال دوم هجرت نازل شده است.[۸]

اهمیت روزه‌داری در فرهنگ مسلمانان

روزه در اسلام از عبادات مهم شمرده شده و چندین آیه قرآن به روزه و احکام آن پرداخته است.[۹] روزه در احادیث، یکی از پایه‌های پنج‌گانۀ دین اسلام معرفی شده و حکمت آن را سلامتی، اخلاص، آرامش، نزدیکی به خدا، تقوی و بندگی مفید دانسته‌اند.[۱۰] روزه‌داری در روایات چنان ارج نهاده شده که حتی خواب روزه‌دار را عبادت و نفس او را تسبیح خدا توصیف کرده‌اند.[۱۱] در منابع جامع فقهی و روایی مبحث مستقلی به روزه، و به‌خصوص روزۀ ماه رمضان اختصاص یافته و احکام آن به تفصیل مطرح شده است. همچنین کتاب‌ها و مطالب بسیاری دربارۀ ابعاد گوناگون روزه‌داری و به‌ویژه روزۀ ماه رمضان و نیز اسرار معنوی و فواید جسمی و اجتماعی آن تألیف شده است.[۱۲]

انواع

روزه را به واجب (همانند روزۀ ماه رمضان، روزۀ نذر و عهد و روزة قضا)، مستحب (همانند روۀ ماه‌های رجب و شعبان و روز عرفه، روز ولادت پیامبر اکرم، عید مبعث، روزۀ هر پنجشنبه و روزۀ هر جمعه)، مکروه (همانند روز‌ه‌ای که به ضعیف‌شدن روز‌ه‌دار بینجامد و او را از عبادت بازدارد و روزۀ روز عاشورا) و حرام (همانند روزۀ عید فطر و عید قربان) تقسیم کرد‌ه‌اند.[۱۳]

استقبال از روزه

در گذشته، مرسوم بود که مردم قبل از حلول ماه رمضان برای استقبال از روزه آماده می‌‌شدند. آنها پیش از ماه رمضان، آذوقه و خوار‌و‌بار مورد نیاز برای مصرف در این ماه را تهیه می‌کردند و در بازار مرغوب‌ترین مواد غذایی با قیمت مناسب عرضه می‌شد. با اثرپذیری از فرهنگ روزه‌داری، زنان در این ماه از لباس‌های بلند و چادرهای عبایی استفاده می‌کردند که تا روی پای‌شان را می‌پوشاند و روبنده‌های بلند می‌زدند که تا نزدیک زانو می‌رسید. مردان در این ماه متین، آرام و سر به‌زیر می‌شدند. مردم مساجد و فرش‌های آن را نظافت می‌کردند. آب کهنۀ خزینۀ حمام‌ها عوض می‌شد. در شب اول که به آن شب نیت می‌گفتند، غسل نیت روزه می‌کردند. قبل از نیت روزه اگر با کسی قهر بودند آشتی می‌کردند. شب آخر ماه شعبان، مردم به مناطق مرتفع می‌رفتند تا هلال رمضان را ببینند. مساجد اگر پیش‌نماز و مبلغ دینی نداشتند، پیشاپیش از یک یا چند آخوند دعوت می‌کردند تا در طول ماه رمضان با سخنان خود و تبیین آموزه‌های اخلاقی و دینی، زمینۀ تزکیه و تطهیر مردم را در این ایام فراهم کنند. در بیش‌تر نقاط ایران روز آخر ماه شعبان را «کلوخ‌اندازان» می‌گفتند. در این روز مردم دور هم جمع شده و به شادی و شادمانی می‌پرداختند. بسیاری از مردم نیز به‌خصوص در بهار و تابستان به باغ‌ها و گردش‌گاه‌های اطراف شهرها و روستاها می‌رفتند. در روز کلوخ‌اندازان غذاهایی مانند «شولی»، آش رشته یا آش خمیر، پخته و مصرف می‌شد.[۱۴]

رؤیت ماه رمضان

در قدیم، روزۀ رمضان با دیدن ماه آغاز می‌شد. در آخرین روز شعبان مردم از کوچک و بزرگ، زن و مرد، غنی و فقیر به پشت بام‌ها یا روی تپه‌ها و بلندی‌ها رفته و برای دیدن ماه نو تلاش می‌کردند. کسی که موفق به دیدن ماه می‌شد چشم خود را می‌بست و آن را به روی قرآن، آب، سبزه، دختر باکره، شمشیر و نظایر این‌ها می‌گشود. همگانی شدن روزه در صورتی بود که «اعلم بلد» به آن حکم می‌داد و او زمانی حکم می‌کرد که یا خود ماه را می‌دید و یا تعداد زیادی از مردم آن را می‌دیدند و یا به قول دو نفر مؤمن عادل یقین می‌کرد. آنگاه «اعلم بلد» به مسجد می‌رفت و حلول روزه را اعلام می‌کرد. اگر بعد از نیمۀ شب دیدن ماه ثابت می‌شد، به وسیلۀ نقاره آن را اعلام می‌کردند.[۱۵]

روزۀ پیش‌واز

اگر در آخر ماه شعبان دیدن ماه ممکن نمی‌شد مردم سحری می‌خوردند و روزۀ پیشواز می‌گرفتند. اگر تا ظهر روز بعد مشخص می‌شد که ماه دیده نشده و آن روز آخر شعبان است، برخی روزه خود را می‌شکستند و برخی به نیت قضا آن را ادامه می‌دادند. اگر مشخص می‌شد که ماه دیده شده، آن را روز اول رمضان حساب می‌کردند. اگر تکلیف مردم مشخص نمی‌شد روزۀ آن روز را به‌عنوان «پیشواز» حساب می‌کردند و باور داشتند که خود خدا آن را در جای واقعی‌اش قرار می‌دهد.[۱۶]

فواید

امروزه برای روزه‌داری فواید اجتماعی، روانی و جسمی گوناگون، ثابت شده است. دانشمندان برای روزه فواید اجتماعی بسیاری برشمرده‌اند از جمله ایجاد روحیۀ مراقبت فردی و اجتماعی و در پی آن کاهش جرم و بزه در اجتماع، ارائۀ سبکی از زندگی مطلوب، تقویت معنویت و تحکیم ارتباط در خانواده‌ها، بیداری عواطف بشری و مواسات با فقیران و نیازمندان، ایجاد روحیۀ صبر و پایداری، تقویت حسن معاشرت اجتماعی.[۱۷] از جهت پیامدهای روانی، برخی پژوهشگران معتقدند در اثر روزه اعتماد و آسایش خاطر برای انسان به وجود می‌آید. روزه‌داری سبب آرامش روحی شده و استرس و نگرانی را از انسان دور می‌كند و انسان قدرت می‌یابد تا امیال خود را مدیریت کند.[۱۸] بر اساس برخی از بررسی‌ها روزۀ ماه رمضان تأثیر مثبت بر شاخص لیپید و سطح کلسترول دارد، خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی را کاهش می‌دهد و موجب کاهش سرعت تکثیر سلول‌های سرطانی می‌شود. سم‌زدایی و شکستن مواد سمی توسط آنزیم‌های بدن و افزایش غلظت اندورفین از دیگر فواید روزه است. همچنین روزه سبب کاهش ابتلا به بیماری‌های شریان‌های کرونری و دیابت می‌شود و به دفع سموم بدن، پاکسازی رگ‌ها و کاهش خطر ابتلاء به آلزایمر کمک می‌کند.[۱۹]

مبطلات

بر اساس دیدگاه فقهای شیعه، مبطلات روزه نه چیز است: خوردن و آشامیدن، آمیزش جنسی، دروغ بستن به خدا و رسول خدا و امامان، رساندن غبار غلیظ به حلق، باقی‌ماندن بر جنابت، حیض و نفاس تا اذان صبح، استمناء، اماله با مایعات، استفراغ از روی عمد و فرو‌ بردن سر در آب.[۲۰]

زکات روزه

زکات روزه (فطریه) از واجبات مالی افطار در روز اول شوال (عید فطر) است. این زکات بر کسی واجب است که در شب عید فطر فقیر نبوده و عاقل، بالغ و هوشیار باشد. مقدار آن برای هر نفر سه کیلو خوراک معمول مردم محل (گندم، جو یا برنج) یا معادل آن است. مورد مصرف زکات فطر همان موارد هشت‌گانه زکات است.[۲۱]

آداب روزه‌داری

در زمان قدیم بسیاری از مردم به‌خصوص در تابستان، شب‌ها را بیدار می‌ماندند و روزها می‌خوابیدند تا روزه گرفتن آسان‌تر شود. برخی در شب مشغول عبادت می‌شدند، برخی به قهوه‌خانه‌ها می‌رفتند و برخی به امور دیگر می‌پرداختند تا سحری را خورده و روزه بگیرند. اگر کسی روزه نمی‌گرفت از بین مردم و خانوادۀ خود طرد می‌شد و به همین جهت روزه‌خوران نیز تلاش می‌کردند همرنگ جماعت باشند. زنان، ساعتی پیش از اذان صبح بیدار شده و مشغول تهیۀ سحری می‌شدند. مردم در سحر به خواندن دعاها، نماز و مناجات می‌پرداختند. در شهر نیز بانگ و نوای مناجات بلند می‌شد. مردم در شب اول روزه، نیت کل سی روز را می‎‌کردند. با شروع روزه، کسب‌وکارها تا اندازه‌ای تغییر می‎کرد. کار برخی از کسبه همانند دعافروش، زالویی، حجامت‌انداز، دلاک، دندان‌ساز، لوطی عنتری، سلمانی و مشاطه، چلویی، دیزی‌پزی و قهوه‌چی کساد می‌شد، اما حمامی‌ها، ساعت‌سازها، معرکه‌گیرها، مسئله‌گوها و فروشندگان کالای مذهبی مانند قرآن، کتاب دعا، سجاده، جانماز و کفن، رونق می‌گرفتند.[۲۲]

غذای روزه‌دار

افطار

زنان مسلمان بعد از ظهر مشغول تهیۀ افطاری می‌‎شوند و اندکی پیش از اذان مغرب، سفرۀ افطار را می‌گسترانند و در کنار آن سماور و بساط چای چیده می‌شود. روزه‌داران هنگام افطار ابتدا چند عدد خرما، نصف استکان آب گرم، چند انگشت حلوا، چند لقمه نان و پنیر و گاهی پیاله‌ای آش رشته یا جو می‌خورند. سپس با مقداری فاصله، شام می‌خورند. در گذشته، شام شامل خوراک‌هایی مانند بورانی اسفناج با ماست، نرگسی اسفناج، حلوا ارده، ماست و لبو، کوفته‌شامی، شامی لپه و کوفته دست‌به‌گردن بود.[۲۳]

سحری

سحری در گذشته برای ایام سرما شامل غذاهای پرگوشت و پرچرب و در فصل گرما شامل غذاهای کم‌چرب و کم‌گوشت بود. این غذاها تنوع بسیار داشت مانند آبگوشت به و سرکه، آبگوشت کلم‌قمری، طاس‌کباب، کوفته‌شامی، کوفته دست‌به‌گردن، کباب‌دیگی، چلوخورش فسنجان، آلو اسفناج، پلو ته‌چین با گوشت یا مرغ، کباب‌چنجه، کباب‌تنوری، خاگینه، نیمرو، کوکوسبزی، کوکو سیب‌زمینی، شیرین‌پلو و هفت‌رنگ پلو. غذای افراد بی‌بضاعت شامل کله‌جوش، اشکنه، دمپختک، انواع کته و سیب‌زمینی پخته، نان و انجیر، نان و خرما، نان و پنیر و هندوانه، نان و چای شیرین و نان و مربا بود.[۲۴]

روزه در ادبیات

در ادب فارسی

روزه جایگاه ویژه‌ای در فرهنگ و ادب فارسی دارد. شاعران، نویسندگان، هنرمندان و حکیمان در ارتباط با روزه اشعار و کلمات نغز بسیار دارند. خواجه حافظ شیرازی در غزلی چنین سروده است:

ثواب روزه و حج قبول، آن کس بُرد

که خاک میکدۀ عشق را زیارت کرد

همچنین فرخی سیستانی گفته است:

به فال نیک تو را ماه روزه روی نمود

تو دور باش و چنین روزه صد هزار گذار[۲۵]

روزه‌داری در دوبیتی‌های عامیانه نیز جایگاه بلندی دارد:

سر راهت بشینم روزه گـیرم

به‌دور کاکلت فیروزه گـــیرم

به‌دور کاکلت یاقوت و مرجان

به‌غیر از تو دگر یاری نگیرم[۲۶]

در ادبیات عامیانه

در فرهنگ عامیانه و در ضرب‌المثل‌ها نیز به روزه و روزه‌داری، توجه ویژه‌ای شده است:

  • ضرب‌المثل «عروس بی‌جهاز، روزه بی‌نماز، قورمه بی‌پیاز»، کنایه از کار ناقص و ناتمام است؛

سعدی نیز این مثل را به نظم کشیده است:

چه سودی دهد روزۀ بی‌نماز

چه مزه دهد قرمۀ بی‌پیاز.

برخی دیگر از ضرب‌المثل‌های مرتبط با روزه عبارت است از:

  • «چون گوش روزه‌دار بر الله اکبر است»، کنایه از آدم منتظر.
  • «آدم نباید روزه شک‌دار بگیرد»، کنایه از وجود احتمال زیان و خسران و احتیاط در امور.
  • «جوانمردی که بخورد و بدهد به از عابدی که روزه دارد»، کنایه از این‌که بخشندگی، اجرش از برخی عبادت‌ها بیش‌تر است.
  • «روزه خوردنش را دیده‌ایم نماز خواندنش را ندیده‌ایم»، این ضرب‌المثل را به شوخی و مزاح به کسی که در انجام عبادتش کوتاهی می‌کند گویند.
  • «روزه هم دارم، خادم مسجد هم هستم»، وقتی از شخصی تعریفی کنند و او خود نیز چیزی بر آن اضافه کند.
  • «رفتیم روزه را از سر وا کنیم، نماز هم به گردن‌مان افتاد»، کنایه از گرفتار شدن.
  • «روزه بیمۀ خدا است»، کنایه از ارزش و اهمیت روزه.
  • «روزه‌داری صرفۀ نان است»، کنایه از فواید مادی.
  • «روزۀ گنجشکی گرفتن»، کنایه از روزۀ ناقص.
  • «روزۀ مریم گرفتن»، کنایه از خاموشی گزیدن و سکوت.[۲۷]

روزه در فرهنگ عامیانه

به باور برخی، گشودن روزه با نان جو و پیاز، نان خرما و نان جو همراه با سرکه ثواب روزه را افزایش می‌دهد، زیرا حضرت علی با چنین خوراک‌های ساده‌ای افطار می‌کرد.

همچنین به نظر مردم گستردن سفرۀ افطار اندکی پیش از موعد و نشستن به دور آن ثواب روزه را چند برابر می‌کند، زیرا سفرۀ افطار بر بال فرشتگان جای می‌گیرد و روزه‌داران هر قدر زودتر روزۀ خود را بگشایند، فرشتگان را زودتر به آرامش می‌رسانند.

برخی باور دارند که اگر هنگام افطار، میهمانی بر سفره حضور نداشته باشد، روزه پذیرفته نیست و در مقابل، برخی دیگر ترجیح می‌دهند که بهتر است هر خانواده هنگام افطار بر سر سفرۀ خویش باشد.[۲۸]

برخی بعد از سحری یک لقمۀ نان خالی می‌خوردند و باور داشتند که خوردن آن یک لقمه آنان را تا افطار حفظ می‌کند.

برخی نیز بعد از نیت و هنگام خواب انگشتر عقیق را می‌مکیدند و باور داشتند که رفع عطش می کند.[۲۹]

پانویس

  1. دهخدا، لغت‌نامه، 1377ش، ج2، ص1151.
  2. جمعی از پژوهشگران، رمضان و روزه‌داری در فرهنگ اسلامی، 1395ش، ص21.
  3. اکبری بیرق، «روزه»، وب‌سایت مرکز دایرة‌المعارف بزرگ اسلامی.
  4. آهنگری، «روزه»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، 1402ش، ج25، ص616؛ خداوردیان، «روزه»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، 1402ش، ج25، ص625؛ حسینی آهق، «روزه»، دانشنامه جهان اسلام، 1394ش، ج20، ص548.
  5. انجیل متی، باب نهم، آیات 15-19.
  6. انجیل لوقا، باب دوم، آیه ۳۷؛ باب چهارم، آیات ۱ـ۲.
  7. سوره بقره، آیه 183.
  8. جمعی از پژوهشگران، رمضان و روزه‌داری در فرهنگ اسلامی، 1395ش، ص79.
  9. بقره، 183، 185 و 187، نسا، 92، مائده، 89 و 95، مجادله، 4.
  10. نهج البلاغة: الخطبة سید رضی، نهج‌البلاغه، ترجمۀ سید جعفر شهیدی، 1377ش، خطبۀ 192؛ کلینی، اصول کافی، ۱۴۰۷ق‏، ج4، ص62.
  11. حمیری، قرب‌الإسناد، 1413ق، ص324؛ الآمدی، غرر الحكم و دررالکلم، 1429ق، ص587؛ کلینی، اصول کافی، ۱۴۰۷ق‏، ج4، ص65.
  12. کلینی، اصول کافی، ۱۴۰۷ق‏، ج2، ص18؛ بخاری، صحیح بخاری، 1415ق، ج1، ص8؛ نیشابوری، صحیح مسلم، 1420ق، ج5، ص157؛ موسوی‌راد لاهیجی، روزه، درمان بیماری‌های روح و جسم، 1364ش، ص15.
  13. موسوی‌راد لاهیجی، روزه، درمان بیماری‌های روح و جسم، 1364ش، ص36.
  14. وکیلیان، رمضان در فرهنگ مردم، 1370ش؛ ص15.
  15. وکیلیان، رمضان در فرهنگ مردم، 1370ش؛ ص39؛ عابدوف، آداب، آیین‌ها و باورهای مردم افغانستان، ترجمه بهرام امیراحمدیان، 1393ش، ص119.
  16. وکیلیان، رمضان در فرهنگ مردم، 1370ش؛ ص39؛ عابدوف، آداب، آیین‌ها و باورهای مردم افغانستان، ترجمه بهرام امیراحمدیان، 1393ش، ص119.
  17. شبدینی پاشاکی، «آثار و فواید اجتماعی روزه در ماه مبارک رمضان»، مجلۀ پیام بهار، شمارۀ 124، 1396ش، ص85.
  18. موسوی‌راد لاهیجی، روزه، درمان بیماری‌های روح و جسم، 1364ش، ص126.
  19. موسوی‌راد لاهیجی، روزه، درمان بیماری‌های روح و جسم، 1364ش، ص75.
  20. بنی‌هاشمی، توضیح‌المسائل مراجع، ۱۳۸۱ش، ص151.
  21. بنی‌هاشمی، توضیح‌المسائل مراجع، ۱۳۸۱ش، ص162.
  22. وکیلیان، رمضان در فرهنگ مردم، 1370ش؛ ص52 و 65؛ شهری، طهران قدیم، 1399ش، ج3، ص351.
  23. شهری، طهران قدیم، 1399ش، ج3، ص352؛ وکیلیان، رمضان در فرهنگ مردم، 1370ش؛ ص77.
  24. شهری، طهران قدیم، 1399ش، ج3، ص353؛ وکیلیان، رمضان در فرهنگ مردم، 1370ش؛ ص59
  25. موسوی گرمارودی، «نگاهی به رمضان در شعر فارسی»، مجلۀ گلستان قرآن، شماره 38، 1379ش، ص98 و 99؛ «ادبیات منظوم ایران»، مجلۀ نظم و نثر فارسی، شماره 65، 1400ش، ص51، 53 و 54.
  26. رهیاب، رهیاب (بلخی)، بلخاب (تاریخ، فرهنگ و اجنماع)، 1401ش، ج2، ص389.
  27. دهگان، فرهنگ جامع ضرب‌المثل‌های فارسی، 1382ش، ص321؛ شکور‌زاده، ده هزار مثل فارسی، 1372ش، ص94؛ دهخدا، امثال و حکم، 1357ش، ج4، ص258؛ ذوالفقاری، فرهنگ بزرگ ضرب‌المثل‌های فارسی، 1392ش، ص158.
  28. وکیلیان، رمضان در فرهنگ مردم، ۱۳۷۶ش، ص78.
  29. شهری، طهران قدیم، 1399ش، ج3، ص352.

منابع

  • قرآن کریم.
  • الآمدی، عبدالواحد، غرر الحكم و دررالکلم، قم، مؤسسه دارالکتاب الاسلامی، 1429ق.
  • آهنگری، احسان، «روزه»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایرة‌المعارف بزرگ اسلامی، 1402ش.
  • «ادبیات منظوم ایران»، مجلۀ نظم و نثر فارسی، شماره 65، 1400ش.
  • اکبری بیرق، حسن، «روزه»، وب‌سایت مرکز دایرة‌المعارف بزرگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: 11 اردیبهشت 1401ش.
  • بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، بیروت، دارالجیل، 1415ق.
  • بنی‌هاشمی، سیدمحمدحسن، توضیح‌المسائل مراجع، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۸۱ش.
  • جمعی از پژوهشگران، رمضان و روزه‌داری در فرهنگ اسلامی، تهران، بنیاد دایرة‌المعارف اسلامی، 1395ش.
  • حسینی آهق، مریم، «روزه»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دایرة‌المعارف اسلامی، 1394ش.
  • حمیری، عبدالله بن جعفر، قرب‌الإسناد، قم، احیاء‌التراث، 1413ق.
  • خداوردیان، شهرام، «روزه»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایرة‌المعارف بزرگ اسلامی، 1402ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، امثال و حکم، تهران، امیر کبیر، 1357ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، 1377ش.
  • دهگان، بهمن، فرهنگ جامع ضرب‌المثل‌های فارسی، تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، 1384ش.
  • ذوالفقاری، حسن، فرهنگ بزرگ ضرب‌المثل‌های فارسی، تهران، علم، 1392ش.
  • رهیاب (بلخی)، سید حسین، بلخاب (تاریخ، فرهنگ و اجنماع)، کابل، صبح امید دانش، 1401ش.
  • سیدرضی، نهج‌البلاغه، ترجمۀ سید جعفر شهیدی، تهران، علمی و فرهنگی، 1377ش.
  • شبدینی پاشاکی، محمد، «آثار و فواید اجتماعی روزه در ماه مبارک رمضان»، مجلۀ پیام بهار، شمارۀ 124، 1396ش.
  • شکور‎زاده، ابراهیم، ده هزار مثل فارسی، مشهد، آستان قدس رضوی، 1372ش.
  • شهری، جعفر، طهران قدیم، تهران، معین، 1399ش.
  • طباطبائی یزدی، محمدکاظم، عروةالوثقی، قم، اسلامی، ۱۴۱۷ق.
  • طوسی، محمد بن حسن، مصباح‌المتهجد، بیروت، مؤسسۀ فقه‌الشیعه، ۱۴۱۱ق.
  • عابدوف، داداجان، آداب، آیین‌ها و باورهای مردم افغانستان، ترجمه بهرام امیراحمدیان، کابل، انستیتوت مطالعات استراتیژیک افغانستان، 1393ش.
  • عهد جدید، ترجمۀ پیروز سیار، تهران، نی، 1394ش.
  • قمی، عباس، مفاتیح‌الجنان، مشهد، آستان قدس، ۱۳97ش.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، تهران، الاسلامیة، ۱۴۰۷ق‏.
  • مجلسی، محمد‌تقی، روضة‌المتقین فی شرح من‌لا یحضره‌الفقیه، ‌قم، کوشانپور، ۱۴۰۶ق.
  • موسوی‌راد لاهیجی، سیدحسین، روزه، درمان بیماری‌های روح و جسم، قم، اسلامی، 1364ش.
  • موسوی گرمارودی، سید مصطفی، «نگاهی به رمضان در شعر فارسی»، مجلۀ گلستان قرآن، شماره 38، 1379ش.
  • نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، 1420ق.
  • وکیلیان، احمد، رمضان در فرهنگ مردم، تهران، سروش، ۱۳۷۶ش.