ریواس

از ویکی‌زندگی

ریواس؛ گیاهی از تیره هفت‌بندیان با مصارف غذایی و دارویی.

ریواس گیاهی علفی و خودرو[۱] با ساقه‌های نازک سفید و ترش‌مزه[۲] و برگ‌های پهن است که حاوی مقدار زیادی ویتامین C است.[۳] ریواس، غالبا در مناطق کوهستانی رشد می‌کند. از انواع اصلاح شده آن به‌عنوان سبزی خورشی استفاده می‌شود. این نوع از ریواس در استان‌های یزد و آذربایجان رشد می‌کند و در تبریز با نام «زیبا» شناخته می‌شود.[۴] از نام‌های دیگر ریواس می‌توان به ریواج، ریباج، ریویج، ریباس، ریوا، ریونج، ریواص، ریویز،[۵] زرنبلج، جوکر، جکری، اشرغ و اشطیاله اشاره کرد.[۶]

انواع ریواس و مناطق رویش

ریواس دارای حدود ۱۰۳ گونه در جهان است که بیشتر در آمریکای شمالی، اروپا، ترکیه، ایران، افغانستان، پاکستان، روسیه و چین می‌روید.[۷] ریواس در ایران، دارای ۳ گونه چند ساله است. ریواس خوراکی، ریواس ترکستانی یا تاتاری و ریواس ایرانی. ریواس ایرانی به‌طور انحصاری در ایران می‌روید.[۸] در ایران ریواس غالبا در مناطق مرکزی،[۹] گروس،[۱۰] بروجرد[۱۱] و چهارمحال و بختیاری رشد می‌کند.[۱۲]

ریواس در طب قدیم

از ریواس و عصاره آن در برخی نسخه‌های طب سنتی استفاده می‌شود.[۱۳] طبع ریواس سرد و خشک است و حرارت را فرو می‌نشاند.[۱۴] ریواس تشنگی را از بین برده و قابض است. این گیاه باعث تقویت معده شده[۱۵] و تب‌های حصبه (سرخک)، آبله و سرطان را کاهش می‌دهد.[۱۶] جهت پیشگیری از بروز آبله یا کاهش دانه‌های ایجاد شده در بدن از آبله، خوردن رب ریواس، غوره و سماق مفید است.[۱۷] اگر برگ‌های ریواس را کوبیده و آب آن به موها کشیده شود، آن‌ها بی‌موقع سفید نخواهند شد.[۱۸] ریواس مقوی، مسهل، صفرابر، رفع کننده جوش و چربی پوست، تقویت کننده چشم و برطرف کننده سوزش حلق است.[۱۹] رب ریواس برای گلو، سینه و قلنج مضر بوده و مربای ترنج و رب انار مصلح آن است.[۲۰]

ریواس در فرهنگ مردم

مهم‌ترین وجه ریواس در باورهای مردمی مربوط به داستان اسطوره‌ای آفرینش انسان است که ریشة بسیار کهن داشته و در متون پهلوی نیز دیده می‌شود. اقوام ابتدایی ایران بر این باور بودند که از گیاه ریواس پدید آمده‌اند و این گیاه نشانی مقدس نزد قبیله بود.[۲۱] در افسانه‌ای بیان شده است که ۴۰ سال پس از درگذشت کیومرث، مرد و زنی شبیه به ریباس از زمین بیرون آمدند.[۲۲] برخی محققان بر این باورند که دلیل تشابه اولین انسان‌ها به ریواس این است که ریواس را مهرگیاه خوانند و ریشه‌ی آن شبیه مرد و زنی است که به یکدیگر پیوسته‌اند.[۲۳] برخی اعتقاد دارند که ریواس هنگام وقوع رعدوبرق بر سنگ کوه می‌روید.[۲۴]

ریواس در غذا

در دوران صفویه با ریواس، نوعی غذا با نام قلیه ریواس طبخ می‌شد. جهت تهیه این غذا، ریواس را له کرده و آب آن را می‌گرفتند. سپس آن را جوشانده و صاف می‌کردند. به آب ریواس گوشت بره، نخود، پیاز و ترشی اضافه کرده و از قند به‌عنوان چاشنی آن استفاده می‌کردند. در انتها چند ریواس را برش داده و به سایر مواد می‌افزودند. در منابع آشپزی دوران قاجاریه نیز از ریواس استفاده می‌شد. امروزه در طبخ غذاهای خورش ریواس، آش ریواس، قلیه ریواس، مسمّن ریواس و شربت ریواس از این گیاه استفاده می‌شود.[۲۵]

پانویس

  1. هدایت، فرهنگ انجمن‌آرای ناصری، ذیل واژه ریباس.
  2. عمید، فرهنگ فارسی، ذیل واژه ریواس.
  3. معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژه ریواس.
  4. صحت نیاکی، گیاهان کشاورزی ایران، ۱۳۵۱ش، ص۶۵.
  5. محمد پادشاه، آنندراج، ذیل واژه ریوا و ریباس.
  6. ابن‌میمون، شرح اسماء العقار، ۱۹۴۰م، ص۳۸؛ زمخشری، پیشرو ادب یا مقدمة الادب، ۱۳۴۲ش، ج۱، ص۹۳.
  7. بشیری، «ارزیابی و مدل‌سازی پارامتر‌های اقلیمی موثر بر تولید سالانه گونه مرتعی ریواس با الگوریتم‌های داده‌کاوی»، ۱۳۹۹ش، ص۴۳۶.
  8. مظفریان، فلور استان یزد، ۱۳۷۹ش، ص۴۵۷.
  9. حجازی، غذاهای محلی و سنتی استان مرکزی، ۱۳۸۲ش، ص۵۵و۶۷و۷۷.
  10. هاشم‌نیا، فرهنگ مردم گروس (بیجار و حومه)، ۱۳۸۰ش، ص۱۲۵.
  11. کرزبر یاراحمدی، فرهنگ مردم بروجرد، ۱۳۸۸ش، ‌ص۲۴۳.
  12. امیراحمدیان، ایل بختیاری، ۱۳۷۸ش، ص۲۱۶.
  13. ابن‌ربن، فردوس الحکمة، ۱۴۱۶ق، ص۳۹۲.
  14. اسحاق بن سلیمان، الاغذیة و الادویة، ۱۴۱۲ق، ص۴۱۹.
  15. رازی، الحاوی، ۱۳۸۴ش، ج۲۰، ص۳۰۴.
  16. ابن‌سینا، قانون، ۱۳۷۰ش، ج۲، ص۳۰۷.
  17. رازی، الجدری و الحصبه، ۱۳۷۱ش، ص۴۸-۴۹.
  18. جمالی یزدی، فرخ‌نامه، ۱۳۴۶ش، ص۱۶۷.
  19. ناظم‌جهان، اکسیر اعظم، ۱۳۸۷ش، ج۲، ص۱۱۶.
  20. حکیم مؤمن، تحفة المؤمنین، ۱۳۸۶ش، ص۲۲۱.
  21. یاحقی، فرهنگ اساطیر و اشارات داستانی در ادبیات فارسی، ۱۳۶۹ش، ص۲۲۰.
  22. وزیدگی‌های زادسپرم، ۱۳۸۵ش، ص۷۱-۷۳.
  23. بهار، حاشیه بر تاریخ بلعمی، ۱۳۸۷ش، ص۱۲-۱۳، حاشیه ۱۱.
  24. هدایت، فرهنگ عامیانه مردم ایران، ۱۳۸۱ش، ص۱۰۴.
  25. آشپزباشی، سفره اطعمه، ۱۳۵۳ش، ص۲۳۲.

منابع

  • آشپزباشی، علی‌اکبر، سفره اطعمه، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۳ش.
  • ابن‌ربن، علی، فردوس الحکمه، به‌تحقیق محمد زبیر صدیقی، فرانکفورت، [بی‌نا]، ۱۴۱۶ق.
  • ابن‌سینا، قانون، به‌ترجمه عبدالرحمن شرفکندی، تهران، سروش، ۱۳۷۰ش.
  • ابن‌میمون، موسى، شرح اسماء العقار، به‌تحقیق ماکس مایرهف، بیروت، مکتبه ‌المثنى، ۱۹۴۰م.
  • اسحاق بن سلیمان اسرائیلی، الاغذیه و الادویه، به‌تحقیق محمد صباح، بیروت، موسسه عزالدین، ۱۴۱۲ق.
  • امیراحمدیان، بهرام، ایل بختیاری، تهران، دشتستان، ۱۳۷۸ش.
  • بشیری، مهدی و ماروسی، علی، «ارزیابی و مدل‌سازی پارامتر‌های اقلیمی موثر بر تولید سالانه گونه مرتعی ریواس با الگوریتم‌های داده‌کاوی»، نشریه علمی مرتع، شماره ۳، ۱۳۹۹ش.
  • بهار، محمدتقی، حاشیه بر تاریخ بلعمی، تهران، هرمس، ۱۳۸۷ش.
  • جمالی یزدی، مطهّر، فرخ‌نامه، به‌تحقیق ایرج افشار، تهران، فرهنگ ایران زمین، ۱۳۴۶ش.
  • حجازی، شبنم و یاراحمدی، علی‌رضا، غذاهای محلی و سنتی استان مرکزی، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۸۲ش.
  • حکیم مؤمن، محمد، تحفه المؤمنین، به‌تحقیق روجا رحیمی و دیگران، تهران، نشر شهر، ۱۳۸۶ش.
  • رازی، محمد بن زکریا، الجدری و الحصبه، به‌تحقیق محمود نجم‌آبادی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۱ش.
  • رازی، محمد بن زکریا، الحاوی، به‌ترجمه سلیمان افشاری‌پور، تهران، فرهنگستان علوم پزشکی جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۸۴ش.
  • زمخشری، محمود، پیشرو ادب یا مقدمه الادب، به‌تحقیق محمدکاظم امام، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۲ش.
  • صحت نیاکی، نصرت‌‌الله، گیاهان کشاورزی ایران، اهواز، [بی‌نا]، ۱۳۵۱ش.
  • عمید، حسن، فرهنگ فارسی، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: ۲۹ خرداد ۱۴۰۱ش.
  • کرزبر یاراحمدی، غلام‌حسین، فرهنگ مردم بروجرد، به‌تحقیق علی آنی‌زاده، تهران، طرح آینده، ۱۳۸۸ش.
  • محمد پادشاه، آنندراج، به‌تحقیق محمد دبیرسیاقی، تهران، طبع و نشر، ۱۳۶۳ش.
  • مظفریان، ولی‌الله، فلور استان یزد، تهران، یزد، ۱۳۷۹ش.
  • معین، محمد، فرهنگ فارسی، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: ۲۹ خرداد ۱۴۰۱ش.
  • ناظم‌جهان، محمداعظم، اکسیر اعظم، تهران، دانشگاه علوم پزشکی ایران، ۱۳۸۷ش.
  • وزیدگی‌های زادسپرم، به‌ترجمه محمدتقی راشد محصل، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۸۵ش.
  • هاشم‌نیا، محمود و ملک‌محمدی، ملوک، فرهنگ مردم گروس (بیجار و حومه)، بیجار، مولف، ۱۳۸۰ش.
  • هدایت، رضاقلی، فرهنگ انجمن‌آرای ناصری، تهران، اسلامیه، ۱۳۳۸ش.
  • هدایت، صادق، فرهنگ عامیانه مردم ایران، تهران، چشمه، چ۴، ۱۳۸۱ش.
  • یاحقی، محمدجعفر، فرهنگ اساطیر و اشارات داستانی در ادبیات فارسی، تهران، سروش، چ۱، ۱۳۶۹ش.