زیست اخلاقی

از ویکی‌زندگی

زیست اخلاقی؛ زندگی در چارچوب معیارها و ارزش‌های اخلاقی.

ملاک زیست اخلاقی

اندیشمندان، انواع رفتار آدمی را دارای دو رویکرد کلی غایت‌گرایی و وظیفه‌گرایی دانسته‌اند:

غایت‌گرایی

غایت‌گرایی مکتبی است که برای تعیین ملاک حسن و قبح فعل، نتیجه و غایت آن را مورد نظر قرار می‌دهد. در این مکتب در صورتی فعل به لحاظ اخلاقی درست است که انسان را به نتیجه مطلوب برساند و یا او را برای رسیدن به نتیجه مطلوب کمک کند در غیر این صورت فعل به لحاظ اخلاقی نادرست است.[۱] به عبارت دیگر در نظریات غایت‌گرا، نخست نتایج خوب و بد یک فعل ارزیابی و سپس معین می‌شود که آیا مجموع نتایج خوب بیشتر است یا نتایج بد؟ در صورتی که نتایج خوب بیشتر باشد، فعل به لحاظ اخلاقی درست و اگر نتایج بد غلبه داشته باشد، فعل از نظر اخلاقی نادرست است.[۲]

وظیفه‌گرایی

در مکاتب وظیفه‌گرا، معیار حسن و قبح فعل مطابقت یا عدم مطابقت آن با وظیفه است.[۳] هر فعل صرفا به نیت ادای وظیفه باید انجام شود و هیچ انگیزه دیگری مانند مصلحت و نفع در انجام آن دخیل نیست.[۴] وظیفه‌گرایان، ارزش‌های اخلاقی را مطلق می‌دانند؛ یعنی ارزش‌های اخلاقی همواره و از سوی هر فاعلی انجام شود، بدون استثنا، ارزش ثابتی دارد.[۵]

چرایی زیست اخلاقی

پاسخ افلاطونی

پاسخ افلاطون به این پرسش این است که باید اخلاقی زیست چون زندگی بدون اخلاق نشان‌دهنده بیماری درون است و اخلاقی زندگی کردن علامت سلامت روان است. از آنجایی که همه انسان‌ها خواهان سلامتی هستند، پس باید اخلاقی زندگی کنند.[۶]

پاسخ وجودشناسانه

در این دیدگاه بر مسئله حق انتخاب انسان تاکید می‌شود. از منظر وجودشناسان، اخلاقی زیستن یک انتخاب است؛ پس دارای ارزش است و هر کسی حق دارد انتخاب کند که اخلاقی زندگی کند.[۷]

پاسخ دوراندیشانه

اخلاقی زیستن در بلند مدت به سود ماست زیرا انسان‌ها به زندگی اجتماعی و رابطه با افراد نیازمند هستند و برای رسیدن به آنها، عقل ما را به سمت اخلاقی زندگی کردن هدایت می‌کند. بنابراین هرچند زیست اخلاقی در مواردی مستلزم ازخودگذشتگی است اما در نهایت به نفع انسان است.[۸]

پاسخ برگرفته از آموزه‌های اسلامی

این پاسخ بر پنج اصل استوار است:

  1. خداوند از رگ گردن به انسان نزدیک‌تر است.[۹]
  2. خداوند بر آشکار و نهان آگاه است.[۱۰]
  3. نظام عالَم، عادلانه است و هیچ عملی از بین نخواهد رفت.[۱۱]
  4. در نامه اعمال هر کس، تمام اعمال خوب و بد ثبت می‌شود و کوچک‌ترین اعمال نیز نادیده گرفته نمی‌شود.[۱۲]
  5. هر کس به تناسب اعمالش پاداش یا کیفر دریافت می‌کند.[۱۳]

بنابراین باید اخلاقی باشیم چرا که نتیجه کوچک‌ترین افعال انسان به خودش بازمی‌گردد.[۱۴]

کارکردهای زیست اخلاقی

کارکردهای اخلاقی زیستن برای جامعه، در دو بخش مکاتب غربی و اسلام قابل بررسی است:

در مکاتب غربی

برخی از کارکردهای زیست اخلاقی در مکاتب غربی به شرح زیر است:

بقا

روابط اجتماعی انسان‌ها در سه لایه انجام می‌پذیرد: خانواده، دوستان و آشنایان، غریبه‌ها. اخلاقی زندگی کردن در هر یک از این لایه‌ها می‌تواند موجب بقای انسان شود: در لایه خانواده: بین اعضای خانواده ژن‌های مشترک وجود دارد و حتی اگر رفتار اخلاقی باعث نابودی فرد شود، باز هم ژن‌های او در چرخه طبیعت وجود دارد. بنابراین اخلاقی بودن نسبت به خانواده در واقع کمک به بقای ژن‌های خود فرد است.[۱۵] در لایه دوستان و آشنایان: زندگی اجتماعی بشر بدون رفتارهای نوع‌دوستانه ممکن نیست زیرا انسان به تنهایی توانایی رفع تمام نیازهای خود را ندارد و انسان‌ها با رفتار اخلاقی در چرخه نیازها و توانایی‌ها می‌توانند نیازهای خود و دیگران را رفع کرده و در جهت بقای خود قدم بردارند.[۱۶] در لایه غریبه‌ها: در این لایه هرچند ممکن است نتیجه رفتار اخلاقی، مستقیم به فاعل اخلاقی بازنگردد، اما شهرت فرد به نوع‌دوستی و اعتباری که از این شهرت کسب می‌کند، می‌تواند موجب شود در آینده و در شرایط نیازمندی فرد، افراد غریبه دیگری نسبت به او اخلاقی رفتار کنند. بنابراین در این لایه، شهرت به اخلاقی بودن می‌تواند به بقای انسان کمک کند.[۱۷]

وحدت

جامعه متشکل از افرادی با علایق و عقاید مختلف است. بنابراین نیرویی باید وجود داشته باشد که این اختلافات را به اتحاد بدل کند. برخی اندیشمندان معتقد هستند که این نیرو اخلاق است[۱۸] و جامعه بدون اخلاق ممکن نیست.[۱۹]

در اسلام

کارکردهای اخلاقی زیستن از نگاه اسلام، عبارت است از:

وحدت

علامه طباطبایی اخلاق دینی را راهی برای اتحاد افراد جامعه و رسیدن انسان به کمال و سعادت معرفی می‌کند.[۲۰]

نظم اجتماعی

رعایت ارزش‌های اخلاق دینی موجب ایجاد نظم در جامعه و مقابله با هرج و مرج و قانون‌گریزی می‌شود.[۲۱]

تأمین سعادت دنیوی و اخروی انسان

اخلاق دینی‌ای که مبتنی بر توحید باشد، می‌تواند در تأمین سعادت دنیوی و اخروی انسان و راهنمایی او به سمت اعمال صالح تاثیرگذار باشد.[۲۲]

تأمین بهداشت روحی انسان

علامه طباطبایی بیان می‌کند اسلام در زمینه بهداشت روحی سفارش‌های فراوانی دارد که یکی از آنها، تهذیب اخلاق است.[۲۳]

پانویس

  1. مصباح یزدی، نقد و بررسى مکاتب اخلاقى، 1394ش، ص25.
  2. برنارد ویلیامز، فلسفه اخلاق، 1383ش، ص17-18.
  3. مصباح یزدی، نقد و بررسى مکاتب اخلاقى، 1394ش، ص27.
  4. كورنر، فلسفه كانت، 1380ش، ص279.
  5. مصباح یزدی، فلسفه اخلاق، 1394ش، ص202.
  6. اسلامی اردکانی، «چرا باید اخلاقی زیست؟ تبیین اسلامی»، ص10-12.
  7. اسلامی اردکانی، «چرا باید اخلاقی زیست؟ تبیین اسلامی»، ص12-13.
  8. اسلامی اردکانی، «چرا باید اخلاقی زیست؟ تبیین اسلامی»، ص13-15.
  9. سوره ق، آیه 16.
  10. سوره آل عمران، آیه 29؛ سوره یونس، آیه 61.
  11. سوره توبه، آیه 119-120.
  12. سوره کهف، آیه 49.
  13. سوره زلزال، آیات 7-9
  14. اسلامی اردکانی، «چرا باید اخلاقی زیست؟ تبیین اسلامی»، ص16.
  15. Nicholas, An Introduction to Behavioural Ecology, p275.
  16. Dawkins, The God Delusion, p216-217.
  17. Nowak & Coakley, Evolution, Games and God: The Principle of Cooperation, p103; Schloss & Murray, The Methods of Ethics, p27.
  18. Steven, Emile Durkheim, his life and Work, p21-22.
  19. Fararo, Social Action System; Foundation and Synthesis in Sociological Theory, p41-42.
  20. طباطبایی، المیزان، 1363ش، ج2، ص175-180.
  21. رمضانی، آرای اخلاقی علامه، 1395ش، ص185-186.
  22. لطفی، «کارکردهای اجتماعی اخلاق دینی و قرآنی در جامعه از منظر تفسیر المیزان»، ص44.
  23. لطفی، «کارکردهای اجتماعی اخلاق دینی و قرآنی در جامعه از منظر تفسیر المیزان»، ص45.

منابع

  • اسلامی اردکانی، سید حسن، «چرا باید اخلاقی زیست؟ تبیین اسلامی»، در مجله پژوهشنامه اخلاق، شماره 27، بهار1394.
  • رمضانی، رضا و دیگران، آرای اخلاقی علامه، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول، 1387ش.
  • طباطبایی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ترجمه ناصر مکارم شیرازی، قم، بنیاد علمی و فرهنگی علامه طباطبایی، 1363ش.
  • كورنر، اشتفان، فلسفه كانت، ترجمه عزت‌الله فولادوند، تهران: خوارزمی، چاپ دوم، 1380ش.
  • لطفی، محمدحسن، «کارکردهای اجتماعی اخلاق دینی و قرآنی در جامعه از منظر تفسیر المیزان»، در مجله پژوهشنامه قرآن و حديث، شماره 22، بهار و تابستان1397.
  • مصباح یزدی، محمدتقی، فلسفه اخلاق، به تحقیق احمدحسین شریفی، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى، چاپ سوم، 1394ش.
  • مصباح یزدی، محمدتقی، نقد و بررسی مکاتب اخلاقی، به تحقیق احمدحسین شریفی، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى، چاپ پنجم، 1394ش.
  • ویلیامز، برنارد، فلسفه اخلاق، ترجمه زهرا جلالی، نشر معارف (وابسته به نهاد نمایندگی مقام رهبری در دانشگاه)، چاپ اول، 1383ش.
  • Davies, Nicholas; John R. Krebs & Stuart A. West. An Introduction to Behavioural Ecology. blackwell publishing, 2009.
  • Dawkins, Richard. The God Delusion. New York: Bantam Books, 2006.
  • Fararo, Thomas J. Social Action System; Foundation and Synthesis in Sociological Theory. Praeger Publisher, 2001.
  • Lukes, Steven. Emile Durkheim, his life and Work. Harmondsworth: Penguin Books, 1973.
  • Nowak, Martin & Sarah Coakley. Evolution, Games, and God: The Principle of Cooperation. Harvard University Press, 2013 .
  • Schloss, Jeffrey & Michael Murray. The Believing Primate. Oxford University Press, 2010.