زنان سرپرست خانوار
زنان سرپرست خانوار؛ زنانی که علاوه بر نقش مادری، سرپرستی و تامین معیشت خانوار را هم بر عهده دارند.
مفهومشناسی
زنان سرپرست خانوار به کسانی گفته میشود که بدون حضور منظم و یا حمایت یک مرد بزرگسال، سرپرستی خانوار را بر عهده میگیرند و مسئولیت اداره اقتصادی، تصمیمگیریهای عمده و حیاتی خانوار را به دوش میکشند.[۱] بر اساس تعریف سازمان بهزيستي، زنان سرپرست خانوار، زناني هستند كه عهدهدار تأمين معاش مادي و معنوي خود و اعضاي خانوار هستند.[۲] زنان سرپرست خانوار، به دلایل مختلف (فوت همسر یا طلاق، مهاجرت، مفقودالاثر بودن، متواری یا زندانی بودن، نکاح منقطع، سربازی، بیماری و از کار افتادگی، اعتیاد و بیکاری) مسئولیت سرپرستی و اداره اقتصادی و تصمیمگیریهای عمده و حیاتی خانواده را بر عهده دارند. در تعریف سازمان ملل از زنان سرپرست خانواده نیز بر نقش مدیریتی، مسئولیت مالی و تصمیمگیری تأکید شده است.[۳]
خانوار
خانوار[۴] در لغت به معنی همه کسانی است که باهم در یک مکان جغرافیایی زندگی میکنند.[۵] خانوار از دیدگاه صاحبنظران علوم اجتماعی و جمعیتشناسی، یک واحد آماری است با ویژگیهای اجتماعی و اقتصادی معینی، مرکب از افرادی که در یک کانون زندگی میکنند (وحدت زندگی)، زیر یک سقف میخوابند (وحدت محل سکونت)، همخرج هستند (وحدت بودجه) و دور یک میز یا سفره غذا میخورند (همسفرگی). خانوار از جهت تعداد و ترکیب اعضاء و همچنین نوع سکونت، تقسیمبندی میشود.[۶] مفهوم خانوار با تعریف خانواده متفاوت است.
تفاوت خانوار با خانواده
خانواده،[۷] حداقل از دو نفر تشکیل شده و اساس شکلگیری آن ازدواج است[۸] و با پیوند خونی، نکاحی یا فرزندخواندگی به یکدیگر مرتبط بوده و اعضای بزرگسال آن مسئول نگهداری کودکان هستند.[۹] کاربرد خانواده بیشتر در مباحث روانشناسی و جامعهشناسی و کلمه خانوار، که مفهومی اعم از خانواده است، بیشتر در موضوعات اقتصادی، جمعیتشناسی و آماری بهکار میرود. افراد تشکیلدهنده خانوار لزوماً بستگی خویشاوندی باهم ندارند و یک همبستگی اقتصادی و یککاسه بودن بودجهای و زیر یک سقف زیستن به آنها عنوان خانوار میدهد و بدین ترتیب خانوار از یک یا چند نفر که زیر یک سقف زندگی کرده و بودجه واحد دارند تشکیل میگردد؛ اما خانواده مبتنی بر ازدواج و خویشاوندی است از قبیل یک زوج، پدر و مادر و فرزندان، پدر و مادر و فرزندان و نوهها یا ترکیبات دیگری از والدین و سایر اقوام و خویشاوندان.[۱۰]
سرپرستی خانواده
خانواده مانند همه جوامع خرد و کلان، جهت ساماندادن به امور زندگی و تصمیمگیری صحیح و بهموقع نیازمند رئیس و سرپرست است. طبق بررسیهای تاریخی، سرپرستی خانواده غالباً در اختیار مردان قرار داشته است. در واقع رياست مرد در خانواده امری خودجوش و نهادى بوده است که میتواند ریشه در رسم مردسالارى و نظام قبايلى داشته باشد. از آسیبهای بیتوجهی به تعیین سرپرست برای خانواده، دامنهدارشدن اختلافات و نهایتاً رجوع به محاکم قضایی است که موجب از بین رفتن صمیمیت و متزلزلشدن پایههای زندگی زناشویی است.
سرپرستی خانواده در آموزههای اسلامی
آموزههای اسلامی، موید سرپرستی مرد بر خانواده است اگرچه با شرایطی مدیریت زنان را نیز به رسمیت میشناسد. قرآن به عنوان مهمترین و معتبرترین منبع استخراج احکام اسلامی، بهصراحت بر مدیریت و قوامیت مردان بر زنان و برخی دلایل آن اشاره کرده است.[۱۱] از نگاه قرآن، رياست خانواده مقامى است كه براى تثبيت و مصلحت خانواده به مرد داده شده است. و يك امتياز و حق فردى براى شوهر محسوب نمىشود. رياست خانواده بيشتر يك وظيفه اجتماعى است كه براى تإمين سعادت خانواده به مرد محول گرديده و او نمىتواند از آن سوء استفاده كند و بر خلاف مصلحت خانواده آن را بهكار برد.[۱۲] علاوه بر قرآن، در منابع روایی نیز بر مسئولیت مرد در خانواده، تاکید شده و اطاعت زن از شوهر به عنوان یکی از عوامل خشنودی خدا نام برده شده است. در برخی از این روایات علاوه بر تعیین مرد به عنوان سرپرست و مدیر خانواده، زن را مدیر و مسئول امور خانه میداند. در این روایات، مرد سرپرست زن نیست بلکه سرپرستی و مدیریت خانواده را بر عهده دارد.[۱۳] پژوهشهای علمی خصوصاً روانشناختی هم با بررسی و مقایسه ویژگیهای جسمی و روانشناختی مرد و زن، دیدگاه دین مبنی بر سپردن مسئولیت و مدیریت خانواده بر عهده مرد را تایید میکند. بر این اساس، با توجه به برخی صفات ذاتی، همچون اقتدارگرایی، مهارت ذهنی بیشتر، تقدم و غلبه تعقل بر عاطفه و احساس مسئولیت در اداره زندگی، مردان، گزینه بهتری برای مدیریت زندگی به شمار میآیند. علاوه بر این، مدیریت مرد بر خانواده با رضایت از زندگی و آرامش روانی زن و شوهر در ارتباط بوده و پذیرش اقتدار مرد توسط زن، علاوه بر رفع اختلاف نظرات در خانواده، بهصورت صحیحی فرایند نقشپذیری جنسیتی را در فرزندان شکل میدهد.[۱۴]
سرپرستی خانواده در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
قانون مدنی ایران در روابط زوجین، ریاست خانواده را از خصایص شوهر معرفی کرده است.[۱۵] همچنین بنابر مفاد ماده 1114 قانون مدنی، زن باید در منزلی که شوهرش تعیین میکند مسکن نماید، مگر آنکه قبلاً اختیار تعیین منزل به زن داده شده باشد. در ماده 1117 نیز آمده است که شوهر میتواند زن خود را از حرفه و صنعتی که منافی مصالح خانواده یا حثیت خود یا زن باشد، منع کند.[۱۶]
تقسیمبندی زنان سرپرست خانوار
در یک دستهبندی کلی، زنان سرپرست خانوار به چند گروه عمده تقسیم میشوند. • گروه اول: خانوارهایی که در آن، مرد به طور دائمی حضور ندارد و زنان به دلیل فوت همسر یا طلاق، بیوه شدهاند یا دخترانی که ازدواج نکرده و تنها زندگی میکنند و سرپرستی خانواده را عهدهدار میشوند. • گروه دوم: خانوارهایی که مرد بهطور موقت و بهدلیل مهاجرت، مفقودالاثر بودن، متواری یا زندانی بودن، نکاح منقطع، و سربازی غایب بوده و زن مجبور به تهیه معاش زندگی خود یا فرزندانش است. • گروه سوم: خانوارهایی که مرد در آنها حضور دارد، اما بهدلیل بیکاری یا از کارافتادگی نقشی در تامین معاش ندارد و زن عملاً مسئولیت زندگی خود و خانوار را عهدهدار میشود.[۱۷]
دیدگاهها و مبانی نظری
موضوع زنان سرپرست خانوار در حوزههای مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به صبغه اجتماعی زنان سرپرست خانوار، جامعهشناسان، مسئله زنان سرپرست خانوار را از جهت آثار و نتایج گسترش این نوع خانوارها در جامعه مورد بررسی قرار دادهاند که در ادامه به برخی از این دیدگاهها اشاره میشود.
نظریه رفاه اجتماعی
در خصوص زنان سرپرست خانوار یکی از قدیمیترین و متداولترین سیاستهای توسعه اجتماعی در جهان سوم و بالاخص در رابطه با امور زنان، نظریه رفاه اجتماعي است. این واژه معمولاً حالتي را ميرساند كه در آن كليه افراد از آنچه تأمينكننده نيازهاي مادي و معنوي آنان است، برخوردار باشند. براي توزيع شرايط رفاهي در جامعه، خصوصاً براي آن دسته از افرادي كه توانايي تأمين شخصی رفاه خود را ندارند، خدمات اجتماعي شكل مي گيرد. خدمات اجتماعي فعاليتهاي سازمان يافتهاي است كه هدف آنها كمك به سازش و تطابق بين افراد و محيطشان است.[۱۸] در این زمینه زنان سرپرست خانوار با توجه به کمبود منابع، از سطح رفاه اجتماعی کمتری برخوردارند و خدمات اجتماعی معمولاً نمیتواند آنان را به رفاه اجتماعی مطلوب برساند.
نظريه آسیبپذیری زنان سرپرست خانوار
این دیدگاه زنان سرپرست خانوار و فرزندان آنها را به خاطر عدم دسترسی به فرصتهای شغلی برابر، دستمزد کمتر و محرومیت از امکانات رفاهی آسیبپذیرتر میداند. نوجوانان و جوانان این خانوادهها نیز بیشتر از سایرین گرایش به بزهکاری دارند.[۱۹]
نظريه ساختي- كاركردي
براساس اين نظريه خانوادههاي زن سرپرست اساساً با شكل طبيعي و سنتي خانوادههاي دو والدي در تضادند و پيدايش اين گروه از خانوادهها نوعي انحراف محسوب ميشود چرا که فرصتهاي زندگي كودكان در اين خانوادهها به علت غيبت پدر و مادر كاهش مييابد و عدم اقتدار پدر براي ساماندهي به زندگي خانوادگي، خانواده را با بحران مواجه ميكند، بحراني كه با ورود زنان به بازار كار بهجاي انجام وظيفه سنتي (خانهداری) به تربيت نامناسب كودكان، افت تحصيلي و بزهكاري آنان ختم ميشود.[۲۰]
نظريه كنش مثبت
طرفداران نظريه كنش بر خلاف نظريههاي قبلي كه همگي جنبهاي ساختاري و كلي دارند از جنبه ديگري به مسئله پرداخته است. به نظر آنان اگر چه خانوادههاي زن سرپرست مشكلات متعددي دارند (به د ليل تحصيلات كم و تبعيض در بازار كار) ولي اين مسئله بهمعناي آن نيست كه ايشان مطلقاً از اين شرايط تاثير ميگيرند و نميتوانند بر مشكلات خود فائق آيند. به عبارت ديگر نميتوان اين گروه از زنان را قربانی و منفعل در برابر شرايط دانست بلكه بايد با بررسي تجربههاي شخصي اين زنان و توانمندسازی آنان، راههاي مبارزه با شرايط حاكم بر زندگي آنان را از نزديك شناخت.[۲۱]
وضعیت زنان سرپرست خانوار در ایران
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در قانون اساسی دو اصل 21 و 29 به موضوع زنان سرپرست خانوار پرداخته است. در این راستا سازمان بهزیستی کشور و نهاد کمیته امداد امام خمینی تشکیل شد.
زنان خودسرپرست تحت پوشش سازمان بهزیستی
سازمان بهزیستی یکی از گروههای هدفی که دارد زنان سرپرست خانوار است. با توجه به اهمیت موضوع زنان سرپرست خانوار در سازمان بهزیستی، واحدی جداگانه تحت عنوان دفتر توانمندسازی زنان و خانواده شکل گرفت. آمارهای رسمی حاکی از آن است که تا سال 1400ش، حدود 14 در صد از خانوارهای ایرانی را زنان سرپرست خانوار تشکیل میدهند که از این بین 4/8 درصد تحت پوشش سازمان بهزیستی قرار دارند. که این آمار حدود 250 هزار خانوار و در کل با فرزندان 581000 نفر می شود. 54 درصد زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی در میانگین سنی 20 تا 50 سال هستند. 45 درصد بالای 50 سال و حدود یک درصد هم زیر 20 سال هستند. 71 هزار نفر از زنان سرپرست خانوار همسرشان فوت کردهاند. 60 هزار نفر از همسرشان جدا شدهاند. 65 هزار نفر همسر از کار افتاده دارند. حدود 5 هزار نفر دخترانی هستند که ازدواج نکردهاند.[۲۲]
زنان خودسرپرست تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی ره
امور بانوان در کمیته امداد در 4 بهمن 1398ش ایجاد شد. از بین یک میلیون و پانصد هزار نفر افرادی که تحت پوشش کمیته امداد هستند حدود 967 هزار نفر زنان هستند. که این آمار حدود 63 درصد میشود. 7 درصد از زنان تحت پوشش کمیته امداد دارای بیمه اجتماعی و 11 درصد هم مستاجر هستند.
رشد آماری و جغرافیایی زنان سرپرست خانوار
در سالهای 1390 تا 13۹۸ش تعداد خانوارهای معمولی دارای سرپرست زن، افزایش حدود ۸/ ۲۶ درصدی داشته است. همچنین در سال 13۹۰ش به ازای هر ۱۰۰ سرپرست مرد، حدود ۱۵ سرپرست زن وجود داشته که این نسبت در سال 13۹۸ به حدود ۱۶ نفر رسیده است. در بین استانهای کشور در سال 13۹۸، سیستان و بلوچستان و گیلان با ۱/ ۲۰ درصد و همدان با ۳/ ۱۷ درصد به ترتیب بیشترین و آذربایجان غربی با ۹/ ۹ درصد، کردستان با ۱/ ۱۰ درصد و هرمزگان با ۸/ ۱۰ درصد، به ترتیب کمترین درصد زنان سرپرست خانوار را به خود اختصاص دادهاند.[۲۳]
پانویس
- ↑ محمدی، زنان سرپرست خانوار، 1385ش، ص13.
- ↑ محمدی، زنان سرپرست خانوار، 1385ش، ص80.
- ↑ زندی، «بررسی وضعیت زنان سرپرست خانوار در ایران در سالهای 1375 تا 1385ش، 1389ش»، 1389ش.
- ↑ Household
- ↑ «خانواده و خانوار»، در سایت پژوهه.
- ↑ تقوی، مبانی جمعیتشناسی، 1378ش، ص53.
- ↑ Family
- ↑ کاظمیپور، مبانی جمعیتشناسی، 1383ش، ص70.
- ↑ گیدنز، جامعهشناسی، 1383ش، ص424.
- ↑ امانی، جمعیتشناسی عمومی ایران، 1380ش، ص47.
- ↑ سوره نساء، آیه 34.
- ↑ امامى، و صفائى، حقوق خانواده، 1370ش، ج1، ص163.
- ↑ نوری، مستدرک الوسائل، 1408ق، ج14، ص248.
- ↑ شیرزاد، «تحلیل لزوم سرپرستی مرد بر نهاد خانواده از منظر اسلام و روانشناسی»، ش54، 1400ش.
- ↑ قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران، مصوب 8/10/1361.
- ↑ . مروی، «سرپرستی خانواده با نگاه به آیه 34 سوره نساء»، ش122، س1386ش.
- ↑ «چه تعداد زن سرپرست خانوار در کشور وجود دارد»، خبرگزاری خانه ملت.
- ↑ معیدفر و حمیدی، «زنان سرپرست خانوار؛ نگفتهها و آسیبهای اجتماعی»، 1386ش، ص136.
- ↑ ربیعی، تعدد نقش در زنان سرپرست خانوار، 1396ش، ص55.
- ↑ محمدی، زنان سرپرست خانوار، 1385ش، ص29.
- ↑ محمدی، زنان سرپرست خانوار، 1385ش، ص29.
- ↑ دوازدهمین نشست راهبرد ایرانی با موضوع بررسی وضعیت زنان سرپرست خانوار، پژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظام، 1399ش.
- ↑ «آنالیز آماری زنان سرپرست خانوار»، روزنامه دنیای اقتصاد.
منابع
- «آنالیز آماری زنان سرپرست خانوار»، روزنامه دنیای اقتصاد، تاریخ بازدید: 28 بهمن 1400ش.
- امامى، سيدحسن و صفائى، اسدالله، حقوق خانواده، تهران، دانشگاه تهران، 1370ش.
- امانی، مهدی، جمعیتشناسی عمومی ایران، تهران، سمت، 1380ش.
- تقوی، نعمتالله؛ مبانی جمعیتشناسی، تبریز، جامعهپژوه، 1378ش.
- «چه تعداد زن سرپرست خانوار در کشور وجود دارد»، خبرگزاری خانه ملت، تاریخ بازدید: 28 اسفند 1400ش.
- «خانواده و خانوار»، سایت پژوهه، تاریخ بازدید: 19 دی 1400ش.
- ربیعی، مرجان، تعدد نقش در زنان سرپرست خانوار، تهران، جامعهشناسان، 1396ش.
- زندی، فاطمه «بررسی وضعیت زنان سرپرست خانوار در ایران در سالهای 1375 تا 1385ش، 1389ش»، پزوهشکده آمار، 1389ش.
- شیرزاد، علیرضا، «تحلیل لزوم سرپرستی مرد بر نهاد خانواده از منظر اسلام و روانشناسی»، نشریه علمی فرهنگی- تربیتی زنان و خانواده، س16، ش54، 1400ش.
- قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران، مصوب 8/10/1361.
- کاظمیپور، شهلا، مبانی جمعیتشناسی، تهران، مرکز مطالعات و پژوهشهای جمعیتی آسیا و اقیانوسیه، 1383ش.
- گیدنز، آنتونی، جامعهشناسی، ترجمه حسن چاوشیان، تهران، نی، 1383ش.
- مجمع تشخیص مصلحت نظام، پژوهشکده تحقیقات راهبردی، دوازدهمین نشست راهبرد ایرانی با موضوع بررسی وضعیت زنان سرپرست خانوار، ، تاریخ بازدید: 24 شهریور 1399ش.
- محمدی، زهرا، زنان سرپرست خانوار، تهران، شورای فرهنگی-اجتماعی زنان، 1385ش.
- مروی، محمدعلی، «سرپرستی خانواده با نگاه به آیه 34 سوره نساء»، مجله معرفت، ش122، 1386ش.
- معیدفر، سعید و حمیدی، نفیسه، «زنان سرپرست خانوار؛ نگفتهها و آسیبهای اجتماعی»، نامه علوم اجتماعی، ش32، 1386ش.
- نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل، بیروت، موسسه آل البیت، 1408ق.