روضه سخی
روضه سخی
روضه سخی، بارگاه منسوب به امام علی در شمال افغانستان.
روضۀ سخی (مسجد کبود)، بزرگترین و مهمترین بارگاه دینی در افغانستان است که به باور اکثریت مردم آن کشور پیکر امام علی در آن محل دفن شده است. این بارگاه تاریخی مورد توجه و مراجعۀ عموم مردم افغانستان و برخی از کشورهای همسایه و محل برگزاری برخی از مراسمات دینی و ملی، از جمله جشن سنتی و رسمی عید نوروز در افغانستان است.
نامگذاری
بارگاه منسوب به حضرت علی در شهر مزارشریف به «روضۀ سخی»، «بارگاه شاه ولایت»، «روضۀ شریف»، «مزار شاه مردان» و «مسجد کبود» شهرت دارد. این بارگاه با توجه به آیۀ ولایت[۱] به «روضۀ سخی» و «بارگاه شاه ولایت» شهرت دارد. سخی از القاب ویژه و مشهور امام علی در افغانستان است. از جهت قداست و احترام ویژۀ مردم افغانستان به حضرت علی آن بارگاه به «روضۀ شریف» مشهور است و با توجه به جریان فداکاری امام علی و خوابیدن او به جای پیامبر اسلام در زمان هجرت، فتح خیبر، جنگ احزاب و دیگر جریانات تاریخ اسلام، «شاه مردان» از صفات مورد توجه مردم افغانستان در ارتباط با امام علی و تکیهکلام بسیاری از مردم است که آن را فقط مختص وی میدانند. بهجهت رنگ آبی بارگاه و مسجد روضه، بارگاه حضرت «مسجد کبود» نیز خوانده میشود. شهر مزارشریف نیز که در جای قریۀ «خواجۀ خیران» سابق بنا شده، بهدلیل وجود این بارگاه به «مزارشریف» مشهور شده است.[۲]
پیشینه
بر اساس برخی منابع، ابومسلم بعد از قیام در 129ق و تصرف خراسان، پیامی به امام صادق فرستاد تا خلافت را به او واگذارد. آن حضرت قبول نکرد، اما از ابومسلم خواست تابوت امام علی را از کوفه به خراسان منتقل کند. به دستو ابومسلم جمعی از عیاران او تابوت امام علی را از کوفه به بلخ بردند و آن را در قریۀ «خواجه خیران» و در محلی مشهور به «تل علی» دفن کردند و لوحی نیز بر آن نهادند.[۳] اولینبار ابوسعید هروی در کتاب «رحلة الهرویه» در قرن سوم هجری از مرقد حضرت علی در بلخ یاد کرده است.[۴] بعد از او ابوالحسن هروی متوفی 611ق در کتاب «الاشارات الی معرفة الزیارات» از این مزار نام برده است.[۵] معینالدین اسفزاری نیز در حدود 898ق از مرقد علی در بلخ یاد کرده است.[۶] سلطانمحمد بن درویش بلخی در کتاب «مجمعالغرایب» در حدود 934ق به معرفی این مرقد پرداخته است.[۷] بر اساس برخی از منابع اولین مرتبه در 530ق و در دوران حکومت سلطان ابوحارث سنجر بن ملکشاه سلجوقی با شهادت 400 نفر از علما، سادات و مشایخ منطقه نزد احمد قماچ والی بلخ مبنی بر وجود مرقد امام علی در آن ناحیه، محل مورد نظر حفاری و لوحه سنگی منقوش به عبارت «هذا ولی الله علی اسدالله اخ رسولالله» از آنجا بهدست آمد و به دستور سلطان سنجر عمارتی بر آن ساخته شد. این عمارت در حملۀ مغول در 617ق قمری تخریب شد. در دورۀ سلطانحسین بایقرا در 859ق منطقه دوباره حفاری و لوحه سنگی به دست آمد که «هذا قبر اسدالله الغالب اخ رسولالله علی ولیالله». چون خبر به سلطانحسین رسید، او عازم بلخ شد در حالیکه زمزمه میکرد:
بر درت آمد گدای بینوا سلطانحسین
رحم کن بر حال این مشتاق ای شاه کرام
سلطانحسین با حضور در بلخ گنبد و بارگاهی بر آن مرقد بنا کرد. او همچنین جویی از رودخانۀ مشهور بلخآب که بلخ را مشروب میسازد[۸] به خواجهخیران کشید که به«نهر شاهی» مشهور شد و تولیت بارگاه را به سید تاجالدین اندخویی واگذار کرد.[۹]
روایت شیعی
بیشتر روایات مذهبی شیعی بیانگر وجود مرقد حضرت علی در نجف[۱۰] و روایات تاریخی مؤید وجود آن بارگاه در مزارشریف است. با توجه به این منابع روایی، شیعیان افغانستان همانند دیگر شیعیان جهان معتقد به وجود بارگاه آن حضرت در نجف هستند، اما عموم مردم افغانستان با توجه به منابع تاریخی به بودن مرقد امام علی در مزارشریف باور محکمی دارند.[۱۱]
موقعیت
روضۀ سخی در مرکز شهر مزارشریف و در 22 کیلومتری شرق شهر باستانی بلخ قرار دارد و چهار خیابان اصلی شهر و مراکز مهم تجاری، اداری، سیاسی و اقتصادی شهر در چهار سمت آن روضه واقع شدهاند.[۱۲]
توسعه
حاکمان ازبیک و بارکزایی بناهای جدیدی بر روضه افزودند، از جمله عبدالمؤمن خان اوزبیک (یازدهمین امیر شیبانی) گنبدی بر آن ساخت. ولیمحمد خان (دومین امیر دودمان جانی) نیز دستور به ساخت چهار باغ به مساحت ۱۰۰ جریب زمین در اطراف روضه داد که دارای ۱۸ چمن بود و جادهای بین بلخ و روضه کشید. سبحان قلیخان حاکم بلخ (1091ق) این جاده را ترمیم کرد و دو طرف آن را درخت کاشت. او همچنین چهار دروازۀ قاسمخانی (شرقی)، منظرگاه (غربی)، بهاءالدین (جنوبی) و چهارباغ (شمالی) را با دو گلدسته در چهار سوی بارگاه ساخت. به سفارش شیرعلی خان (1278ق) محمدعَلَم حاکم بلخ دو گنبد پوششی روی دو گنبد مرقد ساخت و مسجدی در سمت قبله بنا کرد. امیر عبدالرحمن خان نیز تعمیراتی در روضه انجام داد. محمد ظاهرشاه نیز در 1319ش تزییناتی در ایوان مرقد صورت داد.[۱۳]
معماری
گنبد اصلی به ارتفاع حدود 150 سانتیمترو پهنای 046/4 متر مربع با رواقهای متعدد احاطه شده است. برای حفاظت از گنبدها بر روی هر کدام گنبد دیگری ساختهاند که گنبد دوم بهنام آستانه یا گنبد مسجد جامع معروف است. در زمان ولیمحمدخان (دومین پادشاه اشترخانی) چهارباغی به وسعت یکصد جریب در اطراف روضه ساخته شد که در شمال آن برکهای 60 در 60 سانتیمتر بنام «حوض سران» توسط چهارده درخت چنار بزرگ احاطه شده بود.[۱۴] به دستور سلطانحسین بایقرا مأمورین روضه وظیفه داشتند هر ساله دیوارهای مرقد را با گچ و عطر سفید معطر کنند که این فرمان تا زمان شیرعلی خان انجام میشد. شیرعلی خان دستور به کاشیکاری دیوارها داد. کاشیکاری روضه از دوره شیرعلی خان در ۱۲۸۷ش توسط استاد سمیع سمرقندی آغاز شد و بعد از او نیز ادامه یافت. او در تزیین بنا از 700 نوع کاشی استفاده کرد. سقف و پیزارۀ گنبد حرم، گنبد خانقاه و رواقها از درون توسط اسلمخان کابلی و علمخان غزنوی مینیاتوری، تهذیب و رنگآمیزی شده است. دیوارهای مسجد از بیرون سراپا کاشیکاری و از درون تا پیزاره کاشیکاری و بقیه گچبری شده و سقف بر 110 ستون بتونی کاشیکاری شده استوار است.[۱۵] مسجد روضه دارای یک منبر از سنگ رخام سرخرنگ و محراب مقرنسکاری است. بخشهای گوناگون آرامگاه و مسجد دارای کتیبههایی با انواع خطوط است. مسئولیت بخش کاشی روضه از حدود 200 سال قبل به عهده قوم انصار است و اینک نیز آن قوم با حفظ شیوه سنتی به کاشیسازی و کاشیکاری مشغولاند.[۱۶]
بناها و آیینها
کتابخانه
کتابخانۀ این مرقد که بین قبر محمداکبر خان و ورودی گنبد قرار دارد، در ۱۳۶۵ش تأسیس شده است. این کتابخانه علاوهبر کتابهای دینی، دارای نسخههای متفاوتی از قرآن است که برخی از آنها را خوشنویسان مشهوری نوشتهاند. بسیاری از کتابهای این کتابخانه مربوط به دورۀ باختریان، کیانیان، سلجوقیان، تمیوریان و دیگر دورههای مختلف اسلامی و بیشتر بهصورت خطی هستند.[۱۷]
چلهخانه
در اطراف گنبد بیش از ۱۱۰ اتاق (حجره) وجود دارد که در برخی از آنها صوفیان (بهصورت موقت یا دایم) سکونت داشته و به ذکر و عبادت مشغول بودهاند.[۱۸]
موزۀ اصلی و فرعی
موزۀ اصلی روضه شامل مجموعههای بسیار نفیسی است. بخشی از مجموعههای آن مربوط به آثار پیامبر اسلام است و از جمله ظرفی که پیامبر در آن غذا میخورده و کفشی که میپوشیده است. در این موزه همچنین از نامهای نگهداری میشود که پیامبر اسلام برای «مقوقس» حاکم مصر فرستاده و ظرفهایی سفالی که نام پیامبر اسلام روی آن نوشته شده است. شمشیر «ابوبکر» از دیگر آثار ارزشمند این موزه است. همچنین تعدادی نسخۀ خطی از دورۀ اسلامی نیز در این موزه نگهداری میشود. موزۀ فرعی روضه شامل برخی از اشیا، لوازم و اجناس بهدست آمده از کاوشهای باستانشناسان در ولایت بلخ و هدایای مقامات داخلی وخارجی است که در داخل روضۀ شریف موقعیت دارد.[۱۹]
مدرسه علوم دینی
در گذشته یک مدرسۀ علوم دینی نیز در داخل روضه فعالیت داشت و تعدادی محصل مشغول فراگیری و آموزش علوم دینی بودند. امروزه این افراد به خارج از روضه منتقل شدهاند.[۲۰]
دارالحُفّاظ
دارالحُفّاظ از زمان عبدالرحمن، برای تربیت حافظان قرآن بنیان گذاشته شده است و در طبقۀ دوم مرقد قرار دارد.[۲۱]
لنگرخانه
لنگرخانه با هدف تغذیه زوار و خادمان روضه توسط عبدالرحمان تأسیس شد. اکنون دو دیگ چدنی از این آشپزخانه در محوطه مرقد وجود دارد.[۲۲]
سلامنامه
امیر عبدالرحمن خان در 1267ش پس از تصرف ترکستان (ولایات شمالی افغانستان فعلی) به مزارشریف آمد و هنگام ورود به روضه عباراتی را به زبان آورد. سپس دستور داد آنها را بهنام «سلامنامه» بر لوحی نوشته و بر دیوار ورودی مرقد نصب کنند تا زائران بخوانند.[۲۳]
مسجد روضه
در 1336ش غلامرسول خان پرماج حاکم بلخ مسجدی با ظرفیت 2500 نمازگزار در کنار روضه ساخت. در این اواخر مقامات محلی با تخریب آن مسجد قدیمی به جای آن مسجد بزرگی ساختهاند که 4500 متر مربع مساحت و گنجایش 7500 نمازگزار را دارد.[۲۴]
عَلَم
علم سخی لولۀ آهنی بسیار بلندی است که در صحن مرقد قرار دارد. در آخر سال با بستن پارچههای سبزرنگ دستدوزی شده آن را تزیین میکنند. روز اول نوروز آن را میافرازند. چهل روز بعد علم را طی مراسم خاصی پایین میآورند. علم سخی در سمت قبلۀ روضۀ شریف قرار دارد که بر سر در آن شعری از عبدالرحمن جامی حک شده است.[۲۵]
دیگ بزرگ
دیگ بزرگی در ورودی روضه قرار دارد که حدود 200 سال قبل آن را از بخارا به مزارشریف آوردهاند و یا اهالی بخارا آن را ساختهاند. در قدیم در بین این دیگ شربت تهیه شده و به زوار داده میشد. در شرایط فعلی مردم درون آن دیگ نذورات خود را میریزند.[۲۶]
ساختار اداری
ادارۀ روضه ابتدا زیر نظر وزارت اطلاعات و کلتور (فرهنگ) بود و سپس به وزارت حج و اوقاف منتقل شد. بخشهای اداری روضه شامل ریاست، مدیریت اداری، مدیریت فنی، مدیریت مالی و مدیریت فرهنگی است.[۲۷] بیش از 50 نفر شامل 11 باغبان، 11 خدمه، 11 فراش، 6 خادم و صفاکار، یک رئیس و یک معاون در بخش مالی و اداری، سه نفر در بخش موزه و تعلیم و تربیت از سوی وزارت حج و اوقاف در این مکان مشغول کار هستند. یک پاسگاه پلیس نیز مسئول تأمین امنیت روضه است.[۲۸]
موقوفات
از زمان بنای روضۀ شریف، زمینها و بناهایی نیز برای آن وقف شده است. وسعت و مقدار وقفیات بهمرور زمان گسترش یافت و بخش قابل توجهی از شهر مزار شریف را در برمیگرفت ولی قسمتی از آن به تصرف دیگران درآمد. امیر عبدالرحمان خان پس از تصرف مزارشریف در 1267ش همۀ اسناد وقف را به خزانۀ مسجد کبود سپرد و ادارۀ آن را زیر نظر خود قرار داد.[۲۹] پس از وی درصد بزرگی از زمینهای وقفی فروخته شده یا بین فرزندان متولیان تقسیم شده است.[۳۰] امیر عبدالرحمان خان نذورات و هدایای نقدی را به تعمیرات، خرید فرش و شمع، تکفین فقیران، خریدن داروهای شفاخانه مرقد و دستمزد متولی و ملاهای مرقد اختصاص داد. هدایای مالی نیز در صندوق مرقد نگهداری میشد و کسی حق تملیک و استفاده از آنها را نداشت.[۳۱]
امکانات رفاهی
روضه سخی امکانات و تسهیلات خوبی برای زائران دارد. این بارگاه دارای چاههای آب، پارک، نمازخانه، 21 اتاق ، ۸ دروازۀ ورودی بیرونی و ۵ دروازۀ ورودی داخلی است.[۳۲]
نمادسازیها
وحدت و همگرایی مذهبی
مراکز دینی در افغانستان و بهخصوص روضۀ سخی در مزارشریف از نمادهای دینی مشترک بین مذاهب مختلف اسلامی در کشور است. با توجه به اعتقاد و باور راسخ مردم افغانستان به وجود مرقد حضرت علی در مزارشریف و احترام ویژه به او بهعنوان خلیفۀ چهارم مسلمین و ارتباط نزدیک او با پیامبر اسلام، همۀ مردم افغانستان و بهخصوص اهلسنت توجه ویژهای به روضه سخی دارند. ادارۀ امور، تولیت، حفاظت و مراقبت از روضۀ مبارکه نیز در دست اهل سنت است.[۳۳]
تولیدات هنری و ادبی
روضۀ سخی مهمترین نماد تاریخی و دینی در افغانستان است. بههمین دلیل از این نماد دینی در آثار مختلف همانند سکهها، انواع اسکناس (در دورههای مختلف)، تمبرهای پستی و آثار نفیس تولیدی در کشور استفاده شده است. این اثر مهم دینی و تاریخی در طول تاریخ در کتابها، جراید، سفرنامهها، آثار ادبی و هنری بازخورد زیادی داشته است. از جمله رابرت بایرون در کتاب «سفر به کرانههای جیحون» شرح مفصلی از آن آورده است. در بین شاعران سرودۀ عبدالرحمن جامی (شاعر قرن نهم هجری) شاید اولین نمونه باشد که بر دروازۀ جنوبی روضه حک شده است:
گویند که مرتضی علی در نجف است
در بلخ بیا ببین چه بیتالشرف است
جامی نه عدن گوی و نه بینالجبلین
خورشید یکی و نور او هر طرف است[۳۴]
کتیبه دیگر از سردار احمدخان (فرزند امیر دوستمحمد خان) در داخل گنبد حرم نصب شده است:
سربهسر گنجینۀ دل پر ز مهر حیدر است
هرکه را حب علی در دل نباشد کافر است
راست گویم با تو ای مؤمن اگر داری یقین
جانشین چارمین حضرت پیغمبر است
قطبالدین سیدحسین میرحاج هروی (درگذشته در 520ق) در دیوان خود قصیدهای دارد بسیار طولانی که اینگونه آغاز میشود:
ای مرقد شریف تو را حرمت حرم
کوی تو کعبۀ عرب و قبلۀ عجم
از بهر روشنایی او مهر و ماه شمع
وز بهر سدره بوسی او پشت چرخ خم
مولانا عبدالقادر بیدل دهلوی (1056ق) غزلی دارد که در بیتی از آن چنین گفته است:
ز اقبال عرب غافل مباشید ای عجمزادگان
سریر اقتدار بلخ هم شاه نجف دارد
در ادبیات عامیانه و بهخصوص موسیقی افغانستان نیز روضۀ سخی جایگاه ویژهای دارد که نمونۀ مشهور آن آهنگ «ملا ممدجان» است:
بیا بریم به مزار ملا ممدجان
سیل گل لالهزار واوا دلبر جان[۳۵]
آداب و رسوم
میلۀ گل سرخ
میلۀ سخی یا جشن گلسرخ، باشکوهترین مراسم سال نو در افغانستان است که با تشریفات خاصی هر ساله در روضۀ سخی انجام میشود. چند روز پیش از نوروز، با مشارکت مقامات، روحانیون، تجار و اصناف مختلف بازار، کمیتهای برای مراسم، تشکیل میشود. رستههای زرگران، نقرهکاران، مسگران و بزازان، هرکدام در نوسازی و تزیین در و دیوار روضۀ شریف و عَلَم شاه اولیا، سهیم میشوند. قبل از فرارسیدن سال نو، مردم از شهرهای مختلف راهی مزارشریف میشوند تا خود را به مراسم جهندهبالا و میلۀ گلسرخ برسانند. صبح روز اول حَمَل (فروردین)، مردمی که از اقصی نقاط کشور، کشورهای همسایه و حتی کشورهای اروپایی، در مزارشریف جمع شدهاند، برای برپایی مراسم جهندۀ سخی، در روضۀ شریف گردهم میآیند. برافراشتن علم با سخنرانی مقامات حاضر در مراسم، شلیک 21 گلولۀ توپ و به پرواز در آمدن خیل عظیمی از کبوتران سفید در میان هلهله و فریاد مردم آغاز میشود. لحظۀ برافراشتهشدن علم، با دعا و خواستن حاجات از صاحب علم همراه است.[۳۶]
مراسم جهندهبالا
بزرگترین رسم در مزارشریف در ارتباط با روضۀ سخی بلند کردن علم سخی است که هر ساله در اولین روز سال انجام میشود. در مراسم بر افراشتن میله مردم سعی میکنند پارچههایی را به علم ببندند.[۳۷]
مراسم نیمۀ شعبان
در گذشته در شب نیمۀ شعبان که به شب برات معروف است، رسم بود مردم حدود ۴۰۰۰ چراغ گِلی با فتیلۀ نخی تهیه کرده و روی دیوار رواقها و اتاقهای مرقد نصب و روشن میکردند.[۳۸]
پخش نذورات
مردم در طول ایام میله یعنی از اول نوروز تا چهل روز سعی میکنند نذورات و خیرات خود را ادا کنند. آنان در شب و روز نوروز، نذورات نقدی خود را به صندوق روضۀ شریف تحویل میدهند.[۳۹]
باورهای عامیانه
در ارتباط با روضۀ سخی در مزارشریف باورهای زیادی بهخصوص در بین اهل سنت وجود دارد. تمام مردم افغانستان به این روضه اعتقاد دارند و به زیارت آن میروند. زنان ترکمن بچههای بیمار خود را به زیارت و طواف روضه برده و میگویند: «سخی شاه مردان اوقلیم شفا وردی» یعنی ای سخی شاه مردان! فرزندم را شفا بده.[۴۰] مردم باور دارند اگر جهندۀ سخی به آسانی برافراشته شد، سال نیک و پرباری در پیش است، اما اگر جهنده به سختی در جای خودش نصب شد، سال سختی در پیش خواهد بود. مردم باور به متبرک بودن پارچههای میلۀ سخی دارند و سعی میکنند تکههایی از پارچۀ دستدوزی شدۀ سبزرنگ را بهعنوان تبرک بردارند. مردم اعتقاد راسخی دارند که شاه اولیا، بیماران را بهخصوص در ایام میلۀ گل سرخ شفا میدهد. بسیاری از مردم بیماران خود را به امید شفا از سراسر کشور (و برخی از کشورهای همسایه) در آن ایام به روضۀ سخی میآورند. روضه سخی دارای کبوترخانه بزرگی است که همۀ کبوتران آن سفید هستند. زائران برای کبوترها ارزن و گندم نذر کرده و آن را در محوطۀ روضه برای کبوتران میریزند. کبوتران سخی با زوار انس و الفت زیادی داشته و روی دست، سر، پا و کمر آنها نشسته و راه میروند.[۴۱] مردم باور دارند که اگر کبوتر رنگی را در بین کبوتران سخی رها کنند، خود به خود رنگ آن همانند دیگر کبوتران سخی به سفید تبدیل میشود.[۴۲]
پانویس
- ↑ سورۀ مائده، آیه 55.
- ↑ خلیق، ساحههای باستانی و بناهای تاریخی بلخ، 1394ش، ص203؛ انصاری، انکشاف امروزی شهر مزارشریف، ۱۳۷۳ش، ص4؛ خلیق، «روضۀ شریف»، 1387ش، ص62.
- ↑ لاری، تاریخچۀ مزارشریف، 1349ش، ص26.
- ↑ حبیبی، «مجمعالغرایب و مطالب خواندنی آن»، 1335ش، ص363.
- ↑ هروی، الاشارات الی معرفةالزیارات، ۱۴۲۳ق، ص77؛ غرناطی، تحفةالالباب و نخبةالاعجاب، ۱۴۱۳ق. ص162.
- ↑ اسفزاری، روضات الجنات في أوصاف مدينة هرات، ج1، 1338ش، ص160.
- ↑ حبیبی، «روضۀ سخی»، 1340ش، ص42.
- ↑ رهیاب (بلخی)، بلخاب (تاریخ، فرهنگ و اجتماع)، 1401ش، ص196.
- ↑ خواندمیر، حبیبالسیر فی اخبار افرادالبشر، ۱۳۸۰ش، ج4، ص172؛ گوگهدی، تاریخچه مزار شاه اولیاء، ۱۳۲۵ش، ص35.
- ↑ امین، اعیانالشیعه، 1403ق، ج1، ص530.
- ↑ امین، اعیانالشیعه، 1403ق، ج1، ص530.
- ↑ خلیق، ساحههای باستانی و بناهای تاریخی بلخ، 1394ش، ص203.
- ↑ گوگهدی، تاریخچۀ مزار شاه اولیاء، ۱۳۲۵ش، ص54.
- ↑ خلیق، ساحههای باستانی و بناهای تاریخی بلخ، 1394ش، ص203.
- ↑ خلیق، ساحههای باستانی و بناهای تاریخی بلخ، 1394ش، ص205.
- ↑ انصاری، انکشاف امروزی شهر مزارشریف، ۱۳۷۳ش، ص4.
- ↑ گوگهدی، تاریخچۀ مزار شاه اولیاء، ۱۳۲۵ش، ص35.
- ↑ گوگهدی، تاریخچۀ مزار شاه اولیاء، ۱۳۲۵ش، ص54.
- ↑ گوگهدی، تاریخچۀ مزار شاه اولیاء، ۱۳۲۵ش، ص55.
- ↑ گوگهدی، تاریخچۀ مزار شاه اولیاء، ۱۳۲۵ش، ص65
- ↑ گوگهدی، تاریخچۀ مزار شاه اولیاء، ۱۳۲۵ش، ص35
- ↑ گوگهدی، تاریخچۀ مزار شاه اولیاء، ۱۳۲۵ش، ص55
- ↑ گوگهدی، تاریخچۀ مزار شاه اولیاء، ۱۳۲۵ش، ص35
- ↑ عظیمی، آشنایی با بناهای تاریخی افغانستان، 1389ش، ص237.
- ↑ گوگهدی، تاریخچۀ مزار شاه اولیاء، ۱۳۲۵ش، ص۵۵.
- ↑ انصاری، انکشاف امروزی شهر مزارشریف، ۱۳۷۳ش، ص4.
- ↑ گوگهدی، تاریخچۀ مزار شاه اولیاء، ۱۳۲۵ش، ص56.
- ↑ خلیق، «روضۀ شریف»، بلخ امروز، 1387ش، ص35.
- ↑ عبدالرحمن، تاج التواریخ، خاطرات، 1375ش، ص128.
- ↑ صفا، طغیان ساکایی، روضۀ شاه ولایتمآب، ۱۳۸۷ش، ص۱۷.
- ↑ خلیق، «روضۀ شریف»، بلخ امروز، 1387ش، ص35.
- ↑ خلیق، «روضۀ شریف»، مجلۀ بلخ امروز، 1387ش، ص35.
- ↑ خلیق، «روضۀ شریف»، مجلۀ بلخ امروز، 1387ش، ص32.
- ↑ خلیق، ساحههای باستانی و بناهای تاریخی بلخ، 1394ش، ص203.
- ↑ خلیق، ساحههای باستانی و بناهای تاریخی بلخ، 1394ش، ص208.
- ↑ گوگهدی، تاریخچۀ مزار شاه اولیاء، ۱۳۲۵ش، ص56.
- ↑ گوگهدی، تاریخچۀ مزار شاه اولیاء، ۱۳۲۵ش، ص56.
- ↑ گوگهدی، تاریخچۀ مزار شاه اولیاء، ۱۳۲۵ش، ص56.
- ↑ گوگهدی، تاریخچۀ مزار شاه اولیاء، ۱۳۲۵ش، ص56.
- ↑ گنابادی، «سفرنامۀ سلطانحسین تابنده»، ۱۳۳۹ش، ص25.
- ↑ انصاری، انکشاف امروزی شهر مزارشریف، ۱۳۷۳ش، ص19.
- ↑ عابدوف، آداب، آیینها و باورهای مردم افغانستان، 1393ش، ص65؛ گنابادی، «سفرنامۀ سلطانحسین تابنده»، نشریۀ مجموعۀ حکمت، ۱۳۳۹ش، ص35.
منابع
- اسفزاری، معینالدین محمد زمجی، روضات الجنات في أوصاف مدينة هرات، تصحیح محمدكاظم امامى، تهران، دانشگاه تهران، 1339ش.
- امین، سیدمحسن، اعیان الشیعه، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، 1403ق.
- انصاری، سلطانمحمد، انکشاف امروزی شهر مزارشریف، مزارشریف، شهرداری مزارشریف، ۱۳۷۳ش.
- خلیق، صالحمحمد، «روضۀ شریف»، مجلۀ بلخ امروز، بلخ، 1387ش.
- خلیق، صالحمحمد، ساحههای باستانی و بناهای تاریخی بلخ، تهران، انجمن نویسندگان بلخ، 1394ش.
- خواندمیر، غیاثالدین، حبیبالسیر فی اخبار افرادالبشر، تهران، خیام، ۱۳۸۰ش.
- حبیبی، عبدالحی، «روضۀ سخی»، مجلۀ آریانا، کابل، 1340ش.
- حبیبی، عبدالحی، «مجمعالغرایب و مطالب خواندنی آن»، مجله یغما، ش۱۰۰، آبان ۱۳۳۵ش.
- رهیاب (بلخی)، سیدحسین، بلخاب (تاریخ، فرهنگ و اجتماع)، قم، صبح امید دانش، 1401ش.
- صفا، عبدالغفار، طغیان ساکایی، محمدیونس، روضه شاه ولایتمآب، کابل، انجمن خط و میراث فرهنگی افغانستان، 1387ش.
- عابدوف، داداجان، آداب، آیینها و باورهای مردم افغانستان، ترجمۀ بهرام امیر احمدیان، کابل، انستیتوت مطالعات استراتژیک افغانستان، 1393ش.
- عبدالرحمن، تاج التواریخ، خاطرات، پیشاور، میوند، 1375ش.
- عظیمی، محمدعظیم، آشنایی با بناهای تاریخی افغانستان، کابل، فرهنگ، 1389ش.
- غرناطی، محمد بن عبدالرحیم، تحفةالالباب و نخبةالاعجاب، مغرب، دارالافاق الجدیده، ۱۴۱۳ق.
- گنابادی، ملاعلی، «سفرنامۀ سلطان حسین تابنده»، نشریۀ مجموعۀ حکمت، قم، ۱۳۳۹ش.
- گوگَهدی، نورمحمد، تاریخچۀ مزار شاه اولیاء، مزارشریف، کتابخانۀ روضۀ مزارشریف، ۱۳۲۵ش.
- لاری، عبدالغفور، تاریخچۀ مزارشریف، به کوشش مایل هروی، کابل، انجمن تاریخ و ادب افغانستان، 1349ش.
- هروی، علی بن ابیبکر، الاشارات الی معرفة الزیارات، دمشق، مکتبة الثقافة الدینیة، ۱۴۲۳ق.